سایر خبرها
چه کسانی آیت الله خامنه ای را ترور کردند؟
.... من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: پروردگارا! می بینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده ای وَاِلّا ما رفته ایم. منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم. 1379/2/10 [17] آیت الله خامنه ای به سرعت به بیمارستان منتقل شد و با تلاش های تیم پزشکی نجات پیدا کرد. روز بعد حضرت ...
عاشورایی ترین صحنه انقلاب اسلامی چگونه شکل گرفت
بی ابر است ." (35) روز 9 تیر ماه 1360 تشییع پیکرهای شهدای 7 تیر با حضور انبوه مردم در صفحه اول مطبوعات همراه با تصاویری گویا ، این گونه انعکاس یافت : " خشم و خروش میلیونی مردم علیه آمریکا در تشییع جنازه 72 شهید بزرگ انقلاب ." (36) روز بعد عناوین اصلی صفحه اول چنین بود : " امام : اواج شکننده ملت هر کمبودی را جبران خواهد کرد " ، " موج انزجار و تنفر مردم مسلمان از آمریکا و منافقین سراسر ...
حرفهای جالب خداداد درباره یورو و دلار های هدایتی: آقای طارمی، جانت در خطر است!
خداداد عزیزی ،درباره شایعه پیوستن مهدی طارمی به تیم های ترکیه ای و حواشی به وجود آمده در این باره توضیحاتی داده است. به دوست طارمی گفتم برو بگذار صحبت کنیم هفته گذشته بعد از بازی جام ستاره ها برای صرف شام به سفره خانه نزدیک محل بازی رفتیم. ما نشسته بودیم که هدایتی و طارمی هم وارد شدند. البته چند خبرنگار هم در آن محل حضور یافتند. وقتی از من نظرخواهی شد دیدم طارمی جوان بسیار ...
پاداش خدمت به محرومان چیزی جز شهادت نیست
. دلشوره داشتم که شهید شود، یک روز گفت من می خواهم به سوریه بروم گفتم اینقدر مأموریت نرو خانمت تنهاست کمی پیش زن و بچه ات باش بعد برو. به عروسم گفتم شما نگذار محمد به سوریه برود. تمام خرید خانه و مدرسه بچه ها با شماست. همان شب خوابی دیدم و صبح به او زنگ زدم. گفتم من پشیمانم هر جا می خواهی بروی به سلامت. شب خواب دیده بودم شهیدی آوردند من به او سلام دادم. چند روز بعدش روزه بودم و وضو گرفتم ...
اعمال شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
این شب است. در روایتی که "سید بن طاووس" از حماد بن عثمان نقل کرده می خوانیم: در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم. امام از من پرسید که آیا غسل کرده ای؟ گفتم: آری امام(ع) حصیری طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت (ع) مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت، نماز می خواندم. وقتی که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم و این کار ادامه داشت تا ...
ماجرای شفاعت قرآن کریم از زبان یک جوان اعدامی در شب قدر ماه عسل + تصاویر
که حافظ قرآن بود، به من پیشنهاد حفظ قرآن داد اما به دلیل اینکه هنوز حکمم نیامده بود قبول نکردم. پولی که از جابه جایی مواد گرفته بودم به خونه نرسید اما به خاطر اینکه از بدنم چیزی از آن پول نمانده باشد، به مدت چهار ماه قبل از ماه رمضان روزه گرفتم تا ماه رمضان تمام شد. بعد به دادگاه رفتم حکمم اعدام شد و متهم ردیف اول بودم. زمانی که به زندان برگشتم به همه گفتم من به حبس ابد محکوم شدم . ...
بازگشت از دنیای مردگان/ امام کریم شفایم را از خدا گرفت
که احساس کردم چشمانم سیاهی رفت، دیگر چیزی نفهمیدم تا اینکه وقتی از خواب بیدار شدم مادر و خانواده ام سر و صورتم را بوسیدند و مدام گریه می کردند. وقتی دلیل گریه های آنها را پرسیدم گفتند که من مرده بودم، اولش خندیدم و باور نکردم. فکر کردم شوخی می کنند ولی وقتی دکتر ها و پرستارها گفتند که من چند ساعتی مرده بودم، کمی باور کردم. پیش خودم گفتم مگر می شود کسی بمیرد و دوباره زنده شود ...
