سایر منابع:
سایر خبرها
فال حافظ امروز | فال حافظ آنلاین با معنی سه شنبه 28 فروردین 1403
دوش از بَرِ ما رفت آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟ تا رفت مرا از نظر آن چشمِ جهان بین کس واقفِ ما نیست که از دیده چه ها رفت بر شمع نرفت از گذرِ آتشِ دل، دوش آن دود که از سوزِ جگر بر سر ما رفت دور از رخِ تو دم به دم از گوشهٔ چشمم سیلابِ سرشک آمد و طوفانِ بلا رفت از پای فتادیم چو آمد غمِ هجران در ...
پست عشقی احسان علیخانی / 90 روز برای فراموش کردنت گریه کردم!
شدم حتی دوستشون دارم، چون از تو دارم رفیق... پیرم کردی، اما بزرگ شدم، انقدر که دیگر هیچ خبری شوکه ام نمیکند ... من تو را بخشیدم، اما فراموش نمیکنم چه کردی با من، بخشیدم، چون نمیخواهم شبیه تو سنگدل باشم، من بخشیدم، اما حسابِ تو و آن بالایی باقیست ... دروغ، حیله و نیرنگهایت من را فریب داد، اما نقشه تو برای اون بالایی چیست؟! تمام عمر جا خالی دادی، مواظب لحظه ای باش که بی هوا می آی ...
هیچ مشکل بزرگی در دنیا وجود ندارد، اگر خودمان بزرگ باشیم
مسأله برای آموزش است که اگر رابطه صمیمی نباشد نمی توان پیشرفت قابل ملاحظه ای را کسب کرد. هنوز این دانش آموز با من در تماس است و یکی از رمزهای مؤفقیت من در این موضوع، همکاری زیاد با خانواده پدرام بوده است. زندگی بهشت است برای آن ها که عاشقانه عشق می ورزند، بی پروا محیت می کنند و کم تر از دیگران انتظار دارند. همان گونه که سعدی در بوستان آورده است که عبادت به جز خدمت خلق نیست. و خدمت به تو خدمت به تمام فضائل است. خدمت به تو خدمت به حس پریدن است. خدمت به خوب دیدن و خوب شنیدن است. ...
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم | درباره محمدعلی بهمنی، شاعر معاصر کشور
به گزارش شهرآرانیوز ، تو می توانی شعر بگویی! با همین یک جمله، چنان شوری در دل محمدعلی 9 ساله افتاد که تا یکی دو هفته تمام، سعی می کرد شعر بگوید. با خودش فکر می کرد وقتی عالی جناب فریدون مشیری بگوید تو می توانی شعر بگویی، لابد می توانم. بعد می نشست پای قلم و کاغذ، دستی به چانه ستون می کرد با ژست شاعران معروفِ توی عکس ها، منتظر می ماند تا شعر به سراغ او بیاید. اما سکوت، جاری ترین غزلی ...
فال روزانه امروز سه شنبه 28 فروردین 1403 | بدو بیا فال روزانه بگیر
پایانی به عشق زندگیتان دارید و لحظه ای ایشان را به حال خود نمی گذارید، این وضعیت به جای اینکه عشق بیشتری را به دنبال داشته باشد، زمینه ناراحتی عشق زندگیتان را فراهم کرده و ایشان در این فکر است که شما لحظه ای وی را به حال خود وا نمی گذارید و قصد دارید سر از تمام کارهای او درآورید. امروز زمان مناسبی است که این روحیه را تغییر دهید و احترام بیشتری برای حریم شخصی همسر یا عشق زندگیتان قائل شوید. ...
آقای غزل ؛ ترانه سرایی که تکرار نخواهد شد
؟ تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا تو؟؛ تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست، کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟ که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب و ابیات و مصرع های درخشان دیگر از مخاطب دلبری می کند. بُرش های عاشقانه و عارفانه ای که عشق و انتظار، وصال و جدایی و ... را تداعی می کنند. محمدعلی بهمنی صرفاً یک شاعر نیست. یک شاهکار است، یک هنرمند متعهد، یک انسان شریف و یک خالق لحظه های خاص ...
هنوز هم عاشق ایران هستم، اما دل شکسته ام/ خیلی ها فکر می کردند در دنیا من را نمی خواهند
ایران نرفتم، اما این بار دیگر دل بُریدم و دلم شکست. هنوز هم عاشق ایران هستم، اما دل شکسته ام. اصلاً بحث ثابت کردن نبود، اما می خواستم به خیلی ها بگویم اگر ایران ماندم، خودم دوست داشتم که ماندم. در حالی که فرصت برای رفتن من زیاد بود. خیلی ها فکر می کردند در دنیا من را نمی خواهند، اما اینطوری نبود. وی در پایان در خصوص اینکه توقع می رفت فدراسیون با توجه به انتخاب او تا المپیک پاریس به ...
