سایر منابع:
سایر خبرها
قتل مادر بی گناه به خاطر بدبینی شوهر!
پلیس آگاهی منتقل شد. قتل به خاطر خیانت به نقل از ایران، شایان 36ساله در بازجویی ها گفت: من همسرم را به خاطر خیانت در خانه خفه کرده ام. من همسرم را کشتم چون فکر می کردم به من خیانت کرده است.من در بازار صاحب یک مغازه هستم و وضع مالی خوبی دارم. آن روز در محل کارم بودم که همسرم چند بار با من تماس گرفت و پرسید چه ساعتی به خانه برمی گردم. من از رفتار او تعجب کردم. چند دقیقه بعد دخترم ...
اعدام برای مرد عاشق پیشه در قتل همسر سابقش
این مرد هنوز در رؤیای زندگی عاشقانه بود که با بررسی گوشی موبایل همسرش دست به جنایتی فجیع زد. راز ناپدید شدن زن مطلقه به گزارش ایران، مرداد ماه سال 1401 زن میانسالی به پلیس آگاهی شهریار مراجعه کرد و کمک خواست. وی گفت: دخترم فریبا که مطلقه است دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او سه ماه قبل و بعد از 15 سال زندگی مشترک از همسرش خسرو جدا شد و همراه 2 دخترش به ...
با زن سابقم مشروب خوردیم و او را کشتم!
این مرد هنوز در رویای زندگی عاشقانه بود که با بررسی گوشی موبایل همسرش دست به جنایتی فجیع بزند. مرداد ماه سال 1401 زن میانسالی به پلیس آگاهی شهریار رفت کمک خواست. وی گفت: دخترم فریبا که مطلقه است دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او سه ماه قبل و بعد از 15 سال زندگی مشترک از همسرش خسرو جدا شد و همراه 2 دخترش به خانه من آمد تا با من زندگی کند. اما حالا گم شده و خبری از او ...
زن شوهرکش از چوبه دار نجات یافت
من ازدواج می کند و زندگی خوبی برای من و دخترانم می سازد. زن جوان ادامه داد: من مخالفت کردم، چون نمی خواستم فرزندانم یتیم شوند، اما آن مرد تصمیمش جدی بود تا اینکه شب حادثه با صدای درگیری شوهرم و او از خواب پریدم. وقتی بالای سر آنها رفتم دیدم آن نگهبان با ضربات میله آهنی به سر همسرم او را مجروح کرد و فرار کرد. بعد از این ماجرا او از من خواست تا یک قاتل خیالی به پلیس معرفی کنم و به دروغ ...
قتل زن جوان توسط شوهرش در نیمه شب | او به شوهرش قرص خواب آور داد و شب در آغوش مرد غریبه بود!
ویژه ایستاد و در شرح ماجرا گفت: من اتهام قتل همسرم را قبول دارم، اما او، چون به من خیانت کرده بود حق داشتم که او را به قتل برسانم. او به من قرص خواب آور می داد. ما فرزند 10 ساله ای داریم و نمی دانم چگونه همسرم به خودش اجازه می داد به من و فرزندم خیانت کند. در پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم درباره این مرد وارد شور شدند. ...
دستگیری ورزشکار سرشناس به اتهام قتل | برملا شدن راز قتل ناپدری بعد از 16 سال | 16 ساله بودم و خواهرم را ...
به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده از سال 83 با اعلام خبر قتل مرموز مردی مقابل خانه اش در یکی از محله های کرج شروع شد. بلافاصله پس از این خبر، تیمی از کارآگاهان جنایی برای بررسی این پرونده راهی محل شدند و پس از باز کردن در حیاط با پیکر خونین مرد 57ساله روبه رو شدند و به رغم تلاش تیم پزشکی وی جان باخت. نخستین بررسی ها نشان می داد مقتول با ضربه چاقو به قتل رسیده اما کسی از عامل جنایت خبر ...
