سایر منابع:
سایر خبرها
برانکو آیا می تواند از این راه ساده پرسپولیس را اولین بار در دهه 90 قهرمان کند؟
احسان خراسانی - خبرگزاری خبر آنلاین ؛ این فصل برای پرسپولیس خیلی بد شروع شد. همه به یاد دارند که در ابتدای فصل چقدر انتقاد نسبت به عملکرد بازیکنان و البته کادر فنی تیم وجود داشت. اما مرور این روز های پرسپولیس نشان می دهد که چند هفته ابتدایی لیگ برای انتقاد از تیم برانکو ایوانکویچ خیلی زود بوده است. برانکو که تا چند روز آینده باید اولین سال حضور خود در جمع قرمز های پایتخت را جشن بگیرد، حالا با ...
سفر به تاریخ در موزه های استان سمنان/دنیایی ازرسوم کهن زیر یک سقف
روز جهانی موزه ها، در بیست و هشتم اردیبهشت ماه سال 1392 هجری خورشیدی به همت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان سمنان و مشارکت بخش خصوصی گشایش یافت . در این مجموعه تخصصی؛ مُهرها، ابزارهای مبادلاتی کالا از قبیل حلقه های مبادلاتی، پول های اولیه، سکه، اسکناس، سفته و برات و ابزارهای نگهداری پول، از ابتدای تاریخ ایران تا عصر حاضر به نمایش درآمده است همچنین بخش نخست به مهرها اختصاص ...
بانک ها از انجام برخی نقش های سنتی خود هم عاجز شده اند
مالی آنها با استانداردهای جهانی فاصله دارد. به نظر نمی رسد که در کشور ما این مسائل در مورد بانک ها بررسی شوند. بانک های کشور ما اصلا رتبه بندی ندارند که استانداردی برای آنها وجود داشته باشد. یک طرف مسئله رتبه بندی بانک هاست، در طرف دیگر بانک های ما در حال فعالیت هستند. نظام بانکی ما شبیه یک خودروست که نشانگرهای اخطاردهنده آن درست کار نمی کند اما وقتی این خودرو خراب شد دیگر ...
شروع سال تحصیلی و دانشجویان بی خانمان!
دانشجویان مجبور هستند دنبال اتاق کرایی برای بودوباش و ادامه تحصیل بگردند. وزارت تحصیلات عالی افغانستان تقریبا در تمام سالهای گذشته نتوانسته است بودجه انکشافی اش را به مصرف برساند و باقیمانده اش در اواخر سال مالی دوباره به خزانه دولت برگشتانده شده است. در صورتی که این وزرات با مدیریت درست و با درک مشکلات فراوانی که دامنگیر دانشجویان است، می توانست برنامه های را برای اعمار خوابگاه های بیشتر ...
سال پرواز باران کوثری
، مرتب از حضور در این انتخابات می گفت، چند روز قبل از زمان رأی گیری با انتشار عکس هایش به سهم خود مخاطبانش را به حضور حداکثری تشویق کرد و بعد از انتخابات هم به پیگیری مطالباتش می اندیشد. با کوثری درباره سال سینمایی و سال سیاسی که گذرانده، گفتگو کرده ایم که گزیده ای از آن را می خوانید. جزو بازیگرانی بودید که قبل از انتخابات تاکید می کردید که مردم باید به گروه اصلاح طلب رأی بدهند و ...
چگونه یک کتاب را برای هدیه انتخاب کنیم؟
البته مردان، بیشتر از کتاب های خاطرات و کتب تاریخی استقبال می کنند. کتاب های مورد علاقه کودکان هم که مشخص است و هر کتابی که تصویرگری جذاب تری داشته باشد، می تواند برای کودکان جذاب تر باشد. همچنین می توان با در نظر گرفتن سلیقه خانوادگی فرد عیدی گیرنده، افراد بیشتری را به مطالعه آن کتاب تشویق کرد؛ به عبارت دیگر، اگر این مسئله مورد توجه قرار گیرد؛ عیدی به یک نفر داده می شود؛ اما عملا چند ...
از سراب قنبر تا سراب جاوری/ نه به تبر سودجویان!
در استان کرمانشاه نیز می توان در بیشتر نقاط، نمونه هایی از زمین خواری، قطع درختان و تصرف غیرقانونی عرصه های ملی را شاهد بود؛ اتفاقی که آخرین نمونه اش را در تعطیلات نوروز امسال دیدیم که به زعم زمین خواران و تصرف کنندگان شاید فرصتی باشد تا تبرها را از غلاف بیرون آورند و قامت استوار درختان را در هم شکنند. این روزها سراب قنبر کانون توجه دوست داران محیط زیست، شهروندان مسئولیت گرا و برخی سازمان ...
توصیه های نوروزی برای بیماران قلبی
، پسته، فندق، انواع تخمه ها، گردو و... از منابع غنی روغن های تک غیراشباع و چند غیراشباع می باشند که برای سلامت قلب و عروق و حفظ کارکرد درست بدن الزامی می باشند. این روغن ها درست برعکس روغن های اشباغ و ترانس عمل می کنند، HDL را افزایش و LDL و TC (کلسترول مجموع) را کاهش می دهند که همه این موارد باعث ارتقای سلامت فرد می شوند، البته توجه به این نکته ضروری می باشد که امروزه آجیل های بوداده و نمکی شده ...