روایت هایی از بانوان رهایی یافته از اعتیاد
آن سال را به زعم خودم خراب کردم و دوباره شروع کردم به خواندن، اما سال بعد هم یکی دو ماه مانده به کنکور، این اتفاق تکرار شد و من با کسب رتبه هزار و خرده ای، دنیا را تمام شده دیدم. پس از دو بار شکست در کنکور به اجبار مادرم، رشته ای دانشگاهی را انتخاب کردم که از آن متنفر بودم. بعد هم در یکی از بیمارستان ها مشغول به کار شدم و، چون بلد نبودم از حقم دفاع کنم، به شیفت های سنگین دو سه روزه تن دادم. خستگی ...
تلفن همراه و شبکه های اجتماعی
دافان سر است این خطا از صد ثواب والاتر است! شِیر کن هر مطلبم را زود زود شعر و عکس و متن من را، پس درود- -بر نژاد آریایی ات عزیز پست من را این ور و آن ور بریز در اینستا من دلم از غم شکست وزن شعرم از غمش در هم شکست من هوادار هنرمندی شدم کز کرامات عجیبش بی خودم: مانکنی، سیمین تنی، دل آهنی ون یو واچ هِر، ویل ...
وقتی شادی و اشک با هم درآمیخته می شوند
اینقدر صدا و سیما در این یکی، دو روزه مصاحبه از مردم پخش کرده بود در مورد لزوم برخورد قاطعانه با رژیم صهیونیستی به خاطر حمله به کنسولگری ما در سوریه که به دلم افتاده بود که امشب تنبیه رژیم کثیف و پست صهیونیستی اتفاق می افتد. ساعت از 12 شب گذشته بود و من در خانه نشسته بودم و داشتم با خیال راحت برنامه هموطنز را می دیدم که اتفاقا موضوع آن مردم دزفول بود و عباس موزون که خود دزفولی است و ...
نجات معجزه آسای کودک یخ زده در کوهستان | امیرمحمد 2ساله 24 ساعت تنها در کوه بود
عجیب همراه شد. جواد سلیمی، پدر امیرمحمد که معلم یکی از مدارس شهرستان سیرجان است درباره این اتفاق به همشهری می گوید: روزپنج شنبه 23 فروردین ماه بود که به همراه کودک 2 سال ام به نام امیرمحمد که او را به یاد پدر خانمم امام علی صدا می زنیم، برای شرکت در یک مجلس ختم، به سوی روستای بنه کلاغی نی ریز رفتم. ابتدا نمی خواستم او را با خودم ببرم اما وقتی سوار ماشین شدم که به سمت نی ریز حرکت کنم ...
مصطفی گفت مادر می روم کانادا، شهادت در یمن نصیبش شد
بتواند لیسانسش را در بخش آی تی بگیرد. از بچه های نیروی قدس بود. برای همین آقا مصطفی زیاد به مأموریت می رفت ولی چیزی از جزئیات مأموریت هایش به خانواده نمی گفت تا ما زیاد نگران نشویم، یک روز در سال 1397 بود که به من گفت مامان من در کانادا بورسیه شدم و سه سال باید بروم آنجا بمانم. حتی هنگام رفتنش خودم او را به فرودگاه بردم و راهی اش کردم. به او گفتم: مامان جان! به حضرت ابوالفضل (ع) سپردمت. پسرم ...
گفتم به خاطر اسلام راننده می فرستم دنبالت گفت به خاطر اسلام نفرست!
. چند لحظه بعد، احساس کردم روح از بدنم خارج شد! من بالای سر خودم نشستم! دیدم که گردوخاک خوابید و بچه ها، بالای سر من گریه می کنند. آماده بودم که به آسمان ها بروم. تمام دردها و مشکلات دنیایی را فراموش کردم. در آن لحظات، پرده ها کنار رفت و باطن تمام رفقایم را دیدم. برخی از دوستانم را به گونه ای دیدم که خوب نبود و اذیت شدم، اما همان لحظات از خدا خواستم که فرصت دیگری به من بدهد. گفتم: اگر اجازه بدهید کمی ...
علی داودی: استرسم برای المپیک کمتر شد/ مسئولان به ما سر بزنند
علی داودی در گفت وگو با ایسنا درباره ی اینکه با وجود قطعی بودن سهمیه المپیک پاریس اما باز هم در جام جهانی تایلند ارتقاء رکورد داشت، بیان کرد: آخرین مسابقه من بازی های آسیایی بود و اگر جام جهانی تایلند هم می خواستم وزن کشی کنم یا سبک وزنه بزنم، جالب نبود. در این صورت تا المپیک مدت زمان زیادی می شد که در جو مسابقات نبودم و نیاز داشتم قبل از المپیک در یک رقابت حضور داشته باشم و استرس و سختی مسابقه ...
