سایر منابع:
سایر خبرها
طراح آرم جمهوری اسلامی کیست؟ (+ عکس)
روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد. فردای روزی بود که آرم جمهوری اسلامی به تنفیذ امام خمینی رسید. دومین و آخرین گفت وگوی او نیز در مجله پاسدار اسلام در سال 1362 چاپ شد و پس از آن دیگر هیچ. او خودش را از معرفی شدن در رسانه ها پنهان می کند و دلیل این پنهان شدنش، رازی است برای آنها که خواسته اند به هر نحوی به او نزدیک شوند. ماجرای طراحی آرم از جایی آغاز شد که پس از رفراندوم جمهوری ...
فراغ علی آهی یکساله شد
توان به مراجعی مانند آیات عظام سیدمحمدرضا گلپایگانی، شیخ حسین وحید خراسانی و شیخ علی نمازی شاهرودی در مشهد رضوی اشاره کرد. آهی در شکل گیری نظام انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) نقشی فعال داشت و به عنوان یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام به رهبری شهید حجت الاسلام سیدمجتبی نواب صفوی فعالیت می کرد و بارها از سوی ماموران ساواک و اطلاعات شهربانی دستگیر و بازداشت شد. آهی پس از ...
متن کامل گزارش کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1395 کل کشور
غیردولتی برای طرحهای توسعه ای بالادستی نفت و گاز با اولویت میدان های مشترک و جمع آوری گازهای همراه با تضمین وزارت نفت و بدون انتقال مالکیت نفت و گاز موجود در مخازن و تولیدی از آنها اقدام کند. ج- به صندوق توسعه ملی در سال 1395 اجازه داده می شود تا نسبت به اعطای تسهیلات ارزی به سرمایه گذاران بخش خصوصی و یا تعاونی برای طرحهای توسعه ای موارد مختلف حمل و نقل درون و برون شهری بدون انتقال مالکیت و ...
نگاهی به زندگی مرحومه عزت السادات آیت الله زاده شیرازی
برای هدایت مردم بهره برد. ماه های آخر عمر پربرکت او در مبارزه با بیماری گذشت و در سحرگاه 11 فروردین 1395 همزمان با میلاد بانوی دوعالم، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، دعوت حق را لبیک گفت و میهمان جده ی اطهرش حضرت زهرای مرضیه شد. مراسم ترحیم آن مرحومه و والده مکرمه آقای دکتر حمید شاه آبادی روز شنبه چهاردهم فروردین از ساعت 17:30 تا 19:00 بعدازظهر در میدان فلسطین- مسجد امام جعفر صادق علیه السلام برگزار می شود. انتهای پیام/ 930610 ...
رسایی : هاشمی ناآگاه نیست!!
هاشمی در این سال ها می داند چه می نویسد و چه می گوید، او ناآگاه نیست... به گزارش میدان 72 حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی یادداشتی با عنوان رفتار هاشمی؛ غفلت یا خیانت، مساله این است منتشر کرد. متن کامل این مطلب به شرح زیر است: شاید به دلیل گذر زمان، برخی فراموش کرده باشند که مواضع دشمن شاد کن هاشمی رفسنجانی و پاسخ های روشنگرانه و صریح امام خامنه ای، تنها به موضع اخیر هاشمی درباره موضوع موشکی باز نمی گردد بلکه حداقل در سال گذشته، چهار مورد مواضع قابل تامل و دشمن شاد کن از سوی هاشمی رفسنجانی اظهار شده که رهبری انقلاب با هدف صیانت از انقلاب اسلامی از تریبون عمومی به آن پاسخ داده و خط انحرافی هاشمی را برای افکار عمومی تبیین و نتایج سوء آن را به هاشمی تذکر داده اند. همه به یاد دارند که هاشمی با ذکر خاطره ای عجیب از امام راحل(ره) مدعی شد که رهبر ضد استکباری انقلاب اسلامی و دشمن همیشگی آمریکا، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! این خاطره جعلی که در راستای خط سازش و با طراحی تحریف امام صورت گرفته بود، سبب شد تا رهبر معظم انقلاب، موضوع سخنرانی مراسم سالگرد امام خمینی (ره) در سال 94 را به تحریف امام اختصاص دهند و در بخشی از آن خطاب به مردم بگویند: آنچه امروز به شما عرض میکنم تحت عنوان “تحریف شخصیّت امام” است... [برخی در خارج و] در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت امام را] تحریف می کردند؛ حتّی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که به نظرشان پسندیده بود، به امام نسبت می دادند؛ درحالی که ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا آنجایی که بعضی حرف ها و بعضی اظهارات، امام را به صورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینه های سیاسی، حتّی در زمینه های فکری و فرهنگی وجود ندارد، معرّفی می کنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است... امام این عقبه را از روز اوّل دید، با آن مقابله کرد؛ لذا تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت.. (94/3/14) هاشمی در ادامه پروژه تحریف مبانی، خط تخریب و تضعیف نیروهایی که در صف مقابله با استکبار هزینه می دهند را با تکرار دائمی اتهام افراطی گری به آنها دنبال کرد. همین سبب شد تا در چند نوبت رهبر انقلاب به شماتت تریبون دارانی که نیروهای حزب اللهی و بسیجی را به افراطی گری متهم می کنند، بپردازد و آن را در راستای پروژه نفوذ بدانند: کسانی که بر ارزش ها و اصالت ها پای می فشرند به افراطی گری و تندروی متهم می شوند تا در سایه سکوت آنها و تضعیف تدریجی ارزش ها و آرمان ها، زمینه تحقق اهداف پروژه نفوذ فراهم شود. نمی گوییم این افراد و جریان ها، این کار را آگاهانه انجام می دهند اما با این اتهامات، دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه خطرناک نفوذ دشمن را تکمیل می کنند. نباید هر کسی از ارزش ها و محکمات انقلاب و امام رحمهالله علیه گفت با اتهام جناحی گری و افراطی گری روبه رو شود. (94/9/4) اما هاشمی در کنار تحریف امام و تخریب فرزندان امام، سالهاست که میزان سلامت انتخابات ها را به نسبت آن با آنچه می پسندد یا نمی پسندد، مرتبط می داند. او به نتایج انتخابات سال 84 که خاتمی برگزار کننده آن بود، اعتراض داشت، چون نام “هاشمی بهرمانی” از صندوق بیرون نیامد. سال 88 باز به همین دلیل که نام کاندیدای محبوب هاشمی از صندوق بیرون نیامد، بر همان طبل کوبید. سال 92 هم مثل دوره های قبل همواره از ضرورت برگزاری انتخاباتی سالم و دل نگرانی هایش از احتمال تغییر آرای مردم سخن گفت، سخنانی که همواره دست آویز رسانه های بیگانه برای اتهام زنی به انقلاب اسلامی شده بود. این ادعاهای تکراری هاشمی درباره سلامت انتخابات کار را رساند به آنجا که رهبری انقلاب با انتقاد شدید از این ادبیات آن را نوعی مرض نامیدند: انتخابات را نباید خراب کرد. بعضی ها خوششان می آید و کأنّه عادت دارند که از نزدیکی انتخابات، دائم بر کوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ عادت کرده اند. این خیلی عادت بدی است، مرض بدی است، چرا؟ انتخابات انتخابات سالمی است. ممکن است در هر انتخابی، یک تخلّفی در یک گوشه ای انجام بگیرد؛ این ممکن است، همیشه هم از این قبیل اتّفاق می افتد – خب در کارهای خود ما هم، کارهای شخصی و عمومی و خصوصی مان ممکن است تخلّفاتی اتّفاق بیفتد – امّا تخلّفاتی که نتایج انتخابات را تغییر بدهد، مطلقاً وجود ندارد. (94/10/14) این سخنان شدید اللحن رهبری هم سبب نشد تا هاشمی از پروژه تخریب و زیر سؤال بردن سلامت انتخابات دست بردارد. او که برای مجلس خبرگان دور پنجم برنامه از پیش طراحی شده ای داشت، با استفاده از سید حسن خمینی، بازی جدیدش را شروع کرد اما وقتی این بازی با عدم حضور سید حسن در جلسه آزمون علمی خبرگان و عدم احراز صلاحیت وی توسط شورای نگهبان ناتمام ماند، در روز 12 بهمن در سخنرانی خود، شدیدترین توهین ها را متوجه فقهای شورای نگهبان کرد و مشروعیت آنها را زیر سؤال برد. این اقدام هاشمی، با استقبال گرم رسانه های بیگانه مواجه شد. هاشمی در حالی چنین ادبیاتی را نسبت به شورای نگهبان بکار می برد که پیش از آن از امام امت شنیده بود که هر کس فقهای شورای نگهبان را تخریب و یا نسبت به آنها توهین کند، مفسد فی الارض است. مقام معظم رهبری اما این بار شدیدتر از دفعات قبل، پروژه تخریب شورای نگهبان را پروژه ای آمریکایی دانستند که عده ای غافلانه آن را در داخل دنبال می کنند: برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای نگهبان معنا دارد. آمریکایی ها از اوّل انقلاب با چند نقطه اساسی در کشور و در نظام جمهوری اسلامی بشدّت مخالف بودند که یکی اش شورای نگهبان بود؛ سعی کردند، تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بی توجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند. البتّه نتوانستند و نمی توانند- حالا درصددند تصمیم های شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند. معنای این کار چیست؟ جوان های عزیز ما به این درست توجّه کنند؛ وقتی تصمیم های شورای نگهبان زیر سؤال رفت و ادّعا شد که اینها غیر قانونی است، معنایش چیست؟ معنایش این است که انتخاباتی که پیش رو است، غیر قانونی است؛ وقتی انتخابات غیر قانونی شد، برخلاف قانون شد، نتیجه اش چیست؟ نتیجه اش این است مجلسی که بر اساس این انتخابات تشکیل خواهد شد، غیر قانونی است؛ معنای غیر قانونی بودن مجلس این است که در طول چهار سال هر قانونی که در این مجلس بگذرد، اعتبار ندارد و بی اعتبار است؛ یعنی کشور را چهار سال در خلأ مجلس و خلأ قانون نگه داشتن؛ معنای تخریب شورای نگهبان این است و دشمن این را می خواهد. البتّه آن کسانی که با دشمن در داخل هم صدایی می کنند، بیشترشان ملتفت نیستند چه کار می کنند. من متّهم نمی کنم کسی را به خیانت؛ ملتفت نیستند، توجّه ندارند امّا واقع قضیّه این است. تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سؤال ببریم و بگوییم که تصمیم گیری هایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست، تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب چهار سال قانون گذاری در مجلس است؛ دنبال این هستند. ببینید، نقشه را چه زیرکانه می کشند. این را من باید به افکار عمومی بگویم؛ افکار عمومی باید بدانند این را؛ آن کسی که علیه شورای نگهبان حرف می زند، خودش ملتفت نیست و توجّه ندارد که چه کار دارد می کند امّا کار این است. (94/11/28) هر چند امام خامنه ای در این سخنرانی، تخریب کنندگان شورای نگهبان را غافلانی نامید که قصد خیانت ندارند اما این سبب شد تا بعد از برگزاری انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم، وقتی هاشمی رفسنجانی از رای آوری لیست خود در تهران بسیار شادمان بود و این انتخابات را سالم ترین انتخابات می نامید، یک نکته را به وی و همه کسانی که در سال 88 کشور را به آتش کشیدند، یادآوری کنند: یک نکته دیگری که باز در این انتخابات واضح شد و بسیار خودش را نشان داد، رفتار کاملاً نجیبانه کسانی بود که رأی نیاوردند. برخلاف رفتار نانجیبانه کسانی که در سال 88 عمل کردند که چون رأی نیاوردند، دعوا راه انداختند، مردم را به خیابانها کشاندند، کار را به زدوخورد کشاندند، برای کشور هزینه درست کردند، دشمن را جری کردند، طمع دشمن را برانگیختند؛ این کارها شد. خدای متعال آن فتنه را خاموش کرد وَالّا آن فتنه، فتنه کوچکی نبود که اینها راه انداختند. (94/12/20) کار اما به اینجا خاتمه نیافت. درست در زمانی که توافقنامه ای ننگینی به نام برجام به کشور تحمیل، و بر اساس آن سانتریفیوژها جمع آوری، اورانیوم های غنی شده از کشور خارج و قلب راکتور اراک خارج شده بود و ایران همه اقدامات خود را روی زمین انجام داده بود و طرف مقابل فقط وعده هایی را روی کاغذ تحویلمان داده بود و فشارهای خود را روی بنیه دفاعی و صنعت موشکی کشور متمرکز کرده بود، هاشمی رفسنجانی سیگنال جدیدی به آن سوی مرزها ارسال کرد؛ دنیای فردا دنیای کفتگوهاست نه دنیای موشک! این بار اما امام خامنه ای صریح از تمام موارد گذشته، سخن هاشمی را پاسخ داد: اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است. اگر نظام اسلامی دنبال فناوری و مذاکره باشد، اما قدرت دفاعی نداشته باشد مقابل هر کشور فزرتی که تهدید کند باید عقب نشینی کند. (95/1/11) هاشمی در این سال ها می داند چه می نویسد و چه می گوید، او ناآگاه نیست... کد مطلب : سایر اخبار ...
امروزه جمهوری اسلامی در آستانه 40 سالگی خود در بهترین سطح بلوغ و پختگی خود قرار دارد
کردیم و مسئولان هنوز مشخص نشدند چه اصراری است به این زودی همه پرسی برگزار کنیم و حتی الان پلیس هم نداریم. آقای سیدجوادی گفتند به امام بفرماید چه لزومی به همه پرسی برای حکومت است! این همه حضور پرشور مردم و این همه مبارزه و شهادت و مجاهدت همه موید انقلاب اسلامی است و همه نظام را می خواهند چه لزومی به رای گیری است. من این حرفهای وزیر کشور دولت موقت را به امام خمینی منتقل کردم ولی ...
رهبرانقلاب روز رأی گیری 12 فروردین 58 در کدام شهر بودند؟
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، کانال تلگرام پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب به مناسبت روز جمهوری اسلامی به خاطره ای از ایشان درباره روز 12 فروردین 58 نقل کرده است که آن را در ا دامه می خوانید: من البته در آن روز [روز جمهوری اسلامی]، روز رأی گیری کرمان بودم از طرف امام یک مأموریتی به من محول شده بود که بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهای بلوچستان و مردم آن جا را از نزدیک دیدار بکنم و پیام ...
تقریب عملی مذاهب اسلامی، ضرورت ها و راهکارها
تعصب ورزیهای فاقد مبانی شرعی و عقلی و با در نظر گرفتن مصالح جهان اسلام و توطئه هایی که قدرتهای جهانی و اقمار و عوامل پیدا و پنهان آنان علیه اتحاد و همبستگی مسلمانان تدارک می بینند و روز به روز بر شدت آنها افزوده می شود و همه موجودیت اسلام و ملل و سرزمینهای اسلامی را در معرض خطر اضمحلال قرار می دهد توسط عالمان اندیشمند و دلسوخته و دردآشنا از هر طرف و سایر نیروهای آگاه و بصیر و مسئول در همه ابعاد تحقق ...
از همه پرسی 32 مصدق تا اصلاحات قانون اساسی 68
به گزارش پایگاه انقلاب نیوز ، اگر دو رفراندوم پیش از انقلاب را به این سه تجربه متاخر بیفزاییم، باید گفت که ایرانی ها در 63سال گذشته، جدای از انتخابات ادواری، پنج بار مستقیما با رأی خود درباره مسائل مهم کشور اظهارنظر کرده اند. امروز سالگرد اعلام رسمی نتایج اولین رفراندوم برگزار شده پس از انقلاب سال 57 در ایران است. این همه پرسی در روزهای دهم و یازدهم بهمن سال 58 برگزار شد و در آن مردم ...
گزارش شب خاطره یک شهید درفضای مجازی
این یاوران امام خمینی را دعا کنید. یاری کنید. خانواده گرامی همیشه و همه وقت در خط امام و در نتیجه انقلاب اسلام باشید. 2- غلامرضا جان از خانواده به خوبی سرپرستی کن. چرا که سرپرست اصلی خانواده خداست. با آن ها مهربان باش. نگذار کسی حرفی بر علیه انقلاب و اسلام و خدایی نکرده امام بزند. 3- از مسئولین امر تقاضا دارم جلوی اشاعۀ خدایی ناکرده فحشا را در شهر بگیرند. امت شهید پرور ...
برگزاری مراسم هفتمین روز درگذشت مادر شهیدان باقرنژاد
به گزارش ایثار ، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان پلدختر گفت: مراسم بزرگداشت هفتمین روز درگذشت بانو صاحبه جعفری مادر شهیدان حبیب و مجتبی باقرنژاد یک شنبه 15 فروردین 95 در خرم آباد مسجد بعثت از ساعت 14 تا 16 برگزار می شود. فریدون کاوه گفت: والدین شهدا که عزیزترین هستی خود را در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی فدا کردند، اسوه های واقعی مقاومت و ایثار هستند؛ خبر درگذشت مادری دلسوز و ...
