سایر منابع:
سایر خبرها
استاد دانشگاه قربانی نقشه شوم همسر
بلافاصله شیما و مرد جوان بازداشت شدند. زن جوان که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به قتل اعتراف کرد و گفت: همسرم استاد دانشگاه بود و یک دختر 12 ساله هم داریم اما با هم اختلاف داشتیم تا اینکه با ساسان آشنا شدم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم شوهرم را بکشم به همین خاطر با کمک دخترم قرص برنج داخل غذای شوهرم ریختیم و وقتی حالش بد شد ساسان به خانه مان آمد و با اسلحه شوهرم را کشت. بعد هم با کمک یکدیگر جسد را به جاده ...
اقدام سیاه عموی شیطان صفت به دختربچه 9 ساله تهرانی + جزییات حادثه تلخ
کرد و در تشریح شکایتش گفت: من سال ها قبل با مردی به نام رضا ازدواج کردم و صاحب یک دختر به نام رها شدم اما وقتی دخترم 4 ساله بود شوهرم به خاطر تصادف رانندگی فوت شد . من کار می کردم تا زندگی خودم و دخترم را تامین کنم تا اینکه مدتی بعد برادر شوهرم به نام رامین به خواستگاری ام آمد و من به خاطر دخترم و آینده او با رامین ازدواج کردم .آن زمان رها 4 ساله بود و آنها رابطه خوبی با هم داشتند. ما در خانه مان ...
مرد معتاد دختر 2 ساله اش را فروخت
این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که مدعی بود شوهر معتادش دختر او را به خانواده دیگری فروخته است و حالا او برای یافتن فرزند خردسالش تلاش می کند. این زن جوان درباره این ماجرای تلخ و سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: 10 سال قبل زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم پدر معتادم مرا به عقد مردی درآورد که همسر و 2 فرزند خردسال داشت. من که در 2 سالگی مادرم را ...
مرد مشهدی دخترش را فروخت ! / زنش به کلانتری پناه برد !
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 25 ساله ای است که مدعی بود شوهر معتادش دختر او را به خانواده دیگری فروخته است و حالا او برای یافتن فرزند خردسالش تلاش می کند. این زن جوان درباره این ماجرای تلخ و سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن [...]
اتفاقی دردناک برای زن 28 ساله در خودرو سواری
زن 28 ساله گفت: بیشتر از 14 بهار از عمرم نگذشته بود که روزی در محل زندگی مان عاشق وحدت شدم. او جوانی خوش قامت و با اخلاق و سر به زیر بود و من در همان سن نوجوانی، درحالی که فقط 6 ماه از دل باختگی ام می گذشت، پای سفره عقد نشستم. او مغازه کوچکی اجاره کرد و به شغل فروش گیاهان دارویی روی آورد. یک سال بعد هم دخترم به دنیا آمد و روزگارمان شیرین تر شد. رونق شغل همسرم به حدی بود که ...
اولین گفتگو با گرگ سحرگاه تهران / جزئیات وحشتناک از تجاوز به دختر جوان با تهدید قمه
پیش مادرم بودم و چند روزی هم با پدرم. چند ساله بودی که پایت به دنیای مجرمان باز شد؟ فکر می کنم 11 ساله. مواد می کشیدم و حمل می کردم که پلیس به خانه مان ریخت و دستگیرم کرد. بعد از آن هم هربار که دستگیر شدم بین یک تا دو سال زندان بودم. از 11 سالگی معتاد شدی؟ برادرم مواد می کشید و من پنهانی موادش را کش می رفتم و مصرف می کردم. خانواده ات خبر داشتند ...
شیطان پایتخت: قبلاً 19 بار دستگیر شده بودم!
دنبال بهانه ای می گشت تا مرا کتک بزند. البته برادر بزرگ تر از خودم دارم که به خاطر زندگی نابسامان پدر و مادرم همیشه از خانه فراری بود و او هم معتاد شد. مجبور بودم با پدرم زندگی و کتک های او را تحمل کنم تا اینکه فوت کرد و بعد به خانه مادرم رفتم. البته در همان خانه پدرم معتاد شدم، اما پدرم متوجه نشد.
سرنوشت تلخ سارا برای فرار از تنهایی / در باتلاق سیاه فرو رفت + جزییات
تنش داشتن با دوستان و همسایگان کار همیشگی ام بود ، من در همه ارتباطاتم مشکل داشتم و چالش ایجاد می کردم ، از دست والدینم ناراحت بودم که به جای حمایت مرا می کردند ، اینقدر در جامعه و بین دوستانم احساس تنهایی می کردم که این موضوع وادارم می کرد کاری بکنم تا دیگران مرا دوست داشته باشند ، متاسفانه برای رسیدن به این هدف هر کاری می کردم و باعث می شد ارتباط من و پدر و مادرم هر روز خرابتر شود ، همیشه به ...
