سایر خبرها
حال و هوای حرم امام خمینی(ره) در آستانه مراسم سالگرد ارتحال
بیاییم و به من کمک کرد. سال پیش سکته مغزی کردم و حالم خوش نبود و الا هر 6 ماه یک بار می آییم و دو رکعت نماز برای امام می خوانیم. محمدآقا می گوید بچه مذهبی هستیم و مرید و مقلد امام. البته حالا مقلد مرجع دیگری هستیم؛ محمد 9ماه جنگ بوده و به قول خودش به تکلیف عمل کرده: آن روزها ما هم مانند همه مردم به خاطر امام به جبهه رفتیم و خدمت کردیم تا ارادت خودمان را به امام نشان بدهیم. ...
منوچهر آذری: پفک نمکی می فروختم وضعم بهتر بود!
بنیاد سینما. قبل از اینکه سینما جمهوری آتش بگیرد، من گه گاهی به سینما می رفتم و عرض ادبی می کردم خانم خوشکام می دانست که آقای حاتمی من را دوست داشتند به من می گفت تو خاطرات آقای حاتمی هستی و گه گاهی که سر می زنی ما را خوشحال می کنی، با خانواده ات بیشتر به سینما بیا و به ماهم سر بزن. خسرو شکیبایی نان رسان بود شما بازی آقای اکبرعبدی را در فیلم مادر ببینید، بازی آقای محمدعلی کشاورز را ...
4 بار تا اعدام یک بار آزادی(عکس)
...؛ می گفتم تا حالا دیده اید وقتایی که حاجی از مکه می آید؟ گوسفند را به درخت می بندند و بچه کوچک ها شب آخر به او کمک می کنند. فردا صبحش همه منتظرند که قانون اجرا شود. گوسفند بع بع می کند و کسی نمی فهمد که چه می گوید. بعد مرگ آدم هم همه یادشان می رود. محمد را چهار بار تا دم اعدام بردند و برگرداندند و بهنود شجاعی ، نوجوان قاتلی را که داستانش شبیه محمد بود، 9 بار؛ 9 بار که بار نهمش، روز ...
موقع دفن نتوانستیم شانه هایش را تکان دهیم چون شانه ای نداشت
گلی یا چادر زندگی می کنند. فقر و محرومیت از سر و روی برخی محلات می بارد. بیشتر افراد ساکن در محله نشان خانه ماتم زده را می دانند. بالاخره خانه را پیدا می کنیم، در و دیوار ساختمان پر است از اعلامیه های فوت فاطمه و آخرین عکس دخترک. مادر عزادار در را به رویمان باز می کند با خوشرویی ما را می پذیرد و خود را اینگونه معرفی می کند: من مادر پوست کلفت فاطمه هستم که بچه ام رو تو چشم به هم زدنی از ...
لوریس چکناواریان هیچ وقت پیر نمی شود!
بازنویسی کردم. در حال حاضر مهم ترین دغدغه شما در خلق اثر چیست؟ اینکه بازاری نباشد. روی پای خودش بایستد. جایی گفته اید که نقاشی هایی را که اخیرا در خانه هنرمندان به نمایش گذاشتید، تحت تاثیر مارتان و کشتار ارامنه کشیده اید؟ مادرم فراری نسل کشی سال 1915 ارامنه بوده است. اقوام مادرم در ارمنستان غربی قتل عام شدند و مادر زیر پهن گاری خودش را به ایران رساند ...
آنچه در نود دیشب گذشت/ خداحافظی فردوسی پور در سال هفدهم نود/ افشاگری مظلومی از تلاش برای سرمربی شدن ...
تیم زحمت کشیده است. بدون هماهنگی و هیچ وقت رحمتی درباره ارنج تیم صحبت نکرد. پرویز مظلومی در پاسخ به اینکه اگر دیشب می بردید الان سرمربی استقلال بودید؟ گفت: من دو سال قرارداد داشتم و قطعا فشار کمتر می شد. وی در پاسخ به اینکه آقای افشارزاده و هیئت مدیره زیاد تمایلی به ماندن شما ندارند درست است؟ گفت: بعد از بازی که با من تماسی نگرفته اند. فردا هیئت مدیره جلسه دارد و من دوست دارم ...