انتظار نداریم اقتصاد کشوریک ساله مقاوم شود
.... نماینده مردم رشت در مجلس خاطرنشان کرد: البته نباید انتظار داشت اقتصاد کشور یک ساله مقاوم شود اما این اعتقاد باید در میان مسئولان و مردم وجود داشته باشد که نباید به دنبال برنامه ای جز اقتصاد مقاومتی بود. جعفرزاده همچنین اظهار کرد: مجلس باید توجه داشته باشد طرح ها و لوایحی خارج از سیاست های اقتصاد مقاومتی به تصویب نرساند در عین حال دولت باید در بخش عملی و اجرایی در راستای همین سیاست ها گام برداشته و همه دستگاه ها باید روی ریل اقتصاد مقاومتی حرکت کنند که تا قسمت دوم نام این نامگذاری یعنی اقدام و عمل نیز تحقق یابد. منبع: شبکه مجازی آستان اول**1577 ...
چگونه عید سالمندان را شیرین تر کنیم؟
به هواپیما نیز آنها می توانند با قطار به سفر بروند و اتومبیل باید آخرین گزینه انتخابی آنها باشد. اگر همسفر سالمندتان داروهای خاصی مصرف می کند... حتما باید داروهای سالمند را به حد کافی حتی بیشتر از مصرف مورد نیاز تهیه کنید یا لااقل نسخه همراهتان باشد. گاهی ممکن است دارو تمام شود و در داروخانه همان دارو با نام تجاری دیگری وجود داشته باشد که باعث ابهام شود یا حتی اثر داروی اصلی ...
اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
معنای حقیقی کلمه استفاده کنیم و کشور از اول تا آخرِ این سال تفاوتهای محسوسی پیدا کند. امیدهائی وجود دارد برای سال 95. انسان به مجموعه ی اوضاع که نگاه میکند، امیدهائی را مشاهده میکند. البته برای تحقق این امیدها باید تلاش کرد، باید کار شبانه روزی کرد و باید بی وقفه سعی و کوشش کرد. اصل قضیه این است که ملت ایران باید بتواند کاری بکند که خود را در مقابل تهدیدهای دشمنان و دشمنیهای آنها، از آسیب ...
با رپرهای تهرانی آشنا شوید!
می گذارند، می گویم داداش بزن بعدی. مصطفی: در تاکسی و مکان های عمومی که موسیقی پاپ می گذارند، هندزفری نجات بخش ما است. ابراهیم: من برعکس بچه ها همه چیز گوش می دهم. رپ، پاپ، سنتی و... بعضی ها تک بعدی هستند. مثل ورزش که یک کسی بین ورزش ها فقط فوتبال دوست دارد ولی کسانی هم هستند که به اصل ورزش علاقه مندند و از تمامی رشته ها لذت می برند . * کار اول تان چطور بود؟ ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
در حال شکل گیری بود که سنتوری را کار کردم. این ها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من. سال 85 - 86 بود. به شهاب گفتم من نه مجوز دارم نه پولی که بتوانم سرمایه کارم کنم، اما دوست دارم کیفیت و تنظیم های کارهایم بهتر باشد. شهاب گفت اصلا چشمداشت مال یبه این موضوع ندارم. همین که بشود با هم همکاری کنیم خیلی هم عالی ست. خالصه 9 ماه شباه روز استودیو بودیم. پولی در نمی ...
اعتیاد جواد عزتی به بوی چسب/ بیمار استاندارد اطلاعات خوبی به مخاطب می دهد
جواد عزتی بازیگر سریال بیمار استاندارد درباره مهم ترین ویژگی نقش خود در این سریال مناسبتی نوروز که این شب ها از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است، در گفت وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: علاوه بر فیلمنامه خوب و متن قوی این سریال، برای شخص من نوع اعتیاد نقش امید که من آن را ایفا می کنم، جالب بود. او به بوی چسب اعتیاد دارد و این نوع اعتیاد واقعا وجود دارد و عده ای به آن دچار هستند ...
ماموریت وزیر بهداشت درباره افراد در حصر
. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ادامه دادم و همیشه سعی کردم کاری که داشتم را خوب انجام دهم. امام می فرمود هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من سعی کردم درسم را خوب یادبگیرم. در آزمون بورد تخصصی نفر اول شدم و بعد هم دوره هایی را در اروپا و امریکا گذراندم. از سال 62 هم کلا ترجیح دادم وارد حوزه سیاست نشوم. آن ...
وزیربهداشت:شرکای مابه تعهدشان عمل نکردند
همه تعهد شخصی خود ایشان نسبت به اجرای وعده هایی است که در دوران انتخابات ریاست جمهوری به مردم قولش را داده اند و این خیلی مهم است. نقش رئیس جمهوری در طرحی که ما شروع کرده ایم، ویژه است. تقریباً می توانم بگویم اگر طرح تحول نظام سلامت شروع شد و ادامه پیدا کرد و ان شاءالله ادامه هم خواهد یافت، مرهون توجه رئیس جمهوری است که خب البته این نگاه رئیس جمهوری انسانی هم است. فردی که رئیس جمهوری کشوری شده که ...