مایه سربلندی مادرتان باشید
شما به سوریه آمدم و می خواهم؛ چون عمه جانت صبر کنی و فرزندانت را خوب تربیت کنی که آنها نیز مدافع حریم ولایت باشند و گوش به فرمان ولی امر زمان خود و ولایت فقیه باشند؛ فرزندانی تربیت کن که باتقوی باشند عالم باشند انسان باشند. عزیزم... علی را از همین حالا مرد بار بیاور که او بعد از من مرد خانه است... عزیزم! تقوی الهی را رعایت کن و به پدر و مادرم سرکشی کن. از خدا می خواهم در سرای ...
پایان شرارت های گرگ پایتخت
پشیمان بود، گفت: 19 بار به خاطر مواد مخدر بازداشت شده ام و 9 بار به زندان رفته ام. اما به خاطر این جرایم، کمتر از دو سال حبس کشیده ام. اولین بار کی بازداشت شدی؟ 11 سالم بود که به خاطر مصرف مواد مخدر بازداشت شدم. در خانه ای که مواد می کشیدم، پلیس وارد شد و مرا به کانون اصلاح و تربیت انداختند. برادر بزرگترم، اعتیاد به مواد داشت. من هم یواشکی از موادش می دزدیم و مصرف می کردم. این ...
فیلم گفتگو با شیطان موتورسوار تهران ! / گریه های دخترجوان را ندید !
نامزد کردم و داشتم ازدواج می کردم که دستگیر شدم. عذاب وجدان نداشتی؟ چرا خیلی پشیمانم و امیدوارم خدا مرا ببخشد. بنا بر این گزارش، تحقیقات برای شناسایی دیگر جرائم احتمالی این مرد شیطان صفت در اداره 16 پلیس آگاهی تهران ادامه دارد. کدخبر: 953784 1402/09/19 15:32:10 لینک کپی شد ...
ادعای عجیب قاتل 3 سال پس از ارتکاب جنایت/ آن زن را کشتم چون با یکی از دوستان شوهرش ارتباط داشت
فشار برناحیه حیاتی گردن و خونریزی شدید اعلام کردند. با تکمیل تحقیقات برای متهم به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. نخستین جلسه دادگاه در جلسه محاکمه، پدر و مادر مقتول و همچنین شوهرش به عنوان ولی قهری دختر 7 ساله شان برای متهم درخواست قصاص کردند. پس از آن متهم به جایگاه رفت و با تکرار ...
هیچوقت از مجروح بودن ناله و شکوه نکرد
. اما هرگز ناامید نشد. بعد گذشت، یکسال از مجروحیتش در حالی که هنوز در بیمارستان بستری بود، ادامه تحصیل داد و دیپلمش را گرفت. سپس در بنیاد شهید و امورایثارگران مشغول به کار شد. حدود 28 سال به خانواده های شهدا و ایثارگران خدمت کرد. سال 81 هم در رشته حقوق قضا پذیرفته شد و بعد از دوران کارشناسی به عنوان مشاور حقوقی و مشاور مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خدمتش را ادامه داد . ...
افشای راز یکی از عجیب ترین قتل های پایتخت
است که تحقیقاتم بر روی گونه های مارهاست. مثلا کدام سم شان کشنده تر است. هر اطلاعاتی بخواهید درباره مارها دارم چون سال هاست که تحقیق می کنم. از سوی دیگر می خواستم قتلی که مرتکب می شوم، خاص باشد و لو نروم. *چرا شغل آتش نشانی را ترک کردید؟ ترک نکردم، اخراج شدم. آن هم به خاطر مشکلاتی که پیش آمد. هرچند کارم را دوست داشتم، اما خب مسوولان سازمان وقتی دیدند مشکل دارم اخراجم کردند. ...
سرگذشت ما از سر گذشتن است
آید و مشکل من حل می شود. پدرم نسبت به مادرش حس خیلی عجیبی داشت، مادربزرگم طبقه بالای خانه پدرم زندگی می کند، او هر روز به منزل مادرش می رفت و پای او را می بوسید، برای او نان تازه می گرفت و قربان و صدقه اش می رفت، مادربزرگم به واسطه از دست دادن دو پسرش گاهی وقت ها ناراحت و عصبانی می شد و اگر حرفی هم می زد پدرم اصلا ناراحت نمی شد. همیشه برای من جای تعجب است که پدر و مادربزرگم چطور از هم ...