زندگی می کنم برای کشتی گیرانم، موافقان و حتی مخالفانم
انجام شود. این رفتارهای اخیر محمد بنا را از برگشتن پیشمان نکرد؟ نه، من زندگی می کنم برای بچه هایم، کشتی گیرانم، موافقان و حتی مخالفانم. چون بالاخره سی وخرده ای کشتی گیر هستند و نمی توان همه را راضی کرد، ولی من همه آنها را عاشقانه دوست دارم. وقتی پیشرفت، بهتر شدن، نظم و آینده بهتر آنها را می بینم خوشحالم که هستند. این دردسرها هم وجود دارد. یا آدم نباید وارد آب شود یا اگر وارد شد، به هر حال خیس می شود. ...
می گفت: خوش به حال بابا کاش فرصت شود ماهم بجنگیم
و روی لپاش دونه های قرمز زد. مادر و بچه مجبور شدند چند روزی در بیمارستان بمانند. بعد از چهار روز یک روز که کنار همسایه در حال پاک کردن سبزی بودیم سجاد زنگ زد آمد دیدم گریه کرده گفتم چه شده مادر؟ گفت مامان توروخدا بگو امشب بچه ام را مرخص کنند اگه مرخص نکنند میروم بیمارستان. گفتم دکترها شرایط رو بهتر می دونن. گفت نه، بچه باید بیاد خونه. همسایه ها گفتند این طور حرف نزن این هم مادره برای تو زحمت ...
شهاب حسینی جایزه فیلم کن را به محضر امام زمان(عج) تقدیم کرد
...> فرهادی اضافه کرد: یک مثال دیگرم اینکه در آمریکا با فردی به دیدن فیلمی از ایران رفتیم و در صحنه ای دختربچه سر چهارراه فال می فروخت. حتما عده ای می گویند سیاه نمایی یا شاید دوست نداشته باشیم مردم دیگر کشورها این صحنه را ببینند اما بعد از فیلم آن آقا از من پرسید آن دختر چه می فروخت، وقتی گفتم فال و آن فالها شعر است با تعجب پرسید: "مردم شما برای شعر پول می دهند؟" و از این مسئله با شگفتی یاد می کرد و آن را ...
پیراهن پرسپولیس طلا بود که از دست دادم
می پوشید. - خدا مهرداد را رحمت کند. وقتی او فوت کرد من حالم خیلی بد شد. ای کاش می توانستم دوباره پیراهن شماره 33 را به تن کنم و یاد مهرداد را هم زنده نگه دارم. صحبتی در پایان نداری؟ - نه بعد از بازیکنان تیم که جویای احوالم شدند شما هم یادم بودید و زنگ زدید. من الان بازیکن مطرحی نیستم و اینکه شما به یادم هستید یک دنیا می ارزد. شاید از باشگاه کسی سراغم را نگیرد اما بازیکنان و شما خبرنگاران به من روحیه می دهید و از این بابت از شما خیلی ممنونم. ...
سینمای ایران در دست زنان است یا مردان؟
سال بعدش) بی تا رضایی میلانی سابقا دستیار کارگردان و منشی صحنه (ملقب به تهمینه میلانی و همسر محمد نیک بین تهیه کننده و خاله اِلسا و الناز فیروز آذر بازیگر)، با ورودش به سینمای حرفه ای، بچه های طلاق را به تصویر می کشد. در آخرین سال همان دهه فریال بهزاد 35 ساله (همسر غلام رضا آزادی فیلم بردار، تهیه کننده و کارگردان و مادر پیام آزادی فیلم بردار و سپهر آزادی بازیگر)، هم با فیلم کاکلی به جمع سینماگران ...
حرف های خواندنی فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در نشست فروشنده
می دهد اما معتقدم در پس ظاهر تیره آن گنجی نهفته است. فرهادی اضافه کرد: یک مثال دیگرم اینکه در آمریکا با فردی به دیدن فیلمی از ایران رفتیم و در صحنه ای دختر بچه سر چهار راه فال می فروخت. حتما عده ای می گویند سیاه نمایی یا شاید دوست نداشته باشیم مردم دیگر کشورها این صحنه را ببینند اما بعد از فیلم آن آقا از من پرسید آن دختر چه می فروخت وقتی گفتم فال و آن فال ها شعر است با تعجب پرسید مردم ...