زندگی جهنمی دختر 16 ساله در کنار مرد شیشه ای
زن 19 ساله ای که با سروصورت زخمی وارد مرکز انتظامی شده بود تا از شوهر معتادش شکایت کند درباره سرگذشت خود گفت: سیزدهمین بهار زندگی را تجربه می کردم که ناگهان در عزای مادرم، رخت سیاه پوشیدم و سوگوار شدم. این ماجرا تاثیر بدی بر روح و روانم گذاشت به طوری که دیگر انزوا و گوشه گیری را بیشتر دوست داشتم . من هم با ترک تحصیل در مقطع ابتدایی به مدرسه نمی رفتم اما حوصله انجام امور خانه داری را هم نداشتم. در ...
قرار مرگ در زیرزمین خانه قدیمی/ عموی جنایتکار و دیگر عاملان جنایت اصرار بر بی گناهی دارند
خلوت بکشانم و تنبیه کنم اما نشد و او سر قرار حاضر نشد. آخرین بار از دوست مشترکمان به نام میثم خواستم با او تماس بگیرد و به بهانه ای او را به زیرزمین خانه ام بکشاند. او هم تماس گرفت و وقتی بهنام به آنجا آمد با او صحبت کردم و خواستم تا درباره کارش توضیح دهد. اما او لجبازی کرد و جواب سربالا داد. او حرفی درباره اینکه چرا می خواسته مرا به دام پلیس بیندازد نزد. به همین ...
قرار مرگ در زیرزمین خانه قدیمی/ عمویی که برادرزاده اش را به قتل رساند
مشترکمان به نام میثم خواستم با او تماس بگیرد و به بهانه ای او را به زیرزمین خانه ام بکشاند. او هم تماس گرفت و وقتی بهنام به آنجا آمد با او صحبت کردم و خواستم تا درباره کارش توضیح دهد. اما او لجبازی کرد و جواب سربالا داد. او حرفی درباره اینکه چرا می خواسته مرا به دام پلیس بیندازد نزد. به همین خاطر من که عصبانی شده بودم به همراه 4 دوستم که آنجا بودند به او حمله کردیم و او را با چاقو زدیم. ولی نمی خواستیم ...
قرار مرگ در زیرزمین خانه قدیمی
قرار حاضر نشد. آخرین بار از دوست مشترکمان به نام میثم خواستم با او تماس بگیرد و به بهانه ای او را به زیرزمین خانه ام بکشاند. او هم تماس گرفت و وقتی بهنام به آنجا آمد با او صحبت کردم و خواستم تا درباره کارش توضیح دهد. اما او لجبازی کرد و جواب سربالا داد. او حرفی درباره اینکه چرا می خواسته مرا به دام پلیس بیندازد نزد. به همین خاطر من که عصبانی شده بودم به همراه 4 دوستم که آنجا بودند به او حمله کردیم ...
بستگان مرد اعدامی، از خانواده اولیای دم انتقام گرفتند
کرج گزارش شد. وی در نخستین گام دستور داد پیکر خونین مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شود. سپس با دستور بعدی بازپرس جنایی و تشکیل پرونده قضایی در شعبه 13 بازپرسی دادسرای جنایی کرج، تحقیقات مأموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد. در این مرحله مأموران به تحقیق از همسر مقتول پرداختند که وی به افسر تحقیق گفت: همسرم هر روز صبح زود با خودرویش خانه ...
دین اسلام را با مطالعه و تحقیق انتخاب کردم
...: حدودا 17 ساله بودم که با یک قاری زن در مکزیک آشنا شدم و بعد از مدتی با همسرم آقای شجره آشنا شدم و توسط سفارت ایران ترجمه قرآن و برخی مجلات به اسپانیایی دریافت کردم و کم کم دین اسلام را شناختم و جذب شدم. شیفته اخلاق همسرم شدم اینوخوساکلین با بیان اینکه قبل از مسلمان شدنم، اطلاعات زیادی از ایران نداشتم و چیزهایی که شنیده بودم همان مطالب ضد ایرانی بود، گفت: زمانی که با ...
