سایر منابع:
سایر خبرها
روزی 50 بار عکس پسرم را به آغوش می کشم و گریه می کنم/ علی برای رفتن به مشهد التماسم می کرد/ آخوندی تنها ...
خاطره هایی نماید که تا اَبد در اذهان شان باقی خواهند ماند. قطار شماره 480 تبریز-مشهد مسافران زیادی داشت که در یکی از کوپه های آن 5 جوان تبریزی کم سن وسال در آتش بی تدبیری ها سوختند و خانواده شان را سیاه پوش کردند. یکی از جان باختگان این حادثه علی حسن زاده دلیری نام دارد و پدرش در گفت وگو با خبرنگار آناج از پسر می گوید و روز حادثه را شرح می دهد. تنها فرزندِ خود را از دست دادم ...
دغدغه پسر شهید مدافع حرم
آینده مهدی که دوست دارد در رشته هسته ای درس خوانده و فعالیت کند، در ادامه صحبت های خود از هدف های آینده اش می گوید: پدر خیلی علاقه مند به مسائل هسته ای بود و در این زمینه مطالعات زیادی داشت و من هم دوست دارم به مانند پدر در این رشته موفقیت های زیادی کسب کنم که امیدوارم خداوند پشتیبان من باشد و من را حمایت و همراهی کند. مهدی در پایان صحبت های خود عنوان داشت: از اینکه فرزند شهید هستم بسیار خوشحالم و به خودم می بالم. امیدوارم راه پدر را آن گونه که شایسته اوست ادامه دهم. امیدوارم پدر هم در روز قیامت من را شفاعت کند. ...
جزییات جنایت شبانه فشم +عکس
به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، ساعت 20:00 روز پنجشنبه هفته گذشته، وقوع یک فقره جنایت در منطقه فشم – کوچه حسینی به کلانتری 162 فشم اعلام شد. با حضور مأمورین در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که پدر مقتول در مراجعه به منزل مجردی فرزندش و پس از ورود به داخل خانه، در حالیکه چاقویی در داخل سینه پسرش بجای مانده بود با جسد فرزندش روبرو شده است. پرونده در اداره ...
ماجرای عجیب کشته شدن یک گروگان
سیروس - سردسته شبکه زورگیری – و دوستش اکبر در خیابان 45 متری گلشهر خودروی تاکسی را به مقصد مهرشهر دربست اجاره کردند اما پس از طی مسافتی، با تهدید راننده تصمیم به سرقت خودرو گرفتند که با مقاومت راننده تاکسی، او را زخمی کردند و پس از سرقت اموالش متواری شدند. ماجرای دوم: سردسته شبکه، دو روز بعد که با همدستی سعید در خیابان دکتر همایون سوار تاکسی خطی شده بودند به بهانه بیماری همسرش، راننده ...
جسد مردی که 20سال پیش در رودخانه افتاده بود،پیدا شد
بقایای جسد مرد ناشناس که 20 روز پیش زمان برداشت شن و ماسه از رودخانه زاب در حاشیه روستایی از توابع سردشت توسط اهالی و کارگران کارخانه شن و ماسه پیدا شده بود، شناسایی شد. به گزارش ایران ؛سرپرست فرماندهی انتظامی شهرستان سردشت دراستان آذربایجان غربی دراین باره گفت: پس از بررسی موضوع و انتقال بقایای جسد برای تشخیص هویت، مشخص شد که 21 سال قبل این فرد به همراه دوستانش به حاشیه رودخانه زاب ...
پدری که به خاطر بالش اضافه مدعی تجاوز به دخترش بود
انجام دهید و می گویید یک دست صدا ندارد، با یک دست که نمی شود دو تا هندوانه بلند کرد اما مردم متوجه همین کارهای کوچک می شوند. یک روز که در دادسرای دیگری مشغول فعالیت بودم و خودرو نداشتم برای رفتن به دادسرا سوار یک تاکسی شدم، در حین مسیر از قضا گچکاری که نزد من پرونده داشت و من را هنوز ندیده بود، سوار بر تاکسی شد و شروع به صحبت با من کرد، آن گچکار می گفت: اگر نزد ایلخانی بروم، پدر من را ...
