حضور در اغتشاشات، بهانه باند آدم ربایی
سایر خبرها
اسرار قتل زن ثروتمند پس از گذشت 5ماه فاش شد/ قاتل، شوهر خواهر معتاد او بود
، اما در ادامه تحقیقات معلوم شد که او نقشی در قتل و سرقت نداشته است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در ادامه به بررسی تصاویر دوربین های مداربسته پرداختند و متوجه شدند که سارق جنایتکار پیش از ورود به خانه مقتول برای خرید به یکی از مغازه های اطراف رفته است اما تصاویر به دست آمده از دوربین مداربسته مغازه هم نتوانست کمکی به شناسایی او کند. تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه مأموران ...
سینی مسی 5 میلیونی بهای قتل خواهرزن
تهدید می کرد که بگوید وسایل با ارزشش را کجا نگهداری می کند، اما مشت و لگد های او باعث شد حال خانم مهندس بد شود. مرد جوان با دیدن این صحنه مرا از اتاق بیرون آورد و از من خواست با اورژانس تماس بگیرم. پرستار 35 ساله ادامه داد: فوراً به اورژانس زنگ زدم و از آنجا که امدادگران خیلی زود آمدند، مرد ناشناس وقت نکرد وسایل با ارزش خانه را سرقت کند، فقط فرش نفیسی که داخل خانه بود به همراه سینی مسی ...
عروس اتهام قتل را به گردن همدستش انداخت
زن جوانی که متهم است بعد از ناکامی در انجام دو قتل، با همدستی مرد جوانی شوهرش را با خوراندن قرص به کام مرگ کشانده است در دادگاه، قتل را گردن همدستش انداخت. آذرماه 99، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی به نام میثم در خانه اش در خیابان پیروزی باخبر شدند. بررسی های اولیه نشان داد میثم به دلیل سکته قلبی فوت کرده، اما زمانی که جسد به پزشکی قانونی منتقل شد معلوم شد وی بر اثر نارسایی تنفسی ...
پیشنهاد شرم آور دایی عروس 22 ساله عاقبت سیاهی داشت
توانست از این راه هزینه های زندگی اش را تامین کند اما یک روز وقتی مواد زیادی همراهش بود از سوی ماموران دستگیر و در ادامه مشخص شد که دایی او نیز یک روز قبل با مواد مخدر در خانه اش بازداشت شده است. مجازات زندان دایی سپیده در این پرونده به 10 سال زندان محکوم شد اما سپیده به خاطر این که سابقه دار نبود و مادر یک کودک هم بود به تحمل سه سال زندان با احتساب ایام بازداشتی محکوم شد که ...
جست وجوی آن چه به قلب اصابت کند
دل . کتاب کمی تاریکی برای خوب دیدن شرحی است از مواجهه بوبن با نقاشی های نقاش بزرگ فرانسه، پی یر سولاژ که از قضا او هم همین چند روز پیش، در 102سالگی درگذشت. آنچه می خوانید، بریده هایی است از همین کتاب که هفته آینده از سوی نشر خزه منتشر خواهد شد. از خودم می پرسم چه چیزی اول مرا خواهد کشت. جواب می دهم شاید یکی از همین قهوه های تلخی که خیلی دوستشان دارم. مرگ ما جایی اتفاق می افتد که علاقه ...
سازماندهی مخفیانه زنان مدافع حقوق زن در افغانستان
تماسی تلفنی از مکانی نامعلوم در کابل به خبرنگار الجزیره گفت: من پنهان شدم و تلفن ام را خاموش کردم و آنان نتوانستند مرا پیدا کنند . طالبان زمانی که به قدرت رسیدند وعده حقوق زنان و آزادی بیان را دادند. با این وجود، حاکمان جدید افغانستان از تحقق وعده های خود عقب نشینی کردند و محدودیت هایی را بر جنبش زنان اعمال کردند. طالبان مقررات سخت گیرانه ای را برای پوشش زنان احیا کردند و دبیرستان های دخترانه ...
