سایر خبرها
توطئه قتل مادر به خاطر ازدواج!
دختر 14 ساله وقتی مادر خود را مانع ازدواجش دید با همدستی پسر مورد علاقه اش توطئه قتل او را اجرا کرد. این دو جنایتکار صبح دیروز برای آخرین دفاع در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. این در حالی است که آنها مرتکب جنایتی شدند که سال ها پیش دختر و پسر جوانی به نام شاهرخ و سمیه نیز برای ازدواج با هم توطئه قتل هولناکی را رقم زدند که بازتاب های گسترده ای در کشور داشت. در آن جنایت خواهر و برادر دختر ...
نشانه های بی میلی مرد به زن، چرا؟
به یاد آوردن بچه ها و ارتباط جنسی بیشتر پدرو مادر ها زندگی جنسی خود را پس از بچه دار شدن از دست می دهند، زیرا مردان پس از اینکه همسر آنها یک بار مادر شد دیگر او را به عنوان شریک جنسی خود نمی بینند. اتاق خواب خود را از وجود هر نشانه ای از کودکان از قبیل اسباب بازی، عکس، حتی لباس های شسته شده پاک کنید. اگر فرزندان زمانیکه می خواهید با شوهرتان تنها باشید وارد اتاق می شوند، به آنها بگویید، "این ...
بسته شعر پیام آور کربلا
رفت و از سر نی حسّ بودنش قطره به قطره سرخ و غریبانه می چکید آن مرد رفت و واقعه را دست زن سپرد باید حماسه پشت حماسه می آفرید مطهره عباسیان 12 در صحنه با شکوه عاشورایی در بارش تیغ و غربت و تنهایی با قافله ای که رنج با خود می برد والله ندیده ام به جر زیبایی! عطش را کویر می شناسد و سوز دل زینب را خورشید؛ که سر آن ندارد تا طلوعی دیگر داشته باشد. عبدالرحیم سعیدی راد انتهای پیام/ ...
دریافت مهریه طلایی پس از مرگ زن جوان
تا هنگام مرگ زن جوان ادامه داشت. اما مارال درباره مشکلاتش هرگز چیزی به خانواده اش نگفته و به تنهایی بار سنگین زندگی مشترک را روی شانه های نحیفش نگه داشته بود. چرا که در مرام خانوادگی شان چیزی تحت عنوان قهر و طلاق وجود نداشت و دختر با لباس سفید به خانه بخت می رفت و با کفن سفید آنجا را ترک می کرد. همین موضوع بود که دل پیرزن و پیرمرد را می سوزاند. چون دخترشان هنگام زایمان درگذشته بود. دکتر ...
مرد همسرکش سرانجام از مرگ فاصله گرفت
به گزارش مشرق، دهم فروردین ماه سال 90 مردی از روستای پیغمبر به مأموران پلیس رباط کریم خبر داد که همسرش را به قتل رسانده است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند با جسد زن 31 ساله ای که قدسیه نام داشت، مواجه شدند. ایرج، شوهر مقتول به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و همسرم از مدت ها قبل اختلاف داشتیم. چند سال قبل ازدواج کردیم و صاحب دو فرزند بودیم. چند روز قبل برای دید و بازدید عید به منزل پدرزنم ...
همسر دلخواه را در سایت های همسریابی جستجو نکنید
اینترنت کار می کردم خیلی خوشحال بودم که بعد از مدتها توانسته ام همسر دلخواهم را بیابم اما سرانجام این خوشی مدت زیادی طول نکشید. از روی کنجکاوی به یکی از سایت های همسریابی سری زدم تا ببینم واقعا این سایت می تواند همسر دلخواهم را به من معرفی کند، چون از هشت سال پیش که از همسرم جدا شده بودم دیگر میل و رغبتی به هیچ مردی نداشتم و هرچه پدر و مادرم می گفتند دوباره ازدواج کن گوشم بدهکار ...
