سایر منابع:
سایر خبرها
جوراب زنانه را دور گردنش انداخته بود / نمی دانستم به ارتباط با مرد غریبه فکر کنم یا دروغ هایش!
خواستگاری کردم که پذیرفت و قرار شد که موضوع را باخانواده هایمان در میان بگذاریم تا به طور رسمی این خواستگاری انجام شود. همه چیز خوب پیش می رفت و حتی به خواستگاری اش رفتم. زمانی که قول و قرارها میان دو خانواده گذاشته شد و قراربود به طور رسمی مراسم نامزدی برگزار شود یکباره رفتار ساغر عوض شد. دیگر میانمان عشق و علاقه ای نبود. هر روز عصبی تر از قبل بود. همین تغییر رفتار ناگهانی اش اعصابم را بهم ریخته ...
سرنوشت رجال نامدار عصر پهلوی اول چه شد؟ + تصاویر
داده است. بدون آن که به بنده اطلاعی بدهند یک شب عده ای افسر و پاسبان و مامور آگاهی به خانه بیرونی ما آمدند و اتاق های آن جا را تصرف کردند . رئیس شهربانی وقت سمنان با کمال عذرخواهی سخنانی بیان کرد و گفت : از مرکز دستور داریم که نصرت فیروز را در منزل شما مسکن دهیم و البته چند نفر مامور آگاهی و پاسبان هم برای حفاظت شب و روز در این جا اقامت خواهند داشت.... در آن هنگام، شهربانی سمنان قسمت بیرونی منزل ...
اقرار به قتل شوهر پس از سلاخی زن همسایه
رحیمی گفت: بعد از کشف جسد بود که شهلا به قتل زن بی گناه با همدستی زن و مردی جوان اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: در جریان رفت و آمد با مینا بود که متوجه شدم مقدار زیادی طلا دارد، بنابراین وسوسه شدم تا طلاهایش را سرقت کنم. ماجرا را با دو نفر از بستگانم که رقیه و پیمان نام دارند، مطرح کردم و آنها قبول کردند که در جریان سرقت طلاها به من کمک کنند. ساعتی قبل از حادثه مطابق نقشه مینا را به آپارتمانم ...
سرنوشت حلقه اول رضاخان ؟ + تصاویر
و مغروری چون داور بود، علامتی از سرنوشت محتوم او نیز بود(تبعید، محبس، اعدام یا خفگی با بالش یا آمپول هوا در زندان های مخوف نظمیه رضاخان). او همان شب، یعنی 20 بهمن 1315، به خانه رفت، و در حالی که دو نامه خطاب به شاه و به همسرش در جیب پالتوی خود گذاشته بود، با استفاده از تریاکی که از چند هفته قبل از اداره انحصار تریاک(زیرمجموعه وزارت خانه تحت مدیریت او) به خانه برده بود، و حل کردن آن در ...
زندگی فرزندشهید و همسرجانباز را ببینید
...> داشتم به خانه نگاه می کردم که جوانی خوش استیل و رعنا به استقبالمان آمد، پیش خودم فکر کردم بابا اینکه از من و امثال من هم هم قوی تر و هم کاری تر است، چرا کار نمی کند؟ ماندم که بروم یا نه، بین دوراهی گیر کرده بودم، نکند همسر خانواده آدم بیخیالی باشد و بخواهد از این طریق ... بالاخره گفتیم ما که تا اینجا آومدیم حالا بریم داخل خانه ببینیم چه خبره، همین که وارد خانه شدیم به صحنه ...
شوهرم توهم دارد که می خواهم از او جدا شوم / آقای قاضی حکم جدایی بدهید
تفاوت زیادی داشت. زیبا و مهربان بود. کدبانو بود. تحصیلکرده بود و از همه مهم تر با محبت هایش مرا عاشق خودش کرد. تا جایی که مرا به سمت ازدواج هل داد. با دیدن شراره دیگر تصمیم گرفتم ازدواج کنم. با خودم گفتم این همان زنی است که همیشه به دنبالش بودم. با اطمینان از این که شراره هیچ چشمداشتی به پول هایم ندارد، به خواستگاری اش رفتم و با هم ازدواج کردیم. در این سال ها هم زندگی خوبی در کنار هم داشتیم. تا این که ...
از ضیغم السلطنه تا هژبر السلطنه!
