سایر منابع:
سایر خبرها
کاوه آفاق؛ ترکیبی جذاب از جنجال، عصیان و موسیقی راک
کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. به گزارش تیترشهر : کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. همه وهمه نام او را به ترکیبی جذاب تبدیل کرده تا یکی از ستاره های جوان نسل خودش باشد؛ نسلی که عصیان از ویژگی های آن است و می شود آن را در هنرهای مختلف از سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و هنرهای تجسمی دنبال کرد. آفاق اما پکیجی است از همه آنها، به تازگی نمایشگاه نقاشی هایش را برگزار کرد، مجسمه می سازد، فیلم نامه می نویسد، ترانه سرایی می کند، آهنگ سازی و نوازندگی را هم که همیشه کنار خوانندگی داشته. امسال بعد از دقیقا 10 سال که ممنوع الکاری گریبان او و کارهایش را گرفته بود، آلبوم با قرص ها می رقصد را منتشر کرد. سپس به روی صحنه رفت و از پس این سال ها، با مخاطبان وفادارش روبه رو شد. برای اولین بار در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد و چند روز بعد از آن با ما به گفت وگو نشست و از برنامه هایش، آرزوهایش و دلایل حرف های جنجالی اش گفت. اولین بار بود که در جشنواره فجر شرکت می کردید. چطور بود؟ دفعه اول بود که از ما خواسته شد در جشنواره فجر شرکت کنیم و ما هم قبول کردیم. جشنواره جای گروه هایی است که از لحاظ مردمی یا هنری موفق هستند. یعنی با اینکه جشنواره های زیادی در ایران نداریم، ولی این جشنواره کاملا معتبر است. مثل جشنواره فیلم مان، اصولا معتبرها هم در آن هستند. به همین دلیل مشارکت در جشنواره برایمان باعث افتخار بود. اما کیفیت اجراها در جشنواره موسیقی فجر با سالن های مستقل و خارج از جشنواره فرق دارد. درست است؟ اگر بخواهیم نگاه درستی به معنای واقعی این جشنواره داشته باشیم، باید برای کسانی باشد که در طول سال موقعیت دیده شدن ندارند و از نظر هنری کارشان اعتبار بالایی دارد ولی چون روش کارشان پول ساز نیست، باید در جشنواره بیشتر دیده شوند و در نقاط مختلف چندین بار روی صحنه بروند. یعنی جشنواره باید جایی باشد برای کشف هنرمندان بزرگی که آثار موسیقایی بزرگ را خلق می کنند. یعنی چیزی مثل ساندنس در سینما. اینکه آدم های شناخته شده به جشنواره دعوت شوند و آخر هم جایزه بگیرند، چیزی به بار فرهنگی و موسیقایی کشور اضافه نمی شود چون چیز جدیدی ارائه نشده است. درست است که گروه های اسم و رسم دار و تهیه کنندگان هم در این میان حق دارند دیده شوند، ولی کاش جشنواره به بستری برای کشف استعدادها تبدیل شود. این طوری است که به فرهنگ کمک کرده ایم. البته سیاست گذاری جشنواره اصلا این نیست. شاید این سیاست در جشنواره موسیقی جوان پیش گرفته شده باشد... . اما ما کسانی را داریم که بیش از 70 سال دارند و یک دفعه در گوشه ای از کشور با موسیقی مقامی کاری کرده اند که تا به امروز کسی انجام نداده است. اینها در جشنواره جوان جایی ندارند. ضمنا جشنواره فجر اعتبار دیگری برای حضور چنین آدم هایی که خیلی هایشان را می شناسم که مثلا در خراسان زندگی می کنند، دارد. اما باز همین هم غنیمت است. می دانم مسئولان ارشاد، آقای مرادخانی و طالبی برای اینکه جشنواره این طوری برگزار شود، جنگیده اند. اگر اهل تعامل باشیم و بدانیم فرهنگ را باید گام به گام با آنچه در ایران و جهان هست پیش برد، نفس بودن این جشنواره را باید غنیمت شمرد. اما منطقی و طبیعی است الان خیلی جلوتر از این حرف ها باشیم. در همین مشهد که امروز کنسرت برگزار نمی شود، 20 سال پیش، استادیوم برای کنسرت پر می شد. برخلاف شما فکر می کنم روندی که الان از نگاه دولتی است، رو به جلو نیست. من رویکرد کلی دولت مدنظرم نبود. در خیلی از دولت ها، آدم ها صدتا اختیار دارند اما جرئت ندارند از 50تایش استفاده کنند. چرا این را می گویید درحالی که خودتان 10 سال نتوانستید کار کنید؟ چون به آدمی که 10 سال به او مجوز نداده بودند، همین آدم ها مجوز دادند. این ممکن است برای هرکسی پیش بیاید که بالاخره بعد از 10 سال... . فقط همین نیست. اینها از بسیاری از خواننده های جوان پشتیبانی کردند. کنسرت برج میلاد خودمان که داشت لغو می شد، آقای مرادخانی نصف شب خودشان را از مشهد به تهران رساندند و در ردیف جلو نشستند تا جلوی این اتفاق را بگیرند. اما همین که معاون وزیر می آید می نشیند تا جلوی لغو کار را بگیرد، چقدر روی اجرای شما تأثیر می گذارد؟ این اتفاق خوبی نیست اما کشور ما ویژگی های خودش را دارد. البته در هر جای دنیا، هرکسی باید از خدایش باشد که وزیر یا معاونش در یک کنسرت شرکت کنند. در آن کنسرت هم در کار من مشکلی پیش نیامد ولی شاید اگر کسانی دیگر بودند، خودشان را جمع وجور می کردند. مگر می شود حداقل روی ژست و نحوه ظاهرشدن تان تأثیر نگذارد؟ آخر آدم های دیگری را در سالن می دیدم که برای ژست یک آدم خیلی اذیت کننده تر بودند. ایشان که جز خوبی به ما نکردند. من آدم هایی را می دیدم که به ما بدی کردند و آن هم به چشمم نمی آمد. پس برخلاف بسیاری، شما به یک جور رضایت از اوضاع رسیده اید... . نه این رضایت نیست. این پختگی من در امور سیاسی است. از آرمان گرایی های بیهوده به رئالیسم رسیده ام و به گام به گام قدم برداشتن برای هر اقدام فرهنگی معتقد هستم. هر اقدام شتاب زده فرهنگی به سرعت تأثیر می گذارد و به سرعت ناپدید می شود. هر چقدر گام به گام و با تحمل و صبر و رئالیستی تر نگاه کنیم، به نتیجه ماندگارتری می رسیم. این نگاه کنونی من است. حتی در زندگی خصوصی هم هر حرکت شتاب زده یا نقد بدون پشتوانه یا به قولی غرغرکردن بدون ارائه راهکار می شود همان چیزی که الان در تاریخ مان رسیده ایم. کار همه فقط از مشکل و مسئولیت فرارکردن و نیمه خالی را دیدن و غرغرکردن شده. مطالعه و کنکاش و کشف علل و راه های جلوگیری و ارتقای سیستم را کنار بگذاریم و فقط ناله و آه و غر راه بیندازیم، به جامعه ای می رسیم که دو هزار سال است که غر زده و کسی مسئولیتش را نپذیرفته. خیلی کم بوده اند کسانی که غر زده اند و راه هایی برای حل مسئله هم ارائه داده اند. شخصا چقدر آدم سخت کوشی هستید؟ شدیدا. شاید 10، 15 سال است که یکی از معضلات خانواده ام این است که به صورت میانگین روزی بیشتر از سه، چهار ساعت نمی خوابم. همین باعث مشکلات زیادی شده اما اگر این کار را نکنم، وقت کم می آورم. وقت تان را صرف چه کاری می کنید؟ بخش زیادی را صرف موسیقی می کنم. بخشی هم هنرهای دیگر. نقاشی؟ نقاشی هم می کشم. تنها کاری که نمی کنم عکاسی است. معماری و مجسمه سازی می کنم و فیلم نامه هم می نویسم. چند مدل گیتار هم ساخته ام. در تمام 20 سال اخیر، روزی نبوده که به صورت میانگین یک ساعت کتاب نخوانده باشم. روزهایی هم هست که 10 ساعت کتاب می خوانم اما حداقلش روزی یک ساعت است. همین است که وقت کم می آید. همه اینها را سعی می کنید در مشهد انجام دهید؟ من مشهدی نیستم اما در مشهد دانشجو بودم. هنوز هم سه، چهار ماه یک بار می روم. همه آهنگ هایم را هم آنجا می سازم. منبع الهام من تنفس در هوای مشهد است. 90 درصد آهنگ هایی که از من شنیده و دوست داشته اید، در مشهد ساخته ام. حال وهوای مشهد بی نظیر است. دقت کنید، می بینید بیشترین و بهترین موزیسین های کشورمان مال مشهد هستند. خراسان هنرمندخیز است. در 10سالی که مجوز نداشتید، چه می کردید؟ فرصت مطالعاتی بود دیگر! می توانست برای خیلی ها بد شود ولی برای من بد هم نبود. به خیلی از چراهایی که درباره جامعه داشتم بیشتر اندیشیدم و پی پاسخ علمی اش رفتم؛ به ویژه در پنج سال اخیر، کارم کم و فرصتم بیشتر بود. اما برای یک هنرمند که عرضه کردن کارش بخش عمده ای از جهان بینی اش را تشکیل می دهد، شرایط بدی است... . پدرم از بچگی به من می گفت کافی است یک کار داشته باشی که در تاریخ بماند تا وظیفه ات را نسبت به فرهنگ انجام داده باشی. همیشه فریدون فروغی و فرهاد را مثال می زد که عملا یک آلبوم استودیویی کامل شده اصلی و رسمی در زندگی داشته اند که محبوب شده اند. اما ماندگارترین اسم های پاپ کشور هستند. از یک روشنفکر گرفته تا کسی که سواد خاصی ندارد، بوی عیدی فرهاد را بلد است یا لااقل یک بار شنیده است. یا مثلا تارکوفسکی فیلم های زیادی نساخته، اما اسمش سر جایش است. من هم دنبال این هستم که همان یک کار را انجام دهم. در این سال ها برایتان مایه آرامش بود؟ بله، برایم تسکین درد بود. فکر کردم می توانم آن قدر مطالعه کنم تا در هر سنی که شد، بتوانم یک آلبوم ماندگار داشته باشم. از اینکه به عنوان یک هنرمند فراموش شوید، هراس نداشتید؟ چندی پیش یک فیلم مستند درباره استرس های شغل های مختلف می دیدم. بزرگ ترین استرس زندگی همه آهنگ سازان و خوانندگان کل دنیا در کل تاریخ، که دلیل بسیاری از بیماری های روانی آنها هم شد، این است که فراموش شوند. این استرس که هر روزی که کار بیرون نمی آید، رقابت را به دیگری واگذار کنیم، همیشگی و شایع است. ولی من همیشه دلم را با امثال فرهاد و فریدون فروغی خوش می کردم. با توجه به این شرایط که اجازه فعالیت رسمی نداشتید و با توجه به نوع موسیقی تان یک گزینه دم دست، رفتن از کشور بود. چرا نرفتید؟ چون تاریخ ایران را خوانده بودم. می دانستم برای هر ایرانی یک کشور و یک ملت هزینه کرده تا بزرگ شود، از نانی که خورده اند و آبی که حمام کرده اند تا اتوبوسی که سوار شده اند، مالیات مردم است. اگر قرار باشد با هر تلنگری برود و منبع انسانی برای کشور دیگری شود و آنجا پول سازی کند، می شود همینی که هست. وقتی به هرکسی یک تلنگر می زنند درمی رود، چه کسی قرار است بماند و مملکت را بچرخاند؟ آدم می ایستد تا کار درست را انجام دهد؛ اگر به نتیجه رسید چه بهتر و اگر نه، حداقل می دانی ایستاده ای و وظیفه ات را انجام داده ای. چه شد فکر کردید بعد از 10 سال این سد می تواند بشکند؟ باز هم چون تاریخ را خوانده بودم. هر آدمی روزی به حقش می رسد. تا به حال ندیده ام کسی به معنای واقعی تلاش کرده باشد و به چیزی که خواسته، نرسیده باشد. با این اوصاف، قطعا کفش های آهنی به پا داشتید! بله، خیلی ها به من می گفتند تو دیوانه ای! از ایران برو چون کسی به تو مجوز نخواهد داد. کمی به موسیقی تان بپردازیم. خیلی از شنوندگان، از حرفه ای گرفته تا عامه مردم، وقتی موسیقی شما را می شنوند، می گویند نه این راک نیست. شما چه می گویید؟ راست می گویند. راک نیست. اما پاپ هم نیست. شاید بتوان اسم اینها را راک ایرانیزه شده گذاشت. یک نمونه در موسیقی بین الملل، کریس دی برگ است که آثارش نه راک است نه پاپ. روی مرز راه می رود. خیلی جاها مایکل جکسون هم پاپ-راک را دارد. نکته دیگر این است که ما در ایران راک را فقط با گیتارالکتریک می شناسیم اما این طور نیست. ممکن است اثری باشد که فقط با یک پیانو همراه باشد، اما باز راک باشد. مثلا مرد تنها ی فرهاد، با هیچ کدام از المان های موسیقی پاپ هم خوانی ندارد. بدون اینکه گیتارالکتریک داشته باشد، راک است. این موسیقی اعتراض، ژست روشنفکری، نوآوری خاص خودش، خشونت پنهان و المان های دیگر موسیقی راک را دارد. بسیاری از آهنگ های کریس دی برگ هم همین ویژگی ها را دارد. مایکل جکسون هم همین طور است، اما چون برخلاف نظر دوستان و تهیه کننده و مدیر برنامه هایش اسم خودش را king of pop گذاشت، نمی شود از او مثالی زد. آهنگ wish you were here را در نظر بگیرید؛ با اینکه با تصور ما از راک یکی نیست، ولی یک اثر راک است. بنابراین نظرتان این است در ایران وقتی حرف از موسیقی راک می شود، حرف از هارد راک است. دقیقا، توقع شنیدن گیتارالکتریک و دیستوریشن وجود دارد. مشکل این است که منتقدان ما موسیقی شناس نیستند و موسیقی شناسان مان منتقد نیستند. در سینما منتقدانی هستند مثل هوشنگ کاووسی که سینما را می شناسند و کارشان را و ادبیات را هم بلدند. چنین کسی را در موسیقی نداریم که نظر متخصصانه داشته باشد. چون موسیقی هیچ وقت فضایی برای ارائه شدن نداشته و همیشه بحث سر این بود که چطور می شود آن را به هر ترتیب حفظ کرد. غیر از آلبوم رسمی تان، تعداد زیادی قطعه از شما در دست مردم وجود دارد. این قطعات به اتفاق، به فراخور سبکی که انتخاب کرده اید، در همکاری با گروه های مختلف، ترانه های غمگینی دارد و به شکلی غمگین اجرا شده. اما الان مردم می خواهند حداقل در موسیقی کمی از غم فرار کنند. این چقدر شما را وادار به عقب نشینی از طرز فکرتان می کند یا مصمم تر می کند؟ این طوری بگویم 99 درصد شعرها و آهنگ ها را خودم ساخته ام. به خاطر همین حال وهوای آهنگ به شدت به حال وهوای خودم بستگی پیدا می کرد. نمی دانم اینکه گاهی غمگین و گاهی ریتمیک و شادتر بود، از کجا نشئت می گیرد؛ این به حال خودم برمی گردد. خیلی وقت ها پیشنهاد شده از این فضا فاصله بگیرم اما این من نیستم و از من چنین چیزی بیرون نمی آید. اگر هم این کار را انجام دهم تصنعی خواهد شد. تنها وظیفه ای که برای خودم می بینم این است که آنچه به صورت ناخودآگاه از ذهنم می آید، روی کاغذ بیاورم و با هوادارانم به اشتراک بگذارم. اگر روزی یک آهنگ ریتمیک و شاد از من شنیدید، مطمئن باشید آن روز، این حس وحال را داشته ام. کمی درباره صحبتی که در جشنواره داشتید، توضیح دهید. چه اتفاقی افتاد که این حرف را درباره جان لنون زدید؟ این حرف را درباره فردی مرکوری یا مایکل کیمن یا میک جگر نمی زنم. درباره جان لنون می گویم چون خوب می شناسمش. این رفتار را از خودش یاد گرفتم. اولین باری که به آمریکا می رود، در مورد رقیبش الویس پریسلی از او می پرسند، می گوید من اصلا الویس را نمی شناسم. جان لنون خودش می گوید من به هیچ چیز باور ندارم؛ زنده باد زنم. بعد یک نفر در ایران می گوید مردم زنده باد کشورتان. متأسفانه مردم مطالعه ندارند و اینها را نمی دانند. این حرف را فقط درباره جان لنون می زنم که به هوادارانش توهین می کرد. حالا چه اصراری بود دراین باره حرف بزنید؟ من حرفی نزدم. یکی از طرفداران از سر لطفش می خواست بگوید خوش تیپ شدی، من هم گفتم نه ما خیلی از اینها خوش تیپ تریم. شما خبر ندارید آن پشت ها چه خبر است. باید مطالعه کنی تا بدانی در 1956 به بعد در اقتصاد جهانی و در رسانه ها چه اتفاقاتی افتاد. چه کمپانی هایی پشت چه کسانی آمدند که چه تصویری از آنها بسازند. چه بلاهایی سر چه کسانی آمد. بعدش هم یک بیانیه دادم اگر من را با شجریان مقایسه می کردند که رنج بسیار کشیده، بند پوتینش را هم می بستم. یا با راجر واترز مقایسه می کردند که جرئتش را داشت جلوی ملکه انگلستان بایستد، باعث افتخارم بود. یا با فردی مرکوری که یک نوازنده، خواننده، شاعر، بالرین و هنرمند بزرگ است مقایسه شود، فرق می کند. من جان لنون را خیلی دوست داشتم و خیلی درباره اش تحقیق و مطالعه کردم و می دانستم کیست. بنابراین خودم را سانسور نکردم و واقعیت را به مردم گفتم. ایشان نه نوازندگی اش مثل خیلی از ما ایرانیان خوب بود، نه خواننده برجسته ای بود و نه تیپ و قیافه خاص و عجیب وغریبی داشت. پس چرا به نظر شما در جهان اسطوره است؟ شما در فوتبال می بینید علی دایی بهترین گل زن جهان است، به خاطر اینکه باید نگاه کنید چه کسی برای او سانتر می کرده و او توی گل می زده. این فرق می کند با مسی که ژاوی برایش سانتر می کند. آقای مسی نمی توانست یکی از این سانترها را توی گل بزند. این حکایت ما و جان لنون است. کنار او بهترین کمپانی ها و استودیوها و اعضای گروه جهان بودند، بهترین امکانات و پول و آسایش و آزادی را داشت. او می توانست یک دقیقه تصور کند که ممنوع الفعالیت شود؟ تحت کوچک ترین فشاری از انگلستان فرار کرد و رفت آمریکا. با این روحیه هیچ وقت به همکاری با گروه های بین المللی فکر کرده اید؟ بله و یکی از بزرگ ترین ضربه ها را از کلاهبرداری یک گروه انگلیسی خوردم. خوب است فراموش نکنیم تمام نقش مخربی که انگلیس در تاریخ ما داشت. حالا که من گفته ام مرا با اینها مقایسه نکنید، این حرف ها پیش می آید. استایل و شیوه کار شما خیلی مخصوص به خودتان است. این استایل شخصی از کجا آمده است؟ بخشی از این مسئله به آموزش هایی برمی گردد که از کودکی از پدرم دیدم که تئاتری بود. بخش دیگر هم برمی گردد به مطالعاتی که انجام دادم و دوستانی که در حوزه سینما و تئاتر داشتم. اندکی هم به استعدادی برمی گردد که هر آدمی می تواند داشته باشد. بخشی دیگر هم مربوط می شود به اکتسابی که از دیدن حرکات بزرگان موسیقی در کنسرت هایشان داشته ام. چرا این پایه میکروفون را این قدر در اجرا می چرخانید؟! راستش نمی دانم! بالاخره روی استیج باید دستت را یک جوری جمع کنی. اگر گیتار داشته باشی که مشغول هستی اگر نه باید یک کاری کرد. یکی از کارگردان های بزرگ تئاتر همیشه می گوید فرق بازیگرها را فقط این طوری می شود فهمید که ببینی دستشان چطوری بازی می کند. بهترین یا بدترین بازیگر جهان را می توانید وقتی تشخیص دهید که ببینید می تواند وقت بازی دست هایش را جمع وجور کند یا نه. بازیگری که نتواند دست هایش را جمع وجور کند، اگر بهترین و بااحساس ترین گریه ها را روی صحنه کند یا چیزی از این قبیل، باز به دل نمی نشیند. برای جمع وجورکردن دست ها وسایل زیادی هست مثل جیب یا پایه میکروفون که می توان انتخاب شان کرد. کاوه آفاق چه موزیک هایی گوش می دهد؟ همه چیز. از استاد شجریان تا سنگین ترین آهنگ های متال تا هرچه که حتی بسیار بسیار عامیانه باشد، همه را رصد می کنم. یکی از دلایلش این است کارهای اشتباهی که دیگران در آهنگ هایشان انجام داده اند را تکرار نکنم و دیگر اینکه چیزهای مثبتی بیاموزم. به خاطر همین اصولا آثار داخل و خارج از ایران را از کشورهای مختلف پیدا و گوش می کنم. ایده مچ بند از کجا آمد؟ دوستی به نام آقای علیزاده دارم که دکترای مدیریت شهری دارند. ایشان همیشه موسیقی های داخلی را زودتر از من گوش داده اند و جو حاضر موسیقی را به من انتقال می دهند و همیشه از مشاوره هایشان بهره می برم. روز اولی که می خواستم ویدئوکلیپ بدهم، با ایشان هم فکری کردیم که یک نماد از کشورمان داشته باشیم که تا ابد همراهمان باشد. چون آن موقع می خواستم موسیقی بین المللی کار کنم. ایده های بسیاری مطرح شد، یکی این بود که همیشه کفش سفید بپوشم که یکی از بندهایش سبز و یکی قرمز باشد. اما ایده مچ بند را یک روز در خیابان به ذهنم رسید و انتخابش کردم. گروه the ways دیگر قرار نیست فعالیتی داشته باشد؟ نمی دانم. چون بچه های آن گروه از لحاظ جغرافیایی هر کدام از هم دور افتادند و دیگر نمی شود به عنوان یک گروه محسوب شان کرد. از آلبوم جدید بگویید. چه زمانی منتشر خواهد شد؟ برای آلبوم جدید که احتمالا در سال آینده منتشر خواهد شد، 20 تراک حاضر شده که از میان آنها 12تا را انتخاب می کنیم. از این 12 تا، دوتا قبل از آلبوم به صورت تک آهنگ بیرون می آید. در همین هفته هم یک کار به نام امسال ارائه می دهیم. امسال بزرگان زیادی را از دست دادیم؛ از استاد کیارستمی و مرحوم حبیب گرفته تا جعفر والی، آقای رفسنجانی و آتش نشانان مان. برنامه کنسرت هم دارید؟ درخواست برای سالن داده ایم و امیدواریم به زودی اتفاق بیفتد. سعی بر این است تا پایان سال، پیچیدگی های درعین حال ساده اجرای کنسرت هموار شود. با همین ارکستری که در جشنواره اجرا کردید؟ بله، گروه ما سال هاست که ثابت است. در کنسرت قطعات جدید را هم خواهید داشت؟ بله، صد درصد. منبع: ...
نشست پشت دیوار سکوت در برج میلاد | واقعیتی تلخ با شکر خیال
نامور با شهامت فیلم چند قطره خون را ساخت اما تهمت های زیادی را به او زدند و حتی با دستبند او را از دانشگاه بردند و من از او به خاطر این شهامت تشکر می کنم. جعفری جوزانی با بیان این مطلب که من بیش از ده بار از سوی وکلای فرانسوی به شکایت تهدید شدم، گفت: من پوست کلفت تَر از این هستم که باچنین تهدیدهایی جا بزنم. متاسفانه در دهه های گذشته، مسئولان ما یا شهامت برخورد با این مسئله را نداشتند و یا ...
نشست زیر سقف دودی در برج میلاد | بحران ناپیدای طلاق عاطفی
...: کاری که این افراد انجام می دند بسیار سنگین است و آن ها می توانند در نگاه جامعه تاثیرگذار باشد، آن هم جامعه ای که بیشتر مونولوگ دارد! این کارگردان در ادامه و با اشاره به اینکه از فیلم قبلی اش هیس! دخترها فریاد نمی زنند پنج سال گذشته است، اظهار کرد: برای اینکه شرایط ساخت یک فیلم چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ شرایط مالی فراهم شود، زمان بر است. آن هم در شرایطی که کسی کمک نمی کند و ...
نشست سارا و آیدا در برج میلاد | علیه تزریق ناامیدی به جامعه
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در این نشست که با حضور مازیار میری، تهیه کننده و کارگردان، مصطفی زمانی، غزل شاکری، پگاه آهنگرانی و شیرین یزدان بخش، بازیگران، همایون اسعدیان، مجری طرح، امیر عربی، فیلمنامه نویس، احمد مرادپور، تدوینگر، شیوا رشیدیان، طراح صحنه و لباس و اجرای محمود گبرلو برگزار شد، مازیار میری در پاسخ به انتقادی مبنی بر درنیامدن شخصیت های مرد قصه، گفت: من ...
نشست بی رمق فیلم سارا و آیدا و اعتراض عجیب پگاه آهنگرانی
روز اول جشنواره در شبکه های اجتماعی منتشر شد؛ تصویری از بهزاد فراهانی که پشت در بسته ایستاده بود و مسئولان او را به داخل سالن راه نداده بودند و گفته بودند شما را نمی شناسیم. من تا امروز دلم نمی خواست به کاخ جشنواره بیایم زیرا همه ما بهزاد فراهانی و خانواده هنرمندش را می شناسیم. حالا اگر مسئولان جدید اینجا او را نمی شناسند اتفاق عجیبی نیست. نکته جالب در این نشست، سکوت بیشتر خبرنگاران بود ...
صباغ زاده: عوامل فیلم آجیل نیستند که تقسیم شان کنند
خبرگزاری مهر: کاوه صباغ زاده که با اولین اثر سینمایی خود با نام ایتالیا ایتالیا در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد با اشاره به اینکه روز گذشته جمعه 15 بهمن ماه اکران این فیلم در پردیس ملت به عنوان کاخ مردمی جشنواره برگزار شد، گفت: در اکران ایتالیا ایتالیا در برج میلاد نتوانستیم بیشتر از 10 نفر از عوامل فیلم را به عنوان مهمان همراه خود داشته باشیم، به همین دلیل به ما گفتند می توانیم تعداد ...