صحنه دلخراشی که دختر 4 ساله از پدر و مادرش دید
آشپزخانه به شکم مادرم زد. وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر قتل همسرش شد و گفت: دخترم 4ساله بود که مادرش را از دست داد. او در این چهار سال با خانواده مادری اش زندگی می کند و تحت تاثیر حرف های آنها قرار گرفته و این صحبت ها را مطرح می کند. باور کنید من همسرم را نکشتم. وی ادامه داد: من به خاطر مشکلات شغلی ام ناچار شده بوم سند ماشینم را به نام برادرم بزنم. وقتی همسرم متوجه این ...
برای گرفتن نقش دست به هر کاری نمی زنم / برخی بازیگران حق دارند ازدواج نکنند
روزی که برای گفت وگو با روشنک عجمیان تماس گرفتم، پدرش جواب تلفن را داد. از نحوه پاسخگویی اش معلوم بود که آداب دان، مهربان و بسیار مسئولیت پذیر است. شماره دخترش را داد و گفت، زنگ بزنید حتما جواب می دهد. همین رفتار صمیمی و خوب پدر روشنک عجمیان باب مصاحبه ما را باز کرد. پدرتان مهربان و بسیار آداب دان است، حتما از داشتن چنین پدر ی حس خوبی دارید؟ پدرم بی نظیر است و من به داشتنش افتخار می کنم. به نظرم آدم های شبیه پدرم این روزها خیلی کم شده اند. او باسواد و بشدت اهل مطالعه است و اطلاعات زیادی درباره موضوعات مختلف دارد. 72 ساله و پزشک است. عاشق کتاب است و کتابخانه بزرگی در خانه داریم. پدرم سالی که برای ورود به دانشگاه کنکور داد جزو افراد برتر بود. وقتی هم مدرک پزشکی خود را گرفت بسیار متعهد به حرفه اش ادامه داد. شما از هوش پدر چیزی به ارث برده اید؟ (با خنده) پدرم یکی از مشوقان اصلی ام برای ورود به دنیای بازیگری بود. یکی از علاقه مندی های پدرم تماشای فیلم و تئاتر بود. علاقه خودتان باعث شد بازیگر شوید یا تشویق های پدر؟ علاقه خودم و حمایت و تشویق های پدرم. از بچگی به هنر علاقه داشتم و به صورت حرفه ای نقاشی می کردم، اما پدرم وقتی علاقه مرا به بازیگری دید، تشویقم کرد و گفت: من و مادرت از تو حمایت می کنیم، به دو شرط؛ اول این که روی شرافتت پا نگذاری و دوم این که تحصیلات دانشگاهی را در اولویت بگذاری و تا مقطع دکترا درس بخوانی . در طول کار حرفه ای واقعا فهمیدم که شرافت چیست و چگونه باید آن را حفظ کنم. درسم را تا مقطع ارشد خوانده ام و برای احترام به حرف پدرم تحصیلاتم را تا مرحله دکترا هم ادامه خواهم داد. داشتن پدر قوی و با سواد چقدر در هدف گذاری فرزندان و آینده آنها موثر است؟ یک پدر قوی روی همه ابعاد زندگی فرزندان بخصوص دختران تاثیرگذار است و مسلما به آنها می آموزد که با همسر خود چگونه رفتار کنند. این که می گویند، پدر مثل کوه می ماند، واقعا درست است. من سال هاست ازدواج کرده ام، اما هنوز هم پدرم درس هایی درباره زندگی مشترک و کار به من می دهد که در هیچ کتاب و مرجع دیگری یافت نمی شود. پدرم مثل ناجی همه جا مراقبم است و راهنمایی هایی لازم را به من می دهد. شما هم باید پذیرنده خوبی باشید، چون بعضی آدم ها ذهن بسته ای دارند و صحبت دیگران حتی پدر و مادر را قبول نمی کنند؟ حرف های آنها را می پذیرم، چون به آنها اعتماد کامل دارم. من هیچ وقت دختر سرکشی نبودم و همیشه به والدینم احترام گذاشته و می گذارم. البته هر چه سن آدم بالاتر برود و تجربه هایش در زندگی بیشتر شود، پذیرش و انعطافش هم بیشتر می شود. رابطه بین پدر و مادرم سالم ، عاشقانه و بسیار خوب بود و همین باعث شد که من الگوهای مناسبی در زندگی داشته باشم. چند مرتبه شما را در خارج از لوکیشن در مکان های مختلف مثل فرودگاه دیده ام، آرام هستید و بی حاشیه. این ویژگی ها احتمالا به خانواده آرامی که در آن بزرگ شده اید، ربط دارد؟ بله! محیط آرام و سالم خانه پدری باعث شد تا در آرامش بزرگ شوم و همین آرامش را زمانی که ازدواج کردم به خانه خودم هم آوردم و همه تلاشم را می کنم تا زندگی آرام و سالمی داشته باشم. حرفه بازیگری بسیار دشوار است و اگر مراقب نباشی آسیب های جدی تهدیدت می کند. اما چون حرفه ام را با چشم باز انتخاب کردم و دقیقا می دانم باید چگونه رفتار کنم با آرامش حرفه مورد علاقه ام را دنبال می کنم و از کار و زندگی ام لذت می برم. نقش گرفتن و این که پرکار باشید چقدر برایتان اهمیت دارد؟ برای گرفتن نقش دست به هر کاری نمی زنم و واقعیت این است که همه زندگی شخصی و کاری ام را به خدا سپرده ام و برای همین مطمئن هستم، همیشه در جای درست قرار دارم و اگر نقشی به من پیشنهاد شود یا نشود حتما خیری در آن هست که من از آن بی خبرم. برخی از بازیگران در مهمانی ها، جشن های سینمایی و... حضور چشم ...
می خواستم بعد از طلای المپیک خداحافظی کنم/ آمریکایی ها هالیوودی کار می کنند
، اگر به کارنامه من دقت کنید می بینید که پله پله بالا آمده ام. برنز المپیک، نقره جهان و حالا نقره المپیک. چه زمانی باید شاهد درخشش نشان طلا روی سینه کمیل قاسمی باشیم؟ در المپیک ریو می توانستم، اما نشد و این حسرت را هنوز به دل دارم. البته حریفم نسبت به سال 2014 پیشرفت زیادی کرده بود و بیشتر از من تلاش کرد. امیدوارم مدال طلا روزی روی خوش به من نشان دهد و روی این هدفم برسم. ...
گذشت از قصاص داماد به خاطر نوه ها
به گزارش جمهوریت؛ والدین زنی که پنج سال قبل به دست شوهرش به قتل رسیده بود، به خاطر نوه هایشان از قصاص گذشت کردند و قاتل فرزندشان را بخشیدند. به گزارش خبرنگار ما، مردی فروردین سال 90 با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت همسرش را به قتل رسانده و جسد در خانه است. وقتی مأموران به خانه رفتند، با جسد زن جوانی روبه رو شدند و فهمیدند دو فرزندش در آشپزخانه محبوس شده اند. شوهر این زن نیز در خانه حضور ...
بیتا فرهی: هامون، تقدیر من بود
بیکاری بیزار بودم. هرچند اتفاقی به بازیگری آمدید، پس از حدود 30سال کار و20فیلم که بازی کردید، اگر امروز برای همیشه سینما را کنار بگذارید در این سن و سال چه چیزی را از دست می دهید؟ - مردم را خیلی دوست دارم و به محبوبیت بیش از شهرت اهمیت می دهم. دوست دارم محبوب دل مردم باشم. احساس می کنم آدم مردمی هستم و اگر روزی کارم را کنار بگذارم باز من را می شناسند و آن چیزی را که دلم از ...
دلایل هراس کودکان از مدرسه چیست؟
ها کنار آنها یا درست پشت در اتاق خواب آنها بخوابند. در کودکان بزرگ تر شکایت های جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی در مدرسه متداول است و معمولا باعث می شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا هنگام جدایی از والدین خود بی تاب می شوند و به هر عذر و بهانه ای متوسل می شوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان برگردند. عملکرد تحصیلی این دسته از کودکان به خاطر درخواست های مکرر برای ...
