نان حرام شوهرم را نمی خورم / امید با زنان و دختران است و پول آنان را خرج ...
سایر منابع:
سایر خبرها
زن جوان: لیاقت اعتماد همسرم را نداشتم/برای لذت بیشتر با یک جوان رابطه پیدا کردم!
های آن ها شدم تا این که پسری با تمجید از زیبایی تصویر من تقاضای دوستی کرد من هم که می خواستم مانند برخی از دوستان جدیدم آشنایی خیابانی را هم تجربه کنم با آن جوان رابطه برقرار کردم اما شوهرم متوجه شد و توسط پلیس دستگیر شدم وقتی مرا به دادسرا فرستاد در یک فرصت مناسب گریختم تا این که در تهران گرفتار باندخلافکاران شدم و اگر پلیس به دادم نمی رسید و دستگیر نمی شدم نمی دانم چه عاقبت شومی انتظارم را می کشید. این خبر مربوط به گذشته می باشد و صرفا جهت عبرت آموزی باز نشر گردیده است. ...
درخواست کمک از پلیس پس از قتل پدر
تا اینکه در جریان بررسی های بیشتر به قتل پدرش اعتراف کرد. متهم در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل بود که با پدرم مشاجره کردم. وقتی مشاجره ما بالا گرفت، پدرم دست به چوب برد و من را کتک زد. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم. وقتی روی زمین افتاد، او را خفه کردم و بعد با ضربات چاقو چند ضربه به صورتش زدم. وقتی متوجه شدم پدرم فوت شده به فکر خارج کردن جسد افتادم، اما نمی توانستم کاری کنم برای همین از خانه ...
شکارچی دختران، مهندس کامپیوتر بود!
.... در دوران نوجوانی بار ها توانستم از حساب پدر و مادرم پول برداشت کنم. کار دومم هک است. با این دختران در شبکه های مجازی آشنا شدم. نمی خواستم این اتفاق بیفتد، اما وسوسه شدم. به بهانه سرمایه گذاری در ارز و خودرو حدود 800 میلیون تومان پول گرفتم و دیگر پاسخ تماس هایشان را نمی دادم. اصلا تصور نمی کردم که دستگیر شوم، اما حالا پشیمانم. از آنجا که احتمال می رود متهم، دختران زیادی را با این شگرد فریب داده باشد، تحقیقات بیشتر برای افشای دیگر زوایای پرونده ادامه دارد. ...
از آدم ربایی به دلیل اختلافات ملکی تا قتل هولناک پیرزن 80 ساله
خفه کردم، سپس صورتش را هدف ضربات چاقو قرار دادم و از خانه فرار کردم. می دانستم پلیس دیر یا زود جسد را پیدا خواهد کرد و به همین علت به کلانتری محله رفتم و فقدان پدرم را گزارش کردم، اما خیلی زود بازداشت شدم. وی اضافه کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد. ...
تفاوت میان ورزشکاران و بازی سازان چیست؟
حضور یافتم و توانستم با میهمانان بین المللی رایزنی های لازم را داشته باشم. در همین صحبت ها و رایزنی ها متوجه شدم که آنها چقدر مشتاق هستند که در خصوص گیم ایران بشنوند و بدانند. دیگر به عنوان بازیساز نمی دانم باید چه کاری برای کشورم انجام دهم؛ بیش از 17 بار تنها برای یک بازی پرچم کشورم را بالا بردم و هیچ تشویق و حمایتی از داخل کشور شاهد نبودم؛ گاهی اوقات فکر می کنم عمداً این کار را می ...
روزهایی که گذشت!
. او را به مادر شوهرم می سپردم و فقط می خوابیدم. مدتی به این منوال گذشت، دیگر نمی توانستم این شرایط را تحمل کنم. از خانواده مسعود خواهش کردم تا اجازه بدهند به خانه پدری بروم. آن ها هم به دلیل محبتی که داشتند، قبول کردند. رفتن به منزل مادر کم کم شوق ادامه تحصیل را در من زنده کرد و دوباره به زندگی عادی برگشتم. محسن از همان آغاز علاقه خاصی به پدرم داشت و روی پاهای او بزرگ شد. به مسجد رفت ...
سرگذشت دختری که در 14سالگی صیغه و باردار شد
و حتی متوجه ماجرا هم نشدم. شوهرم این کار را کرد، اما چون به نام من بود من گرفتار شدم و او آزاد است. چه چیزی فروختی؟ یک زمین فروختم. شوهرم گفت زمینی خریده و می خواهد آن را به نام من کند. بعد از مدتی گفت بیا زمین را بفروشیم و خانه بخریم، من هم خوشحال شدم، زمین را فروختیم و شوهرم خانه خرید، اما به نام خودش کرد. گفت من و تو نداریم! من که نمی دانستم چه نقشه ای دارد. ...