مردی که منادی عزت اسلام و ایران بود
روز های اکنون، یاد شهید سید عبدالحسین واحدی معروف به مرد شماره 2 فدائیان اسلام را زنده می دارد. در شرایطی که جریان غالب تبلیغات در رسانه ها و فضای مجازی می کوشد تا نام و خاطره این پیشکسوتان جهاد و شهادت را از یاد ها حذف کند، خوانش کارنامه این دلیرمردان، یک فریضه به شمار می رود. مقال پی آمده درصدد است تا با اشاره به خاطرات و تحلیل های تاریخی برخی از اقران واحدی، جلوه هایی از سیره فردی و اجتماعی او را بنمایاند. امید آنکه مفید آید. ...
چادرنماز صدیقه کفنِ شهادتش شد!
های هوایی عراق به شهر های ایران شدت گرفته بود. ما هم مثل بقیه مردم خانه های ناامن مان را با تمام وسایل ترک کردیم و با ماشین همسرم به سمت تهران راهی شدیم. وقتی به تهران رسیدیم برای چند روزی مهمان خانه عمه همسرم شدیم، بعد از آن طولی نکشید که موعد زایمانم فرا رسید و دختر ششمم سمیه به دنیا آمد. بعد از آن تصمیم گرفتیم به روستای پدری ام بازگردیم، مدتی آنجا بودیم و بعد در شهر الیگودرز اقامت ...
تیزهوشی مرد صراف، گروگانگیران را به دام انداخت
رم و صبح امروز مثل همیشه از خانه خارج شدم تا به محل کارم بروم. اما سرنشینان خودروی پژویی راهم را سد و خود را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها برگه ای را به من نشان دادند و گفتند این برگه حکم جلب شمااست. مدعی بودند من در اغتشاشات شرکت داشتم و به همین دلیل بازداشت هستم. او ادامه داد: اما زمانی که سوار خودروی سه مرد جوان شدم، آنها مرا تهدید کردند و به ناچار یک میلیارد و 500 میلیون ت ...
فکر کردم پدرزنم می خواهد مرا با سنگ بزند
پیش اختلاف و درگیری داشته اند و یک روز قبل مریم با حالت قهر به خانه پدرش رفته بود و شوهرش روز حادثه برای حل و فصل اختلاف با همسرش از پدر او خواسته بود تا در یک قرار ملاقات بیرون از خانه مشکلات شان را حل و فصل کنند. پس از آن پدر همسرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. چند روز بعد از ماجرا مأموران موفق شدند داماد جوان را بازداشت کنند و او در همان بازجویی های اولیه به قتل پدر همسرش اعتراف ...
مرد عنکبوتی ایران: به سرقت معتاد شده ام
تخریب در بالکن موفق شده وارد آپارتمان شود و دست به سرقت اموال قیمتی بزند. آنطور که تصاویر نشان می داد آنها ابتدا زنگ خانه را زدند و وقتی از نبود صاحبخانه متوجه شدند نقشه خود را عملی کرده بودند. چهره متهمان به درستی مشخص نبود اما با وجود این اقدامات اطلاعاتی برای شناسایی و بازداشت سارقان شروع شد. دستگیری سر بزنگاه تعداد شاکیان در این پرونده هر روز بیشتر می شد و آنطور که بررسی های ...
مرد رمال گفت این لیوان را سر بکش تا ارواح خبیثه از تو دور شوند/ نوشیدن همان و گم شدن کلیدها و دزدی طلاها ...
دقایقی بعد مأموران پلیس و اورژانس راهی محل شده و مرد جوان را به بیمارستان منتقل کردند. 4 روز جدال با مرگ مرد ناشناس تحت درمان قرار گرفت و بررسی های اولیه کادر درمان حکایت از آن داشت که او بر اثر مسمومیت به کما رفته است. تلاش پزشکان برای نجات او ادامه داشت تا اینکه 4 روز بعد مرد جوان به هوش آمد. حمید که از حضورش در بیمارستان و کمای 4 روزه شوکه شده بود در تحقیقات اولیه راز بی هوشی ...
عشق کار دست پسر جوان داد؛ آموزش سرقت خودرو در 3 جلسه تضمینی!
به گزارش تازه نیوز، شامگاه سوم آذر افرادی که در پارکی در غرب تهران حضور داشتند سر و صدای دختر و پسری جوان را شنیدند که با هم درگیر شده بودند. این دختر و پسر سرنشینان یک خودروی پراید بودند که وقتی از ماشین پیاده شدند، پسر جوان به سمت دختر حمله و شروع به کتک زدن او کرد. شاهدان ماجرا را به پلیس خبر دادند و لحظاتی بعد و با حضور ماموران، دعوای آنها خاتمه یافت. مأموران که به ماجرا مشکوک شده بودند ...
