سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی مایلی کهن باعث مرگ پدر یک بازیگر شد!
میلیارد می گفتم پول خرد و سه شنبه ها می رفتم شمال! *اگر شما وزیر ورزش بودی چه تقسیم بندی می کردی؟ می توانستم وزیر بشوم اما خودم نشدم. احساس می کردم نمی توانم در آن پست موفق بشوم. کشورم را از خودم بیشتر دوست دارم. *گفته بودید اتوبان رفاقت بعضی ها یک طرفه است. اتوبان من اکثرا دو طرفه است. در آن مقطع به آقای پروین گفتم هر چقدر به او احترام می گذاریم او هنوز ...
مصاحبه مایلی کهن و مدیری؛ تصادف منجر به فوت تا کی روش،فردوسی پور،قلعه نویی و ...
گویند دیگر. ما هم اطلاعاتی بودیم هم بچه های سپاه بودیم. البته اونها زحمت می کشند کم بهمن ماه 1356 لیسانس گرفتمو58 کارمند وزارت ورزش شدم بگذارید یه طور دیگه بپرسم اگه شما وزیر ورزش می شدید چه تقسیم بندی ای می کردید؟ اتفاقا می تونستم بشوم اما نشدم به دلیل اینکه احساس می کردم نمی تونم موفق بشوم. کسی هستم که کشور و مردمم رو از خودم بیشتر دوست دارم.نپذیرفتم گفته بودید که ...
از وزیر نشدن تا مهران کی روشی پور ! / خاطرات هتل اوین کتاب نشد
: می توانستم وزیر ورزش و جوانان شوم اما خودم نخواستم چون حس کردم نمی توانم در این پست موفق باشم و کشور و مردمم را از خودم بیشتر دوست دارم. مایلی کهن تأکید کرد اتوبان رفاقت با علی پروین یک طرفه است و نادر فریادشیران را صمیمی ترین رفیق خود دانست. مدیری از او پرسید کدام ویژگی این مربی باعث شده کمتر با او دعوا کند که مایلی کهن گفت اتفاقا بیشترین تضادها را با من دارد. پسرم می گوید ...
جزئیات کشته شدن پدر بازیگر دورهمی به دست مایلی کهن ! + فیلم
به گزارش گلستان ما به نقل از خبر ایرانی، رویارویی محمد مایلی کهن با محمد نادری که در یک تصادف در 27 سال پیش باعث کشته شدن پدرش شده بود ، یک اتفاق عجیب و نادر را در دورهمی رقم زد. محمد مایلی کهن مربی سابق تیم فوتبال پرسپولیس در مورد مربی تیم ملی گفت: برای کی روش هم سنجش اندازه گیری وجود دارد عده ای می گویند که من در بخش باشگاهی موفق نبودم شما بدانید که من نخواستم موفق باشم اگر می خواستم ...
صدسال سیاه
.... و راه افتاد. گفتم: شادی جان، منطقی باش یه خرده، به من چه ربطی داره آخه؟ گفت: شما مردا همه عین همین، سر و ته یه کرباسین. و دربستی گرفت و به چشم بر هم زدنی غیب شد. دست از پا درازتر پیاده راه افتادم سمت خانه. توی دو ساعت راه برگشت، فقط داشتم به بخت ناوقت خودم فکر می کردم که شده بود مثل گرداب؛ هرچی بیشتر تویش دست و پا می زدم بیشتر فرو می رفتم. هرچی هم می گذشت همه چیز داشت مثل ...
شب های لاله زار (28)
بر لبانش خودنمایی می کرد. سلام کردم. پاسخ گفت. پرسید چه عجب یاد ما کردی ساموئل؟ گفتم: خانم ویلت نمی خواهم زیاد مزاحم شما بشوم و الا دوست دارم بیشتر شما را ببینم. حالا هم که کار در تماشاخانه تمام شده گفتم بیایم و شما را ببینم. هامبارسون پرسید شام که نخوردی؟ گفتم نه ولی مادرم هر شب منتظر می ماند تا با من شام بخورد. گفت ولی امشب باید در کنار ما شام بخوری. برایت کباب چنجه گذاشته ام روی آتش بپزد. خودمان ...