نکوفر: وضعیت مانند دوره گذشته باشد، کمکی از دستم برنخواهد آمد/ می خواهم کاری برای کاتا انجام دهم
...> وی در خصوص اینکه آیا با حضور او قرار است برای تیم ملی سرمربی انتخاب شود، گفت: نمی خواستم مدیرفنی بشوم؛ چرا که برخی فکر می کنند که مدیرفنی باید روی صندلی بنشیند و به دیگران بگوید کار کنند. مرد عمل هستم و گفتم که مرا به عنوان مربی تلقی کنید. اگر اینگونه کار نکنم، هویتم مشخص نخواهد بود و خودم را نمی توانم باور کنم. کسی نیستم که به عنوان مدیرفنی بنشینم. نمی دانم سمتم قرار است مدیرفنی باشد یا مربی اما ...
حرف های زشت رضا رویگری در مورد همسر جوانش | گریه های رضا رویگری برای رفتن همسرش از ایران
آقای احمدلو سریال کار می کنم. رضا: دوستان محبت دارند اما از بعضی هایشان توقع داشتم دست کم زنگی به من می زدند. بعضی هایشان اصلا مرا یادشان رفته است. خدا نکند کسی به این بیماری دچار شود اما هیچکس نمی تواند مطمئن باشد اتفاقی برایش نمی افتد. من در یک لحظه این طور شدم. کسی انرژی مرا در سینما نداشت. حتی خود آقای میرباقری سر سریال شاهگوش به من می گفت تو در انرژی روی مرا هم کم کردی. ...
ادعای عجیب قاتل 3 سال پس از ارتکاب جنایت
اما وضعیت اقتصادی ما به گونه ای نیست که بتوانیم تفاضل دیه را پرداخت کنیم. در ادامه مرد زندانی به جایگاه رفت و با طرح ادعایی تازه گفت: من با مقتول فقط شراکت کاری داشتم اما مدتی قبل از قتل متوجه شدم او با یکی از دوستان همسرش ارتباط پنهانی دارد، از این موضوع خیلی ناراحت شدم، غیرتم اجازه نمی داد سکوت کنم، به او تذکر دادم اما وقتی دیدم توجهی نمی کند به بهانه ای او را به آن مزرعه کشاندم و به قتل رساندم. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. انتهای پیام/ ...
می گفت ببینید حاج قاسم چه عظمتی دارد آدم باید اینطور بدرقه شود
رفت من دلشوره می گرفتم و اضطراب داشتم. هر بار که از او خداحافظی می کردم تا کنار آسانسور می رفتم تا بدرقه اش کنم. بعد از خداحافظی و بدرقه اش وقتی وارد خانه می شدم، در می زد و من در را که باز می کردم و بغض های مرا می دید می گفت تا خدا نخواهد برگی از درخت نمی افتد. هیچ وقت نگران نباش. حرف هایش به دلم می نشست. صبوری را به من القا می کرد و باعث آرامشم می شد و به من تسلی می داد. هر زمان می ...
دام پلید مرد هزارچهره برای صاحب شدن خانه 85 میلیاردی!
شک نکردم. چند دقیقه بعد از اینکه وی وارد خانه ام شد و فهمید تنها هستم، اسلحه اش را روی سرم قرار داد و تهدید کرد که اگر جای طلا و دلارهایم را نشانش ندهم شلیک می کند. او سپس دست و پاهایم را با طناب بست و روی دهانم چسب زد. بعد به جست وجو در خانه ام پرداخت و همه یوروهایی را که داشتم سرقت کرد. سپس مجبورم کرد با صرافی تماس بگیرم و درخواست دلار کنم. از آنجا که نزد صرافان اعتبار داشتم به آن ها ...
سرقت مسلحانه 2 مرد و یک زن در حمله به خانه زن تهرانی و دوستانش / سارق مسلح برای پلیس 35 گلوله شلیک کرد
به گزارش زیرنویس، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه امسال به دنبال تماس یک زن جوان با پلیس آغاز شد. وی که هراسان بود گفت: من و چند نفر از دوستانم در خانه ام در فردوس غرب مشغول اسباب کشی بودیم، که دو مرد جوان با اسلحه وارد خانه شدند. آنها ما را تهدید کردند [...]
رابطه سیاه مرد متاهل با خواهر زن جوانش/فکر می کردم سیمین عاشق پسرم است، خبر نداشتم او با شوهرم ...+جزییات
او پس از ازدواج با یکی از بستگانم، مرا همانند کارگر یک منزل تحقیر کرده است و هوویم در قصری که من ساخته ام امروز پادشاهی می کند و ... زن 38ساله با بیان این که همسرم مرا بلاتکلیف رها کرده است، درباره قصه زندگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 18ساله بودم که با طاهر ازدواج کردم. پدرم وضعیت مالی مناسبی داشت، به طوری که همه خواهران و برادرانم را حمایت می کرد. هر کدام آن ها ...