پسر عاشق پیشه به قصاص محکوم شد
شد تا اینکه مأموران با بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه مقتول دریافتند او با مردی افغان به نام نعیم رابطه پنهانی داشته است. به این ترتیب نعیم که یکی از کارگران ساختمان نیمه کاره بود و همزمان با کشته شدن دختر جوان متواری شده بود، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. متهم در نهایت یک هفته بعد از حادثه، در حالی که قصد خروج از کشور را داشت، بازداشت شد. مرد افغان پس از انتقال به پلیس آگاهی و با اقرار به قتل در ...
شرکت در کلاس آموزشی برای سرقت خودرو!
بودند و گاهی هم دختر جوان لگدی به خودرو می زد که مأموران پلیس وارد عمل شدند و آن ها را بازداشت کردند. از سوی دیگر مأموران پلیس به خودروی پراید پسر جوان هم مشکوک شدند و شماره پلاک آن را از مرکز استعلام گرفتند که مشخص شد خودروی پراید سرقتی است و صاحب آن ساعتی قبل به پلیس اعلام کرده خودرویش از مقابل خانه اش در یکی از خیابان های غربی تهران سرقت شده است. آشنایی اینستاگرامی بدین ترتیب ...
از عقیم کردن زنان تا رقص در حرمسرا | فجایع وحشتناک در تاریخ ایران
قاتل در پروسه تاریخ انسان، مردان زیادی به تبهکاری و جنایت دست زده اند؛ اما در طول تاریخ کمتر زنانی بوده اند که هم پای جنایتکاران مرد پیش قراول شکنجه، جنایت وشقاوت باشند؛ اما مسعود رجوی سازنده نسلی از زنان شقی و شکنجه گراست که به گفته همسرش مریم صفی تا تهران از این زنان تربیت کرد که در بیرحمی و شقاوت همتا ندارند. شکنجه گاه پادگان اشرف زنانی با چهره های سرد، بی روح و ...
از اسرا و نیکا تا پریسا و آرنیکا / سرنوشت واقعی این 17 دختر + 15 فیلم و عکس جانباختگان !
اقوام لر در یاسوج بودند و پس از نیکا شاکرمی دومین موردی است که معارضین نظام، بساط پروژه کشته سازی خود را در میان این قوم پهن کرده است. * نسرین قادری 35 ساله اهل مریوان روز 14 آبان در منزل خود در تهران فوت می کند اما رسانه ها و شبکه های اجتماعی وابسته به ضدانقلاب در ادامه پروژه کشته سازی، فوت این مرحومه را به اغتشاشات ربط دادند. خانواده نسرین قادری خبر دروغ کشته شدن ...
اجازه نمی دهیم خون شهدا هدر برود
کربلا که آن زمان به آن گُلف می گفتند بردند تا یک سری مسائل نظامی را آموزش ببیند. وقتی به خانه برگشت از شوق در پوست خودش نمی گنجید و می گفت: بابا! باورت می شود؟ من کار با ضدهوایی را یاد گرفتم! این قدر خوشحال بود که من و مادرش زبان در کام فروبستیم و دلهره ای که در دل مان بود را پنهان کردیم. همزمان هم آموزش نظامی می دید و هم درسش را می خواند. در مسیر تخلق به اخلاق الهی گام برمی داشت ...
پادزهر اغتشاشات بازنگری در رفتارهاست
کسی چک 20 روز به بالا بدهد، روی قیمت کالا می کشد. معنی این کار چیست؟ در بازار به آن اسکونت می گویند، اما قانون شده است، یعنی عرف وارد قانون شده و احتمالاً از شرع هم عبور کرده است. ممکن است کسی این شبهه را طرح کند که چطور روی ربا کوتاه آمدید؛ روی ربایی که جنگ با دین محسوب می شود، آن وقت چرا روی موضوعات دیگر مثل شیوه اجرای پوشش و حجاب نظر دیگری دارید. ما در شرع مان یکسری احکام ...
