روایت جدید درباره ربایندگان پرفسور فرهود از زبان خودشان
سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های عجیب از گروگانگیری پروفسور فرهود، پدر علم ژنتیک ایران
8سال قبل به او پول دادم و او خانه خرید، اما حالا می گفت که من باعث شده ام زندگیش تباه شود. او مدعی بود مدتی پس از ازدواج با منشی من، این زن از وی طلاق گرفته و امید ناچار شده آپارتمانی را که داشت، بفروشد تا مهریه همسرش را بدهد. او می گفت قیمت آپارتمانی که چند سال قبل ناچار شد بفروشد، الان 8میلیارد تومان است و چون مرا مقصر این آشنایی و ازدواج می دانست، از من خواست که 8میلیارد تومان به او پرداخت کنم ...
قصد انتقام از فرهود را داشتم
به خانه اش برگردد. آدم ربایان پس از این، او را به ویلایی در نور منتقل می کنند. وی در پایان گفت: زمانی که مأموران پلیس آن ها را ردیابی کرده بودند، آدم ربایان هم با دکتر فرهود راهی تهران شدند و قصد داشتند میانه راه 4 میلیارد تومان از حساب وی برداشت کنند که موفق نشدند و به همین خاطر از او دست نوشته ای می گیرند که وی پس از آزادی پول را به آن ها بدهد. پس از آزادی پروفسور فرهود، مأموران موفق شدند ...
ربودن پروفسور فرهود به دلیل شکست در ازدواج!
. کارم را از دست دادم و وضع مالی ام بد شد به طوری که شب ها در خودرو می خوابیدم. دکتر را عامل بدبختی ام می دانستم و تصور می کردم او از عمد خواست با آن زن ازدواج کنم و مهریه را آن مقدار بگذارم که بدبخت شوم. درصدد انتقام از مرد پزشک بودم. با دوستانم حرف زدم و با من برای اجرای نقشه انتقام همراه شدند. بعد از یک ماه نقشه اجرا شد. با توجه به شرایط اغتشاشات در کشور همدستانم خودشان را مامور امنیتی معرفی کردند ...
رباینده پدر علم ژنتیک: پرداخت مهریه مرا ورشکست کرد
اینکه این کار را انجام دهم تصمیم گرفتم.6 ماه بود که در ماشین می خوابیدم و نیاز به پول داشتم. من سال ها قبل ازدواج کردم و از همسر اولم دو فرزند دارم اما چند سال بعد از او جدا شدم. دکتر منشی اش را به من معرفی کرد و من با او ازدواج کردم. 114 سکه مهرش کردم و سه ماه نکشید که گفت نمی خواهم زندگی کنم و من مجبور بودم خانه ای که الان حدود 8 میلیارد تومان است را به جای مهریه بدهم. او ادامه داد: چهار ...
اولین فیلم کامل از اعترافات ربایندگان دکتر فرهود / سو استفاده از اعتراضات + عکس
عامل اصلی این نقشه آدم ربایی به نام نادر در اعتراف به اتهام خود گفت:" چند سال به عنوان راننده دکتر با او کار می کردم تا اینکه خانمی را برای ازدواج به من معرفی کرد اما من بعد از ازدواج با آن خانم دچار مشکل شدم و اموالم را توقیف کرد.همین باعث شد بی خانمان شده و در ماشین می خوابیدم.برای همین ناخودآگاه دکتر فرهود را عامل آشفتگی زندگی ام می دانستم و نقشه ربودن دکتر را کشیدم.او را به شمال کشور ...
سرگذشت نوجوان هروئین فروش
کردم و در یک لحاف دوزی مشغول کار شدم. هر هفته دستمزدم را به خانواده ام می دادم و فقط مبلغی را برای هزینه های خودم نگه می داشتم تا این که با وسوسه های دوستانم دوباره به مصرف سیگار روی آوردم حالا دیگر خودم درآمد داشتم و از کسی پول نمی گرفتم این بود که آرام آرام به مصرف حشیش و بنگ آلوده شدم و آن ها را درون سیگار استفاده می کردم. خیلی زود ناسی هم شدم و ناس هم مصرف می کردم به طوری که مدتی بعد ...