ازدواج عجیب دختر جوان با خواستگار خواهرش/ می ترسم به خانه آن مرد برگردم؛ 4 ماه است کتک می خورم!
را کبود می کرد. یک روز وقتی نازیلا به خانه ما آمده بود، قصد داشت با او نیز ارتباط پنهانی داشته باشد که من متوجه شدم و او باز هم مرا تا سرحد مرگ کتک زد. هنگامی که چشمانم را گشودم، روی تخت بیمارستان طالقانی بودم. کارکنان بیمارستان هم با دیدن وضعیت وخیم من با کارشناسان اورژانس اجتماعی تماس گرفته بودند اما من حاضر نشدم به بهزیستی بروم. وقتی به خانه بازگشتم، چند روز رفتار شوهرم خوب ...
شوهرم فساد اخلاقی داشت، با همدستی مرد مورد علاقه ام او را کشتیم
، همسر کیان، مدعی شد از سرنوشت شوهرش خبر ندارد. بعد از چند ماه دختر جوانی به ماموران مراجعه و راز بزرگ سارا را برملا کرد. او گفت: من مدتی قبل با سارا در کافه ای آشنا شدم. او خیلی از دست شوهرش عصبانی بود و می گفت نمی داند باید با او چه کند. سارا می گفت شوهرش با اینکه تحصیلات بالایی دارد، اما به فساد اخلاقی مبتلاست و با دختران زیادی ارتباط دارد. یک روز متوجه شدم سارا با جوانی که مهندس ...
زندگی دردناک زن مبتلا به ایدز؛ شوهرم در زندان ایدز گرفت، من هم مبتلا شدم
پریسا برای سایت جنایی از روزهایی می گوید که متوجه شد به ایدز مبتلا شده است. *چطور متوجه شدی ایدز داری؟ چند سال قبل که شوهر کردم، حامله شدم. بچه ام دختر بود. بچه ام چندماهه بود و یک روز وقتی داشتم بچه را شیر می دادم یکهو حالت خفگی به بچه دست داد. بچه را بردیم بیمارستان اما مرد. آن وقت نفهمیدند بچه چرا مرد. گفتند خفه شده است. تا اینکه دختر دیگرم موژان به دنیا آمد. ...
قتل استاد دانشگاه توسط همسرش
نامتعارف شوهرم مدام با هم درگیر بودیم. تا اینکه مدتی قبل با هوتن که فوق لیسانس آی تی داشت در یک کافه آشنا شدم .من با او درد دل کردم و با هم نقشه قتل شوهرم را کشیدیم. من قرص برنج تهیه کردم و دختر 12 ساله ام نیلا قرص را در سوپ پدرش ریخت . وقتی شوهرم بی حال شد هوتن به خانه مان آمد و با اسلحه شوهرم را کشت. ما جسد را به جاده ساوه بردیم و آتش زدیم. با اعترافات این زن همدستش بازداشت شد و به قتل ...
نقشه کلاهبرداری با گروگان گرفتن کارخانه دار تمام شد
کردم و او هم مرا با تهدید اسلحه گروگان گرفت و پس از بستن دست و پایم با طناب تهدید کرد که به او پول، دلار و طلا بدهم. من 5 هزار یورو در خانه داشتم که به او دادم، اما سارق مسلح قانع نبود و از من خواست به دوستانم سفارش دلار بدهم. او مرا مجبور کرد با دوستان صراف و طلافروشم تماس بگیرم و به بهانه اینکه تصمیم دارم برای خانواده ام دلار بفرستم از آن ها درخواست دلار و سکه کنم. از ترس جانم با تعدادی از ...
شهیدی که نذر دفاع از حرم حضرت زینب(س) شد
که آقا مهدی هم خیلی زود پیشقدم می شد و ناراحتی مرا رفع می کرد. زندگی ما به دور از تشنج بود و مانند دو دوست در کنار هم بودیم. شهید قره محمدی فرزند ارشد خانواده بود و همواره مادرشان این نکته را مطرح می کردند که وی با دیگر فرزندانشان متفاوت بود و از سه سالگی احساس مسئولیت اش را در برابر خانواده و بردار کوچکترش نشان می داد؛ وقتی هم که بزرگ شده بود بیشتر کارهای خانه و تعمیراتی که در توان ...