سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی تکان دهنده از اعتیاد یک دختر 14 ساله
اومد دنبالم یا خونمون اصلا آرایش نمی کرد. وقتی از خونه می رفتیم بیرون تو کوچه آرایش می کردیم، موهامون رو درست می کردیم و می رفتیم پارک. شبا به بهونه خونه نرگس تا دیر وقت بیرون بودیم. با یک سری پسرا دوست شده بودیم. با هم وقت می گذروندیم و مثل دو تا خواهر شدیم. ما می رفتیم خونه نرگس و سیگار می کشیدیم و علف می زدیم. وقتی آلوده مواد شدم خیلی وقتا با نرگس با هم مواد می زدیم. کم کم مریم هم اومد توی جمع ما ...
شهید مدافع حرم افغان که مصداق و السابقون السابقون شد +تصاویر
اطراف حرم در حال کشت و کشتار هستند. تا اینکه مطلع شدیم لشکر فاطمیون می توانیم ثبت نام کنیم و ما هم سهمی در این جنگ داشته باشیم. من تنها رفتم ثبت نام کردم. حسین تا فهمید گفت : من هم می خواهم بیایم. گفتم : داداش تو بمون خونه پیش مادر و خواهرمون، اگر هر دو تامون برویم که کسی رو دیکه ندارم. تو بمون من بروم و بیایم بعد تو برو. گفت : نه من هم می خواهم بیایم. گفتم : برادر جنگ سوریه خطرناکه، میگن احتمال ...
کمرنگ کردن مساله فلسطین علت حوادث جاری منطقه
مأمور شدم. سال 67 ایشان را به ناحق اخراج کردند. رئیس جمهور وقت آن زمان ژنرال کنعان اِورن بود که آقای متکی را اخراج کرده بود و من را هم تائید نمی کرد که به آن کشور بروم. اِورن با کودتا به قدرت رسید (در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران) و به بهانه های واهی سفیر ما را اخراج کرد و من هم 9 ماه کمتر یا بیشتر در انتظار پذیرش آن کشور بودم تا اینکه دوران ریاست جمهوری آن آقا به پایان رسید و تورگوت ...
ایراد نگیریم!
می فرمودند: چله تابستان بود و من روزه گرفته بودم. قم گرمای شدیدی داشت. من رفتم نانوایی دیدم شاطر و نانوا روزه می خورد.خیلی ناراحت شدم که در شهر قم و ماه رمضان یک مسلمان روزه خواری می کند. یک حالت تندی به من دست داد که بروم با تندی برخورد کنم و نهی از منکر تند و شدید بکنم. یک لحظه پیش خودم گفتم اگر تو هم جای او بودی گرمای چهل، پنجاه درجه و کنارآتش آیا تو هم روزه می گرفتی؟ خودت را بگذار جای او ...
پیامک های دریافتی1395/04/14
. 5704...0913:آیا پارکینگ های سطح شهر مجاز هستند بجای پول خرد، لواشک یا شکلات و ... بدهند؟؟؟لطفا پیگیری کنید و سامانه ثبت شکایات پارکینگ ها را معرفی کنید. 4264...0913:سلام،بنده خودروی نیسان وانتی رو 14 روز پیش خریدم که با اون کارکنم و خرج زندگیم رو بدم الان نمایندگی میگه خودروی شما پلاک نمیشه ،میگم مشکل چیه؟؟میگن خودروهای دوگانه پلاک نمیشن،چرا خودرو ساز اون موقع که داره تولید ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (126)
. حتی تو کیف یا جیبت هیچی ام نداشته باشی وقتی که مامانت دست میکنه توش، دچار استرس و تشنج و تب 40 درجه میشی. 23. میرید کافی شاپ عاشق ِ پسرایِ چیتان فیتان میز بغلی میشین؟ مرد زندگی 5 صُبح تو طباخیه عزیز دلم. 24. این روزا قول مردونه ینی تا تهش باهاتم، ولی خب اگر موقعیت بهتر جور شد بهم حق بده. 25. من هر وقت میخواستم رو پای خودم وایسم مامانم میگفت اونجا وای نستا میخوام ...