دیده شدن مدام بازیگر باعث می شود مخاطب او را پس بزند
خواهرش از بازی در فیلم انصراف داد. تهیه کننده فیلم، یوسف وجدان دوست با شهاب حسینی تماس گرفت و جریان را توضیح داد و در آن زمان من در کنار شهاب حسینی بودم و به تهیه کننده گفت که بازیگری را برای این نقش معرفی می کند. من هم به دفتر تهیه کننده رفتم و بعد از بستن قرارداد، فردایش جلوی دوربین رفتم. از چه زمانی با شهاب حسینی رفاقت دارید؟ سال ها فیلمنامه می نوشتم و فیلم کوتاه می ساختم. از طریق ...
پای درددل های زن امدادگری که جانباز شیمیایی شد
روز سوم جنگ رفتم به جبهه و نیروهای زیادی با خودم برای امداد و کمک رسانی بردم. روز اول رفتیم ماهشهر و بعد رفتیم بوشهر، نوحه خوانی و سینه زنی داشتیم و نماز جماعت را زیر بمباران خواندیم که خودم مکبر شدم. بعد رفتیم منطقه که آن جا تقسیم بندی شدیم و من رفتم بیمارستان پتروشیمی یا بیمارستان ایران- ژاپن. آمبولانس دست خودم بود؛ شب و روز هم برایم فرقی نمی کرد، اصلاً ترسی نداشتم و با آمبولانس همه جا در جاده می رفتم. ...
دورهمی متفاوت با حاجی مایلی
. عمده این بحث ها هم مرتبط با موضع گیری های قبلی بود که از او در ذهن داریم. در جایی مدیری با یادآوری جمله قدیمی مایلی کهن که یک بار گفته بود رفاقت من با علی پروین اتوبان یکطرفه است، نظر او را در مورد این اسطوره پرسپولیس پرسید که میهمان برنامه جواب داد: در آن مقطع گفتم هر چقدر ما به آقای پروین احترام می گذاریم و البته وظیفه ما هم هست اما ایشان من را به چشم همان بچه نگاه می کرد. به این دلیل گفتم اتوبان ...
ماجرای آشنایی با عبدالرضا هلالی/ اظهار نظر در ارتباط با برجام/ مداح شدنم را مدیون صدای حاج منصور هستم
که مداح شوم. چه شد که با حاج رصا هلالی آشنا شدی؟ و همچنین چه شد که در هیئت الرضا (ع)، که به نوعی خاستگاه شما هم هست، خواندی؟ رفاقت من با حاج رضا به قبل از هیئت الرضا (ع) برمی گردد. زمانی که آقارضا به هیئت ما می آمدند، هیئت الرضا (ع) به وسعت کنونی نبود. حاج رضا را یک دفعه به هیئت مان دعوتشان کردیم. در آن جا با هم احوالپرسی کردیم و به ایشان گفتم که من یک موتور وسپا دارم و شما را می رسانم. ایشان به ...
ماجرای اسلام آوردن یک دختر مسیحی توسط شهید علمدار
...> خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی می رویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است می رویم اما باز مخالفت کردند دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. کتاب دعا را ...
ماجرای فرار از جمهوری آذربایجان برای حضور در جبهه های ایران
اشکالی دارد؟ گفت شما گفتید که او مرجع تقلید است. گفتم بله. گفت مرجع تقلید نیست، مجتهد هم نیست! گفتم مجتهد بودن را شما می توانی تشخیص بدهی یا من؟ گفت او اجتهاد هم داشته باشد از بین رفته است. گفتم چرا؟ گفت او تا حالا چند هزار زن حامله اعدام کرده! گفتم که من 50 سال است که این تبلیغات کمونیست ها را می شنوم و این حرف ها برایم تازگی ندارد. حرف حساب شما چیست؟ بعد گفت شیخ من شما را دوست دارم. الان حکومت روی ...
