سایر منابع:
سایر خبرها
راهنمای برگزاری تشریفات عروسی
باید به طور مفصل تهیه شود. بهتر است از چندین نوع غذا استفاده کرده و به همراه آن با استفاده از انواع آبمیوه و دسر، از مهمانان خود پذیرایی کنید. سایز میزها باید به اندازه تعداد غذاهای چیده شود. در صورتی که غذاهای سفارش داده شده زیاد اما میزهای مهمانان کوچک است، بهتر است تعداد صندلی ها را کمتر کنید. در این صورت افراد کمتری بر روی میز نشسته و پذیرایی می شوند. 6- مزون لباس عروس ...
آنهایی که در خانه های مجلل آرمیده اند چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند
تحلیلها دانسته و به آن لبخند تمسخر می زند. کدام انسان عاقلی است که با وجود همه شرایط مناسب و مقدمات لازم و فدا کردن هزاران قربانی بزرگ، از نبرد با دشمن رو به احتضار [از] مکتب و جامعه و کشور خود چشم پوشی نموده و به او مهلتِ توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به کشور ما حمله کند؟ آیا ریاست چند روزه دنیا ارزش اینهمه خفت و زبونی را دارد؟ دنیا در شروع تجاوز به ما پیشنهاد می نمود که برای جلوگیری ...
ای کاش برادرم هیچ وقت آرش را به خانه مان نمی آورد - مزاحمت هایش تمامی ندارد
خواهان جدایی بود و به همین خاطر پس از یک سفر خارجی او را در بازگشت همراهی نکرده بود. شکیبا با عجله وارد شد و از تهدیدهای همسر سابقش گفت بعد هم به پسرنوجوانش اشاره کرد که در آتش اعتیاد پدرش می سوزد. قاضی او را به آرامش فراخواند و خواست منتظر بماند تا جلسه دادگاه زن و شوهر پزشک به پایان برسد. زن چادرش را محکم گرفته و در سکوت روی نیمکت راهرو نشسته بود. پسرک نوجوان بر خلاف مادرش ریزاندام ...
رسانه بما هو رسانه/ ابتذال معانی در شبکه های اجتماعی
. زمانی مارکسیست ها می گفتند یک زیربنا داریم یک رو بنا و می گفتند اقتصاد زیربنا است؛ یعنی همه کنش های انسانی تابعی از اقتصاد است، اقتصاد زیرساخت همه رفتارهای انسانی است، بگو از چه طبقه ای هستی تا بگویم چگونه می اندیشی، مارکسیست ها این طور می گفتند، بگو کارمند کجا هستی تا من به تو بگویم چگونه فکر می کنی، بگو چه قدر درآمد داری تا به تو بگویم شیوه زندگیت چگونه خواهد بود. مارکسیست ها می گفتند اقتصاد ...
این گزارش بوی خون می دهد/مروری بر قتل هایی که در هفته گذشته اتفاق افتاد
خاموش کردن شعله ها و هنگام جست وجوی داخل خودرو، ناگهان نگاه شان به جسد سوخته مردی افتاد که روی صندلی کناری راننده افتاده بود . کارآگاهان در تحقیقات دریافتند که پژمان به همراه پسر خاله زنش به نام ناصر - 23 ساله- در خرید و فروش خودرو با هم مشارکت داشته اند و فرضیه ماجرای عشقی نیر در دست بررسی قرار گرفت. قتل مردجوان به دست پسر خاله همسرش / ناصر چند بار گفته ...
از کندن پوست سر تا تزریق سیانور؛ روزی که عملیات مهندسی، قرون وسطی را شرمنده کرد+تصاویر
به داخل حمام و به سراغ محسن میرجلیلی رفتیم. مسعود به او گفت که اگر اطلاعات ندی تو را می پزیم. سپس به من گفت که اتو را بیاورم. بعد از آنکه اتو را به برق زد و کاملا گرم شد، ناگهان اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند. محسن از شدت درد دهانش را به طرز عجیبی باز کرد و از هوش رفت. بوی سوختگی همه جا را گرفته بود، من خیلی ترسیده بودم، مسعود هم ترسیده بود، ولی سعی می کرد خودش را مسلط به کاری که می کند نشان ...
