سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته هایی خواندنی از زندگی و مرگ تختی
بازاریان جمع کردند بسیاری از مردم زلزله زده توانستند خانه های خود را بسازند و زندگی شان سروسامان دوباره بگیرد. ماشین تختی بارها در راه بویین زهرا خراب شد! وقتی می خواستیم به بوئین زهرا برویم من ماشین خوبی داشتم اما تختی قبول نکرد و گفت با ماشین خودم می رویم. یک بنز مشکی رنگ داشت که چند بار در طول راه خراب شد و ما مجبور شدیم راه سه ساعتی را 9 ساعت طی کنیم. جواد زاده هم همراه ما بود ...
خاطرات رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان از آیت الله شرعی
مرحوم پرداخته است که در ادامه آن را می خوانید؛ دریافت خبر درگذشت حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی شرعی بسیار برایم سنگین بود و عذر حضور در مراسم این مرد بزرگ بیشتر متاثر کرد اما با توجه به حق بسیار زیادی که ایشان بر گردن بنده وامثال ما داشتند، بر خود فرض دانستم به یاد استاد فرزانه چند سطری را در وصف احوالات شان بنویسم. تابستان سال 1361 بود که خرمشهر آزاد شده بود واحساس کردم ...
معمای 7 ساله قتل یک نوعروس
خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده است. جلال - 35 ساله - که برای بازجویی های فنی به اداره آگاهی منتقل شده بود، در تمامی مراحل تحقیقات منکر جنایت شد تا اینکه چهار ماه پس از ...
عذاب وجدان های اعتراف برانگیز
ناصرخسرو خریده بودم ابتدا بیهوش کرده و سپس آنها را خفه کردم. در این مدت تصمیم گرفتم مادرم را هم به قتل برسانم، اما او متوجه شد و مرا از خانه اش بیرون کرد. عذاب وجدان در تمام این سال ها لحظه ای مرا رها نکرد و حتی چندباری تصمیم به خودکشی گرفتم که موفق نشدم درنهایت خسته از زندگی پر از عذاب و تنش خودم را معرفی کردم. اختلاف شخصی، انگیزه تیراندازی مرگبار در ماجرای دیگر جوان 24 ساله ...
زورگیران مسلح رانندگان زن به دام افتادند
دارد که دقیقا پشت سرمان و با یک دستگاه خودرو سمند سفید رنگ به دنبال ما آمده است که پس از سرقت خودرو سانتافه خودرو سمند از محل خارج شد که موفق به برداشتن شماره پلاک آن شدم و با مشاهده واحد گشت کلانتری 150 تهرانسر موضوع را به پلیس اطلاع دادیم و پس از گذشت چند ساعت از سرقت ماشین، از کلانتری با ما تماس گرفته و اعلام کردند که خودرو به صورت رها شده در منطقه ستارخان کشف شده و سارقان تنها اقدام به سرقت ...
دو قلوها قربانی جنایت
باز نکرد به همین دلیل تصمیم گرفت با استفاده از کلید یدک وارد خانه شود، اما متوجه شد در از داخل قفل و کلید پشت آن است. زن جوان که بشدت نگران شده بود در تماس با پلیس موضوع را اطلاع داد. دقایقی بعد ماموران خود را به محل حادثه رساندند و وقتی در را شکستند خود را در برابر جنازه حلق آویز شده حسن دیدند. این مرد با شکستن پنجره خودش را از نرده آویزان کرده بود، البته روی گردنش نیز آثار ضربات چاقو وجود داشت که ...
دختر جوان در دام 3 آزارگر
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، یازدهم آذر امسال دختری 23 ساله با حضور در کلانتری 132 نبرد تهران از سه مرد آزارگر شکایت کرد و گفت: دیروز عصر در حوالی بلوار ابوذر از خانه دوستم خارج شدم تا به خانه مان بروم. در خیابان منتظر تاکسی بودم که خودروی پرایدی مقابلم توقف کرد و سوار شدم. وی ادامه داد: راننده در میانه راه دو جوان را سوار کرد که گمان کردم مسافر هستند. با نزدیک شدن به محله مان، از ...
