سایر خبرها
دعوت از یک مداح به مراسم عروسی در باغ!
... حدود 30 سال قبل به یکی از منبری ها گفتم: شما چه طور شد که این گونه جلوه کردید و هر جا که می روید مردم می آیند و استقبال می کنند؟ و ایشان من را به بیدار شدن قبل از نماز صبح سفارش کرد. چه ایرادی دارد که یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار شوید و عبادت کنید؟ همه درها در نیمه های شب بسته هستند اما درب خانه خداوند همیشه باز است. خدا را گواه می گیرم که اگر خودتان برای امام حسین (ع) بسوزید، درب و دیوار هم خون گریه می کنند. ...
شهید شیرودی رکورددار بالاترین پرواز جنگی در جهان
ناراحت شود که تلفنچی بیدار شده. منصرف شدم. فردا صبح دیدم خانم همسایه بی قرار است! گویا از خبر بدی نگران بود. در حال تهیه صبحانه بودم که مسئول عقیدتی آمد و سراغ همسایه را گرفت، گفتم خانه روبه رو است اماهمسرش اینجاست. بعد همسر آن خانم آمد و گفت ؛ بگویید آقایان بیایند منزل ما تا باهم صبحانه بخوریم ، شماخانم ها هم آن طرف بمانید. گویا می خواستند خبر شهادت را به برادرش بدهند. نگاهم به مادرم افتاد که با ...
گفتگو با آتنه فقیه نصیری و خبرهای منتشر شده درمورد بیماری اش (عکس)
. او اولین فیلمی که در سینما تماشا کرده است را به خوبی به یاد دارد. اولین فیلمی که در سینما تماشا کردم فیلم زورو بود. یادم نیست که دقیقا چند سال داشتم، اما به خاطر دارم که هنوز به مدرسه نرفته بودم. این فیلم در خاطراتم باقی مانده و یادم است که آلن دلون در آن بازی می کرد. فضای متفاوتی از سینما به یاد دارم. آن زمان فیلم های ایرانی را در سینما تماشا نمی کردیم و تنها فیلم های خارجی را روی پرده می دیدیم ...
ماجراجوی آمریکایی در تهران: انگشت نگاری نشدم+ عکس
، چون او اصلاتا لهستانی است. از این سفر خیلی خوشم آمد، از آن به بعد شیفته ی مسافرت شدم. در 20 سالگی سفری به لندن داشتم، هر سال یکی دو بار به این شهر می رفتم و در آنجا تعدادی دوست پیدا کردم. بعد از آن، سفر در اروپا را آغاز کردم و به کشورهای دورتری در آسیای شرقی و آمریکای جنوبی رفتم. دیدن جاهای جدید مهیج ترین بخش این ماجراجویی ها است. "راب جکسون" قصد دارد مرخصی بعدی اش را در کوبا بگذراند ...
داستان شماره 120 پدر و مادرم و مرضیه به من خیانت کردند
دوراهی زندگی ام حیران و سرگردان مانده بودم. یک روز برادرم گفت همسرم را با مردی غریبه سوار موتورسیکلت دیده است. داشتم دیوانه می شدم. به سراغش رفتم. مرضیه حاضر نبود واقعیت را بپذیرد. آقای همسایه نفس عمیقی کشید و گفت: وقتی دعوای مان بالا گرفت آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت: این زندگی آخر و عاقبتی ندارد و از من بدش می آید. از لحظه ای که برایم ثابت شد او در شبکه های اجتماعی با مردی ...
سفر به دهه 40 با یک کلکسیونر خوش ذوق
راضی نبودم. دوست نداشتم از ماشینم اینطوری استفاده کنم. من خیلی از زندگی عادی که هر روز بروی سرکار و بعد از ظهر برگردی و این کار عادی را مدام تکرار کنی بدم می آید. برای همین همیشه اهل ریسک بودم. بعد از 4 سال دادن قسط خسته شدم. قسط دادن خیلی استرس دارد. یک روز به خودم گفتم همه چیز را می دهم اما فقط قسط نداشته باشم. چون می خواهم راحت بخوابم. برای همین یک روز ماشین را برداشتم و بردم دم نمایشگاه ماشین ...
