سایر منابع:
سایر خبرها
عکس زیبایی جادویی دختر محمد دلاوری مجری سرشناس+ بیوگرافی و عکس های خانوادگی !
دفاع مقدس خبرنگاری من شروع شد محمد دلاوری: چگونه خبرنگار شدنش هم ماجرای جالبی دارد. آقای مرتضی سرهنگی را در نمایشگاه کتاب دیدم و نمی دانستم کیست. دوستم به من گفت:تو که این همه به نوشتن علاقه داری، من این آقا را در تلویزیون دیدم. فکر کنم بتواند کمکت کند. من هم رفتم پیش او و گفتم که خیلی به دفاع مقدس علاقه دارم و درباره آن مطلب می نویسم. او هم گفت بیا دفتر تا با هم صحبت کنیم ...
آیه ای که مفسر قرآن کریم را نقره داغ کرد!
...> وقتی تبعید حضرت امام پیش آمد من به منبر رفتم و هم از روی اخلاص و هم از روی خامی گفتم تا در رگ های ما خون جاری است به ایشان خدمت خواهیم کرد . این ماجرا سبب شد که من را گرفتند و خلع لباس کردند و به سربازی فرستادند. چون باسواد بودم من را به سپاه دانش در روستای وردین از توابع شهر اهر (صد کیلومتری تبریز) فرستادند. آنجا کسی نمی دانست که من آخوند هستم. من به نیروهای انتظامی گفتم اگر اینجا مشکلی بین مردم ...
درد دل سیاوش یزدانی؛ کمرم شکست ولی استقلال پشتم را خالی کرد!
... یزدانی درباره سالی که گذارند خاطرنشان کرد: هیچکس نمی داند در این 2 سال چه به من گذشت. نمی خواهم راجع به آن صحبت کنم اما چه هم تیمی های من در استقلال و چه هم تیمی های من در سپاهان، می دانند که دو بازی قبل از سرباز شدنم، مقابل نفت مسجدسلیمان زیرم خالی شد و زمین خوردم. استخوان لگن من شکست و چون سربازی رفته بودم و ورزش نمی کردم، نمی دانستم استخوان کمرم شکسته. وی افزود: آنجا هم استخوان ...
(تصاویر) چهره بازیگر نابینای رنگ خدا در 37 سالگی به همراه دختر زیبایش
...، پس از گذشت 17 سال از بازی محسن رمضانی در فیلم رنگ خدا گفتگویی با این بازیگر را در ادامه ارائه کرده ایم که خواندنش خالی از لطف نیست. می دونی چیه؟ هیچکی منو دوست نداره ، عزیزم منو دوست نداره ، اگر چشم داشتم می رفتم مدرسه روستا ، همه بچه های روستا اونجا درس می خونن ، غیر من که باید برم مدرسه نابیناها که اونور دنیاست ، معلمون می گه خدا شما نابیناها را بیشتر دوست داره چون نمی بینید ...
روزه داری در مأموریت
مون درباره این موضوع صحبت کردم و گفتم کارم در کمیته هست و مدام می رم مأموریت. اون هم گفت: شما مثل راننده ها هستین و می تونین روزه بگیرین. با این حرف دیگر جای سؤال برایم باقی نگذاشت. محمود خیلی به روزه گرفتن اعتقاد داشت و تمام ماه مبارک را با همان وضعیت روزه گرفت... بر اساس خاطره ای از شهید محمود پایدار کاظم آبادی راوی: جواد تقوی رمضانی، دوست شهید ...
رزمندگانی که مصداق شیران روز و عابدان شب بودند
خاطراتی از زهد رزمندگان در گفت و گوی جوان با یک راوی دفاع مقدس ی فاش نیوز - ک بار همراه شهید جعفری به بهشت زهرا (س) رفتیم. نماز را همانجا خواندیم. بعد ایشان دلش نیامد از زیارت قبور شهدا دست بکشد. آنقدر ماندیم تا هوا کاملاً تاریک شد. من گرسنه ام شده بود و از طرفی، چون با موتور به گلزار شهدا رفته بودیم، سردم شده بود. هر چه می گفتم داود بیا برگردیم، دلش راضی نمی شد ...