مامور شهرداری گاهی ناچار از برخورد سلبی ست/شهرداری مشغول کارهای انتخاباتی ست؛ فرصت فیلم دیدن ندارد
.... او درباره اینکه چرا بیشتر فیلم های جشنواره به افراد پایین شهر پرداخته، توضیح داد: من آن چیزی را می سازم که دغدغه ام است. امسال نیز تنوع خیلی خوبی در فیلم های جشنواره وجود داشته و اینکه تعداد فیلم هایی که در جنوب شهر ساخته شده زیاد است دلیل نمی شود که فیلم جنوب شهری نسازیم. کارگردان سد معبر درباره بازی حامد بهداد و باران کوثری گفت: کارگردان باید بداند چه بازیگری برای چه ...
ماجرای بازی در شماره 17 سهیلا / زنان را به چشم عروسک نبینیم
تا ما متوجه شویم که چاق، لاغر، زشت و زیبا بودن معیاری برای برقراری ارتباط با یک زن نیست. وی در پایان بیان کرد: با توجه به اینکه من ایفاگر نقش اصلی این اثر بودم کار سختی برایم بود چون باید چالش های این فرد، درگیری او در گذشته و نگرانی ها و دغدغه هایش برای آینده را به نمایش می گذاشتم. البته به نظرم این تلاش مورد توجه قرار گرفته است. شماره 17 سهیلا در بخش مسابقه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. ...
ماجرای پیام های تهدیدآمیز به کارگردان ایرانی چه بود؟
خودکشی کرده است! زیرا حتی پزشکی قانونی نیز حاضر نشد آن را کالبدشکافی کند و چون HIV مثبت داشته است پزشکی قانونی گفت دیر یا زود می مرده به همین دلیل ترسیدند و او را کالبدشکافی نکردند. فیلمنامه را سحر جعفری جوزانی نوشت و تحویل من داد و من آن را خواندم و برایم جذاب بود که فیلم آن را بسازم. او در بخش دیگری از صحبت هایش بیان کرد: حمید نامور که فیلم چند قطره خون را که درباره همین موضوع است ساخته ...
تو فوق العاده ای پسر
از این در ساخت فیلم کوتاه سابقه نسبتا خوبی داشته است. اما مادری آن چیزی نیست که انتظارش را داریم. یک فیلم کسل کننده بدون گره های به درد بخور، شاید تعریف یک خطی این فیلم باشد. فیلمی که قطعا نمی تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. مخاطبی که در سالن تاریک به دنبال آنچه سینما می داند می گردد و در مواجهه با مادری به در بسته می خورد. مادری احتمالا به خاطر علقه و نسب کارگردان در شهر یزد ساخته شده است ...
پرسه در حوالی شعر و داستان
تیتر شهر: داستان سرک کشیدن بازیگران و فیلمسازان به دنیای کتاب و نویسندگی از آن ماجراهایی است که قدمتی چندان طولانی ندارد و البته در سال های اخیر پررنگ تر از گذشته شده است. برخی از این جماعت نه چندان پرشمار فقط یکی دو بار طبع و بخت خود را در نوشتن کتاب و سرودن شعر می آزمایند و بعد برای همیشه عطایش را به لقایش را می بخشند. عده ای دیگر اما با پشتکار بیشتر سال ها در این وادی مانده و چند وقت یکبار یک ...
اتفاق کم نظیر در جشنواره فیلم فجر
اتاق خبر 24 : محمدحسین مهدویان کارگردان جوان سینمای ایران، امسال هم یک شگفتی دیگر آفرید. مهدویان با ماجرای نیمروز در سی وپنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. سال گذشته او فقط یک فیلم اولی بود. برای اولین بار کار سینمایی اش با نام ایستاده در غبار را به جشنواره سی وچهارم رساند. اثری که همه را حیرت زده کرد. نیکی کریمی سال گذشته عضوی از هیئت داوران جشنواره بود. او ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (402)
حاشیه و با شخصیت سینما، در محوطه برج میلاد. حواسمان به جوان محبوبِ “داستان یک شهر” نبود و نفهمیدیم کِی مو ها را اینگونه جوگندمی کرد. طناز طباطبایی بار دیگر “ویلایی ها” را در کنار مردم دید. امیر جدیدی، ستاره فیلم “قاتل اهلی” استاد مسعود کیمیایی، در محوطه برج میلاد. میلاد کی مرام، ستاره ای که تنها فیلمش در بخش مسابقه امسال از حضور در جشنواره باز ماند (ملی و راه های ...
پاسخ سینمای ایران به تاریخ و مردم
...، چند فیلمی را هم اگرچه خیلی دیر اما در پاسخ به نیاز مردم ساخته و آبرویی برای این سینما بخرند. چون شخصا با هرگونه سیاه نمایی مخالف بوده و هستم و از آن روی که پس از یادداشت های اخیر متهم به این صفت ناپسند نشوم، به یکی از آن فیلم ها اشاراتی خواهم داشت: ماجرای نیمروز در یک شب اتفاق نیفتاد پس از گذشت 35 سال، اینک سینمای ایران به یکی از مهم ترین برهه های تاریخ معاصر این ...
پوران درخشنده: سقف خانه هایمان را دریابیم
به گزارش سرمدنیوز: 'پوران درخشنده' عصر شنبه در نشست خبری فیلم سینمایی زیر سقف دودی گفت: در جامعه به هر جا که می رویم افرد بسیاری را می بینیم که می نالند و این نالیدن ها تلنگری است که چرا چنین شرایطی وجود دارد. وی با بیان اینکه دو سال برای تحقیق این فیلم وقت گذاشته اظهار داشت: شاید پنج سال پیش برای ساختن چنین فیلمی تردید داشتم ، ولی هر بار که در جامعه حضور یافتم متوجه شدم که اجتماع چند ...