از بچگی طرفدار استقلال بودم و به این تیم گل بزنم خوشحالی نمی کنم
هنوز شوکه هستم و باورم نمی شود که مهرداد دیگر در میان ما نیست. حرف خاصی نمی تواند در این باره زد فقط تسلیت می گویم به خانواده اش و جامعه فوتبال. در این چند ماه اخیر دو بار فوتبالیست های ما به صورت ناگهانی فوت کردند و امیدوارم دیگر شاهد چنین اتفاقات ناراحت کننده ای نباشیم. * بعد از فوت مهرداد خیلی ها از بی مهری های صورت گرفته نسبت به او گله داشتند و اینکه مهرداد در این سال های آخر دچار ...
خودتان را خسته دنیا نکنید
...> تعداد اعضای خانواده: پدر، مادر و 3 فرزند پسر محل تولد: شهر اصفهان – هشت بهشت غربی احمد سال 1345 در محله شیخ علی خان واقع در هشت بهشت غربی به دنیا آمد. او فرزند اول من بود و بعد از آن هم خداوند دو پسر دیگر به من داد. از بچگی خیلی دوست داشتنی بود. وقتی احمد سه روزه بود، در حالی که داشتم او را شیر می دادم یک دفعه به گریه افتادم و با خودم گفتم اگر این بچه روزی سربازی برود چکار کنم ...
با قاتل ستایش مثل یک قاتل زنجیره ای مصاحبه نکنید
...:هرگز با بیجه مصاحبه نکردم گلزاری با ذکر این بیت از مثنوی چشم باز و گوش باز و این ذکا / خیره ام در چشم بندی خدا نوشت: در سال های اول دانشجویی، وقتی برای نخستین بار کتاب عبدالله بن سبا، مرد افسانه ای تاریخ تألیف مرحوم علامه سیدمرتضی عسکری را خواندم، سخت شگفت زده شدم. علامه در این کتاب از قول بعضی از بزرگان گذشته اهل سنت مانند ابن اثیر، ابن کثیر، ابن خلدون و نویسندگان معروف معاصر ...
صدایی که راه رسیدن به گوش مسئولان را گم کرده + عکس
در حسینیه تمرین می کردند، گاهی روزانه تا پنج ساعت هم تمرین می کردند. بعد از این حادثه آقای معلاوی تماس گرفتند و گفتند می خواهد دوباره در حسینیه گروه را راه بیندازند و تمرین کنند، گفتم بچه ها، مادر و همسر شهید صدای گروه را بشنوند، ناراحت می شوند، برای همین اجازه ندادم در حسینیه تمرین را از سر بگیرند. تحصیلات شهید باوی تا چه مقطعی بود؟ تا مقطع دیپلم ادامه داد. سایر اعضای ...
فکر نمی کردم با دعای من شهید بشود
توانسته بود با عده ای از مدافعان حرم راهی شود. همیشه می گفت: آنجا به ما احتیاج دارند. زن و بچه شیعه در خطر هستند. من هم دوست داشتم که برود. البته به ایشان گفته بودم که من یک زن هستم، احساسات دارم و گریه می کنم، ولی شما برای دفاع برو. راضی بودم. حتی چندین مرتبه خداحافظی کرد و رفت ولی برنامه رفتنش، عقب می افتاد. هر مرتبه هم، خودم بدرقه اش می کردم. سخت است از کسی که دوستش داری دل بکنی و او را ...
نبض اقتصاد مقاومتی در دستان بانوی قیداری+تصاویر
باید به داخل شهر بروند و من با این کار هم نیاز همسایه ها را رفع کردم و هم اینکه منبع درآمدی برای خودم ایجاد کردم. بانوی موفق قیداری اضافه کرد: همه اجناس مغازه ام ایرانی است و به هیچ عنوان جنس خارجی نمی آورم چون معتقدم کالای ایرانی خیلی مرغوب تر از کالای خارجی است و من فروشنده اگر جنس ایرانی به مردم بفروشم باعث رونق تولید و کسب و کار جوانان داخل کشورم می شود و مطمنا خدا هم از این کار راضی ...