ممنوع الکاری جمشید هاشم پور برای سر تراشیده اش + عکس
پیاده روی بودم، جوانی با صدای بلند گفت: آقای مشایخی! آقای مشایخی! من هم ایستادم و گفتم: بله، جانم عزیزم؟ گفت: می خواهم یک عکس با شما بگیرم. من هم قبول کردم. عکس را گرفت و رفت. چند روز بعد در مسیر پیاده روی ام دوباره همان جوان را دیدم. آمد جلو و گفت: من عکس شما را به پدرم نشان دادم و گفتم با آقای مشایخی عکس گرفته ام. او هم به من گفت: خاک بر سرت، تو چطور هنرمندان مملکتت را نمی شناسی؟ این محمدعلی ...
همیشه در جشنواره های جهانی با اعتماد به نفس راه می روم و سرم را بالا می گیرم
آن را برای اکران آماده کنیم. اما فردای همان روز مدیر جشنواره اعلام کرد که فیلم را اضافه می کند و این به معنی این بود که می توان نسخه ی دیگری را فرستاد و در نتیجه یکی، دو روز بعد فیلم را با کیفیت بهتری فرستادیم که پذیرفته شد. او همچنین گفت: معمولاً در سال های قبل هم چنین اتفاقی رخ داده که یک لیست اولیه معرفی شده و بعد یکی دو فیلم دیگر اضافه شده است. محمد اطبایی در این بخش در ...
خواب اجباری کودکان در نبود نظارت بر مهدها
هزینه بیشتر می کنند. مشکل دیگر ما نبود فضای کافی برای بازی بچه هاست. بچه ها نمی توانند در این سن بازی های حرکتی داشته باشند. وقتی از بچه ها در مورد مهدکودک می پرسم، ناراضی اند و می گویند: مامان ما خوابمان نمی برد ولی مربیان در ساعاتی ما را وادار می کنند حتماً بخوابیم! به نظر من در مهدکودک ها برنامه مناسبی برای آموزش و تربیت بچه ها وجود ندارد که آنها را وادار به خوابیدن می کنند! از مادر ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
حال و گشنه و تشنه بودم. خودم را به زور آرام آرام روی زمین می کشیدم که مرا از پشت گرفتند و دیگر چشم تان روز بد نبیند مرا با چوب و لگد و قنداق تفنگ می زدند. می گفتند تو پاسدار هستی. دست به من نمی زدند و می گفتند شما نجس هستید. این عملیات شهید و اسیر زیاد داشت ولی یک مقدمات برای عملیات های دیگر بود و راه را برای عملیات های مهم بعدی باز کرد. پس از همین جا دوران هفت سال اسارتتان شروع شد ...
روزنامه های دوشنبه
. منابع اطلاع رسانی عراق نیز روز گذشته اعلام کردند نیروهای عراقی در جریان پیشروی در محور شمال کرمه در شمال شرقی فلوجه 110 تروریست را به هلاکت رسانده اند. این روزنامه یاداشت های دیپلماسی عمومی برای مقابله با عربستان و نکاتی برای اصلاح بسته حمایت از صادرات را به ترتیب به قلم حشمت الله فلاحت پیشه منتخب اسلام آباد غرب در مجلس دهم و محمد لاهوتی رئیس کنفدراسیون صادرات ایران منتشر کرد. ...
وجود مازاد عرضه در بازار مسکن
و جیب مردم پر پول شد مسکن هم مثل بقیه صنایع و خدمات رونق میگیرد، بقیش زور بیخود هست وقت خودتان و مردم را نگیرید. والسلام پدربزرگ من وقتی بچه بودم می گفت ببین زمین همینیه که هست و زیاد نمی شه ولی تعداد آدم ها روز به روز زیاد میشه و خونه روز به روز گرون و گرون تر میشه حالا هر جا و هر موقع که می خواد باشه. راست میگفت خدا بیامرز... پدر بزرگ شما کمی تا قسمتی راست می گفت خدا ...