همه چیزهایی که باید در باره قانون نفقه بدانید
من جر و بحث جدیدی راه انداخت و رفت. این بار شش ماه تمام از او بی خبر بودم. هر چه التماس می کردم و پیامک برایش می فرستادم از او خبری نمی شد. در نتیجه با مادر و پدرم تصمیم گرفتم که جدا شوم. مادرم برایم وکیل گرفت و وکیل گفت که می توانم اول نفقه این دو سال بعد از عقد را بگیرم بعد از آن 14 سکه مهریه ام را و سپس تقاضای طلاق کنم. هومن که با مادر و پدرش آشتی کرده بود دادخواست نفقه را که دید پیغام فرستاد که ...
جهاد علم دانشجویی در راه رضای خدا
...> در این کلاس ها بچه ها از رده سنی 6 تا 13 سال حضور دارند برای بچه های رده سنی 6 تا 8 سال ساعت 15 تا 18، رده سنی 9 تا 10 سال از ساعت 16 تا 17 و رده سنی 11 تا 13 سال در ساعات 17 تا 18 آموزش می بینند. دانش آموزان بسیار به این کلاس ها علاقمند هستند و هر روز بعد ظهر حضور پرشور در کلاس ها دارند حدود کلی دانش آموزان از 6 تا 13 سال به 90 نفر می رسد که رده سنی 11 تا 13 سال استقبال بیشتری دارند ...
شهید اژه ای در مبارزه با افکار التقاطی همیشه پیشگام بود/ مسجد علی محل پرورش بسیاری از مدیران انقلابی
ای به عنوان یک محور فعالیت می کرد. ترویج آموزش به صورت کلاسیک و حتی وجود کتاب های دسته بندی شده از روش های شهید اژه ای بود. مثلا صبر از دیدگاه قرآن، توکل از دیدگاه قرآن، نماز از دیدگاه قرآن و... که همه نشان از دقت در دسته بندی ها داشت.این مفاهیم را عمدتا بصورت دسته بندی چاپ و ارائه می کرد. – آینده نگری ایشان را چطور ارزیابی می کنید؟ شهید اژه ای در کادرسازی و پرورش مدیرانی که ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
امنیتی حکومت سخت مرا تحت نظر داشتند. اکابر ما در تنگنا قرار گرفته بودند. حرکات و اقدامات سرکوبگرانه عمال دولت به اوج خود رسیده بود، ناچار شدم از مشهد بیرون بروم، تصمیم گرفتم به استان خودم مازندران بروم و براساس محاسباتی، شهر ساری مرکز استان را برای بسط و نشر بذر نهضت برگزیدم. به ساری آمدم، در شهر ساری براساس آگاهی های قبلی و اطلاعاتی که بعد از ورود به شهر کسب کردم. دریافتم عالم وجیه و نیرومند شهر ...
علی(ع) در لحظات آخر عمر ما را به چه سفارش نمودند؟
...> همانا تو را ای حسن جان و همه فرزندانم را و اهل بیتم را و هر کسی از مؤمنین که این وصیّت نامه به او می رسد، وصیّت می کنم به رعایت تقوای الهی. و اینکه نمیرید مگر آنکه مسلمان باشید. وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ لِوَقْتِهَا وَ إِیتَاءِ الزَّکَاةِ عِنْدَ مَحِلِّهَا فَإِنَّهُ لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ وَ لَا یُقْبَلُ الصَّلَاةُ مِمَّنْ مَنَعَ الزَّکَاة. همچنین شما را وصیّت می کنم به ...
تحصیل و ازدواج جوانان در آئینه ی خاطرات امام خمینی
بود و به هیچ وجه نمی پسندیدند که بچه ها در طول سال تحصیلی وقت خود را به بازیگوشی و بطالت بگذرانند. امام همیشه از وضعیت درسی نوه ها و نتیجه های خود جویا می شدند.(1) باید خوب درس بخوانی آقای سید عمادالدین طباطبایی: یک روز که وارد اتاق امام شدم به من فرمودند: درست را خوب می خوانی؟ گفتم: بله گفتند: خوب کاری می کنی، چون اگر می خواهی وقتی بزرگ شدی کار خوب و زندگی خوبی ...