صفای حرم رضوی برای غیر مسلمان ها بسیار جذاب است
...> شما فرزند یک خانواده کاتولیک مسیحی هستید اما در سال های جوانی مسلمان شدید، چه اتفاقی در زندگی، شما را به تشیع متمایل کرد؟ جوانی های من با تحولات مهم سیاسی و اجتماعی در جهان مصادف شد که مهم ترینش وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود. من آن زمان آدم سیاسی بودم و تحولات سیاسی بر ذهنم بسیار تأثیرگذار بود. وقتی امام دست به قیام زدند و انقلاب اسلامی در ایران پیش آمد نتوانستم نسبت به این واقعه مهم ...
معاون استاندارسمنان : تشکیل کمیته مدیریت بحران آب در اولویت کارهاست
به گزارش ایرنا، سید محمدرضا هاشمی روز شنبه در جلسه شورای اداری شاهرود افزود: پارسال مشکل آب آشامیدنی روستای ابرسج حل شد و همچنین بیش از سه هزار و 200 نفر از مردم دهستان طرود از آب آشامیدنی سالم برخوردار شدند. فرماندار شاهرود ادامه داد: با این همه، مشکل آب روستای ابر در حال پیگیری است و هنوز 11 روستا از مجموع 42 روستای منطقه بیارجمند نیز با تانکر آب رسانی می شوند. وی با اشاره به نام ...
امام جمعه نایین: مسئولان برای مشکلات اقتصادی و رفع بیکاری جوانان تلاش کنند
و زورگویان قدرت مقابله با ما را نداشته باشند. وی افزود: حکومت اسلامی نیازمند ارتش، سپاه و نیروی نظامی است و هر حکومتی که سلاح نداشته باشد در برابر حکومت های ضعیف هم شکست می خورد. حجت الاسلام سجادی همچنین از 12 فروردین به عنوان نخستین دستاورد انقلاب اسلامی یاد کرد و آن را نماد علاقه و دلبستگی مردم به امام راحل و نظام الهی دانست. ت / 7136/ 6022 ...
پندها و بندها در تحلیل ماجرای انتخابات
اصولگرایان و هر جناح سیاسی دیگر، اگر خواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. میدان 72 / حجت الاسلام بهمن شریف زاده: پس از روشن شدن نتیجه آراء در انتخابات اخیر، تحلیل های گوناگونی از سوی افراد و جناح های سیاسی ارائه شد. البته همه تحلیل ها را با وجود تفاوت هایی که دارند، می توان واجد سهمی از حقیقت دانست؛ زیرا هر تحلیلگری از زاویه نگاه خود به دنبال کشف حقیقت است و هم از این رو به بخشی از حقیقت، دست می یابد. لکن برای دست یافتن به بهره بیشتر از حقیقت، می توان مشترکات تحلیل های متفاوت را احصاء و مختصات هر یک را تبیین کرد. برای آنکه بتوانیم این تحلیل ها را درست بررسی کرده و به تحلیلی دقیق تر برسیم، لازم است ابتدا برخی از مسلمات کنونی جامعه خود را شماره کنیم تا در ارائه تحلیل بر خلاف امور مسلم حرکت نکنیم، چراکه حرکت بر خلاف مسلمات، آغاز خطا در تحلیل است. یکی از مسلمات اکثرمردم، کاهش سطح رفاه در جامعه است. مردم از وضعیت معیشت خود راضی و خشنود نیستند. هیچ فرد یا جناحی مدعی بهبود وضعیت معیشت در دولت یازدهم نیست، حتی هیچ یک از اصلاح طلبان هم تا کنون مدعی بهبود وضعیت معیشت مردم نشده است. فقر در بین مردم گسترش و افزایش یافته است و مردم از تهیه بخش قابل توجهی از نیازهای خویش، ناتوان یا کم توان شده اند. دومین امر مسلم این است که مردم، سهم قابل توجهی از وضعیت بَد زندگی خود را معلول ناتوانی دولت می دانند و در حالت خوش بینانه می گویند: دولت نتوانسته در این زمینه موفق عمل کرده و کاری برای مردم انجام دهد. اگرچه برخی امید به بهبود وضعیت اقتصادی پس از تصویب برجام داشتند؛ اما این امید هم با ندیدن تغییری محسوس در کشور، رو به کاهش گذاشته است. سومین امر مسلّم این است که در مدت دو سال و نیمی که از دولت یازدهم می گذرد، محبوبیت دکتراحمدی نژاد پیوسته رو به افزایش بوده است. برای اثبات این مدعا نیازی به اقامه دلیل و برهان نیست، تصریح آقای هاشمی بر اینکه “خطر بازگشت احمدی نژاد را نباید نادیده گرفت” ، اذعان به وجود رأی ده تا پانزده میلیونی احمدی نژاد از سوی صادق زیباکلام و تصریح برخی اصلاح طلبان بر خطر بازگشت احمدی نژاد به سبب عمل نکردن دولت به وعده های اقتصادیش، قسمتی از شواهد من بر این مدعا است، اگرچه این تصریح از سوی اصلاح طلبان، اعترافی بر دومین امر مسلم؛ یعنی تقصیر دولت در وضعیت بد معیشتی مردم نیز هست. تخریب بی وقفه احمدی نژاد از سوی روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب در این مدت نیز گویای همین معنا است که احمدی نژاد چیزی دارد که نباید از او غافل شد و باید پیوسته از او ترسید و احساس خطر کرد و این در حالی است که آقای احمدی نژاد در دو سال و نیم گذشته از هرگونه موضع گیری اجتناب کرده و چیزی نگفته که کسی بخواهد در برابر حرف او موضع بگیرد. اتخاذ این مواضع برعلیه آقای احمدی نژاد نشان دهنده افزایش محبوبیت او است؛ چراکه در غیراین صورت، نیازی به تقابل با احمدی نژاد نبود و کافی بود او را رها کنند تا به مرور فراموش شود. اما آنچه مشهود است، این است که هرگاه آقای احمدی نژاد به جایی رفته و در بین مردم حضور پیدا کرده، توپخانه رسانه ها به شدت بر علیه او فعال شده و بر احتمال بازگشت او تأکید کرده اند. با در نظر گرفتن مسلمات پیشگفته، اصولگرایان پیش از انتخابات به این تحلیل رسیدند که نارضایتی مردم از دولت آقای روحانی، اقتضا می کند که مردم به حامیان او، یعنی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، رأی ندهند، اما آنها با این پرسش روبه رو بودند که آیا مردم با وجود این مقتضا، به نقطه مقابل آنها یعنی اصولگرایان رأی خواهند داد؟ آنها طعم شکست را در انتخابات ریاست جمهوری 92 چشیده بودند و احتمال عدم اقبال مردم به خود را می دادند، اما در همین حال، از محبوبیت رو به افزایش احمدی نژاد آگاه بودند، پس بخش قابل توجهی از آنها طرحی در افکندند و تصمیم گرفتند آقای احمدی نژاد را مصادره کنند. در این راستا به صورت سلسله وار برنامه های تلویزیونی ساخته شد که در آن آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور اصولگرا در کنار مجلس اصولگرا معرفی می شد. البته این کافی نبود، کار دیگری که کردند این بود که به سراغ برخی احمدی نژادی ها رفتند و از ابزارهایی چون نگرانی آنها نسبت به انقلاب و نفوذ دشمن بهره جستند، تا بخشی از سایت ها و رسانه های طرفدار آقای احمدی نژاد را در پازل اصولگرایان وارد سازند. این تلاش تا آنجا ادامه یافت که برخی از هواداران دکتر به ارائه لیست هایی اقدام نمودند که نزدیک به 70 در صد آن با لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان مشترک بود در حالیکه دفتر دکتر احمدی نژاد بارها اعلام کرده بود که دکتر از هیچ جناح و لیستی حمایت نمی کند . این اقدام یک کار هدفمند و برنامه ریزی شده با این تحلیل بود که نارضایتی مردم از تیم آقای روحانی به دلیل وضعیت سخت معیشتی، رشد کرده و مردم دل خوشی از این جریان ندارند، پس به آنها “نه” خواهند گفت. اما از آنجا که نسبت به “آری” گفتن مردم به اصولگرایان تردیدهای جدی وجود داشت، باید از موضوع مسلم سوم، یعنی محبوبیت آقای احمدی نژاد بهره می جستند، پس رسماً از نام دکتراحمدی نژاد بهره برداری کردند و متأسفانه برخی از حامیان رسانه ای آقای احمدی نژاد هم با این برنامه همسو شدند و آقای احمدی