خیری شریف/ جوان مدرسه ساز دیروز، بیمارستان ساز امروز
و گفتیم خدا رو شکر شهید نشدی! بابا خندید که ای ناقلاها باید دعا می کردید شهید می شدم نه اینکه گریه می کردید؟ پدرم داروساز بود؛ بعد از جنگ همین داروسازی که الان مال همسرم خانم دکتر زارعی است، برای پدرم بود و من هم از 18 سالگی مدیریت این داروخانه را بر عهده داشتم و کمک دست پدر بودم تا اینکه در سال 81 با همسرم که فرزند شهید هم هستند، آشنا شده و ازدواج کردیم و حاصل این ازدواج دو فرزند است ...
شوهرم بعد از پولدار شدن به من خیانت کرد
شده بودم بدون هیچ تحقیق و شناختی 27 سال پیش با مهریه اندکی به عقد داریوش در آمدم... زمانی که من باهمسرم پیوند زناشویی بستیم وی آهی در بساط نداشت. تلاش من درزندگی باعث شد که همسرم صاحب کارخانه آب معدنی، سفره خانه و نمایشگاه خودرو شود.او درحالی که اشک می ریخت ادامه داد: آقای قاضی با نداری همسرم سال ها ساختم و سختی های زندگی را تحمل کردم به امید فردایی بهتر اما همسرم وقتی به استقلال مالی ...
سرانجام شوم رابطه صمیمی من با برادر شوهرم| هم به همسرم خیانت کردم هم اینکه دستم به خونش آغشته شد!
سابقه زندان وانجام کارهای خلاف را نیز در کوله بار ننگین خود داشت، برایم غیر قابل تحمل کرده بود تا جایی که سعی کردم به هر ترفندی شده سهیل را طعمه خود قرار داده و برای از بین بردن فرشید و رهایی از دست او و رسیدن به سهیل، نقشه ای بکشم، نقشه ای که هرگز در بستر افکار هوس آلود، دیگر چندان به این نمی اندیشیدم که چه فرجامی را برای من و دخترم به ارمغان خواهد اورد. آری، به سهیل پیشنهاد دادم که اگر ...
مادر محمود، مجتبی و محمدرضا از دلتنگی هایش می گوید | مجتبی به جای تحصیل در آمریکا سر از جبهه درآورد | شب ...
ادامه تحصیل، دعوت نامه داشت. مادرش مهمانی ای ترتیب داده بود و می خواست بار سفر ببند. با خودش قرار گذاشته بود برود درس بخواند و برگردد و در محله های پایین شهر با معاینه بیماران آنها را درمان کند. مادر مجتبی از آن روزها می گوید: همه چیز برای رفتنش آماده بود، شوهرم به مجتبی گفت که من نان حلال سر سفره آورده ام مبادا بروی امریکا و آمریکایی شوی! مجتبی پدرش را خاطر جمع کرد و گفت همان جوری که هست می ماند ...
فکر می کردم کارگردان فریبم می دهد!
در این گفت وگو به معضلاتی هم اشاره دارد که در راه ترجمه، تجربه کرده است. آنچه در ادامه می خوانید، خلاصه ای از آنهاست. من با ترجمه کتاب زندگی نامه جکی چان با شما آشنا شدم. از همین کتاب شروع کنیم؟ یک روز در شرکت نشسته بودم و نِت را جست وجو می کردم. خبری دیدم درباره اینکه زندگی نامه جکی چان اواخر آذرماه منتشر می شود. آن زمان خودم جست وجو می کردم و کتاب به ناشر پیشنهاد می دادم. تکه ...
نجات یافته از قصاص رضایت بگیر شد
را می خوانید: اگر بگویم ناخواسته قاتل شده ام شاید باور نکنید اما من بی آنکه متوجه شوم جان مردی را گرفتم. من کارگر یک نانوایی در کرج بودم و روز حادثه که بیستم فروردین سال 90بود مقتول که مردی حدودا 38ساله بود برای خرید نان به نانوایی آمد. درگیری ما به خاطر پول خرد بود. صاحب کارم از او خواست که پول خرد بدهد اما مقتول مدعی شد که پول خرد همراهش نیست و آنها درگیر شدند. مقتول میله آهنی در دستش ...
