سایر منابع:
سایر خبرها
بی غیرت ترین مرد ایران را بشناسید/ آخه به تو هم میگن مرد؟ بی حیایی به اوج رسید!
. خیلی زود ارتباط من و او صمیمی شد و مدام با یکدیگر در ارتباط بودیم. اما وقتی می دیدم سالومه چگونه در رفاه و آسایش زندگی می کند و هر چیزی را دوست داشته باشد به راحتی می خرد، از نظر روحی به هم می ریختم و از خانواده ام متنفر می شدم، چرا که در برابر سالومه احساس سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار ...
شوهرم خوبی های من رو ندید تا به دام محبت های ارسلان افتادم/ کاش همسرم درک میکرد چقدر به محبتش نیاز دارم!
رفتارهای عصر حجری اش نمی تواند خواسته های او را برآورده کند، به همین دلیل من هر کاری را برای برآورده کردن نیازهای او انجام می دادم تا از من راضی باشد. خلاصه، روابط من و ارسلان ماه ها طول کشید و در این مدت من پولی را که همسرم با هزار زحمت و تلاش شبانه روزی به دست می آورد، به او می دادم تا بتواند جشن عروسی بگیرد و سرزنش های خانواده نامزدش را نشنود. آن قدر به او اعتماد داشتم که هر مدرک و سندی ...
وارد خانه که شدم شوهرم را با یک زن جوان در حالت بدی دیدم!
مدت از همسرم غافل بودم و دخترم نیز به خانواده همسرم وابسته شده بود. در این روزها هنگامی به خودم آمدم که احساس کردم همسرم به من خیانت می کند. این موضوع بسیار مرا نگران کرد چرا که من از نظر زیبایی چهره، سن و سال و خیلی موارد دیگر چیزی کم نداشتم و نمی توانستم خیانت همسرم را تحمل کنم با وجود این هیچ گاه در این باره چیزی به همسرم نگفتم تا این که روزی به طور سرزده وارد خانه شدم و زن جوانی را ...
زن 32 ساله: بخاطر بدهی ام صیغه 3ماهه شدم که این بلا سرم آمد!
را در مقطع دبیرستان به پایان برسانم، به ناچار درس و مدرسه را رها کردم تا این که چند سال قبل جوانی به نام اکبر به خواستگاری ام آمد. من هم بلافاصله به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، ولی روزگارم از آن جا به بی راهه فلاکت و بدبختی رسید که فهمیدم همسرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد. دیگر نمی توانستم با این شرایط به زندگی مشترک با او ادامه بدهم چرا که همه روزهای ...
لذت رابطه جدید مرا نابود کرد/ اعتماد شوهرم را با خیانت جواب دادم/ پشیمانم ،ولی هیچ فایده ای ندارد!+جزییات
پوشیدن لباس های نامناسب وضعیت ظاهری خودم را تغییر داده بودم من پا را فراتر گذاشته بودم و از یک حجاب معمولی به یک بی حجاب و بد لباس تبدیل شده بودم. یک روز همسرم خیلی راحت اجازه داد برای آن که از تنهایی بیرون بیایم در یک شرکت تولیدی کار کنم همه کارگران آن شرکت زن بودند و در شبکه های اجتماعی تلفن همراه عضویت داشتند من هم با خرید گوشی گران قیمت تحت تاثیر همکارانم قرار گرفتم و عضو یکی از گروه ...
مرد خائن زورش را زد تا زنش را خائن جلوه دهد!
زیادی در ارتباط بود. به همین خاطر برای اینکه بتوانم او را رسوا کنم به مغازه کاوه رفتم و از او خواهش کردم تا اجازه دهد چند روز در مغازه اش بمانم و کشیک دهم. من قصد داشتم همسرم را هنگام خیانت بگیرم و از او شکایت کنم، اما او وقتی مرا در مغازه تراشکاری مستأجر سابقش دید شروع به داد و فریاد کرد و سپس چنین شکایتی را علیه من مطرح کرد. کاوه نیز اظهارات این زن را تأیید کرد. برای رؤیا و ...
قاتل مادربزرگ به دام افتاد
شوم هر شیئی که دم دستم باشد به سوی افراد پرت می کنم. روز حادثه هم عصبانی شدم و مجسمه گچی را به طرف مادربزرگم پرت کردم. چرا عصبانی شدی؟ مدت طولانی بود مادربزرگم را ندیده بودم و روز حادثه به دیدنش رفتم. او وضع مالی خوبی داشت و خیال می کرد من به خاطر اموالش به خانه اش رفته ام. وقتی مرا دید اول تعجب کرد و بعد هم به مادر مرحومم و فرزندان خودش فحاشی کرد و گفت باید آرزوی ارث مرا به ...