گلچینی از اشعار عطار نیشابوری + فیلم
قاف جسمانی گذر کن بدار الملک روحانی سفر کن سر نفس نهم پای که در حالت رقص مرد راه از سر این عربده دست افشان شد رو که در مملکت عشق سلیمانی تو دیو نفست اگر از وسوسه در فرمان شد جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی نامد گه ان آخر کز پرده برون آیی آن روی بدان خوبی در پرده ...
خواستم همسرم رو امتحان کنم خودم بیچاره شدم
اون محل نداده است. با توجه به اینکه مرجان دختری زیبا و خوش اندام بود و پوریا تحویلش نگرفته بود تو دلم خوشحال بودم و امیدوار شدم و تا حدودی افکار سیاهی که تو ذهنم بود خارج شد. چند ماه از این موضوع گذشت که اتفاقی به گوشی پوریا دست پیدا کردم و چت های عاشقانه پوریا رو با یه دختر دیدم .دنیا دور سرم چرخید،شماره را برداشتم و تصمیم گرفتیم نازی به اون دختر زنگ بزنه و تهدیدش کنه اما ...
تفال به حافظ یکشنبه 26 فروردین 1403؛ دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم....
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است. دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم لیکن از لطف لبت صورت جان می بستم عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست دیرگاه است کز این جام هلالی ...
فال روزانه یکشنبه 26 فروردین 1403
از دوستان که علاقه زیادی به شما دارد امروز هدیه ای برای شما گرفته و قصد دارد تا با تقدیم این هدیه، دوستی خود را به شما ثابت کند. قدر این دوست را بدانید و در اولین فرصت به فکر جبران این محبت باشید. روزی عاشقانه را در پیش دارید و همسر یا عشق زندگی تان امروز به شما ثابت می کند از چیزی که فکرش را می کنید بیشتر شما را دوست دارد. غمی در دل دارید و این غم فکر و ذکر شما را اشغال کرده است، امروز زمان ...
زن ها عاشق نمی شوند زن ها فدا می شوند
فنجان قهوه کمی سکوت و او که پایان هر قطعه دستش را زیر چانه بزند و بگوید: باز هم بخوان **** سر و کله ی عشق که پیدا می شود، بهمن ترین ماه سال هم بوی بهارنارنج می گیرد. **** زن ها عاشق نمی شوند زن ها فدا می شوند آنچنان در از جان گذشتگی غرق می شوند که از هوس های عاشقی دور می مانند... **** ...
جنایت هولناک در یک رقابت عشقی/ آرش ،سامان را با چاقو کشت و جسدش را آتش زد
...: هرگز فکرش را نمی کردم قرار آن روز با قتل سامان پایان یابد. وقتی آرش مرتکب قتل شد من داخل خودرو بودم و با مشت به شیشه های ماشین می کوبیدم و کمک می خواستم ولی کسی آنجا نبود. او ادامه داد: بعد از قتل، آرش مرا تهدید کرد که اگر حرفی بزنم مرا هم می کشد. حتی گفت کشتن تو و خانواده ات برای من کاری ندارد. در این مدت از ترس جان خودم و خانواده ام حرفی نزدم و سکوت کردم اما عذاب وجدان داشتم.با اعترافات دو متهم به دستور بازپرس جنایی کارآگاهان راهی محل سوزاندن جسد شدند تا جنازه مقتول را کشف کنند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. 23302 ...
جنایت هولناک در یک رقابت عشقی/ آرش ،سامان را با چاقو کشت و جسدش را آتش زد
به گزارش زیرنویس او گفت: سامان روز گذشته مثل همیشه برای کار از خانه خارج شد اما دیگر خبری از او نشد. با این تصور که برایش کاری پیش آمده باشد تا امروز صبر کردم اما خیلی نگرانش هستم و می ترسم برایش حادثه ای رخ داده باشد. روزنامه ایران نوشت:با شکایت مرد میانسال به دستور بازپرس [...]
ازدواج زن 40 ساله با پسر 18 ساله | می خواستم از شوهر سابقم انتقام بگیرم
شیرینی داشتیم اما زمانی که فرزند دومم به دنیا آمد، تازه فهمیدم ابراهیم به طور پنهانی با دختری ازدواج کرده است که در دوران مجردی با او ارتباط داشت. این موضوع روح و روانم را به هم ریخت و بدین ترتیب اختلافات ما آغاز شد. ابراهیم دیگر هیچ ارزشی برای من و فرزندانم قائل نبود و بسیاری از شب ها هم به خانه نمی آمد. من هم زمانی که فهمیدم هوویم باردار است، یارانه دولتی را به در منزلش می فرستادم تا ...
