خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
قلعه نویی: قبلا در استقلال هم پول می گرفتند، هم مردم را سیاه می کردند/ کرار شأن نزول کرده!
حساسی است و فینالی بین صدرنشینان لیگ است. او در پاسخ به سوالی درباره جاسم کرار و حضورش در تمرین استقلال گفت: باید بابت حضور کرار در تمرین استقلال گوسفند بکشیم(با خنده). ایشان شأن نزول کرده و تشریف آورده است. سرمربی استقلال در پاسخ به این سوال که با وجود غایبان زیاد تیمش در این دیدار چه برنامه ای برای بازی با نفت دارد عنوان کرد: ما متاسفانه در بازی قبلی هم با همه موجودی مان ...
عاقبت مردی که می خواست قرآن را بسوزاند
هم هست؛ این مفاتیح هرچه درش نوشته شده است، درست نیست و اینکه پیامبر و اهل بیت (نعوذبالله) مال 1400 سال پیش هستند؛ حرف هایشان برای آن روز خوب بود نه الان که عصر اتم و برق، پیشرفت و... است. با همدیگر مقداری صحبت کردیم . آخر سر به من گفت: ببین سید! اگر وضعت از نظر اقتصادی و مالی خراب است، اگر هم بیکاری، من کار برایت درست می کنم، چه می خواهی؟ گفتم: اینهایی که گفتی هیچ کدامش به درد ...
قلعه نویی: قبلا در استقلال هم پول می گرفتند، هم مردم را سیاه می کردند/ کرار شأن نزول کرده!
حساسی است و فینالی بین صدرنشینان لیگ است. او در پاسخ به سوالی درباره جاسم کرار و حضورش در تمرین استقلال گفت: باید بابت حضور کرار در تمرین استقلال گوسفند بکشیم(با خنده). ایشان شأن نزول کرده و تشریف آورده است. سرمربی استقلال در پاسخ به این سوال که با وجود غایبان زیاد تیمش در این دیدار چه برنامه ای برای بازی با نفت دارد عنوان کرد: ما متاسفانه در بازی قبلی هم با همه موجودی مان ...
انقلاب ایدئولوژیکی در سازمان منافین
مسعود رجوی تا قبل از سال 1364 مریم عضدانلو بود. بعد از طلاق مریم عضدانلو از مهدی ابریشمچی و ازدواج با مسعود رجوی، مسئولیت دفتر رجوی به عهده شهرزاد صدر حاج سیدجوادی، زن برادر مریم عضدانلو همسر محمود عضدانلو قرار گرفت. باقرزاده خاطرات خود را درباره مریم چنین نگاشته است: مریم قجر عضدانلو را دو نوبت در تابستان سال 54 در [بخش ملاقات] زندان قصر تهران دیده بودم. بار اول وی را که ...
انصاریان: حنیف در سوختن برای ما بازی کرد!
...! و حالا برای سال 94 با مادرت و محمد پای سفره هفت سین می نشینی؟ عید و نو شدن را همیشه دوست دارم و از بچگی عاشق عید بودم. البته همیشه یکسری داستان ها داشتیم و مامانم قبل از مهمانی برای ما یک کلاس می گذاشت... همیشه می گفت که توی مهمانی موز نخورید! آن زمان موز کم بود و مامانم ملاحظه می کرد... من و محمد هم همیشه صحبت ها را گوش می کردیم و تا می رسیدیم خانه طرف، اول می زدیم ...
کاوه رضایی: دوست دارم به آرسنال بروم
کنیم؟ همه تیمها را میبریم. بیرون از خانه و بازی خانگی و خانه همسایه ندارد. در ذوب آهن دوباره متولد شدی. چه شد از سایپا جدا شدی؟ واقعا خدا را شکر می کنم که توانستم به روزهای خوب فوتبالی ام برگردم. شرایطی وجود داشت که نتوانستم با سایپا ادامه همکاری بدهم. یک سال از قراردادم باقیمانده بود ولی باشگاه تصمیم گرفت با انتقالم درآمدزایی کند. مشکلی خاصی بین من و سایپا نبود. ...