روایت نزدیک از مرکز نگهداری بیماران روانی مزمن
نشسته و قیافه خندانی دارد. چرا اومدی؟ جا ومکان نداشتم اومدم اینجا، پدرو مادرم اختلاف داشتن و الان 10 ساله اینجام. کارت چیه؟ تابلو فرش می بافم خوب این طوری سرگرم می شم. چند سالته؟ 37 سال. دارو می خوری؟ بله. مجردی؟ از همسرم جدا شدم. از سالن که بیرون می آیی می بینی یکی از مدد جویان ...
مهراب قاسم خانی: خداحافظی نکردم، خداحافظی ام دادند!
... اگر قرار به رده بندی باشد، ترتیب اولویت نقاشی و طراحی صحنه و فیلمنامه نویسی برای شما چگونه است؟ در این صورت جواب خیلی فرق می کند؛ چرا که نقاشی را به کل کنار گذاشتم. راحت زندگی کردن برای من مهم است و با نویسندگی راحت تر هستم. قاعدتا نقاشی آن شرایط مالی را که دلم می خواست تأمین نمی کرد. پس از نقاشی به سمت گرافیک و بعد به سمت طراحی صحنه کشیده شدم و بعد هم شروع کردم به نوشتن. الان هم ابدا ...
در لباس فقر کار اهل دولت می کنم
را مشخص می کند. شما در این آزمون کجا ایستاده اید؟ انتظار داشتم بگوید طرف تو ولی گفتند: ما مراقبیم! قدم می زنیم! بنده هم گفتم: پس یه کم هوای ما رو داشته باش. * حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی / بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می کنم تفسیر: خدمتگزار بزرگوار در مصرع اول می گوید فرقی ندارد در چه محفل و موقعیتی باشد. ما در هر صورت خدمت می کنیم. از آنجایی هم که معتقدیم خنده و شوخی لازمه کشور و برای نشاط جامعه مفید است با صنعتگران هم شوخی می کنیم. می گوییم شما تولید کنید بعد خودمان از آن ور وارد می کنیم. فقط نمی دانیم چرا کسی نمی خندد. بامزه نیست واقعا؟/روزنامه ایران ...
منتسب به هیچ ارگانی نیستیم/ باید مردم را به خدا و امام حسین(ع) دعوت کنیم نه به سوی خودمان/ عدم ارتباط با ...
از مراسم را سینه زنی به خود اختصاص داده است و فقط ده دقیقه روضه می خوانند. ساعت به یازده و سی دقیقه رسیده و خطابه های آخر واعظ رو به پایان است و مداح خودش را برای مناجات خوانی به جلسه می رساند. گفتگوی ما بعد از 50 دقیقه مناجات با خدا ادامه پیدا می کند: صاحب نیوز: به نظر شما الآن یک هیئت جامع و کامل چه هیئتی است؟ ما از همان اول که می خواهیم یک هیئت بزنیم باید برای ...
من در دانشگاه هم کلاسی متوسلیان بودم/ سر رییس گارد را احمد شکست
ممتاز آن سالها وارد هنرستان دانش ساری شدم و تحصیلاتم را تا دیپلم در رشته فنی ادامه دادم. رشته های مورد توجه بچه زرنگ ها، اول برق بود بعد مکانیک، بعد فلزکاری و آخر هم ساختمان. احمد متوسلیان هم به همین دلیل که درسش خوب بود در مدرسه قوام السلطنه برق خواند با این تفاوت که زبان خارجی مدرسه آنها آلمانی و معلم هایشان هم آلمانی بودند و من انگلیسی خوانده بودم با معلم های آمریکایی. *وفا و شجاعت ...
کیهان و فیلم های سینمایی و تلویزیونی که برجام را لو داده بودند!
