سایر منابع:
سایر خبرها
دبیر: من هم سرود ملی نمی خواندم الکی شلوغش نکنید/ حسن یزدانی یک گوسفند هم بگذاری می خورد/ مگر می شود 20 ...
ملت و خودش به عنوان نماد حاکمیت مطرح شده} امیدوارم جامعه هیچ وقت دوقطبی نباشد و نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد. این که شما بخواهی همه را راضی کنی هم درست نیست. هر کسی باید خودش باشد. این طوری راحت هم زندگی می کند. 20 سال است به من می گویند ریاکار. کدام سریال 20 سال طول می کشد؟ اوشین هم دوساله تمام شد. به من می گویند نماد حاکمیت ولی من تا حالا پست حاکمیتی گرفتم؟ همه جا با رای مردم انتخاب شدم و ...
چالش با علی دبیر بر سر واژه خداترسی و حسن یزدانی/تیم نهم دنیا را می گویند خوب و من که دوم دنیا شدم ...
هستم و 26 سال پیرتر شدم و تجربه ام بیشتر است. البته هنوز هم خوش پوش هستم و حواسم به لباس پوشیدن هست. حالا یکی بلد نیست و نمی داند من چی می پوشم و همیشه سعی می کنم لباس خوب بپوشم. از سال 83 که کشتی را کنار گذاشتم به من می گویند فیلم بازی می کنی ولی آدم نمی تواند 20 سال فیلم بازی کند. من همان زمان هم ورزشکاری بودم که چارچوب داشتم. این حواشی را کسانی درست می کنند که با خط و خطوط من مشکل دارند. یک ...
اتفاق عجیب برای یک راننده تاکسی در تهران؛ تا حالا سه نوزاد در تاکسی من به دنیا آمده اند
از آن سال ها که تاجبخش محمدی کودک بود و پدرش او و برادرانش را به مردم داری و خدمت به جامعه تشویق می کرد، سال های زیادی گذشته است. حالا چیزی به پنجاهمین سالگرد راننده تاکسی شدن او نمانده. رانندگی تاکسی شغل مورد علاقه او بوده است، خودش از اول با عشق پشت فرمان تاکسی نشسته و هنوز هم عاشقانه این شغل را دوست دارد. او دلیل این عشق را بودن با مردم و حضور در متن جامعه می داند. پنجاه ...
(عکس) قصه عجیب مرد بیسوادی که 7 کتاب منتشر کرد
...> اردستانی هنوز به دنبال یادگیری چیزهای جدید است. او خوشحال است که کتاب زندگی برای دیگری اش توسط اکبر خواجویی قرار است تبدیل به فیلم شود. حالا آقای قصه گو می خواهد کتاب دیگری به نام میدان سرو بگوید؛ میدانی که قرار است اتفاقات عجیبی در آن رخ دهد. شخصیت های این داستان از اقشار مختلف جامعه هستند که در جامعه کوچک تری یعنی میدان سرو اتفاقات عجیبی را خلق می کنند؛ من برای به وجود آوردن شخصیت های داستانم با افراد زیادی به خصوص جوانان صحبت می کنم، پای حرف هایشان می نشینم، با آنها درد دل می کنم و از عقاید و رفتارهای آنها باخبر می شوم. ...
ویسی: توپ صددرصد از روی خط رد شد
...، گفت: قبلا بازیکن عراقی به آبادان آمده بود که بخاطر همان فرهنگ، هم مرز بودن و زبان مردم آبادان، خوب بودند. به همین دلیل من این کار را انجام دادم. متأسفانه علی یوسف مصدوم شد و او را نداشتیم. عباس قاسم که مقابل سپاهان بازی کرد، آسیب دید و او را نداریم. فهد هم آن بازیکنی که خودم می خواهم تا حالا نبوده است. به هر حال او دروازه بان تیم ملی عراق است و امیدوارم از او استفاده ببریم. ضمن اینکه جانشین ...
باهنر: بعید نیست ردصلاحیت شوم/ ظریف می تواند پدرخوانده لیست اصلاح طلبان باشد/ جایی نیستم که خالص سازان ...