در شورای اداری شهرستان تهران: مرتضی بانک:تخریب و نفی دستاوردهای ملی دولت، تخریب نظام و کشور است
. معاون کل نهاد ریاست جمهوری اظهار داشت: تهران شهرستان استراتژیکی است و مدیران آن باید بیشترین ارتباط را با مدیران کشوری برای حل و فصل مشکلات آن داشته باشند. این مجموعه بزرگ شهری فقط با مدیریت یک نفر به عنوان فرماندار یا یک مجموعه به نام فرمانداری قابل اداره نیست. باید توان همه مجموعه های مدیریتی شهر تهران به اضافه توان نمایندگان تهران در مجلس، اعضای شورای شهر تهران و همه ظرفیتهای مردمی ...
سینمای ایران به 7 تیر و 8 شهریور نگاه کرد
احتمال زیاد باید ماجرای نیمروز را از حالا جزو اصلی ترین مدعیان کسب سیمرغ در بخش های اصلی و فرعی جشنواره فیلم فجر دانست. فیلم ظرفیت درو کردن جوایز در یک جشنواره حرفه ای با هیئت داوران حرفه ای را دارد. هر چهار بازیگر مرد اصلی شایستگی نامزد شدن در لیست بهترین بازیگر مرد را دارند. احمد مهرانفر، جواد عزتی و مهرداد صدیقیان کاملاً پرفروغ در فیلم ظاهر شده اند. کارگردان در ساخت صحنه های اکشن نیز موفق عمل ...
بیش از 2 سال برای بررسی طرح جامع تبریز وقت صرف کردم/ از طرح جامع تبریز کسانی انتقاد می کنند که فرق بین ...
که مصادف شد با دوره ما و پانزدهم ماه گذشته تصویب شد که شاید بخش عمده ای از وقت خود من در طی دوسال گذشته به حضور در جلسات بررسی طرح جامع اختصاص پیدا کرد و در نهایت به تصویب طرح جامع در شورای عالی شهرسازی در تهران منجر شد. با اینکه شاید بتوانم بگویم که به هیچ وجه خودم طرحی را ننوشته ام ولی تقشی که در فرایند بررسی و تصویب طرح جامع داشته ام، با چندین طرح و لایحه ای که در سه سال و نیم گذشته ...
پوران درخشنده: برای سرگرمی فیلم نمی سازم
.... این موضوع هم از آن دست مسائلی است که قطعا تبعات هولناکی در جامعه می تواند داشته باشد. با توجه به اینکه پرداختن به مسائل اجتماعی بعضا خط قرمزها و محدودیت هایی را برای فیلمساز ایجاد می کند در ساخت این فیلم با چه مشکلاتی روبه رو بودید؟ دو سال طول کشید تا به اینجا رسیدم و بتوانم این تابو را بشکنم و راجع به این مسئله اجتماعی مهم که بحث خانواده و آینده جامعه را دربرمی گیرد ...
شانس بالای ماجرای نیمروز برای کسب سیمرغ های جشنواره
مثل من (رضا کریمی/ 1380) و واکنش پنجم (تهمینه میلانی/ 1381). نتیجه آن شد که مجلس ششم در همان سال ها، سن حضانت فرزندان پسر از سوی مادر را، از دو سال به هفت سال افزایش داد، چیزی که آشکارا با قوانین مترقی اسلام در تضاد است. نیکی کریمی در اینجا به عنوان تهیه کننده، فیلمنامه را به احسان بیگلری سفارش داده و به محمد حمزه ای این امکان را داده تا نخستین فیلمش را کارگردانی کند؛ فیلمی آزاردهنده با ...
سال آینده به شبکه 2 می روم/ تابستان داغ به جامعه تلنگر می زند
به گزارش فرهنگ نیوز، مژده لواسانی مجری برنامه های تلویزیونی در گفتگو با مهر درباره فعالیت های اخیر خود گفت: در حال حاضر مشغول کاری نیستم اما درتدارک اجرای برنامه ای با موضوعات اجتماعی برای پخش از شبکه 2 سیما در سال آینده هستم اما هنوز از چند و چون این برنامه اطلاع چندانی ندارم. وی با اشاره به تماشای چند اثر در جشنواره فیلم فجر بیان کرد: تاکنون چند فیلم دیده ام که از بین آنها تابستان ...
نگاهی به فیلم سینمایی ماه گرفتگی/ جسور اما معمولی
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ هر فیلمی با انگیزه ها و اهداف مشخص و برای طیف های مختلفی از مخاطبان ساخته می شود. در مورد فیلم هایی چون ماه گرفتگی صحبت کردن در مورد انگیزه، اهداف و طیف های مختلف مخاطبان کمی سخت است. سخت مانند پرداختن سینمایی به اتفاقات سال 88 که محل تزاحم سلایق و رفتارهای افراد و گروه های مختلفی ست. اتفاقاتی که در سیاست دوسو بیشتر ندارد اما اجتماع را ...
وضعیت عجیب یک بیمارستان در گیلانغرب/ مریض خانه ای با تختهای بیمار بدون پتو و بالش + تصاویر
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا سایت محلی مطلع الفجر نوشت: بیمارستان الزهرا (س)گیلانغرب که در چند سال اخیر با اعتبارات تخصیص یافته به قول مسئولان توسعه یافته و جزو بیمارستانهای درجه دو تعریف شده است اما متاسفانه در عمل چیزی که نشان از این ترفیع جایگاه باشد به شایستگی ملموس نیست. شهرستان گیلانغرب یکی از بزرگترین شهرستانهای استان به شمار می آید و از آنجا که ...
