سایر منابع:
سایر خبرها
ادعای عجیب و غریب زن مطلقه برای رابطه با مرد متاهل
کشاند می گوید. من خیانت نکردم، من از شوهرم جدا و بعد با مردی وارد رابطه شده بودم. شهرام به همسرش خیانت کرد. زندگی من خراب شده بود. زنی وارد زندگی من شد و باعث شد شوهرم من را طلاق بدهد در حالی که یک دختر دارم، من هم باید زندگی می کردم و با مردی وارد رابطه شدم. شهرام پول زیادی داشت، می توانست همه آنچه من در زندگی نداشتم به من بدهد. فقط پول نبود اما پول خیلی ...
حکم سنگین برای قاتلان نانوا پولدار
سال قبل چون سرمایه ای نداشتم همه طلاهای مادرم را فروختم و مغازه نانوایی را از پیرمرد اجاره کردم .چند ماهی بیشتر نگذشته بود که من و پیرمرد با هم اختلاف پیدا . او از من خواست تا مغازه را خالی کنم .به همین خاطر من ضرر کردم و کینه پیرمرد را به دل گرفتم .من موضوع را با دوست صمیمی ام سامان در میان گذاشتم و ما یک شب در غیاب ابراهیم به خانه اش دستبرد زدیم .اما پول زیادی به دست نیاوردم .چون بهرام طلاهای ...
پیغام فتح| نتیجه شوخی با فرمانده ای به نام سردار علی هاشمی!
.... حسابی کفری شده بودم. درست بود که محسن پور همراهم بود، ولی برگشتن بدون علی برایم خیلی سخت بود. با محسن پور رفتیم قرارگاه و شب را آن جا خوابیدیم. صبح بعد از نماز، زنگ زدند قرارگاه. هوا هنوز تاریک بود. سعید صادقی گوشی را برداشت و شروع به صحبت کرد. اسم علی را که برد، گوش هایم تیز شد. صادقی با رمز صحبت می کرد و می گفت هنوز عملیات انجام نشده. دیگر حسابی گوش می دادم که صادقی با خنده گفت: ای ...
خودکشی دختر جوان بعد از اقدام شیطانی دوست صمیمی شوهرش + جزییات
نیمه شب دوست شوهرم که در خانه ما بود وارد اتاق خواب شد و دستانش را بردهانم گرفت وبه من تجاوز کرد شوهرم که مست بود بی تفاوت از این ماجرا گذشت تا اینکه من تصمیم گرفتم دست به خودکشی بزنم. به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، ملیکا 23 ساله با صورتی برافروخته وارد کلانتری شد درحالیکه اشک از چشمانش سرازیر بود مقابل میز مشاور نشست و گفت: مدت 5 سال است ازدواج کردم و یک فرزند پسر یکساله دارم با ...
تنها زن میان مجروحان کشتی بودم/ خودم را استتار کردم
زنده ماند یا نه، بعد از چند سال کارمند شرکت نفت که به عنوان امدادگر از تهران به خرمشهر آمده بود را دیدم و فهمیدم او زنده مانده اما از مجروح دیگر خبری ندارم. تنها زن میان مجروحان کِشتی بودم/ خودم را استتار کردم من به شدت مجروح شده بودم و جاده های آبادان، خرمشهر و اهواز به دست نیروهای بعثی افتاده بود، مرا به سختی از جاده روستای چوئیسه به دریای خلیج و از آنجا به همراه حدود 300 ...
سناریوی مرگبار زوج همسایه برای مرد راننده
، من طناب را از پشت سر دور گردن او انداخته و کشیدم . بی حال شد، طناب را رها کردم و این بار شوهرم طناب را کشید و او را خفه کرد . من قاتل محسن نیستم . میثم هم با انکار حرف های همسرش گفت: یک روز صبح متوجه پیامک دادن همسرم شدم و شک کردم. وقتی قضیه را پیگیری کردم متوجه شدم که با محسن ارتباط دارد . ابتدا تصمیم به خودکشی گرفتم اما شهره نجاتم داد . بعد با محسن قرار گذاشتم که در میان راه شهره ...
رابطه شیطانی عروس جوان با دایی همسرش/ قتل کودک برای پنهان ماندن رابطه نامشروع+جزییات
.... پس از اظهارات این مرد، زن جوان پای میز محاکمه ایستاد و به عنوان متهم ردیف دوم لب به سخن گشود. قتل زن جوان توسط دوست پسرش/ قاتل: دروغ گفت؛کشتم اش!+جزییات نازنین 38 ساله به قضات دادگاه گفت: از همان شبی که ازدواج کردم با شوهرم مشکل داشتم.او مرا بشدت کتک می زد و با چاقو تهدیدم می کرد.من بارها سر همین موضوع خواستار جدایی بودم اما همین دایی شوهرم آمد و نگذاشت و او ...
