سایر منابع:
سایر خبرها
کیمیایی: نه دسیسه می ماند و نه تباهی - جای خالی پرویز پرستویی
می شود. وی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به زمان فیلم گفت: بعد از پایان سناریو از بهزاد عبدی خواستم موسیقی را برای یک فیلم 108 دقیقه ای بسازد. البته فیلمی که شما دیدید 109 دقیقه است و جا دارد که زمان آن به 105 دقیقه کاهش پیدا کند. کیمیایی در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا در قسمتی از فیلم با وجود اینکه به سر پرستویی تیر می خورد ولی او دقایقی راه می رود، گفت: تیر به ...
میرعلینقی: خالص ترین سرود، سرود مدارس است
جذب آن ت.ی را داشته اند، با تعریف کسانی که تا اوایل پهلوی اول به تقلید از فرم های ساده موسیقی غربی طی شده است؛ کدام فرم های ساده غرب؟ مستشاران فرانسوی این موسیقی را آوردند، مستشارانی مانند لومر، فرم های ساده ی عمدتا فرانسوی و بعد هم آلمانی؛ چون منورالفکرهای زمان مشروطیت از انگلیس متنفّر بودند و آنگلوفیل [ 1 ] نبودند و از روس ها به خاطر دخالت هایی که می کردند، بیشتر متنفّر بودند ...
برجام نبود ترامپ دیگر تهدید نمی کرد؟!
و در هفتم مهر1394 گفته بود: نمره سیاسی برجام از اقتصادی بالاتر است چون توانستیم پروژه منزوی سازی ایران را بشکنیم و در بُعد اقتصادی وضعیت ایران از دوران تحریم بهتر می شود. دوم آبان 1394 نیز گفتند: برجام، نشان پیروزی و بستر یک نبرد جدید است. ما در مبارزه هسته ای شدن پیروز شدیم و در اجرای برجام هم موفق می شویم. همچنین در برنامه تلویزیونی نگاه یک در شامگاه 27 تیر 1395: برجام ...
مهندس بازرگان به روایت امام، رهبری و آیت الله بهشتی
داشته باشند و باید به شما بگویم آقای مهندس بازرگان هم در صحبت هایشان قلباً این را قبول نداشتند و صحبت بر سر راه و برنامه است و ایشان فکر می کردند که برنامه این است که حالا مثلاً شورای سلطنت را قبول کنیم، تا بعد آماده شویم و در آینده کلک را می کنیم و امام هم می فرمودند: دشمن در آینده به من و شما مجال نمی دهد و الان وقتش است و یا الله، کلکش را بکنیم، خوب این دو تا نقطه نظر است. در خیلی از مسائل دیگر ...
کریمی: وزیر به حاشیه سازان تودهنی بزند
خبر نداشتیم که چه کسانی تبریک گفتند. حرف های صانعی در ذهنم تداعی شد که گفته بود بین قهرمانی و نایب قهرمانی فاصله بسیار است، اگر نایب قهرمان شوید تنها خانواده ها به دنبال شما می آیند و همه چیز تمام می شود ولی اگر قهرمان شوید، شرایط فرق خواهد کرد و آن زمان حس کردم چقدر بین قهرمانی و نایب قهرمانی تفاوت است. *بعد از قهرمانی فقط پز خانم های ایرانی را دادند البته از نظر شرایط مالی ...
هنوز نوار سخنرانی های امام(ره) را گوش می دهیم
زنگ در، مردی 71 ساله با موهای سپید و کت و شلواری اتوخورده مقابلمان ظاهر می شود. با نگاهی پرصلابت ولی لحنی پدرانه ما را به داخل حسینیه دعوت می کند. در جای جای حسینیه عکس هایی از بنیانگذار انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب به چشم می خورد. حاج آقا جعفرنیا روی یکی از عکس های امام دست می کشد و حرف هایش را آغاز می کند: من از سال 1342 در بازار تهران فعالیت می کردم. آن زمان شرکت رنگ سازی ایران را ...
بازرگان چگونه نخست وزیر شد؟
امام برای بازرگان به سوی محل اقامت او حرکت کردند و هم زمان خیابان های اطراف بهارستان پیش از ورود بختیار به مجلس بسته شد و یک مأمور از مردم حاضر در میدان بهارستان درخواست کرد که شعار ندهند. کیهان 19 بهمن ماه هم باز نوشت که میلیون ها نفر به بازرگان بله گفتند و عکس های راهپیمایی های سراسر کشور را هم منتشر کرد. نکته جالب این بود که همان روزها علی اصغر حاج سیدجوادی هم به خاطر انتشار مقاله ای علیه ارتش در اطلاعات، بازداشت شده بود. روزنامه اطلاعات در صفحه دو خود تظاهرات در حمایت از بازرگان را پوشش داده بود و در صفحه سه هم تظاهرات در اعتراض به دستگیری حاج سیدجوادی را. ...
مدلینگ در ایران به جایی نمی رسد
بیشتر شناخته شدم و از طریق او به مزون ها و آرایشگاه های دیگر معرفی شدم. یادم هست بعد از آن کار یکباره با هجوم پیشنهادهای مختلف مواجه شدم. از آنجا بود که من واقعا به صورت حرفه ای مشغول به کار شدم. البته من با کمک دوستان وارد حرفه مدلینگ شدم اما در ادامه هیچ کس به من کمک نکرد. فقط اراده و انرژی خودم بود که باعث پیشرفتم شد. کار مدلینگ یک کار به شدت رقابتی است و اگر بخواهی درجا بزنی نفر دیگر جای تو را ...