همسر شهید: به من قول داده بود یک بار دیگر رهبر انقلاب را از نزدیک ببینم، با شهادتش به قولش وفا کرد/ راحت ...
سالاری امروز گذری مختصر از زندگی همسرش با رجانیوز داشته است. معرفی شهید مریم سالاری سال 1356 در بندرعباس متولد شدم. عبدالحمید هم دوم شهریورسال 1355 در روستای سردر از توابع شهرستان حاجی آباد هرمزگان به دنیا آمد. دوران کودکی تا پایان راهنمایی در همان روستا می ماند، به خاطر نبودن دبیرستان جهت ادامه تحصیل به شهر بندرعباس می آید. سال اول دبیرستان بود که وارد نیروی انتظامی می شود، چند ...
مرثیه ای برای جهان پهلوان؛ تختی زنده است؟
دارم (1956) یک سال بعد به استانبول رفتم اما این بار نه در وزن ششم و نه در وزن هفتم بودم بلکه چشمم به دنبال کسی بود که خیلی بیشتر از من مدال داشت. آن شخص "حمید کاپلان” نام داشت که اهل آنکارا بود. متاسفانه من توفیق مقابله با او را نیافتم و در اثر کمبود وزن و نداشتن تجربه کافی مغلوب غولهای شوروی و آلمان شدم ولی خودم و همه اطرافیان خوب می دانستیم که من کمتر از آنها نبودم، در آن سال کاپلان ...
برادرکشی بر سر مصرف شیشه
مردی که او را می شناختم، روبه رو شدم. ترسیدم و ماجرا را به چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم جسد را دیدند و بعد به پلیس زنگ زدم. او را چند بار همراه برادرش که او نیز معتاد بود هنگام جمع کردن ضایعات دیده بودم. با توجه به گفته های این مرد، ماموران به تحقیق از دوستان وی پرداختند که معلوم شد مرد معتاد درست می گوید. مقتول و برادرش با هم ضایعات جمع می کردند که روز حادثه آن دو را با هم دیده اند ...
بی تفاوت شده ایم؛ ولی تا چه حد؟!
مواد مخدر و داشتن سرپناه شبانه آنهم در خانه هایی با رفت و آمدهای بی کنترل، پرخطر و پرشمار صحبت کرد. چندده هزار بار هم بازدید شد. اما الان کمپین و حرکت و موج مردمی ای را سراغ دارید که پیگیر این موضوع باشد؟ حتی یک کلمه از زبان شهردار تهران دراین باره و تلاش برای حل و رفع آن کسی چیزی شنیده؟ ■ گزارشی منتشر شد (هم تصویری و مستند و هم مکتوب) درباره یک آسیب وحشتناک روانی در میان دختران دبیرستانی ...
بازداشت مردان مسلحی که به زور سوار خودروی زنان می شدند
جوان و 400 هزار تومان پول نقد را از داخل خودرو سرقت کرده اند. کارآگاهان در ادامه تحقیقات پی بردند که سارقان مسلح باخودروی مگان مشکی رنگ و تصادفهای ساختگی با خودروهایی که راننده آنها زن هستنداقدام به سرقت چند خودرو کرده اند. یکی از طعمه های دزدان به ماموران گفت: ساعت 2 ظهر 4 آذر ماه در اتوبان شهید حقانی بودم که ناگهان خودروی مگان مشکی رنگی با 2 سرنشین مرد از پشت با خودرویم تصادف کردند و ...
پسر عمویم در حیاط فهمید قصد ازدواج با او را ندارم ولی کار خودش را کرد و
یا کاری می کنم که سیاهپوش من شود! وقتی این جملات را شنیدم تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. مطمئن بودم پدرم با عرقی که به برادرش دارد کاری دست خودش می دهد. به همین دلیل آماده شدم و به خانه عمویم رفتیم. انگار نه انگار که مراسم خواستگاری من بود. عمویم می برید و می دوخت و پدر هم فقط چشم می گفت. وقتی حرف های اولیه زده شد، عمویم یاد ما هم افتاد و رو به من و حامد گفت: به هر حال شما جوان ها هم ...