فرزندان معلولم را هدیه خدا می دانم
پزشکان به ما گفت این بیماری ربطی به دوران بارداری ندارد و پسرمان در زمان زایمان به دلیل نرسیدن اکسیژن فلج شده است. برای درمان امین نزد پزشکان زیادی رفتیم و آزمایش های مختلفی انجام دادیم. من مادر بودم و نمی توانستم بیشتر از این اذیت شدن پسرم را ببینم. به همسرم گفتم امین هدیه خداست و می خواهم او را با همین وضعیتی که دارد، بزرگ کنم. تصمیم گرفته بودم دیگر بچه دار نشوم اما از آنجایی که پزشکان اطمینان ...
شبکه های اجتماعی فرصت تفکر و خردورزی را از ما گرفته/ باید زنگ خطر را به صدا درآوریم
می خواهیم؛ ما با شبکه های اجتماعی تبدیل شده ایم به آزمودنیهای غیر داوطلب که به صورت داوطلبانه دارند از ما استفاده می کنند و چه بسا 100 سال آینده، نتیجه عمر کوتاه ما، روابط گسسته شده و ... منجر به نتایجی شده باشد که به صورت علمی در اختیار نسلهای آینده قرار گیرد، اگر این مسائل به مردم گفته شود زمانی که تلفن همراه را با هیجان در دست می گیرند با کمی تردید و دقت بیشتر از آن استفاده و حضور خود را مدیریت ...
پالت به قرنطینه می رود
از روی آن رد شده بودم. تا اینکه امید قطعه خانه بر دوش از مهرپویا را برایمان آورد. ما اصل آهنگ را هم هنوز نشنیده بودیم و اصلا وقتی کار مسترینگ شد، امید اصل آهنگ را برایمان گذاشت. امید : می خواستم که بچه ها تحت تأثیر آن قرار نگیرند. روزبه: همین می شود که پسر مهرپویا به ما ایمیل می زند و تشکر می کند و می گوید نام پدر من این روزها غریب بود و شما دوباره نامش را زنده کرده اید. ...
راز آیت الکرسی خواندن مدام کمیل
...> فارس: چطور با هم آشنا شدید؟ یکی از اقوام دور سبب آشنایی من و کمیل شد، آنها با خانواده چهار بار به خواستگاری من آمدند. با وجود اینکه خانواده ام مذهبی و نظامی بودند نمی دانستم من نیز می توانم با یک تکاور ازدواج کنم که سرانجام پاسخ مثبت دادم. در طول این 7 ماه ازدواجم با کمیل درس های زیادی گرفتم و او برای من مثل یک معلم بود و اکنون نیز بعد از گذشت پنج سال با خاطرات ...
امام حسین(ع) در اندیشه سلفی
عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه را وقتی با هیأتی از اهالی مدینه از نزد او بیرون آمد ببینید: به خدا سوگند ما بر یزید خروج نکردیم جز آنکه ترسیدیم آسمان بر ما سنگ ببارد، او مردی است که با مادر و دختران و خواهران خود ازدواج می کند، شراب می نوشد و نماز را ترک می کند. [19]. یزید کمتر از چهار سال حکومت کرد و در این مدت مرتکب جنایت های عظیمی شد که دنیا هنوز درباره آن سخن می گوید: 1 ...
سردار غریب با دعای خیر یک شهید آسمانی شد
داود و مرتضی کمانی بود. او مسیر شهادت را از دایی هایش آموخته بود. از مادر شهید می خواهم در مورد تربیت فرزندانش بگوید. اینکه چطور بعد از فوت همسرش دست تنها بچه ها را بزرگ کرده است. می گوید: من با تمام سختی های پیش رو در زندگی که عمده ترین آنها از دست دادن همسرم و نداشتن مسکن و نبود منبع درآمد و مشکل تکلم و شنوایی ام بود، سه فرزندم را با حب ائمه اطهار بزرگ کردم. سجاد در اولین اعزامش به سوریه ...