کنایه های تاجیک درباره هاشمی، روحانی و ناطق
؟ به نظر من خیلی ضعیف بوده است و بعید می دانم که اتفاق خاصی بیفتد. مشاور خاتمی همچنین درباره فوت مرحوم هاشمی گفت: من بعید می دانم که روحانی و تیم او بر این مفروض باشند که فوت ایشان موجب تقلیل اقبال به روحانی می شود یا اینکه چون حمایت هاشمی نیست حامیان روحانی ریزش پیدا می کند. من چنین برداشتی ندارم. اما اگر روحانی و تیم او واقعا چنین برداشتی داشته باشند باید ببینند که آیا زنده هستند یا ...
غیاثی: فدراسیون می تواند از کی روش به کمیته اخلاق فیفا شکایت کند
: پس ازمصاحبه جدید سر مربی تیم ملی فوتبال که گفته بود: گروهی دنبال تخریب تیم ملی هستند ؛ فدراسیون واکنشی درمقابل توهین به من ندارد واقعاً دلم بحال مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال سوخت ویاد این ضرب المثل قدیمی افتادم؛ که خربده جوال بده با کاه ، تازه طرف دوقورت ونیمش هم باقیست. بله من هم مثل قریب به اتفاق کارشناسان فوتبال قبول دارم که صعود به جام جهانی فوتبال2018اهمیت ...
کیمیایی: نه دسیسه می ماند و نه تباهی/ نشستی با طعم جدال لفظی
زمان فیلم گفت: بعد از پایان سناریو از بهزاد عبدی خواستم موسیقی را برای یک فیلم 108 دقیقه ای بسازد. البته فیلمی که شما دیدید 109 دقیقه است و جا دارد که زمان آن به 105 دقیقه کاهش پیدا کند. کیمیایی در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا در قسمتی از فیلم با وجود اینکه به سر پرستویی تیر می خورد ولی او دقایقی راه می رود، گفت: تیر به سر پرستویی نخورد، خودرو او منفجر شد. وی سپس درباره ...
نازایی همیشه علامت ندارد !
می شود، طیف گسترده ای دارد. این نوع از کیست ها ممکن است به دیابت ختم شو د و در نتیجه منجر به چاقی در زنان هم خواهدشد.این دسته از خانم ها اگر بخواهند لاغر شوند باید سبک زندگی خود را تغییر دهند و تغذیه و تحرک بدنی را جدی بگیرند. به نظر شما مناسب ترین زمان برای باردرای چه مدت بعد از ازدواج است؟ برای بارداری باید به سن خانم توجه ویژه ای کرد. حاملگی در اوایل دوران بلوغ و اواخر طیف ...
آوار وعده ها روی پلاسکو
می دهند با تلویزیون حرف بزنند و وعده ها را آنجا ردیف کرده و بعد به ما که می رسند، بگویند داریم بررسی می کنیم. او ادامه می دهد: اول گفتند وام صد میلیونی با سود چهار درصد می دهیم. من همان موقع گفتم، اینها حرف حسابی نیست اما بالاخره مسئولان باید به شیوه ای جو را کنترل می کردند. همان طور که حدس می زدم، شد. بعد گفتند وام 300 میلیونی می دهیم با سود 18 درصد؛ حالا هم از هیچ کدام خبری نبوده، حتی از وعده هایی که درباره مکان یابی داده بودند هم خبری نیست. کارگرهای ما هم هنوز هیچ پولی نگرفته اند. می گویند از آخر برج شروع می کنیم به حقوق دادن به کارگرها اما من خیلی بعید می دانم که این اتفاق هم بیفتد. ...
شانه خالی کردن از بحران دارویی دولت دهم
سلامت با بودجه های دولتی در شرایطی است که افزایش سرسام آور هزینه های درمانی میراثی بود که مرضیه وحیددستجردی و همکارانش در دولت های نهم و دهم برای دولت یازدهم گذاشتند. درواقع، آشفتگی بالای هزینه های درمانی و رسیدن سهم مردم در پرداخت هزینه های درمانی به بالای 75 درصد در سال 1391، در زمان مدیریت خانم مرضیه وحیددستجردی رخ داد. عقبگرد در مدیریت زنان؟ نکته تأمل برانگیز دیگر در اظهارات مرضیه ...
خودرو که آمد، نساجی به حاشیه رفت
برای نوسازی ماشین آلات نساجی داده شد. این درحالی است که بعد از گذشت این همه سال هنوز صنعت نساجی از فرسوده بودن ماشین آلاتی رنج می برد که توان تولید را از آنها گرفته است و به نظر می رسد این روند ادامه دارد. بله؛ در دولت اصلاحات، حول و حوش سال 76 بود که قرار شد، وامی 500 میلیون دلاری برای نوسازی به صنایع کشور داده شود اما در آن زمان، همه این رقم مورد استفاده نساجی ها قرار نگرفت. 500 میلیون ...
هفت جغرافیای لبخند و صلح
را روی کار آورد؛ زنان زیادی شلاق خوردند. دارفور در حال تغییر بود. آن روزها را من در تاریکخانه عکاسی در نزدیکی یکی از قبایل هاوازما می گذراندم و آزاد و بی خیال با دوچرخه ای، سودان را رکاب می زدم. تصاویرم را چاپ می کردم و مهمان مهربانی ها و انسان دوستی مردم بودم. دو سال بعد، شورشیان سودان جنوبی، تجزیه طلبی خود را آغاز کردند. نیزه های سنتی قبایل با کلاشینکف عوض شد و جنگ، کشوری زیبا و سنتی را به دو ...