روایت بدون رُتوش از خانه سالمندان اروپا/ آلمانی ها مرا به کار در قبرستان مجبور کردند!
اینجا به من تعلق ندارد و مستأجری بیش نیستم، در آنجا با یک زن آلمانی که تکنیسین ارتوپد بود آشنا شدم و با او ازدواج کردم، ثمره این ازدواج دختری بود که نام او را میترا گذاشتم که امروز 50 سال دارد و هر دو در مراکز بهداشتی و درمانی آلمان مشغول به فعالیت بودند. در آلمان استقبال از فرش های ایرانی چگونه است؟ متأسفانه ما قدر داشته هایمان را نمی دانیم، شما ببینید چگونه از آثار پیکاسو ...
حضور دختر جوان در خانه فساد/ او دست به دست می شد و بارها سقط جنین کرد+جزییات
خواهرم پول زیادی در سه چهارراه جمع کردیم، خیلی خوشحال بودم. دیگر آرام آرام شرم و خجالت را کنار گذاشتم و با ناز و عشوه و آرایش های غلیظ درآمد بیشتری داشتم، به طوری که می توانستم برای خودم و خواهرم خرید کنم اما در این میان فهمیدم خواهرم که فقط دو سال از من بزرگ تر بود، درآمد خیلی بیشتری از من دارد. او صبح از خانه خارج می شد و شب هنگام با پول های بیشتری به خانه باز می گشت. آرام آرام به او که لباس های ...
شکایت دختر جوان از “چهره سرشناس ایرانی” به جرم تجاوز
شایان برای ازدواج با من برنامه ریزی کرد. چندبار دیگر هم همین طور گذشت تا اینکه روز حادثه او من را به خانه اش دعوت کرد و گفت چند نفر از نزدیکانش در خانه هستند و می خواهد مرا با آنها آشنا کند. من که در این مدت از او رفتار بسیار خوبی دیده بودم و فکر می کردم شایان واقعا عاشقم است، حرفش را باور کردم و به خانه اش رفتم، اما بعد از ورود متوجه شدم کسی در خانه نیست و او مرا فریب داده ...
با مرد خلافکار ازدواج کردم تا خودم را تنبیه کنم!
.... اصلاً وقتی زندانی بود تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم! چرا؟ چون من قبل از ازدواج با او دوست بودم. منوچهر کارگر پدرم بود، از مغازه پدرم دزدی کرد و من هم، چون عاشقش بودم مخفی کردم و نگفتم که می دانم از مغازه پدرم دزدی کرده است. پدرم بعد از آن دزدی سکته و فوت کرد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم با منوچهر ازدواج کنم تا هیچ وقت یادم نرود باعث چه اتفاقی شدم. یعنی تو با ...
اعتراف وحشتناک مردی که با اسلحه وارد تهران شد | به جای موبایل اسلحه خریدم!
در بازرسی ازاین خودرو یک کلت کمری و 12 تیر جنگی کشف شد. راننده که خود را مسافربر معرفی کرد به مأموران گفت: قصد خرید 5 گوشی تلفن همراه مدل بالا از فردی در یکی از استان های غربی کشور داشتم می خواستم آنها را به تهران بیاورم و بفروشم به همین خاطر پول را پرداخت کردم اما وقتی برای تحویل گرفتن گوشی ها رفتم، فروشنده به جای گوشی ها یک اسلحه کلت کمری و 12 تیر جنگی به من داد و گفت فروش این اسلحه و فشنگ هایش ...