اخاذی میلیاردی از تاجر سرشناس به بهانه شرکت در اغتشاشات
پلیس های قلابی که متهم هستند تاجر سرشناس را به بهانه شرکت در اغتشاشات فریب داده و از وی اخاذی میلیاردی کرده اند، بازداشت شدند. چند روز قبل مرد صرافی در یکی از خیابان های شمالی تهران با اداره پلیس تماس گرفت و گفت به دو مردی که برای خرید دلار به مغازه صرافی اش آمده اند، مشکوک است. وی گفت: مرد جوانی همراه مرد میانسالی در مغازه ام هستند و درخواست خرید معادل 2 میلیارد تومان دلار را دارند ...
رنگ رخساره خبر می دهد از سر آدم ربا
موفق شدیم یک و نیم میلیارد تومان از حسابش را خالی کرده و با آن ارز دیجیتال بخریم اما در نقشه دوم ناکام ماندیم و اصلا فکرش را نمی کردیم که زیرکی مرد صراف کار دستمان بدهد و باعث دستگیری مان شود. 2 متهم اصلی به دستور بازپرس دادسرای جنایی تهران برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی تهران قرار گرفتند و تلاش برای دستگیری 3متهم دیگر این پرونده ادامه دارد. منبع: ...
شک های داماد جوان رنگ خون به خود گرفت/ قتل فجیع عروس جوان!+جزییات
رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال گذشته با گزارش مرد جوانی که مدعی بود همسرش ناپدید شده آغاز شد.وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مثل همیشه صبح برای رفتن به محل کارم از خانه خارج شدم اما وقتی چند ساعت بعد با تلفن خانه و تلفن همراه همسرم تماس گرفتم و جواب نداد نگران شدم. هرجا که احتمال می دادم رفته باشد سر زدم و با همه آشنایان و دوستان مان تماس گرفتم اما خبری از همسرم نبود تا اینکه ...
رمال فریبکار مرد گرفتار را از چاله به چاه انداخت
کرده است. الان از او شکایت دارم. با طرح این شکایت، پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. مأموران در نخستین گام به خانه مرد رمال رفتند، اما متوجه شدند وی محل زندگی اش را تغییر داده است. تلاش برای دستگیری متهم ادامه دارد.
دزدی مرد رمال با ترفند طلسم سیاه!
به خانه ام برگشتم متوجه شدم دزد وارد خانه شده و اموال قیمتی ام مانند ساعت، پول، انگشتر و گردنبند طلایم به همراه دسته کلیدم سرقت شده است. حالا هم شک ندارم که مرد رمال با این ترفند مرا بیهوش کرده و بعد با سرقت دسته کلید وارد خانه ام شده و تمام اموال قیمتی ام را دزدیده بود. با این شکایت، مأموران پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت راهی محل زندگی مرد رمال شدند اما او ...
جسد باران در یخچال کشف شد
طراف شهرری اجاره کرده و با هم زندگی می کردیم. روز حادثه هم برای اینکه به خانه سر بزنیم به آنجا برگشتیم که پلیس دستگیرمان کرد. این زن در حالی این ادعا را مطرح کرده که مأموران در بررسی کیف متهمان، دفترچه خاطراتی پیدا کردند که متعلق به مادر باران کوچولو بود. او برخی از وقایع زندگی اش را در آن نوشته بود. زن جوان در یکی از صفحات دفترچه نوشته بود که مرد موادفروش باران را کشته است. هم اکنون این دو متهم با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته اند و تحقیقات از آنها برای حل معمای این جنایت دردناک ادامه دارد. ...
مادر سنگدل به قتل دختر 6 ساله اش اعتراف کرد
هولناک سی ام مهر امسال زمانی که مأموران پلیس برای بازداشت یک مرد موادفروش وارد خانه ای در شهرری شدند فاش شد. آن روز وقتی جسد دختربچه 6ساله ای در یخچال خانه مرد قاچاقچی پیدا شد تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند. هرچند در خانه کسی حضور نداشت اما در تحقیقات مشخص شد که مرد موادفروشی به همراه زنی جوان و دختر 6ساله اش به نام باران زندگی می کرده است. جسد ...