مجیدی: با طارمی صمیمی هستم | گل دقیقه 95 از پرسپولیس بدترین اتفاق 94 بود
شیرین شود ولی یک گل اتفاقی و دیرهنگام همه چیز را به هم ریخت. * و بهترین اتفاق؟ - پوشیدن پیراهن تیم مردمی استقلال و دعوت به تیم ملی اتفاقات خوبی بود که در سال 95 برایم افتاد. * در زندگی شخصی چه طور؟ - خدا را شکر همه چیز خوب بود در کنار همسرم روزهای خوشی را پشت سر گذاشتیم. * عید امسال به اراک رفتی؟ - سری به خانواده ام زدم. هر چند خیلی ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
برای دوبله جنگ ستارگان به لوکاس زنگ زدم/ خاطراتی از ممیزی ها
مربوط به تلویزیون نیست و همه جا وجود دارد. یادم می آید که فیلمی دیگری بود که شخصی از کارخانه بیرون می آمد و بعد آنقدر مشروب می خورد که در ادامه همسرش را می کشت. از ما خواسته شد که قسمت مشروب خوردن را از فیلم در بیاوریم و سوال من این بود که آن وقت همسر این فرد به چه دلیلی باید کشته شود؟ *زمانی هم در یکی از جلسات دوبلورها با مسئولان بیان شد که وقتی فیلم ها با سانسورها و ممیزی های زیادی ...
تهران سازمان گردشگری می خواهد
شهروندان از طریق این کارت می توانند از تخفیف های ویژه بازدید از همه مراکز تفریحی تهران و حتی هتل ها و رستوران ها استفاده کنند. وی با تاکید به استقبال خوب شهروندان از برنامه های ستاد گردشگری شهرداری تهران گفت: از روز اول نوروز تا امروز حدود 25 هزار نفر به شبکه گردشگری ما مراجعه کردند و از تورها و اماکن اسکان استفاده کردند. امسال آمارها نسبت به سال قبل دقیق شده است و همه نفرات و آدرس آن ها در سیستم ...
افراد در حصر اصرار داشتند که من جراحشان باشم
هاشمی گفت: به آقای رییس جمهور هم گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را در خدمتشان هستم. به گزارش میدان72, گفتگوی خبرآنلاین با سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت یازدهم را می خوانید؛ آقای دکتر، سال گذشته همین اواخر سال که رسیدیم خدمت شما، تازه آقای کروبی را عمل کرده بودید و پس از گفتگو هم می خواستید به دیدن آقای مطهری بروید. تازه حوادث شیراز اتفاق افتاده بود. شب گذشته هم خبر رسید که پس از انتشار نامه دختران آقای موسوی و خانم رهنورد، شما هر دو نفر را معاینه کرده اید. حواشی درباره شما زیاد است. برخی می گویند دکتر هاشمی علاوه بر اینکه وزیر بهداشت است، به کارهای دیگری غیر از حوزه سلامت هم می پردازد. مثلا درباره افزایش جریمه های رانندگی. جرایم رانندگی به حوزه سلامت مربوط می شود، مردم در تصادفات کشته و مجروح می شوند. یکی از کارهایی که مربوط به حوزه سلامت نیست و من ورود پیدا کردم را بگویید. مثلا ماجرای منا یا ماجرای گرد و خاک خوزستان. اینها که دقیقا مرتبط است؛ مردم در منا کشته شدند. در آن ماجرا عربستان به هیچ یک از وزرایی که مستقیماً کارشان به موضوع ارتباط داشت، ویزا نداد، به من اما ویزا داده شد. چه تصوری آنها داشتند را من نمی دانم. ما که بین آنها نبودیم. اما وقتی ویزا دادند، دولت اختیارات را به من تنفیذ کرد. چه باید می کردم؟ نمی رفتم؟ اگر نرفته بودیم، 485 جنازه ای که آمد، الان در همان کشور دفن شده بودند. موضوع رانندگی و جرایم آن هم کاملا به وزیر بهداشت مربوط است؛ سالی 17 هزار نفر در تصادفات رانندگی کشته می دهیم. سالی 300 هزار نفر هم مجروح و معلول از تصادفات روی دست وزارت بهداشت می ماند. ریزگردها اتفاق می افتد، مردم آسم می گیرند و دچار بیماری می شوند، این افراد به بیمارستان های ما مراجعه می کنند. به نظر شما نباید ورود پیدا کنیم؟ موضوع آب هست، موضوع سم هست، روغن هست، صنعت هست، خودرو هست. همه اینها به حوزه سلامت ارتباط دارد. آنها که غیر از این فکر می کنند، در اشتباهند. در مورد افراد در حصر چطور؟ در مورد آقایانی که شما در ابتدای صحبت هم نام شان را بردید، من موظفم بیماری شان را پیگیری کنم تا اقداماتی که لازم است، انجام شود. خود و خانواده های ایشان اصرار داشته اند که من جراح آنها باشم. نباید قبول می کردم؟ چرا که برایم حرف در می آورند؟ این خودخواهی نیست؟ به عنوان وزیر بهداشت موظفید یا ماموریتی دارید؟ من به عنوان وزیر بهداشتی که تحت امر رییس جمهور است، موظفم برای ایشان گزارش تهیه کنم و این کار را به طور مرتب انجام می دهم. یعنی آقای رییس جمهور به شما دستور داده اند که مراقب سلامت این افراد باشید؟ هم آقای رییس جمهور از من خواسته اند هم رییس قوه قضاییه به من اعتماد کرده اند تا اطمینان حاصل شود کارهای پزشکی این افراد، دقیق و منظم انجام می گیرد. در وزارت بهداشت فعالیت های خوبی انجام گرفته که قبلا نه تنها انجام نشده که سابقه هم نداشته است. اما درباره شخص شما دو ذهنیت وجود دارد؛ یکی خوشبینانه است که خدمت می کند، فعال است و کار انجام می دهد و برای کسی که برای مردم کار انجام می دهد، نباید حاشیه ایجاد کنیم. اما یک ذهنیت بدبینانه هم وجود دارد که آقای هاشمی کارهایی می کند که عوام پسندانه باشد و بعضا افراطی ها می گویند شما کارهای پوپولیستی انجام می دهید. این برداشت دوم را چگونه می بینید؟ چه پاسخی برای شائبه های بدبینانه وجود دارد؟ قطعا من نمی توانم به آنهایی که بد فکر می کنند، کمک کنم؛ خودشان باید به خودشان کمک کنند تا مثبت نگاه کنند. من همیشه طوری عمل کرده ام که اعتقاد داشته ام. سعی کرده ام خودم باشم، نه آن مدلی که دیگران می پسندند. برای پذیرش این پست (وزارت) هم تحت فشار بودم. با علاقه شخصی نیامدم. در عین حال محبوبیتم در جامعه پزشکی که ارائه کننده خدمت هستند و امروز به دلیل رفتار نادرست دیگران بعضی از آنها از من دلگیرند، خیلی بیشتر از اکنون بود. اگر علاقه ای به سیاست و پست و مقام و مسوولیت داشتم، حتما در 30 سال گذشته رد پایی از من در یکی از گروه ها و جریان های سیاسی ایران یافت می شد. خیلی از دوستان من که در جهاد همکار بودیم، در طول این 30 سال پست های خیلی مهمی داشتند. من اما به کار حرفه ای خودم پرداختم. پس لینک های زیادی داشتید؛ از دوستان و همکاران قدیمی. همین الان و در این دولت هم آقای جهانگیری، آقای زنگنه، آقای آخوندی، آقای حجتی، آقای رحمانی فضلی همه از دوستان قدیمی من هستند و ما اکثراً اول انقلاب کار را با هم شروع کردیم. من رفتم دنبال ادامه تحصیلم. دانشجوی پزشکی بودم و قبل از انقلاب وارد دانشگاه شده بودم. هیچگاه فراموش نمی کنم آن موقع که من رفتم دنبال ادامه تحصیل، آقای عبدالله نوری که نماینده امام در جهاد بودند، آقای زنگنه (وزیر فعلی نفت)، آقای فروزش (وزیر پیشین جهادسازندگی)، آقای فیروزآبادی (رییس ستاد کل نیروهای مسلح) همه این کار را محکوم کردند. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ادامه دادم و همیشه سعی کردم کاری که داشتم را خوب انجام دهم. امام می فرمود هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من سعی کردم درسم را خوب یادبگیرم. در آزمون بورد تخصصی نفر اول شدم و بعد هم دوره هایی را در اروپا و امریکا گذراندم. از سال 62 هم کلا ترجیح دادم وارد حوزه سیاست نشوم. آن سال ها آرمان ها و آرزوهایی داشتیم که احساس کردم مسائل به نحو دیگری دنبال می شود. بنابراین به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است و با افتخار آرزو می کنم که یک ایرانی شرافتمند باقی بمانم و یک پزشک درستکار برای مردم ایران باشم. آن را هم با هیچ چیزی عوض نمی کنم. دوره بعد اگر آقای روحانی رییس جمهور شوند و به شما وزارت بهداشت را پیشنهاد بدهند، قبول نمی کنید؟ به ایشان گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را به قصد کمک در خدمتشان هستم. چرا؟ سخت بوده؟ اذیت شدید؟ نه، فکر می کنم چهارسال وقت داشته ام، کارهایی را که باید انجام می دادم، انجام دهم. من مردم را دوست دارم. مربوط به الان نیست. آن موقعی که دانشجو بودم، از خورد و خوراک خودم می زدم با تعدادی از دوستان می رفتیم در روستاها کار می کردیم. جهاد هم نبود. بعد جهادسازندگی راه افتاد. جنگ که شروع شد، از روز چهارم جنگ بیش از 30 ماه رفتم جبهه یک سال ترک تحصیل کردم در اکثر عملیات ها تا پایان جنگ به عنوان بسیجی و داوطلبانه شرکت داشتم با اینکه دانشجوی ممتاز بودم به خاطر دفاع از کشورم یک سال ترک تحصیل کردم. حالا اگر این کارها پوپولیستی است، من این کارها را دوست دارم حالا هرکسی هر جه می خواهد بگوید مردم و گذر زمان ادعای افراد را قضاوت خواهند کرد. حالا هم فکر می کنم برای یک دوره مسوول سلامت مردم کشورم هستم و یک ساعتش هم به عقب بر نمی گردد. بنابراین باید به گونه ای رفتار کنم که بعدها غصه نخورم ای کاش بیشتر وقت می گذاشتم. سفر می روم تا کارهای مختلف این حوزه گسترده را ازنزدیک پیگیری کنم. یک فرصت چهارساله است و بنانیست تکرار شود. حالا یک عده ای برای خودشان می برند و می دوزند. نگاه