دوست داشتم با یک جانباز ازدواج کنم
مادرم نیز در پشت جبهه حضور داشتیم و کمک می کردیم. دفاع پرس: آیا همین تفکرات انقلابی شما باعث شد که تصمیم به ازدواج با یک جانباز بگیرید؟ بله! چهارده ساله بودم که یک روز به مادرم گفتم، من دوست دارم با یک جانباز ازدواج کنم. انتظار داشتم مادر مخالفت کند. ولی او با خونسردی و لبخند گفت: اگر می خواهی با یک جانباز ازدواج کنی با پسر دایی ات ازدواج کن . دفاع پرس: همسرتان چه ...
دام شیطانی برای دختر جوان/بلایی که سر دختر دانشجو آمد!+جزییات کامل
ماموران خواست تا عامل این آدم ربایی را دستگیر کنند. مریم 25 ساله که دانشجوی رشته نقاشی است در تحقیقات پلیس به ماموران گفت: چندی قبل در یک کانال تلگرامی که برای دوست یابی بود با یک پسر جوان آشنا شدم و خیلی زود به او علاقه مند شده و بعد از مدتی تصمیم به ازدوج گرفتیم. وی افزود: پسر جوان قصد ازدواج با من را داشت اما 15 کیلو اضافه وزن داشتم و همین باعث ناراحتی خواستگارم شده بود و برای ...
ماجرای فرار مرد محکوم به اعدام از دست ماموران
مدتی قبل زن جوانی در تماس با کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی پایتخت از سرقت خانه اش در خیابان پیروزی خبر داد. طبق اظهارات شاکی حدود 400 میلیون تومان از اموال خانه اش سرقت شده بود. همزمان با شروع تحقیقات و ردیابی برای شناسایی سارقان، مأموران با شکایت های سریالی دیگری روبه رو شدند که در تمام سرقت ها، سارقان به شیوه توپی زنی از خانه ها سرقت کرده بودند. با بررسی تصاویر دوربین ها مشخص شد که همه سرقت ها از سوی اعضای یک باند انجام شده است. در ادا ...
یک شوخی زندگی زن جوان را برای همیشه تباه کرد
...> در آن هنگام من در مقطع ابتدایی تحصیل می کردم و مدام اشک ها و نفرین های مادرم را می دیدم که چگونه با کینه و نفرت ناله می کرد؛ چرا که آن زن را عامل نابودی زندگی اش می دانست. چند سال بعد من با پسرخاله ام ازدواج کردم و صاحب دو پسر شدم. رجب جوشکار بود و درآمد بسیار خوبی داشت به طوری که در مدت کوتاهی خانه و مغازه خرید، ولی من که با اشک ها و نفرین های مادرم بزرگ شده بودم حساسیت خاصی درباره همسرم داشتم ...
تجاوزهای سریالی مرد جوان به پسرهای نوجوان چند نفر قربانی شدند؟!+جزییات کامل
...> پدرم راننده بود و تریاک مصرف می کرد. از کودکی او الگوی من در زندگی بود و دوست داشتم مثل او راننده شوم. 16ساله بودم که برای اولین بار مواد مصرف کردم و وقتی به خودم آمدم، معتاد شده بودم. بعد از مدتی ترک کردم اما دوستانم دوباره مرا به سمت اعتیاد کشاندند و این بار شیشه مصرف می کردم. مصرف شیشه هم تاثیر داشت، اما بیشتر می خواستم از جامعه انتقام بگیرم. وقتی خودم 10ساله بودم، مرد ...
ماجرای آزادی پدرعلم ژنتیک از زبان دکتر فرهود+فیلم
پلیس آگاهی گفت: این افراد از ناآرامی های حاکم بر جامعه سوءاستفاده کردند و با اطلاعاتی که از زندگی خصوصی دکتر فرهود داشتند به سراغ او می روند و در ابتدا خودشان را مأموران امنیتی معرفی می کنند و می گویند باید دکتر همراه آنها برود و توضیحاتی را بدهد. اما وقتی دکتر فرهود زیر بار اتهاماتی که آن مأمور نماها به او زده اند نمی رود، او را از مرزن آباد به شهرستان نور منتقل می کنند تا او را بترسانند و بگوید که پرونده ات سنگین تر شده است؛ در نهایت این آدم ربایان نیت شوم خود را بیان می کنند و می خواهند تا دکتر فرهود برای آنها آپارتمان بخرد. منبع: mehrnews-5625886 ...