محمد هنوز هم در دل و یاد اهالی محل مانده است/ پیکر شهید بعد از 11 سال به دستمان رسید
فرماندهی شهید ردانی پور عده ی زیادی از رزمندگان شهید شدند و جنازه های آنها در منطقه جا ماند؛ شهید حسین خرازی چند داوطلب برای شناسایی شهدا می خواهند و محمد اولین داوطلب این کار بود. او به منطقه رفت و با گروه از صبح تا شب در جنگلها می گردند و موقع برگشت توسط عراقی ها شناسایی می شود و بعد از درگیری به شهادت می رسد. این حادثه مربوط به سال 62 هست و جنازه ی محمد بعد از 11 سال به دست ما می رسد. ایشان ...
روایت خواندنی دختران کره ای از ایران+تصاویر
.... فکر می کردم ایران کشور خطرناکی باشد. اولین بار چه زمانی به ایران سفر کردید؟ ایران چقدر شبیه چیزی بود که فکر می کردید؟ شمیم: سال 2014 برای یادگیری زبان فارسی به ایران رفته بودم. وقتی که به ایران رسیدم فکر می کردم به 20 سال پیش کره خیلی شبیه است؛ چون می توانستم پراید که ماشین 20 سال پیش کره ای ها بود را ببینم! الهه: سال 2012 به ایران رفتم تا فارسی یاد بگیرم ...
قول نداده ام فقط داستان های شیرین بنویسم
شکل گرفت؟ به دلیل گذر زمان است یا همیشه در شما بوده؟ از موقعی که یادم است این دغدغه را داشته ام. بچه که بودم – هنوز به مدرسه نمی رفتم – یک روز از مادرم خواهش کردم پیر نشود و همیشه جوان بماند. هنوز مرگ را نمی فهمیدم و زوال خودم را. به زوال کسانی که از من بزرگ تر بودند و دوست شان داشتم – هنوز همه را دوست داشتم – فکر می کردم و می ترسیدم. بعد نوبت درک زوال خود شد، با دیدن تغییرات در بدن و ...
زندگی کارمندی! تعادل بین کار و زندگی (طنز)
به خلق، ما هم که زن بودیم وجودمان لبریز بود از عشق و... (3)، از صبح کله سحر تا بوق سگ بیگاری (ببخشید فی سبیل ا...) کار می کردیم. مجرد بودیم و تنها، پس مشکلی نبود که خروسخوان از خانه بیرون بزنیم و شغال خوان به خانه برگردیم. صبح ها در مرکزمان ورزش صبحگاهی بانوان بود باید می بودیم چون مسئول بودیم و مسئولیت پذیر، شب ها جشن و کنسرت و عزاداری و تئاتر و... بود باید حضوری پر رنگ می داشتیم تا جلوی رئیس و ...
روایت فرخ نعمتی از ازدواجش با سهیلا رضوی
بگویید؟ در همه این سال ها هر حرف عاشقانه ای را که بلد بودم و می دانستم خوشایند همسرم است به او گفته ام. حالا باز هم تاکید می کنم که حضور سهیلا در زندگی ام همان موهبتی است که وعده داده شده بود و از آسمان برایم نازل شد. شما که از زندگی مشترک راضی هستید چه توصیه ای به جوان ها دارید؟ سخت نگیرند و قبل از این که توقعاتشان از زندگی بالا برود ازدواج کنند. به خودشان و به ...
جهان زنانه در ذهن های مردانه
علی نامجو: در جامعه امروز جایگاه مردان و زنان خیلی با گذشته متفاوت است. حالا با رفتن به سمت زندگی مدرن و مناسبات اجتماعی که هر روز مهم تر می شوند، زنان همپای مردان کار می کنند و فعال هستند و سهم خودشان را از مناسبات می خواهند. زن در جامعه امروز، دیگر فقط کارش خانه داری نیست بلکه با حضور در اجتماع می خواهد هم نقش های خانوادگی اش را ایفا کند و هم بتواند حضوری فعال در اجتماع داشته باشد. تئاتر به ...