...، رئیس جمهوری حسن با برادرش فرهاد مشورت می کند.) فرهاد: من همین الان داشتم با کینن ، وزیر امور خارجه آمریکا صحبت می کردم. اون شرایط مارو پذیرفته است. حسن: خبر خوبیه. فرهاد: ولی یه شرطی هم هست. اونها اصرار دارن رئیس هیئت بازرسی آژانس، یک آمریکایی باشه. حسن: من که فکر می کنم بتونم قبول کنم، تو چی؟ فرهاد: تو که می دونی من چی فکر می کنم. تا حالا هم به اسم صلح توی خیلی ...
اینجا ادبیات جدی گرفته نمی شود
قول های مکرر و فراوان نابوکف به داستان به ترجمه هدایت از مسخ رجوع می کردم و می دیدم که این ترجمه مشکلاتی دارد و در نتیجه تصمیم گرفتم خودم ترجمه اش کنم. بعدها متن انگلیسی را که مبنای ترجمه ام بود با کمک دوستی آلمانی دان با متن اصلی اثر تطبیق دادیم و متوجه شدم متن انگلیسی هم ایرادهایی دارد. این اتفاق باعث شد که دیگر هیچ وقت به سراغ ترجمه از زبان دوم نروم، چون در این حالت مترجم امکان ...
فلانی تیغش می بُرَد!
عیادتش رفتم دلم به حالش سوخت و به شدت غصه اش را خوردم. بدبختی این جا بود که پدر و مادر بچه، موفق به خرید پماد مخصوصِ رفع درد استخوان نشده و نتوانسته بودند بعد از چند روز، مرهمی بر زخم فرزندکوچک و جگرگوشه شان بگذارند و... تحمل دیدن چنان صحنه دلخراشی را نداشتم؛ به کودک نزدیک شدم وگفتم: “ مگه من مُرده م که تو درد می کشی باباجون؟! هر طور شده دردت رو درمون می کنم؛ خیالت تخت!! “ و ...
سنوات ارفاقی بازنشستگی جانبازان
- سلام. آزاده و جانباز سی درصد هستم .با اعمال دو برابر شدن دوران اسارت در حکم کارگزینم اعمال شده اما سی درصد جانبازی که باید پنج سال اعمال شود و ذیحسابی این مدت رو به بازنشستگی پرداخت کند گارگزینی حکم صادر نکرده و ذیحساب میگه بگو حکم بزنند و مبلغ رو پرداخت کنم و امور عمومی میگه باید تقاضای بازنشستگی اعلام کنی تا حکم صادر شود زیرا الان تو حکمم بیست و پنج سال دارم و یادآور می شوم که سال هفتاد و هفت ...
از ازدواج و سربازی تا فیش های نجومی
خنده دار گفتند. البته بگویم اگر آن گزارش روزنامه را از صحبت غربی ها نخوانده بودم باز به شما می گفتم این غربی ها صدی نود دروغ می گویند. آقا در ادامه فرمودند باید تبیین را بیشتر بکنید و این یعنی بصیرت افزایی بکنید. بعد گفتند البته من می گویم بصیرت بعضی ها دردشان می آید و باز جمعیت می خندد. ایشان در مثال تبیین و بصیرت به خاطره ای از قبل از انقلاب اشاره می کند که وقتی در جلسه ای با ...
حق دارند در پرسپولیس راهم ندهند/یک روزی با آمادگی به خانه ام پرسپولیس برمی گردم
شدن به جای پایشان را نداره و نخواهد داشت. راجع به پست توضیح اینکه حرفی بود که تو گلوم گیر کرده بود اگه نمی گفتم دق می کردم. و دوستانی که از من خواستن برم باشگاه خودم رو معرفی کنم در حال حاضر درب باشگاه به روی من بسته است و به حق هم بسته است. تا چند روز آینده میرم به تیمی که بتونم آمادگیمو نشون بدم و با قدرت به خونم برگردم. حق نگهدار همه شما امیدوارم حرفم ...