حمله شهردار رشت به محمد صادق حسنی ثابت قدم: مردم رشت با وجود شما در مجلس دهم فقط دو نماینده دارند/ به ...
مثل جعفرزاده و حمایت چهره های ملی سیاسی چون الیاس حضرتی، شما الان کجا بودید؟ بعد از این کجا خواهید بود؟ شما محصول یک موج بودید اما گویا سوار شدن بر این موج خیلی به زبان تان مزه کرده که بدون داشتن هیچگونه کارنامه ای، غروب روز پنجشنبه و نصف روز پس از قطع برف، در حالی که برق تعداد زیادی از مردم قطع بود، به شهرداری تاختید و این گل واژه را از دهان خارج کردید که اگر شهرداری نبود وضع مردم در برف بهتر بود ...
کپرنشینی بیخ گوش تهران!
؟ پدر و مادرمان اینجا بودند. من 7سالم که بود، به اینجا آمدیم، الان پدر و مادرم همین قبرستان خاک شده اند. چه شد که از زابل آمدید اینجا؟ قدیم که زابل سیل آمد، خانه و زندگیمان را برد، هیچی نداشتیم، رفتیم گرگان. بعد از آنجا هم راهی تهران شدیم. همیشه همین طور زندگی کردید؟ در چادر؟ نه، قبلا درخانه ای نگهبان باغ بودیم، اما نزدیک 9 سال است که درچادر ...
مازندران مدافع سرسخت فرهنگ انقلاب/ اسلام و ولایت فقیه، ارزش های حکومتی ملت ایران
...، ایجاد هرج و مرج سیاسی، کودتای نظامی علیه انقلاب، ورود مستقیم نظامی در جریان آزادی جاسوسان آمریکایی، تحمیل جنگی طولانی، تحریم اقتصادی در حین جنگ نظامی و بعد از آن و دیگر توطئه های پنهان سیاسی بر آمد ولی چون ماهیت انقلاب اسلامی بر اساس موازین فرهنگی ترسیم و تشکیل شده بود، تمامی این پروژه های برنامه ریزی شده منتهی به شکست انجامید. مرتضی باباخانی مدیر موسسه فرهنگی هنری شمیم معرفت و ...
◄بندر چابهار پس از 5 سال به 8.5 میلیون تن می رسد/ بخش اول
...، چه زمانی محقق می شود؟ ما در حال حاضر و در بدو شروع نمی توانیم به این عدد برسیم. فاز اول بندر چابهار در یک برنامه 5 ساله و در پایان این 5 سال اگر همه چیز طبق برنامه ریزی پیش برود به هشت و نیم میلیون تن خواهد رسید. مسئله بازاریابی است یا مشکلاتی دیگری وجود دارد؟ وقتی شما می خواهید باری را به یک منطقه بیاورید و بعد بار را ترانزیت کنید یا وارد کشور کنید پیش نیازهایی را لازم ...
نقش انقلاب اسلامی در ورزش کشور/ مازندران، سرزمین دلاوران ورزشی
، تعداد سالن ها 10 برابر شده است. ایشان از پیشرفت چشم گیر ورزش کشور از لحاظ مدالی گفتند و خاطرنشان کردند: اکر بخواهیم از نظر آمار وضع ورزش بعد از انقلاب را حساب کنیم، کسب مدالهای ما ،پیشرفت ورزش ما بیشتر بود است ولی چون حجم مراجعه کننده به ورزش زیاد بود است یک مقداری احساس می شود در رسیدگی در سیستم برنامه ریزی برای ورزش کم بود. وی ادامه داد: آن موقع سازمان تربیت بدنی بود که بعد ها ...
برای تقویت حافظه چه بخوریم؟
در شکلات ها این است: هر چه تلخ تر و تیره تر باشد، برای سلامتی مفید تر است. در یک کلام می گوییم شکلات های تلخ و تیره برای تقویت حافظه بی نظیرند.8. زرده تخم مرغ بالاخره بعد از سال ها، زرده تخم مرغ به جایگاهی که لیاقتش را داشت، رسید. زرده تخم مرغ مقادیر زیادی کولین دارد که برای رشد جنین و زنان باردار بسیار مؤثر است و موجب شکستن پیوند های بتان می شود. بتان ماده ای شیمیایی است که هورمون های ...
عشق در زمان وبا- دستور العمل 20 ماده ای برای تاب آوردن زمانه دونالد ترامپ
فرهنگی یا شیوه های رادیکال. حالا ما در برهه ای هستیم که می توانیم به خوبی رفتار آمریکایی ها را به نظاره بنشینیم. گویی که الان آمریکا در حال تجربه همان دوران میانی دهه 1930 در آلمان است. این بار مردم و رسانه ها در مقابل فرد و جریانی که به وضوح حتی از نظر ظاهر، رعایت آداب دیپلماتیک و سیاست های به اصطلاح بشردوستانه را نمی کند، را چه می کنند؟ آیا قشر فرهیخته و رسانه های ...
کی روش-برانکو در توییتر؛ اینجا همه چی درهمه!
همه سابقه بخواد سر لج و لجبازی با #برانکو این ماجرا رو دربیاره. چون خوب میدونه بعد ابران قراره بازم مربی باشه آریا: لااقل بدونید ماجرا چیه بعد راجع به #برانکو و #کیروش نظر بدید. حالا دیگه اگر مسایل فوتبالی هم شده واستون مقدسات که هیچی راحت باش. آریا: برانکو گفته بود ملی پوشای پرسپولیس سه کیلو چاق تر از اردو برمی گردن. حالا کی روش واکنش نشون داده. شایان: با وجود ...
