سایر منابع:
سایر خبرها
بازیگر نقش رهبر معظم انقلاب چگونه انتخاب شد؟
...، آیت الله هاشمی رفنسجانی و... کار ساده ای نبود و برای نشان دادن این شخصیت ها دلهره و اضطراب داشتیم. وی در مورد سکانس های حضور شخصیت امام خمینی (ره)گفت: بسیاری از سکانس های این شخصیت را چندین بار تکرار می کردیم چرا که بعد از یک بار ضبط متوجه می شدیم نقطه ضعفی دارد و باید تکرار شود و همین جا باید از صبر و حوصله علی لدنی تهیه کننده سریال تشکر ویژه داشته باشم. ورزی در ...
خسته از نقش های کلیشه ای
قرارداد ده هزار تومانی امضا کرد. از آقای تارخ درخواست کردم مسیری را که تا لب حوض می آید چند بار برود و بیاید و هر بار می شمردم؛ متوجه شدم وقتی به عدد شش می رسم آقای تارخ به لب حوض می رسد. گفتم برای تصویربرداری آماده هستم. زیر آب رفتم و از آنجا شروع کردم به شمردن؛ وقتی به عدد شش رسیدم از آب پریدم بیرون و پای آقای تارخ را گرفتم. بعد از این صحنه همه برایم دست زدند و مرا به یک حمام گرم انتقال دادند. ...
فضه سادات حسینی: از 7 سالگی چادر سر کردم
پیشنهاد می شد، بعد هم در شبکه های 2 و سحر به من پیشنهاد اجرا دادند که به دلایلی نپذیرفتم، تا اینکه گفتند شبکه خبر تست می گیرد. رفتم و قبول شدم و کارم را با خبر 20 شروع کردم. مدتی هم در شبکه خبر گوینده، دبیر خبر و مترجم بودم. بعد از مدتی تست گفت وگوی ویژه خبری را دادم و قبول شدم. قرار بود اجرا کنم که گفتند تستی هم برای خبر 14 بده پذیرفته شدم و به این بخش خبری آمدم. حضور در این بخش خبری ...
بی پرده با عبدالله موحد؛ از 6 طلای جهان و المپیک تا مکانیکی در آمریکا
های باشگاه تهران جوان قهرمان شدم. آن زمان غفوریان در دو باشگاه تمرین می داد و من در طول هفته سه روز در تهران جوان و سه روز هم در باشگاه دارایی زیر نظرش تمرین می کردم. به خاطر اینکه زیر نظر برومند وزنه برداری کار کرده بودم به لحاظ قدرت بدنی بسیار خوب بودم و پرداختن به رشته قایقرانی نیز باعث شده بود آمادگی بدنی بالایی داشته باشم به همین خاطر به راحتی 6 روز در هفته تمرین سخت می کردم. * بلور ...
احساس می کنند شغل ما مهمانی است!
فیلمی بودم که ساخته نشد و در نهایت به فیلم ایتالیا ایتالیا رسید که اتفاقا هیچ ربطی به سریال پیش از انقلاب ندارد. این فیلم در نخستین روز جشنواره تئاتر فجر در برج میلاد نمایش داشت. به گزارش بولتن نیوز، گفت وگوی ما را با کاوه صباغ زاده به انگیزه اکران این فیلم می خوانید. نخستین باری که نام فیلم را در خبرها دیدم، حس کردم شاید با انتخاب این نام که دقیقا همنام سریالی پیش از انقلاب ...
آنها رفتند و ما ماندیم...
شش سال پیش همکار بودم. ماموریت های زیادی را با هم رفته بودیم. اما این بار او به این ماموریت رفت و ما را تنها گذاشت. روز حادثه علی شیفت کاری اش پایان گرفته و به خانه رفته بود. اما زمانی که از آتش سوزی و حادثه پلاسکو باخبر شد، با من و چند نفر دیگر از دوستان آتش نشان از ایستگاه های دیگر نیز تماس گرفت و خواست برای کمک به دیگر همکارانمان برویم که او رفت و ما نیز آنجا رفتیم. همه تلاش می کردیم کسی در ساختمان نباشد اما یکباره ساختمان براثر انفجارهایی ریزش کرد و علی و دیگر آتش نشانان زیر تلی از آوار گرفتار شدند. 704/ ...