کنایه کیهان به تعداد مدیران عزل شده درباره فیش های حقوقی
...> گفتم: چی بگم؟... گفت: هم خورده اند، هم برده اند و هم دو قورت و نیمشان باقیست و طلبکار هم هستند و...!! گفتم: معلم ریاضی از دانش آموز پرسید؛ اگر 15 تا سیب داشته باشی و رفیقت 14 تا از سیب ها را بخوره! چند تا باقی میمونه؟ و دانش آموز گفت؛ آقا بهش بگین اون یه دونه رو هم کوفت کنه ... سیب ندیده! ...
پسرم را حبس کردم تا به جنگ نرود
.... می خندید و چیزی نمی گفت. خیلی خوش اخلاق بود. می گفت: نامردها لااقل گوشی ام را بیاورید. بالاخره اینقدر داد و بیداد کرد تا گوشی را بهش دادم. او هم بلافاصله زنگ زد به آقای توسلی و گفت: شما نفرات را بردار و برو. ساعت 10 شب شد و هنوز در اتاق حبسش کرده بودم. به او گفتم قسم بخور که نمی روی؟ بعد خندید و گفت: باشه باشه. قرآن را آوردیم، گفتم: دستت را بگذار روی قرآن که نمی روی؟ دستش را روی قرآن گذاشت و ...
امیری: در پرسپولیس مفهوم هوادار را درک کردم
. شرایط تیم بسیار خوب است و امکاناتی که برای انجام تمرینات بدنسازی نیاز داریم، فراهم است. بهتر است بگویم از نظر امکانات تدارکاتی تمام آن چیزهایی که نیاز داشتیم فراهم بوده است. من به خاطر کسالتی که داشتم نتوانستم چند روزی در تمرینات حاضر باشم اما بعد از اینکه بهتر شدم به تمرینات رفتم و به همراه سایرین تمرین می کنم. روز به روز هم شرایطم بهتر می شود. تمام تلاشم را انجام می دهم تا بتوانم به ...
اعطای حج در ازای سجده بر شیطان!
این طور باشد که چه کسی می آید گناه کند؟! کسی که از نیمچه عقلی برخوردار باشد که نمی آید علنی گناه انجام بدهد. شیطان می گوید: بهتر از نماز، خدمت است. این همه به نماز اوّل وقت سفارش شده، بعد شیطان می گوید: نماز اوّل وقت که هیچ، نمازت قضا هم شد، ایراد ندارد، مهم این است که تو دست این شخص را بگیری. بعد چنین کسی پیش خودش احساس رضایت می کند و نفسش احساس آرامش می کند. اتّفاقاً شیطان او را در ...
من هم می خواستم به استقلال بروم اما نشد
می دادند می رفتم و برایشان بازی می کردم اما خب نظر منصوریان این نبود و من هم از ایشان ناراحت نیستم و به نظرشان احترام می گذارم.شاید کسی دیگری بود ناراحت می شد ولی من حرفه ای فکر می کنم . برای منصوریان آرزوی موفقیت می کنم چون دو سال برای من زحن کشید. *شاید اگر بختیار رحمانی جذب نمی شد تو الان استقلالی بودی. -اصلا این بحث را قبول ندارم. من در سالی که در استقلال بودم در اکثر مسابقات ...
افشاگری عجیب علی کریمی
را شکر 10 تا 15 روز قبل از این تاریخ پیشنهاد آمد و رسیدگی کردند اما با مخالفت هایی که برای من به وجود آوردند خیلی اذیتم کردند و حتی زیر قول خودشان زدند. وقتی دیدند کاری از دستشان بر نمی آید تا توانستند پول گرفتند مدیریت باشگاه برای من 250هزار دلار برای صدور ITC قرار گذاشته بود، اما بعد این عدد را 300 هزار دلار کردند. 100 میلیون هم از خودم گرفتند و کلی طلب هم داشتم که به من گفتند ...