ترفند عجیب مرد همسرکُش برای گول زدن پلیس
همشهری نوشت: یکی از روزهای اسفند پارسال مردی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن همسرش داد. وی گفت:حدود 2ماه قبل بود که همسرم به طرز مشکوکی ناپدید شد و غیبش زد. همه جا را به دنبالش گشتم تا اینکه 24ساعت بعد سرنشینان یک خودروی شاسی بلند که زن و مردی جوان بودند به مقابل محل کارم آمدند و به من گفتند دنبال همسرم نگردم چون او عضو گروهی معاند شده و به خارج از کشور رفته است. حتی تهدیدم کردند ...
مجازات مرگ در پایان عشق مثلثی / جسد زن دومش را در شریف آباد دفن کرد
زن جوان پیدا نکرده بودند در سومین روز از ناپدید شدن شقایق، بهنام لب به اعتراف گشود و به همسرش اعتراف کرد. مرد جوان گفت: مدتی بود با دختر جوانی آشنا شده بودم .اما شقایق به این ماجرا پی برد. سر همین موضوع مدام با هم درگیر بودیم .شقایق زن دوم بود و گمان می کرد می خواهم زن سوم بگیرم .به همین خاطر مدام تماس های تلفنی مرا چک می کرد. این مرد در تشریح جزییات جنایت گفت: آخرین بار وقتی ...
توبه دختر قداره کش در زندان / این دختر و باندش مردان را به خلوتگاه می کشاندند + عکس
.... درهمین هنگام بود که فریبا چاقویی شبیه قداره زیر گردنم گذاشت و مرا تهدید کرد.من خیلی زود ترمزدستی را کشیده و از ماشین خودم را به بیرون پرت کردم چون به نقشه آنها پی برده بودم. اما خودرو را دزدیدند و سه روز بعد آن را درحالی پیدا کردند که همه وسایل داخلش سرقت شده بود و حدود 11 میلیون هم به من خسارت زده بودند. بعد از این اظهارات باورنکردنی ؛ فریبا با دستور رئیس دادگاه پشت میز محاکمه ...
کار انساندوستانه زوج ارومیه ای برای جشن عروسی شان / 2 زندان شوکه شدند
خانواده و خواهر و برادرهای خودم نیز از این اقدام خبر نداشتند اما طبق درخواست رییس امور زندان ها برای فرهنگ سازی و آگاه سازی افراد جامعه حاضر به این مصاحبه شدم. عروس خیر گفت: آرزوی هر دختر جوانی برگزاری مراسم عروسی است اما اصلا به هیچ عنوان از این کار پشمان نیستم و این اقدام همیشه حالم من را خوب می کند . او می گوید: قبل از این اقدام همیشه در این فکر بودم مگر می شود شخصی بدون ...
مرد خیانتکار برای رسیدن عشق سومش، زن دومش را کشت
... این زن ادامه داد: یک روز بعد از اینکه بهنام ناپدید شدن دخترم را خبر داد، دنبال پسرم آمد تا با هم دنبال شقایق بگردند. او یک شبانه روز همراه پسرم در حاشیه پاکدشت دنبال دخترم گشت. او با این رفتارش می خواست پلیس را گمراه کند. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. او گفت: قبول دارم شقایق زن خوب و مهربانی بود. من اشتباه بزرگی مرتکب شدم. می خواستم رابطه ام با زنی جوان را ...
این زن کارتن خواب بهترین خانم دکتر ایران شد ! / زن تهرانی چگونه از دنیای فساد بازگشت؟!
در مسیر اشتباه است. وی از تجربیات خود در زمان اعتیاد به ما گفت و افزود: من 5 سال بعد از درگیری با اعتیاد به مدت 18 سال سعی کردم تا مواد مخدر را ترک کنم و در تمام سالها حس می کردم که در اعماق تاریک ترین چاه ها و چاله ها زندگی می کنم. حتی 10 سال آخر اعتیاد را در زیر زمین خانه بودم و این بدترین دوران زندگی من بود زیرا هر روز در حال تزریق و و حتی مصرف ده ها قرص به صورت روزانه در زیرزمین خانه ...