فرهادی، علیدوستی و حسینی در نشست خبری چه گفتند؟+فیلم و عکس
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست خبری عوامل فیلم سینمایی فروشنده پس از بازگشت از فرانسه؛ شامگاه دوشنبه 10 خرداد با حضور اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در خانه همایش برگزار شد. این مراسم با استقبال فراوان خبرنگاران و عکاسان مواجه شد. شاید همین حضور گسترده حاضران بود که موجب شد نشست با کمی تأخیر بعد از ساعت 21 آغاز شد. در این نشست؛ محمد اطبایی (پخش کننده فیلم) اجرای برنامه را ...
فرزند جلال
خلبانی هم می کند، حالا حالا می تواند بنویسد و شاید در آثار بعدی اش بازهم علاقه مندانش را غافلگیر کند. به خاطر همین عجیب و غریب بودن، به جوانان علاقه مند به نویسندگی می گوید: توصیه نپذیر، محفل ادبی نرو، بنویس و منتشر کن، جای خالی زیاد است. به خاطر متفاوت بودنش است که قید سکه های طلا را در جشنواره می زند، بدون اینکه چیزی بگوید. اما چهار سال بعد در مصاحبه ای اشاره می کند که: یکی از عزیزترین بچه های مسجد به من زنگ زد که یکی از حامیان جشنواره تماس گرفته است و گفته برگزیده رمان تان اگر امیرخانی است، منتظر قسط پایانی کمک های من نباشید! من هم جایزه را گفتم بدهند به همان حامیانی که گویا محتاج تر بودند! ...
فرهادی: اگر قراره از موفقیت من حرص بخورند حالا حالاها باید حرص بخورند
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا، نشست رسانه ای اصغر فرهادی، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی با حضور اهالی رسانه در خانه همایش در حالی برگزار شد که این کارگردان موفق سینما و برنده نخل زرین در ابتدا خواست سوالی در رابطه با فیلم فروشنده مطرح نشود تا از آنجایی که هنوز این فیلم در ایران اکران نشده است، توضیحات بیشتر باعث لو رفتن داستان فیلم نش ...
گروهی به عمد اقبال مردمی نسبت به فیلم های من را نادیده می گیرند/ جوایز بیشتر از یکی دو شب هیجان ندارد
؛ فقط به ظاهر فیلم نگاه کرده اند ولی آن نتیجه ای که می گیریم باطن درخشانی است مانند فیلم آبادانی ها. کارگردان فیلم فروشنده با بیان اینکه قرار بود در آمریکا فیلمی بسازم اما پشیمان شدم، افزود: در آمریکا یک فیلم ایرانی دیدم که در آن دختر بچه ای فال می فروخت. در آنجا از من پرسیدند که این دختر چه می فروشد و من گفتم فال. بعد طرف آمریکایی گفت فال چیست؟ گفتم شعر است و امریکایی گفت یعنی در کشور شما ...
رئیس ساواک مرا به دیدن امام برد!/ماجرای آقا مصطفی با درشکه چی همدانی
...> تا آنجا که یادم هست آیت الله فومنی و آقای شجونی و چند نفر دیگر. *بعد چه شد؟ بعد مرا پیش نصیری که آن موقع رئیس شهربانی بود، بردند. زیر چشمی نگاهم کرد و عجیب چشمهای مخوفی داشت. پرسید، به چه جرئتی این حرفها را می زنی؟ به تو بگویم، دیگر دوره مفت خوری تمام شد. گفتم، کدام مفت خوری؟ من در این سن و سال هنوز نه زنی دارم و نه بچه ای و نه مالی. به این می گویند مفت خوری؟ *چند ...
در انتظار ربنای استاد
. انگار داره با خدا معاشقه می کنه، همه نیازهای بشری توی این صدا هست! بهش گفتم آقای شجریان اینو تو چه مایه ای خوندی؟ نگاهم کرد... واقعن نمیشه گفت تو شوره، افشاریه، چیه ! ربنا یکی از آثار محمدرضا شجریان و شامل 4 دعا از آیات قرآن است که همه با عبارت ربنا آغاز می شوند. این اثر در تیرماه سال 1358ضبط شده و برای مدت 30 سال، جزو برنامه های اصلی رادیو و تلویزیون ایران در ماه رمضان بوده است. بنا به ...