آقایان شورای نگهبان هم شوخی کردم و گفتم من قرار نیست کاندیدا شوم که بخواهید من را رد صلاحیت یا تایید صلاحیت کنید. دوره گذشته گفتیم ظرف بیست روز 15 هزار نفر را باید شورای نگهبان بررسی می کرد اما الان دو سه ماه وقت داشتند. بنابراین من امیدوارم و احساس هم می کنم که انشالله شورای نگهبان یک وسعت نظر بهتری را انشالله داشته باشد. جالب است که در زمان اتمام دوره اول که ما برای دوره دوم می خواستیم ...
جزئیات تازه از بدهی عجیب باشگاه استقلال به راننده های بازیکنان و مربیان/ سرمربی استقلال با لندکروز می ...
رافائل سیلوا را می برد و می آورد. همه این ماشین ها راننده نیز داشتند. قرارداد من ابتدای بهمن ماه سال گذشته به پایان رسید و دو ماه نیز به صورت شفاهی با استقلالی ها کار کردم ولی خبری از پول من نیست. الان به حساب خودم 450میلیون تومان طلبکار هستم ولی هر وقت به باشگاه می روم، می گویند پول نداریم. روزی که آقای خطیر مدیرعامل استقلال شد به ملاقات ایشان رفتم و اسناد را نشان دادم. خطیر هم به امور مالی ...
افشاگری قاسمی نژاد علیه فرهاد مجیدی؛ به من گفت از پول آپشنت به من بده!
هرکاری کردم که خودم را جمع و جور کنم نشد. در این چند سال سختی کشیدم. من هم سهمی در قهرمانی استقلال داشتم اما خبری نشد البته نیازی هم ندارم. می توانستم دل هواداران را شاد کنم اما نگذاشتند. روزی که قرار بود جدا شوم با آقای مجیدی صحبت کردم خیلی راحت به من گفت: “نمی خواهی به پرسپولیس بروی؟” گفتم نه. شا کاری کردید که سایه ما را با تیر می زنند. اصلا پشیمان نیستم که به استقلال رفتم و به عقب بردیم بازهم به این تیم می روم. فرزاد مجیدی پس از پیوستن من به تیم استقلال مصاحبه کرد و گفت دربی نقل و انتقالات را بردیم، دربی نقل و انتقالات را برای نیمکت بردید؟ ...
زنی که در غیاب شوهرش با مردان دیگر ارتباط داشت به اعدام محکوم شد/ دوربین های مداربسته ،خیانت را لو داد
که هیچ وقت فکر نمی کردم بخواهد به من خیانت کند. اگر رفتارهای مشکوکی انجام نمی داد شاید هیچ گاه متوجه کارهایش نمی شدم. این اواخر آنقدر به دنبال ساعت دقیق رفت و آمدم بود که به او شک کردم. البته اوایل خیال می کردم نگرانم می شود و این سؤال ها به خاطر آن است که من را دوست دارد. باور کنید وقتی دوربین ها را نصب می کردم با خودم گفتم اشتباه می کنم و باید از همسرم به خاطر این سوء ظن عذرخواهی کنم اما حالا ...
چند گام ساده برای مراقبت از خود
؟ درباره لیست طولانی کارهایتان چه می گویید؟ اکنون سعی کنید انتظارات واقع بینانه تری داشته باشید. سعی کنید امروز کلمه "باید" را از واژگان خود حذف کنید. و وقتی شب در رختخواب دراز کشیدید، از خود بپرسید: آیا من امروز خوب بود؟آیا من آرامش داشتم؟ آیا من با خودم مهربان بودم؟ اگر پاسخ مثبت است، کافی است. بیش از اندازه هم کافی است. به خوبی های خود توجه کنید لحظه ای وقت بگذارید ...
پانته آ پناهی کیست؟
...> ورود به منشی گری صحنه آن زمان کم سن و سال بودم و تئاتر سیاها را بازی می کردم با خودم می گفتم؛ چه چیز بیشتری از بازیگری می خواهم؟ در تئاتر مهم بازی کرده ام، با این تئاتر به خارج رفته ام، خودم و گروه مان معروف و مشهور شدیم، پس همین برای من در عرصه تئاتر کافی است و باید دنبال کار دیگری بگردم که من را خوشحال کند به همین دلیل منشی صحنه شدم بازی جلوی دوربین ...