نژاد را یک اصولگرا معرفی کردند، درحالی که همین اصولگرایان پیوسته از دکتر، اعلام برائت می کردند و او را منحرف از اصولگرایی معرفی کرده و مطرود می خواندند و در بهترین حالت می گفتند: احمدی نژاد یک زمانی از اصولگرایان بود، اما پس از مدتی از جمع اصولگرایان طرد شد و بیرون رفت. رسانه ملی هم که مدت ها حاضر نبود یاد نیکی از آقای احمدی نژاد بکند، در روزهای قبل از انتخابات، مکرراً اسم او را به عنوان “رییس جمهور اصولگرا” مطرح می ساخت و از آنجا که یک برنامه ریزی بزرگ رسانه ای برای این کار صورت گرفته بود، تکذیب های مکرر دفتر دکتراحمدی نژاد هم چندان شنیده نمی شد، تا با این ترفند آقای احمدی نژاد یک اصولگرا شمرده شده و رأی دوستدارانش به سَبَد اصولگرایان ریخته شود. اما پس از انتخابات و در تحلیل عِلل شکست اصولگرایان در تهران، بازی دیگری آغاز شد. برخی کوشیدند احمدی نژاد را به عنوان عامل باخت اصولگرایان معرفی کنند. در اردوگاه اصلاح طلبان، آقای عباس عبدی اصولگرایان را افراد محترمی معرفی کرد که به خاطر ارتباط با احمدی نژادی ها شکست خوردند و آنگاه نتیجه گرفت که اصولگرایان باید احمدی نژادی ها را از خود بِرانَند تا مقبولیت پیدا کنند. برخی رسانه های اصولگرا هم همین موضوع را مورد تأکید قرار داده و مدعی شدند که علت شکست اصولگرایان، احمدی نژاد و خاطرات مردم ازعملکرد بَدِ او بوده است. همانگونه که در انتخابات ریاست جمهوری نیز اصلاح طلبان خواستند پیروزی آقای روحانی را شکست احمدی نژاد وانمود کنند، حال آنکه دکتراحمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نماینده ای نداشت. اصولگرایان نیز مانند بیشتر اوقات، بازی اصلاح طلبان را خوردند و در موضعی منفعلانه به فرافکنی پرداخته و باخت خود را به گردن احمدی نژاد انداختند. البته دراین بین، عده ای کوشیدند که با انتشار لیستی تلفیقی، ترفند “جناحی نشان دادن” احمدی نژاد را خنثی سازند. اگرچه لیست مذکور، ارتباطی به دکتراحمدی نژاد نداشت؛ اما مانعی دربرابرجنگ روانی اصلاح طلبان ایجاد کرد. اصلاح طلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، با تمام توان کوشیدند، شکست اصولگرایان را، شکست احمدی نژاد معرفی کنند و چنانکه اشاره شد(درتحلیل آقای عباس عبدی) تا کنون از این تحلیل(که آن را مبارزه با احمدی نژاد می دانند) دست نکشیده اند. آنها بارها با گزاره ها و تحلیل های گوناگون کوشیده اند این معنا را به جامعه تلقین کنند که مردم، پشت به احمدی نژاد کرده و از او بیزار شده اند. بدون شک معرفی احمدی نژاد به عنوان یک چهره اصولگرا، می توانست، خوراک تبلیغاتی خوبی برای اصلاح طلبان بسازد تا احمدی نژاد را به عنوان یک چهره شکست خورده معرفی کنند و با این ترفند، اصولگرایان را منفعل ساخته و همصدا سازند؛ چنانکه پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد همین اتفاق بودیم؛ لکن با انتشاراین لیست، قدرت مانور آنها کاهش یافت. البته فارغ از این نکته، لیست مذکور حکایت از آن داشت که احمدی نژاد، شخصیتی فراجناحی است. موضوع عدم اعتقاد آقای احمدی نژاد به رویکردهای انحصاری حزبی و جناحی، مسأله ای است که از مدتها قبل، مکرراً به آن پرداخته ام و این موضوع را تبیین کرده ام که آقای احمدی نژاد جناحی فکر نمی کند و به دنبال سرکوب هیچ جریانی نیست بلکه معتقد است همه جناح ها باید به صحنه بیایند و البته تصریح کردم که این رویکرد با نگاه اعتدالی آقای روحانی که با افراطی و تفریطی خواندن جریان های سیاسی، آنها را به سمت اضمحلال می بَرَد، متفاوت است. احمدی نژادی که من شناختم معتقد است که همه افکار باید در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند. آنچه از نظر او نباید باشد ستم، اجحاف، استکبار و خودبرتربینی است. جالب آنکه نتیجه انتخابات به نحوی رقم خورد که به دیدگاه آقای احمدی نژاد نزدیک است و یک ترکیب بدون اکثریت مطلق از همه افکار راهی مجلس شدند. یک جبهه قوی از اصولگرایان در کنار یک جبهه قوی از اصلاح طلبان و جبهه دیگری از مستقل ها در مجلس شکل گرفت و در واقع تئوری آقای احمدی نژاد در این مجلس محقق شد. انتشار لیست جبهه توحید وعدالت ازآن جهت مهم بود که در هیاهویی که رسانه ملی وجریان اصولگرا و حتی برخی رسانه های هوادار احمدی نژاد برای اصولگرا نشان دادن احمدی نژاد به راه انداختند، دکتر را از جهت گیری جناحی تبرئه کرد و به دیدگاه آقای احمدی نژاد که بارها اعلام کرده بود که من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب، نزدیک تربود. با ذکر این مقدمه اکنون به بررسی و تحلیل آراء بعد از انتخابات می پردازم. در هر انتخاباتی با دو گونه تحلیل روبه رو می شویم: نخست، تحلیلی است که “آری” گفتن و خواستن را اصالت داده و نخواستن را فرع آن می نامد. و دوم “نه” گفتن و نخواستن را اصل، و خواستن را تابع آن می خواند. در انتخابات این دوره مجلس، همه اصولگرایان و اصلاح طلبان، آراء مردم را به شکل نخست تحلیل کردند و نخستین تحلیل را برگزیدند. هر دو جریان سیاسی کشور، انتخاب مردم را از نوع آری گفتن به وضعیت موجود جامعه دانستند. البته اصولگرایانازانتخاب مردم، ابراز تأسف کرده و اهالی تهران را به باد انتقاد و اهانت گرفتند، در حالی که اصلاح طلبان از این انتخاب خرسند شده و به تحسین تهرانی ها پرداختند. اصولگرایان گاه از کاهش سطح دیانت مردم پایتخت گفتند و تهرانی ها را علاقه مند به سبک زندگی غربی خواندند و گاه اهل کوفه و بی وفا به ولایت. البته اصلاح طلب ها هم برخلاف تحسینی که از تهرانی ها کردند، مردم شهرستان ها را به خاطر رأی کمتری که به آنها دادند، فاقد بلوغ سیاسی نامیدند. به هر حال هر دو جریان، تحلیلی یکسان از انتخابات داشتند که عبارت از رضایت به وضعیت موجود بود. این همان تحلیل آری گفتن است که “نه” گفتن به اصولگرایان، فرع بر آن و تابعی از آن دانسته شد. باید توجه داشت که در این تحلیل، آری گفتن اصالت دارد؛ به این معنا که هدف مردم، ابراز رضایت از وضعیت موجود تلقی شده است؛ یعنی مردم به آری گفتن فکر می کردند که لازمه اش رأی نیاوردن اصولگرایان بوده است؛ چنانکه آقای روحانی هم این انتخابات را مهر تأییدی از سوی مردم بر عملکرد دولت خود تلقی کرد. اما درباره این انتخابات، تحلیل دیگری می توان داشت که متفاوت با تحلیل دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است. این تحلیل، تحلیلی از نوع دوم است که بر طبق آن، رأی مردم از نوع “نه” گفتن و نخواستن است و ارتباطی به رضایت آنها از وضعیت موجود ندارد. البته طبیعی است که “نه” گفتن آنها به اصولگرایان، منجر به رأی آوردن اصلاح طلبان شد. به نظر من مردم در این انتخابات به اصلاح طلبان، آری نگفتند و از وضعیت موجود، ابراز رضایت نکردند؛ بلکه به اصولگرایان “نه” گفتند و آنها را نخواستند، همچنانکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز به اصولگرایان “نه” گفتند و نتیجه آن، رأی آوردن آقای روحانی شد. البته منظورمن از این تحلیل، نفی کلی رأی “آری” به اصلاح طلبان نیست؛ زیرا به هر حال، جریان اصلاح طلب، حامیانی دارد که همیشه به گزینه های این جریان رأی آری می دهند؛ همچنانکه اصولگرایان هم حامیانی دارند که همیشه به گزینه های جریان اصولگرایی رأی آری می دهند. مقصود من از مردم، آن بخش گسترده ای است که در ذیل هیچ جریان سیاسی قرارنگرفته و با عنوان هوادار دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب، شناخته نمی شوند. “آری گفتن” آنها به اصلاح طلبان، برای آن نبوده که از وضعیت زندگی خویش راضی باشند و عملکرد دولت یازدهم را مثبت ارزیابی کنند یا آنگونه که برخی پنداشته اند: وضعیت معاش، برایشان مهم نباشد و به فرهنگ غربی بیندیشند؛ بلکه “آری” گفتن آنها به تبع “نه” گفتن به اصولگرایان پدید آمده است. اکنون پرسش این است که چرا مردم به اصولگرایان “نه” گفتند؟ مگر مردم ازاصولگرایان چه دیدند و به آنها چه احساسی داشتند که ایشان را وکیل خویش نکردند؟ بی شک مردم اشکالاتی دراصولگرایان می دیدند که به آنها “نه” گفتند. یکی از اشکالاتی که مردم سال ها و به ویژه در ماه های اخیر از اصولگرایان مشاهده کردند، تحمیل، اجبار و الزامی است که در قالب دفاع از اسلامیت و آرمانهای انقلاب از ایشان دیدند و می بینند. بسیاری ازاصولگرایان به تحمیل و دیکته کردن افکار و خواسته های خود، که آن را مساوی با دینداری وآرمانهای انقلاب می دانند، عادت کرده اند. فشاری که مردم از این تحمیل احساس می کردند درچند هفته پیش از انتخابات شدت گرفت؛ زیرا اصولگرایان، انقلابی بودن و ولایی بودن را فقط در رأی دادن به لیست اصولگرایان تعریف کردند و لیست جناح دیگر، سازشکار و غربزده و... معرفی شد. اصولگرایان باید می فهمیدند احساس بَدی که از اتهام دور شدن از اسلام، ولایت و آرمانهای امام و انقلاب به مردم دست می دهد، همیشه آنها را وادار به تبعیت از اصولگرایان نمی کند، بلکه چه بسا فاصله مردم از اصولگرایان را بیشتر می کند. آنها باید این حقیقت را باور کنند که “آزادی” و “اختیار” از اصلی ترین فطریات مردم است که نادیده گرفتن آن، سبب نفرت مردم وانزوای اصولگرایان خواهد شد، پس به هیچ بهانه ای نباید نادیده گرفته شود حتی اگر پای آرمانهای انقلاب در میان باشد. “آزادی” و “اختیار” ازنخستین گرایش های فطری و اساسی ترین و مهم ترین خواسته های انسان است. انسان، با اختیار و اراده، انسان تعریف می شود و رشد او نیز وابسته به داشتن اختیار است. اگر جلوی اراده انسان گرفته شود، رشد نمی کند و کوچک می ماند، از این رو وقتی آزادی از فردی سلب شود به لحاظ روانی خود را در تنگنایی احساس می کند که حتی نفس کشیدن برای او سخت خواهد شد. این اصل فطری از نخستین و مهم ترین آرمان های انقلاب ما نیز بوده است تا آنجا که می توان گفت که مقدم بودن “استقلال” بر “آز ادی” در اساسی ترین شعارانقلاب یعنی “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” فقط برای رعایت وزن و قافیه شعار بوده است وگرنه “آزادی” تقدم رُتبی بر دو بخش دیگر شعار دارد. مردم ایران برای آزاد شدن از استبداد قیام کردند و انقلاب اسلامی تا زمانی که در حال حرکت به سمت آزاد کردن و توسعه اختیار انسان ها است، پایدار و باقی می ماند. اصولگرایان باید هرچه زودتر به این دَرک برسند که با دیکته کردن نمی توان مردم را مطیع و تابع ساخت. البته این توصیه شامل حال دیگر جریان های سیاسی کشور همچون اصلاح طلبان و اعتدال گرایان نیز می شود. اصلاح طلبان با وجود شعارهایی که حکایت از توجه ویژه به حق آزادی و اختیار دارد، کارنامه درخشانی از خود در رعایت این حق، برجا نگذاشته اند. قلع و قمع اساسی و گسترده اصولگرایان از مناصب گوناگون (مناصب قوه مجریه) در دوره اصلاحات، و به کارگیری فرهنگ “داس” به جای فرهنگ “کلید” نسبت به هواداران محمود احمدی نژاد در دولت یازدهم، فشار روانی شدیدی بر جامعه وارد ساخت که از جریان اصلاح طلب و جریان اعتدال، چهره خشنی ترسیم کرد، اگرچه اصلاح طلبان به سبب دور بودن یازده ساله از قدرت در ساحت سیاسی و اجرایی کشور، قادر به دیکته کردن به مردم نبودند در حالی که جریان اصولگرا همیشه واجد قدرت بوده و مع الاسف تحمیل و الزام، همیشه در گفتار و کردار ایشان، مشهود بوده است. این تفاوت (نبودن اصلاح طلبان در عرصه قدرت) چهره معتدل تری از اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان در ذهن مردم، ترسیم کرده است که عاملی برای ترجیح اصلاح طلبان شد. فشاروالزام اصولگرایان زمانی که با عدم پایبندی بخشی از آنها به آرمان ها همراه شد، فاصله مردم را آز آنها بیشتر کرد. مردم از سویی الزامات اصولگرایان را احساس می کردند و از سوی دیگر عدم صداقت آنها در پایبندی به آرمان های انقلاب را مشاهده می کردند. برای مثال، تجمل گرایی، آفتی بود که سال ها به زندگی مسؤولان نظام راه یافته بود تا جایی که فریاد رهبر انقلاب را از پانزده سال پیش درآورده و هر سه قوه کشور را مأمور مبارزه با آن کرده بودند و این در حالی بود که رسیدگی به مستضعفان از مهم ترین آرمان های انقلاب بود. مردم شاهد بودند که این آفت نه تنها از بین نرفت که در زندگی بسیاری از مسؤولان، توسعه هم پیدا کرد. فاصله طبقاتی پدید آمد و به صورت زشت و زننده ای شدت گرفت و جلوه هایی از آن برای همه مردم عیان شد تا جایی که فضایی از بی اعتمادی به مسؤولان نظام پدید آمد و رو به گسترش گذارد. این بدبینی به اندازه ای رشد کرد که اگر نبود ساده زیستی تعدادی از رادمردان دولت احمدی نژاد، قطار انقلاب به پرتگاه سقوط نزدیک شده بود. اینکه رهبر انقلاب، بارها و بارها از احیای آرمان های انقلاب در دولت احمدی نژاد سخن گفتند، کنایه ای تلخ از رسوخ آفات گوناگون به زندگی مسؤولان نظام داشت که مع الاسف بخش قابل توجهی از آنها اصولگرا بوده و هستند. البته باید توجه داشت که احمدی نژاد و یاران واقعی او، بخش کوچکی از مسؤولیت های کشور را در اختیار داشتند و تلاش بی وقفه آنها در هشت سال پرفراز و نشیب، اگرچه باب بسیاری از کانال های ثروت را بر اشخاص خاص بست و رو به مردم گشود، اما با مقاومت و توطئه ثروت اندوزان اجحافگر، ادامه پیدا نکرد. اکنون شاهدیم که بارها با بهانه های مختلف تلاش شده که این کانال ها بر مردم بسته شود. بارها از قطع یارانه ها سخن به میان آمد، خانه های ارزان قیمت در طرح مسکن مهر، هنوز تحویل نمی شود یا با مشقتی مثل جان دادن، تحویل می شود. سود وام های بانکی که روزی به دوازده درصد رسید و بنابر آن بود که تک رقمی شود، با مخالفت مجلس به اصطلاح و در ادعا اصولگرا پله های ارتقاء را طی کرد و به جای پیشین خود بازگشت و در آرزوی ترقی به مراتب بالاتر است. این ها همه از دوگانگی بین مدعیان آرمان های انقلاب و عملکرد آنها حکایت دارد. بنابراین مردم از مدعیان اصول و آرمان های انقلاب، هم تحمیل و اجبار بسیار دیدند و هم شاهد بی صداقتی بسیاری از آنها در پایبندی به همان آرمان ها بودند. بدیهی است که این دو عامل برای “نه گفتن” به مدعیان کافی بود. در اینجا توجه به چند نکته لازم به نظر می رسد: نکته اول آنکه “نه گفتن” مردم به اصولگرایان، نه تنها “نه گفتن” به اصول و آرمان های انقلاب نبود، بلکه این آرمان گرایی و ایمان مردم به اسلام و انقلاب بود که آنها را به این نتیجه رساند که به مدعیان بی عمل اصول و آرمان ها، “نه” بگویند. به نظر بنده مردم به اصولگرایی “نه” نگفتند، بلکه به مدعیان اصولگرایی؛ یعنی اصولگرایان موجود، نه گفتند.