دلم قرص بود که همسرم را به حضرت زینب(س) سپردم/آیا پول جای خالی همسر را جبران می کند؟
.... من بعد از 10 روز فهمیدم. مادرم آمد خانه مان و گفت اینطوری شده. ناراحت شدم. مگر می شود آدم چنین خبری را بشنود و ناراحت نشود. این روزها تهمت هایی متوجه مدافعان حرم است که برای پول و دستمزدهای میلیونی می روند،چه پاسخی دارید به این تهمت ها ؟ اگر خدای نکرده اتفاقی برای همسرم می افتاد با پول می شد چیزی را جبران می کرد ؟ اینها همه حرف است و نمی دانم چطور این حرف ها را می سازند ...
شنیدن خبر شهادت رضا چراغی یکی از تلخ ترین خاطراتم است/ماجرای وصلت با خانواده شهید چراغی
از شهید چراغی اشاره کرد و ابراز داشت: یک شب قبل از این عملیات، من مجروم شدم و که مرا به اروژانس بردند.رضا و شهید ممقانی و حاج مجتبی عسگری بالای سرم بودند که آخرین دیدارم با رضا بود که از آنجا به شیراز رفتم. یک هفته بعد، شهید ممقانی به عیادتم آمد و همانجا بود که متوجه شهادت رضا چراغی شدم و واقعا تلخ ترین خاطره دوران زندگی ام ثبت شد؛چرا که دوستش داشتم و جدایی از او برایم سخت بود. دوست شهید ...
روایت های دلخراش از تجاوز سربازان ارتش به زنان/عکس
به سمت نشانه رفته بودند و دو سرباز حدودا یک ساعت به من تجاوز کردند. نوجیبا در همان اقامتگاه اشتراکی به فرزندانش غذا می دهد روز بعد او و خانواده اش تصمیم گرفتند که دیگر وقت فرار به بنگلادش فرا رسیده است. آن ها بالاجبار تا "رود نَف" که مرز میان میانمار و بنگلادش است پیاده رفتند. آن ها سپس به یک قایقران پول دادند تا به سوی رود بروند و سرانجام نیز به اردوگاه پناهندگان کوتاپالونگ ...
سید خلوت نشین
می داد و شاگردان ضبط می کردند، فقط کمی آرام بگیرد. امروز بعد از یک هفته از رفتن ایشان شاید با مروری بر زندگی و احوالاتش حقی را ادا کنیم. دوران سخت کودکی سال 1303در خانواده ای متدین در کرمانشاه متولد می شود. کنار پدری که به قول خودش برای اینکه از فتن و فساد زمانه در امان بمانند، تصمیم هجرت به شهر قم را می گیرد. درحالی که کودکی بیش نبود خانه و کاشانه اش شهر قم می شود اما این ...
تجلیل از فرهنگستان یک نفره در شب شاعر
های شاعرانه از کودکی آغاز می شود مثل موسیقی، افزود: من در خانواده ای بزرگ شدم که این مسائل در آن بود. شب های زمستان در کنار خانواده مثنوی و نظامی می خواندیم و من در محیطی بزرگ شدم که زندگی ایلی و روستایی صورت می گرفت و به رسومات پایبند بودیم. وی با بیان اینکه به درس دل نمی دادم اما با اساتید بزرگی همدوره بودم، گفت: آرام آرام با اساتید بزرگ آشنا شدم و به راه ادامه دادم. سربازی رفتم. بعد از ...
تازه مسلمان ایرلندی از تجربه حجاب می گوید
خاطر همسرم یا به اجبار او حجاب می گذاشتم از آن متنفر می شدم. گفتنی است، روز جهانی حجاب در سال 2013 توسط نظمه خان ، دختر مسلمان آمریکایی، برای مقابله با تبعیض و تعصب علیه بانوان مسلمان بنیانگذاری شد و امسال برای پنجمین سال پیاپی در روز اول ماه فوریه (13 بهمن) در سراسر جهان با برگزاری برنامه های مختلف گرامی داشته می شود . ...