محمد حاجی محمود: احزاب اپوزیسیون در گذشته از اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان پول دریافت کردەاند و ...
...مام جلال در ازای این کار 400 هزار دلار به من داد اما آن را قبول نکردم...نزد قادر عزیز، علی باپیر و صلاح الدین بهاءالدین این موضوع را مطرح کردم، آنها گفتند اگر خودت را کاندید نمی کنی پس برو پول را قبول کن چون ما برای تبلیغات انتخاباتی پول نداریم . وی در ادامه افزود: با مام جلال تماس گرفتم و گفتم این سه حزب میگویند ما این پول را می خواهیم، او هم 400 هزار دلار را فرستاد و گفت آن را برای ...
گفت مادر مرا نبوس مادران شهدا حسرت می خورند!
برادرشوهرم گفت چقدر دنبال محسن می گردی او در دریا افتاده است، ماهی ها او را خورده اند! وقتی که این خبر را شنیدم سوختم و گفتم اگر ماهی طلا بشه نه می خورم نه نگاه می کنم. بچه ام را ماهی ها خورده اند. من گوشت ماهی بخورم؟ خدا نکند. اسم ماهی را پیش من نیارید. پس این مطلبی که از شما در مورد نخوردن ماهی منتشر شده، ماجرایش در نحوه شهادت فرزندتان است؟ بله. به من گفتند که بچه ات در دریا ...
سردار مصطفی مولوی، جانشین لشکر 31 عاشورا: آقای محصولی همه توان خودش را به کار گرفت تا مهدی باکری مسئولیت ...
زمین نشست و شروع کرد به گریه کردن. یعنی بلافاصله که قایق آتش گرفت به شما گفتند که آقا مهدی شهید شد؟ نه؛ علی اکبر قبل این گفت. آقا مهدی که این را گفت، احمد کاظمی سوار قایق شده بود. می خواست پیش آقا مهدی برود. من دیدم احمد کاظمی سوار یک قایق شده و دارد قایق را روشن می کند. رفتم پیشش گفتم کجا می روی برادر احمد؟ گفت پیش مهدی می روم. هنوز قرارگاه نمی دانست. گفتم آن قایق خراب است و ...
یزدانی: می خواستم از فوتبال خداحافظی کنم!
چطور می تواند خود را نشان دهد. به آقای نیکفر گفتم من در دوره قبلی شما به دلیل برخی سهل انگاری ها از سپاهان رفتم اما الان آماده ام و این کار را نکنید. خواستم اول خودم را نشان دهم و بعد بروم، نه مثل یک شکست خورده بروم. برگشتم ولی هیچ کسی دستم را نگرفت. این بازیکن طلایی پوش گفت: به خودم افتخار می کنم، چون فکر نمی کردم دیگر بتوانم فوتبال بازی کنم ولی دستم را به زانو گرفتم و بلند شدم. نمی ...
آغاز جنگ علی خطیر با آقای استقلالی: برو حسابی علیه من مصاحبه کن!
به گزارش وقت صبح، صبح روز دیدار تیم های استقلال و پرسپولیس گروهی از پیشکسوتان طبق سنوات گذشته برای دریافت بلیت دیدار دربی به محل باشگاه رفتند که یکی از این افراد محمد نوری بازیکن سال های گذشته استقلال بود. هر چند که نوری نمی دانست در ادامه این حضور چه اتفاقاتی قرار است برایش رقم بخورد. نوری پس از حضور در دفتر باشگاه از منشی مدیرعامل درباره بلیت دربی سوال می کند که مطلع می شود گروهی از ...