نگاه معنادار پسرم سال هاست در ذهنم رژه می رود
28 سال چشم انتظاری از دریچه نگاه فاطمه رحیم اربابی مادر شهید علیرضا سبطی چه زیباست، مادری که غم فراغ فرزند دُردانه اش مانع استمرار فعالیت در عرصه هنر و نویسندگی نشده و معتقد است که انسان باید در زمان حال زندگی کند، اسلحه پسر؛ امروز دست مادر است، مادری که با اسلحه قلم، خالق پنج کتاب با عناوین راز و نیاز با خدا ، پلی از جنس نیاز ، ایثار ، در سرزمین من لاله ها می جوشند ، پا جای پای پدر شده و همچون ...
کاش سر یک ظهر دلگیر پاییزی، کسی درب این خانه را بزند/ اینجا خبری از حقوق های نجومی نیست
، اختلالات شنوایی نیز دارند و هر سه از سمعک استفاده می کنند. نگران آینده نامعلوم فرزندانم هستم مالک پندندفرد، این پدر زحمتکش خانواده با بیان اینکه معلولیت فرزندانش ریشه ژنتیکی و به علت نسبت فامیلی او و همسرش است، می گوید: ما یک دختر و پسر تندرست هم داریم که ازدواج کرده و به سراغ زندگی خود رفته اند. وی مختصری از زندگی خود را اینگونه توضیح می دهد: قبلا در شهر قزوین زندگی می ...
اعتراف پسر معتاد به قتل مادر
در اظهارات اولیه منکر گفته های همسایه خانواده فرهاد شد، اما درادامه مجبور به بیان واقعیت شد و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: من و فرهاد با یکدیگر حشیش مصرف می کنیم. روز حادثه فرهاد با من تماس گرفت و خواست به خانه شان بروم. زمانی که وارد خانه شدم، فرهاد من را به بالای سر جنازه مادرش برد و آنجا بود که متوجه شدم فرهاد، مادرش را با چاقو کشته است. به درخواست فرهاد ابتدا آثار خون را از روی زمین ...
جواب جالب شهید مدرس به شوخی رضا خان
را درک نکردم، چون در مقطعی به دنیا آمدم که ایشان در تبعید بودند و امکان دیدار هم نبود، ولی از روزی که خود را شناختم و توانستم خوب و بد را تشخیص بدهم، مرحوم پدرم با احترام و اکرام فوق العاده از آقا نام می بردند و عملاً به ما این طور تفهیم می کردند که چون شما فرزندان و نوه های ایشان هستید باید یاد بگیرید که سلوکتان مثل ایشان باشد. هنوز به سنین تکلیف نرسیده بودیم، ولی مرحوم پدر هر روز صبح ما را بیدار ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی
و نوه نازنینش عسل خانم. سلفی دوستانه سه بازیگر کاربلد و "واقعاً" هنرمندِ تئاتر و سینما. تاکید روی "واقعاً" برای این است که زیاد داریم کسانی که بازیگرند ولی هنرمند نیستند. عاطفه نوری، آزاده صمدی و اندیشه فولادوند. ودود مؤذن پسر زنده یاد حاج سلیم مؤذن زاده از همه کسانی که همدرد و همراه روزهای سختِ فراق پدر بودند و با پیام هایشان سعی در تسلی بخشیدن به ایشان داشتند، تشکر کرد ...
تو رفته ای اما هنوز هم اینجایی/ جشنی برای هم نفسی و به یاد عزیزان غایب از نظر
پدر خاطره نیز می پرسم با کدام نیت اعضای خاطره را اهدا کردید؟ می گوید ما تنها به وصیت خود خاطره عمل کردیم چون می بینم دخترم هم اینک در کنار ماست و روحش از این موضوع شاد و آرام است. حمایت کنید تا مرکز پیوند تبریز راه اندازی شود تالار وحدت دانشگاه تبریز حال و هوایی دیگر دارد، حاج رسول زارع زاده که از جانبازان هشت سال دفاع مقدس و سال های عشق و حماسه است و خودش نیز جزو بیماران چشم ...