کوچه هایی پر از عطر خاطرات کودکی
چشم هایم را بستم و یک نفس عمیق کشیدم. بوی غذا همه کوچه را برداشته بود؛ یکی از خاصیت های محله های قدیمی همین است؛ نزدیک نیم روز که می شود بوی پیاز داغ؛ شامی و قرمه سبزی همه جا می پیچد. انگار در این محله ها زندگی جاری است؛ دیوار های خشتی هم گویی نفس می کشند و چه دل انگیز است که یک عکاس روز خود را این چنین آغاز کند. چند فریم عکس انداخته بودم از درها و پنجره های قدیمی که توجه من را به خود جلب کرده ...
خاکستر فروش
کسی که در راستی گفته های تو تردید کند! تو پدر ما هستی! تو مادر ما هستی و سخن تو بسی راست از راستی محض است! امیر گفت: پس گوش به من دارید! همه بروید و گاوان خود را بکشید. گاوان گله های مرا نیز بکشید و استخوان هایش را بسوزانید و خاکسترشان را جمع کنید و به دهکده ای که درش به شمال باز می شود ببرید تا در برابر آن ها کیسه هایی پر از پول به شما بدهند! هزاران گاو کشته شدند و ساکنان ده شکم خود را ...
فرهادی، علیدوستی و حسینی در نشست خبری چه گفتند؟+فیلم و عکس
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست خبری عوامل فیلم سینمایی فروشنده پس از بازگشت از فرانسه؛ شامگاه دوشنبه 10 خرداد با حضور اصغر فرهادی، ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در خانه همایش برگزار شد. این مراسم با استقبال فراوان خبرنگاران و عکاسان مواجه شد. شاید همین حضور گسترده حاضران بود که موجب شد نشست با کمی تأخیر بعد از ساعت 21 آغاز شد. در این نشست؛ محمد اطبایی (پخش کننده فیلم) اجرای برنامه را ...
پروژه های بزرگ آمریکایی را رد کردم زیرا می خواهم در ایران کار کنم
ظاهر تیره آن گنجی نهفته است. فرهادی اضافه کرد: یک مثال دیگرم اینکه در آمریکا با فردی به دیدن فیلمی از ایران رفتیم و در صحنه ای دختر بچه سر چهار راه فال می فروخت. حتما عده ای می گویند سیاه نمایی یا شاید دوست نداشته باشیم مردم دیگر کشورها این صحنه را ببینند اما بعد از فیلم آن آقا از من پرسید آن دختر چه می فروخت وقتی گفتم فال و آن فال ها شعر است با تعجب پرسید مردم شما برای شعر پول می دهند ...
مسی: الگویم رونالدو است!
.... آنجا مردم هیجان زیادی برای فوتبال دارند. در بارلسونا ورزشگاه خیلی بزرگ است. بزرگترین در دنیا. وقتی ما بیرون از خانه بازی می کنیم، همه خوشحال نیستند که بارسلونا گل زده است. بعضی بازیکنان می گویند بعد از این که گل می زنند حسشان را به یاد نمی آورند. آیا تا به حال این اتفاق برای تو افتاده است؟ نه! من به یاد می آورم. همه چیز واضح است. نمی گویم تک تک گل ها را در خاطر دارم. اما به آسانی هم ...
جایگاه فرزند از نگاه اسلام کجاست؟
ترسم این است که از عملِ عموها و پسرعموهایم می ترسم. و مقصود از مِن ورائی بعد از مرگ است. و خلاصه اینکه حضرت زکریا می ترسید از اینکه از دنیا برود و نسلی که وارث او باشند، نداشته باشد و این کنایه از همان بی اولاد مُردن است. [2]؛ تنها چیزی که حضرت زکریا(علیه السلام) را به چنین دعایی وادار کرد، همان کرامتی بود که از خدا نسبت به حضرت مریم(علیها السلام) مشاهده کرد و عبودیت و خلوصی بود که وی نسبت به خدایش ...