ماجرای تباهی دختر 22 ساله/ شماره ام را در فضای مجازی به عنوان زن صیغه ای منتشر کرده اند
با یک اشتباه بزرگ هیجانی در دوران نوجوانی و هوس هایی که نام عشق را یدک می کشید، همه زندگی و آینده ام را در حالی تباه کردم که برای ادامه تحصیل از خانواده ام جدا شدم و تصمیم های نابه جا و اشتباه را تا جایی ادامه دادم که اکنون حتی بیان سرگذشتم برای عبرت دیگران نیز وحشتناک است... به گزارش پایگاه خبری رشت پرس دختر 22 ساله که مدعی بود دیگران حق و حقوق او را تضییع کرده اند، درباره سرگذشت تاسف بار خود گفت: در خانواده ای با فرهنگ آزاد به دنیا آمدم و در مشهد به تحصیل ادامه دادم اما سرنوشتم از 15 سالگی در حالی تغییر کرد که به همراه یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی عضو شدم. در آن گروه چند پسر جوان نیز عضویت داشتند که با یکی از آن ها بیشتر گفت وگو می کردم. امید حتی صفحه مجازی مرا در اینستاگرام دنبال می کرد. من هم تصاویری از چهره خودم را در گروه به اشتراک می گذاشتم به طوری که دوستان دیگری هم پیدا کردم که یکی از آن ها در خرمشهر بود و مرا نصیحت می کرد که در رشته ریاضیات ادامه تحصیل بدهم. اما در این میان امید سعی داشت با من ارتباط نزدیکی برقرار کند تا جایی که مدام مرا در پارک ملت مشهد تعقیب می کرد. او که از درد دل های من متوجه کمبود شدید محبت خانوادگی ام شده بود، پیام های بیشتری برایم ارسال می کرد و این گونه روابط ما با یکدیگر ادامه یافت و بعد از این که امید وارد دانشگاه شد به دنبالم می آمد و سوار بر خودرو با هم به گشت و گذار می پرداختیم. او نه تنها خواسته های زننده و غیرمتعارفی از من داشت بلکه بنگ و گل (مواد مخدر) را نیز به من تعارف می کرد که با سیگار استفاده کنم! خلاصه این ارتباط احمقانه و هوس آلود که نام عشق را یدک می کشید تا حدی ادامه یافت که یک روز مرا به باغ ویلای یکی از بستگانش برد و در آن جا اتفاقی افتاد که آینده ام را به نابودی کشاند... پس از آن خلوت شیطانی، دیگر امید مرا رها کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با امید تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می خواهی با من ازدواج کنی، باید تا 30 سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین! با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم ولی باز هم با تهدید مرا مجبور کرد که به این رابطه ادامه دهم. از آن روز به بعد من برای حس آرامش، سیگار می کشیدم و از درون احساس پوچی می کردم! تا جایی که تصمیم به خودکشی گرفتم اما یکی از همان پسرهایی که در فضای مجازی با او آشنا شده بودم، مرا از این کار منصرف کرد. هوشنگ اهل قوچان بود و بعد از مصرف مواد مخدر سیگار را با سیگار روشن می کرد اما من تنها او را می شناختم. بعد از این ماجرا، با پسری تبعه خارجی آشنا شدم که بیش از حد به من محبت می کرد و من هم به او علاقه مند شدم. حتی برای یکدیگر حلقه ازدواج هم گرفتیم و رابطه مان را علنی کردیم به طوری که او مسئولیت صفحه اینستاگرامی مرا به عهده گرفت چون من درگیر آزمون کنکور بودم اما وقتی پدرم از این رابطه مطلع شد، به شدت با ازدواج مان مخالفت کرد چرا که معتقد بود ازدواج با اتباع خارجی تبعات وحشتناکی دارد. در این هنگام امید هم مرا دختری هرزه و فاسد خواند و من هم پاسخ دادم که عاشق فرد دیگری هستم! پدرم وقتی فهمید که من توسط امید فریب خورده ام، شبانه به خانه آن ها رفتیم و مادرم موضوع را با خانواده اش در میان گذاشت و آن ها هم به ناچار با ازدواج من و امید موافقت