شهدای مدافع حرم برنده واقعی هستند
به عهده من گذاشت و امیدواریم بار این مسئولیت را بتوانیم عهده دار باشم. میرنوراللهی با بیان اینکه خبر شهادت حتی تلنگری ناگوار هم برایم نبود وفقط احساس افتخار کردم اضافه کرد:و قتی لحظه اول خبر شهادتش را شنیدم تنها جمله ای که در آن حال گفتم تبریک شهادتش بود چون شهادت آرزویش بود و به آرزویش هم رسید. وی ادامه داد:پسر هشت ساله ما محسن حرفی زد که برایم دشواربود وآن این بود انتقام ...
ابوذرها و سلمان ها در جامعه غیرعلوی، خانه نشین می شوند
...> انجام بدهد نظر می گرفت، نمی رفت کار را انجام بدهد و بعد از مدتی بفهمد اشتباه و خطا کرده است و بعد بخواهد برود آن را درست کند. همیشه در طول تاریخ اگر یک بدعتی گذاشته شده و اگر یک راه انحرافی رفته شده، این گونه نبود که روز اول کلا منحرف شده باشد بلکه بعد از چند سال یک دفعه قصه کلا عوض شده و 180 درجه تغییر کرده است. یعنی انحرافات بدعت ها، نوآوری هایی که در دین جائز نیست یک شبه درست نمی شود، یک ...
بازتاب سیمای سرلشگر شهید حسن شفیع زاده در آئینه خاطرات ...
آید و مشتاقانه انتظار می کشیدیم. ساعت یک بعد از نصف شب بود که آمدند و به قرارگاه خبر دادند که یک نفر در اورژانس به هوش آمده و می گوید: شفیع زاده شهید شده، من که سخت مضطرب بودم و قلبم از شدت اندوه می لرزید و هیچ به ذهنم خطور نمی کرد که او شهید شده باشد باور نکردم و گفتم: حتماً اشتباه می کنند، خودم دیدم آمد این طرف دژبانی. اگر هم شهید شده باشد باید بدانیم کجا شهید شده اند. کسی را فرستادیم سراغ آن ...
اصرار ظریف بر عبورهای اتفاقی ولی همیشگی از خطوط قرمز انقلاب درباره رابطه با آمریکا
بودم هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده ای نبود. وزیران خارجه قبل از ایستادن مقابل پرچم ها کوتاه یکدیگر را دیدند و سپس آمدند و مقابل پرچم ها ایستادند. در ملاقات دوم دقت شد تا وزرا در جای خود قرار گیرند. ادعای عراقچی در حالی است که خبرنگار شبکه سی بی اس در سازمان ملل متحد، چند دقیقه قبل از این دیدار خبر داده بود وزرای خارجه دو کشور مقابل پرچم های یکدیگر خواهند ایستاد. اما این اولین بار نبود ...
گفتگو با علی زندوکیلی (خواننده مشهور )
اتفاق می افتد. حساس آدم درگیر می شود و هیچ حسی نمی تواند پنهان بماند. هیچ روشی نیست که بتوان با آن مخاطب را فریب داد و حس خوبت را بد منتقل کنی یا برعکس، اگر حست خوب باشد نتیجه کار هم حتما خوب است. همین چیزها باعث می شود که یک اثر ماندگار باشد، در بازخوانی ها هم سعی می کنم خودم را ببرم در آن دوران و در آن موقعیت قرار بگیرم. جای ترانه سرا یا آهنگساز و حالم را با آنها یکی کنم، چون اگر دقت ...
در دورهمی پنهان کاری نکردیم، مگر در مورد مهراب قاسمخانی!
برای مخاطب سهل الوصول تر است. اگر نوع نگارش جذاب باشد با همه تفاوت ها بالاخره مخاطبش را پیدا می کند و بیننده به آن توجه نشان می دهد.بخش نمایشی این برنامه با سریال های کمدی رایج فرق می کند و شخصیت ها متفاوت هستند. به نظر من باید چند قسمت بگذرد تا شخصیت و کاراکترها با مخاطب ارتباط برقرار کنند. اتفاقا خودم هم این نگرانی را در مورد کاراکتر خودم داشتم و با آقای مدیری هم در این مورد مشورت کردم ...