دستگیری زورگیران مسلح که با خودروهای مسروقه در تهران سرقت می کردند
؛ زمان پیاده شدن از خودرو، در خودور را نبستم تا مجبور شود خواهرم را پیاده کند؛ پس از پیاده شدن خواهرم، سارق پشت فرمان خودرو نشست و ماشین را با خودش برد؛ در زمان سرقت خودور متوجه شدم که سارق همدست دیگری دارد که دقیقا پشت سرمان و با یک دستگاه خودرو سمند سفید رنگ به دنبال ما آمده است؛ پس از سرقت خودرو سانتافه خودرو سمند از محل خارج شد که موفق به برداشتن شماره پلاک آن شدم. این مالباخته اظهار کرد: با ...
زندگینامۀ فرماندهی که مسیح کردستان لقب گرفت
امام شد. مادر محمد از فعالیت های او در این مقطع خاطرات جالبی دارد: خانه ما در مولوی تبدیل شد به مرکز انتشار اعلامیه ضد رژیم. محمد به همراه چند نفر از دوستانش در طبقه همکف یکی از اتاقها سه چهار دستگاه خیاطی گذاشتند و عده ای بی وقفه پشت این چرخ ها کار میکردند... این ظاهر قضایا بود. درست در زیر زمین همین اتاق آنها چاپخانه مجهزی داشتند که شبانه روز کار میکرد. سرو صدایش تمام محله را برداشته ...
پلیس آگاهی،سارقان کش روی طلافروشی راشناسایی کنید
...: داخل مغازه مشغول پاسخگویی به چند مشتری بودم؛ در همین زمان آقا و خانم نسبتا جوانی حدودا 35 – 30 ساله، وارد مغازه شده و در خصوص قیمت چند رشته دستبند سؤالاتی را پرسیدند. وی افزود: این افراد به بهانه خرید، درخواست چندین رشته دستبند کردند تا به قول خودشان آنها را امتحان کنند؛ در حالیکه همزمان مشغول پاسخگویی به چند مشتریِ داخل طلافروشی بودم، چند رشته دستبند را در اختیار این زن و مرد قرار دادم و ...
شلیک مرگبار به 2 پسر بچه در بوستان جنگلی/ فرجام پرونده دختری که زنده درآتش سوخت/ قتل هولناک دختر 15 ...
...> پرونده مرد جوانی که در میهمانی مواد مخدرمرتکب جنایت شده بود همزمان با صدور کیفرخواست، به دادگاه کیفری استان ارسال شد. در این جنایت که 27 آذر سال گذشته، رخ داد مأموران کلانتری 156 بی سیم از نزاعی خونین در خانه ای با خبرشدند. آنها پس ازحضور در محل حادثه با پیکر خونین مرد جوانی روبه رو شدند که از ناحیه گردن هدف قرار گرفته بود. مرد جوان که محمود نام داشت بلافاصله به بیمارستان منتقل شد اما ...
بزرگداشت تکمیل همایون؛ سپاس از مورخ جامعه شناس
چشمش می گذاشت، اما سه بار گریه کرد. یک بار همین موقع بود که این مدیر حرف ناجوری زده بود. او دلش شکست. بعدازظهر 28 مرداد هم در خیابان آشیخ هادی بودیم؛ یخچال خانه مصدق را کسی به کولش گرفته بود، مستراح فرنگی خانه اش هم دست کسی دیگر بود. پدر من که دید گریه کرد و گفت یک روز خانه شاه را هم همین طور می کنند و ما زنده بودیم و دیدیم که این اتفاق افتاد. آن روز هم گریه کرد و بار آخر در فوت مادرم. ...
تشبیه مجلس به پارک لاله/ انتقاد شدید نایب رئیس مجلس به 10 درصد پزشکان/ اعلام آمار سرقت اولی ها!