ناصرالدین شاه اولین لقب را به میرزا تقی خان امیرنظام که امور قشون آذربایجان را برعهده داشت اعطا کرد که امیرکبیر بود. امیرکبیر تا زمان قتل خود این لقب را احراز کرده بود و ناصرالدین شاه چند وقت پس از قتل آن وزیر بزرگ، این لقب را به پسر بی عرضه و لوس و مال اندوز خود کامران میرزا نایب السلطنه حکمران تهران و مازندران داد و او را وزیر جنگ کرد . این لقب واقعا برای او بزرگ و غیرقابل تاویل بود و همه می ...
جانبازی که با عصا به "کروبی" حمله کرد
.... آمد و رفت ها شروع شد و من پر از استرس و التهاب بودم اما به من می گفتند حقش است. بعد از چند ساعت از رفتن کروبی با آمبولانس، صدا زدند: سلیمانی کیست؟ گفتم منم... اعلام کردند بفرمایید بروید... پس از چند وقت که برای کار اداری دوباره به بنیاد شهید مراجعه کردم دیدم پرونده ام بسته شده من هم رفتم دفتر رئیس بنیاد جانبازان وقت، محسن رفیق دوست، رفتم. اما فقط در آخر فقط مرا سر دواندند و کاری هم برایم انجام ندادند./ شهدای اسلام اخبار روز را با ما دنبال کنید. ...
ماجرای فروش خانه مرحوم هاشمی رفسنجانی
. به تقلید از ساقی پرسید : چه خار کردی؟ معلوم شد که ساقی این سئوال را از همه پرسیده است! آقای هاشمی و آقای گلسرخی را از بند 2بیرون بردند. وقتی پرسیدم، گفتند که آنها را به انفرادی برده اند. آیت الله انواری و سایر اعضای دستگیرشده مؤتلفه هم در بندهای انفرادی بودند. چند روز بعد، از سرباز ترک زبانی که غذای بخش عمومی را می آورد و برای انفرادی ها هم غذا می برد، از حال آقای هاشمی و ...
مرگ تازه عروس و داماد سیرجانی در خانه بخت
داماد سیرجانی داماد کارمند شهرداری سیرجان و استاد دانشگاه آزاد اسلامی بود و همسرش نیز در مقطع ترم آخر کارشناسی ارشد عمران درس می خواند. خانواده این زوج جوان فردای روز عروسی با اجساد آنها در خانه شان روبه رو شدند. این در حالی بود که در ابتدا احتمال می رفت آنها به خاطر بوی چسب کاغذ دیواری و رنگ جان باخته باشند؛ اما این فرضیه نیز رد و مرگ با گاز مونوکسیدکربن تأیید شد. با این حال خانواده این ...
پرونده قتل یک زن در ایرانشهر،رازآلود شد - شوهر یکی از متهمین 11ماه قبل سربه نیست شده
پیشنهادم استقبال کرد و از برادرشوهرش خواست در اجرای این نقشه مرا همراهی کند. او ادامه داد: روز حادثه سپیده را به خانه ام دعوت کردم. لحظاتی از حضور او در خانه گذشته بود که به بهانه خرید از منزل خارج شدم و سپیده را تنها گذاشتم. طبق نقشه قرار بود لیلا و برادرشوهرش به عنوان سارق وارد خانه شوند و بعد از سرقت مقداری از لوازم خانه، طلاهای سپیده را با تهدید او بدزدند. لحظاتی بعد از خروج من از ...
هیچ صحبتی با پرسپولیس نداشتم ؛ افتخار می کنم که کی روش سرمربی تیم ملی است
سعید عزت اللهی شماره شش جوان و خوش آتیه فوتبال کشورمان که همچنان کارش را در روسیه ادامه می دهد، در سفر چند روزه اش گفت وگوی جالبی را انجام داد. سعید عزت اللهی از وقتی خیلی معروف تر شد که پایش به اروپا باز شد. من از هفت تا سیزده سالگی زیر نظر پدرم فوتبال بازی می کردم و بعد به ملوان رفتم و به تیم ملی نونهالان دعوت شدم. من شانزده سالگی در لیگ برتر بازی کردم و رکورد جوان ترین بازیکن ...
قتل هولناک زن جوان در توطئه همسایه
زن جوان درسودای رسیدن به ثروت، باهمکاری دوتن ازآشنایانش، نقشه سرقت اززن جوان همسایه را طراحی واجراکرد.درجریان دزدی ،زن نگون بخت کشته شد وجنایتکاران برای مخفی کردن راز هولناک شان، جسد را چند تکه کردند. ظهر نخستین روز اسفند امسال بود که هرمز، شوهر زن جوان طبق معمول از محل کارش راهی خانه شد. چندین بار زنگ در خانه را زد اما کسی جوابی نداد. همین مسأله باعث نگرانی اش شد و فوراً با ...