درویش: گاهی کاری از دستم برنمی آید/ لوکادیا دوست دارد برگردد/از کجا پول رادوشوویچ را بدهم؟! +فیلم
می توانید مهمترین قسمت های مصاحبه درویش را بخوانید: *سال 1401 آرامش ما متفاوت بود *بعد از سه گانه مشکلات زیادی برای ما درست کردند *به ما گیر الکی می دهند *در سال 1402 هم باید با رقیب بجنگیم هم دشمن *امسال بهترین های ایران را جذب کردیم *افکار کادرفنی در مورد شیخ و پریرا محقق نشد *در دوسال بهترین های فوتبال ایران را جذب ...
روایت همسر شهید مدافع حرم از وداع با همسرش در معراج شهدا
به گزارش مرور نیوز، طبق خواهشی که شب آخر داشتم و حمید داخل وصیت نامه نوشته بود قرار شد یک ربع با حمید تنها باشم. بغلش کردم، نازش کردم، روی تنش دست کشیدم، همیشه به این لحظه فکر می کردم که یک خانم در این لحظات به شوهر شهیدش چه حرفی می تواند بزند؟ برای این دقایق آخر و بدون تکرار کلی حرف آماده کرده بودم، ولی همه یادم رفته بود، سرم را بردم کنار گوشش و گفتم: یادت باشه! دوستت دارم ...
افشای خیانت زن جوان با تماس های مکرر به همسرش!
...> اصلاً باورم نمی شد چنین اتفاقی افتاده است. با خودم گفتم حتماً اشتباهی شده، چند ساعت بعد آن مرد از خانه خارج شد و در کمال ناباوری دیدم که مرد دیگری آمد! من قبل از این تصمیم داشتم موضوع را با همسرم حل کنم، اما وقتی دیدم تا این حد فاسد شده به پلیس خبر دادم. مرد شاکی گفت: همسرم چند بار در روز با من تماس می گرفت و می پرسید کی به خانه می روم. همین رفتارهایش من را مشکوک کرد. وقتی نوبت ...
گل محمدی: اگر مورایس جای ما بود حرف های بدتری می زد!
زیاد ناراحت نمی شود. من ناراحت این موضوع بودم که وقتی ایشان این گونه حرف می زند احضار نمی شود و زمانی که من در مقام دفاع از خودم برمی آیم و احضار می شوم یک مقدار کار عجیب و غریب پیش می رود. اگر تخلف کرده بود همان لحظه که جواب ندادم و پس از چند روز صحبت و از خودم دفاع کردم، ولی متأسفانه هر دوی مان را احضار کردند. بحثم این است که جایگاه تان را بشناسید و درباره تیم حریف صحبت نکنید، درباره تیم خودتان ...
گل محمدی: برای مراقبت از تیمم از شخصیت و اعتبارم خرج کردم/ اگر مورایس جای ما بود شاید حرف های بدتری می ...
و ما داریم فکر کنم شاهد بازی خوب و جذابی باشیم. فقط گفتم هر کسی باید بداند جایگاهش کجاست و درباره چه جایگاهی صحبت می کند سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس راجع به چالش هایی که با علیرضا خانی عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال پیدا کرده است، گفت: من بعد از بازی با ملوان صحبت هایی انجام دادم و گفتم هر کسی باید بداند جایگاهش کجاست و درباره چه جایگاهی صحبت می کند. اگر این بحث ها را دو نفر فنی ان ...
گل محمدی: برای قهرمانی جان دادیم/ بازیکنان به خاطر پاداش ها ماندند
مصاحبه نمی کردم سرمربی پرسپولیس گفت: من بعد از بازی با ملوان صحبت هایی انجام دادم و گفتم هر کسی باید بداند جایگاهش کجاست و درباره چه جایگاهی صحبت می کند. اگر این بحث ها را دو نفر فنی انجام دهند، آدم زیاد ناراحت نمی شود. من ناراحت این موضوع بودم که وقتی ایشان این گونه حرف می زند احضار نمی شود و زمانی که من در مقام دفاع از خودم برمی آیم و احضار می شوم یک مقدار کار عجیب و غریب پیش ...