دستگیری مجری زن شبکه ماهواره ای +عکس
اعدامش کنن درس عبرت بشه برا معاندین! مگه این بابا تو ایران مرتکب خلاف شده؟ با این منطق که میبایست اکثر ایرانی هایی رو که میرن آنتالیا و آمریکا و این ور و اون ور رو دستگیر کرد . تاریخ مصرفش اونجا تمام شده برگشته بنده خدا سر زندگیش اینجا. ولش کنید بابا بره سر بدبختیش. اخه اینم خبر شد فقط اعدااااام! ...
ماجرای گلوله خوردن شهید ابراهیم هادی
ارتفاعات انار آزاد شده و فقط یکی از تپه ها که موقعیت مهمی هم داره شد شدیداً مقاومت می کنه و ما هم نیروی زیادی نداریم. من هم به ابراهیم گفتم: "تا قبل از صبح با نیروی کمکی به شما ملحق می شم. شما با فرماندهان ارتش جلسه بگیرین و هر طور شده اون تپه رو هم آزاد کنین." بعد به همراه یکی از بچه ها به سمت رودخانه رفتیم تا یک گردان نیرو رو به جبهه میانی منتقل کنیم. در راه از فرماندهی سپاه اطلاع دادن و ...
پیدایش برنامه ریزی
خود اتفاقات آن جلسه که با حضور حسین علا تشکیل می شود را این گونه تعریف می کند: همه دلایلی را که در جلسات قبل در حضور خودش [بدر] گفته بودم دوباره تکرار کردم و لزوم تهیه برنامه بلندمدت را برای عمران مملکت یادآور شدم. بدر گفت: شما ایران و ایرانی را نمی شناسید ولی من می شناسم، اصلا برنامه بلندمدت یعنی چه؟ جواب دادم در کارهای مربوط به مملکت نباید روزمره و بدون برنامه زندگی کرد. بدر گفت: من اعتقاد دارم ...
خاطرات بلوری؛ از نخستین زن اعدام شده تا قتل معشوقه برادر شاه
زهرا رفتیم. دیدم در خرابه ها به یک بچه نگاه می کند. رفت به بچه گفت گریه کن من یک عکس بگیرم. بچه هم مات به او نگاه می کرد. او هم یه چک زد تو گوش بچه، هم شروع کرد گریه کردن. آن عکس شاهکار و بعدها پوستر شد. یادم است که با خبرنگار اطلاعات از صبح تا ظهر به دادگستری می رفتیم. ظهر که می شد، به هم می گفتیم برگردیم روزنامه. اما بعد از چند ساعت در راهروی دادگستری با هم روبه رو شدیم. هر کدامم می ...
سیّد علی گرامیان
پنجم (صفحه 145) از قول مرحوم بهار می نویسد: روزی از روزهای تابستان پنجشنبه بود. مدرس با شاه صبح زود ملاقات کرده بود، مدرس به من گفت: امروز به شاه گفتم، مردم راجع به تهیه ملک و جمع پول، پشت سر شما خوب نمی گویند. شما پول می خواهید چه کنید، ملک به چه کارتان می خورد، اگر شما پادشاه مقتدر و محبوبی باشید ایران مال شما است، هرچه بخواهید مجلس و ملت به شما می دهد، ولی اگر به پول داری و ملک گیری و حرص جمع مال ...
روایت ناشنیده فراستی از زندان و حکم اعدامش در گفتگوی جنجالی
قطعاً از اکثر فیلم هایی که آقایان جایزه دادند بهتر است. این فیلم سعید روستایی، ابد و یک روز که شما از آن هم خوشتان نمی آید، گمانم در جشنواره برلین گفته بودند آخرش را حذف کن تا پذیرفته شود. چند سند دیگر باید رو شود تا اثبات شود این جشنواره ها سیاس هستند؟ به نظر من نصف سند هم کافی است، ولی برای این دوستان نه. جای اینها بودم آخرش را حذف می کردم و می فرستادم. بعد هم به ریششان می خندیدم و می گفتم با ...