زن خطاکار به احترام محرم بخشیده شد
مأموران نشان داد زن میانسال در جریان قتل همسرش است و با داستان سرایی و صحنه سازی دروغین قصد فریب مأموران را دارد. بدین ترتیب وی به دستور بازپرس پرونده بازداشت و به اداره پلیس منتقل شد. اعتراف دروغین متهم در بازجویی ها ابتدا همان ادعای قبلی را تکرار کرد، اما وقتی مورد بازجویی فنی قرار گرفت این بار در ادعایی جدید گفت: محل سرایداری ما دو نگهبان به نام های صمد و بهروز دارد و من رابطه ...
مالباخته سرکرده باند سارقان شد | لو رفتن ماجرای سرقت ها با کارآگاه بازی زن صاحبخانه
افتاده را پرداخت کرد، بلکه یک ماشین هم خریده بود. من که به او مشکوک شده بودم، وی را زیرنظر گرفتم تا اینکه یک روز که در حال رفتن به پشت بام بودم، صدایش را هنگام حرف زدن با موبایلش شنیدم. از صحبت هایش فهمیدم که او رئیس یک باند سرقت است و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم. پس از اظهارات زن صاحبخانه، مأموران با حکم قضایی راهی خانه او شدند و با دستگیری مستأجر جوان، تعدادی گوشی سرقتی در ...
آموزش زبان به کودکان کار به جای رفتن به زندان
روز خواب بودم و وقتی فهمیدم به خانه ام دستبرد زده شده، عصبانی شدم و برای دستگیری سارق به خیابان آمدم و اشتباهی به جای سارق با آن زن درگیر شدم. زن جوان وقتی فهمید من اشتباهی با او درگیر شده ام، مرا بخشید و الان از ریاست دادگاه نیز تقاضا دارم مرا ببخشد و در مجازاتم تخفیف قائل شود. بدین ترتیب قاضی خوشنام وقتی دید مرد تحصیلکرده اظهار پشیمانی می کند و هیچ سابقه ای هم ندارد به جای رفتن به زندان ...
نبش قبر یک زن برای رازگشایی از جنایت پنهان | می خواستم خون مادرم پایمال نشود
عصبانی شده بودم و با افرادی که در جریان این ماجرا بوده اما به برادرم دروغ گفتند یا به من حقیقت را نگفتند، تماس گرفتم و گفتم چرا به ما در مورد علت مرگ مادرم دروغ گفتید؟ آنها می گفتند نباید در میان قوم و خویش آبروریزی می شد. حالا این حس به من دست داده بود که با جنازه مادرم برای خودشان آبرو خریده اند! نمی خواستم خون مادرم پایمال شود و باید حقیقت روشن می شد. برای همین اقدام به شکایت قانونی ...
ازدواج بخاطر تاریخ تولد عروس خانم ! / قبل از خانه بخت طلاق گرفتیم !
نبایستی با یه مرد اینجوری حرف بزنه، اما انگار نه انگار! اون همه جا منو ضایع می کرد، آبجی ندا و مامان شهناز حالیش نبود، هرچیه بهش می گفتم دختر درسته که تحصیلکرده ای اما این ناخن بلند کردن ها و لاک زدن ها و فوکل گذاشتن توی رسم و رسومات خونوادگی ما نیست، گوشش بدهکار نبود. اون دیگه زن عقدی من بود و تقریباً شده بود عضو اصلی خونواده ما، هر روز اینقدری حرص می خوردم که داشتم کچل می شدم یه پام توی ...
