سایر منابع:
سایر خبرها
رحیم صفوی: آقای هاشمی تصمیم گیر نهایی بودند، از 62 تا پایان جنگ
. مدتی من فرمانده گروهان شدم. شما گفته بودید من وظیفه هستم و نباید به من چنین پیشنهادی دهید. عنایت و هدایت الهی بود. دست امیرالمومنین(ع) بالای سر ما بود که ما این آموزش های نظامی را خوب بیاموزیم. مرسوم نبود نیروهای وظیفه خیلی علاقه مند به نظامی گری باشند. هر موقع گروهان ما پرش با چتر داشت من حتما خودم می رفتم. به سرگروهان می گفتم هر وقت نوبت پرش با چتر رسید من را حتما ...
رویا، رویاهایم را از بین برد
آزار و اذیت می کند. وقتی فهمید من عاشقش شده ام، شرط ادامه دوستی را قتل برادرش اعلام کرد. او مرا گرفتار کرد تا خودش رها شود. من و مقتول قربانی توطئه رویا شدیم. یکی مرد و دیگری در انتظار مرگ است. تو چرا قبول کردی؟ من خام عشق او شده بودم. آن موقع متوجه نبودم چه کاری خوبی است و چه کاری بد. شرایط طوری پیش رفت که زمانی برای فکر کردن نداشتم. همه چیز یک دفعه رخ داد و من زندگی و آینده ...
آیا طلب مرگ از خدا کردن کار صحیحی است؟ آرزوی مرگ برای دیگران چطور؟
.... فردای آن روز، شرفیاب شدم، سلام دادم فرمود: آیا چیزی مفقود نشده؟ جز یک سطل که با آن وضو می گرفتم. مدتی سر مبارکش را پایین انداخت و قدری تأمل کرد، سپس سر بلند کرد و فرمود: من گمان می کنم که تو آن را فراموش کرده ای، از کنیز صاحبخانه بپرس و بگو: تو سطل را برداشته ای آن را برگردان، او آن را برمی گرداند. همین که از محضر امام (علیه السلام) برگشتم، نزد کنیز صاحبخانه آمدم و به او گفتم من سطل ...
نقشه سیاه مرد جوان برای شریک زن
پیش با مردی آشنا شدم و دو نفری با هم یک مغازه آبمیوه فروشی را در اطراف دانشگاه تهران راه اندازی کردیم. او همیشه به من ابراز علاقه می کرد، اما من علاقه زیادی از خود نشان نمی دادم. همکاری مان ادامه داشت تا این که من با مردی آشنا شدم و او مرا به عقد خود درآورد. می خواستم بعد از ازدواج سهم خود را از آن مغازه بفروشم و از آنجا بروم. وی افزود: روز حادثه سوار موتور شریکم شدم تا به خانه بروم. در ...
به ازدواج پنهانی و موقت با امیر تن دادم - وسوسه شیطانی چشمانم را کور کرد
ریختم و او را کشتم. وقتی مطمئن شدم مرده است به اورژانس زنگ زدم و کمک خواستم. اما چند روز بعد نتیجه آزمایش های پزشکی قانونی رازم را فاش کرد. البته مطمئن بودم که گرفتار می شوم و خون مادرم دامنم را می گیرد. فقط خدا می داند چقدر پشیمانم. الان که به آن روزها فکر می کنم می بینم چقدر وسوسه انتقام شیطانی چشمانم را کور کرده بود. فقط می خواهم امیر را آزاد کنید او بی گناه است. سیما که حالا دیگر با ...
دو پسر جوان را نیمه شب بالای سرم دیدم / پسران همسایه مخفیانه وارد اتاق خوابم شده بودند
چاقو به سمتم گرفتند و کتکم زدند. بعد جیب هایم را گشتند و مقداری پول، مدارک و گوشی دوستم را سرقت کردند. سپس مرا در اتاق زندانی کرده و متواری شدند. بسختی در را باز کردم و بیرون آمدم. سارقان با سوار شدن به موتوری که منتظرشان بود، بسرعت محل را ترک کردند. شاکی تصریح کرد: همان موقع دوستم را دیدم که از آن سوی خیابان به سمت خانه بازمی گشت. با دیدن من که وحشت زده بودم، متوجه ماجرا شد و دو نفری ...