نحوه اطلاع رهبری از شهادت آیت الله بهشتی / وضعیت جسمانی سوریان از زبان خودش / آیا با این وضعیت رویمان می ...
... یک باره این خبر را به من ندادند. من تدریجاً با ابعاد این قضیه آشنا شدم. یکی دو روز اوّل که به هوش آمده بودم، کسی اجمالاً از وقوع یک انفجاری در حزب به من خبر داد، لکن من در شرایطی نبودم که درست درک کنم که چی واقع شده؟ یعنی شاید حتی کاملاً به هوش نبودم، لکن یادم هست که چیزی به من گفته شد بعد هم یادم رفت. چون غالباً در حال شبیه حالات بعد از بی هوشی بودم؛ چون عمل های متعددی انجام می گرفت و درد ...
امام خمینی (ره) و محبت به کارکنان و خدمتگزاران
: بله گفتند: چرا اینقدر دیرکردی؟ گفتم: آقاجون من همه اش سه روزه رفتم، من که دیر نکردم .(26) این خجالت ندارد خانم ربابه بافقی: یک روز می خواستم به مرخصی بروم از عکسی که علی نوه شان با خودشان هستند هشت تا گرفتم و دوست داشتم امضای آقا پایش باشد. بعد به ایشان گفتم: آقاجون، این ها را می خواهم امضا کنید. یکی یکی می آورم بالا شرمنده بودم. می گفتم: آقا این ها را من می آورم ...
عوامل انسان شناسی در پیدایش فرهنگ جامعه کوفه
طبری از کجا اطّلاع کسب کرده که او اسلام آورده و پس از انتقال او و خاندانش به کوفه، نیکو مسلمانی گردیده است و نمی دانیم سجاح و هواداران او – با وجود ادّعای نبوت – چند سال را سپری کردند تا مسلمان و مسلمان شایسته ای شدند؟ نمی دانیم تأثیر افکار این مدّعی نبوّت در میان افراد جامعه کوفه چه بوده است؟ همان هایی که طبیعتاً از معاویه ابراز اطاعت می کردند و خود را هوادار معاویه می دانستند!! ...
حجت الاسلام مرتضوی: با دسته بندی خودی و غیرخودی تنها حس عداوت را در جامعه تقویت کرده ایم
جز نامهربانی، نابردباری و دشمنی گاه به گاه ایجاده کرده ایم؟ حس عداوت را در جامعه تقویت کرده ایم مرتضوی با تأکید بر این که پیامبر، زانی را رجم می کرد ، گفت: ایشان خودشان بر آن جنازه نماز می خواند و به عنوان مسلمان ارثش را میان وراثش تقسیم می کرد؛ قاتل را قصاص می کرد و ارثش را به وراثش می داد؛ دزد را دست می برید؛ حقوق زانیان غیرمحصن که زنده بودند و شلاق خورده بودند را از بیت المال قطع نمی ...
معرفی قاتل امام علی(ع) توسط رسول خدا/ روایت بزرگان از عظمت عزاداری درشهادت امیرالمؤمنین / چه کسی می ...
لحاظ این رفتارها و این زهد و عبادت، هیچ کس به اندازه ی علی بن الحسین به امیرالمؤمنین شبیه تر نبود؛ امام سجاد، از همه شبیه تر بود. امام صادق فصلی در باب عبادت امام سجاد ذکر می کند؛ از جمله می فرماید: و لقد دخل ابوجعفر ابنه(ع) پدرم حضرت ابی جعفر باقر یک روز پیش پدرش رفت و وارد اتاق آن بزرگوار شد. فاذا هو قد بلغ من العباده ما لم یبلغه احد ؛ نگاه کرد، دید پدرش از عبادت حالی پیدا کرده که هیچ کس به این ...