رنج هایی که دختران خانواده های معتاد تجربه می کنند
ابعاد زندگی یک مصرف کننده و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار می دهد اما شاید مهمترین تأثیری که اعتیاد می تواند داشته باشد روی فرزندانی است که در خانواده های معتاد زندگی می کنند. در این میان، دختران به دلیل حساسیت ها و آسیب پذیری بیشتری که نسبت به پسران دارند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند و تلاش شود مشکلات آنها در این قبیل خانواده ها شناسایی شود و کاهش پیدا کند. سمیرا 25 سال دارد و دختر ...
صحبت های مجری یکی از پرمخاطب ترین برنامه سیما خواندنی است
خودتان بود یا این که به پیشنهاد دوستان و همکاران وارد این عرصه شدید و در آن باقی ماندید؟ من به پیشنهاد یکی از دوستان به این سمت وسو کشیده شدم، سال ها در رادیو گوینده برنامه های ادبی بودم و قصد آمدن به تلویزیون را هم نداشتم اما به واسطه اولین پیشنهاد حضور در برنامه نغمه ها که قرار بود گل های رادیو را به صورت تصویری به نمایش درآورند وارد تلویزیون شدم، بعد از این برنامه حافظه برتر را ...
تا شهادتش هر روز روزه بود
زد تا رسید به مریم. چشمانش برق خاصی پیدا کرد. انگار که مسئله خاصی توی ذهنش شکل گرفته شد بی هوا گفت: اسمش را می گذاریم مریم. قرار بود حمید سر یک هفته برگردد اما بستری شدن مریم او را نگه داشت. حس مسئولیت پذیری اش نگذاشت مرا با یک نوزاد نارس تنها بگذارد. مریم توی دستگاه بود. آنفدر از ماندن حاج حمید خوشحال بودم که غصه بستری بودن مریم یادم رفت یک اتاق به ما دادند و قرار شد مریم ...
همسر شهید بودم ولی بازجویی شدم!
از پس زندگی بربیاید؛ اما در امور خارج از خانه به شدت به داریوش وابسته بودم. آن قدر که وقتی جلوی بانک هم که می رفتیم داریوش برای من از عابربانک پول می گرفت. داریوش که شهید شد، رمز اینترنتی عابر بانکم را نداشتم، در واقع اصلاً احساس نیاز نمی کردم که بدانم. تا آن زمان حتی یک بار هم قبض پرداخت نکرده بودم. تنها کاری که قبل از شهادت داریوش دست وپاشکسته انجام می دادم، رانندگی بود که انصافاً ...
روایت ایسنا از درد و دل آنان که پاک پاک شدند...
تشنج شدید به چند پزشک مراجعه کردیم، در نهایت یکی از این پزشکان تریاک را به عنوان داروی درمان تشنج تجویز کرد، مصرف تریاک را که با اطلاع خانواده و توسط پدرم و با سختی بسیاری تهیه شده بود، آغاز کردم. وی ادامه داد: پس از سه ماه تمام تریاک تهیه شده را مصرف کردم و چون به شدت به آن وابسته شده بودم، با وجود بهبودی بیماریم، به پدرم گفتم اگر به اندازه ی تریاک تهیه شده در بار اول یک بار دیگر تهیه ...
اعتراف رضا رادمنش به بهای گزافی که ملت ایران از بازی حزب توده پرداخت
خارج شد، تلاش کرد تا خانواده اش را نیز نزد خود ببرد. پیوستن همسر و دختر رادمنش با حوادثی همراه بود: خاطرم هست که صبح روز حرکت در فرودگاه مهرآباد بدون اینکه آشنایی بدهم از دور ناظر تشریفات پرواز بودم، اتفاقا صادق هدایت هم آنروز برای بدرقه یکی از دوستانش که به اروپا می رفت در فرودگاه حضور داشت... او تا مرا دید که در حیاط بزرگ مشجر فرودگاه مهرآباد آن وقت با حالت نگران قدم می زنم، جلو آمد و آهسته به ...