تغییرات محتمل در کادر فنی تیم ملی آزاد؛ علیرضا دبیر راه رسول خادم را ادامه می دهد؟
مقامی را نخواهد پذیرفت، صرفا در جهت کمک به کشتی و بدون اسم و عنوان، قرار است به عنوان کمک به کشتی، انجام دهد. موضوع دیگر در مورد کادرفنی، حکمی است که چند روز قبل برای محسن کاوه صادر شد. حکم مشاور رئیس فدراسیون در تیم ملی آزاد، در عین حال که اعلام رسمی گرفتن عنوان مدیریت تیم های ملی را از کاوه بود، اما او حالا به عنوان بزرگتر و مربیِ دبیرو درستکار در تمرینات تیم ملی بزرگسالان می تواند حضور ...
چند داعشی گوشم را بریدند!
اکبر افتاد که اشک، صورتش را خیس کرده بود. نزدیک تر رفتم و پرسیدم فرید چطوری شهید شد؟ هق هق هایش بیشتر شد و شانه مردانه اش به لرزه افتاد. گریان دوباره پرسیدم چطور شد؟ ساکت بود. جوابم را نمی داد فقط گریه می کرد. مادرم آمد پیش ما و گفت: الآن وقت این حرف ها نیست. بیا به مهمونهات برس. با صدای الله اکبر جمعیت نزدیک تابوت شدم و با گریه گفتم ...
بهنام تشکر را بهتر بشناسید
خیلی علاقمند شدم و بیشتر گوش می دهم زوج هنری بهنام تشکر با هومن برق نورد در چند سال اخیر در چند مجموعه کمدی بعنوان زوج های هنری مشهور شدند ، خیلی ها این دو را با لورل و هاردی مقایسه می کنند بهنام تشکر و هومن برق نورد بدترین اخلاق من بدترین اخلاق من اینست که جوش نمی آورم ، باز هم جوش نمی آورم ، باز هم صبر می کنم و جوش نمی آورم اما وقتی جوش می ...
افشاگری بازیکن سابق استقلال از حضورش در تیم فرهاد مجیدی
میلیارد و دویست میلیون تومان از این باشگاه دریافت کردم، اما خودم مبلغ سه میلیارد تومان برای صدور رضایتنامه به حساب باشگاه پدیده واریز کردم در حالی که فرهاد مجیدی به من گفته بود، پول رضایتنامه تو را می دهم و بعد تو از آپشن قراردادت به من بده و زمانی که به باشگاه مراجعه کردم مدیران استقلال گفتند در قرارداد چیزی قید نشده است و رقمی که برای رضایت نامه خودت دادی را برو از فرهاد مجیدی بگیر و به ما ...
فلاح: عضو کادرفنی تیم ملی کشتی نمی شوم/ به دبیر گفتم با پیشکسوتان و مردم مهربان تر باش
تر باشی، کمک می کنم. اگر به فدراسیون هم دعوتم کردند و آمدم، قبلش به دبیر گفتم ابراهیم جوادی از شما ناراحت است، اگر می خواهی بیایم با پیشکسوتان مهربان تر باش، او هم گوش کرد. انصافاً چند موردی که به او گفتم، گوش کرد و من هم آمدم و دیدم حالا میانه همه با هم خوب شده، هیچ وقت اینطور نبوده که دبیر به من پول یا پست و مقام داده باشد که بیایم. فلاح که از سال ها قبل گفته بود دیگر هرگز جایگاهی را ...
احسان با شهادتش گوی سعادت را از من ربود
، برای او دشوار است. آن ها یاد پدر را برای پدربزرگ شان زنده می کنند. او پدرانه هایش را اینگونه بازگو می کند: احسان در دوران دانشگاه با همسرش آشنا شد و ازدواج کرد. ماحصل زندگی سراسر شور و عشق او تولد دو فرزند پسر به نام امیرحسین و محمد صدراست که حالا امیرحسین 11 سال و محمد صدرا هفت سال دارد. خوب به یاد دارم وقتی خدا این دو هدیه الهی را به احسان داد به من گفت پدر جان! خوشحالم که خدا دو فرزند پسر به ...