خواهر فروغ فرخزاد: ببینید با زندگی ما چه میکنند؟
بود که تقی گلستان از پسر پرسید این خانم فروغ کجاست. فردایش پدر و پسر با فروغ راهی زرده بند شدند گفتگوکنان. در همه راه گلستان بزرگ با فروغ سخن می گفت. تا ناگهان از این دو پرسید چرا ازدواج نمی کنید... مخاطبان به طبع لبخند می زدند و پاسخی در کار نبود. اما آقای پدر پیگیر بود و صلاح نمی دید ارتباطی که همه از آن باخبر بودند، چنین بماند. بهنود در ادامه ادعای خود افزوده است: ابراهیم گلستان سنگ ...
بازمانده ای از خط شکنان اخبار جنگ/ خاطره ای تلخ و شیرین از یک بازمانده
بود که چندین شب درگیر مخابره اخبار این عملیات بودیم و فرصت خوابیدن نداشتیم، یک روز بعد از ظهر بود که اعلام کردند که در قله یکی از کوه ها عملیات شده و خبرنگاران دیگر نمی توانند به آنجا بروند، برای رسیده به آن قله حداقل چهار ساعت باید راهپیمایی می کردیم. من بعد از این چند ساعت راهپیمایی دیگر توان بیدار ماندن و ادامه دادن را نداشتم، به یکی از خبرنگارانی که همراهمان بود گفتم من دوربین فیلم برداری را به ...
روایت زندگی زنانی که در زندان قرچک، روزگار می گذرانند
خانه شان است؛ سرنوشت سه دختر و 8 پسر که دوتایشان، پسرهای دوقلوی طاهره اند؛ طاهره که چند سال پیش، او را با سه بچه به زندان فرستادند و یکی شان دو سالش که تمام شد، او را به بهزیستی فرستادند و دوقلوها ماندند. طاهره یکی از 22 مادر زندان قرچک بود، 22 نفری که هفت نفرشان باردارند؛ مثل بهناز که تا همین 10 روز پیش باردار بود و حالا بچه اش را به دنیا آورده و بچه به بغل، با موهای کوتاه بلوند شانه نکرده و ...
سازمان حمایت از قهرمانان کارایی چندانی برای ورزشکاران ندارد/ بیشتر از همه تنهایی آزارم می دهد
عهده هزینه ها برآید. حسین پسر وی نیز سوژه اصلی گزارش ماست. وی دوست داشت قهرمان المپیک شود اما قضا و قدر روزگار و تقدیر الهی بر این بود که حادثه ای برای وی رقم خورده و مسیر زندگی اش را تغییر دهد. الان 6 سالی می شود که از ضایعه قطع نخاعی رنج می برد و در این مدت کسی نبوده که به دادش برسد به غیر از پدر و مادرش که مثل شمعی فروزان نور امید را در دل فرزندشان زنده نگه داشته و خود در ...
روحانی در قضیه لغو سخنرانی مطهری دنبال به حاشیه سپردن مشکلات است/ حمایت فرماندار کرمان از سخنرانی مطهری ...
اعلام می کنند که مجوز شورای تأمین شهرستان اخذ شده و علی مطهری در روز مقرر در دانشگاه سخنرانی می کند. شایسته بود فرماندار و رئیس شورای تأمین به این نظرات مردم، نیروهای انقلابی، مسؤولان و تشکل های اصولگرای استان و حساسیت و توصیه آنان اهمیت می دادند، بالاخره فرماندار باور داشته باشد که آنها هم بخشی از این جامعه محسوب می شوند و شایسته نبود که به توصیه آنان بی توجهی می کردند. ...
جهاد فی سبیل الله؛ شرط ازدواج شهید آقاعبدالهی
شیما معصومی، همسر شهید علی آقاعبدالهی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، عنوان کرد: از طریق زن عموی همسرم به هم معرفی شدیم. ازدواج ما سنتی بود و پیش از آن هم همدیگر را ندیده بودیم. بهمن ماه سال 91 بود که اولین بار ایشان را دیدم و به صورت رسمی به هم معرفی شدیم. ایشان یک جلسه به همراه مادر و خواهرشان و جلسه بعد، چند روز پس از دیدار اولیه بود که به همراه خانواده به منزل ما آمدند. پیش از ...