بسته حوادث| از دستگیری قاتل شیرازی تا کشف 5 میلیارد طلا و اموال مسروقه
بازجویی اولیه بیان کرد که به دلیل تصادف خسارتی راننده پژو (مقتول) از خودرو پیاده و با پدرم درگیر و من عصبانی شدم و کنترل خود را از دست دادم و با چاقو وی را به قتل رساندم. این مقام انتظامی با بیان اینکه قاتل پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شد، گفت: برخورد با هنجارشکنان و مخلان نظم و امنیت به صورت ویژه در دستور کار این پلیس است. واژگونی پژو در محور "دشت ارژن ...
فیلم نجات معجزه آسا مرد ایرانی از سیلاب/ می گوید: سیل مرا نکشت اما زندگیم دچار سیلاب اقتصادی شده و کسی ...
تلفن از همسرش شنیده بود که خواسته اش این است که شریک زندگی اش حلالش کند و در تمام آن لحظات، زن به این فکر می کرد که چگونه باید پسر چهار ساله اش را بزرگ کند، بدون اینکه سایه پدر بالای سرش باشد. زن می گوید: گفتم خدایا به خاطر پسرم امیرعلی، شوهرم را به من برگردان و بعد راهی خانه ی پدر همسرم شدم. آخر چطور می توانستم به آن پیرزن و پیرمرد خبر مرگ پسرشان را بدهم؟ زن از لحظه ای می ...
خیانت زن جوان به همسرش| او با فروشنده لباس زنانه رابطه نامشروع داشت!
ازدواج کم کم با به دنیا آمدن بچه ها و بیشتر شدن دغدغه های کاری و بالا رفتن خرج و مخارج زندگی، همسرم کمتر به من محبت و توجه می کرد . بارها نارضایتی ام را از بی توجهی های همسرم به او متذکر شده بودم و هر بار با واکنش های منفی او روبرو می شدم مدتی بود از حالت طبیعی خارج شده بودم از شدت عصبانیت مرتب دهان و گلویم خشک می شد، گاهی مدام گریه می کردم و ناگهان می خندیدم، همسرم که متوجه حالت غیر ...
بچه ها آینه رفتاری پدر و مادرند
کمک حالش باشی. حرف مادرم را گوش دادم و از کارگاه پیراهن دوزی بیرون آمدم و شدم وردست پدرم. او تا چند سال پیش در عطاری کار می کرد. از وقتی مرحوم شده جایش در اینجا خالی است. استاد عطار با توسل به خدا به مراجعه کنندگانش خدمت ارائه می دهد. خانواده ما اهل قرآن بودند اما اینکه حسن عطار کی و چگونه پی یاد گیری قرآن رفته و پله های موفقیت را یکی یکی پشت سر گذاشته، خود داستان جالبی دارد که ...
بعد از زرشک پلو با مرغ چی می چسبد؟
.... یکی از خانم ها یک رباعی می خواند و بعد جوانی رعنا و لاغر نیم خیز می شود و می گوید: آقا انگشتر به من بدهید. من رفتم خواستگاری و خانواده همسرم گفته اند از شما انگشتر بگیرم. آقا می پرسند خواستگاری کی هست؟ جوان می گوید همین عید فطر. آقا لبخندزنان می گوید خب حالا وقت هست چشم... جمعیت را خنده بغل می کند. اذان می گویند. نماز را پشت سر ایشان می خوانیم. کاش همه روحانیت معظم به ویژه در ماه ...
توجیه روشنفکرانه نیهیلیسم
ی دو نسخه سینمایی هم با عنوان شرم و نان و شعر با حضور شخصیت مجید کارگردانی کرد که در اکران موفق بودند. پوراحمد در ادامه فعالیت های موفق خود در دهه 70 فیلم سینمایی خواهران غریب که یکی از پرمخاطب ترین فیلم های دهه 70 بود را ساخت. وی بعد از ساخت قصه های مجید و خواهران غریب ، سریال سرنخ که مضمونی پلیسی، معمایی داشت را ساخت. استعداد بازیگری محمدرضا فروتن که در همین دهه به ستاره سینمای ایر ...
می گفت در دفاع از اسلام کلمه بس وجود ندارد
چای و شیرینی های مادر شهید دقیقاً از زمانی که در جوار مزار حاج قاسم نشستیم و درد و دل ها یم سرباز کردند، باران تندی شروع به باریدن کرد، حرف هایم تمامی نداشتند، اما باید می رفتم. دل کندن از او که در نهایت مقام های دنیوی و اخروی اش خود را سرباز ولایت می دانست، سخت بود، اما باید خودم را به خانه شهیدان مظهری صفات می رساندم که منتظر آمدنم بودند، خانه ای در منطقه مهدیه کرمان. به آدرس خانه می رسم و خواهر شهیدان به نیابت از مادر به استقبالم می آید. وارد خانه که می شوم همان ابتدای ورود به خانه، دیدن چهره خندان و مهربا ...