آن شب شوم گریه کردم و التماس کردم تا بچه های پارک رهایم کنند و ...
نشینم پیوستم. از آن شب به بعد برای تهیه پول موادمخدر دست به سرقت می زدم و در حالی که به یک سارق حرفه ای تبدیل شده بودم توسط دستگیر و شدم. طی چند ماهی که در بودم را هم ترک کردم. بعد از آزادی، پدرم به دنبالم آمد و مرا به خانه برد اما باز هم سر ناسازگاری گذاشتم. احساس می کردم چون مدتی را در حبس بوده ام پس حالا مرد شده ام. چند روز بعد دوباره از خانه کردم و به پاتوق پارک نشین ها رفتم. باز هم روزگارم ...
نقشه سرقت از زن همسایه رنگ خون گرفت
النگوها و طلاهایش می افتاد، حسرت می خوردم. چند روز پیش با دوستم رقیه نقشه ام برای سرقت طلاهای زن همسایه را مطرح کردم. قرار شد مقتول را به بهانه ای به خانه ام بکشانم و بعد از آن رقیه به همراه برادرشوهرش که همدست ما بود، وارد شوند و در نقش سارق، طلاهای زن همسایه را بدزدند. زن جوان گفت: چند ساعت قبل، زمانی که شرایط برای اجرای نقشه آماده بود به سراغ مقتول رفتم و او را به خانه ام دعوت کردم ...
سرقت خودوری حمل پول بانک پاسارگاد/ پرونده رازآلود جسد در سطل/جوانی که به خاطر اخراج از گروه ...
یک جوان در گروه تلگرامی خبر داده است. این روزنامه از قول متهم پرونده نوشته است: در حال بررسی گروه های تلگرامی بودم که با یک گروه تلگرامی آشنا شدم که افراد جوان در آن عضو بوندو در آنجا با چند نفری دوست شدم. حتی برای یکدیگر هم گاهی کر کری می خواندیم. این دوستی تلگرامی ادامه داشت تا این که یک روز با مدیر گروه تلگرامی به خاطر این که یک مطلب مرا حذف کرده بود جرو بحثمان شد. او کوتاه نمی آمد ...
همسر شهید: هنگام شهادت خواسته بود سرش را بلند کنند تا به آقا سلام دهد/ به قبر شهید صدرزاده اشاره کرد و ...
نگاه کرد و آب را پشت سرش ریختم. قرار بود برویم مشهد که رفت سوریه. یک شب قبل از شهادت خواب دیدم در مشهد بعد از زیارت یک آقای نورانی در دست چپم جای حلقه انگشتر عقیق و در دست راستم انگشتری با نگین فیروزه و کف دستم چند تا مروارید انداخت. وقتی برای سجاد تعریف کردم گفت تعبیرش اینکه یک سعادت بزرگی نصیبت می شود. گفت: بی بی امضا کرده و کارمان درست می شود. شب آخر سجاد سجاد شب قبلی که به ...
ابعاد پنهان "فساد جنسی" در رژیم اسرائیل
زندان محکوم شد. ایهود اولمرت: نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی که انجام تحقیقات بر ضد وی در نهایت به فروپاشی کابینه و و زندانی شدنش منتهی شود. همه چیز هنگامی آغاز شد که پلیس اسرائیل تحقیقاتی را در رابطه با خرید یک منزل مسکونی از سوی وی با قیمت پایین در خیابان کرمیا الفخ در قدس اشغالی در برابر پاداش های دولتی آغاز کرد. همچنین تحقیقات دیگری که صورت گرفت نشان داد که اولمرت در زمان تصدی پست ...
از دست و دلبازی دو جیبش سوراخ بود!/ شرط مادر برای رفتن پسرش به سوریه چه بود؟
غلام عباس و درقالب نیروهای مردمی مدافع حرم راهی سوریه شد و روز اول رمضان سال 95 در حین انجام عملیاتی جهت بازگرداندن پیکر جمعی از شهدا در شهر حلب سوریه به دست نیروهای داعشی به شهادت رسید و تاکنون پیکر او مفقود مانده است. اسدی، پدرشهید محمد اسدی در گفت وگو با خبرنگار ما با اشاره به این موضوع که محمد متولد سال 68 در مشهد بود، گفت: از همان دوران کودکی بسیار مودب و مهربان بود و همه ما از او ...