قتل اشتباهی مرد بی گناه با تصور رابطه با زن متاهل
موضوع را از رفتار مشکوک سحر فهمیدم. او دیگر به خانه مادرش نمی رفت. در خانه دوربین کار گذاشتم و متوجه شدم که همسرم با مردی غریبه رابطه دارد. فیلمی را که دوربین ها ضبط کرده بودند به سیاوش دادم تا بداند خواهرش چه می کند. وضعیت روحی خیلی بدی داشتم. از ناراحتی نمی توانستم کاری بکنم. سیاوش گفت خودش به همراه برادرانش انتقام می گیرد. آنها شب که من سرکار بودم در خانه ام مخفی شدند و چند ساعت بعد هم به من ...
مرد سارق، سر همسرش کلاه گذاشت
به گزارش خبرنگار جام جم، اوایل مرداد امسال زوج جوانی با حضور در شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران با طرح شکایتی گفت: پدرم در بیمارستان بستری بود. بعد از ملاقات پدرم از بیمارستان به خانه مان در شمال تهران بازگشتیم که مشاهده کردیم قفل در خانه تخریب شده و طلا، دلار، تابلوفرش نفیس و وسایل آنتیک خانه که پنج میلیارد تومان ارزش داشته به سرقت رفته و دوربین مداربسته ساختمان هم از کار افتاده است. ...
عشق و عاشقی جالب “بیژن امکانیان” و زن جوانش در 70 سالگی/ عکس
با مادر و خواهرش برای دعوا خانه ما آمدند من همانجا محو خواهره شدم ، باور کنید نه قیافه داشت و نه خوش تیب بود. بار دوم عاشق همسرم شد و در اردیبهشت 1358 وقتی 26 ساله بودم ازدواج کردیم که ثمره زندگی ام دو فرزند دختر بنام های یلدا و دنا می باشد. دختر بزرگ فارغ التحصیل رشته تغذیه است و دومی هم کار تدوین می کند. ...
روایت آزاده ایرانی از اختناق رژیم صدام علیه مردم عراق
نشده و فوری مرا به بیمارستان صلاح الدین در شهر تکریت اعزام کرد. با عبدالکریم و سید محمد هم اتاق شدم در بیمارستان تکریت با عبدالکریم مازندرانی و سید محمد حسینی هم اتاقی شدم. یادم نیست که 3 یا 4 تخت داشت. بعد از یک روز مرا به اتاق رادیولوژی بردند و بعداز ظهر آن روز به اتاق جراحی و بعد از عمل جراحی مرا در اتاقی که شیخ عبدالکریم و سید محمد بودند بستری کردند. در آن روز و شب بعد ...
دختر 6ساله: مامان بابا را کشت و جسدش را آتش زد
روزنامه ایران نوشت: مرداد سال 1401 زن سالمندی با مراجعه به پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن پسر 39 ساله اش به نام بهروز خبر داد. این زن در توضیح ماجرا به مأموران گفت: 12 سال پیش پسرم با دختری به نام سمیرا ازدواج کرد و حالا هم یک دختر دارند. پسر و عروسم هر دو در شبکه های مجازی فعالیت دارند و از این طریق امرار معاش می کنند. الان 5 ماه است پسرم ناپدید شده هربار از همسرش پیگیر شدم می گوید ...
قتل مرد همسایه در سناریوی افشای زن متاهل به شوهرش / زن خائن و شوهرش قتل را به گردن هم انداختند
باغی که در پشت خانه مان بود رفتیم اما فرید یک باره مرا داد و تهدید کرد به کسی حرفی نزنم. به همین خاطر سکوت کردم. او می دانست از ترسم به کسی حرفی نمیزنم .به همین خاطر 7 بار دیگر نیز مرا آزار داد. این زن در تشریح جزئیات روز گفت: آخرین بار ساعت 8 صبح در حال ارسال پیامک به فرید بودم که همسرم متوجه ماجرا شد .من واقعیت را به او گفتم و از همسرم خواستم از هم جدا شویم .اما او قبول نکرد. محسن از من ...
پدر بی آبرو دخترش را در مشهد فروخت!
صدایش را از آن سوی خط شنیدم و آرام به مکالمه تلفنی همسرم با آن مرد غریبه گوش دادم، وقتی متوجه شدم که شوهرم قصد فروش دختر کوچکم را دارد دیگر حال خودم را نمی فهمیدم. دخترم را به آغوش گرفتم و... این ها بخشی از اظهارات زن 26 ساله ای است که سراسیمه و هراسان در حالی خود را به مرکز انتظامی رساند که دختر خردسال ی را در آغوش داشت. این زن جوان با بیان این که همزمان با تجمع مردم دخترم ...