دختر پرسپولیسی: باز هم به استادیوم میروم
هانی با هفته نامه تماشاگران امروز را بخوانید: دربی چندمین باری بود که به استادیوم رفتی؟ دومین بازی بود. اولین بار بازی پرسپولیس و راه آهن در فصل پیش را از نزدیک تماشا کردم و این بار دربی و باز هم می روم. برای بار دوم نترسیدی باز به استادیوم رفتی؟ چرا بترسم؟ من پای هر کاری که انجام بدهم می ایستم بعد از بار اول تهدیدت کرده بودند آتشت می زنند. این ...
همه می دانستند اعتیاد دارم، جز خودم!
را کلید می زنیم: معلوم است کار و کاسبی تان حسابی سکه است و امروز سخت بتوانیم صحبت کنیم. بعد از مشکلاتی که به خاطر اعتیاد پشت سر گذاشتید، حالتان چطور است؟ از ته دل می خندد و می گوید: خدا را شکر؛ راضی ام. از وقتی به کنگره 60 رفتم و اعتیادم را گذاشتم کنار، خدا به زندگی ام برکت داد. یک زمانی آرزو داشتم پرشیا سوار شوم، حالا ماشینی که دلم می خواهد سوار می شوم. از گذشته اش می پرسیم و این که چرا رفت سراغ ...
از مفقود الاثری که نامش بعد از خبر شهادتش وارد لیست صلیب سرخ شد تا فرمانده ای که بیش از 400 اختراع دارد
دشمن و آوار سنگر در دو مرحله بیرون بیاوریم آتش دهی دشمن لحظه به لحظه شدیدتر می شد یکی دیگر از همرزمانم بنام غلامرضا سالاری مورد اصابت ترکش قرار گرفت. ترکش خمپاره در داخل سر همرزم قرار گرفته بود. جانی در بدن نداشت او را به طول یک کیلومتر کول کرده و به امدادگران رسانده و به میدان جنگ برگشتم در همان لحظه اول فکر کردم که سالاری شهید شده است بعدا که جویای وضعیتش شدم گفتند که ایشان شهید نشده است و او ...
عالی و عاشقانه اما با سختی!
این ساعت به بعد مجبورم گوشیم را خاموش کنم و در چادر بگذارم. بعد از انجام اعمال، خودم زنگ می زنم. حتی وقتی خواستم از جای خالی اش در خونه بگویم، او صحبتم را قطع کرد و با عجله خداحافظی نمود و به من گفت مواظب پسرها باش. آخه من بعد جنگ این همه مدت از او دور نشده بودم و در طی این یک هفته خیلی دلم برایش تنگ شده بود . فاش نیوز: ته دلتان احساس خاصی هم داشتید؟ - خیلی دلشوره داشتم. حالت ...
بخشش نمی خواهم، اعدامم کنید/قاتل مادر و خواهرش را کشت وجسدشان را آتش زد
خواهر و مادرش به دست آورده بود، روز گذشته پای میز محاکمه رفت. نماینده دادستان، در ابتدای جلسه محاکمه توضیحی درباره پرونده و مدارک موجود داد و گفت: تیر سال 83 متهم که در آن زمان مشغول انجام خدمت سربازی بود، بعد از اینکه به خانه رفت، ابتدا با مادرش درگیر شد و او را با جوراب خفه کرد، سپس خواهر نوجوانش را که شاهد ماجرا بود، به قتل رساند. متهم بعد از بازداشت در دادسرا به دو فقره قتل اعتراف کرد و ...