کردند و این گونه پای سفره عقد نشستم ولی امید با دختران دیگری نیز در فضای مجازی ارتباط داشت و مرا کتک می زد. هنوز مدت کوتاهی از برگزاری مراسم عقد نگذشته بود که من در یکی از دانشگاه های آبادان پذیرفته شدم و در آن شهر علاوه بر تحصیل به تدریس خصوصی پرداختم. تا این که روزی امید به آبادان آمد و با هم به مسافرخانه رفتیم، در آن جا بود که به او گفتم من فرد دیگری را دوست دارم و طلاق می خواهم! ولی او با عصبانیت کتکم زد که مسئول مسافرخانه مرا از دستش نجات داد.من هم به خوابگاه دانشگاه بازگشتم ولی نیمه های شب پیام داد که قصد خودکشی دارد! من هم که ترسیده بودم به توصیه هم اتاقی ام دوباره به مسافرخانه رفتم اما او روی تخت نشسته بود و بنگ می کشید. زمانی که قصد داشت به من نزدیک شود، فریاد زدم جیغ می کشم! و بدین ترتیب او را در همان مسافرخانه رها کردم و به خوابگاه رفتم. پدرم وقتی ماجرا را شنید، از من خواست تا از او شکایت کنم. من هم با فرید ، یکی از دوستانم که در شمال کشور زندگی می کرد تماس گرفتم تا برای راهکارهای قانونی کمکم کند. او هم بلافاصله به آبادان آمد و برایم لباس و خوراکی خرید و هشدار داد که امید پسر خوبی نیست! بعد از درگیری تقاضای طلاق دادم و دانشگاه را رها کردم سپس به تهران رفتم و در آن جا مشغول کار شدم تا این که یک روز هوشنگ به دیدارم آمد و با هم یک واحد آپارتمانی را به صورت مشترک اجاره کردیم و چندین میلیون تومان هم پرداختم اما قولنامه منزل را به نام هوشنگ نوشتیم که در نهایت او با همکاری بنگاه دار پولم را بالا کشیدند و من که در رویای مهمانداری هواپیما بودم، هیچ گاه نتوانستم به خواسته ام برسم و برای حفظ آبروی خودم سکوت می کردم. در این شرایط به مشهد بازگشتم و به دلیل بیماری صرع که داشتم، نزد پزشک مشاور رفتم. حالا در شرایطی که هرکسی به خودش اجازه می داد به خواستگاری ام بیاید، یکی از دوستانم شماره تلفن مرا در فضای مجازی به عنوان زنی که قصد عقد موقت دارد، منتشر کرده و مردی مدام مزاحمم می شود. به همین دلیل به همراه مادرم نزد خانواده آن دختر کثیف رفتیم تا از آن مرد مزاحم نیز شکایت کنیم و ...
معتاد سرقتم نمی توانم ترک کنم
سارق از طریق بالکن و پس از تخریب در بالکن وارد خانه شده و وسایل با ارزش و کم حجم را به سرقت برده است. تحقیقات برای شناسایی سارق یا سارقان ادامه داشت تا اینکه مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: سوار بر خودروام کنار خیابان منتظر بودم که متوجه شدم در چند متری ام موتورسیکلتی با دو سرنشین مقابل یک خانه ویلایی توقف کرد. از آنجایی که درخت زیادی وجود داشت، مردان موتورسوار مرا ندیدند. آنها زنگ ...
قاتل پدرزن: توهم داشتم
به قتل اعتراف کرد و گفت در توهم مصرف شیشه مرتکب قتل شده است. با اقرار های متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه، فرزندان مقتول یک به یک در جایگاه ایستادند و برای داماد خانواده درخواست قصاص کردند، اما همسر متهم اعلام گذشت کرد. در ادامه مرد جوان به ...
پیرمرد عنکبوتی: از بچگی عاشق دزدی بودم
به گزارش جوان، در پنجمین طرح کاشف پلیس آگاهی، مأموران پلیس تعداد زیادی از سارقان سابقه دار را بازداشت کرده بودند. یکی از متهمان مرد حدوداً 60 ساله ای بود که کلکسیونی از سرقت های گوناگون در پرونده اش ثبت شده بود. متهم ادعا می کرد عاشق سرقت است و سرقت با خونش عجین شده است. شاهرخ می گوید برای بچه های محلش کلاس سرقت رایگان می گذارد، سارق تربیت می کند و از کارش هم رضایت دارد. متهم در گفتگو با خبرنگار ...