لیونل مسی: این آخرین توپ طلای من بود؛ قطعا به بارسلونا برمی گردم
بردن توپ طلا می خواهم از خانواده و دوستانم تشکر کنم، آن هم به خاطر همه کارهایی که شما طی این سال ها انجام دادید تا من به رویاهایم و مخصوصا رویای جام جهانی برسم. همه هشت توپ طلای من خاص هستند اما مهم ترین جوایز در فوتبال جوایز تیمی هستند. راستش را بخواهید هیچ وقت چنین دوران حرفه ای را برای خودم متصور نمی شدم. تجربه کردن چنین دوره ای باعث افتخار من است و به نظرم رسیدن به این ...
ظهور نزدیک است
می موندم کنارت. دل آشوبه داشتم. خواستم بگویم گور بابای درس. حال بچه ام مهم تر از مدرسه است. آقامحسن زنگ زد. گفت: نمی آید. گفت: راضی اش کن. گفتم: دل خودم هم نمی آید. گفت: دل دل نکن. خواستم بگویم این دل که دل نیست. هر تکه اش را جایی فرستاده ام. از کدام دل حرف می زنی؟ گفتم: اگر کارگاه توی خانه مان نبود! اگر محمدحسین به بوی عرقیات حساسیت نداشت! اگر این هفته کامل تعطیل بود. گفتم ...
مقاومت یعنی فیلمسازی زیر تیغ نظارت و سانسور اسرائیل!
حضور داشته است. آنچه در پی می آید، خلاصه ای از صحبت های این کارگردان فلسطینی درباره کارنامه فیلمسازی خود، سینمای فلسطین و فیلمسازی به عنوان یک فلسطینی زیر تیغ نظارت و سانسور اسرائیل است که از چند گفت وگوی مفصل رسانه ای از تایم ، نیوزویک و البته گفت وگوی اختصاصی شهروند در سال 1397در زمان حضور مشهراوی در تهران گلچین شده است. درباره این موضوع صحبت کنید که چه می شود که رشید مشهراوی به ...
خدایا! مرا ببخش تا شرمنده حسینت نباشم
بیابان ها بماند، یا تکه تکه شوم و بعد پوسیده شوم و با خاک مخلوط گردم تا وقتی این رزمندگان و بسیجیان رد می شوند، همراه با گرد و غبار به صورت مبارکشان، به چهره های نورانی شان بنشینم، تا افتخار کنم که پروردگارا! من هم، همراه خاک به صورت بنده های خوب و نمونه ات نشستم، تا تو به احترام آنها، به خاطر آن زحماتی که می کشند، مرا ببخشی تا در جلوی حسینت شرمنده نباشم. دست نوشته شهید به نا ...
فرمانده شهیدی که حاضر نبود پشت فرمان بنشیند
من خودم پشت فرمون بشینم. پرسیدم: تو شهر می خوای چه کار کنی؟ کمی فکر کرد و گفت: تو شهر چون نمی شه بدون گواهینامه رانندگی کرد. اگر خواستم برم، با راننده می رم. چند وقت بعد که رفتم مشهد، یک روز آمد پیشم. گفت: یک فکری برای این گواهینامه ما بکن سید. به خنده گفتم: شما که دیگه راننده داری، گواهینامه می خوای چه کار؟ گفت: همه مشکل همین جاست که یک ...
روایت هایی از یک دانش آموز شهید
به گزارش نخست نیوز ، سال ها از پایان جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق با جمهوری اسلامی ایران گذشته و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق علیه السلام) همچنان دغدغه بسیاری از دست اندرکاران دبیرستان، به ویژه دانش آموختگان آن بوده است. این دبیرستان که در بین دانش آموزانش به مکتب مشهور است، از پاییز 1361 دانش آموز جذب کرده و تا 17 سال و (17 دوره) پس ازآن ادامه یافته است. ...