اخبار حوادث
قتل هولناک باجناق به خاطر سوءظن از اولیای دم نمی خواهم مرا ببخشند؛ چون یک آدم بی گناه را کشتم و باید مجازات شوم. مرد جوان که به خاطر سوءظن باجناقش را کشته است، وقتی در مقابل قاضی قرار گرفت این جملات را مطرح کرد و خود را مستحق مجازات دانست. به گزارش جام جم، تحقیقات جنایی در این پرونده از عصر دهم بهمن 93 و به دنبال کشف بقایای جسد مردی در زمین های زراعی جاده موسوم به لوله گاز در ...
7 بار نامه درخواست قصاص از سوی قاتل
فرار داشت به محاصره درآمد و تحویل مأموران پلیس قرار گرفت. او خیلی زود تحت بازجویی های قضائی و پلیس قرار گرفت و درنهایت مجبور شد به قتل مادر و خواهرش اعتراف کند. او در بازجویی ها به مأموران گفت: درخانه مان همیشه جنگ و دعوا داشتیم. من هم خسته شده بودم. روز حادثه تازه از پادگان برگشته بودم. می خواستم استراحت کنم که ناگهان مادرم با خواهرم درگیر شد. خیلی خسته بودم ولی باز هم باید صدای درگیری ...
شکنجه و تجاوز به دختر بچه افغان در تهران
آرمان پرس: متهم به آدم ربایی و تعرض به کودک افغان ماه ها بعد از شکایت والدین این کودک در زندان شناسایی شد و مورد تحقیق قرار گرفت. به گزارش شرق، مردی افغان یک ماه قبل به همراه دخترش به پلیس مراجعه کرد و گفت: دخترم از سوی یکی از هم وطنانم مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. او گفت: یک روز صبح بیدار شدم و دیدم دخترم در خانه نیست، درهای خانه قفل بود و معلوم بود او خودش از خانه خارج نشده و او ...
هیچ گاه از شهرت لذت نبرده ام
روز شاید بیش از آن که به سینمای ایران برگردد به حال و هوای مردم ایران باز می گردد که در تناقض های آشکار فضاهای مدرن کنونی قرار دارند. برای آن مجری جوان برنامه اکسیژن تا امروز که به عنوان برنده جایزه جشنواره کن لحظه های خوش و ناخوش زیاد بوده است آرزوی موفقیت داریم. ماهنامه تجربه با شهاب حسینی گفت و گوی مفصلی انجام داده است که در ادامه آن را برای شما آورده ایم. نزدیک به دو دهه ...
رضا ایرانمنش: پشیمان نشدم، نمی شوم و نخواهم شد
به گزارش ایسکانیوز روزنامه آفتاب یزد پرونده ای درمورد هفته دفاع مقدس کار کرده است و در این پرونده گفتگویی با رضا ایرانمنش هنرمند جانباز کشورمان انجام داده است: زمان زیادی بود که می خواستم با او گفتگو کنم، اما هربار نمی شد، و این نشدن اصلا تقصیر او نبود که هرچه بود یا از کم کاری من بود یا از بداقبالی ام. اما همیشه گوشه ذهنم نامش را به خاطر داشتم و دنبال فرصتی می گشتم که این نام را به ...
اعتیاد مرا مجرم کرد/چرخه زندگی من :زندان، آزادی و سرقت
...> در این مدت چه کردی؟ همیشه کنار خیابان می خوابیدم. چند روزی هم در پارک ها سرگردان بودم تا اینکه تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم. اولین بار با تهدید چاقو دخل یک سوپرمارکت در جنوب تهران را زدم که سه روز بعد دستگیر و چند ماه زندانی شدم. در تهران فامیل نداشتی؟ تمام فامیل های من در شهرستان هستند. فقط چند همشهری داشتم که آنها هم مرا معتاد کردند. بعد از آزادی چه کردی؟ سه ماه ...