کارگردان آباجان : فیلم نسازیم، آتش زیر خاکستر می شویم
.... سینمای اجتماعی که در سال های اخیر فیلمسازان زیادی مشتاق به ساخت فیلم در آن هستند، خوب می فروشد، خوب دیده می شود و بیش از همیشه مورد توجه و حتی انتقاد قرار می گیرد. این تمایل فیلمسازان برای ورود به این حوزه از کجا ناشی می شود؟ متاسفانه شرایط جامعه و سینمای ما از یک چیزی خیلی رنج می برد و آن هم این است که خیلی ها می خواهند ادای دیگران را دربیاورند. یک سری ها بعد از درخشش آقای اصغر ...
همایون اسعدیان : جشنواره فجر بعد از 4 دهه سرگردان است
منتقدان نمایش داد. یعنی این را در تمام دوره ها داشته ایم که فیلم ها در نمایش جشنواره فیلم به گونه ای پروانه نمایش هم می گیرند. بنابراین این اتفاق ناخوشایند مختص امسال نیست و هر سال رخ داده است. روزنامه شرق – عسل عباسیان: همایون اسعدیان، کارگردانی که سابقه فیلم هایی همچون طلا و مس، آخر بازی، بوسیدن روی ماه و... را دارد، در جشنواره سی و پنجم نیز با فیلم یک روز بخصوص حضور یافته است. با او درباره این فیلم و وضعیت جشنواره امسال گفت وگو کردیم. راجع به فیلمتان در جشنواره امسال – یک روز بخصوص- و اینکه چطور تصمیم گرفتید این فیلم را بسازید، توضیح دهید. 0 0 ...
داستان یک فیلم اولی محبوب شبیه ابد و یک روز
خاطرِ قرار گرفتن در وضعیت مالی نامناسب، نتوانست ما را حمایت کند. تامین سرمایه ما وارد پروسه ای شد که نزدیک جشنواره بود، و احساس کردیم که فیلم دیگر به جشنواره نخواهد رسید. تصمیم داشتید که فیلم را در جشنواره سال گذشته ارائه بدهید؟ بله. آقای کوثری خیلی تلاش کرد، ولی یک سری حمایت ها اتفاق نیفتاد. در هر حال ما دی ماه 94 تولیدِ فیلم را رها کردیم. البته برای جذب سرمایه، تلاش ها هم چنان ...
بازیگری که دغدغه تقویت سینمای دفاع مقدس داشت/ جوهرچی: برای دفاع مقدس کار زیادی در سینما انجام ندادیم
تلویزیونی مردان آفتاب به تهیه کنندگی بهروز کریمی و کارگردانی داریوش غذبانی نیز یکی دیگر از فیلم های دفاع مقدس است که مرحوم حسن جوهرچی در آن ایفای نقش نموده است.مردان آفتاب عنوان فیلم تلویزیونی با موضوع دفاع مقدس است که پیش تر توانسته بود موفق به دریافت تمامی جوایز بخش مسابقه فیلم های اول جشنواره بین المللی فیلم های ویدئویی یاس شامل بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی و جایزه ویژه هیئت ...
فیلم های جعفری جوزانی و مهدویان در روز ششم به جشنواره آمدند/قاسم خانی با خوب،بد،جلف به دنیای کارگردانی ...
زوج هنری اش سام درخشانی حضور داشتند که این موضوع موجب یادآوری فضای سریال پژمان در میان مخاطبان بود. این نکته باعث شد تا بخشی از بار شخصیت پردازی در مورد دو تن از سه کاراکتر اصلی از روی دوش کارگردان بر داشته شود. باحال و هوایی که در میان مخاطبان خاص در کاخ جشنواره در زمان پخش فیلم قاسم خانی دیده شد، در صورت وجود شرایط مساعد فروش در سینمای کشور، فیلم خوب،بد،جلف می تواند یکی از فیلم های پر فروش سال ...
درخواست یکصد روزنامه نگار از دبیر جشنواره فیلم فجر
جشنواره فجر، ارسال کرده و ما منتظر بودیم که فیلم بعد از بررسی های معمول حداقل برای روزنامه نگاران یک نمایش داشته باشد، انتظاری که بی سرانجام و بی پاسخ بوده است و مسئولان جشنواره بدون هیچ توضیحی این فیلم را از گردونه کنار گذاشته اند. ما منتقدان و روزنامه نگاران مطبوعاتی حالا، در آخرین سال برگزاری جشنواره فیلم فجر در دولت روحانی، از شما می خواهیم که امسال تدبیری برای نمایش این فیلم لااقل در کاخ ...
آهنگساز گروه پازل: دور، دور هفتادی هاست
تکرار می کردند کم نبودند. علی رهبری و آرین بهاری معتقدند اولین کنسرت رسمی شان در تهران، پس از انتشار آلبوم قایق کاغذی و اجرای زنده در کیش، تفاوت های بسیاری با کنسرت سایر خوانندگان پاپ داشته است. رهبری در پایان کنسرت، اعلام کرد قرار بعدی شان با مخاطبان سی ام دی خواهد بود. اتفاقی که رخ نداد و آن چه موجب این بدقولی شد، نه ناهماهنگی گروه که سیاست گذاری مسئولین برگزارکننده سی و دومین جشنواره بین ...