سایر خبرها
واکنش ها به شنیدن خبر درگذشت آیت الله هاشمی
سرحال بود و جلسات آن روز را خیلی خوب برگزار کرده بود ولی به هر حال قضا و قدر این بود. محمدرضا باهنر: من در جلسه شورای مرکزی جامع اسلامی مهندسین بودم که آقای خجسته پور توییت فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به من نشان داد و بلافاصله خبر رسمی هم اعلام شد. من به شدت متاثر شدم و چند دقیقه در آن جلسه ذکر خیر آقای هاشمی را گفتم و بعد هم چون نتوانستم جلسه را ادامه دهم، جلسه تعطیل شد و بعد من به ...
جزییات چهلمین روز درگذشت آیت الله هاشمی؛ فرشاد مؤمنی: هاشمی در معرض ناجوانمردانه ترین انتقادها بود/ حجتی ...
الله هاشمی همیشه احساس می کردیم و ایشان به اعتبار جایگاه والایی که در مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری داشتند در زمانی که من دانشجو بودم ایشان جزء اسطوره های مبارزه ضد سلطنتی محسوب می شدند و در دانشکده ها و دانشگاه های ما عکس و شرح حال زندگی ایشان همیشه دست به دست می گشت و مایه افتخار مسملمانان بودند. مؤمنی گفت: در ماجراهایی که بعد از سال 1354 پدید آمد آقای هاشمی رفسنجانی در ایجاد مرزبندی ...
انتقاد مهاجرانی از سروش: درباره چیزی که نمی دانید سکوت کنید
بی سی بحثی داشت که آقای هاشمی معمار نبود و بنا بود! بعد برخی از دوستان از من نظر پرسیدند، گفتم او یک کتاب فروشی دارد در نزدیکی دانشگاه سوربن در پاریس. شما وارد این کتاب فروشی می شوید و نگاه کنید، شبیه انبارهایی است که ته تیمچه حاجب الدوله می شود دید. یک ذره نشانی از رمز و اداره دیده نمی شود. تو که یک کتاب فروشی را نمی توانی اداره کنی، چطوری می آیی و می گویی که او معمار نبوده! * روزی در ...
محورهای اصلی چهار تقریظ جدید رهبر معظم انقلاب
روی آن صندلی راحتید آقای خوش لفظ؟ و او پاسخ می هد: شما را دیدم دردهایم رفت، من چون شیمی درمانی می شوم خیلی درد دارم آقا، شما را که دیدم دردهایم رفت، آرام شدم، عمری آرزویم این بود آقا، ما فدایی شماهستیم فقط همین. و بعد از آنکه رهبر انقلاب اسلامی برای آرامش دل و تن او دعا می کنند آقای خوش لفظ یک نکته را در نگرانی از برخی مسائل و مشکلات کشور و مسئولان می گوید اما مقام معظّم رهبری ...
واکنش ها به شنیدن خبر درگذشت آیت الله هاشمی
ایشان سلامت و سرحال بود و جلسات آن روز را خیلی خوب برگزار کرده بود ولی به هر حال قضا و قدر این بود. محمدرضا باهنر: من در جلسه شورای مرکزی جامع اسلامی مهندسین بودم که آقای خجسته پور توییت فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به من نشان داد و بلافاصله خبر رسمی هم اعلام شد. من به شدت متاثر شدم و چند دقیقه در آن جلسه ذکر خیر آقای هاشمی را گفتم و بعد هم چون نتوانستم جلسه را ادامه دهم، جلسه تعطیل شد و ...
واکنش اولیه محسن و فاطمه هاشمی، عارف، باهنر، دعایی و بادامچیان به شنیدن خبر درگذشت آیت الله هاشمی
نشان داد و بلافاصله خبر رسمی هم اعلام شد. من به شدت متاثر شدم و چند دقیقه در آن جلسه ذکر خیر آقای هاشمی را گفتم و بعد هم چون نتوانستم جلسه را ادامه دهم، جلسه تعطیل شد و بعد من به صدا و سیما رفتم. محمدرضا خاتمی: اول که خبر کسالت آقای هاشمی آمد گفتم که خب این به دلیل سن و سالای بالای ایشان است، اما وقتی خبر فوت آمد، آنقدر خبر غیر قابل باور و شوک آور بود که باور نمی کردم این اتفاق افتاده است ...