متن منتشر نشده فیلمنامه فیلم"موسی کلیم الله"
آلتر و الیاهو می گویند: الیاهو: ما نمی رویم؟ آلتر: کجا؟ برویم شکست موسی و تمسخر مصری ها را ببینیم؟ سامری: می رویم، نباید از آنان جدا شویم، در آینده به اینان نیاز داریم. سامری و دوستانش وارد صف مردم می شوند و حرکت می کنند، دو تن از کاهنان میناخته و منس جلوی معبد جاسان حرکت مردم را نظاره می کنند. آن ها 10 سال پیرتر شده اند. منس با صدای بلند می گوید: ...
زمان اعلام نتایج کنکور ابراهیم مفقود شده بود
. سال ها بعد که تسلط کامل در قرائت قرآن یافت در مسجد تلاوت قرآن را آموزش می داد. ابراهیم همیشه توصیه می کرد "تنها قرآن را تلاوت نکنید بلکه به آن عمل کنید." در مدرسه اعلام کرده بودند کسانی که بالاترین رتبه را بیاورند لازم نیست شهریه پرداخت نکنند. ابراهیم که شرایط مالی خانواده را می دانست تمام سعی خود را می کرد تا بالاترین نمره ها را کسب کند. در نهایت دیپلم گرفت و زبان انگلیسی را فراگرفت ...
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی: دور دوم انتخابات می تواند جای اکثریت و اقلیت مجلس دهم را عوض کند/ هاشمی ...
استقبال ایشان رفته و با هم سوار بنزها شده و به سمت سعد آباد حرکت کردند. هوا داغ بود. یادم هست سه بار این لیموزین ها در اتوبان چمران داغ کرده و دو رئیس جمهور پایین آمده و در رادیاتور آن آب ریختند. بعد ها به ایشان گفتم من دو لیموزین بنز می گویم از آلمان بخرند و بیاورند اینها زشت است و در شان رئیس جمهور نیست. گفتند نه همین ها خوب است و آخر هم زیر بار نرفتند تا اینکه خودم به سفیر ایران در آلمان نوشتم ...
اس ام اس خنده دار و جدید
بدوزی بری عروسی اس ام اس خنده دار دیشب دزد اومده بود خونمون داشت میگشت بلند شدم گفتم دنبال چی میگردی؟ گفت : پول گرفتم خوابیدم بعد گفت حالا که اینطور شد مودمو میبرم ! هیچی دیگه نصف شبی رفتم پول واسش کارت به کارت کردم اس ام اس خنده دار خیلی جدی تصمیم گرفتم ازدواج کنم ! تمام فامیل دارن برام ...
زنانِ دست فروشِ پایتخت چگونه روزگار می گذرانند
، صحبت می کند و اشک می ریزد..... شوهرِ مینا با یک دختر جوان رفت، او ماند با دو بچه میینا حدودا سی ساله است. از عاشق شدن شوهرش می گوید و فرارش با یک دختر جوان تر. می گوید: مجبور به طلاق شدم و به خاطر این که حضانت بچه ها را بگیرم، یک خانه موروثی در شهرستان داشتم که به نام شوهر سابقم کردم. دو دختر نه و یازده ساله دارم. ظهرها که دخترها را مدرسه می برم، خودم راهی مترو می وم و تا عصر ...
سردار آزمون: بهترین می شوم، مثل علی دایی
. روایتی وجود دارد که اسب ها از خدا می خواهند هر بلایی که قرار است برای صاحب مان نازل شود را بر سر ما بیاور. هشت اسب داشتم که اغلب آنها را به اعضای خانواده ام هدیه داده ام و در حال حاضر ژیوانا، سریک و راتیکا اسب های خودم هستند که در کورس گنبد هم حضوری پررنگ دارند و موفقیت های جالبی هم کسب کرده اند. به است علاقه خاصی دارم. مثل همه ترکمن ها. شما نمی توانید ترکمنی پیدا کنید که حداقل چند بار به کورس بهاره ...