داستان اوستا یونس؛ کسی که برای خودش خانه سالمند ساخت
مجبور به اقامت در این خانه شده ام. اما اوستا یونس گلایه ای از خانواده و همسر خود ندارد. او که صاحب چهار فرزند شامل سه دختر و یک پسر است، می گوید: نگهداری از آدمی مثل من بسیار سخت است و این کار برای خانواده و به خصوص همسرم بسیار دشوار بود، چون در صورت کوچکترین سهل انگاری نظم و بهداشت خانه به هم می خورد، اما در هر حال در خانه سالمندان رسیدگی ها خوب است و بهتر می توانم مشکلاتم را ...
دسیسه شیطانی زن همسایه
وقت مزاحم می شد. تازه فهمیدم زن همسایه پسرخاله ای به این نام و نشان ندارد و به همین راحتی گول خورده ام. جواب احسان را ندادم و او دست از سر من برداشت اما سر وقت دخترخاله ام رفت. آنقدر مزاحم دختر بیچاره می شد که خط تلفنش را عوض کرد. احسان گفته بود شماره تلفن را از من گرفته و با این حرف، صدای خاله ام درآمد و دردسر دیگری برایم درست شد. چند شبانه روز خورد و خوراک نداشتم. شوهرم را ...
زن چادری ام ناگهان مانتو تنگ پوشید / تتوهای دکتر مرد روی بدن زنم دیوانه ام کرد
به گزارش رکنا، دانیال که جوانی سربه زیر، آرام و متین به نظر می رسید همراه با خانمی آرایش کرده وارد اتاق شدند! بدون هیچ مقدمه ای و قبل از اینکه بخواهم فضا را برای بیان مشکلات شان فراهم سازم، لب به سخن گشود. سال قبل به خواستگاری اش رفتم، شیما همانی بود که می خواستم؛ چادری، عفیف، با حیا و با وقار . آغاز خوبی داشتیم، خیلی خوش می گذشت! افکار، اندیشه ها و ...
قتل فجیع مرد ثروتمند به دست پسر غیرتی!
...: زن جوان در تحقیقات پلیسی عنوان کرد که پس از جدایی از همسرش برای کار از شهرهای جنوبی کشور به تهران آمده و به عنوان مستخدم در خانه زوج پیر مشغول به کار شدم و در این مدت با مرد افغان که متاهل بود آشنا شدم و با هم در تماس بودیم و در حرفهایش شنیده بودم که می خواهد خودرویش را بفروشد، اما از آن روز به بعد دیگر از او اطلاعی ندارم و فکر می کردم همسرش از رابطه ما با خبر شده و به همین خاطر جواب تلفن مرا ...
در حاشیه سفر؛ اگر می خواهید برای خدا کاری انجام دهید؛ به حرف های من گوش دهید
50میلیونی هم اگر به من بدهند به برکت قدوم رئیس جمهور اشتغالی راه اندازی می کنیم؛ 5 درخت گردو می کاریم 5 سال بعد ثمر می دهد. حتماٌ که نباید یک شبه میلیاردر شویم. یک خانم جوان گفت: بچه ام را در خانه تنها گذاشته ام. شوهرم با مدرک لیسانس کارگری می کند آمدم وضع زندگی ام را بنویسم امیدوارم که کسی درد دل ما را بشنودو جواب دهد. یک مرد جوان گفت: نمی خواستم نامه بنویسم؛ اما پدرم از من خواست و گفتم به احترام پدرم بیایم شاید در حق من دعا کرد و فرجی شد. حرفی ندارم، ایده ای ندارم؛ اما امیدوارم برای آبادی ایران عزیزمان و استان کم بهره ما گام های استواری برداشته شود. ...
خیانت زن جوان را به دادگاه کشاند / مادرشوهر عروس مچ گیری کرد !
عقد کردیم. هنوز پنج ماه از عقدمان نگذشته بود که متوجه شدم شوهرم با دختری دوست شده است. جالب اینجاست که زمانی که همسرم به خواستگاری ام آمده بود، از او پرسیدم با دختری رابطه داشته یا نه که انکار کرد و گفت قبل از من با هیچ دختری دوستی نداشته است. هشت ماه از مراسم عقدشان گذشته بود که زن جوان متوجه شد شوهرش با دختر جوانی دوست شده است. در یک فرصت مناسب گوشی شوهرش را برداشت و وارد تماس هایش ...