ناگفته های رئیس برکنار شده اداره کتاب
کتابی مثلا چهار سال در اداره کتاب بماند و درباره اش نظری از اداره کتاب داده نشود برای من غیر قابل باور است بالاخره ناشر پیگیر کارهایش است و جوابش را هم می گیرد البته ممکن است ناشر به نتیجه کارشناسی اعتراض کند و فرجامی که دوست دارد نگرفته باشد الان که وضعیت کتاب های ناشران به روش سیستم رایانه ای نیز بر ایشان قابل دسترس است و می توانند نتیجه را ببینند. من که به اداره کتاب رفتم با 600 مجلد کتاب باقیمانده ...
امام پاسخ سؤالم بود/انقلاب، دروغشان را آشکار کرد/از بازگشت اسلام می ترسند
هم پیگیری نمی کردیم و حتی من به مدت چهار سال به یکی از کوههای جنوب اسپانیا رفتم و مانند بدوی ها بدون هیچ درآمدی و امکاناتی زندگی کردم! به این خاطر هم به آنجا رفتم که هر چه از کتاب های مارکسیستی و غیره را خوانده بودم، فراموش کنم! واقعا الآن می بینم که برای نسل ما که مدام تظاهرات دانشجویی راه می انداختیم و حتی دستگیر و زندانی و شکنجه و کشته می شدیم یک بحران معنای جدی پیش آمده بود و بی هدفی همه زندگی ...
لیست نهایی ائتلاف بزرگ فرهنگیان استان تهران
آباد 29 سیدفرهاد علوی سیداصغر منطقه 20 دولت آباد 30 فهیمه فضلی روز بهانی کریم منطقه 20 دولت آباد 31 مژگان نقاش نماینده غلامرضا منطقه 20 دولت آباد 32 محرم درگاخ مهربان ایت الله منطقه 20 دیلمان 33 مجتبی سیانکی رمضانعلی منطقه 20 دیلمان 34 هاشم شاهملکی قاسم منطقه 20 دیلمان 35 ناهید شهریاری دوست محمدرضا منطقه 20 دیلمان 36 ابراهیم فنایی محمد منطقه 20 دیلمان ...
سعید برخورداری: رقیب هر کسی غرورشه!
تربیت بدنی. اهل کجایید؟ اصفهان. فرزند چندم خانواده اید؟ آخر. سه تا برادر بزرگتر از خودم دارم. رابطتون با برادرهاتون چطوره؟ خدارو شکر خیلی خوبه.البته سال گذشته برادر بزرگم دچار گاز گرفتی شد که به رحمت خدا رفت. در آن زمان مسابقات جام ملتهای آسیا بودم که از بازی رده بندی به بعد تیم رو همراهی نکردم و به ایران برگشتم. بچه که ...
سفری که سوغاتش خیانت بود
. صبح روز بعد سیامک با خواهرش تلفنی صحبت کرد و مطمئن شد با سعید مشکلی نداشته و دیشب خانه دوستش مهمان بوده و خودش از سعید خواسته به خانه آنها برود. چند روز بعد سعید با برادرزنش تماس گرفت و گفت: از طرف اداره به ما ویلا داده اند برای تعطیلات آخر هفته برویم شمال با ثریا صحبت کردم قرار شد با هم بریم. سیامک بعد از شنیدن حرف های سعید گفت: ای بابا بعد از مدت ها می خواهی خواهرم را ببری ...
باختن یک تیم ورزشی هم برنامه تلویزیونی دارد اما موفقیت هنرمند نه
کارخانه اینجا است یا واقعا کارشناس معتبری است. در صورتی که در گذشته چنین چیزی نبود و مردم وقتی می خواستند فردی را معتبر نشان دهند می گفتند او در تلویزیون برنامه دارد. البته این موضوع هنوز هم وجود دارد و نشان می دهد هنوز هم رسانه ملی برای جبران فرصت دارد و می تواند به استانداردهای سابقش برگردد. اما حالا می بینیم مثلا یک سازمانی جایی در تلویزیون مدت ها تبلیغ می کند بعد یکدفعه همه عوامل آن را به اسم ...