برای رفتن به سوریه گریه کرد و به التماس افتاد/در نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی بال در ...
قرار بودم. آخرش 2تا قرص مسکن خوردم تا شاید آروم بشم. صبح خواهرم با یکی از برادرانم و خواهر زاده ام آمدند منزل ما. گفتم اینجا چه کار می کنید؟ یکهو خواهرزادم زد زیر گریه و گفت سجاد مجروح شده. یاد خوابم افتادم و گفتم نه، شهید شده. فقط کجا؟ گفتند سوریه. تازه فهمیدم که ماموریت سیستان نبوده. ** نفهمیدم چطور آمدم خانه پدر : اون روز من رفته بودم سر زمین کشاورزی مان در ...
50 شرور بزرگ سینمای جهان (2)
به بچه را دیده بودند. دیالوگ برگزیده: مردم وقتی دارن می میرن بهتر می ترسند! 11- ساحره بدجنس غرب مارگارت همیلتون (جادوگر از، 1939) اگرچه سال ها از ساخته کلاسیک ویکتور فلمینگ گذشته اما این اثر روز به روز مشهورتر شده است. با این که در زمان اکران کاملا زیر سایه برباد رفته ، دیگر ساخته ویکتور فلمینگ قرار گرفت و در نهایت رقابت بهترین فیلم ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (338)
انگار یادش رفته ALT+SHIFT بزنه. فیگوری که 99.9 درصد ایرانیایی که کلیپ چالش مانکن درست کردن گرفتن 37. امروز تو دانشگاه یه پسر از پسر دیگه جزوه میگرفت. واقعا زمانه ی بدی شده. 38. من به دنیا که اومدم یه ماهی برام اسم نزاشتن، به مامانم میگم پس چطوری صدام میکردین؟ میگه چرا صدات کنیم، همینطوری افتاده بودی یه گوشه دیگه. 39. فیلمای کره جنوبی رو اونقدر تو شبکه های ...
گفتگو با قهرمان اسکیت ایران که تبعه اتریش شد
...> رامبد رنجبروکیلی پدر پدرام نیز ضمن بیان مشکلات و اتفاقات پیش آمده و دلزدگی پسرش، خواست تا این دست مشکلات حل شود و این اتفاق برای سایر ورزشکاران نیفتد. مشکلات و مسائلی که سبب می شود برخی از ورزشکاران که حتی همانند پدرام دو تابعیتی نیستند؛ تغییر تابعیت داده و رهسپار کشورهای دیگر می شوند. در ادامه گفت وگو با پدر پدرام رنجبر وکیلی را می خوانید. *پدرام کار غیر قانونی نکرده است ...
اینجا همه چیز خوب است، سعید...!
همیشه سعید. آه چقدر دلم می خواهد کمی تو بگویی از ناگفته هایت! تویی که از دنیای ناگفته ها راه بلد شدی! راستش دلم می خواهد از صورت معصوم، امّا مقتدر علی آقایت بپرسم رازهای ناگفته پدر را، هرچه باشد پسر است و بیشتر می داند رمز و رازهای پدر قهرمانش را. گرچه می دانم خیلی چیزها را نمی شود گفت. خیلی چیزها را نمی شود خواند. باید قدری طبع، آسمانی باشد تا بفهمی پرستو را؛ تا حس کنی سیرِ سار و اوج گرفتن کبوتر ...
دین را حرمیست در خراسان
بهار بوی خون ای باد از طوس سوی یثرب بر /با نبی برگوی از تربت خونین پسر عرضه کن بر وی کز حالت فرزند غریب/وآن مصیبت ها آیا بودت هیچ خبر اشرف مازندرانی فصل سرما شد که دیگر دستها افتد زکار /همچو ایّام خزان وبرگ ریزان چنار بس که از حدّ رفته است آسیب دست انداز دی /برف نبود آنچه می بینی به تیغ کوهسار کوه با تیغ وکفن در عذر خواهی آمده است ...