فردوسی پور بیش از 30 بار دعوتم کرده ولی دلم از او پر است / به مربیان بی کارنامه باج نمی دهم
در این خصوص نظراتش را بیان کرده که در ادامه می خوانید: * حسین آقا کدام تیم قهرمان می شود؟ – من دوست دارم از بین پرسپولیس و استقلال خوزستان یکی قهرمان شود. پرسپولیس به خاطر برانکو که واقعا خوب فوتبال بازی می کند و تماشاگران را آشتی داده و استقلال خوزستان نیز به خاطر دوستانم که هر موقع من را دیده اند خواسته اند برای تیمشان دعا کنم. قهرمان شود. * بازی های کدام تیم ...
90/ قرضی که من به خدا دادم
طرفه دودل بودم که بدهم یا ندهم و از طرف دیگر با خودم فکر می کردم که ندهم چون تازه به یکی دو نفر کمک کرده بودم و از طرف دیگر به خودم می گفتم مگر من نوکر دیگران هستم که با این همه سختی و بدبختی پول در بیارم و بعد آن را خیرات کنم.خواهرم اینقدر اصرار کرد که به دوستم که بومی آنجا بود بنایی می کرد زنگ زدم از او خواستم به حساب من برای همسایه در و پنجره بزند.دوستم می گفت تقریباً 400 هزار تومن می شود ...
عباس قادری: با کنسرت برمی گردم
خانواده ام شما را دوست داریم و هوادار شما هستیم ولی متاسفم که نمی توانم حتی کار کوچکی برای تان انجام بدهم. برو در عروسی ها و مهمانی ها بخوان ولی سعی کن مختلط نباشند. گفتم من به خاطر کنسرت آمده ام وگرنه این مهمانی ها و عروسی ها را که دارم، ولی دوست دارم در مملکت خودم برای این همه مردمی که در همه سنین مشتاق هستند و کارهای من را دوست دارند، برنامه بگذارم. - شهرام قادری: البته در همین یکی ...
مصطفی زمانی: دوست دارم دکمه شات داون را فشار بدهم
شکل سخت گیرانه ای داوری می کنم. وقتی هم به خاطر نقش یوسف در موقعیت جدیدی قرار گرفتم سعی کردم آن را بشناسم و به این نتیجه رسیدم که به جای این که در مواجهه با آن خوشحال و ذوق زده بشوم باید به آن احترام بگذارم. مثل وقتی که یک نفر شما را دوست دارد و شما حتی اگر او را دوست ندارید بهش احترام می گذارید. چون دوست داشتن اساسا عمل قابل احترامی است. من هم سعی کردم به نقش یوسف احترام بگذارم. احترام نیاز به کمی ...
رازهای زندگی مرد جنجالی فوتبال ایران/ مایلی کهن مرتکب قتل شده است
توانستم مثل شما(!) به 500 میلیون بگویم پول خرد و سه شنبه ها بروم سمت شمال جوج بزنم بدون نوشابه!. او حرف های دیگری هم زد: به من گفتند اطلاعاتی و سپاهی هستی. البته که این عزیزان هم زحمت می کشند. با این حال من بهمن سال 56 لیسانس گرفتم و کارمند سازمان تربیت بدنی شدم. همین چند سال قبل می توانستم وزیر ورزش شوم اما خودم قبول نکردم. چون فکر می کردم نمی توانم در آن پست موفق باشم. بهترین های فوتبال ...
دخترم خبر شهادت امید زندگی ام را داد
. ولی تو دلم همش دلشوره بود و احساس می کردم یک جوان فوت کرده.دخترم با خاله ام رفته بودند بهشت زهرا. وقتی تلفنی به خاله ام گفته بودند عبدالحمید شهید شده، دخترم یه چیزایی فهمیده بود. وقتی از خرید برگشتم همان دم در حیاط که رسیدم دخترم گفت خبر داری کی فوت شده؟ گفتم آره، هیچی نگو. چون دوست داشتیم برای استقبال از پدر و مادرم از کربلا سنگ تمام بگذاریم نمی خواستم خبر بد بشنوم. زهرا دوباره اومد کنارم گفت نه ...