نظر هنرمندان درباره فیلم ایستاده در غبار
ساحت اسطوره های بی بدیل سرزمینم برداری. مردان بزرگی که زندگی شان تماشایی ست و تو چقدر خوب و صادق این زندگی را به تماشا نشسته ای. زندگی و تلاش مردانی که هرگز نخواسته اند به چشم بیایند و دیده شوند اما به خواست و اراده پروردگار فداکاری هایشان تماشایی تر شده است. این قهرمانان حالا در فیلم تو در مقابل چشمان ما راه می روند، لبخند می زنند و زنده اند، آشکارتر از همیشه، روشن و آفتابی. ...
دو روایت نزدیک از زندگی خصوصی محمدرضا پهلوی/عکس
درجه سروانی به مرض سل درگذشت. مادر فرح پس از فوت شوهر ازدواج نکرد و با برادرش زندگی می کرد. چون فریده فقیر بود در خانه برادرش کار می کرد و برادرش به نام قطبی زندگی او را تأمین می کرد. فریده تنها فرزند خود به نام فرح را به همراه داشت که قطبی خرج او را هم می داد... قطبی، فرح را به پاریس فرستاد و او در دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت، ولی قطبی از عهده هزینه او برنیامد. در آن زمان فرح که دختر ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
آقاسیدمحمدحسین تا بچه ات خوب شود. خودش تعریف کرده بود که وقتی پول را دادم و به خانه برگشتم، دیدم بچه ام شفا گرفته. *وقتی مرحوم علامه تصمیم گرفتند به قم بروند مادرتان بابت اینکه باید زندگی راحت و مرفه شان در تبریز را رها کنند و به قم بروند اعتراض نکردند؟ خیر، 10، 12 ساله بودم که به مادر گفتم اگر الان چشم هایت را ببندی و ببینی در تبریز هستی و خانه و زندگی و همه چیز داری خوشحال می ...
دشمنان از سینما بیشتر از موضوع هسته ای ما می ترسند/ سینما یک زرادخانه تولید پیام و قدرت است/ خاطره ...
. حالا شکل مقاومت کمی تغییر کرده دیگر کسی نمی گوید همه گزینه ها روی میز است تا مقاومت هست. حالا تیرهای جنگی گلوله های سربی، موشک های اتمی شکل دیگری پیدا کرده اند همه آنها با زرق و برق دیگری از طریق مجموع هفت هنر، هنر هفتم، پرده نقره ای سینما بر پیکر مقاومت فرود می آید. فرودی که بر جان این کودک نشسته امروز مردان متخصص دیگری را می طلبد که باید به جای تیرهای جنگی، گلوله های سربی و موشک های ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (286)
هایی از کارتون "پسر شجاع" حضور داشت. البته هیکلش آن موقع خیلی رو فرم تر از الآن بود. این یکی برادر هم در فیلم "Life of Pi" نقش ریچارد پارکر را بر عهده داشت و توانست در همان سال اسکار بهتری غرشِ سال را از آن خود کند. سلفی بانمک ماهور الوند که آدم را یاد لحظات حساسی می اندازد که سر کلاس درس، دوستت در حال ارائه مقاله است و به جای مفاهیم درسی دارد خزئبلات تحویل می دهد و تو هم برای حفظ ...
فرار یک دختر از خود، نه از خانه!
...> کیمیا در حالی که لبخندی تلخ بر چهره داشت گفت: چشم می کشیدم تا خواهر یا برادرم به خانه ما بیاید و یا میهمانی فامیلی جور شود و دور و برمان شلوغ باشد. اما در همین میهمانی ها نیز خواهر و زن داداشم طاقچه بالا می نشستند و بچه های شان در حال بازی و شادی بودند. آن وقت من بیچاره به خاطر این که مادرم بیمار است باید مثل یک کلفت یک خروار ظرف می شستم و کار می کردم. خواهرم روی من حساس بود ...
بخاطر حرف هایی که زده بود کشتمش!
