سایر منابع:
سایر خبرها
مهندسی که سعادتش را با شهادت معماری کرد
، کنایه برخی از افراد نصیب شما هم شده است؟ بله، خیلی ها می گویند که مدافعان حرم برای پول می روند اما چه خوب این فرصت همکلامی با روزنامه جوان بهانه ای شد تا من هم حرف های خانواده ام را خطاب به مردمی که طعنه هایشان دل هایمان را به درد آورد و بعد از این هم از این جنس حرف ها خواهیم شنید، بزنم. خیلی ها خانواده ما را می شناسند و می دانند که نیازی به امتیاز برای دانشگاه نداریم. چون همه خانواده تحصیلات ...
می خواستم بچه ننه نباشم، معتاد شدم!
در نگاه و حرف هایش پیداست. وقتی از آن دختر حرف می زند، صدایش به وضوح می لرزد: نامزدم وقتی فهمید قبلا مصرف کننده بودم، به پایم ماند. چیزی به عقدمان نمانده بود که پدرم فوت شد. نزدیک چهلم او مواد کشیدم با این تفکر که می توانم راحت کنار بگذارم اما نشد و بدبختانه همه چیزم را از دست دادم؛ نامزدم، کارگاهم و کل پس اندازم را. افسردگی گرفته بودم و معده ام هم خونریزی می کرد. 20 روز آخر اعتیادم توی پارک کارتن خواب شده بودم. منبع: ...
نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود
سراغاز آشنایی من با امین بود. حالا دیگه آشنایی من و امین به سوژه دخترها تبدیل شده بود همه به من متلک می انداختند که کلک چی کار کردی که بعد از این همه مدت تونستی دل امین را ببری؟ این آشنایی هفته ها طول کشید هر روز ابعاد تازه ای از شخصیت خوب امین برایم روشن می شد و هر روز نسبت به روز قبل بیشتر مشتاق زندگی و ازدواج با امین می شدم تا اینکه امین به من پیشنهاد داد که تا آخر ماه به ...
نگاهی به واپسین روزهای عمر امام حسن مجتبی (علیه السلام)
محمد بن اشعث بن قیس کندی فرستاد و به همراه آن زهر، بیست هزار دینار فرستاد و ده قطعه باغ از باغهای کوفه را به نام او کرد و همچنن وعده داد بعد از انجام ماموریت، او را به ازدواج پسرش یزیدبن معاویه درآورد. پس او در فرصتی خاص آن زهر را به خورد حسن بن علی داد و مسمومش کرد . مورخ توانا، علامه بزرگوار باقر شریف قرشی می نویسد: جعده دختر اشعث بن قیس از خانواده های فرومایه، بسیار پست و ...
ملک الشعرای بهار، بهارِ فرهنگ ایران
گرفته بود، مادرم به شوهر خواهرم قهرمان داد و او رفت و کتاب ها را پس گرفت. با عارف قزوینی چقدر ارتباط داشت؟ من نمی دانم چقدر ارتباط شان نزدیک بود. این شعر معروف با مطلع از ملک ادب داعیه داران همه رفتند/ شو بار سفر بند که یاران همه رفتند را پدرم در وصف عارف سروده است. که حبیب یغمایی چاپ کرده و بهار عصبانی می شود و به دفتر مجله یغما می رود و به او اعتراض می کند که چرا این ...
بازیگری که برای خودش اسباب بازی می خرید!
حزب الله : بعد از سال ها فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر فیلمی ساخته به نام رنج و سرمستی که اکران آن با اما و اگر روبه رو شده و او از این موضوع آزرده خاطر است. جهانگیر الماسی؛ یکی از جوان اول های سینمای بعد از انقلاب بود که با نقش آفرینی های درخشانش مردم زیادی را به سینماها می کشاند. به گزارش شبکه خبری تحلیلی حزب الله به نقل از جام جم آنلاین، خودش می گوید این روزها مشغول نوشتن فیلمنامه است ...
اشعار شهادت امام حسن(ع) ویژه ماه صفر
به هم می خورد پیش چشمان گریه پوشت باز ببرق ظلم را علم کردند ساحتت را به تهمت هذیان چه وقیحانه متهم کردند لحظه های وداع تو افسوس دل نداده کسی به زمزمه ات یک جهان راز و یک جهان غم داشت خنده ی گریه پوش فاطمه ات بعد تو در میان اصحابت چه می آید به روز سیره ی تو می روی و غریب تر از پیش ...
تأیید وجود حضرت رقیه (س) توسط امام صادق(ع)
فرموده اند: یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً : خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و ...
مادر چگونه اعضای خانواده خود را قتل عام کرد
پرسش بازپرس مدیر روستا درباره انگیزه اش از این جنایت هولناک گفت: همسرم می خواست با دختر دیگری ازدواج کند. من فکر می کنم اصلا با هم ازدواج هم کرده بودند. من چندبار عکس هایی هم در تلگرامش دیدم. ماجرا وقتی شروع شد که همسرم 2 سال پیش ال90 گرفت. از آن به بعد کم کم رفتارش تغییر کرد. چند وقت پیش هم خودش به من می گفت که می خواهد با یک دختر 28 ساله ازدواج کند. دراین چند وقت اخیر هم چندبار سر این موضوع با ...