کیمیا علیزاده: مدال گرفتم تا صبح گریه کردم
نداشتم که بتوانم با همه صحبت کنم. همیشه اصحاب رسانه را یکی از همراهان خودم می دانم و اگر نتوانستم بعد از المپیک جوابگوی آنها باشم فقط به این خاطر بود که وقتم پر بود و دنبال مداوای مصدومیتم بودم. روزهای دختر تاریخ ساز تکواندو چطور می گذرد؟ خیلی سخت. برنامه هایم بسیار فشرده است. بعد از المپیک حتی یک استراحت کوتاه مدت هم نداشتم. سه ماه قبل مچ پایم را جراحی کردم و خدا را شکر جراحی ...
سناریوی مرگبار برای سرقت از پیرزن
همسرش داشت از او جدا شد. بعد از آن هم از مجید خبر نداشتم. در ادامه مجید ششم بهمن دستگیر شد. مرد میانسال در بازجویی ها به قتل آمنه با همدستی مریم اعتراف کرد و گفت: چهار سال پیش با مریم و خانواده اش در منطقه 30 متری جی آشنا شدم. آن زمان متاهل بودم و با همسرم درگیری داشتم. مریم به عنوان یکی از همسایه ها، با میانجیگری سعی در آشتی ما دو نفر داشت. پس از جدایی از همسرم، معتاد شدم. مریم ...
غافلگیری ناشر برای شاعر/ احتشامی: من یک شاعر شهر گریزم
آغاز می شود مثل موسیقی، افزود: من در خانواده ای بزرگ شدم که این مسائل در آن بود. شب های زمستان در کنار خانواده مثنوی و نظامی می خواندیم و من در محیطی بزرگ شدم که زندگی ایلی و روستایی صورت می گرفت و به رسومات پایبند بودیم. وی با بیان اینکه به درس دل نمی دادم اما با اساتید بزرگی همدوره بودم، گفت: آرام آرام با اساتید بزرگ آشنا شدم و به راه ادامه دادم. سربازی رفتم. بعد از آن چند سال راهی ...
واکنش هاشمی به اصابت دو خمپاره به دیوار دفترش در مجمع
... هاشمی بد شده و عازم بیمارستان شدند، لحظات اول به آن شدت نبود، اما بعد معاون بنده آقای خلیلی از بیمارستان تماس گرفتند و خبر تاسف بار فوت ایشان را به من دادند. آیت ا... به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بودند و هر چه پزشکان تلاش کردند، ایست قلبی ایشان احیا نشد. تیم پزشکی حاذقی همراه آیت ا... نبود سلیمانی در پاسخ به این پرسش که چرا تیم پزشکی کاملی همراه ایشان نبوده؟ گفت: همواره ...
فال روزانه - فال امروز شما دوشنبه 11 بهمن 95
این شما مجبورید سخت کار کنید تا زندگی تان را تغییر دهید. دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست***گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست***که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست تعبیر: صلاح در این است که فعلا" به عهدی که بسته ای عمل کنی. درست است که پشیمان شده ای اما خود را به دست سرنوشت سپرده ای. رحمت خداوند شامل حالت می شود و اقبال بلند و ...
عناوین روزنامه / فال روزانه - دوشنبه 11 بهمن 95
سپرده ای. رحمت خداوند شامل حالت می شود و اقبال بلند و ثروت زیادی به تو می بخشد. اما مواظب باش با وزیدن باد غفلت زود همه چیز را از دست ندهی. فال روزانه متولدین اردیبهشت: امروز شما در موقعیت دشواری قرار می گیرید و نمی دانید پیشنهاد تازه ای که بهتان شده را قبول کنید یا نه؟! ممکن است این پیشنهاد با برنامه های قبلی شما هماهنگ نشود. اما بهتر است فقط به این دلیل به پیشنهاد جواب منفی ...