بی عفت شدن دختر دانشجو در جشن تولد دوستش
مادرم نگفتم و این راز را همچنان پنهان نگه داشتم. بعد از این ماجرا به خانواده ام اصرار کردم تا خانه ای مجردی برایم اجاره کنند که بهتر بتوانم به تحصیلاتم ادامه بدهم. پدرم نیز به خاطر اعتمادی که به من داشت پیشنهادم را پذیرفت و این گونه من هم مانند دوستم آزادی عمل بیشتری پیدا کردم. دیگر کسی رفت و آمدهایم را کنترل نمی کرد و من همواره با دوستانم به شب نشینی و دورهمی ادامه دادم تا این که حدود 2 سال قبل ...
شوهر صیغه ابم با عروس جوانم رابطه نامشروع دارد/ آنها را تعغیب کردم تا به...
زن 52 ساله درباره سرگذشت خود گفت: 17 ساله بودم که با پژمان ازدواج کردم. اوکارگر یکی از کارخانجات تولیدی بود و با درآمدی که داشت روزگار خوبی را سپری می کردیم اما از همان آغاز زندگی مشترک مدام به خاطر اطرافیان مان با یکدیگر بحث و جدل داشتیم. بیشتر اختلافات ما به خاطر دخالت های خواهر و مادر شوهر رخ می داد وگرنه مشکل حاد دیگری در زندگی ما وجود نداشت. بالاخره همین مشاجره ها نیز ...
فهیمه: خام حرف های عاشقانه ای شدم که بوی نامردی می داد/ اخاذی پایان رابطه نامشروع دختر 18 ساله با راننده ...
آنی و زود گذر خام او شدم دلم می خواست زمین دهن باز کند و مرا در خود فرو ببرد ولی افسوس که پشیمانی سودی نداشت و به قولی خود کرده را خود تدبیر نیست... وقتی به دست های ترک خورده پدرکارگرم فکر می کردم از خودم متنفر می شدم که چرا دست به چنین حمقتی زده ام. اگر پدرم موضوع را می فهمید سکته می کرد. بعد از این ماجرا تا چند روزخبری از آرش نبود و به تلفن هایم جواب نمی داد تا اینکه فیلم و عکس هایی ...
رابطه نامشروع زن آرایشگر با مرد سه زنه/ او به خاطر ثروتم مرا فریب داد و...
. چند سال بعد با پول هایی که پس انداز کرده بودم خانه ای خریدم و همه امکانات رفاهی را فراهم کردم اما همسرم همچنان نسبت به من بی تفاوت بود همواره سعی می کردم با ظاهری آراسته از محل کارم به منزل بازگردم تا شاید بتوانم عشق و محبت همسرم را به خود جلب کنم ولی او باز هم کوچک ترین توجهی به من نمی کرد دراین شرایط مدام غر می زدم و او را نصیحت می کردم که انسان باید با سرووضع آراسته و مرتب ...
مرگ شوکه کننده دختر 18 ساله در غفلت والدین
دوات آنلاین -آن قدر غرق در روزمرگی های زندگی و گرفتاری های ریز و درشت بودم که نفهمیدم فرزندم دچار افسردگی روحی و روانی شده است، شاید هم غفلت های من و همسرم مرگ تلخ او را این گونه رقم زد... روزنامه خراسان نوشت، اینها بخشی از اظهارات زن جوانی است که در مرگ ناگهانی دختر 18 ساله اش سوگوار شده بود. او که برای انجام امور قضایی مربوط به پرونده فرزندش به مرکز انتظامی مراجعه کرده بود، درباره ...
ازدواج پنهانی مرد متاهل با دختر خاله مطلقه اش/پایان هوس غم انگیز شد
همسرم بعد از گذشت 14 سال از زندگی مشترکمان، اکنون دخترخاله اش را به عقد موقت خودش درآورده و مدعی است روزی که با من ازدواج کرد اشتباه بزرگی را مرتکب شد و حالا باید جوانی کند. به گزارش عرشه آنلاین ، زن 48 ساله که پایه های لرزان زندگی اش را تا حد ویرانی احساس کرده بود با چشمانی اشکبار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: با آن که 34 سال داشتم اما هنوز مجرد بودم و در یک کارگاه ...
دختری با پیراهن چهارخانه در حرم حضرت معصومه (س)
به گزارش رکنا، هرچند که مطمئن نیستم این تاریخ دقیق تولدم باشد همانند اسمم که در شناسنامه طاهره ثبت شده و بعد هم نسرین صدایم کردند البته اینها نام هایی است که یک زوج میانسال وقتی مرا به فرزندخواندگی گرفتند برایم انتخاب کردند اما من سال هاست که به دنبال هویت واقعی خود هستم. طاهره نامدار قشقایی، خودش را با این نام معرفی می کند و می گوید: فکر می کنم 3 ساله بودم که مرا در حرم حضرت معصومه (س ...