قیمت کرایه ماشین های لوکس در تهران
نت خودرو: در روزهایی قرار داریم که بازار عروسی و جشن ازدواج بسیار گرم است. پیشنهاد ما متعلق به دامادهایی است که ماشین ندارند یا همسرشان علاقه ای به ماشینشان ندارد. البته اگر در تهران زندگی می کنید و ماشین ندارید و دوست دارید برای یک بار هم که شده لذت سواری با ماشین های مدل بالا را بچشید پیشنهاد ما به درد شما هم می خورد.کجا ها بهتر است؟برای این کار بورس خاصی وجود ندارد اما اغلب دامادها از میان ...
مردی که فقط رنجدیده ها را استخدام می کند+ عکس
رانندگی بودم و به رادیو گوش می دادم، مجری گفت: چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت اگر هرکسی به اندازه عملش صحبت می کرد. این جمله روی من خیلی اثرگذاشت، ماشین را زدم بغل جاده و نزدیک یک ساعت فکر کردم. به خودم گفتم من به عنوان یک معلم دانشگاه همیشه حرف زده ام و حالا نوبت عمل است. پس تصمیم گرفتم کاری کنم که به کشورم، دینم و ملتم کمک کند، در ضمن تکراری هم نباشد چون کار تکراری محکوم به شکست است. پس تصمیم گرفتم یک ...
بیتا فرهی از دلیل رفتنش به پاریس گفت!
اعتراض دو و سال و نیم بعد از "بانو"، به واسطه دوست نزدیکش با پروانه پرتو، در "کیمیا" کار احمدرضا درویش بازی کرد، بیتا فرهی درباره ی همکاریش هم با احمدرضا درویش می گوید: گروه بسیار خوبی بودند و تجربه خوبی شد. فیلم هایش را مرور می کنیم و به اعتراض می رسیم و تصویرش با آن چادر گل گلی زنده می شود. گل از گلش می شکفد و مکث می کنیم، او می گوید: همیشه این فیلم را دوست دارم چون نقشم خیلی متفاوت ...
عاشقی در ستاد پشتیبانی جنگ
خدا سپرده ام. آخرین دیدار هیچ گاه آخرین دیدار من و محسن از یادم نخواهد رفت. به همراه پسرم برای بدرقه محسن به راه آهن رفتیم. به دلم افتاده بود که این رفتن را بازگشتی نیست. شب پیش از رفتن محسن خواب امام خمینی را دیده بودم. آن روز من تا پای قطار اعزام نیروها رفتم. محسن فرزندانمان مهدی را که آن زمان یک سال و نیم داشت در آغوش گرفت و بوسید. لحظات سخت و نفسگیری بود. برای من که هیچ گاه ...
حمید عسگری: نوروز غمگینم می کنه!
.... کدام سین هفت سین را دوست نداری؟ - این که می گویم سین نیست اما من اصلا دوستش ندارم. ماهی قرمزهای سفره هفت سین. هرسال موقع عید مردم ما این همه ماهی می گیرند و هنوز عید تمام نشده همه این ماهی ها مرده اند. واقعا دلم برای این ماهی هایی که سر سفره هفت سین میذاریم، می سوزد و فکر می کنم رسم خوبی نیست که این ماهی های بیچاره را بگیریم و بعد از چند روز شاهد مرگشان در تنگ باشیم ...
کری خوانی بنگر برای استقلال
بنگر مدافع این تیم به عنوان مهمان ویژه به برنامه نود آمد و گفتگو با وی آغاز شد. محسن بنگر درباره اینکه خودش طرفدار پرسپولیس بوده یا خیر گفت: از ابتدا و از بچگی طرفدار رنگ قرمز و تیم پرسپولیس بودم. مدافع پرسپولیس عنوان کرد: کشتی و والیبال را دوست دارم. پدرم والیبالیست بود و مدتی هم والیبال بازی کردم اما به یک باره فوتبالیست شدم. در رقابت های والیبال هم تا منتخب مدارس پیش رفتم ...