تجلیل از استادی که خدا او را دوباره به موسیقی ایران هدیه کرد
موسیقی را تدریس می کنم. بعد از فارغ التحصیلی در منطقه های اطراف درس دادم و با قوم بختیاری زندگی کردم، در مراسم آن ها شرکت کردم و موسیقی آن ها را آموختم. چون موسیقی دستگاهی را آموخته بودم فراگیری این موسیقی بسیار ساده بود. وی ادامه داد: تمام آثارم مثل کودکان من هستند و من آن ها را دوست دارم اما آلبوم پیر مغان که در آن اشعار حافظ را خوانده ام را بسیار دوست دارم چون مرا به یاد عاقبت مردم ایران می ...
قانون چند همسری نیازمند اصلاح با شرایط جامعه
اینکه وسایلم را از خانه مشترک بردارم به آنجا رفتم. قرار گرفتن در محیط خانه ای که با عشق ساخته بودم حسابی مرا احساساتی کرد. زنی که روبه روی تلویزیون لم داده بود تا رفتن مرا نبیند کسی بود که عاشقش بودم. وقتی برای خداحافظی با او نزدیکش شدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. اصلاً شرایط دست من نبود. من و او هنوز به هم محرم بودیم. هر چند که پشیمانم و می دانمکه گناه نابخشودنی مرتکب شدم اما باور کن اوضاع اصلاً ...
قاتلی که تبر را در سر دوستش جا گذاشت!
برای بازداشت او به خانه اش اعزام شدند که معلوم شد او در آنجا نیست و کسی از وی خبری ندارد. ماموران همچنین به ساختمانی که او کار می کرد رفتند که معلوم شد با کارفرمایش تسویه کرده و به مکانی نامعلوم رفته است. تلاش پلیس برای بازداشت او ادامه داشت تا این که متوجه شدند وی از ایران خارج شده و به افغانستان گریخته است. با گذشت پنج ماه از این جنایت، دو روز پیش متهم زمانی که به ایران بازگشته و به شهریار آمده ...
با اجازه بزرگترها، بله! را زودتر بخوانید!
که یقین دارد به اسلام. احساس می کردم یک راهی است، می خواهم بروم و احتیاج به یک همراه خوب دارم. خواهرهایم، مادرم و بقیه همه از چنین وصلتی خوشحال بودند فقط پدرم مخالف بود و در نهایت تنها چیزی که باعث شد پدرم کوتاه بیاید، این بود که می گفت باکری ها خانواده خوبی هستند. [خلاصه بعد از آن که خواستگاری صورت گرفت و قرار مدارهای ازدواج هم گذاشته شد]، فردای آن روز حمید آمد، با هم رفتیم سرخاک پدرش و چند تا از بچه های خودمان که در انقلاب شهید شده بودند./ 12162/135/8 کانال اطلاع رسانی: https://telegram. ...
قتل داماد با آخرین گلوله پدرزن
مردی که به دنبال دریافت پیامک تهدیدآمیز، خواهرزاده خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است، در جلسه دادگاه ضمن اظهار پشیمانی، گفت اگر دوباره به آن روز برگردد، هرگز دست به اسلحه نمی زند. به گزارش جام جم، متهم 46 ساله از چهار سال پیش در زندان است و در این مدت به سرطان مبتلا شده به نحوی که در جلسه رسیدگی توان ایستادن نداشت. زمانی که او قصد داشت در جلسه دادگاه، لحظه وقوع قتل را شرح دهد ...
طلاق بخاطر دلتنگی بهار به مادرش که در ترکیه بود
در ترکیه زندگی می کردیم. چند سالی می شد که برای زندگی از ایران به ترکیه رفته بودیم. تا این که چهار سال پیش محسن را در ترکیه دیدم و با او آشنا شدم. محسن برای سفر به ترکیه آمده بود و قصد داشت به زودی به ایران برگردد. بعد از آشنایی با او ارتباط ما ادامه یافت تا این که تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. محسن از من خواستگاری کرد به خاطر این که عاشقش شده بودم جواب مثبت دادم. می دانستم که باید ...