بیچاره شدن دختر 15 ساله ایرانی به خاطر علاقه شدید به بوق ماشین عروس
سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از آنچه در "جشن بزرگ محفلی ها" گذشت/ از محکومیت اهانت به قرآن تا پنالتی زنی قرآنی ها + فیلم
میگم کلاغ پر تا برات پر بزنه بشه کبوتر دوست داری من یا کبوتراتو بیشتر کیو بیشتر مولا رضا دوست دارم صدات کنم بابا رضا یادته اون دفعه تو دفتر مشقم به چه سختی یه دونه بابا نوشتم حالا اومدم که جایزه بگیرم این دفعه هشت تا امام رضا نوشتم شاید اینجوری تو رو راضی کردم با مهر حرم خونه سازی کردم افتادم و دستمو گرفتی وقتی رو سنگ حرم سرسره ...
کتابفروشی شرکت سهامی انتشار؛ از رمضان اُف تا محجوب
ز رو بهم ریختن و شرکت رو منحل کردن و رفتند پی کارشان. البته این اولین بارشون نبود؛ دفعه اول. یک روز صبح زود که از پله های انتشارات بالا می رفتم تا برسم به دفترمان. کسی از پشت سرم صدام زد: آقای رضایی برگشتم... مرد جوان که مطمئن شد همونی هستم که دنبالش می گرده، بعد از سیلی با خشونت تا جلوی در دفتر منو کشوند. فریاد می کشید: اعلامیه ها کجا است؟ اعلامیه ها رو بده. شَستم خ ...
جای خالی معمار
روزنامه هم میهن نوشت: درحالی که هنوز شوک ترور نافرجام آیت الله سیدعلی خامنه ای باقی مانده بود، یک روز بعد در هفتم تیر 1360 جلسه ای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در خیابان سرچشمه تهران برگزار می شود. سیدمحمد حسینی بهشتی، دبیرکل حزب پشت تریبون می رود تا سخنرانی کند. او سخنان خود را با این جمله آغاز می کند: ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره سازی ...
ناپدیدشدن داماد در شب عروسی
تردد داشته و بعد از آن از شهر خارج شده است. از مشهد نتوانستیم به سرنخ و ردی از امیر برسیم و چند روز بعد پلیس کرمان اعلام کرد خودروی امیر در یکی از شهرهای جنوبی این استان در حال تردد است. درنهایت با کمک پلیس کرمان، خودروی امیر متوقف و راننده آن به اداره آگاهی منتقل شد. بررسی ها نشان داد راننده خودرو، همان داماد ناپدید شده است. امیر در تحقیقات راز ناپدید شدنش را این طور برملا کرد: درحال ...
پسرم به 10 نفر زندگی بخشید | رضایت دادیم تا ابوالقاسم دوباره جان بگیرد
نجاتش داد. یکبار وقتی مدرسه می رفت تصادف کرد و 9 روز در کما بود. بعضی از دکترها قطع امید کرده بودند اما من امیدوار بودم و بعد از 9 روز وقتی دست هایش را تکان داد و به هوش آمد بهترین روز زندگی ام بود. اتفاق بعدی چندسال قبل افتاد. یکبار دیگر او تصادف کرد، اما این بار 2روز بیهوش بود و پزشکان تشخیص دادند ضربه مغزی شده است. توسل به خانم فاطمه زهرا(س) کردم و خدا دوباره او را به من برگرداند. این بار هم به ...
کلاغه به خونه ش نرسید اما هدهد سفید به کتابخانه رسید!
و کنار سالن همایش تو وقتای آزاد شکل می گرفت. شماره ها بود که بین کتابدارهای استان های مختلف با هم رد و بدل می شد و نشست های صمیمی و غیر رسمی تو حاشیه همایش برای تقویت مهارت قصه گویی و بیان اصول و تکنیک های به روز برگزار می شد. تو یه جمله، جشنواره قصه گویی سه روز بدون توقف، زندگی بود! تو فرودگاه تهران بود که متوجه شدم با جمعی همسفرم که توجه مردم رو جلب می کنه. اینو به خاطر این میگم که ...