زنی که برای رسیدن به پول ، دختران را مجبور به کارهای نامشروع می کرد
حرفا رو می زنند! به تماس های تلفنی وقت و بی وقتت با دیگران مشکوک شدم، اعتراض کردم اما به گونه ای باهام برخورد کردی که دیگه جرات نکردم درباره ش حرفی بزنم. من چهارده سال تو خونه تو، همه رفتارها واعمال تو رو دیده و تنها تحمّلت کردم. تو شوهر من بودی و من با بی غیرتی تمام، همه چیزایی که دیگران درباره تو می گفتند رو نشنیده می گرفتم، امّا این بار خودم دیدمت، با چشمای خودم! این بار ...
شهید نصیری لاری از زبان همسرش...
به دست منافقین به شهادت رسید جان بر کف ایستاد تا حقانیت خط ولایت فقیه را به اثبات برساند. گفتم، از شهید بیش از آن که از هستی اش بگوئی از ذوب شدن در عرفان خدایی اش بگو تا چهره ی شب زنده داری شهید مثل خونش بدرخشد. لب به سخن گشود و گفت، نماز خواندن شهید نصیر لاری، از خصوصیات بارز ایشان بود. هنگام نماز غرق در عبودیت و پرستش خدای یگانه بود. نور از چهره اش می بارید و انسان از نگاه ...
سید محمد بهشتی از ولادت تا شهادت / داستان های هامبورگ
.... وضو گرفت و قامت بست برای نماز مغرب؛ مثل همیشه وقت تکبیر چشم هایش را بست و صورتش سرخ شد و خون دوید توی صورتش... . بعد از نماز دوباره برگشتند سالن اصلی ساختمان که ادامه ی بحث را پی بگیرند. بنا شد هیئتی تعیین شود تا بروند خدمت امام برای کسب تکلیف و اخذ نظر امام تا رأی ایشان را برای روحانی بودن یا نبودن رئیس جمهور بدانند. عقربه های ساعت روی دیوار سالن بیست دقیقه از هشتِ شب گذشته را نشان می داد که ...
سیدی انقلابی که امام خامنه ای لقب مبارز و مجاهد به او داد
از سخنرانی آتشین و افشای چهره فاسد خاندان پهلوی، به تحمل دو ماه زندان شهر خرم آباد و چهار ماه زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در شهربانی تهران محکوم و تحت شدیدترین شکنجه های بدنی، روحی و روانی قرار می گیرد. تمام وجود شهید رحیمی عشق به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود و باوجوداینکه پس از پایان دوران حبس، ممنوع المنبر شد ولی در اجتماعات کوچک تر پرده از ماهیت رژیم برمی داشت به طوری که ...
اَحسنُ ما اَنزلَ الله، جنب الله؛ علی بن ابوطالب
بوی آن را استشمام می کردم و گرده نانی که سبوس جو داشت می خورد؛ گاهی نان را با زانویش می شکاند و در کاسه می انداخت؛ فرمود: بیا و بخور. گفتم: روزه ام. پس در کناری به فضه گفتم: آیا درباره این پیرمرد از خدا نمی ترسید؟! حداقل سبوس نانش را بگیرید. فضه گفت: دستور خود حضرت است. پس علی علیه السلام از قصه آگاه شد و فرمود: پدر و مادرم فدای کسی که سه روز نه سبوس نانش را گرفتند و نه از نان گندم سیر خورد تا از ...
شهیدی که در جبهه به او لقب آهنگران کردستان داده بودند
به گزارش اصفهان شرق ، شهدا بندگان خاص خدا بوده، جایی خواندم هر قدمی برای شهدا برداریم و یا این ملکوتیان را به جامعه معرفی کنیم خدمتی بس مهم است که همان زنده نگه داشتن یاد و خاطره آسمانی فرزندان این خاک است، که کمتر از شهادت نیست. شهیدان پیام خویش را با خون خود نوشتند و ما وارث و مسئول عزیزترین امانت هایی هستیم که با جهاد، شهادت و با ارزش های بزرگ انسانی، در تاریخ اسلام رقم خورده است ...
