جمعه ۰۱ تیرساعت ۱۸:۴۰Jun 2024 21
جستجوی پیشرفته

روایتی از آخرین روز مقاومت: با خرمشهر صحبت و بنی صدر خائن را نفرین می کردم

شهر را تماشا می کردم. بغض سنگینی مرا خفه می کرد. زدم زیر گریه و زار زار گریه می کردم. با خرمشهر صحبت می کردم و بنی صدر خائن را نفرین می کردم که نیروی کمکی به خرمشهر اعزام نکرد. روزهای مقاومت تا آن روز مثل فیلم سریع در ذهن من رد می شد. ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)