کارگر اخراجی پسر مرد تاجر را ربود
بازپرس عظیم سهرابیکلیدخورد اما حدود 24 ساعت از ربوده شدن پسر جوان نگذشته بود که مرد تاجر و پسرش به پلیس مراجعه کردند. پسر جوان درباره ربوده شدن خود گفت: در حال عبور از خیابان بودم تا به محل کارم بروم که خودرویی راهم را سد کرد و سرنشینان آن خود را مأمور معرفی کردند. من هم با تصور اینکه مأمور هستند سوار خودروشان شدم اما آنها مرا به باغی در خارج از تهران بردند و تهدید کردند در ازای آزادی ام ...
اشتباه پشت اشتباه؛ همه چیز بدتر شد/غرور نهفته در چشمان یک زن جذاب مرا ویران کرد
کند و گوشه ی لبش می گذارد ادامه می دهد؛ راستش آن شب همزمان با آن حس غریب و هیجان انگیز ،حس خیانت به همسرم را هم در دلم احساس می کردم. با خودم فکر می کردم ، الان که من با یک زن غریبه و دور از چشمان همسرم چشم در چشم شده ام ،همسرم در خانه کنار بچه هایم خوابیده است . مداوای مادر شادی یک هفته طول کشید و در این یک هفته انگار چیزی گم کرده بودم و روزی یکی دو بار به بهانه پرسیدن ...
روایت خود شهید از توحش اغتشاشگران زن زندگی آزادی
به گزارش جهان نیوز به نقل از روزنامه جوان، بسیجی مدافع امنیت پوریا احمدی 30شهریورماه سال 1401 در جریان اغتشاشات اخیر بر اثر ضربات متعدد چاقوی اغتشاشگران مجروح شد و چند روز بعد به دلیل شدت جراحات وارده به شهادت رسید. شهید احمدی 44 ساله و دارای دو فرزند دختر بود. او جزو بسیجیان سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ و دومین شهید اغتشاشات شهر تهران بود. به مناسبت اولین سالگرد شهادتش، پای صحبت افسانه ...
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
، بقیه مسیر رو هم نشونت می ده تا قبل از ظهر شماره تماس برادر شهید را از اهالی محله بیست متری شمشیری گرفتم. چند کلمه ای با امیر آقا، برادر کوچک تر شهید شاه آبادی صحبت کردم و قرار شد بعد از هماهنگی با مادر مرا خبر کند. نماز ظهر را در مسجد امام جعفر صادق (ع) خواندم و برگشتم خانه. بعد از یک هفته، اولین جلسه دیدار با مادر شهید علی شاه آبادی هماهنگ شد. عصر یک روز گرم تابستانی مرداد سال 95 در خانه ...
کبوتری سپید در کوچه ای بن بست
، درجا ایستاد. رهگذران، بی اعتنا به او از کنارش گذشتند. حالا دیگر به پیرزن رسیده بودم. هنوز از کنارش نگذشته بودم که صدای نحیفش در گوشم پیچید و مرا از رفتن بازداشت. - جوون!... جوون! سر چرخاندم. دست های استخوانی اش را طرفم گرفت. - دخترم! دستام جون ندارن... به کیسة پارچه ای که روی زمین افتاده بود، اشاره کرد. - نمی تونم این رو بلند کنم ...
قال گذاشتن همسر برای زندگی طلایی با دخترخاله!
با شماره تلفنی که برای نگهداری از سالمند آگهی شده بود، تماس گرفتم. وقتی وارد خانه پیرزن شدم، متوجه شدم که او زنی تحصیلکرده است که به تنهایی زندگی و بیشتر وقتش را صرف خواندن کتاب می کند. من بیشتر به کار های خانه اش رسیدگی می کردم و شب هم به خانه خودم می رفتم. مژگان ادامه داد: یک روز که مشغول انجام کار های خانه بودم، متوجه تماس تلفنی زن صاحبخانه با یکی از بستگانش شدم. او می گفت که همسایه هایش به سفر ...
راز رابطه نامشروع فریبا با مرد مو جو گندمی لو رفت/ زن متاهل نمیدانست در حال چت با شوهرش است و...
آن حرف مسخره را زدم و در پاسخ گفتم من خودم یک فالگیر حرفه ای سراغ دارم و مابقی ماجرا راهم احتمالا خودتان می توانید حدس بزنید. مرد جوان در حالی که خنده تلخی بر گوشه ی لبش نشسته بود گفت ؛ همین شوخی مسخره پایه گذار یک مصیب بزرگ در زندگی من شد . قرار شد تا فالگیر اعظم را به فریبا و دوستانش معرفی کنم و البته چون دروغ گفته بودم به دروغ دیگری متوسل شدم و گفتم این فالیگر فقط از طریق ...