پس از آن مأموران موضوع جنایت را به بازپرس کشیک قتل دادسرای ناحیه 34 تهران خبر دادند. این در حالی بود که با تحقیق از مادر مقتول آنها متوجه شدند ساعاتی پیش دوست حمید به نام فرشید به خانه آمده که چنین اتفاقی رخ داده است. این زن زمانی که سراغ پسرش رفته با جسد او در پشت بام روبه رو شده در حالی که فرشید از آنجا فرار کرده بود. مأموران در حالی که در جست وجوی فرشید بودند، متوجه شدند او به محل جنایت ...
همسرتان را از روی دست هایش بشناسید!
به گزارش 9صبح، در اولین جلسه آشنایی، تنها نازک کاری های شخصیت کسی که می خواهید با او زیر یک سقف بروید نیست که از چشم تان پنهان می ماند. شما نمی توانید مرد یا زنی که برای اولین بار در مقابل تان نشسته را خوب بشناسید و البته نمی توانید وضعیت سلامت جسمش را هم ارزیابی کنید. اما نگران نباشید. برخی بیماری هایی که ممکن است عمر این مرد یا زن زندگی تان را کوتاه کند را نه با آزمایش های پیچیده که تنها با ...
همه وسایل ناصر را بخشیدم جز شیشه عطرش + صوت
بود را به مادر تحویل می دهند. مادر وقتی عکس کارت پسر را می بیند، داغ دلش تازه می شود و قربان صدقه پسرش می رود. در همان لحظه یاد کربلا افتادم، یاد حضرت زینب افتادم که بر سر بالین برادرش حسین(ع) و یاد ام البنین که بر سر بالین پسرانش نشسته بود و اشک می ریخت. لحظه غم انگیزی بود، دل هر سنگی را آب می کرد. همه دست های شان را به سمت جنازه شهید برده بودند و از شهید برای قیامت شان ...
آقا مهدی کارگر، ثروتش و خاطره هایش
محل وقوع داستان های شان نوشته شود. نام اصلی او مهدی هاشمی بود، اما همه مهدی کارگر صدایش می کردند، خوش اخلاق بود، حرف زور نمی شنید، می گفت: صبح که میام کرکره های این مغازه رو می کشم بالا می گم خدایا به امید تو، یه زن دارم مثل دسته گل فقط یه نحوه توی گردنشه، دکترها می گن اگه ریشه کنه بالاتر خطرناکه، همونجام بمونه ممکنه خفه بشه، اما امیدم به خداست، دو تا پسر دارم، سربه راه اما دست شون ...
وقتی حق را شناختی آنگاه هر عمل خوبی خواستی انجام بده
...: خدا ابوالخطاب را لعنت کند! من این گونه نگفتم؛ بلکه من گفتم وقتی حق را شناختی آنگاه هر عمل خوبی خواستی انجام بده، که در این صورت است که از تو قبول می شود؛ همانا خداوند عز و جل می فرماید: هرکس، از زن یا مرد، عمل صالحی انجام دهد در حالی که مومن باشد، آنها کسانی اند که وارد بهشت می شوند و بدون حساب در آنجا روزی دریافت می کنند (غافر/40) و نیز می فرماید هرکس، از زن یا مرد، عمل صالحی انجام دهد در حالی که مومن باشد، قطعا که او را با زندگانی گوارا و دلپسندی حیات می بخشیم ...
2 گل خوشبوی زندگی ام را در 3 ماه از دست دادم
می کنم شما بخوانید. شروع به خواندن وصیت نامه اش کرد و همراه با آن صدایش را ضبط کرد. گفت می خواهم یادگاری بماند تا هر وقت دلت تنگ شد آن را گوش کنی. در کدام عملیات به شهادت رسیدند؟ در عملیات نبود. سال 61 برای پاکسازی منطقه رفته بودند تا آنجا را برای مقدمات آزادسازی خرمشهر آماده کنند که به شهادت رسید. منطقه شهادتش چون در محدوده دشمن بود جسد بعد از آزادسازی خرمشهر پیدا شد و بعد از چند سال ...