مرگ غم انگیز زن جوان / او به دلیل خیانت های همسرش خودکشی کرد!+جزییات کامل
... او در نهایت خسارت به پروژه و مبلغ هنگفتی را که برادرم به عنوان قرض از او گرفته بود، بهانه قرار داد که اگر این مبالغ را به او پرداخت کنم به صورت توافقی مرا طلاق می دهد. من هم که این پول را نداشتم خیلی زود به سراغ فرشید رفتم که دوست نزدیک رحیم بود و با او در مراسم عقدکنان دخترش آشنا شده بودم. وقتی ماجرا را برایش شرح دادم او نیز بدون تامل چکی با مبلغ درخواستی من امضا کرد و به دستم ...
اولین فیلم گفتگو با عامل ربایش جنجالی دکتر فرهود پدر علم ژنتیک ایران / دکتر برایم زن گرفته بود! + عکس
. او ادامه داد: شرایط سختی داشتم و فکر می کردم این آخرین راه است، چند سال به عنوان راننده دکتر با او کار می کردم تا اینکه خانمی را برای ازدواج به من معرفی کرد اما من بعد از ازدواج با آن خانم دچار مشکل شدم و اموالم را توقیف کرد.همین باعث شد بی خانمان شده و در ماشین می خوابیدم.برای همین نقشه ربودن دکتر را کشیدم.او را به شمال کشور برده و از او تقاضای 8 میلیارد کردم که خودش قول خرید آپارتمان ...
ویدئو| روایت دکتر داریوش فرهود از ماجرای ربایش و اخاذی 8 میلیاردی| آدم ربایی در پوشش نیرو های امنیتی
بودند که نفر اصلی آن کارمند پروفسور فرهود بود که به کمک دو نفر از دوستانش دست به انجام این جرم زدند. رئیس پلیس تهران تصریح کرد: دکتر فرهود معمولا ساعت 5 صبح از خانه خود برای رفتن به محل کارش خارج می شده که آدم ربایان در زمان مراجعه به دکتر فرهود خودشان را ماموران امنیتی معرفی و به وی اعلام کردند که باید برای بیان پاره ای از توضیحات به همراه ما بیایید. متهمان دکتر فرهود را با خودروی شخصی اش ...
دستگیری مرد مسلح در میدان صادقیه تهران/ متهم: اسلحه را به جای گوشی به من دادند
ادامه بدهم. وی ادامه داد: پس از پرس وجوهای فراوان، فردی را در یکی از استان های غربی کشور پیدا کردم که گوشی موبایل های قاچاق وارد کشور می کرد و من می توانستم با قیمت خوب و مناسب گوشی ها را بخرم. با این فرد تماس گرفتم و پس از صحبت، با او وارد معامله شدم؛ 5گوشی مدل بالا از او خریدم و پولش را به حسابش واریز کردم. قرار شد راهی شهر مورد نظر بشوم و گوشی ها را از شخص فروشنده تحویل بگیرم. ...
ببینید | ماجرای ربوده شدن پدر علم ژنتیک ایران از زبان خودشان
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی دکتر فرهود، در خصوص جزییات ماجرای آدم ربایی، می گوید: افرادی در ابتدا خود را ماموران امنیتی معرفی کرده بودند من را سوار خودرو کردند. وی افزود: زمانی که سوار خودرو شدیم، دو نفر به همراه من در عقب خودرو و نفر سوم نیز رانندگی کرد که در آن لحظه از آن ها پرسیدم که کجا داریم میریم ؟ آن ها گفتند که گروهی را در خانه ای دستگیر کرده ایم. به ...