سد کمندان بعد از 12 سال به نتیجه نرسیده است
، صحبت ها هرچه بود، از آب بود و زمین و تولد نوه مش مرتضی و شاید دعوایی میان فلان قوم و اینجور چیزها تا این که آدم های شهری آمدند . سال 83 که کلنگ ساخت سد را زدند، همه جشن گرفتند، محمد آن روز 14ساله بود از بالای تپه دیده بود که بزرگان دِه به استقبال رفته اند و شنیده بود که قرار است همه چشم انداز پیش رو از خنکای آب اشترانکوه لبریز شود و کمندان قطب گردشگری منطقه باشد. محمد حالا یک پسر دوساله ...
جزئیاتی از خسارات طوفان در مازندران
بر مسکن روستایی، برخی از دامداری های منطقه نیز دچار خسارت شده است و قطع برق در برخی از روستاها گزارش شده است که هم اکنون نه تنها مردم روستاهای مختلف، بلکه دام های مردم هم با مشکلات ناشی از برف، سرما و یخبندان مواجه شده اند. تعدادی از مردم اهالی روستاهای مختلف شهرستان نکا با گلایه مندی از اینکه حضور مسؤولان در بحران های مختلف در روستاها کمرنگ است، خواهان حضور فرماندار و مسؤولان بالادستی ...
شجاعتی مثال زدنی!
. ولی نه یخ داشتند و نه یخچال. پدر با دوچرخه اش رفت، یک قالب یخ بلوری خرید و آورد. او هم داروها را داخل یخ ریخته و تا صبح به نوزاد داده و پاشویه اش کرد. مادر می گوید: تابستان سال 1345 بود. من آن شب پلک روی هم نگذاشتم. فقط نزدیک اذان صبح از همسرم خواستم از داود مراقبت کند تا من چند دقیقه ای استراحت کنم. داود صبح همان روز به لطف خدا سلامتی اش را به دست آورد و خیال ما را راحت کرد. ولی همین ...
پاسخ تند خواهر فروغ فرخزاد به ادعاهای تازه
که این گونه فیلم ها نه که ایرادی از نظر شرعی ندارد بلکه مفید هم هست. در پایان همان روز بود که تقی گلستان از پسر پرسید این خانم فروغ کجاست. فردایش پدر و پسر با فروغ راهی زرده بند شدند گفتگوکنان. در همه راه گلستان بزرگ با فروغ سخن می گفت. تا ناگهان از این دو پرسید چرا ازدواج نمی کنید.. مخاطبان به طبع لبخند می زدند و پاسخی در کار نبود. اما آقای پدر پیگیر بود و صلاح نمی دید ارتباطی که همه از آن باخبر ...
دردسر ارتباط غیر اخلاقی برای دختری که 8 سال بزرگتر از پسر بود / ارژنگ عاشق من شده بود!
گرفت به خاطر آینده ام خیلی نگران شد و از پدر ارژنگ خواست صیغه عقد رسمی بین ما جاری شود ولی پدر نامزدم که در پی بهانه ای برای رهایی از شر من بود با خفت و خواری مرا از منزلش بیرون کرد. حالا هم متوجه شده ام که آن ها به خواستگاری دختر دیگری رفته اند و اکنون... اخبار زیر را از دست ندهید:
هنرمند خوب هنرمند مرده است
پرکن نیست، اما باید درباره فیلم نوشت و روشنگری کرد. خب، اگر به سرنوشت فیلم های من نگاه کنید، بهتر متوجه خواهید شد. مثلا فیلم جدال تم حقیقت و دروغ در ابعاد فردی و اجتماعی را دنبال می کرد آن هم سال 64؛ فضایی ناکجاآبادی که در گمشدگان در دهه 60 ایجاد کردم، الان مانی حقیقی بعد از چند سال در فیلم اژدها وارد می شود به سمتش رفته است. چون باد نگاه به زندگی ایرانی بود و هست. اما قرار نیست کسی آن را ...