خدایا! وقتی به خاکم می سپارند به یادم باش
...> مادر و پدر عزیزم : از اینکه مرا بزرگ کردید و به جبهه فرستادید سپاسگزارم. اگر من شهید شدم ناراحت نشوید زیرا خواسته شما این بود که من به آرزو های خودم برسم و شهادت هم آرزوی من بود بلکه باید خوشحال شوید فرزند شما به خاطر اسلام، مکتب قرآن، مملکتشان و آزادی شهید شده است. من به شما پدر و مادر ها افتخار می کنم که چنین فرزندانی تربیت کرده اید و می کنید مادر و پدرم من امانتی نزد شما بودم و از ...
روش هایی برای روزهای بی پولی
دوباره نیفتیم. برای پسرم هم همینطور، معمولاً خرید لباس و کفشش همان هدیه هایش می شود. گاهی خودم هم درآمد پروژه ای یا فصلی دارم که آن هم کمک خرج می شود و فعلاً نتوانستم پس اندازی از آنها داشته باشم. اگر همه چیز طبق زمان بندی خودم پیش برود، تقریباً تا آخر ماه مشکلی نداریم اما مخارج متفرقه اگر باشد کم می آورم و آخر ماه از همسرم قرض می گیرم و ماه بعد یا طی چند ماه قسط بندی می کنم و پس می دهم ...
ماجرای انتقامجویی یک زن از دوست صمیمی اش
گروه حوادث: 3 سال قبل با زن جوانی به نام مینو در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران شکایتی را مطرح کرد.مینو در طرح شکایت خود گفته بود: روز حادثه در حال اثاث کشی بودم که 3 مرد داخل خانه ام آمدند و با اجبار من را سوار خودرویی کرده و به یک کمپ ترک اعتیاد در غرب تهران منتقل کردند با اینکه من اصلاً هرگز مواد مخدر مصرف نکرده ام. آنها از من فیلمی تهیه کرده و با تهدید من را وادار کردند که بگویم با میل خودم به ...
4طلای جهان با سرطان، دیالیز و تعویض کلیه ها!
...: در حالی که مدال طلای مسابقات جهانی را در دست داشتم با شنیدن این خبر خشکم زد، پزشکان جوابم کردند، آن ها می گفتند بیش از دوماه دوام نمی آورم. او ابراز کرد: به یاد دارم روز اولی که متوجه موضوع شدم سِرُم را از دستم درآوردم و راهی باشگاه شدم تا اگر قرار باشد دو ماه زندگی کنم این مدت را مشغول بدمینتون باشم، کسی جز خودم و خانواده ام از بیماریم خبردار نبود و در دوران درمان هم به ورزش مشغول ...
توجه شوهرم به حمیرا غیر متعارف بود/ وقتی متوجه رابطه نامشروع آنها شدم که دیگه بیچاره شده بود!/ خواهرم ...
.... او کارمند قراردادی یکی از ادارات بود و خیلی زود در دل اعضای خانواده ام جای گرفت. اگرچه نامزدم هفته ای دو روز به منزل ما می آمد، اما ارتباط خوبی با پدر و مادر و خواهر کوچک ترم داشت. او هر بار که هدیه ای برای من می خرید، همزمان کادویی هم به خواهرم می داد. پدرم نیز که کارگر ساختمانی بود و درآمد چندانی نداشت، از این رفتارهای دامادش بسیار خوشحال بود. من نیز از پیمان به خاطر همه ...
شلیک مرگ به مهندس در عشق موازی خانم روانشناس
: 8 سال است با همسرم ازدواج کرده ام و یک پسر 7ساله دارم. اما همیشه با همسرم اختلاف داشتم. مدتی بود به افسردگی مبتلا شده بودم. به همین خاطر به پیشنهاد یکی از دوستانم پیش دکتر روانشناس رفتم. من و همسرم چندین جلسه از دکتر روانشناس مشاوره گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که نمی توانیم این زندگی را با هم ادامه دهیم. به همین خاطر تصمیم به جدایی گرفتیم. در مدتی که با خانم دکتر مشاوره می کردم او همیشه می گفت ...
خیانت زنان جوان تهرانی کار دستش داد| به دوست پسرم نگفتم که شوهر دارم، چند روزی با او بودم!
...> من عاشق او شده بودم و به خاطر این عشق از شهر خودم راهی تهران شدم همسر بیمارم را فریب دادم و مثل یک همسر چندین روز در کنار ندیم بودم و او مرا درست مثل یک وسیله مصرفی دور انداخته بود. سرخورده و شرمنده به شهرم بازگشتم و درست زمانی که تصمیم گرفتم گذشته را جبران کنم و با پنهان کردن خیانتم به زندگی با همسرم ادامه دهم او نیز بر اثر بیماری درگذشت. فکرش را بکنید در آخرین روزهای زندگی همسرم به ...