لحظه دستگیری متهمان ربایش پدر علم ژنتیک +فیلم
احترامی و توهین کرده اید. وی برخلاف اظهارات پلیس درباره نحوه آزاد شدن خود می گوید: من از 36 ساعتی که در اختیار این افراد بودم، به مدت 26 ساعت در نگرانی شدید بودم. در این 36 ساعت، نه خوابیدم و نه غذا خوردم. اینکه چطور نظر ایشان عوض شد، نه از آغاز آن خبر دارم و نه از پایان آن. بنده را بعد از 36 ساعت دم ماشین خودم پیاده کردند و وقتی به محل کلینیکم رسیدم با صحنه بسیار دل انگیزی مواجه شدم حدود 90 نفر از همکاران و اعضای خانواده ام با چشم های اشکبار از اشک شوق جمع شده بودند. ویدئوی پلیس از لحظه دستگیری متهمان ربایش داریوش فرهود کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
اعترافات شرم آور زن متاهل درباره روابط نامشروع اش+جزییات
زن 26 ساله ای که در پی شکایت همسرش مبنی بر خیانت، به کلانتری احضار شده بود در حالی که حسادت های زنانه را عامل اصلی تیره روزی هایش می دانست به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: تحصیلات دبیرستان را به پایان رسانده بودم که با فریبرز آشنا شدم به همین دلیل قید ادامه تحصیل را زدم و درگیر عشق خیابانی شدم خیلی زود ارتباط تلفنی ما به دیدار های مخفیانه کشید با آن که از آبروریزی و ...
دستگیری 3 متهمی که پدر علم ژنتیک را ربوده بودند | واقعیت ماجرای ربوده شدن پدر علم ژنتیک ایران چه بود؟+ ...
48 ساعت به مطب خود برگشت اما ما با پیگیری خود عوامل این ربایش که طلب هشت میلیارد تومان پول از وی کرده بودند را دستگیر کردیم. روایت فرهود پس از 36 ساعت ربایش فرهود با اشاره به قضیه ربوده شدنش در مقابل خانه اش در گفت و گو با یکی از روزنامه های کشور گفت: پس از اینکه سوار ماشینم شدند، کمی جلوتر یک نفر دیگر هم به این گروه در ماشین من ملحق شد. در نهایت در یک مسیر بزرگراهی، من را ...
همسر امیرحسین مدرس را دیده بودید؟ + تصاویر
سایت ها ما با موجی از قضاوت های عجیب مواجه شدیم. ابتدا خیلی ناراحت شدم ولی وقتی با امیرحسین صحبت کردم به این نتیجه رسیدم که نباید به این حرف و سخن ها اهمیت داد. امیرحسین مدرس: ما هیچ مراسمی نگرفتیم و فقط یک عقد ساده داشتیم با حضور خانواده درجه یک مان. حتی دوستان مان هم از ازدواج ما خبر نداشتند و ما فقط برای اطلاع آنها عکس عقدمان را روی صفحه فیس بوک قرار دادیم. امیرحسین مدرس ...
پیشنهاد بی شرمانه زن شوهردار از مهیار!
ولخرجی کرده است و در آخر هم من را به خاطر آنکه نتوانستم خواسته های عجیب و غریبش را فراهم کنم مورد شماتت قرار می دهد. دیگر خسته شده ام و توان ادامه زندگی با این زن و افکارش را ندارم. در ادامه قاضی به ستاره نگاهی کرد و گفت: حرف های همسرت را قبول داری؟ ستاره پاسخ داد: من و مهیار پس از چند ماه آشنایی، ازدواج کردیم. حالا هم یک سال از ازدواج مان می گذرد که 6 ماه از آن فقط دعوا کردیم. این مرد توان ...