دوربین جاسوسی مرد همسایه در حمام خانه مجردی دختر دانشجو / فیلم ها را برایم فرستاد و شب به اتاق خوابم آمد
رابطه با وی را به گردن نگرفت. مرد متجاوز گفت: وقتی برای تعمیر لوله آب به خانه الهه رفتم وسوسه شدم تا در غیابش دوربین نصب کنم و چون شغلم همین بود براحتی این کار را کردم. وی افزود: بعد از یک ماه باز وسوسه شدم الهه را تحت سلطه بگیرم و همین کار را کردم اما او خودش خواست رابطه داشته باشیم وگرنه من پول می خواستم. به گزارش رکنا، پرونده این مرد متجاوز پس از ارجاع به دادگاه کیفری پشت ...
فرماند ه آمریکایی اسلحه را به سمت من گرفت و گفت :قانون ما این است !
نمی گرفت. من در طول چند سالی که آنجا بودم به یاد ندارم وضو گرفته باشم.آب فقط برای خوردن در اختیار زندانی ها قرار می گرفت. در زندان بگرام، ما مجبور بودیم که در مقابل سربازان زن و مرد آمریکایی لخت شویم و غسل کنیم. این عمل سنگین ترین تحقیر و توهین برای ما بود که در مقابل چشمان چند نفر برهنه شویم. اولین باری که در این موقعیت قرار گرفتم و زیر دوش آب سرد رفتم و خودم را صابون زدم شاید دو دقیقه هم نشده ...
موتورسیکلتم به من دستور سرقت داد!
حبس موفق شدم با گذاشتن سند یک هفته مرخصی بگیرم تا شاید بتوانم ازشاکی ها رضایت بگیرم. اما خیلی زود وسوسه سرقت به جانم افتاد. راستش را بخواهید سرقت دست خودم نیست، من هر وقت سوار موتورسیکلت می شوم انگار موتور به من می گوید که باید سرقت کنی. او افزود: به همین خاطر بلافاصله پس از آزادی موتورسیکلتی تهیه کردم تا با آن در پیک موتوری به صورت موقت کار کنم که حداقل هزینه مواد مخدرم را تهیه کنم ...
زورگیران چاقو را بر سر مرد میانسال فرو کردند
از مرد میانسال بودند، امیر متهم بیست و پنج ساله این پرونده که سوابق متعدد کیفری دارد، در اظهاراتش به علی وسیله ایرد موسی؛ بازپرس شعبه پنجم این دادسرا گفت: تا کنون دو بار دستگیر شده اما به زندان نرفته ام، آن روز حدود ساعت 14:30 تصادف کردم که با دوستم بهرام تماس گرفتم، منتظر آمبولانس بودم که بهرام آمد و لحظاتی بعد توسط پلیس دستگیر شدیم، من زورگیر نیستم. همچنین بهرام دیگر متهم این پرونده نیز منکر زورگیری شد و سرانجام دو متهم پرونده به دستور بازپرس و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی قرار گرفتند. ...
نقاب دختر پولدار در اسید سوخت
منطقه پونک با دختر جوانی به نام مهناز آشنا شدم. او سوار ماشینم شد و از این طریق آشنایی ما شکل گرفت. مهناز می گفت پدری پولدار دارد و محل زندگیشان در شهرک غرب است. من هم به تمام حرف هایش اعتماد کرده بودم تا اینکه چند روز پیش متوجه شدم که دروغ گفته است. روز حادثه او را به خانه ام دعوت کردم و هردو پای بساط مواد مخدر نشستیم. وقتی حسابی مواد مصرف کرد از او خواستم اعتراف کند و او گفت ...
قاتل مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه دستگیر شد
. ماموران پلیس همچنان در جست وجوی عامل این جنایت بودند تا این که با گذشت حدود دو ماه از این جنایت ماموران ردپای زنی 31 ساله را که با این مرد آشنایی داشت، در قتل به دست آوردند. او با دستور قضایی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دو روز پیش دستگیر شد . متهم زن با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان رفسنجان بازجویی شد و ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد مقتول را نمی شناخته و اشتباهی ...