نکته دوم اینکه آنها که به اصولگرایان، رأی “آری” دادند، درحقیقت به اصولگرایی و نه اصولگرایان، رأی دادند. بسیاری از کسانی که به لیست اصولگرایان رأی دادند، ابراز می کردند که رضایتی از افراد لیست ندارند، بلکه برای رأی نیاوردن اصلاح طلبان به لیست اصولگرایان، رأی می دهند. بنابراین اصولگرایان نباید همه آرایی که برای آنها به صندوق ریخته شده را حاکی از باورمندی مردم به خودشان بدانند، بلکه بسیاری از این آراء در حقیقت، تابع رأی “نه” به اصلاح طلبان است که این مؤید تحلیل ما نسبت به آراء مردم در این انتخابات است. در حقیقت، بسیاری از مردم به اصولگرایان “نه” گفتند و بسیاری به اصلاح طلبان. رأی “آری” به هیچیک از دو جریان، اصالت نداشت. آنها که از دیکته کردن اصولگرایان و بی صداقتی اغلب آنها به تنگ آمده بودند، به آنها “نه” گفتند و آنها که به اصولگرایان “آری” گفتند نیز در حقیقت به اصلاح طلبان (به هر دلیلی) “نه” گفتند. پس رأی “آری” اغلب مردم به اصلاح طلبان به خاطر رضایت از وضعیت موجود نبود و رأی “آری” بقیه مردم به اصولگرایان نیز، حاکی از باور ایشان به اصولگرایان نبود، بلکه این دو “آری” تابعی از رأی “نه” بوده است. به نظرمی رسد این واقعیتی است که سزاوار است هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا پذیرای آن باشند، اگرچه موجب ناخرسندی آنها باشد. مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند، پس بیگانگان نپندارند که نه گفتن به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش های خود است. اصولگرایان هم سزاوار نیست که همین نغمه را ساز کنند و مردم تهران را به سُست ایمانی متهم سازند. آنها باید به جای ایراد اتهام بر مردم، به ایراد اتهام به خود بپردازند. البته تنها از اهل انصاف می توان توقع داشت که به جای متهم کردن مردم به سُست ایمانی، جناح خویش را به بی صداقتی و تحمیل گری نسبت به مردم، متهم سازند. اهل انصاف کسانی هستند که اسلام و انقلاب را مساوی خویش نمی پندارند. آنها که اسلام و انقلاب را محدود و منحصر به خود می دانند، خود را معیار سنجش درست از نادرست می پندارند و همیشه مواضع حق به جانب دارند، پس اگر مردم به آنها بِگِرَوند، انقلابی و مؤمن هستند و اگر از آنها روی بگردانند، به سُست ایمانی و غربزدگی متهم می شوند. نکته سوماین است که تغییر پیام انتخابات به وسیله هر جناح سیاسی، مانع از رشد سیاسی جناح های سیاسی کشور می شود و حرکت آنها را در بالندگی با اختلال روبه رو می سازد. اگر حقیقت پیام مردم در انتخابات اخیر، “نه” به بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن باشد، تحلیل نادرست آن به “رضایت از وضعیت موجود” حال چه با تحسین اصلاح طلبان همراه باشد و چه با تقبیح اصولگرایان، تغییر پیام انتخابات از حقیقت خویش است و این کار، اگر آگاهانه انجام شود، سِرقت پیام مردم است. اصلاح طلبان اگر واقعا به آزادی های اجتماعی و حقوق انسانی اهمیت می دهند، نباید با تحلیل نادرست از نتیجه انتخابات به “رضایت از وضعیت موجود” پیام مهم مردم در “نه” گفتن به تحمیل و سلب اختیار را پنهان ساخته و نادیده بگیرند؛ چرا که با این کار، مانع از رشد خود و دیگر جریان های سیاسی کشور خواهند شد. آیا اصلاح طلبان، خود را محتاج پیام آزادی خواهی و صداقت طلبی مردم نمی دانند؟! آیا آنها می خواهند که پس از گذشت دوره جدید مجلس، با “نه گفتن” اغلب مردم روبه رو شوند. انتشار و ترویج پیام واقعی انتخابات، سبب رشد همه جریان های سیاسی کشور می شود؛ چرا که همه می آموزند که اولا هیچ وقت، نظر خویش را بر مردم به هیچ شکلی تحمیل نکنند و ثانیا به نظر مردم، هرگونه که باشد، احترام بگذارند، نه آنکه مثل برخی اصولگرایان، مردم تهران را سُست ایمان و غربزده بخوانند یا همچون برخی اصلاح طلبان، مردم دیگر استان ها را، فاقد بلوغ سیاسی بنامند. نکته چهارم اینکه با تحلیل درست از انتخابات، دیگر جایی برای ابراز خوشحالی از شکست هیچ جریان و جناحی باقی نمی ماند. آنچه جای خشنودی دارد، حق طلبی مردم و شکست ظلم به حقوق آنها است. ما باید از پیروزی مردم سالاری یا همان دموکراسی خشنود باشیم نه از پیروزی فلان جریان و جناح. مردم ایران، هیچگاه از آرمان های انقلاب فاصله نگرفتند که اصولگرایی(نه اصولگرایان) شکست خورده باشد؛ بلکه از بی صداقتی و تحمیل و دیکته کردن متنفر شده اند و مدعیان اصولگرایی را به عقب رانده اند و این پیروزی آرمانگرایی و اصولگرایی است؛ زیرا آزادی از آرمان های اساسی انقلاب است. همچنین به اصلاح طلبان، آری نگفته اند که پیروزی اصلاح طلبان باشد؛ بلکه در “نه گفتن” به بی صداقتی و تحمیل، از صداقت و حق انتخاب خود، دفاع کرده اند که این پیروزی اصلاح طلبی(نه اصلاح طلبان) است. پس مردم اصولگرایانی هستند که پیوسته به اصلاح آفات پدید آمده درجامعه گرایش نشان می دهند و این، معنایی به جز پیروزی مردم ندارد. شاید بارها از زبان افراد گوناگون شنیده ایم که پیروز انتخابات، مردم هستند، ولی تبیین شفافی از این جمله نداشتیم. برخی نیز این جمله را تنها یک شعار برای از دست ندادن قافیه می دانند؛ اما اکنون می توان تحلیل واضحی از این جمله داشت که مردم ضمن پایبندی به باورهای الاهی و انقلابی خویش، به تحمیل و بی صداقتی مدعیان همان باورها، “نه” می گویند تا وضعیت موجود و مسؤولان و مدیران نظام را اصلاح کنند و به حقوق خویش دست یابند، پس سنگر به سنگر برای احقاق حقوق خویش، پیش می روند و همیشه فاتح هستند، اگرچه از بد عهدی ها لطمه ها خورده باشند. نکته پنجم اینکه مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. مردم برخلاف برخی افراد جناحی، آنقدر بزرگوار و آزاداندیش هستند که هیچ جناحی را به خاطر نوع اندیشه اش، متهم و محکوم نسازند. مردم، معیارهای ویژه خود را برای داوری و انتخاب دارند. آرمان های انسانی و گرایش های فطری، یگانه معیار سنجش مردم است. صداقت، آزادی، شجاعت، تواضع، مردانگی، عدالت خواهی، حق جویی، کِبرستیزی و... معیارهایی هستند که مردم ما، “اصولگرا” “اصلاح طلب” “اعتدالگرا” و “عدالتخواه” را با آن می سنجند. از همین رو است که نتیجه آراء آنها در نسبت با جریان ها و جناح ها، گوناگون و متفاوت است تا آنجا که این تفاوت، تحلیل نادرستی را در ذهن برخی بزرگان به وجود آورده بود که می گفتند “مردم ایران، قابل پیش بینی نیستند”. در حالی که اگر ما معیار وضابطه مردم را به درستی بشناسیم، خواهیم دید که مردم ما همیشه بر معیارهای انسانی و فطری خویش، ثبات داشته و دگرگون نشده اند وهم از این رو، انتخاب آنها همیشه بهترین انتخاب بوده است. تفاوتی که در نتیجه انتخاب دیده می شود، ناشی از تغییرات دائمی جناح ها و جریان های سیاسی در عملکرد خویش است که اگر پیام مردم را به درستی دریافت کنند، بی