مرور خاطرات و بازخوانی تاریخ با کتاب سفر به روزهای جنگ
حتماً سه شنبه کلاس را دایر می کنیم. عصر آن روز، برای دیدار آخر به بیمارستانی که ایشان بدان منتقل شده بود رفتم. از صبح، بیشتر مسئولان و دوستان آمده بودند. شاید یکی از آخرین نفرات بودم. بوسه ای بر پیکرش زدم و گفتم خیالت آسوده باشد. دست از راهی که بنیادش را گذاشته ای برنمی دارم و با تمام وجود برای حفظ آن می کوشم. ...
(عکس) علیرضا رئیسی بازیگر خردسال پاتال و آرزوهای کوچک پس از 33 سال
. البته عملا مدرسه نمی رفتم ، هماهنگ شده بود و من فقط می رفتم و امتحان می دادم. اما یک روز من را بالا بردند و جلوی 500-400 تا بچه گفتند این سوپراستار است فیلم بازی می کند همه هم دوستش دارند ولی معدلش 12 است ! خیلی شرایط بدی بود. از سال 1395 با سریال خانگی عالیجناب دوباره به عرصه حرفه ای بازگشت ، سپس سال 96 فیلم خجالت نکش و سال 1397 با فیلم آپاچی روی پرده سینما رفت. علیرضا رئیسی ...
ژاوی: از وقتی گفتم می روم متحول شده ایم!
به گزارش "ورزش سه"، بارسلونا امشب با ارائه نمایشی فوق العاده موفق شد اتلتیکو مادرید را 3-0 شکست دهد. گل های بلوگرانا را ژوائو فلیکس، روبرت لواندوفسکی و فرمین لوپز به ثمر رساندند تا بارسلونا با این پیروزی دوباره رتبه دوم را تصاحب کند. ژاوی که در نیمه اول از زمین اخراج شد پس از پایان بازی با خبرنگاران گفت وگو کرد. عملکرد بازیکنان؟ خوشبختانه هم از لحاظ فردی و هم از جنبه تیمی همه ...
جمله عجیب مدافع پیکان در مورد داور بازی پرسپولیس!
به گزارش ورزش سه، محمد ستاری پس از شکست پیکان مقابل پرسپولیس اظهار داشت: می دانستیم بازی سختی است. برابر یک تیم خیلی خوب بازی داشتیم. چند بازی آخر پرسپولیس را آنالیز کرده بودیم و می دانستیم که اگر برابر این تیم اشتباه کنیم، به طور سختی ما را مجازات می کند که این اتفاق هم افتاد. وی افزود: چند اشتباه بد داشتیم و کمی هم بدشانس بودیم. زمانی که بازی 2-0 بود، می توانستیم یک گل بزنیم که آقای ...
پرواز مطهر دو برادر عاشق
او را ندیدیم که با او خداحافظی کنیم، وقتی آمدیم گفتند که: علی آقا رفت جبهه. ما هم چشم به راهش بودیم و دل تو دلمان نبود. خانه ای برای مادرم خریده بود، آن ها را فرستاد به خانه خودشان و ما هم رفتیم و کم کم وسیله می بردیم تا موقعی که خبر شهادتش را آوردند. داشتم به آن جا می رفتم، دیدم صدای زاری و شیون مادرم می آید. گفتم: چه اتفاقی افتاده؟ گفت: نمی دانم خانه داداشت آتش گرفته. وقتی آمدم دیگر گفتند: علی ...
واکنش کیهان به فایل صوتی منتشر شده از ظریف
فکر کنیم برای سیاست خارجی ایران موثر خواهد بود. محمد جواد ظریف درباره رادیکالیسم چپ های مدعی اصلاحات می گوید: جریان اصلاحات در سال 78 رفت به سراغ حذف. یعنی گفتش که من می خوام قانون اساسی رو عوض کنم. بعد از این که انتخابات، مجلس ششم بود. معلومه توی حذف شما اگه بیای، این جا قواعد رئالیستی حاکمه. وقتی شما بقای یک طرف رو تهدید می کنید، اون هم می آد بقای شما رو تهدید می کنه. اگر نه، بین 76 ...