غوغا(قسمت چهارم)
.... زن جوان هم مثل خودم شوکه شد. همین رفتارش شک من را بیشتر کرد اما سریع خودش را جمع کرد و این بار با لحن مهربانی که تظاهر به ریختش زار می زد گفت : به خاطر حرف اون آقا ترسیدی. آخه پدر من اگر قرار به کشتن تو بود که بهت این طوری نمی گفت. راستش را بخواهی داری قبری حفر می کنی . اونم قبر پدر منه. پدرم از بچگی تو این خونه بزرگ شده بود. رسم داشتند بزرگ های فامیلی را در زیرزمین همین خانه دفن کنند ...
آموزش باریستایی با مدرک بین المللی
...، مشاوره راه اندازی کسب و کار رایگان بگیره و ازش بعنوان مهارت تو پرونده مهاجرتیش استفاده کنه 16-در صورت تمایل بعد از گرفتن مدرک با معرفی کافی پارس هنرجو می تونه تو یه کافی شاپ معتبر به کارورزی بپردازه و بعد از اون در صورت نشون دادن لیاقتش در اونجا استخدام بشه 17-یه آپشن جذاب دیگه هم هست که اونم قبول نمایندگی یکی از کافه های زنجیره ای کافی پارس توسط هنرجوعه، با شرایطی بسیار استثنایی ...
راه اندازی اصولی کافه
تاحالا به این فکر کردید که یه کافی شاپ کوچیک برای خودتون داشته باشید؟ خوب اگر سرمایه اش رو دارید که عالیه، کافیه برای راه اندازی کافه، یه مغازه بر یه خیابون پر رفت و آمد که بهتره نزدیک دانشگاهی یا پارکی یا پاساژی باشه اجاره کنید، بعد اون رو با انواع دستگاه اسپرسوساز صنعتی اتومات یا نیمه اتومات، بلندر، انواع آسیاب قهوه و ابزارهای ریز و ضروری تجهیز کنید، اونوقت برید سراغ انتخاب سبک کافه تون و فکر ...
سفر جستجوی گمنامی است
پیکو آیر، سالون— ابتدا سفر می رویم تا خودمان را گم کنیم؛ و بعد، تا خودمان را پیدا کنیم. سفر می رویم تا قلب و چشمانمان را باز کنیم و دربارۀ دنیا بیش از آنی بفهمیم که در روزنامه هایمان جا می گیرد. سفر می رویم تا بضاعت ناچیزمان را، با همۀ جهل و دانشمان، به آن نقاطی از جهان ببریم که داشته هایشان جور دیگری توزیع شده اند. و اساساً سفر می رویم تا دوباره جوان هایی سبک سر شویم، تا زمان کِش بیاید و گول ...
گریه کوچولوترین عروس ایرانی در حجله داماد ! / شوهرداری به جای عروسک بازی ! / دلتان کباب می شود !
... داماد رو از قبل می شناختی؟ داماد فامیل ما بود. بعد اینکه اومدن خونه مون و با هم حرف زدیم از هم خوشمون اومد البته همسن پدرم است ! رحیمه می دونی ازدواج یعنی چی؟ فکر کنم یعنی لباس عروس پوشیدن، خانه داری و آشپزی کردن. به آشپزی و خانه داری علاقه داری؟ آره خیلی. بابات کجاست؟ ازش خبری داری؟ نه وقتی مامان و بابام از هم ...
یادداشت زینب موسوی پس از مهاجرت
بدم میاد. امروز طولانی زیر دوش وایساده بودم و برام مهم نبود که آب زیادی دارم صرف میشه و حس بدی داشتم از اینکه بی مبالاتم ولی این حس متعلق نبودن از همه چیز قوی تر بود. یه عالمه گریه کردم قبل اجرا بعد اجرا دیشب دیروز و نمیدونم واقعا چی حالمو خوب میکنه. میخوام برگردم خونه... چطوری مهاجرت میکنید؟ چطوری اون خاکو رها میکنید و برنمی گردید دیگه؟ دلم خیلی گرفته و کمدین های دل گرفته واقعا نمیدونم چی اند. من تا حالا کمدین دل گرفته ندیدم. جز خودم شاید چون کمدین بودن هیچکسو قبول ندارم یا شاید دل گرفتگی بقیه آدم ها برام مهم نیست. همین دیگه هیچی مغزمو بالا میارم. انتهای پیام ...