هر هفته حدود 20 هزار شبکه مجازی بسته می شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما ، حجت الاسلام والمسلمین محمد جعفر منتظری در پنجمین نشست اندیشه امین که به همت کانون اندیشه امین دانشگاه امام حسین(ع) در لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد افزود: در چارچوب مقررات به زندانیان می توان مرخصی داد و آئین نامه اجازه داده است که اگر حادثه ای برای خانواده زندانی صورت گرفت مرخصی داده شود. وی درباره طولانی شدن مرخصی مهدی هاشمی گفت: برخی می گویند ...
ماجرای جانبازی که از 5 میلیارد تومان پول گذشت
گفتند درست نیست که حکومت مردم را در خیابان ها به رگبار بسته و ما می خواهیم کشتی بگیریم. فردای همان روز با بچه ها جلسه گذاشتم و قرار شد مسابقات را تحریم کنیم و کشتی نگیریم. صبح روز بعد وقتی از خوابگاه به سمت محل غذاخوری راه افتادیم دیدیم روی دیوار نوشته اند: قهرمانان به صف ملت پیوستند. مسئولان فدراسیون وقت هم مرا از اردو کنار گذاشتند. وقتی لباس هایم را جمع کردم و از اتاق خارج شدم، دیدم ...
ماجرای زنی که زیر تیغ جراحی بیدار شد!
یک برش بزرگ، چند برش کوچک بر روی شکم انجام خواهد شد. مرا وارد اتاق عمل کردند و همه چیز به شکل طبیعی خود مانند همیشه آغاز شد. متخصص بیهوشی پس از تزریق داروی بیهوشی، ماسک را روی صورتم گذاشت و گفت: نفس عمیق بکش. من هم همان کار را کردم و از هوش رفتم. وقتی بیدار شدم هنوز صدای دستگاه های اتاق عمل را می شنیدم. صدای کارکنان اتاق عمل و بوق های مانیتورها را هم می شنیدم. فکر می کردم که ...
یک آخ بزرگ به تلفن های همراه!
در همدان بود. البته ایشان مرحوم شدند. فکر می کردم مرا به خاطر نقاشی تنبیه کند، اما مرا تشویق کرد. ایشان همان ساعت اول کلاس رفت دفتر و گفت شماها نقاشی بکشید تا برگردم. وقتی نقاشی خودم را کشیدم بغل دستی به من نگاه کرد و گفت نقاشی مرا هم بکش. یک وقت نگاه کردم دیدم نقاشی نصف کلاس را کشیدم. مبصر کلاس گفت می دانی این کار یعنی چه؟ یعنی تقلب. گفتم حالا چه می شود؟ گفت چوب و فلک می شوی. تا معلم بیاید هزار ...
رجایی: آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیتی تاریخ نگر و تاریخ ساز بود
...> نخست باید بگویم رشته تحصیلی من در دانشگاه تاریخ است و آیت الله نیز یک شخصیت بی بدیل در تاریخ ایران است، شخصیتی که هم تاریخ نگر است و هم تاریخ ساز در حد و اندازه خودش. مقطع و زمانی که وی زندگی کرده، چه قبل از انقلاب و ارتباط با امام خمینی (ره)، دوره مبارزه با رژیم شاه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و مسئولیت هایی که در اداره کشور از جمله جنگ تحمیلی ایفا کرد، سپس دوره مهم بعد از رحلت امام، هر کدام نکات ...
مالک اشتر ایرانی را بیشتر بشناسیم
که گفت:به هیچ وجه اول من می رم و بعد برادرم ،ما امروز عباس نیاز داریم برای جامعه مون زینب نیاز داریم ،زینب هایی که جان فدا کنن ما باید به فکر اصلاح جامعه باشیم ما بزرگ شده انقلاب و سر چشمه انقلابیم پس یک شهید نمیتونه از نظرش برگرده صدبار دیگر هم شهید بشه باز هم میره سوریه. گزارش از ورناصری انتهای پیام/ ...