یک دستم کلاش بود؛ یک دستم دوربین
دادی و از خانه و زندگی آواره شدی؟! گفت: چاره ای نداریم، آنها پیوستند و ما هم باید این کار را انجام می دادیم. حتی یک بار در یک آموزشگاه زبان عربی در سوریه، یکی از هم کلاسی های پاکستانی که تحت تأثیر افکار سازمان مجاهدین خلق، حرف هایی می زد که خون مرا به جوش می آورد، حرفی زد که معلم کلاس هم رو به من کرد و گفت خوب، شما چرا خوزستان را به عرب ها نمی دهید؟ که من ناراحت شدم و گفتم باید بیایم پای ...
خلبان جاویدالاثر محمد کاظم روستا، میهمان همیشگی وطن در خلیج فارس
شهید روستا صرف خدمت در آموزش و پرورش شد بعد از ازدواج، درسم را ادامه دادم، دیپلمم را گرفتم و در غیاب ایشان باز هم دوره کاردانی و کارشناسی را طی کردم. نبودن همسرم در کنارم هیچگاه باعث نشد که از ادامه تحصیل و خدمت به فرزندان این کشور منصرف شوم، بلکه محمدکاظم همیشه توصیه می کرد کار معلمی را رها نکنم. امیدوارم توانسته باشم به وصیت همسرم عمل کرده باشم و اکنون خوشحالم که 16 سال در شهرستان ...
3 سارق خشن در ایستگاه آخر
دوستانش مهرداد و یاسر، دست به سرقت زده است. او گفت: وقتی ماشین را دزدیدیم، می خواستیم چند سرقت دیگر هم انجام دهیم و بعد آن را گوشه ای رها کنیم. برای اینکه بتوانیم بیشترین استفاده را از آن ببریم، من به دوستانم پیشنهاد دادم از مرد تاجر سرقت کنیم. او را از قبل می شناختم و می دانستم وضعیت مالی خوبی دارد و مدت هاست تجارت می کند. به همین خاطر از چند روز قبل از حادثه، او را تحت نظر گرفتم و متوجه شدم می خواهد ...
اس ام اس های عاشقانه و احساسی سری 61
هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم / افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است / با یاد تو این خرابه آباد کنم . . . . . . عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد . . . . . . عشق یعنی قلم از ...
دختر 16 ساله ام را به بردگی گرفتند !!!
واقع از من بیگاری می کشیدند و پولش را خودشان برمی داشتند. یکی از متهمان، پسرجوانی به نام حسین بود که وقتی از کرج به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد به قاضی جنایی گفت: وقتی دوستم به من گفت با دختری آشنا شده که وضع مالی اش خوب است وسوسه شدم که از خانواده اش اخاذی کنم و ثروتمند شوم اما گیر افتادم و همه نقشه هایم نقش بر آب شد.به گزارش همشهری، برای متهمان قرار قانونی صادر شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
اجساد دو کودک گمشده در استخر همسایه پیدا شد/مرد مست یک شهر را خاموش کرد+تصاویر
به گزارش خبرنگار حوزه حوادث گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ، اخبار حوادث و انتظامی امروز در این بسته خبری گرد آوری شده است. سارق سابقه دار: موتور، مرا به سرقت وادار کرد! سارق سابقه دار، وقتی درست یک هفته پس از آزادی از زندان باز هم به جرم دزدی دستگیر شد، در اظهارات عجیب خود ادعا کرد که صداهای عجیبی او را به انجام سرقت وادار می کنند. این مرد در دادسرای ویژه سرقت پایتخت ...
صدای موسیقی آکادمیک در مکتب خانه
های اساسی باشد. اینکه ما هردو موسیقی را حرفه ای دنبال می کنیم، نشان دهنده تأثیر خانوادگی است و اینکه در خیلی از مواقع و مقاطع دو تفکر متفاوت را در زمینه موسیقی ارائه می دهیم، نشان دهنده این است که چه مقدار از آن می تواند شخصی باشد. قطعا و حتما محیط خانوادگی من مهم ترین عامل بوده که بخواهم وارد فضای موسیقی شوم و کار کنم؛ اما می توانم بگویم اگر خودم نمی خواستم و علاقه مند نبودم و اگر همه شرایط و ...