ماجرای بوسیدن عبای امام توسط سیمین دانشور
ابتدایی دهه 1380 باز می گشت. او گفت:رهبری با من خوب نبود چون من حامی دولت وقت بودم".اما مهاجرانی اظهار داشت که تعبیر خانم دانشور درست نیست،چون رهبری پیش خودم من از خانم دانشور تجلیل کرد."مهاجرانی گفت:"خانم دانشور می گفت وقتی امام را دیدم،تحت تاثیر او قرار گرفتم.آن قدر که این پیرمرد با شکوه،آرام و لطیف بود،نمی توانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم،خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم. انتهای پیام/ غ ...
اقتصادمقاومتی باید خط قرمزباشد
سیاسی بتوانند برنامه آینده اقتصاد کشور را فراهم کنند. پس پروژه را اینگونه تعریف کردیم: نسخه عملیاتی اداره اقتصادی کشور برای تقدیم به رئیس جمهور آینده . اعضای کمیته ها هم با این پروژه موافقت کردند. آقای مسعود نیلی، مجری پروژه شد و ایشان با کمک حدود 40 نفر از اساتید دانشگاه های مختلف، نسخه عملیاتی آن را تهیه کردند و آوردند. حاصل اجرای این پروژه کتابی شد با همان عنوانی که در بالا گفتم: نسخه ...
گفت وگو با یکی از اعضای گروه یک لشکر فاطمیون
هشدار نی وز - از تأسیس تیپ فاطمیون که الان به لشگر ارتقاء یافته است مدت زیادی نمی گذرد. گروهی خودجوش که با رسیدن خبر اشغال خاک سوریه و تهدید تخریب حرم حضرت زینب سلام الله علیها توسط تکفیری ها خود را به سوریه رساندند. با شکل گیری این نیروی رزمی گروه مقاومت دیگری در کنار دیگر گروه ها علیه استکبار و رژیم اشغالگر قدس شکل گرفته است. شهید حسینی و شهید ابوحامد که قبلاً در سپاه محمد(ص) افغانستان علیه اشغ ...
عروس بی رحم برای انتقام دختر خواهر شوهرش را کشت
خانواده وی اختلاف داشته است و چند سال پیش نیز پس از آتش سوزی عمدی در همین ساختمان-محل وقوع قتل- بازداشت شد و با پذیرفتن اتهام آتش افروزی رضایت گرفته است. با دستور بازپرس پرونده، سعید بازداشت شد و روز بعد از قتل وقتی من به دادسرای امور جنایی تهران رفتم در راهروی طبقه دوم هیاهویی بود مادر و خاله های ساناز کوچولو همه ناراحت و عصبانی حضور داشتند و زن با چهره ای مظلوم و با نوزادی در آغوش در گوشه ای ...
آرزوی مرگ می کنیم/ مسئولان رنج بیماران تالاسمی را درک نمی کنند
باید به تهران ییایم؛ چون اصلا امکانش در استان های دیگر وجود ندارد. او می گوید: تا کسی مبتلا به بیماری نشود؛ هیچ وقت به این فکر نمی کند که فرد بیمار چه رنجی می کشد. من مدتی تصادف کرده بودم و در منزل بودم و حدود یک سال خانه نشین شدم؛ وقتی درمان شدم و راه افتادم با خودم گفتم؛ چقدر قدم برداشتن و راه رفتن خوب است. بنابراین تا وقتی کسی مبتلا به بیماری نشود؛ عملا وضعیت یک بیمار را درک نمی کند ...
می خواهم پول مردم را از حلق آمریکا بیرون بکشم/ به جای سیف، اگر دست خالی بر می گشتم، حاضر بودم دارم بزنند!
که اگر خدا بخواهد، ما بتوانیم طرح آن را برنامه ریزی کنیم و نماینده آمریکا را به پای میز محاکمه بکشانیم. این خودش از نظر بین المللی می تواند قانون های بشردوستانه را تحریک کند و اثرات خیلی خوبی داشته باشد. حداقلش این است که اینگونه اقدامات آمریکا متوقف شود و حرف ملت ایران به گوش دنیا برسد. اگر هم ان شالله این پول وصول شود مستقیماً متعلق به ملت ایران است. البته این مبلغ پولی برای دولت آمریکا نیست و ...