همه آنچه در تریبون شعرخوانی پیش از نماز عید فطر 1403 در تهران گذشت+ متن شعر و فیلم
گلستان آمد فصل مهمانی عشاق به پایان آمد چه سحرهای خوشی بود که بیدار گذشت چه سحرهای خوشی بود که با یار گذشت با دعا ساحت اندیشه پُر از باور شد افتتاحی که به فتح دل ما منجر شد سی شب از زمزمۀ عشق، مرتب گفتیم بِکَ یا رب بِکَ یا رب بِکَ یا رب گفتیم یا رحیم! از در رحمت چه محبت ها کرد یا عظیم! از عظمت اشک مرا دریا کرد ...
تلاوت و سخنان ولی پوراحمدی در آخرین روز حیات + صوت و عکس
الله پوراحمدی وقتی خدا به انسان نعمتی می دهد، اگر آن نعمت را از انسان بگیرد، آن وقت انسان قدر نعمت از دست داده را می فهمد، مثل این است که به مِسی(فوتبالیست آرژانتینی) بگویید، یک روز بازی نکند، دق خواهد کرد. من 28 روز به این جلسه نیامدم، ولی دلم اینجا بود. من تا کنون چند عمل[جراحی] انجام داده ام و باز هم عمل های دیگری هم دارم. شب عملیات در دوران دفاع مقدس از خدا خواستم، اگر ...
خانم ها این کارهای ساده و کوچک اما شادکننده را در زندگی امتحان کنید
روز حال مادربزرگم را تلفنی می پرسم. هرچند مکالمه کوتاه است اما پیوند ما را عمیق تر و درک ما را از هم بیش تر می کند. خیلی جالب است که کاری ساده مثل تلفنی حرف زدن با یک عزیز می تواند تا این حد احساس رضایت در زندگی ایجاد کند. قانون منع استفاده از گوشی در ساعت خاص را برای خودم وضع کرده ام. در این ساعت ها به هیچ وجه از تلفن هوشمندم استفاده نمی کنم که شامل گشت وگذار در شبکه های اجتماعی هم می ...
آب گرم می کردم تا همسایه ها نفهمند غذا نداریم!
کارهایی می کرد. با خودم گفتم باید از کار او سر در می آوردم. آن شب تا نماز تمام شد، سریع بلند شدم ولی از او خبری نبود. زودتر از آنچه تصور می کردم رفته بود. قضیه را باید می فهمیدم. کنجکاو شده بودم. هنوز صفوف نماز از هم نگسسته بودکه غیبش زد. شب دیگر از راه رسید؛ نماز و عبادت. مصمم بودم بدانم علی کجا می رود. طوری در صف نماز قرار گرفتم که جلوی من باشد. با سلام نماز بلند شد، من هم بلند شدم. دیدم بیرون ...
که در صد قرن چون عطار ناید
راز جوی زانک من خون سرشک افشانده ام / تا چنین خون ریز حرفی رانده ام گر مشام آری به بحر ژرف من / بشنوی تو بوی خون از حرف من ز دلم آن سفره را بریان کنم / گه گهی جبریل را مهمان کنم این شاهنامه پژوه برجسته اظهار کرد: یا در جای دیگری می گوید: درد و خون دل بباید عشق را / قصه مشکل بباید عشق را ساقیا خون جگر در جام کن / گر نداری درد از ما ...
شهید ورامینی دانشجوی پیرو خط امام (ره)، از خرمشهر تا قله کانی مانگا
باید سری به میثم ( فرزند اولش ) بزند و باز گردد. رفت و به سرعت بازگشت. گفتم چه شده؟ لااقل یک روز می ماندی. عملیات که نبود اگرهم از عملیات عقب می افتادی، تلفن می زدی حاج عباس گفت که دلم شورمی زد یکی دائم به من می گفت بلند شو برو ، نتوانستم بایستم خداحافظی کردم و آمدم. شهید ورامینی طی نامه ای به فرزند خردسالش میثم نوشت: خدمت میثم کوچولو سلام عرض می کنم و از خدا می خواهم که تو یادگارم را ...
مثنوی معنوی و حکایت طاووسی که پَرهایش را می کَنْد
، عملاً هیچ مبارزه ای هم در کار نخواهدبود. بنابراین باید به قولِ امروزی ها، به اصلِ پیش گیری بهتر از درمان است ، روی آوَرْد: برمَکَن پَر را و دل برکَن ازو زآنکْ شرطِ این جهاد آمد عَدو چون عَدو نَبْوَد، جهاد آمد مُحال شهوتت نَبْوَد، نباشد اِمتثال... (هم او، 3٫1373: 38) مولوی چنان که خُلقِ اوست، وقتی از عشق می گوید، مَرکبِ خیال، افسار از کَفَش می رُباید ...