خاطرات محمد هاشمی از بازیگوشی های کودکی تا آخرین دیدار با برادر
ایشان پاسخ منفی به آن بدهد. ایشان خطاب به یک وزارتخانه، به رئیس جمهور، به دانشگاه آزاد و جاهای مختلف دیگر نامه می نوشت و بعضاً این نامه ها می رفت و کاری انجام نمی شد. من می گفتم حاج آقا شما این دستور را می دهید و ما می فرستیم و آنها عمل نمی کنند شاید برای شخصیت شما خوب نباشد، ایشان در پاسخ می گفت محمد این چه حرفی است، این وظیفه من است که به این نامه ها پاسخ بدهم و آنها هم وظیفه دارند انجام بدهند ...
پاپوش احمدی نژاد و مرتضوی برای یک دیپلمات
که آقای حداد من را خواست و گفت: آقای موسویان در 28 سال کار قضائی، درباره هیچ پرونده ای مثل پرونده شما اذیت نشدم. در طول این مدت از دوطرف تحت فشار بودم. یکی از طرف مخالفان شما بودند که می گفتند به خاطر مصالح نظام و انقلاب تو را محکوم کنم و یکی هم از طرف دوستان شما بود که می گفتند حالا که معلوم شده ایشان بی گناه هستند، چرا قرار منع تعقیب صادر نمی کنم. من واقعا درمانده شدم... رفتم به پابوس امام رضا ...
من، زن و زندگی ام را دوست دارم و نمی خواهم او از جریان من و دختر جوان با خبر شود!
. اما چون مجردم به من گذرنامه نمی دهند. تو پسر خوب و چشم پاکی هستی به همین خاطر می خواهم کمکم کنی. قول می دهم به محض خروج از کشور طلاق نامه ام را برایت بفرستم و دیگر هیچ وقت مزاحم زندگی ات نشوم... بعد شروع کرد به قسم دادن و التماس کردن. من هم که جوان و بی تجربه بودم خام حرف هایش شدم و پذیرفتم. چند روز بعد قرار گذاشتیم و من بدون اینکه به پدر و مادرم حرفی بزنم تنها به محضر رفتم، او هم با خودش فردی ...
موسویان:تلاش احمدی نژادبرای جاسوس خواندنش
آبان 86 بود که آقای حداد مرا خواست. یکشنبه ای بود که ساعت 10 صبح نزد ایشان رفتم. دیدم با چهره ای آشفته و فوق العاده ناراحت روی صندلی نشسته بود. گفتم آقای حداد چه شده؟ گفت: آقای موسویان در طول 28 سال کار قضایی، در مورد هیچ پرونده ای مثل پرونده شما اذیت نشدم. من خدا و وجدانم را ملاک قرار دادم و بعد از اینکه گزارش 10 روز بازجویی های شما در اوین را خواندم، هرکس از من سوال کرد گفتم شما در مورد اتهام ...
خناسان نتوانستند رابطه او با رهبری را برهم بزنند
کردی؟ من که همشهری پیدا کرده بودم، دل و جرئت پیدا کردم و گفتم: دوستان شما در قم کار و کاسبی ندارند و هر روز یک عده از ماها را دستگیر میکنند و میفرستند تهران. دیشب هم سرهنگ مولوی آمده بود سراغ ما و می گفت: باید مرا تحویل شما بدهند که از من پذیرایی شود! خندید و گفت: ایلَدَ! غلط کردی که گفتی! او که رئیس اینجا نیست! البته منظورش این بود که سرهنگ مولوی غلط کرده که این حرف را زده! او که رئیس اینجا نیست ...
خاتمی 25 خرداد 88: باورکنید نقطه فشار به رهبری همین جاست!
با نگاهی دقیق تر به محتوای اظهارات اصحاب فتنه مشخص می شود که هدف اصلی فتنه سال 88، نه ابطال انتخابات و نشانه روی احمدی نژاد که ابطال اصل ولایت فقیه و نشانه روی رهبر معظم انقلاب بود؛ هدفی که در شعارهای مرگ بر اصل ولایت فقیه نیز از زبان اغتشاشگران جنبش سبز شنیده می شد. موارد زیر تنها مشتی از خروارها و اندکی از بسیارها اسناد و شواهد فتنه گران در راستای نابودی ودیعه امام خمینی(ره) است. پیشاپیش از انتشار عبارات توهین آمیز و الفاظ رکیک به کار رفته علیه رهبر معظم انقلاب عذرخواهی می شود. ...