دین، زیباترین جلوه ی محبت خدا
هر روز خبری از جنگ و خون ریزی از این منطقه می رسد و بدتر از همه این که همه ی این جنایت ها به نام جهاد و با پرچم سیاهی به انجام می رسد که روی آن ذکر مقدس مسلمانان نوشته شده است. این گروه و گروه های شبیه آن، در مناطق مختلف جهان بار ها مرتکب آدم کشی شده اند و عجیب این که ادعا می کنند فقط آن ها و کسانی که مثل آن ها فکر می کنند مسلمان اند و دارند وظایف دینی خود را انجام می دهند. آن ها ...
پدرش گفت حسین دیگر بر نمی گردد/ شهیدی که نشانه بازگشت پیکرش را به مادر داد
سربازش را برای جهاد علیه کفار گرفتم. مادر است دیگر، با همه دل نگرانی های مادرانه اش. دلش شور حسینش را می زند و همسر جوان و دوقلو های یک سال و نیمه اش. خبر شهادت همرزم و همشهری حسین حاج عبدالرحیم فیروزآبادی در آن شهر کوچک به سرعت پیچیده بود و وقتی بعد از 50 روز از سوریه برگشت اولین چیزی که به او گفت این بود که حسین آقا دیگر بس است! صدای مادر از یادآوری سخنان حسین می لرزد: مامان ...
محکوم به اعدامی که پیش از اعدام خود قرآن خواند، در برنامه ماه عسل
گرفتم تا لحظه آخر قرآن ر ا ختم کنم. کور سوی امیدی داشتم، اما نسبت به اعدام بی تفاوت بودم. فردای آن روز 6 نفر را برای اعدام بردند و اعدام ما را به دو روز بعد موکول کردند. سحرگاه روز سه شنبه روزه گرفتم و ختم قرآن را تمام کردم. ملاقات آخر را انجام دادم. غسل کردم، لباس سفید پوشیدم و دو ساعت پیش از اعدام تصمیم گرفتم لحظات باقی مانده را با خداوند صحبت کنم. به خدا گفتم: خداوندا من در طول این چند سال 20 جزء ...
ماه عسل؛ نجات اعدامی پای چوبه دار به برکت قرآن
همراه با تعدادی دیگر از محکومان به محل دیگری منتقل کردند و من تصمیم گرفتم پیش از اینکه صبح فردا از راه برسد قرآن را ختم کنم. روز اعدام فرا رسید و از بین 12 نفری که در آن محل حضور داشتیم 5 نفر اعدام شدند و اجرای حکم سایرین به دو روز بعد موکول شد. روح الله در بخش دیگری از صحبت های خود تصریح کرد: به لحظه اعدام در روز چهارشنبه نزدیک و نزدیکتر می شدم و پس از اینکه قرآن را ختم کردم و ...
عکسی که به اشتباه از سربازان منتشر شد
بود و هر کتابی که برای خواندن به او می دادم در یک روز تمام می شد. علیمرادی که به شدت ناراحت بود، از به هوش آمدن "حمید کوه برد" ابراز خشنودی کرد و گفت: حمید شیرازی اما ساکن بندرعباس بود و در میان دوره هم با ما به بندرعباس آمده بود، اما به خاطر آنکه همسر و فرزند دوساله دخترش در شیراز بودند، با وجود اصرارم در آمدن به بندرعباس برای استراحت به شیراز رفت و این حادثه برایش اتفاق افتاد، اما ...
چگونه با پسرخاله ام ازدواج کنم درصورتی که با پسر دیگری ارتباط نامشروع دارم
به گزارش " جوان ایرانی "، ماموران به موقع به خودروی شک کردند، دو جوان دختری را که تا نیمه شب در خیابان بود را به زور سوار کرده بودند تا در محل خلوت نیت شیطانی شان را به اجرا برسانند. دختر جوان سکوت کرده بود اما مشخص بود که شب اول است که از خانه شان گریخته است. این دختر پس از بازداشت با دو جوان دیگر به ماموران گفت: مثل سایر دختران دوست داشتم با مد پیش بروم و از همه لحاظ خصوصا ...