آنگاه که آرزوها دود می شود و قدها خمیده
و خواسته خودم بود ولی بار دوم به اجبار بود، افزود: بار اول با این طرز تفکر آمدم کمپ که نزدیک عید بود و قرار بود با خانواده بریم مسافرت برای اینکه مشکلی پیش نیاد مصرفم را قطع کردم و بعد 21 روز از کمپ ترخیص شدم ولی به محض بیرون آمدن از کمپ در عرض کمتر از یک ساعت مصرف مواد را ادامه دادم. کاهش سن اعتیاد وی با اشاره به اینکه زمانی که من سم زدایی می کردم همه افرادی که در کمپ بودند ...
زن جوان جنایت هولناک ظهر جمعه تهران را رقم زد - همسرم قصد داشت با زن جوانی ازدواج کند
داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
داریوش همایون را بیشتر بشناسیم
عملاً گرداندن حزب را برعهده داشتم همه کارهای حزب را انجام می دادم و در تعیین سیاست هایش خیلی موثر بودم... ده ماهی بعد، کابینه تغییر کرد و نخست وزیر تازه که آقای آموزگار بود از من دعوت کرد به وزارت اطلاعات و جهانگردی بروم." اعلام تک حزبی شدن کشور در سال 1353 و بیان سخنان ناپخته شاه مبنی بر اینکه "کسانی که نمی خواهند این وضع (حکومت تک حزبی) را بپذیرند، در این مملکت جایی ندارند. می توانند ...
زن مریوانی در اتفاقی نادر برای همسرش خواستگاری رفت! + عکس
آشنایی و رفت وآمد به همین منظور نظرم به سویش جلب شد و به ریبوار پیشنهاد ازدواج با او را دادم. ریبوار خیلی حیرت زده شد و گفت: چطور حاضر به چنین پیشنهادی هستی درحالیکه این کابوس زنان جامعه است. گفتم که شاید به ظاهر چنین برداشت شود، ولی می دانم با این کار عشق زندگیمان استوارتر خواهد شد و همچنین می تواند دست این دختر تنها را گرفت. ریبوار نهایتا موافقت کرد و به خواستگاری رفتیم. شب ...
ارتباط کثیف زن شوهردار با مغازه دار محله - مرد جوان از نیت شوم من خبر نداشت
داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
شوهرم هر شب دوستش را به خانه می آورد/ او مرا وادار کرد تا با او ارتباط برقرار کنم
دایی ام بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم ...
به آپارتمان دوست پسرم رفتم / من به او قول کثیفی دادم
بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
پسر نوجوان را به خانه دایی ام بردم تا علی او را اذیت و آزار کند - من پشت در خانه نگهبانی می دادم
دایی ام بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم ...
کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو - من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند
به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
مادری که به رفتارهای پسرش در مدرسه مشکوک شده بود به واقعیت کثیفی پی برد + عکس
داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
ماجرای جواد علی حسناوی جوان لرستانی-عراقی که در دفاع از حرم به شهادت رسید/ روایت مادر از فرزند شهیدش+ ...
رفت بیرون و بر می گشت خانه با تبسمی که بر لب داشت گفت مادر امروز چی داریم که بخوریم تبسم و آرامش جواد را فراموش نخواهم کرد. خانم جهانی عنوان داشت: ما برای جواد دختری را نشان کردیم که ازدواج بکند و برای این دختر که مادرش قمی بود و پدرش عراقی بود لباس و حلقه گرفته بودیم اما به عقد نرسید که جواد شهید شد و قسمت نشد. آرزوی جواد مادر از آرزوی جواد به ما گفت: جواد از ...
حمله وحشیانه نظافتچی های شیطان صفت به دانش آموز بی گناه / خانواده قربانی از مقامات مدرسه شکایت کردند
بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم ...
زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم - چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم
جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
دوست پسرم را به خانه ام دعوت کردم - زمانی که شوهرم سر رسید او در خانه پنهان شده بود
بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
چشم انتظار خواستگار بودم و با خودنمایی می خواستم شوهرپیدا کنم /خانواده ام متوجه کار کثیفم شدند
بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم ...
زمانی که با همسرم به خانه برگشتیم پسرم را در وضعیت بسیار بدی دیدیم / افراد غریبه به آنجا آمده بودند
دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می ...
عاقبت شوم زن متاًهلی که به خانه مرد غریبه رفت و آمد می کرد
آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
عباس دانشجوی واقعی پیرو خط امام بود/ قرار کردیم که با هم شهید بشویم
که این اتفاق برایت می افتد؟ این ماجرا گذشت تا اینکه عملیاتی شد. در آن عملیات برادرم که آن موقع سرباز بود هم حضور داشت. عباس هم که مثل همیشه نبود. یک روز مجروح خیلی زیادی به بیمارستان آوردند. یکی از دوستانم آمد و برای رسیدگی به مجروحین طلب کمک کرد. من هم میثم را نزد خانم دکتر فروتن گذاشتم و رفتم. از صبح تا دم غروب مشغول به کار شدم. همه کار هم انجام می دادم. از شستن پتوهای خونی تا رسیدگی ...
از "شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و .."دختر جوان بعد از ازدواج باحقیقتی باورنکردنی.."
پسر نوجوان را به خانه دایی ام بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه ...
ضرب و شتم وحشیانه دانش آموزکرمانی توسط معلم سنگدل +عکس
... پسر نوجوان را به خانه دایی ام بردم تا علی او را اذیت و آزار کند / من پشت در خانه نگهبانی می دادم با دیدن رفتارهای سوسن در کنار نامزدم حس بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل ...
راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد
...> زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...