فقط می خواستم شاهین را بترسانم اما ناگهان بنزین او را به آتش کشید
اعلام کرد. با مرگ دلخراش پسرجوان، مهرداد و بهرام بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفتند و سرانجام مهرداد به آتش زدن دوستش اعتراف کرد. وی گفت: من بنزین را روی شاهین پاشیدم اما قصدم آتش زدن او نبود و می خواستم فقط او را بترسانم تا تلفن همراهم را پس دهد یا پول آن را تسویه کند. وی در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل تلفن همراهم را به قیمت 2 و نیم میلیون تومان به شاهین فروختم و قرار بود ...
آتش زدن مرگبار مرد جوان در پارک کودک!
به گزارش تازه نیوز، رسیدگی به این پرونده از 10 تیر ماه سال 98 به دنبال انتقال پیکر سوخته و نیمه جان مرد 30 ساله ای به نام شاهین به بیمارستان شهدای یافت آباد آغاز شد. شاهین که دچار سوختگی شدید بود به بخش مراقبت های ویژه منتقل شد و در بررسی ها روشن شد شاهین در دعوا با چند نفر از دوستانش در پارک کودک دچار سوختگی شده است. با افشای این ماجرا مأموران کلانتری 179 خلیج فارس به بازجویی از دوست شاهین به ...
فاش شدن راز رابطه ی پنهانی دختر جوان با مرد متاهل
به گزارش شهرآرانیوز، پریسا دختر 22 ساله ای است که پس از رابطه با مردی متاهل که سه فرزند دارد، بازداشت شده است. او از زندگی اش می گوید: *چرا با مردی متاهل وارد رابطه شدی؟ فقط خواست من نبود، یک خواسته دوطرفه بود. *پس چرا مرد جوان در دادگاه مدعی شد تو قصد اخاذی و به هم زدن زندگی اش را داشتی؟ من خودم هم از حرفش تعجب کردم. او دروغ می گوید. *چطور ...
انتقام از برادر با اسیدپاشی
بزرگان فامیل، دیه تأمین شد و من بعد از 13 سال رنگ آزادی را دیدم. -چه مدت است آزاد شده ای؟ 3 ماه! -13 سال حبس کافی نبود که بار دیگر دست به جرم نزنی؟ برادرم من را 13 سال از زندگی عقب انداخته بود. وقتی وارد زندان شدم دخترم فقط 20 سال داشت و به حضور پدر نیازمند بود. اما من پشت میله های زندان افتاده بودم و همسرم مجبور شد کار کند تا با سختی و زحمت مخارج دخترم ...
من بی عفت نیستم ! / شوهر دومم برای پسرخاله بی حیا و شوهر اولم نقشه دارد !
رفتارهای زشت قادر قرار نگیرد سکوت می کردم و چیزی نمی گفتم فقط سعی می کردم در مجالس خانوادگی و فامیلی شرکت نکنم به همین دلیل مجبور شدم برای سومین بار با پسر عمه مادرم ازدواج کنم و اکنون نیز یک دختر 2 ساله دارم ولی در این میان روزی سعید به مرخصی آمد و قادر تهمت های ناروایی را نزد او مطرح کرده بود. سعید هم مبلغی پول به پسرخاله ام داده بود تا مرا رسوا کند. در همین حال قادر به خواهرم گفته بود که قصد ...
از همسرم جدا شدم و صیغه دوست صمیمی او شدم/ اینقدر توی گوش من خوند تا اغفال شدم و..
زن جوان در مورد قصه زندگیش گفت: به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ازدواج کرده بود روزی که تولد دو سالگی دخترم را جشن گرفتیم او نیز به همراه همسر و فرزند خردسالش به جشن تولد آمد و این گونه ...