تردید رشد خواهند کرد. ساده تر بگویم اگر می بینیم که در طول تاریخ انقلاب، آراء مردم گاه به این جناح و گاه به آن جناح، متمایل شده است، باید توجه داشته باشیم که این تمایل، نه به موجب تغییر معیارهای مردم است و نه به سبب بازیگری جناح ها و فریب خوردن مردم از بازیگری آنها است، بلکه این تغییر، معلول میزان منفی یا مثبت بودن عملکرد جناح ها است. البته باید توجه داشت که عملکرد ضعیف جریان های سیاسی و منازعه آنها با یکدیگر، کار را به آنجا رسانده است که تغییرات، بیشتر بر اساس اندازه نگاه منفی به جریان ها انجام می شود نه بر پایه اندازه نگاه مثبت به آنها؛ یعنی مردم به هر جریان سیاسی که امتیاز منفی بیشتری دهند، مسیر برای جریان سیاسی دیگر باز می شود که این، حکایت تلخی از اصالت رأی منفی، و تابعیت رأی مثبت مردم به جریان ها است. این زنگ خطری است که چند سالی می شود که برای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به صدا درآمده است. در اینجا لازم می بینم به اشکالی که بر این تحلیل از انتخابات وارد کرده اند، بپردازم. در مصاحبه ای که با روزنامه فرهیختگان داشتم پس از ارائه فشرده این تحلیل، با پرسشی از سوی مصاحبه کننده روبه رو شدم که مهم و قابل تأمل است. پرسش این بود که اگر انتخاب مردم را از سنخ “نه گفتن” تحلیل کنیم، چرا مردم این “نه” را با شرکت نکردن در انتخابات، اعلام نکردند؟ مردم می توانستند احساس خویش را با عدم مشارکت در انتخابات ابراز کنند. آیا لزومی داشت که بیایند و “نه” بگویند؟ اگرچه روزنامه مذکور در تنظیم مصاحبه، این پرسش را درعبارات گوناگون بعدی، تفصیل داد تا تحلیل مذکور را ناتوان از حل این اشکال نشان داده و جانب “آری گفتن به وضعیت موجود” را تقویت کند، لکن باید توجه داشت که تحلیل ما بر مسلمات پیشگفته استوار است و با هیچ حقیقت مسلمی ناسازگار نیست در حالیکه “رضایت از وضعیت موجود” با وجود تعطیل بسیاری از کارگاهها و بیکار شدن بسیاری از کارگران و کارمندان و رشد قیمت ها و ده ها معضل پیش آمده در دولت یازدهم، شباهت بسیار به مزاح دارد یا اهانت به شعور مردم است. اما پاسخ به پرسش مذکور با توجه به نکات پیشگفته، آسان و سهل است. همانطور که در نکته دوم گفته شد: مردم ما پایبند به ارزش های انسانی- الاهی اسلام و آرمان های فطرت پسند همان انقلابی هستند که خود برپا کرده اند ونه گفتن آنها به اصولگرایان، نتیجه سُست شدن ایمان آنها به اصول و ارزش هایشان نیست. هم از این رو است که در انتخابات، مشارکت می کنند و با انقلاب، قهر نمی کنند. مردم اگر بخواهند به جریان های سیاسی کشور پیامی بدهند، از باورهای خود فاصله نمی گیرند. به عبارت دیگر به گونه ای عمل نمی کنند که دشمنان انقلاب از آن سوء استفاده کنند. مردم ایران به اندازه ای فهیم و هوشیارند که بهانه ای به دست دشمنان انقلاب نمی دهند. همچنین چنانکه در نکته پنجم گفته شد: مردم با هیچ جناح و جریان فکری و سیاسی در کشور دشمنی و مخالفت ندارند. آنها با بی صداقتی و تحمیل و بی اعتنایی به مردم مخالفند و با خوی بزرگوارانهخود، بارها فرصت خدمتگزاری به جناح های سیاسی کشور داده اند. اما آیا جناح های سیاسی، قدر نعمت دانسته اند یا با برخی رفتارهای خویش، از اعتماد مردم به خود کاسته اند؟ اما پندهایی که با تکیه کردن برتحلیل مورد نظر می توان گرفت، از این قرار است: نخست آن که اصولگرایان و هر جناح سی اسی دیگر، اگرخواهان باقی ماندن و دوام یافتن در عرصه سیاسی کشور هستند، باید از خوی تحمیل گری و دیکته کردن دست بردارند و به مردم احترام بگذارند. با آنها صادق باشند و از شعار بی عمل بپرهیزند و این تنها با دریافت صحیح پیام انتخابات، ممکن است. اصولگرایان نباید مثل اصلاح طلبان بپندارند که با اتصال به این یا آن شخصیت، دوام می یابند. اگر اصلاح طلبان برای بقای سیاسی خویش، متمسک به آقای هاشمی رفسنجانی شدند و ماکیاول مآبانه در زیر چتر کسی قرارگرفتند که هیچ تناسبی با مَنِش سیاسی او نداشتند و آنگاه برای توجیه هواداران خویش، مدعی دگرگونی آقای رفسنجانی شدند، اما اصولگرایان نباید به ارائه چهره ای دگرگون شده از دکتر احمدی نژاد بپردازند و بپندارند که با مصادره دکتر احمدی نژاد، می توانند به حیات سیاسی خویش ادامه دهند. احمدی نژاد کسی نیست که برای بازگشت به قدرت با کسی معامله کند و از آنچه که هست و باور دارد، فاصله بگیرد. آنها اگر احمدی نژاد را باور دارند، باید از کوتاهی ها و ستم هایی که در حق او و همراهانش روا داشتند، پوزش بخواهند و با این بازگشت، تحول را آغاز کنند. دوم آن که اصلاح طلبان نیزاگر واقعا به اصلاح، اعتقاد دارند، باید از سیاست ماکیاولی دست بکشند و همان جلوه کنند که هستند. مردم از بوی معامله بر سر قدرت و ثروت، متنفر و بیزارند، پس اگر چنین بویی به مَشامِشان برسد، از آنها بیزار خواهند شد. سوم آنکه هواداران دکتر احمدی نژاد هوشیار باشند که هیچ جریان و جناحی برای احمدی نژاد شناسنامه جناحی صادر نکند که عظمت و محبوبیت دکتر به فراجناحی بودن او بستگی دارد. اما با دقت به این نکته هم توجه کنند که معنای فراجناحی بودن دکتر، مقابله او با جریان های سیاسی کشور نیست؛ چرا که در اینصورت، او خود تبدیل به جریانی شبیه دیگر جریان های سیاسی کشور می شود که هر کدام خود را مساوی درستی و حقیقت، تعریف می کنند؛ هم از این رو احمدی نژاد دست ردّ به سینه هیچ جناحی نمی زند؛ اما به رنگ آن جناح هم درنمی آید. او حاضر نخواهد شد که هیچ جناحی برای او شناسنامه جناحی جعل کند؛ اما با روی گشاده از هم پیمانی جریان های سیاسی برای خدمت به مردم و مقابله با ستم و اجحاف و استکبار، استقبال می کند. پس اگر اصولگرایان یا هر جناح دیگری به سوی او رفتند، این نباید به معنای جناحی شدن احمدی نژاد تفسیر شود. امید که بندها را بگسلیم و از پندها بهره مند شویم. کد مطلب : سایر اخبار ...
تفکر دنیای مذاکره بدون موشک از سوی جریان فتنه تقویت می شود/ انقلاب اقتصادی یعنی، اقدام و عمل در عرصه ...
سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نامگذاری شده است، گفت: بیانات امام خامنه ای در جمع مردم در حرم رضوی در نخستین روز سال راهبردی بود که تبیین موضوع مهم اقتصاد مقاومتی برای آحاد جامعه شاه بیت آن بود. فرمانده سپاه صاحب الزمان(عج) استان اصفهان با تاکید بر اینکه رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی به موضوع مهم حربه دشمنان مبنی بر القا کردن یک دو راهی کاذب پیش پای ملت ایران اشاره و خاطرنشان کردند ...
از رابطه با ساواک تا نوژه و خلق مسلمان
فرستاد ( اسناد انقلاب اسلامی ،5/109 ) در مهر 1344 ش یک سال بعد مؤسسه ی دارالتبلیغ اسلامی ، بنا به دستور ایشان در قم افتتاح شد. به ادعای طرفداران این مؤسسه ، دارالتبلیغ جهت احیای دین اسلام و مذهب جعفری پایه ریزی شد؛ اما مخالفان آن از جمله امام خمینی آن را با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی به نفع رژیم شاه می دانستند و معتقد بودند که شاه ، چون نتوانسته بود از طریق پدید آوردن دانشگاه اسلامی در حوزه های ...