جوانانی که در راه رسیدن به اهداف خود در مسیر آرمان های والای انقلاب،ازهیچ تلاشی فروگذار نمیکنند
را انجام دهم . با معرفی یکی از دوستانم ، به بنیاد حفظ آثارو نشر ارزشهای دفاع مقدس استان رفتم . با سابقه کار گرافیکی و فیلمبرداری که داشتم ، در واحد روابط عمومی و هنری بنیاد،کارم را شروع کردم . بعد از مدتی مدیر هنری بنیاد شدم . فیلم بردار دفتر نماینده ولی فقیه استان هم بودم . همزمان برای برنامه های صدا و سیمای استان هم دکور طراحی می کردم . یک سال از حضورم در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای ...
مادر شهیدی که در خواب توسط فرزند شهیدش شفا یافت
پنجم خیلی مستأصل شده بود، آمد توی خانه چرخی زد، کمی من را نگاه کرد، بعد رفت بیرون دوباره همین طور، سه بار و چهار بار، سرانجام من گفتم: محمدجان قیافه ات می گوید که حرفی داری، فکر کنم درباره جبهه هم باشد من گوش می کنم بگو مادر جان. محمد انگار باری از روی دوشش برداشته شد آرام و خوشحال گفت: می خواهم تنها با شما صحبت کنم و شب تنهایی صحبت می کنیم. گفتم: باشد شب پدرت هم می آید، بهتر است. محمد گفت: نه مامان ...
فهمیدم انتظاری از هیچ کسی نباید داشته باشم
. رجوع به خیام، به آب یا رجوع به آرزوهای یک انسان که در قالب یک جسد درمی آید. انسانی که حتی بعد از مرگ هم می خواهد برای لحظه ای ماندگار باشد. زبان تنها یکی از آن عناصر است که انسان برای ماندن می خواهد. امحا یا ناپدید کردن هویت آدم ها چیزی مساوی با مرگ است. میراندن همین است که هویت را از تو بگیرند. دوستی برای مصاحبه زنگ زد در جواب اولین سوالش گفتم اگر من الان اسم شما را بد تلفظ کنم یا اسم شما را تا ...
زخم های شیرین جنگ از زبان نورالدین
، اما به دلیل سن کمی که داشتم جبهه رفتنم چندان آسان نبود. با مادرم به محل های اعزام به جبهه می رفتم و همچنان قبول نمی کردند. بعد از تلاش های بی نتیجه برای اعزام به جبهه، به منزل شهید آیت الله مدنی رفتیم که ایشان گفت: روز جمعه در نماز جمعه فرم اعزام به جبهه پخش خواهند کرد و از این طریق شاید بتوانی به مقصود خود برسی.موعد نماز جمعه رسید و نماز را در راه آهن اقامه کردیم و بعد از پایان نماز فرم های ...
پوریا پورسرخ چگونه بازیگر شد ؟
انجام شد؛ جایی که ناچار بود گاهی به ابراز احساس حاضران در کافه هم پاسخ بگوید. ورود شما به دنیای بازیگری چطور اتفاق افتاد؟ خیلی سال پیش، کلاس کارگردانی آقای لطیفی می رفتم. آنجا آشنایی شکل گرفت و بعد هم با ایشان در تماس بودم. تا اینکه یک روز زنگ زدند که بیا سر کاری که اسمش فرار بزرگ بود. اول قرار بود دستیار آقای لطیفی باشم. به طور کاملا خودجوش بازیگر نقشی که من بعداد آن را بازی ...
بزرگترین حسرت من این است که روزی اصفهان مرکز موسیقی ایران شود
؟ من از کودکی ریتم را در خود حس می کردم و شاید اولین مشق های تمبک نوازی من در کلاس های درس، بر روی نیمکت های فلزی مدرسه شکل گرفت. در سال 1355 در پانزده سالگی، در کلاس استاد جمشید محبی ثبت نام کردم و تنها یک سال بعد به گروه تمبک نوازی ایشان دعوت شدم. یک سال بعد قرار شد ارکستر تمبک ما، در جشنی که در مرکز فرهنگی اصفهان برگزار می شد در کنار اجرای تک نوازی و سخنرانی استاد بهمن رجبی، برنامه ای ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (366)
خیابون یه اقایی اومد برش داشت انداخت تو سطل اشغال.جدا شرمنده شدم.ازون ببعد اول نگاه میکنم کسی نباشه بعد آشغال میریزم. 7٫ یه سری عموم گفت چرا اینستا دیگه عکس نمیذاری؟ گفتم مگه اینستا داری؟ گفت سارا جون 96 منم. یه چتامون از جلو چشام رد شد 34 سال پیر شدم. 8٫ هشت نفر دختر رفتن ورزشگاه آزادی امنیت هشتادهزار مرد رو به خطر انداختن و بازداشت شدن، اونوقت باز شما میگید زن جنس ضعیفه ...