دوگانه ای درباره بازی و بازیگری
بیان شده و به تصویر کشیده می شود و آن قدر در این طنازی ها توسط عطا و دوستش راه به افراط می رود که گاه موضوع اصلی یعنی سرنوشت بازیگر مغضوب در سایه قرار می گیرد، اما همه اینها را باید به لحاظ محتوای فکری زیبای اثر، یعنی دفاع از مظلومیت این قشراز بازیگران این ملک و لحظات کمیک و طنازی که توسط جمشیدی و صامتی ایجاد می شود چشم پوشید. نمایش به واقع گرایی تنه می زند. از مناسباتی روزمره و معمولی سخن به ...
سست شدن پایه های مذهبی از علل اصلی تک زیستی و ازدواج سفید
دخترهای خود را طوری تربیت می کنند که این ها به خاطر هر چیزی زیر بار ظلم و زور نروند و این موضوع می تواند مثبت باشد حالا ما یک جامعه ولخرج و مسئولیت ناپذیر هم داریم که اصلاً به محدودیت های طبقه متوسط عادت نکردند و همه چشم شان به طبقه بالاست؛ غالب طبقه متوسط ما فکر می کنند که وقتی بچه های آنها در دانشگاه دولتی قبول نمی شوند حتماً به دانشگاه آزاد بروند و آنها را حتماً به مدارس خصوصی بفرستند و اینها را به ...
گزارش تکان دهنده ای از انتظار مردم پشت سالن تشریح پزشک قانونی
را می گوید و دوباره چشم هایش پر از اشک می شود. تندی چشم هایش را با چادرش پاک می کند و به صورت آدم ها زل می زند. جلوی در بیرونی طبقه دوم ساختمان، یک سکو ساخته اند که جسدها از آمبولانس های حمل جسد مستقیم وارد سردخانه می شود. ماموران جوان ماشین حمل جسد لباس های فرم سورمه ای تیره پوشیده اند و به سوال و جواب های مردمی که سراغ مرده های شان را می گیرند جواب نمی دهند. میان جمعیت زنی آرایش کرده همراه ...
5 مرداد 1367؛ روزی که فروغ جاویدان ، منافقین را به زباله دان تاریخ فرستاد
کنند و ما هم کارها را به دست مردم می دهیم ٬ ولی در ابتدا آنچه تو گفتی درست است. در آن موقع که شما در ایران بودید چقدر از مردم مخالف خمینی بودند؟ زن: 90 درصد رجوی: این 90 درصد اگر بفهمند که مجاهدین به شهرشان آمده اند حتماً از آنها حمایت می کنند و مردم وقتی که دیدند سپاه و کمیته دیگر نیست حتماً نمی ترسند و وقتی که اسلحه گرفتند خودشان همه کاره می شوند و شما فقط آنها را راهنمایی ...
نجات باران از چنگ غلام اژدها / سلامت دخترک چیزی شبیه معجزه
دارد و به هوای آب سرمی کشد. مری و نصف معده اش از بین می رود. غلام اژدها، با آن همه قلدری و برو بیا، حالا روی تخت بیمارستان خون بالا می آورد. مددکاران متوجه می شوند بهترین موقعیت برای جدا کردن بچه از پدر و مادر معتاد همین حالاست. پی گیری ها را تشدید می کنند و چند روز بعد، در اطلاعات بیمارستان، باران را از مادرش جدا می کنند وبه بهزیستی تحویل می دهند. غلام متوجه ماجرا می شود، با همان حال نزار ...
این دار زندگی می بخشد
نشسته و زیر لب نقش می خواند. گره ها یک به یک در کنار هم می نشینند و رنگ گل ها باز می شود. با کلوزار روی بافته ها می کوبد تا از جای خود بلند نشوند. هر ضربه ای که می زند انگار کوهی از مشکلات را بر زمین می زند. این دار برای نیک اندیش، دار زندگی است؛ داری که زندگی را از سراشیبی نجات داده و حالا او تلاش می کند که با گره زدن نخ ها به هم، زندگی نویی را برای خود و مهسا ببافد. آن روز که بیت مانده ام باشم ...