بزرگترین اشتباه زندگیم رابطه با زن متاهل بود!/ در نبود همسرش به خانه اش می رفتم/خودم کردم که لعنت بر ...
و از طریق وی به زنی شوهر دار که مواد می خرید معرفی شدم قرار بود من فقط مواد کمی را هرروز به این زن برسانم. پسر جوان بازوانش را با کف دست مالید و پس از خوردن کمی آب، گفت: اعتیادم اول از قلیان در خانه نازیلا که در غیاب شوهرش با هم ارتباط داشتیم شروع شد و بعد هم سیگار و کم کم موادمخدر، درنهایت به مصرف شیشه روی آوردم و الان هم که می بینید به چه حال وروزی افتاده ام. او ادامه داد ...
هذیان گویی در خواب راز یک ارتباط نامشروع را فاش کرد
او در اظهاراتش گفت: یک شب وقتی همسرم خواب بود متوجه شدم که جمله هایی به زبان می آورد به او نزدیک تر شدم، او داشت خواهرش را سرزنش می کرد که چرا او را وادار به ارتباط نامشروع با مردی دیگر کرده است. خیلی عصبی و پریشان شدم، پس از آن به سراغ تلفن همراه همسرم رفتم و متوجه شدم که تلفن مرد ناشناسی در شماره های تماس گرفته شده وجود دارد و یقین پیدا کردم که هذیان های همسرم واقعی بوده است. حالا هم از او و ...
پسر نوجوان در هواخواهی پدر پاکبانش قاتل شد
به گزارش پایگاه خبری عصر توس، مرد 70 ساله که به اتهام شرکت در نزاع گروهی منجر به قتل ، بازداشت شده است پس از آن که به سوالات تخصصی قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره اتهام خود در پرونده جنایی پاسخ داد، در تشریح سرگذشت خود گفت: در شهرستان ملایر متولد شدم و مدتی به مکتب رفتم اما سواد ندارم. وقتی بزرگ تر شدم چند سال را در یکی از نهادهای نظامی خدمت کردم و راننده بولدوزر بودم تا این ...
مجروحیتی که بعد از 10 سال زندگی مشترک فاش شد
شهید غلامی افزود: همسرم از سن 13 سالگی وارد جبهه شد و تا 17 سالگی در میدان جنگ علیه دشمنان جنگید. بالارستاقی از نحوه آشنایی اش با شهید غلامی گفت: نحوه آشنایی من با همسرم از طریق خواهرشوهرم بود و چهار سال با هم رفت و آمد داشتیم تا اینکه همسرم به خواستگاری ام آمد و من جواب مثبت دادم. وی ابراز کرد: همسرم مداح اهل بیت بود فردی بسیار خوش رفتار، خانواده دوست، نمازخوان و اهل روزه بود. ...
رابطه شرم آور زن جوان با برادر شوهرش رنگ خون به خود گرفت/نقشه قتل را چه کسی کشید؟!
غیاب فرشید بخاطر مشغله های کاری موجب شد تا رفته رفته برادرش جای او را بگیرد و نقش شوهر را برای همسرش ایفا کند. در یک خانواده متوسط بزرگ شده و پس از دیپلم گرفتن به دلیل قبول نشدن در کنکور و چند سالی در پشت کنکور ماندن، سرانجام با فرشید که او نیز مانند خودم از جامعه ای نه چندان مرفه بود، برخلاف میل باطنیم به دلیل اصرارهای مکرر پدرم و مادرم مبنی بر همان طرز فکر همیشگی که دختر باید زود ...
شک به پوریا زندگیم را سیاه کرد| مرجان را فرستادم امتحانش کنم با همسرم دوست شد!
چند وقتی بود که به پوریا شک کرده بودم ،پیش چندتا فال گیر فال گرفتم همه می گفتند که پوریا داره بهت خیانت می کنه و همین موضوع باعث می شد بیشتر حساس بشم تا اینکه با مشورت نازی و مهوش تصمیم گرفتم یکی از دوستان دورم را که پوریا تا حالا ندیده سراغش بفرستم تا امتحانش کنم. مرجان را بعنوان مشتری به بوتیک پوریا فرستادم ،اما نتیجه خاصی نگرفتم و بر اساس آنچه مرجان می گفت : پوریا به اون محل نداده ...
همسر اول شهاب حسینی کی بود و چرا طلاق گرفتند ؟ + عکس زن دوم آقای بازیگر و زن اولش !
تهران کار می کردم. تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. بعد از 4-3 ماه ...