هاشمی: باران مردم همه چیز داشت!
اکنون این درخت دیگر تنومند شده و خود قدرت دفاع دارد. امروز دیگر مدافعان درخت اعتدال ملتی هستند که در 7 اسفند وفادار خود را به آرمان های انقلاب و امام نشان دادند و با آرایشان این پیام را می دهند که اجازه نخواهند داد مخالفان اعتدال به این درخت نزدیک شوند. در روزی که برای گفت و گو به دفتر آیت الله هاشمی رفتیم چهره او بشاش بود؛ چهره ای که در سال های قبل 92 کمتر اینگونه راضی بود و در سال 94 رای مردم ...
کوتاه آمدن در مقابل نیرنگ های شیطان بزرگ خسارت محض است / حرف زدن از برجام های 2 و 3 و 4 خیانت به ملت و ...
...، افزود: این فرمایش پیامبر نشان از عظمت بالای این بانوی بزرگ دارد به همین سبب بهترین و کاملترین الگو برای زنان و مردان جامعه اسلامی وجود نازنین مادر سادات(س) می باشد. وی با اشاره به 12 فروردین روز جمهوری اسلامی ایران، گفت: در این روز تاریخی مردم ایران با رای حداکثری و قاطع 2/98 درصد در رفراندوم سال 58 به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رای مثبت دادند و مشت محکمی به دهان نظام سلطه زدند ...
فرماندار در نشست ابتدای سال مدیران و مسئولین شهرستان : اقتصاد مقاومتی به عنوان یک برنامه بلند مدت و ...
ابتدای سخنانش ضمن خوش آمدگویی به حاضرین در نشست و تبریک سال جدید و میلاد پر خیر و برکت بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) اظهار امیدواری نمود در سالی که مزین به بهار فاطمی است همگی در راستای تحقق اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی ، رشد وپیشرفت در حوزه های مختلف وخدمت رسانی به مردم توفیق داشته باشیم . نماینده عالی دولت در شهرستان در ادامه اذعان داشت : آنچه که مسلم است اهداف جامعه ایثارگری ...
اصلی ترین شاخصه انقلابی بودن
و هویت انقلابی کشور و ملت ایران توجه می دهند. روزی تأکید بر مدیریت جهادی فرمودند و روز دیگر نسبت به ضرورت رصد عوامل نفوذ دشمن هشدار دادند و در جمع ائمه جمعه سراسر کشور از قرارگاه ایمان، تقوا و بصیرت یاد فرمودند و در دیدار اعضای خبرگان و فضلای حوزه علمیه قم از روحیه انقلابی و خبرگان انقلابی و حوزه علمیه انقلابی و اکنون نیز در روزهای آغازین سال 95 تأکید ویژه ای بر آرمانهای انقلاب و هویت مکتبی ...
انتظارات از نمایندگان مجلس جدید در حوزه فرهنگ
کارشناس مسائل مهدویت در ادامه تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر یکی از شاخه های مسائل فرهنگی و اجتماعی است. موضوعی مثل حجاب یک معضل در کشور است، اما ما اصل را رها کرده ایم و همه نگرانی و سر و صداها را فقط بر روی یک شاخه گذاشته ایم. کفیل عنوان کرد: بعد از 37 سال که از انقلاب می گذرد ما حتی از یک درصد از قابلیت های مساجد در عرصه فرهنگی استفاده ای نکرده ایم در حالی که تمام دغدغه های ...
یک بار دیگر با مفهوم علم در میان مسلمانان
...: بعید است مساله علم و دین تا صدها سال دیگر هم حل و فصل شود. نه فقط در شرق که حتی الان در غرب نیز همچنان این مساله محل بحث بوده و هست و دایما ذهن عده ای را به خود مشغول کرده است. در ارتباط با بحث ما که مربوط به قرن سوم است باید یک تذکر بدهیم، و آن این که معیار ما در این باره، زمانی که تاریخی بحث می کنیم تا تا آن زمان که بحثی نظری در باره چگونگی ارتباط این دو از نظر مبانی طرح شده در دین به زعم خودمان داریم، متفاوت است. به این معنا، که مثلا در قرن نوزدهم، از نظر تاریخی، بحث رابطه علم و دین، مسائل خاص خود را دارد، به طوری که وقتی برای نخستین بار بحث اصلاح ...
ماجرای کف زدن آیت الله خامنه ای برای یک خواننده
...> کتاب تا نفس دارم می جنگم در 136صفحه با تیراژ 1000 نسخه و قیمت 5500 تومان از سوی دفتر نشر معارف عرضه شده است. بر اساس این گزارش، چندی پیش مراسم حنجره زخمی: بزرگداشت محمد میرزاوندی ، خواننده سرود حماسی دایه دایه بهمن ماه گذشته با حضور جمع زیادی از شخصیت های فرهنگی و هنری کشورمان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این مراسم دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت، ابراهیم آقامحمدی ...
اقتصاد مقاومتی وابستگی به کشورهای غربی را کاهش می دهد
به گزارش "سپاس"، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی همیشه نقشه راهی است برای خواص جامعه به ویژه ملت ایران که همواره با ولایتمداری و بصیرت بر عهد خویش وفا کرده اند و این بار رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رییس و اعضای محترم مجلس خبرگان به برخی از مسائل مطرح در کشور و وظایف آن اشاره کردند که در این خصوص پایگاه خبری تحلیلی "منبری ها" با عبدالله فاتحی، دبیرحزب مؤتلفه اسلامی استان بوشهر گفتگویی مشرحی انجام ...
گزیده بیانات رهبر انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی
کشور ما و ملّت ما یک مسئله ی مهم است؛ در اواخر سال 92 بحمداللَّه یک زیرساخت فکری و نظری برای حماسه ی اقتصادی به وجود آمد؛ سیاستهای اقتصاد مقاومتی اعلام شد و زمینه آماده است برای اینکه ا ن شاءاللَّه تلاش لازم در این باب انجام بگیرد. 3 /مرداد/ 1391بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسوولان و کارگزاران نظام ما چند سال پیش اقتصاد مقاومتی را مطرح کردیم. همه ی کسانی که ناظر مسائل ...
اقتصاد مقاومتی کلید برون رفت مردم از مشکلات اقتصادی است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از با مهرستان حجت الاسلام علم سپاهی در گفت و گو با خبرنگار با مهرستان ضمن اشاره به نامگذاری سال جدید به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل اظهار کرد: با اجرای اقتصاد مقاومتی وضعیت معیشتی مردم بهتر خواهد شد و بخصوص وضعیت معیشتی قشر ضعیف جامعه بهبود می یابد. وی افزود: مقام معظم رهبری با درایت خاص خود اجرای طرح اقتصاد مقاومتی را اساسی ترین راهکار حل ...
مسئولان امنیتی با اخلالگران و بدحجابی برخورد کنند/ شورای نگهبان حافظ نظام است
رضاشاه موجب شد تا قیام های بزرگی در سراسر کشور در اعتراض به این موضوع اتفاق بیفتند که مهم ترین آن قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد است. وی با اشاره به اینکه دشمنان اسلام و نظام برای بدحجاب کردن دختران و پسران جامعه برنامه ریزی کرده اند، تصریح کرد: برخی از حرکت های تحریک آمیز و بدحجابی در جامعه بر این موضوع تاکید دارد. امام جمعه بافق با ابراز نارضایتی از برخی از حرکت های ...
شهید سرخسی که با شهادت پیمانی جاودانه بست
. به گزارش نسیم سرخس ، شهید براتعلی صیاد در سال 1323 در خانواده ای کشاورز و روستایی در روستای کندکلی سرخس متولد شد. شهید فردی مذهبی و مومن و اهل مسجد بود؛ وی عشق و علاقه خاصی به امام و انقلاب داشت؛ نقل می کنند این شهید در دوران جوانی چوپان بوده و در موقع اذان و نماز البته طبق الهامات قلبی خودش سریع نماز خود را اقامه می کرده است. براتعلی صیاد یکی از اولین نیروهای بسیجی ...
تقدیر استاندار قم از خدمات دستگاه های اجرایی در ایام نوروز
...، بانک ها، راه و شهرسازی، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، صدا و سیما، اوقاف و امور خیریه و فرمانداری قم و معاونت امور زائرین استانداری به عنوان ارکان اصلی هدایت و هماهنگی امور مربوط به ستاد تسهیلات زائرین و خدمات سفر استان قم را ارج نهاده، در سال مزین به سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل که همانا افزایش بهره وری است، توفیقات روزافزون همگی این عزیزان را در خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی و تحقق رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی از درگاه ایزد منان مسئلت دارم. ...