باباچاهی: پست مدرنیسم دیگر مرا شاداب نمی کند
؟ مگر ما از همه اینها به نحوی استفاده هایی نکردیم و درون امور خلاقه ما نشدند؟ حال اینکه شاید نخست هم بسیاری از آرای شان را قبول نمی کردیم. مگر از سوی دیگر نیز از کلاسیک های خودمان، مثلا خاقانی، زن ستیز نبودند؟ آیا ما چشم بسته حرف شان را در همه موارد پذیرفتیم؟ یا خود نظامی مثلا؟ اما خلاقیتش را در منظومه هایش هم دیدیم... من خودم را تربیت کرده ام تا به هر پدیده ای که ما را متعالی کند روی خوش نشان بدهم ...
روح الله با خدا ماند و پادشاهی کرد
...> امکان تماس از طرف شما وجود نداشت؟ آقا روح الله روز زن تماس گرفت و بعد از کمی حال و احوال و تبریک روز مادر، یک شماره به من داد و گفت از این به بعد می توانم با آن شماره تماس بگیرم. من هم حسابی خوشحال شدم اما این خوشحالی خیلی طول نکشید. چند روز بعد یعنی 15 اردیبهشت روح الله به شهادت رسید. چطور از شهادت آقا روح الله خبردار شدید؟ یک روز قبل از اینکه پیکرش به ایران برگردد، چند نفر ...
مراکز بهداشتی زنان ویژه در هجوم منتقدان
.... دختر با خنده درباره خانواده اش صحبت می کند و تصویر سیاه می شود ... . برداشت سوم روی تخت کمپ نشسته ام. زنی مبهوت نگاهم می کند. کیفم را بالا و پایین می کند و می پرسد: کیفت مارکش ابر کرومبیه؟ جمله توی دهانم گم می شود که می گوید: من رو بیخود برداشتن آوردن اینجا. باید برم سند ماشینم رو بگیرم. آخه خیلی کار دارم. می دونی؟ یک ساعت قبل از این گفت وگوی کوتاه، مدیر کمپ می گوید جواب ...
در گفت و گو با سامان احتشامی مطرح شد؛
: گروه اول هنرمندان پولدار باسواد هستند: اینها با پول ددی اثر فاخر خلق می کنند، مهمانی هم می گیرند، رونمایی آلبوم هم می گیرند و در آخر جشن به همه هم سی دی شان را هدیه می دهند. گروه دوم هنرمندان پولدار بی سواد هستند: اینها با پول ددی مایحتاج اجرای موسیقی را خریداری می کنند، آهنگ شان راهم یک بار به زور می شنوید چون مجانی می آید در تلگرامتان. چون به وسیله ی پول رفته بین عزیزانی که موسیقی را نشر می دهند ...
عشوه های مریم برای مسعود در شبی که نقشه مرگ منافقین را کشیدند
. مریم (رو به زن): شما خیالتان راحت باشد. همه چیز آماده است و طرح ها دقیق می باشد. شما ناراحت نباشید. ما نباید مردم را زیاد هم دست کم بگیریم؛ چراکه در میان خود ما هم عده زیادی از اسرا وجود دارند که به ما پیوسته اند و این نشان دهنده حمایت زیادی است که در شهرها از ما خواهد شد. اسرا دست شان را بلند کنند! (حدود 500-400 نفر دست بلند می کنند). ما در 30 خرداد از روی استیصال و ضعف با ...
حسن آباد؛ پرحاشیه و پر چالش
ها هم یک دوره ای برادرشوهرم این جا بود و کنار هم زندگی می کردیم. تو همین خونه. وقتی تازه از افغانستان اومدن ایران. حقوق کارگران آجرپزی به یک میلیون تومان در ماه می رسد و برای همین هم خیلی ها برای کارگری به اکرم آباد، بخش هایی از آزادشهر و مناطق دیگری که کوره های آجرپزی دارد، کوچ کرده اند. کوچی که قرار است تا سال 1397 بیشتر ادامه نداشته باشد و کوره های آجرپزی این منطقه جمع شوند. همه چیز ...