کاوه آفاق؛ ترکیبی جذاب از جنجال، عصیان و موسیقی راک
کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. به گزارش تیترشهر : کاوه آفاق اسمش با خیلی چیزها گره خورده، از ممنوع الکاری گرفته تا موسیقی راک، از حرف های جنجالی گاه وبی گاهش تا عشقی که به وطنش دارد. از the ways تا شال، اتاق آبی، فلوکستین و بیگانه. همه وهمه نام او را به ترکیبی جذاب تبدیل کرده تا یکی از ستاره های جوان نسل خودش باشد؛ نسلی که عصیان از ویژگی های آن است و می شود آن را در هنرهای مختلف از سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و هنرهای تجسمی دنبال کرد. آفاق اما پکیجی است از همه آنها، به تازگی نمایشگاه نقاشی هایش را برگزار کرد، مجسمه می سازد، فیلم نامه می نویسد، ترانه سرایی می کند، آهنگ سازی و نوازندگی را هم که همیشه کنار خوانندگی داشته. امسال بعد از دقیقا 10 سال که ممنوع الکاری گریبان او و کارهایش را گرفته بود، آلبوم با قرص ها می رقصد را منتشر کرد. سپس به روی صحنه رفت و از پس این سال ها، با مخاطبان وفادارش روبه رو شد. برای اولین بار در جشنواره موسیقی فجر شرکت کرد و چند روز بعد از آن با ما به گفت وگو نشست و از برنامه هایش، آرزوهایش و دلایل حرف های جنجالی اش گفت. اولین بار بود که در جشنواره فجر شرکت می کردید. چطور بود؟ دفعه اول بود که از ما خواسته شد در جشنواره فجر شرکت کنیم و ما هم قبول کردیم. جشنواره جای گروه هایی است که از لحاظ مردمی یا هنری موفق هستند. یعنی با اینکه جشنواره های زیادی در ایران نداریم، ولی این جشنواره کاملا معتبر است. مثل جشنواره فیلم مان، اصولا معتبرها هم در آن هستند. به همین دلیل مشارکت در جشنواره برایمان باعث افتخار بود. اما کیفیت اجراها در جشنواره موسیقی فجر با سالن های مستقل و خارج از جشنواره فرق دارد. درست است؟ اگر بخواهیم نگاه درستی به معنای واقعی این جشنواره داشته باشیم، باید برای کسانی باشد که در طول سال موقعیت دیده شدن ندارند و از نظر هنری کارشان اعتبار بالایی دارد ولی چون روش کارشان پول ساز نیست، باید در جشنواره بیشتر دیده شوند و در نقاط مختلف چندین بار روی صحنه بروند. یعنی جشنواره باید جایی باشد برای کشف هنرمندان بزرگی که آثار موسیقایی بزرگ را خلق می کنند. یعنی چیزی مثل ساندنس در سینما. اینکه آدم های شناخته شده به جشنواره دعوت شوند و آخر هم جایزه بگیرند، چیزی به بار فرهنگی و موسیقایی کشور اضافه نمی شود چون چیز جدیدی ارائه نشده است. درست است که گروه های اسم و رسم دار و تهیه کنندگان هم در این میان حق دارند دیده شوند، ولی کاش جشنواره به بستری برای کشف استعدادها تبدیل شود. این طوری است که به فرهنگ کمک کرده ایم. البته سیاست گذاری جشنواره اصلا این نیست. شاید این سیاست در جشنواره موسیقی جوان پیش گرفته شده باشد... . اما ما کسانی را داریم که بیش از 70 سال دارند و یک دفعه در گوشه ای از کشور با موسیقی مقامی کاری کرده اند که تا به امروز کسی انجام نداده است. اینها در جشنواره جوان جایی ندارند. ضمنا جشنواره فجر اعتبار دیگری برای حضور چنین آدم هایی که خیلی هایشان را می شناسم که مثلا در خراسان زندگی می کنند، دارد. اما باز همین هم غنیمت است. می دانم مسئولان ارشاد، آقای مرادخانی و طالبی برای اینکه جشنواره این طوری برگزار شود، جنگیده اند. اگر اهل تعامل باشیم و بدانیم فرهنگ را باید گام به گام با آنچه در ایران و جهان هست پیش برد، نفس بودن این جشنواره را باید غنیمت شمرد. اما منطقی و طبیعی است الان خیلی جلوتر از این حرف ها باشیم. در همین مشهد که امروز کنسرت برگزار نمی شود، 20 سال پیش، استادیوم برای کنسرت پر می شد. برخلاف شما فکر می کنم روندی که الان از نگاه دولتی است، رو به جلو نیست. من رویکرد کلی دولت مدنظرم نبود. در خیلی از دولت ها، آدم ها صدتا اختیار دارند اما جرئت ندارند از 50تایش استفاده کنند. چرا این را می گویید درحالی که خودتان 10 سال نتوانستید کار کنید؟ چون به آدمی که 10 سال به او مجوز نداده بودند، همین آدم ها مجوز دادند. این ممکن است برای هرکسی پیش بیاید که بالاخره بعد از 10 سال... . فقط همین نیست. اینها از بسیاری از خواننده های جوان پشتیبانی کردند. کنسرت برج میلاد خودمان که داشت لغو می شد، آقای مرادخانی نصف شب خودشان را از مشهد به تهران رساندند و در ردیف جلو نشستند تا جلوی این اتفاق را بگیرند. اما همین که معاون وزیر می آید می نشیند تا جلوی لغو کار را بگیرد، چقدر روی اجرای شما تأثیر می گذارد؟ این اتفاق خوبی نیست اما کشور ما ویژگی های خودش را دارد. البته در هر جای دنیا، هرکسی باید از خدایش باشد که وزیر یا معاونش در یک کنسرت شرکت کنند. در آن کنسرت هم در کار من مشکلی پیش نیامد ولی شاید اگر کسانی دیگر بودند، خودشان را جمع وجور می کردند. مگر می شود حداقل روی ژست و نحوه ظاهرشدن تان تأثیر نگذارد؟ آخر آدم های دیگری را در سالن می دیدم که برای ژست یک آدم خیلی اذیت کننده تر بودند. ایشان که جز خوبی به ما نکردند. من آدم هایی را می دیدم که به ما بدی کردند و آن هم به چشمم نمی آمد. پس برخلاف بسیاری، شما به یک جور رضایت از اوضاع رسیده اید... . نه این رضایت نیست. این پختگی من در امور سیاسی است. از آرمان گرایی های بیهوده به رئالیسم رسیده ام و به گام به گام قدم برداشتن برای هر اقدام فرهنگی معتقد هستم. هر اقدام شتاب زده فرهنگی به سرعت تأثیر می گذارد و به سرعت ناپدید می شود. هر چقدر گام به گام و با تحمل و صبر و رئالیستی تر نگاه کنیم، به نتیجه ماندگارتری می رسیم. این نگاه کنونی من است. حتی در زندگی خصوصی هم هر حرکت شتاب زده یا نقد بدون پشتوانه یا به قولی غرغرکردن بدون ارائه راهکار می شود همان چیزی که الان در تاریخ مان رسیده ایم. کار همه فقط از مشکل و مسئولیت فرارکردن و نیمه خالی را دیدن و غرغرکردن شده. مطالعه و کنکاش و کشف علل و راه های جلوگیری و ارتقای سیستم را کنار بگذاریم و فقط ناله و آه و غر راه بیندازیم، به جامعه ای می رسیم که دو هزار سال است که غر زده و کسی مسئولیتش را نپذیرفته. خیلی کم بوده اند کسانی که غر زده اند و راه هایی برای حل مسئله هم ارائه داده اند. شخصا چقدر آدم سخت کوشی هستید؟ شدیدا. شاید 10، 15 سال است که یکی از معضلات خانواده ام این است که به صورت میانگین روزی بیشتر از سه، چهار ساعت نمی خوابم. همین باعث مشکلات زیادی شده اما اگر این کار را نکنم، وقت کم می آورم. وقت تان را صرف چه کاری می کنید؟ بخش زیادی را صرف موسیقی می کنم. بخشی هم هنرهای دیگر. نقاشی؟ نقاشی هم می کشم. تنها کاری که نمی کنم عکاسی است. معماری و مجسمه سازی می کنم و فیلم نامه هم می نویسم. چند مدل گیتار هم ساخته ام. در تمام 20 سال اخیر، روزی نبوده که به صورت میانگین یک ساعت کتاب نخوانده باشم. روزهایی هم هست که 10 ساعت کتاب می خوانم اما حداقلش روزی یک ساعت است. همین است که وقت کم می آید. همه اینها را سعی می کنید در مشهد انجام دهید؟ من مشهدی نیستم اما در مشهد دانشجو بودم. هنوز هم سه، چهار ماه یک بار می روم. همه آهنگ هایم را هم آنجا می سازم. منبع الهام من تنفس در هوای مشهد است. 90 درصد آهنگ هایی که از من شنیده و دوست داشته اید، در مشهد ساخته ام. حال وهوای مشهد بی نظیر است. دقت کنید، می بینید بیشترین و بهترین موزیسین های کشورمان مال مشهد هستند. خراسان هنرمندخیز است. در 10سالی که مجوز نداشتید، چه می کردید؟ فرصت مطالعاتی بود دیگر! می توانست برای خیلی ها بد شود ولی برای من بد هم نبود. به خیلی از چراهایی که درباره جامعه داشتم بیشتر اندیشیدم و پی پاسخ علمی اش رفتم؛ به ویژه در پنج سال اخیر، کارم کم و فرصتم بیشتر بود. اما برای یک هنرمند که عرضه کردن کارش بخش عمده ای از جهان بینی اش را تشکیل می دهد، شرایط بدی است... . پدرم از بچگی به من می گفت کافی است یک کار داشته باشی که در تاریخ بماند تا وظیفه ات را نسبت به فرهنگ انجام داده باشی. همیشه فریدون فروغی و فرهاد را مثال می زد که عملا یک آلبوم استودیویی کامل شده اصلی و رسمی در زندگی داشته اند که محبوب شده اند. اما ماندگارترین اسم های پاپ کشور هستند. از یک روشنفکر گرفته تا کسی که سواد خاصی ندارد، بوی عیدی فرهاد را بلد است یا لااقل یک بار شنیده است. یا مثلا تارکوفسکی فیلم های زیادی نساخته، اما اسمش سر جایش است. من هم دنبال این هستم که همان یک کار را انجام دهم. در این سال ها برایتان مایه آرامش بود؟ بله، برایم تسکین درد بود. فکر کردم می توانم آن قدر مطالعه کنم تا در هر سنی که شد، بتوانم یک آلبوم ماندگار داشته باشم. از اینکه به عنوان یک هنرمند فراموش شوید، هراس نداشتید؟ چندی پیش یک فیلم مستند درباره استرس های شغل های مختلف می دیدم. بزرگ ترین استرس زندگی همه آهنگ سازان و خوانندگان کل دنیا در کل تاریخ، که دلیل بسیاری از بیماری های روانی آنها هم شد، این است که فراموش شوند. این استرس که هر روزی که کار بیرون نمی آید، رقابت را به دیگری واگذار کنیم، همیشگی و شایع است. ولی من همیشه دلم را با امثال فرهاد و فریدون فروغی خوش می کردم. با توجه به این شرایط که اجازه فعالیت رسمی نداشتید و با توجه به نوع موسیقی تان یک گزینه دم دست، رفتن از کشور بود. چرا نرفتید؟ چون تاریخ ایران را خوانده بودم. می دانستم برای هر ایرانی یک کشور و یک ملت هزینه کرده تا بزرگ شود، از نانی که خورده اند و آبی که حمام کرده اند تا اتوبوسی که سوار شده اند، مالیات مردم است. اگر قرار باشد با هر تلنگری برود و منبع انسانی برای کشور دیگری شود و آنجا پول سازی کند، می شود همینی که هست. وقتی به هرکسی یک تلنگر می زنند درمی رود، چه کسی قرار است بماند و مملکت را بچرخاند؟ آدم می ایستد تا کار درست را انجام دهد؛ اگر به نتیجه رسید چه بهتر و اگر نه، حداقل می دانی ایستاده ای و وظیفه ات را انجام داده ای. چه شد فکر کردید بعد از 10 سال این سد می تواند بشکند؟ باز هم چون تاریخ را خوانده بودم. هر آدمی روزی به حقش می رسد. تا به حال ندیده ام کسی به معنای واقعی تلاش کرده باشد و به چیزی که خواسته، نرسیده باشد. با این اوصاف، قطعا کفش های آهنی به پا داشتید! بله، خیلی ها به من می گفتند تو دیوانه ای! از ایران برو چون کسی به تو مجوز نخواهد داد. کمی به موسیقی تان بپردازیم. خیلی از شنوندگان، از حرفه ای گرفته تا عامه مردم، وقتی موسیقی شما را می شنوند، می گویند نه این راک نیست. شما چه می گویید؟ راست می گویند. راک نیست. اما پاپ هم نیست. شاید بتوان اسم اینها را راک ایرانیزه شده گذاشت. یک نمونه در موسیقی بین الملل، کریس دی برگ است که آثارش نه راک است نه پاپ. روی مرز راه می رود. خیلی جاها مایکل جکسون هم پاپ-راک را دارد. نکته دیگر این است که ما در ایران راک را فقط با گیتارالکتریک می شناسیم اما این طور نیست. ممکن است اثری باشد که فقط با یک پیانو همراه باشد، اما باز راک باشد. مثلا مرد تنها ی فرهاد، با هیچ کدام از المان های موسیقی پاپ هم خوانی ندارد. بدون اینکه گیتارالکتریک داشته باشد، راک است. این موسیقی اعتراض، ژست روشنفکری، نوآوری خاص خودش، خشونت پنهان و المان های دیگر موسیقی راک را دارد. بسیاری از آهنگ های کریس دی برگ هم همین ویژگی ها را دارد. مایکل جکسون هم همین طور است، اما چون برخلاف نظر دوستان و تهیه کننده و مدیر برنامه هایش اسم خودش را king of pop گذاشت، نمی شود از او مثالی زد. آهنگ wish you were here را در نظر بگیرید؛ با اینکه با تصور ما از راک یکی نیست، ولی یک اثر راک است. بنابراین نظرتان این است در ایران وقتی حرف از موسیقی راک می شود، حرف از هارد راک است. دقیقا، توقع شنیدن گیتارالکتریک و دیستوریشن وجود دارد. مشکل این است که منتقدان ما موسیقی شناس نیستند و موسیقی شناسان مان منتقد نیستند. در سینما منتقدانی هستند مثل هوشنگ کاووسی که سینما را می شناسند و کارشان را و ادبیات را هم بلدند. چنین کسی را در موسیقی نداریم که نظر متخصصانه داشته باشد. چون موسیقی هیچ وقت فضایی برای ارائه شدن نداشته و همیشه بحث سر این بود که چطور می شود آن را به هر ترتیب حفظ کرد. غیر از آلبوم رسمی تان، تعداد زیادی قطعه از شما در دست مردم وجود دارد. این قطعات به اتفاق، به فراخور سبکی که انتخاب کرده اید، در همکاری با گروه های مختلف، ترانه های غمگینی دارد و به شکلی غمگین اجرا شده. اما الان مردم می خواهند حداقل در موسیقی کمی از غم فرار کنند. این چقدر شما را وادار به عقب نشینی از طرز فکرتان می کند یا مصمم تر می کند؟ این طوری بگویم 99 درصد شعرها و آهنگ ها را خودم ساخته ام. به خاطر همین حال وهوای آهنگ به شدت به حال وهوای خودم بستگی پیدا می کرد. نمی دانم اینکه گاهی غمگین و گاهی ریتمیک و شادتر بود، از کجا نشئت می گیرد؛ این به حال خودم برمی گردد. خیلی وقت ها پیشنهاد شده از این فضا فاصله بگیرم اما این من نیستم و از من چنین چیزی بیرون نمی آید. اگر هم این کار را انجام دهم تصنعی خواهد شد. تنها وظیفه ای که برای خودم می بینم این است که آنچه به صورت ناخودآگاه از ذهنم می آید، روی کاغذ بیاورم و با هوادارانم به اشتراک بگذارم. اگر روزی یک آهنگ ریتمیک و شاد از من شنیدید، مطمئن باشید آن روز، این حس وحال را داشته ام. کمی درباره صحبتی که در جشنواره داشتید، توضیح دهید. چه اتفاقی افتاد که این حرف را درباره جان لنون زدید؟ این حرف را درباره فردی مرکوری یا مایکل کیمن یا میک جگر نمی زنم. درباره جان لنون می گویم چون خوب می شناسمش. این رفتار را از خودش یاد گرفتم. اولین باری که به آمریکا می رود، در مورد رقیبش الویس پریسلی از او می پرسند، می گوید من اصلا الویس را نمی شناسم. جان لنون خودش می گوید من به هیچ چیز باور ندارم؛ زنده باد زنم. بعد یک نفر در ایران می گوید مردم زنده باد کشورتان. متأسفانه مردم مطالعه ندارند و اینها را نمی دانند. این حرف را فقط درباره جان لنون می زنم که به هوادارانش توهین می کرد. حالا چه اصراری بود دراین باره حرف بزنید؟ من حرفی نزدم. یکی از طرفداران از سر لطفش می خواست بگوید خوش تیپ شدی، من هم گفتم نه ما خیلی از اینها خوش تیپ تریم. شما خبر ندارید آن پشت ها چه خبر است. باید مطالعه کنی تا بدانی در 1956 به بعد در اقتصاد جهانی و در رسانه ها چه اتفاقاتی افتاد. چه کمپانی هایی پشت چه کسانی آمدند که چه تصویری از آنها بسازند. چه بلاهایی سر چه کسانی آمد. بعدش هم یک بیانیه دادم اگر من را با شجریان مقایسه می کردند که رنج بسیار کشیده، بند پوتینش را هم می بستم. یا با راجر واترز مقایسه می کردند که جرئتش را داشت جلوی ملکه انگلستان بایستد، باعث افتخارم بود. یا با فردی مرکوری که یک نوازنده، خواننده، شاعر، بالرین و هنرمند بزرگ است مقایسه شود، فرق می کند. من جان لنون را خیلی دوست داشتم و خیلی درباره اش تحقیق و مطالعه کردم و می دانستم کیست. بنابراین خودم را سانسور نکردم و واقعیت را به مردم گفتم. ایشان نه نوازندگی اش مثل خیلی از ما ایرانیان خوب بود، نه خواننده برجسته ای بود و نه تیپ و قیافه خاص و عجیب وغریبی داشت. پس چرا به نظر شما در جهان اسطوره است؟ شما در فوتبال می بینید علی دایی بهترین گل زن جهان است، به خاطر اینکه باید نگاه کنید چه کسی برای او سانتر می کرده و او توی گل می زده. این فرق می کند با مسی که ژاوی برایش سانتر می کند. آقای مسی نمی توانست یکی از این سانترها را توی گل بزند. این حکایت ما و جان لنون است. کنار او بهترین کمپانی ها و استودیوها و اعضای گروه جهان بودند، بهترین امکانات و پول و آسایش و آزادی را داشت. او می توانست یک دقیقه تصور کند که ممنوع الفعالیت شود؟ تحت کوچک ترین فشاری از انگلستان فرار کرد و رفت آمریکا. با این روحیه هیچ وقت به همکاری با گروه های بین المللی فکر کرده اید؟ بله و یکی از بزرگ ترین ضربه ها را از کلاهبرداری یک گروه انگلیسی خوردم. خوب است فراموش نکنیم تمام نقش مخربی که انگلیس در تاریخ ما داشت. حالا که من گفته ام مرا با اینها مقایسه نکنید، این حرف ها پیش می آید. استایل و شیوه کار شما خیلی مخصوص به خودتان است. این استایل شخصی از کجا آمده است؟ بخشی از این مسئله به آموزش هایی برمی گردد که از کودکی از پدرم دیدم که تئاتری بود. بخش دیگر هم برمی گردد به مطالعاتی که انجام دادم و دوستانی که در حوزه سینما و تئاتر داشتم. اندکی هم به استعدادی برمی گردد که هر آدمی می تواند داشته باشد. بخشی دیگر هم مربوط می شود به اکتسابی که از دیدن حرکات بزرگان موسیقی در کنسرت هایشان داشته ام. چرا این پایه میکروفون را این قدر در اجرا می چرخانید؟! راستش نمی دانم! بالاخره روی استیج باید دستت را یک جوری جمع کنی. اگر گیتار داشته باشی که مشغول هستی اگر نه باید یک کاری کرد. یکی از کارگردان های بزرگ تئاتر همیشه می گوید فرق بازیگرها را فقط این طوری می شود فهمید که ببینی دستشان چطوری بازی می کند. بهترین یا بدترین بازیگر جهان را می توانید وقتی تشخیص دهید که ببینید می تواند وقت بازی دست هایش را جمع وجور کند یا نه. بازیگری که نتواند دست هایش را جمع وجور کند، اگر بهترین و بااحساس ترین گریه ها را روی صحنه کند یا چیزی از این قبیل، باز به دل نمی نشیند. برای جمع وجورکردن دست ها وسایل زیادی هست مثل جیب یا پایه میکروفون که می توان انتخاب شان کرد. کاوه آفاق چه موزیک هایی گوش می دهد؟ همه چیز. از استاد شجریان تا سنگین ترین آهنگ های متال تا هرچه که حتی بسیار بسیار عامیانه باشد، همه را رصد می کنم. یکی از دلایلش این است کارهای اشتباهی که دیگران در آهنگ هایشان انجام داده اند را تکرار نکنم و دیگر اینکه چیزهای مثبتی بیاموزم. به خاطر همین اصولا آثار داخل و خارج از ایران را از کشورهای مختلف پیدا و گوش می کنم. ایده مچ بند از کجا آمد؟ دوستی به نام آقای علیزاده دارم که دکترای مدیریت شهری دارند. ایشان همیشه موسیقی های داخلی را زودتر از من گوش داده اند و جو حاضر موسیقی را به من انتقال می دهند و همیشه از مشاوره هایشان بهره می برم. روز اولی که می خواستم ویدئوکلیپ بدهم، با ایشان هم فکری کردیم که یک نماد از کشورمان داشته باشیم که تا ابد همراهمان باشد. چون آن موقع می خواستم موسیقی بین المللی کار کنم. ایده های بسیاری مطرح شد، یکی این بود که همیشه کفش سفید بپوشم که یکی از بندهایش سبز و یکی قرمز باشد. اما ایده مچ بند را یک روز در خیابان به ذهنم رسید و انتخابش کردم. گروه the ways دیگر قرار نیست فعالیتی داشته باشد؟ نمی دانم. چون بچه های آن گروه از لحاظ جغرافیایی هر کدام از هم دور افتادند و دیگر نمی شود به عنوان یک گروه محسوب شان کرد. از آلبوم جدید بگویید. چه زمانی منتشر خواهد شد؟ برای آلبوم جدید که احتمالا در سال آینده منتشر خواهد شد، 20 تراک حاضر شده که از میان آنها 12تا را انتخاب می کنیم. از این 12 تا، دوتا قبل از آلبوم به صورت تک آهنگ بیرون می آید. در همین هفته هم یک کار به نام امسال ارائه می دهیم. امسال بزرگان زیادی را از دست دادیم؛ از استاد کیارستمی و مرحوم حبیب گرفته تا جعفر والی، آقای رفسنجانی و آتش نشانان مان. برنامه کنسرت هم دارید؟ درخواست برای سالن داده ایم و امیدواریم به زودی اتفاق بیفتد. سعی بر این است تا پایان سال، پیچیدگی های درعین حال ساده اجرای کنسرت هموار شود. با همین ارکستری که در جشنواره اجرا کردید؟ بله، گروه ما سال هاست که ثابت است. در کنسرت قطعات جدید را هم خواهید داشت؟ بله، صد درصد. منبع: ...
نشست زیر سقف دودی در برج میلاد | بحران ناپیدای طلاق عاطفی
انتظار دارد کاری که آن ها می خواهند را انجام دهیم. تا شرایط حاضر شود دو سال طول کشید، فیلمنامه و تحقیق هم دو سال زمان بُرد و پیش تولید، تولید و پس از تولید هم 6 ماه زمان لازم داشت و الان می توانم خستگی از تن در کنم. این کارگردان در پاسخ به این پرسش که فیلمش احساس یاس و ناامیدی دارد، گفت: ما چنین حسی را نسبت به فیلم نداشتیم، وقتی از مشکلی حرف زده می شود و درباره آن آگاهی داده می شود، یعنی به ...
دامنه آزادی ها کمتر از آن چیزی شده است که در ابتدا قرار بود باشد
جامعه داشت؟ اگر داشت چقدر به آن عمل کرد یا نکرد؟ اگر عمل نکرد دلیل آن چه بود؟ پیش از رفراندوم نظام جمهوری اسلامی، مرحوم شهید بهشتی در تلویزیون صحبت کردند که که از مردم خواهش می کنم که فکر نکنند چون انقلاب کرده اند، کارشان تمام شده است و باید به خانه هایشان بروند. باید مراقب انقلاب باشند. واقعاً هم همین طور است. فکر کنید که وقتی شما فرزندی به دنیا می آورید چه طور از آن مراقبت می کنید که چه کار می ...
بررسی فاجعه پلاسکو از نگاهی دیگر
خاموشی اولین رییس این بنیاد متعلق به مستضعفان که جالب است بعد از حدود دو سال ریاست، بالغ بر سی سال عضو اصلی اتاق بازرگانی هم شد آمده است در زمان مصادره اموال در اوایل انقلاب، خیلی ها مظلوم واقع شدند که نمونه اش یکی همین آقای محمد تقی برخوردار صاحب شرکت پارس الکتریک، قوه پارس، پارس توشیبا، شرکت پوشش، لامپ پارس و چندین شرکت بزرگ دیگر که واقعا مرد شریفی بود. این آقای محمد تقی برخوردار یکی ...
پانزده مسیر برای تضعیف نظام سلطه
خدمت شما عزیزان درباره انقلاب اسلامی صحبت کنیم. جا دارد سالروز ورود امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و نخستین روز از دهه مبارکه فجر را خدمتتان تبریک و تهنیت عرض کنم. حقیقتا ورود امام به کشور در سال 1357، یکی از مصادیق بارز ” جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا” بود. خیلی از مردم ما نه فقط در زمان ورود امام بلکه در کل این 38 سال، چه در دوران حیات پربرکت امام ...
گفت و گو با مارین لوپن؛ دختر پوپولیست فرانسه
آزاد و مستقلی باشیم اما الان دیگر نمی توانیم چنین باشیم چون که تعدادی از رهبرانمان به جای ما تصمیم می گیرند. نظر شما درباره رهبری آلمانی در سال های اخیر چیست؟ جواب این سوال را باید در داستان خلق یورو جست و جو کنیم. درواقع یورو واحد پولی است که به دست آلمان و برای آلمان به وجود آمد. لباسی است که تنها برازنده آلمان است. رفته رفته صدر اعظم مرکل حس کرد که رهبر اتحادیه است. نظرات ...