مجموعه داستان های کوتاه مدرن در راز موج سوم
، رومیزی تو سایزهای مختلف و مشتری جمع می کند. چند قدم مانده به تیمچه حاجب الدوله بوی خوش قهوه همراهمان می شود، می خواهم وارد مغازه شوم: برزین دستت رو بده به من دستی در دستم حس می کنم، با موهای کم و درشت، فکر می کنم: چه دست تپلی داره برزین! اما چرا زودتر متوجه نشده بودم؟ تازه چه زود تا گفتم دستش رو داد بهم و بهونه نگرفت مردی با سری بزرگ و گوش های کوچک و موهای حنایی کمپشت با گوشه چشمانم می بینم که به من ...
جنجال جدید سارا و نیکا اینستاگرام را بهم ریخت | سارا و نیکا با این ویدئو حسابی سوژه شدن
را بابا و مامان خطاب کرده و با این کارشان فاصله ها را کم کردند. آنها نور چشمی اهالی پایتخت هستند و همه هر کاری را انجام می دهند که به دوقلوها خوش بگذرد. اولین تجربه بازیگری در هشت ماهگی سارا:اولین بار وقتی هشت ماهه بودیم در سریال دوباره زندگی بازی کردیم. از اون موقع چیزی به یاد نداریم اما مامان مون می گه آقای رسول حاتمی که اون زمان، ما رو از دوباره زندگی می شناخت و آشنایی ...
چطور آداب مهمانی رفتن را به کودکان آموزش دهیم؟
نیاز به طرح رفتار درمانی دارد. ممکن است حتی مادر در مهمانی بعدی کودک را در خانه نزد پدرش بگذارد و برود؛ چون دفعه قبل از رفتارت ناراضی بودم امروز تو خونه پیش مامان بزرگ/ بابا می مونی و من به تنهایی خونه خاله می رم. البته زمان غیبت تان باید کوتاه تر از حد معمول باشد. چه تشویقی؟ تشویق کردن در ازای رفتاری که باید جزو وظایف کودک باشد ممکن است او را باج گیر بار بیاورد. کودک باید بداند که مودب بودن و داشتن رفتاری مناسب در یک مهمانی جزو وظایف او و از مشخصات یک کودک خوب است. شما می توانید به صورت کلامی و با نوازش کردن به او بفهمانید که از رفتارش راضی هستید. ...
داستان کوتاه/ روزنامه فروش
روزنامه ها مانده بود. رحیم و اسد هر کدام در یکی از خیابان های اطراف پرسه می زدند. آن روز برای کار اشتیاق بیشتری داشتم. آخر آقای سهروردی وعده داده بود این بار کتاب هاکلبری فین را از دکه اش به امانت بردارم. کم کم خیابان های چهارسو از انبوه ماشین ها پر می شد و ترافیک سنگین خیابان ها کارمان را آسان تر می کرد. چیزی به نیمروز نمانده بود و آخرین نسخه روزنامه را رهگذر میانسال خوش ...
خودکشی در دنیای عشق گمشده و خیانت / گریه های کودکانه مادرش را نجات داد
شدیم . مثل یک تکه سنگ بهت زده بودم و نمی توانستم هضم کنم که چه بر سرم آمده است . وجود ماهان هم خوشحالم نمی کرد . حتی شیرین زبانی هایش برایم زهر بود و گاهی کتکش می زدم و بعد پشیمان می شدم . مدتی بود به مصرف قرص های آرامبخش روی آورده بودم باز هم تصمیم گرفتم اما این بار تصمیم نابود کردن خودم و ماهان. هر چه قرص توی یخچال داشتم در یک لیوان آب حل کردم. در مورد ماهان تردید داشتم نمی خواستم حق ...
تماشای اجباری تئاتر مسکن
...، در سال های اخیر به یکی از نحس ترین واژه های پرکاربرد تبدیل شده است با هر فردی از این بازار صحبت کنیم، زبان به اعتراض می گشاید و از آن با ناامیدی گله می کند، چرا که بازار ملک در کشور ما به حدی با بی تدبیری روبه رو شده که برای ساماندهی آن، به معجزه نیاز است. به طورکلی بازار مسکن در کشور ما روزهای تیره ای را می گذراند که فشار آن بر دوش مردم، به ویژه اقشار کم درآمد است که نمی توانند زیر بار این ...