در پلیس آگاهی ناجا، آمار مربوط به سارقانی که برای اولین بار دست به سرقت می زنند؛ بین 40 تا 60 درصد است و همانطور که اشاره شد؛ در برخی ماه ها با افزایش و در برخی از ماه ها با کاهش روبه رو هستیم. دو موضوعی که قضات را تهدید می کند حجت الاسلام محمدجعفر منتظری صبح امروز در مراسم تحلیف کارآموزان قضایی گفت: ما قضاتی را داریم که بعد از چند سال وارد وادی فساد شده اند. دو چیز شما را ...
خانواده ام بهترین پرستارانم هستند/اثرات گازهای شیمیایی باعث نابینا شدن تعدادی از رزمندگان شد
آورده بود اما مجبور بودم در برابرنور از عینک دودی استفاده کنم. خانواده چه نقشی در بهبود شرایط جسمانی شما داشت؟ خانواده من همچون پرستاری دلسوز از من مراقبت می کردند. آنها سعی داشتند با فراهم کردن محیط آرام در خانه، موجب تقویت روحیه ام شوند. پدر و مادرم با دلسوزی های خودشان باعث شدند که حالم روز به روز بهترشود. مجروحیت شیمیایی مانع ازدواجتان نشد؟ 2سال پیش از ...
دختر جوان تهرانی در دام 3 مرد شیطان صفت + عکس
خودرویش شدم. وی افزود: در ادامه مسیر 2 پسر جوان دیگر به عنوان مسافر سوار بر خودروی پراید شدند تا اینکه در نزدیکی خانه مان از راننده خواستم تا در کنار خیابان توقف کند که ناگهان پسر جوانی که در صندلی عقب نشسته بود چاقوی دسته مشکی را از زیر لباسش بیرون کشید و با تهدید به قتل خواست ساکت بمانم. ابتدا فکر می کردم آنها قصد سرقت گوشی موبایل و پولهایم را دارند اما خودرو شروع به حرکت کرد و 3 ...
مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم
درگیر شده و کارشان به سروصدا کشیده است. روزی که قتل اتفاق افتاد همسایه ها صدای جروبحث این زن و شوهر را شنیده بودند. بهرام درباره آن روز می گوید: من اعتیاد دارم و علت اصلی درگیری آن روزمان همین بود. نرگس را خیلی کتک زدم. اما پشیمان شدم. ولی فایده نداشت. گفتم دوباره آرام می شود. چند ساعت از دعوای مان گذشته بود که به او گفتم سفره را پهن کند تا غذا بخوریم. اما ناگهان دیدم که آشپزخانه آتش ...
تقویم های سنتی را چگونه بخوانیم و بفهمیم!
. بنده ضمن این جستجو ها، به رساله معرفت تقویم از اسحاق بن یوسف گیلانی برخوردم. متوجه شدم که نسخه های متعددی دارد. از میان آنها دو مورد را توانستم مستقیم ببینم. یکی نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره 2950 و دیگری نسخه حرم حضرت معصومه (س) قم ش 276 که به لطف دوست عزیزم جناب آقای صدرایی نیا در اختیارم قرار گرفت. یکی دو نسخه قاجاری دیگر داشتم که ویران و غیر قابل استفاده بود. ...
همسرم از ماشین مدل بالا پیاده شد، او را کشتم!
ازدواج کردم و پسری 10 ساله دارم . من راننده آژانس بودم و بعد از تولد فرزندم مجبور بودم زمان بیشتری کار کنم. مدتی که گذشت، همسرم مدام همراه دوستانش به میهمانی می رفت. وقتی هم به خانه می رسید، پرخاشگری می کرد. هرچه تلاش کردم مانع رفتن او به این جشن ها شوم، فایده نداشت تا اینکه متوجه شدم دوستانش او را به مصرف شیشه معتاد کرده اند. اعتیاد همسرم به شیشه و روابطی که برقرار کرده بود، خیلی من را اذیت می کرد ...