خاطره نابغه قرآنی از دیدار با یکی از مقامات عربستان
من هم همه اش را حفظ بودم و خیلی شمرده شمرده از ابتدای آن شروع کردم به خواندن و نگفتم که شعر از کیست و برای چه کسی خوانده است. شروع کردم به خواندن خیلی شمرده شمرده و با همان شیوه ای که خودم در زمان بچگی داشتم، خیلی احساسی می خواندم، بعد دیدم که یواش یواش وقتی به وسط های شعر رسیدم، هر چه بیشتر می گذرد، این شخص خودش را بیشتر جمع و جور می کند، اول خیلی متکبرانه نشسته بود؛ اما از اواسط شعر به بعد خودش ...
گفتگوی خواندنی با خاطره حاتمی و مادرش
شکلی که واقعا با مادرم احساس راحتی می کنم. من و مامان درباره همه چیز با هم حرف می زنیم و مسائل و دغدغه هایم را با او درمیان می گذارم. این موضوع مربوط به دوره جوانی ام نیست و از زمانی که به یاد دارم رابطه مان کاملا دوستانه بوده است. زنجانی: من در 18 سالگی خاطره را به دنیا آوردم و اختلاف سنی کمی که با دخترم داشتم باعث شد روحیات او را به خوبی درک کرده و او را در زندگی آزاد بگذارم و محدودیت ...
سرگذشت یک زندگی شورانگیز
. این اولین بار در زندگیم بود که در بعد از پدر و مادر شخص سومی را پیدا کرده بودم که صمیمانه با او حرف بزنم و او بشنود و صمیمانه با من جواب دهد. من بشنوم و خودم را سبک تر احساس کنم. انگار باری که روی قلبم سنگینی می کرد برداشته شده بود. احساس می کردم آدم دیگری شده ام و مسئولیتم سنگین تر اما قلبم آرام تر شده است. نسیم سرد پائیزی صورتم را خنک کرده بود. ناچار دستهایم را داخل جیب کتم کردم که سرما اذیتم نکند ...
امکانات ورزشی مناسب در اختیار نابینایان قرار گیرد
حالی که در تیم آذربایجان غربی جوان ترین ورزشکار من بودم که 24 سال داشتم. تسنیم: تاکنون در چند دوره از این مسابقات شرکت کرده اید؟ آیدا مجید آبادی: من در چهار دوره از این مسابقات شرکت کرده ام که در دوره اول به علت این که سطح بندی سنی وجود نداشت به من که در آن زمان 13 سال داشتم اجازه شرکت در مسابقه را ندادند، اما خوشبختانه در دوره های بعدی در هر سه دوره مدال های طلا ، نقره و برنز ...
بازیگر "دنیا": با گذر از رنج ها به آرزویم رسیدم / کرجی هستم
خواهد یک رعیت را به همسری بگیرد و آن دختر باید از خدایش باشد ولی نکته داستان همین جاست که این زن مثل همه نیست و آرمان هایش با دیگران فرق دارد. این موضوعی است که دنیا را از دیگر دختران، متمایز می کند. در واقع اگر دنیا با همان ویژگی ها در سال 93 هم زندگی کند، بدون شک ازدواج با یک خان زاده را تحت شرایط ظلم و اجبار، نمی پذیرد. چه خصوصیاتی از نقش دنیا به شخصیت واقعی شما نزدیک است؟ شاید ...
عاشقانه های یک پدر با عکس فرزندانش
...، به دلیل وضعیت خاص زمین، نیسان تا حد معینی می توانست جلو بیاید، کیسه ها را بعد از پر کردن، دست به دست از آب عبور می دادیم تا پشت نیسان چیده شود، نیمه های شب داخل نخلستان، به دلیل ابری بودن هوا، خیلی تاریک بود، با این که خسته بودم، اما به عنوان مسئول لجستیک هم کار می کردم و هم به بچه ها روحیه می دادم. باد سردی که می وزید سرمای سخت زمستان را تا عمق استخوان های مان نفوذ می داد، دلم برای ...