ما از مردگان این شهر هستیم
صبح یک روز پاییزی که برای همه مردم دنیا می تواند با فنجان قهوه یا چای گرم شروع شود، از کلبه شان بیرون می آیند و بساط صبحانه شان را روی زمین می چینند؛ نان خشک با آب گرم. مادرشان در جریان یکی از ویرانی های شهر جانش را باخت و تمام شد؛ آنها ماندند و پدرشان. پدری که می گوید: کاش من به جای مادرشان مرده بودم. دوست ندارد باشد و آوارگی بچه های قد و نیم قدش را تماشا کند. سخت است برایش که گرسنگی به شکم های ...
مهدوی: اگر به المپیک نمی رفتیم فاتحه والیبال خوانده می شد
می بیند. واقعا رفتارش تغییر کرده است. از همسرم بپرسید بهتر جواب می دهد. زمانی که من نیستم ناراحت است. به هر حال دختران بابایی هستند. خیلی به او سخت گذشته در این چهار سال و نیمی که من زیاد کنارشان نبودم. بویژه به همسرم. باید از او تشکر کنم که نبودنم را جبران کرد. وقتی گلبو به دنیا آمد من یک ساعت فقط پیش اش بودم و بعد هم در این چند سال نصف سال نبودم. وقتی هم بودم، درگیر لیگ بودم و هفته ای دوشب خانه ...
فروشنده؛ مرگ تراژیک اخلاق
فیلم فروشنده اثر دیگری از اصغر فرهادی است که توانسته جایزه بهترین فیلم نامه جشنواره فیلم کن را کسب کند. این فیلم اقتباس کاملی از نمایشنامه مرگ فروشنده آرتور میلر نیست اما کوشیده تا شرایط حاکم بر داستان و شخصیت ها و نیز برخی کدهای فیلم را از این اثر بگیرد. ازاین رو برخی نشانه های تأثیرگذار و تعیین کننده فیلم برای باز شدن گره های داستان از دل نمایش نامه بیرون آمده است. مانند کارکرد جوراب، حمام، زن ...
هیئت ها باید به مساجد برگردند
هر کار باید استاد دید، چه برسد به مداحی که از همه کار سخت تر است، اگر ریشه ای و اصولی باشد. ما وقتی شروع کردیم خیلی زحمت داشت، با سنی از مستمعین روبرو بودیم که خیلی از شعرها را از ما نمی پذیرفتند و برایشان سخت بود. ولی پافشاری کردیم، چون اعتقاد داشتیم کاری که می کنیم درست است. پنج - شش سال طول کشید ولی جواب گرفتیم. البته در کنارش شور و سبک و سینه زنی را هم از دست ندادیم و جلو بردیم و به ...
بخشش مردی که به خاطر ناهار همسرش را به قتل رساند
خاطر نوه های شان از قصاص قاتل صرف نظر کرده و او را بخشیده اند. به این ترتیب متهم صبح دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.در این جلسه متهم جزئیات جنایت را شرح داد و گفت: چند روز قبل از حادثه همراه همسر و فرزندانم به خانه پدرزنم رفته بودیم. همسرم در آنجا با من سر ناسازگاری گذاشت. چند روز بعد به خانه برگشتیم و ابتدا ...
پسرم با این که خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد
یادتان هستم. مواظب فاطمه رقیه و محمد حسینِ من باشید و به همسرم کمک کنید تا روزی که خدا می داند. گفتنی است؛ شهید سجاد طاهرنیافرزند پاسدار فتحعلی طاهرنیا که خود پاسدارو رزمنده داوطلب و اهل و ساکن رشت بود با وجود سی سال زندگی دنیویی وداشتن همسری مومنه ویک دختر سه ساله به نام فاطمه رقیه وپسری بیست روزه به نام محمد حسین که هرگز او را ندید، در راه دفاع از شیعیان حضرت علی علیه السلام و کودکان و زنان بی دفاع سوریه در حین عملیات مستشاری در استان حلب سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد. اولین سالگرد شهادت این پاسدار دلاور سپاه اسلام روز گذشته ر بر سر مزارش واقع در گلزار شهدای رشت برگزار شد. ...