طلای عروسی عیسی را به آقا هدیه دادم /اگر عیسی بود، شهید مدافع حرم می شد
عیسی را هم بعدها وقتی فهمید که خبر شهادت تک پسرش را آوردند. همیشه حسرت داشتم که زنش بدهم. همه وسائل را برایش گرفته بودم. مثل دخترها برایش جهیزیه درست کردم. روزی که قرار بود خبر شهادتش را بدهند خیلی دلم روشن بود و کلی کار کردم. به دلم افتاده بود که عیسی می آید. می خواستم همان روز بروم برایش خواستگاری. تمام خانه را تمیز کردم و خرید کردم و غذاهای متنوعی پختم. به دلم افتاده بود که این بار ...
38سازمان مردم نهاد دربروجرد فعالیت می کنند
احمد گودرزیان روز پنجشنبه درگفت وگو با خبرنگارایرنا افزود: درسه سال اخیر در جهت فعال نمودن سازمان های مردم نهاد دربروجرد اقدامات قابل توجهی انجام شده و40 درصد مردم این شهرستان دراین سازمان ها بخش های مختلفی ازجمله حفاظت از محیط زیست و مقابله با مواد مخدر، مشاوره خانواده، فضای سبز، حمایت بیماران خاص، خیرین مسکن ساز مشارکت دارند. وی تاکید کرد: ازجمله فعالیت های سازمان های مردم نهاد حضور شبانه ...
آزاد شد تا بندگی اش را تمام کند
مشهد برود، اما وضع مالی اش خوب نیست. حاج آقا میرزا جواب داد: دعا می کنم. این را که گفت اشک توی چشمان مرد جمع شد. رسیدند دم در مسجد. دوباره گفت: حاج آقا! کاری کنید که من به مشهد بروم. حاج آقا، این بار روبه روی امامزاده هارونیه دست مرد را توی دست گرفت و گفت چشمانت را روی هم بگذار و سلام بده. مرد تعریف می کرد: تا سلام را شروع کردند، من خودم را توی صحن حرم امام رضا(ع) دیدم. زیارت کاملی بود. وقتی به خودم ...
اعدامم کنید! / غیرتی شدم و همسرم را کشتم. همین!
... چرا او را کشتی؟ من نمی خواستم او را بکشم، اما نمی دانم چه شد که خفه اش کردم. وقتی به خودم آمدم نفس نمی کشید. حدود ساعت یک نصف شب بیدار شدم دیدم در پذیرایی نشسته و تلفن همراهش دستش است. سر این موضوع درگیر شدیم. شروع به سر و صدا کرد، فحاشی می کرد. خواستم ساکتش کنم. دستم را جلوی دهانش گرفتم. عصبانی بودم؛ نفهمیدم و خفه اش کردم. بعد از قتل چرا ناپدید شدی؟ به ...
سرخط ...
شدن با جنایت بنی بشر، بلکه بیشتر به خاطر اینکه انسان مدرن بر اساس سرخط های مدرنیسم مرتکب این اعمال شده، به وجود آمده بود. این بهت و حیرتی بود که به جهان غرب دست داد و دوران کوتاه و پرفراز و نشیب سیطره فاشیسم بر سرنوشت شان را به یکی از تاریک ترین نقاط تاریخ شان تبدیل کرد. امروز گویا اژدهایی که در اروپا به سوراخ خزیده در ایران سر برآورده است و نسخه انقطاع نسل برای تعدادی از هموطنان مان می پیچد. امروز ...
هشتاد و سومین حلقه شعر ولایی فرات
: ازدرد به هر اشاره لبریز شدم از شرم لباس پاره لبریز شدم چشمم که به گوش دختر شامی خورد از حسرت گوشواره لبریز شدم از هرم تنت گرم نشد آغوشم از داغ لبت همیشه مشکی پوشم از درد گمان نموده ام پیر زنم بابا کمرم پایم بابا گوشم مرد باید که به تکبیر بیاید میدان در دل بارشی از تیر بیاید میدان ...