آخرین روزهای امام (ره) به سیدحسن خمینی چگونه گذشت؟؟؟
مثلاً علی را دیده بودند که در حال دویدن است، گفته بودند: "علی بیا با هم آخرین قدممان را هم بزنیم". این کلماتی که ایشان بکار برده بودند، نشان می داد که مسأله برای خودشان واضح است. ما نمی خواستیم باور کنیم. قبل از رفتن آقا به بیمارستان، برای سرکشی به وضع بیمارستان به آنجا سر زدم و سپس به اتفاق دکتر طباطبایی تا پشت در اتاق آقا رفتم. در را باز کردم و رفتم تو. گفتم "آقا دکترها می گویند که بیایید برویم ...
امیر علی نبویان: برای شخص من نوشتن بهترین شغل دنیاست
خوشحالی خانواده ام شود. *امیرعلی نبویان نمی خواهد موسیقی را به طور جدی تر ادامه دهد؟ نه توانایی که من در نواختن موسیقی دارم به دردِ دلِ خودم می خورد، من پیانیست حرفه ای نیستم حتی در این زمینه آموزش هم ندیدم. در واقع من با گوشم شنیدم و زدم و بعد سعی کردم موسیقی را بشناسم و تا حدودی موفق شدم ولی این توانایی کافی نیست که شما بخواهید به صورت حرفه ای نوازنده باشید. *نظرتان در مورد ...
یک روز پا به پای زنی که دیگر نمی خواست مادر باشد
سلامت نیوز : 4-3 سال پیش با یکی رفاقت کردم، آدم بدی نبود، هوامو داشت، می گفت می خواد بگیرتم، اسمش حامد بود،ولی تا فهمید حامله ام، ولم کرد و رفت، حتی قبول نکردخرج انداختن بچه رو بده، کم کم بچه تو شیکمم بزرگ شد تا یه روز تو محل کارم از حال رفتم و صاحب کارم تا بو برد حامله ام، انداختم بیرون... خونوادم ولی هیچ جوره قبولم نکردن، می گفتن آبروشونو بردم. درو همسایه حرفشون منم! دخترم می ره بقالی همه میگن ...
اگر برای حقوق می خواهید به سپاه بیایید؛ همان بهتر که نیایید
از دردهای کهنه اش رنج می برد ولی با روحیه بر درد ها غلبه می کرد. به او می گفتم: این همه زحمت می کشید چیزی هم به شما می دهند؟ می گفت: کسی که برای شهدا کار می کند نباید انتظار دستمزد داشته باشد. * رابطه حاجی با فرزندانش با توجه به اینکه می فرمایید مدام در ماموریت بود چگونه بود؟ حاجی خیلی بچه ها را دوست داشت مخصوصا به مهین علاقه خاصی داشت واین ارتباط دو طرفه بود آنها عاشق هم بودند ...
رانیری: آغاز دوران مربیگری ام آنقدر سخت بود که می خواستم این شغل را کنار بگذارم
اخراج کردند. من هم گفتم: مربیگری کار من نیست. من عاشق زمین چمن هستم، من عاشق فوتبال هستم، اما اینجا بیش از اندازه سیاست هست و من هم یک سیاستمدار نیستم. من یک انسان پاک هستم. بنابراین با خودم گفتم: این کار من نیست. رانیری ادامه داد: پس از آن، مسئولان باشگاه دو مربی دیگر را هم اخراج کردند و مالک باشگاه هم عوض شد و مالک جدید از من خواست که برگردم و فصل را به پایان برسانم. آن موقع سقوط آنها ...
تدریس مطالب کلاس اول برای سومی ها/دانش آموزی که زیر پل خوابید
مال قائد دو زنگ اول با کلاس اول داشتم و بعد از ساعت استراحت دوباره به کلاس سوم رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی با بچه ها شروع به تدریس ریاضی کردم. من وقتی دیدم بچه ها ساکت هستند، پیش خودم گفتم چه کلاس ساکتی است و خوش به حالم راحت می توانم تدریس کنم. بعد از 15 دقیقه تدریس ریاضی دیدم بچه ها فقط نگاه می کنند، ناگهان سکوت شکسته شد و یکی از بچه ها گفت خانم ببخشید این مطالب را ما در کلاس اول ...