ویدئوی زیبای حسین - هوادار خاص استقلال
...> افراد ناشنوا، نابینا، معلول، ویلچری و... اینها طرفدار هستند. اینها دلشان برای تیمشان می سوزد. کلا در لیگ برتر ، سایر تیم ها طرفدارانی چون من دارند. از تیم های بزرگ گرفته تا تیم های کوچک. نباید کسی را ناراحت کنیم یا با احساساتشان بازی کنیم. من در آن روز که مصاحبه کردم، واقعاً دلم گرفته بود. گفتند من را از سالن بیرون بیندازید. من چیزی نگفتم و به حرفشان احترام گذاشتم و از سالن خارج شدم ولی ...
روزهای آخر سال و پوزخند به حکایت ماهی را هر وقت بگیرید تازه است!
ریخته بود می گفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دین است. حتی در زمان بیماری اش هم تذکر می داد. مدام حرف های تکراری و بعضاً عذاب آور! ...تا اینکه روز خوش فرا رسید؛ چون می بایست برای گرفتن شغل در شرکت بزرگی مصاحبه بدهم. با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ را ترک می کنم. صبح زود حمام کردم، بهترین لباسم را پوشیدم و تا خواستم بروم، پدرم بِهم پول داد و با لبخند گفت: فرزندم: 1 ...
اصلاح طلبان، ظریف را وادار به عذرخواهی کردند
خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. - واقعیت امر اینه که ما تا با نگاه واقع گرایانه به انتخابات نگاه نکنیم، به کشور نگاه نکنیم، تغییر حاصل نمی شه. اون که گفتم آرزومندیم، آره، ما آرزو کردیم که اگر در انتخابات شرکت نکنیم، یه کسی صدای ما را بشنوه. خب این یه کس کیه؟ شما هم بگین ...
بی رغبتی مراکز تاریخ پژوهی در گردآوری اسناد جنگ عجیب بود/ خواستگاری در کردستان درگیر با کومله
داشت؟ یادم است گفتند برای کردستان کاری انجام نداده ایم. کردستان از شروع انقلاب حوادث بسیاری داشت و خیلی از اتفاقات در آنجا رخ داد. بعضی از بچه هایی هم که آنجا بودند خود در کردستان حضور داشتند و خاطراتی را تعریف می کردند. من سال 64 تابستان آن سال گمانم، به کردستان رفتم که سه ماهه کار کنم ولی فضا به حدی امنیتی بود که من را بازداشت کردند، حفاظت گفت این چه هست؟ گفتم خاطرات، این هم حکم کارم ...
احمد مجدزاده، آقای جدی می فرمایید کیست؟ | او تحصیلات حوزوی دارد!؟
آشپزخونه و بیرون نمیومد، یه بار رفتم بیرون از خونشون بهش گفتم دختر عمو بیا اینجا و یه دوزاری بهش دادم گفت برای چیه گفتم برای اینکه منو تحویل بگیری و اینجا بود که یکم خندید. او در ادامه صحبت هایش در مورد علت نه گفتن همسر و مهریه اش عنوان نمود: همسرم دلایل خودشو داشت که می گفت نه چون همه فامیلای ما رفته بودن خواستگاریش، اختلاف سنیمون 4 ساله و مهریه هم 150 سکه. ماجرای ...
دو چهره شاخص مورد اعتماد امام چه کسانی بودند؟
.... حاج آقا فرمودند که از من درباره این مسئله سؤال شد و برای تحقیق درباره آن به مرکز مربوطه رفتم. رحم اجاره ای برای زوجینی که بچه دار نمی شوند، کار نوین، جدید و بسیار خوبی است، چون رحم مادر ضعیف است و توانایی نگه داری نوزاد را ندارد. وقتی که علم این اندازه پیشرفت کرده است که می تواند این مشکل را حل کند و خانواده هایی که نمی توانند بچه دار شوند به این شیوه دارای فرزند شوند، کار خوب و ...
بدترین روز زندگی یحیی: ترک اجباری پرسپولیس!