آنها، نگاه قدرت است. درست است که متأسفانه امروز برخی از مقدورات کشور دست قدرت طلبان است و تا می توانند می تازند ولی آنها انقلابی نیستند آنها به امام، شهدا و بچه های انقلاب ظلم می کنند. نسل ما تلاش می کند که به نسل امروز ثابت کنند ما تشنه قدرت نبودیم، شیفته خدمت بودیم و انقلاب ما از این جنس است. اما پروژه هایی که در سلامت تعریف شده، از چهارسال بیشتر زمان برای اجرا می خواهند. بله. ولی خب کل حکومت باید برای این نوع خدمات برنامه داشته باشد. به یک دولت و دو دولت مربوط نمی شود. بایستی شاکله کلی نظام برای آسایش مردم، در جهت توسعه و رفاه اجتماعی برنامه داشته باشد. البته دولت های مختلف برنامه داشته اند، اما پراکنده بوده و با آمد و شد دولت ها و افراد، مسیر خدمات تغییر پیدا کرده است. این شیوه باید اصلاح شود. اگر دولت فعلی تکرار شود آقای دکتر روحانی این اقدامات را پی گیر و تکمیل خواهند کرد. یک بحث کلی هم هست که مجموعه درمان و سلامت باید فرادولتی باشد و تبدیل به بحث حاکمیتی شود. به نظرم من اگر اینطور نباشد، امکان ندارد سلامت مردم تامین شود. به خاطر اینکه فقط 20 درصد مسائل عرصه سلامت در اختیار وزارت بهداشت است. وزارت راه و شهرسازی نقش دارد، وزارت ارشاد با روح و روان مردم سر و کار دارد، وزارت جهادکشاورزی غذای مردم را در دست دارد، وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت ورزش و حتی قوای قضاییه و مقننه در سلامت مردم اثر گذارند. پس کل نظام باید حساس باشد. آمد و شد دولت ها در خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا به دلیل برنامه ها و حمایتی است که از اقشار مختلف مردم در این حوزه به عمل می آورند . آقای دکتر، ابتدای گفتگو هم ناراحت شدید از سوال ما، اما این حرف ها هست. ناراحتی من از بی اخلاقی است که در کشور می بینیم. با وجود این حرفها که هیچ کسی کار نمی کند. کسی هم کار بکند در کشور، می گویند حتما یک برنامه ای دارد، یا می خواهد رییس جمهور شود یا ... برای آقای ظریف هم می گویند. اما ما از اینها عبور کرده ایم. مگر این پست ها به چه کسی وفا کرده؟ آنهایی که محبوب بوده اند و مورد احترام الان کجا هستند؟ چه ارزشی دارد؟ اشاره کردید که تعدادی از پزشکان از شما دل خورند. به نظر می رسد تعداد تاثیرگذار آنها از شما ناراحتند. نه اتفاقا تاثیرگذار نیستند. تاثیرگذار اساتید برجسته اخلاق مداری هستند که پزشکی کشور و سلامت مردم مدیون آنهاست. قطعا آنها در این فضاها ورود نمی کنند. قطعا، اما برخی معتقدند که اکثر آنهایی که چوب لای چرخ وزارت بهداشت می گذارند، گروهی از پزشکانی اند که سهام دار بیمارستان های خصوصی هستند و در خدمات درمانی تعیین کننده هستند. ظاهرا آنها از عملکرد شما ناراضی هستند. گویا مقداری هم ذهنیت نظام پزشکی را نسبت به وزارت بهداشت تغییر داده اند. چون بعضا در حرف های شما هم کدها و اشاره هایی به این گروه می شود؛ اقلیت تمامیت خواه و بحث های اینجوری. صحبت شمادرمورد مسوولان بیمارستان های خصوصی را به هیچ وجه قبول ندارم؛ آنها بسیار به ما کمک کرده اند. رابطه ای که این دولت با نظام پزشکی و نماینده صنف پزشکان دارد نیز بسیار صمیمانه تر ازدوره های قبل است. البته معنی اش این نیست که هرچه آنها گفتند ما عمل می کنیم. ولی روابط ما با نظام پزشکی با گذشته قابل مقایسه نیست. یک زمانی رییس نظام پزشکی و شورای عالی نظام پزشکی تلاش می کردند با یک مدیر میانی وزارت بهداشت جلسه بگذارند. درحالی که الان 6 نفر از روسای ما مسوول نظام پزشکی شهرها و استان های خودشان هستند. با انجمن ها هم روابط خوبی وجود دارد. اما به این معنی نیست که مشکلی نداریم. ما خانواده خیلی بزرگی هستیم؛ 430 هزار نفر پرسنل داریم. با خانواده هایشان می شوند حدود 5 میلیون نفر. امروزه همراه کردن یک خانواده 5 نفره با سیاست های پدر خانواده سخت است؛ چه برسد به جمعیتی به این گستردگی. ضمن اینکه ماموریت ما، یک ماموریت بسیار گسترده و سنگین است. حتما در این مسیر خطا وجود دارد، حتما منافع شخصی بعضی افراد وجود دارد. منافع صنفی هم هست. از سوی دیگر ما امین مردم هستیم و باید مراقبت کنیم از سلامت هموطنان. طبیعی است در کار اجرایی، یک جاهایی تقابل و تزاحم نیز پیش می آید. کسی تخلف می کند و باید با او برخورد کنید. اگر برخورد نکنید، به حقوق مردم خیانت کرده اید و حتی خود صنف. اگر هم برخورد کنید، آدم بده می شوید. مشکلی که در جامعه پزشکی وجود دارد، این است که حتی اگر از برنامه ای بهره مند هم شوند، تشکر نمی کنند. من هم تا دیروز و قبل از پذیرفتن این مسوولیت، مشابه آنها عمل می کردم؛ در دانشگاه تهران بودم و اتفاقاتی می افتاده، بعضی خوب بوده، بعضی خوب نبوده، معمولا زبانمان موقعی گشوده می شد که بنای جبهه گیری و انتقاد داشتیم نه تشکر. یعنی اکثریت کم صدا هستند و اقلیت سر و صدای زیادی دارند؟ بله همینطور است. البته در سایر حوزه ها هم در ایران همین است البته ما هم معصوم و بی عیب و نقص نیستیم. ادعایی هم نداریم. بالاخره انسان هستیم و بسیاری از کارکنان و مدیران متأسفانه به سلیقه خود عمل می کنند. بالاخره به منافع عده ای آسیب وارد شده. منافع بعضی هم به خطر افتاده. می گویید به منافع عده ای از پزشکان آسیب وارد شده، اما به شما می گویند وزیر پزشکان. قبول دارید؟ نه. من مسئول حوزه سلامت و مورد اعتماد رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی در دولت یازدهم هستم. خیلی به شما درباره طرح تحول سلامت و مزایایی که برای پزشکان داشته، انتقاد می شود. قبول دارم ولی این مطلب حقیقت ندارد مثلا بعضی از پرستاران هستند اما کاری که ما در این دولت برای پرستاران انجام دادیم، در کدام دولت انجام شده؟ البته این به این معنی نیست که از آنچه انجام شده راضی هستیم. خیر. اگر به ما کمک می شد می توانستیم خیلی کارهای نشده را برای صنوف مختلف در حوزه سلامت انجام دهیم. امروز شبکه های اجتماعی را داریم که برای همه حرف هایی می زنند. برای شما (رسانه ها) هم می گویند. اما باید با عدد و رقم و مدرک و بیش ازهمه با اخلاق صحبت کنیم. می گویند قبلا درآمد پزشکان از زیرمیزی بوده، اما الان روی میز شده و درآمد پزشکان افزایش داشته. درآمد پزشکان چه افزایشی داشته؟ ما در شروع کار تعرفه جراحی را پس از 24 سال تا اندازه ای اصلاح کردیم. قرار بود تعرفه های ویزیت و گروه های داخلی را هم اصلاح کنیم که نگذاشتند. ما این کار را کردیم تا اولاً مردم در شهرستان ها خارج از تعرفه پرداخت نداشته باشند. ثانیاً عدالت درون رشته ای ایجاد شود ولی افراد کم اطلاع و مخالفین دولت با ابزارهایی که در اختیار داشتند خواستند بگویند دولت در حوزه سلامت هدفش توزیع پول ین طبقه مرفه بوده است، همزمان سریال های تلویزیونی و مصاحبه های آنچنانی پخش شد اما توجه کنید، وقتی من در مجلس اعلام می کنم پس از اجرای طرح تحول سلامت درآمد پزشک عمومی 1.7 برابر پرستاران است و درآمد یک متخصص 4.2 برابر یک پرستار است، اما در رسانه ها اعلام می کنند که درآمد پزشکان 300 برابر پرستاران شده است؛ چه باید کرد. یک فرد بیماری این حرف را می زند و قوه قضاییه هم اقدامی انجام نمی دهد، من باید چه کار کنم؟ در طرح تحول سلامت که تعرفه ها تغییر کرد، در دانشگاه علوم پزشکی تهران که بیشترین تعداد استاد را دارد، درآمد استادی که نیمه وقت بوده، از 3.5 میلیون تومان به 5.5 میلیون رسیده است. حقوق استادی که تمام وقت بوده، از 6.5 میلیون تومان رسیده به 12.5 میلیون تومان. حالا یک ذهن بیماری که ممکن است نماینده مجلس هم باشد، در تلویزیون می گوید درآمد پزشکان رسیده به 100 میلیون، 150 میلیون. او یک نفر را شاخص می گیرد و توهین می کند به همه. معلوم است پرستاری که زندگی اش را با مشقت اداره می کند، با این اطلاعات اشتباه، دچار دغدغه ذهنی و نارضایتی می شود. از دو حالت خارج نیست یا من گزارش خلاف به مجلس داده ام که در این صورت لیاقت این مسوولیت را ندارم و باید استیضاح شوم، یا آنها خلاف واقع می گویند و ظلم می کنند. چرا در این موارد بقیه فقط نگاه می کنند؟ قوه قضاییه کجاست؟ مجلس چرا واکنش نشان نمی دهد؟ انجمن ها چرا سکوت می کنند؟ ریشه همه این چالش ها را که برای وزارت بهداشت ایجاد شده، چه می دانید؟ بی قانونی و بی اخلاقی. اگر قانون وجود داشته باشد، آن وقت هرکس هرچه دلش خواست، راست و دروغ، نمی تواند بگوید. چقدر به رییس جمهور نسبت ناروا دادند؟ کسی گفت که ثابت کنید؟ با آنها برخورد شد؟ متاسفانه بی اخلاقی در حال گسترش است. یک بخشی هم دست شما (رسانه ها) است که گاه دامن می زنید. لطفاً حداقل شما آنجایی که می دانید خلاف است آتش بیار معرکه نشوید. یک بخشی هم دست وزارت بهداشت است که باید اطلاعات و دیتا به رسانه ها بدهد. ما که پاسخگوترین بوده ایم به شهادت خود شما رسانه ها. چقدر دیتا بدهیم؟ مشکل از آنجا شروع می شود که شما علاقمندید که مخاطبانتان را افزایش بدهید. کاری که بخشی از رسانه ها انجام می دهند، تولید بی اخلاقی است؛ یعنی مخاطب پیدا کردن به هر قیمتی و با انجام هر ظلمی. این انصاف نیست. از ما که می گذرد، تمام می شود و می رود. ولی این کارها درست نیست. بالاخره یا حرفهایی که ما می زنیم، نادرست است خب معنی اش آن است که خدای نکرده دروغ می گوییم که گفتند و صلاحیت این مسوولیت ها را نداریم. یا درست است که نباید اجازه تکرار بی اخلاقی ها داده شود. بررسی کنید و ببینید شبکه هایی که در حوزه سلامت کار می کردند و می کنند، از کجا تغذیه می شدند؟ اتاق فکر چه کسانی بودند؟ خوراک را چه افرادی تهیه می کردند؟ و چه کسانی نشر می دادند. آن هم برای انسانی ترین کاری که دولت آقای روحانی در حوزه اجتماعی انجام می دهد. متاسفانه من همه این موارد را می دانم. وزارت اطلاعات به ما گزارش پشت پرده های این جریان سازی را می دهد. می گویند این اقلیتی که حاشیه ها را ایجاد می کنند، کسانی هستند که بخش خدمات لوکس درمان را در اختیار دارند؟ سهام داران بیمارستان های خصوصی؟ این افراد بیشترین حواشی را ایجاد می کنند؟ نه. قبلا هم گفتم. بیمارستان های خصوصی خیلی به ما کمک کرده اند. بخش خصوصی خیلی با ما همراهی داشته است. این حرف ها تهمت است به بخش خصوصی. با بیمارستان های خصوصی جلسات مرتب و ارتباط خوبی داریم. تعرفه ها را این بیمارستان ها رعایت کردند. اینها با افرادی که درست عمل نمی کردند هم برخورد کردند. پس چه کسانی هستند؟ پشت پرده سودجویانی هستند که آسیب دیده و می بینند و بخش سیاسی آنهم کسانی هستند در داخل و خارج که روی عمیق تر کردن شکاف های اجتماعی کار می کنند. موضوعی که در این دوره پیش آمد و من از آن دفاع می کنم این است که در گذشته دولت به دلیل ناتوانی در تامین منابع، به پزشک می گفته برو مطب بزن، پولت را از مردم بگیر. مثلا دوره چشم پزشکی من تمام می شده، من را می فرستادند شاهرود. می گفتند چون حقوق دو میلیون تومان بیشتر نیست. چند ساعتی در مرکز درمانی دولتی کار کن، بقیه اش را به مطب برو و بقیه درآمدت را از مردم بگیر. البته خارج از این واقعیت در نیروهای جوان صنف ما به 10 هزار پزشک تازه فارغ التحصیل اجازه ندادیم مطب بزنند. ساده نیست این اتفاق. این عزیزان حالا برای دولت کار می کنند. قبلا دریافتی این پزشکان یک میلیون و 200-300 هزار تومان بوده، الان حدود شش میلیون تومان است. به آنها گفته ایم این کشور برای شما هزینه کرده، مردم خرج تحصیلتان را داده اند. متعهد هستید، همانطور که از سال 1318 پزشکان برای گذرانیدن طرح به اقصی نقاط کشور اعزام می شده اند و برای دولت کار می کرده اند شما هم در قبال دریافت بیشتر باید طرح بگذرانید. اطمینان داشته باشید که من اول فرزند خودم را می فرستم طرح بعد دیگران را. نظم درآمدزایی در این ساختار را از بین برده اید. نه، ما اعتقاد داریم که باید قانون را اجرا کنیم. معتقدید جلوگیری از این بی قانونی ها، برای شما حاشیه ایجاد کرده است؟ این هست اما بخشی هم به عملکرد خود ما بر می گردد. بالاخره به آن پزشک گفته ایم مطب نزن، پولت را ما می دهم. اما حقوقش شش هفت ماه عقب افتاده. چون بیمه پول نداده یا خزانه پول نداشته. این هم ناشی از عملکردمان است که باعث نارضایتی می شود. یا مدیری را گذاشته ایم که آنگونه که باید به مردم احترام نمی گذارد؛ یا رییس دانشگاهی هست که وقت ملاقات نمی دهد، اطلاع رسانی درست نمی کند. ضمناً ما مسوولیتی را قبول کرده ایم که بسترش، همان بستر ناقص سابق است. نیروها هم همان نیروها هستند. چقدر تغییر کرده اند؟ افرادی که سالها یک جور فکر، عمل و مدیریت کرده اند. چقدر می توانم در این دوره، اینها را تغییر بدهیم؟ بنابراین من منکر ناکارآمدی در بعضی بخش ها هم نیستم. کد مطلب : سایر اخبار ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
ماداریم برنامه می سازیم که مردم ببینند، خب اگر غیر از این انجام بدهیم، احمقیم. برنامه می سازیم که ببینند. به همین دلیل همه ابزارهای لازم را به کار می بریم که ببینند. مهمان جذاب باشد، گفت و گو داغ باشد، تدوینش خوب باشد، دکورش خوب باشد. خب همه اینها را انجام می دهیم که مردم ببینند اما اینکه تریبنونی باشد که اگر کسی می خواهد حرفی بزند بیاید و بزند، کاملا درست است. خب همین است. اصلا ذات ...