می گفتند نترس! این خواهر هم مانده است
به خط مقدم رفته بود. فکر می کنم کادر آشپزخانه را قبلا برده بودند. اینها آخرین گروه هایی بودند که در مسجد جامع حضور داشتند. آیا شما و کادر امداد در مسجد جامع مستقر بودید؟ خیر، روبه روی مسجد جامع و در مطب دکتر شیبانی که دندانپزشک بودند و خودشان رفته بودند، مسقر بودیم. بعد از اینکه بیمارستان و کادر پزشکی آنجا از بین رفت و دیگر پزشکی نبود که من در کنارش کار کنم، همراه با چند تا ...
ریاست دکتر عارف اتفاق خوب و مبارکی است
مدتی بود که خبری در رسانه ها از شما نبود. شما را به عنوان یک انسان چندوجهی در ذهن دارم. هم یک مستندساز و فیلمساز و هم نویسنده و هم یک فعال سیاسی و نماینده اسبق مجلس. اینها همه شاید یک رزومه ای از شما باشد. خود شما دوست دارید با چه صفتی شناخته شوید؟ من مثل هر جوان دیگری خودم را در زمینه های مختلف تست کرده ام. یعنی شما الان خود را جوان می دانید؟! نه وقتی که جوان ...
رضا مددی؛ قهرمان ایرانی در قفس
و بعضی از کلماتش را متوجه نمی شدم اما بالاخره به من فهماند که از طرفداران بازی های من است و اقوام و دوستانش بازی های من را دنبال می کنند. دستش را گرفتم و گفتم خوشحالم که طرفدارانی مثل او دارم. درخواست عکس یادگاری کرد و با هم عکس گرفتیم و خداحافظی کردم. هنوز چند قدم از او دور نشده بودم که دوباره به سمتش برگشتم. پیراهن ورزشی ام.ام.ای را که برای خودم خریده بودم امضا کردم و به او هدیه دادم ...
قلعه نویی: درست است که توهین شنیدم اما شرافتم حفظ شد / باخت به استقلال برای ما لکه ننگ می شد
درگیر بازی پایانی لیگ و لیگ قهرمانان آسیا هستیم. خودم دوست دارم در تراکتورسازی بمانم چون مردم به من محبت دارند. وقتی به تراکتورسازی رفتم، حرکت هایی کردند که درست نبود. من پیشنهادات زیادی داشتم اما تراکتورسازی را به خاطر پتانسیلی که داشت انتخاب کردم. اخبار مرتبط حضور شبانه قهرمان ملی بر سر مزار مرتضی پاشایی+ تصویر تکنیک فوق العاده دختر نیلسون! +تصاویر کری بازیگر معروف زن پرسپولیسی + تصویر النازشاکردوست هوادار کدام تیم است؟+تصویر بازیکن جدید پرسپولیس اگر چه میلیاردی نشد، اما سقف قرارداد را شکست+تصویر ماجرای شهیدی که دل همه را آتش زد+تصویر ...
سعید ابوطالب:ریاست دکتر عارف اتفاق خوب و مبارکی است
. هم یک مستندساز و فیلمساز و هم نویسنده و هم یک فعال سیاسی و نماینده اسبق مجلس. اینها همه شاید یک رزومه ای از شما باشد. خود شما دوست دارید با چه صفتی شناخته شوید؟ من مثل هر جوان دیگری خودم را در زمینه های مختلف تست کرده ام. یعنی شما الان خود را جوان می دانید؟! نه وقتی که جوان بودم. همان زمان که در دانشگاه تهران رشته شیمی می خواندم. به سینما هم علاقه داشتم اما هرچه می ...
امیرعلی نبویان قصد ازدواج ندارد!
هر کدام برای یک آهنگی بود که مجوز نمی گرفت. همیشه برخوردها با تو در خارج از ایران خوب بود و به ایرانی بودنت افتخار می کردی؟ ارشا: هفت سال پیش وقتی با دوستانم بیرون می رفتم سعی می کردم فارسی صحبت نکنم چون از اینکه ایرانی بودم خجالت می کشیدم اما همان موقع از این خجالتم خجالت کشیدم. از آن زمان با خودم گفتم که باید کاری کنیم که وقتی از ما پرسیدند شما کجایی هستید و ما گفتیم ایرانی طرف ...