درمان هایم متفاوت بود و دو بار بیماری ام عود کرد. گاهی اوقات می گفتم فوتبال را کنار بگذارم و دیگر نمی توانستم راه بروم. وی افزود: یکی از بازیکنانی که این اتفاق برایش افتاده، اسمش در این مصاحبه آمده و نمی خواهم اسمش را بیاورم. او می گفت زمانی که می خواستم راه بروم، دیوار را می گرفتم و راه می رفتم. این بیماری به مفصل آسیب می رساند و به مفصل کشاله و گردن من آسیب زده بود. برای آن بنده خدا به ...
صبح نو عنوان کرد: چپ های انحصار طلب به روایت ظریف/ خاطره ظریف از مسیر رادیکال های اصلاحات
نشان می دهد که محمد جواد ظریف ملاحظه لازم در بیان نظراتش را ندارد. ظریف در سخنان خود ضمن اعتراف به انحصارطلبی جریان چپ می گوید: به نظر من جناح چپ توی انحصارطلبی، دست جناح راست رو از پشت می بنده. یه بار من به آقای خاتمی گفتم. گفتم این رفیق های شما وقتی که تند بودن، با ما مخالف بودن؛ می گفتن این لیبراله. الان هم که اومدن، از ما لیبرال تر شدن، هنوز هم با ما مخالفن. خاطره ظریف از ...
محمد جواد بشارتی درگذشت
هنرمند نیز ظهر روز پنجشنبه بیست و چهارم اسفند در آرامستان یاسوج به خاک سپرده شد. وی درباره پیشینه فرهنگی هنری مرحوم محمد جواد بشارتی توضیح داد: محمدجواد بشارتی یکی از پژوهشگران و آهنگ سازانی بود که در دهه 80 نقش بسزایی در معرفی موسیقی نواحی در جشنواره های موسیقی فجر و نواحی کرمان داشت. وی مدتی در رادیو فرهنگ خدمت کرد و چند آلبوم در زمینه موسیقی بویراحمد به خوانندگی ملک مسعودی و همچنین ...
بازخوانی روایت حاج سید احمد خمینی (ره) از زندگی خودش
تمامی کتک ها پنج تجدید آوردم، نگذاشتند بروم امتحان بدهم، گفتند پایه ات قوی شود. سال بعد همان کلاس هشتم شش تجدید آوردم که به هیچ کس نگفتم، تا یک هفته به امتحانات آن سال تابستان در کرج بودیم. آمدم قم از آنجا که باهوش بودم در ظرف یک هفته شش درس را خواندم و امتحان دادم و قبول شدم. پس از دیپلم دو سفر بدون گذرنامه به عراق رفتم و در یکی از سفرها نزد شهید عزیز دکتر چمران مقداری مسائل نظامی را آموختم. دو سفر ...
چشم انداز
.... من گفتم جداگانه خدمتتان می رسم ، این فایده ندارد. وقتی همه رفتند و امام هم رفتند داخل، به آقای صانعی گفتم ببینید اگر آقا اجازه می دهند بروم خدمت شان. ایشان از سر لطف گفت شما از ما به امام نزدیکتر هستید ما باید از طریق شما اجازه بگیریم. رفتم نزد امام، داشتند بین دو اتاق قدم می زدند. سلام کردم و با حالت خنده و تبسم پر از مهر و عطوفت گفتند: هان چیه؟ گفتم : عیدی می خوام. کیسه را برداشتند. گفتم ...
شمسایی: در بانکوک هدفی جز قهرمانی نداریم
به گزارش "ورزش سه"، وحید شمسایی در حاشیه بازدید وزیر ورزش از اردوی تیم ملی فوتسال گفتگویی با خبرنگاران داشت و در ابتدای صحبت هایش ضمن خوشامدگویی به آنها در واکنش به این سوال که هدف تیم ملی فوتسال در آسیا قهرمانی خواهد بود، اینطور حرف هایش را آغاز کرد: هدفی جز قهرمانی برای تیم ملی فوتسال در مسابقات آسیایی بانکوک وجود ندارد. تلفیقی از جوانان و باتجربه ها در 3 رده سنی داریم. به وزیر ورزش هم گفتم ...