ملاقات و تجربه رانندگی با سه شاخ گرن کبریو 2012 در ایران +تصاویر ومشخصات فنی
کند اما مزراتی با داشتن این سیستم برای چند ثانیه سیستم ترمز را نگه می دارد تا شما جابه جایی را انجام دهید و پدال گاز را برای ادامه مسیر فشار دهید . درست است که با قیمت حدود 300 میلیون تومان شما می توانید یک خودرو کبریولت با موتور 2 لیتری توربو تهیه کنید اما سواری با یک خودرو هیولای اسپرت ایتالیایی ،کبریولت کلاس E یا سری 4 دنیایی متفاوت است . صرف نظر از قیمت 1.3 میلیاردی این خودرو شاید برایتان سواری ...
شهرام قائدی: عید نوروز به عشق مادرم به قیروکارزین می آیم / 60% چهره شدن شانس است/ بغض هایم نمیگذارند بیش ...
کیش هرساله برنامه های متنوعی دارند و امسال هم بنده رو دعوت کردند و... همه ی اینها رو دعوت شدم و دعوت میشم ، ولی اول به خاطر وجود مادرمه که تمام طول سال رو منتظر منه که بیام و این چند روز رو در کنارش باشم. دوم اینکه من واقعاً دلم برای اینجا تنگ میشه و بدلیل حجم بالای کار در تئاتر ، سینما و تلوزیون تعطیلات 3 یا 4 روزه در طول پیدا نمیکنم که به اینجا بیام. من وقتی 6 صبح آفیش میشم سر صحنه ی ...
"ورکانه"، زیباترین روستای سنگی ایران و زادگاه نابغه علمی جهان
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نافع ؛ روستای ورکانه در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر همدان قرار داشته و از توابع بخش مرکزی شهرستان همدان است. این روستای قدیمی که به عنوان منطقه ویژه گردشگری در کشور شناخته می شود به دلیل داشتن بافت سنگی در کشور بی نظیر است و کاربرد سنگ در همه قسمت های بناها به چشم می خورد. سنگ، سنگ لاشه، خشت و آجر انواع مصالح متعارف ساختمانی در ساخت ...
ناگفته های رضا رشیدپور از بزرگترین رانتی که در عمر گرفته است!!!
اما دیده شدن به هر قیمتی را خود من نقد می کنم. من هیچ قوت به هر قیمتی دیده نشدم، دوست داشتم که هزینه های معقول بابت دیده شدن بپردازم و اگر شما مثال نقض اش را بیاورید، می توانیم با هم بحث کینم. حضور در شبکه ایرانیان به جز تلاشی برای ماندن در عرصه رسانه و دیده شدن توجه دیگری هم داشت؟ البته من درباره این هدف ارزش گذاری خوب یا بد نمی کنم... خب پرسش تان بدون ارزش گذاری اصلا معنا ندارد ...
راهیان نور؛ تجدید میثاق دوباره با شهدا/از ناله های مادران شهدا تا گام برداشتن در مقدس ترین خاک
کننده سپاه انصارالرضا(ع) خراسان جنوبی نیز در گفت وگو با خبرنگار تسنیم در بیرجند، اظهار داشت: از 17 اسفند ماه امسال تعداد یک هزار و 300 دانشجو به راهیان نور اعزام و تا 20 فروردین ماه اعزام ها ادامه دارد. علی قاسمی افزود: پیش بینی می کنیم امسال نزدیک به 4 هزار نفر در بخش های محلات و ادارات به راهیان نور جنوب کشور اعزام شوند و در دو سال گذشته 800 دستگاه خودروی شخصی از سراسر خراسان جنوبی از ...
راه نجات اقتصاد ایران در تاسیس نهادهای توسعه است
.... چون بودجه عمرانی هدر رفته، استهلاک بالا رفته، تشکیل سرمایه موجود در ایران به دلیل استهلاک و عدم سرمایه گذاری وجود ندارد و کلی پروژه ناتمام داریم و آنچه چون مسکن مهر تمام شده، باز ناتمام است. هیچ نهاد جدیدی در بخش مسکن در این 35 سال نداریم و بانک مسکن (بانک رهنی) در 1317 شکل گرفته است. هیچ روال جدیدی در حوزه مسکن نداریم جز تراکم فروشی که ضد بازار و ضد زندگی است و در خدمت بورژوازی رانت جو است ...
تهران بهترین جای جهان است/ همیشه دوست دارم تحویل سال سر سجاده باشم
دارم و آن به دقت هنگام سال تحویل پهن می کنم آن هم با تمام جزئیاتش و در بیشتر مواقع با خانواده همسرم هنگام سال تحویل دور هم جمع می شویم چند سال است که این رویه ادامه دارد البته امسال هم که عضو جدیدی به خانواده ما اضافه شده است و قرار است اولین نوروز را با دخترم گندم تجربه کنیم. معمولاً دوست دارم سال تحویل سر سجاده باشم. در واقع دوست دارم در زمانی که سال در هنگام نو شدن است سر سجاده باشم و دعا کنم ...
خدمت داوطلبانه با طعم و رنگ عشق مردمی
این مطلب است که برای انجام و ترویج کارهای داوطلبانه و خیریه حتما نباید به دنبال اتفاقات خاص، پیچیده و عجیب و غریب بود که شاید فقط سالی یک بار اتفاق بیفتد ، بلکه می توان به این باور رسید که همه شجاعت امتحان کارهای خوب را داشته باشند و گمان برند که اگر من خوبی نکنم پس چه کسی این کار را انجام دهد؟ نوروز امسال، داوطلبان می خواهند در پس ذهن خیلی ها ردپایی از مهربانی به جا گذارند تا وقتی آن ...