همسرانه شیر سامرا / تحقق عبور یک مرد از بحران
در 29 سالگی پیدا کردم و اگر این مسئله باعث شود که شما بفرمایید مریم را به تو نمی دهم، باور کنید تا آخر عمر همسری نمی گیرم. من اجازه نمی دهم که خانم بدحجاب در مراسم عروسی ما بیاید . من 20 سال بیشتر نداشتم و شجاعت های رفتاری مهدی مرا بیش از پیش شجاع می کرد. گاهی می گفت: بنشین و رانندگی کن، همسر مهدی نوروزی باید جسور و شجاع باشد . از محمدهادی، از لحظه تولد و آرزوهای خود شما و ...
ببخش و باورم کن
. وی با اشاره به اینکه اعتیاد بلایی خانمان سوز است، یادآور شد: در نتیجه ی اعتیاد، زن و فرزندم و تمام دارایی ام از دستم رفت، به کمپ های ترک اعتیاد بسیاری رفتم و بعد از طی دوره نیز خانواده مبلغی را می داده و به خانه باز می گرداندنم، اما آمدن همسرم برای ترخیص نیز تنها برای مقاطعی بود، در آخر به گونه ای شد که گفت می خواهم دیگر ادامه ندهم من نیز گفتم حق دارید و اینگونه شد که طلاق گرفتیم. ...
سعی می کنم عقیده ای که در تابلوهایم دارم فدای چیزی نشود/اگر شاگردانم بخواهند درباره دفاع مقدس کار کنند، ...
گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس ، سمانه قاسمی: اولین نمایشگاه نقاشی اش در قطاری واژگون بوده. می گوید بعد از جنگ هم اولین نمایشگاه نقاشی اش را در سینما استقلال گذاشته است. کاری که کسی تا آن روز انجام نداده بود. خوش رو و خونگرم است و کلی حرف برای گفتن دارد. از حال و روز امروز دانشگاه ها و دانشجویان دل خوشی ندارد و در اتاق کار کوچکش در حوزه هنری مشغول کارهای هنری و کشیدن تابلوهای تازه است. می گوید ...
هر بُعد آیت الله هاشمی یک امیرکبیر بود/ فرصت هایی که سوخت
؟ با شخص ایشان با کتاب امیرکبیر آشنا شدم، قبل از انقلاب، کتاب های این مدلی بسیار کم بود و به ندرت چاپ می شد، این کتاب در آن زمان، انقلابی به نظر می آمد و به صورت نسخه ای وجود داشت؛ چرا که چاپ آن ممنوع بود و به صورت پنهانی آن را نگهداری می کردیم. نام نویسنده کتاب هم علی یا اکبر بهرمانی درج شده بود. بعد از آن هم من به خاطر ادامه تحصیل به شیراز رفتم و آنجا نیز در محافل دانشجویی نام آیت الله ...
شهید سید امیر امیری جاغرق؛ شهیدی که برای شهادت نماز حاجت خواند
. چند روز بعد زمزمه عملیات شنیده شده و امیر به به من گفت نگفتم عملیات هست تو گفتی نه. یک روز وقتی به سراغ امیر رفتم دیدم در حال نماز است و اشک می ریزد. بعد از اتمام نمازش متوجه شدم می خواهد دو رکعت دیگر هم نماز خواند وقتی به او گفتم نماز صبح تو قضا شده؟ گفت نه، اگر خدا قبول کند نماز حاجت برای شهادت بجا آوردم. بالاخره او در سن نوزده سالگی در تاریخ 25 فروردین ماه سال 1364 در جنوب کشور به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در خواجه ربیع در غرفه122درکنار سایر شهدا به خاک سپرده شد. ...