در امتداد تاریکی ... "خیره سری"!
قیافه او دل بسته بودم، با خیره سری مقابل پدرم ایستادم و به حرف هایش بی توجهی کردم. پدرم که دوست نداشت هیچ وقت چهره غمگین مرا ببیند پس از آن که دید نصیحت های دلسوزانه اش تأثیری بر من ندارد، با این ازدواج موافقت کرد و زندگی مشترک ما در نهایت سادگی شروع شد. بهزاد شخصیت واقعی اش را در همان روزهای اول زندگی نشان داد و گفت چون من بیکارم باید مدتی را در خانه پدرم زندگی کنیم. وقتی دیدم او حاضر ...
مردم ما را فراموش نکرده اند
کمی حس دارد. روده و مثانه ام هم کلا از بین رفته. کار خدا بود زنده ماندم اما دیگر نتوانستم از آن روز تا به حال لحظه ای بایستم. وقتی از ایستادن حرف زد، یاد حاج کریم افتادم و پرسیدم پشیمان نیست؟ اگر آنجا نایستاده بود الان می توانست بایستد: پای من ویلچر من است. چرا باید پشیمان باشم؟ نه به هیچ وجه. هر کس هدفی دارد. اول خدا هدفم بود بعد زن و بچه خودمان و بعد هم مردم که آنها هم مثل خانواده ام ناموس ...
قصه زندگی مردی از دوران تختی
نمی دانم که مربیان تیم ملی این فن را بلدند و به این نفرات نگفته اند یا خود این نفرات تنبلی کرده اند. *در کشتی آزاد تا چه حد پیش رفتید؟ من 20 ساله بودم که برای اولین بار یک اهوازی توانست در وزن 62 کیلوگرم قهرمان کشتی آزاد خوزستان شود؛ یعنی تا قبل از من هیچ کشتی گیری از اهواز نفر اول کشتی آزاد خوزستان در هیچ وزنی نشده بود. در همین سال ما را به مسابقات قهرمانی کشور اعزام کردند و ...
حکایت همراهی غاده و مصطفی
تصورش اشتباه است و او به این اشتباه اعتراف می کند. آشنایی با چمران به عشق می انجامد و عشق به ازدواج. غاده چمران، سختی های این ازدواج را توصیف می کند: روزهای سختی بود. اجازه نمی دادند از خانه بروم بیرون. بعد از 18 سال تنها این ور و آن ور رفتن، کلید ماشین را از من گرفتند. هر جا می خواستم بروم، برادرم مرا می برد و برمی گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای غروی. در این کتاب، همسر مصطفی چمران از ...
از شوخی فردوسی پور با افشارزاده تا تقلب فرکی از فیروز کریمی
هواداران بازی می کنیم. بنگر توضیحی هم درباره مصاحبه سال قبل خودش داد.همان مصاحبه ای که گفته بود برای دو هفته وام 50 میلیونی گرفته است: ما هم زندگی داریم.چک کشیده ام.خانه خریده ام،ماشین خریده ایم.امروز فوتبالیست ها مظلوم ترین قشر ورزشکاران هستند. اود ر پایان گفت: یک سال دیگر با پرسپولیس قرارداد دارم و پس از آن خداحافظ فوتبال.آدم وقتی در تیم بزرگی مثل پرسپولیس بازی می کند نمی تواند در تیم دیگری به میدان برود. منبع/ تابناک اول ** ...
برخی مداحان به تذکرات رهبر انقلاب گوش نمی دهند
...: پیش از این بخش اول مصاحبه با مداح اهل بیت، حاج ماشاالله عابدی فر را خواندید. اکنون بخش دوم و پایانی این گفت و گو پیش روی شماست؛ *کمی هم از سبک زندگی تان بگویید. مداحی فضای خانه شما را تحت تاثیر قرار نداده است؟ موقعی که ازدواج کردم مداح بودم. یکی از دلایلی که پدر همسرم- که به رحمت خدا رفته و از مبارزین بود- به من تمایل داشت همین روضه خوانی برای اهل بیت عصمت و طهارت بود ...