ازدواج ناموفق
تقریبا تمام قرار و مدارها را بین خودشان گذاشته بودند... راستش را بخواهید من نیز با این موضوع تا قبل از دیدن مهری مشکلی نداشتم، اما پس از آشنایی با مهری موضوع کاملا فرق کرده بود... من دیگر نمی توانستم به شخص دیگری به جز مهری فکر کنم و برای همین مانده بودم که چه کنم. مخصوصا که حالا دیگر بعد از مشخص شدن تکلیف سربازی و کار من، آنها در نظر داشتند تا مقدمات سر و سامان گرفتن مرا برگزار کنند، اما من روز به روز ...
عوامل تحکیم خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا(س)
زن و مرد، یکی دیگر از پایه های تحکیم و دوام خانواده به حساب می آید. در حسن معاشرت زن با شوهر، عامل تواضع، عنصری چشمگیر و اساسی است. زن از عطوفت شوهرش لذت بیشتری می برد و مرد از محبت احترام آمیز زن، بیشتر محظوظ می شود. لیکن تواضع متناسب، از مواردی است که می تواند مرد را در زندگی خانوادگی، سرشار از رضایت خاطر و خشنودی نماید و به همه ی هستی او مراتب لذت همنشینی و انس با همسرش را بچشاند؛ زیرا مفهوم ...
7 شوخی زشت آقایان با خانم ها!
هیچ تعارفی، انتظار محبت و شادی و گرم بودن خانه و... را از او نداشته باشید. یکی از دوستان من که اتفاقا خیلی هم به همسرش علاقه داشت، به خاطر همین ناشی گری ها و شوخی های بی مورد، الان در دادگاه خانواده در رفت و آمد برای درخواست طلاق همسرش است. پس لطفا مراعات کنید.
دزدی گوشواره های دختر بچه به نام خرید شکلات
اش پرداخت و گفت: بعد از اینکه از همسرم جدا شدم به دام اعتیاد به مواد مخدر Drugs افتادم. برای گذراندن زندگی ام گاهی اوقات سرقت می کردم. ان روز از کوچه خلوتی عبور می کردم که دختربچه تنها را دیدم. با او صحبت کردم و به او گفتم می خواهم برایش شکلات بخرم. به همین خاطر همراهم سوار تاکسی شد. من او را ندزدیم و هیچ آسیبی به او نزدم. من فقط گوشواره هایش را درآوردم و پارک را ترک کردم. گوشواره ها را به مبلغغ ...
بنیاد در آینه مطبوعات
پشیمان نیستم ... عکس : وحید بیاتعکس : وحید بیاتمحمد حسام مسلمی- تا یک سال قبل قهرمانانه در سنگر دفاع از حرم اهل بیت (ع) علیه کفر و تکفیر می جنگید، حالا قرار است تا پایان عمر مقاومت و رزمندگی را در عرصه جانبازی معنا کند. علی غلامحسینی جوان 26 ساله افغانستانی یکی از دلاوران لشکر فاطمیون است که برای نبرد با تکفیری ها راهی سوریه شده بود و اگرچه به آرزویش که شهادت در این راه بود، نرسید اما نشان ...
جردن باروز:فکر نمی کردم مثل رونالدو و مسی در ایران محبوب باشم!
این اتفاق می افتاد. نمی دانم می شود اسمش را گذاشت نبرد قرن یا نه، اما باید بگویم که یزدانی کشتی گیر خوبی است. در المپیک شرایط برای من خوب پیش نرفت. قبل از المپیک فرزند دومم به دنیا آمد. حتی در مسابقات آمریکا هم شرکت نکردم. باید به خانواده ام می رسیدم. برای من زندگی ام اهمیت زیادی دارد. باید همه حواسم را جمع می کردم تا هم زندگی ام آسیب نبیند و هم ورزش را از دست ندهم. حسن یزدانی هم کشتی گیر خوبی است و ...
از کولبران تا منشی های زن
از حادثه فرو ریختن بهمن در مرزهای غربی کشور که به مرگ چهار تن انجامید مدت زیادی نمی گذرد و هنوز می توان اینجا و آنجا در رسانه ها مطالبی را دید که به این قشر خاص اختصاص یافته است. با این حادثه تلخ که خواب طولانی خیلی ها را برای چند روزی پراند و ناگاه انواع شبکه های اجتماعی و رسانه های دیگر را پر کرد، همه بر آن شدند تا به این پدیده که بیشتر در کردستان اتفاق می افتد، به شکلی موشکافانه ...
علیرضا کلید را پشت در می گذاشت تا کسی نتواند وارد خانه شود / مادرش مچ او را در پشت بام گرفت + عکس
مادربزرگم مرا بردند به خانه دایی ام. چند روز آنجا بودم تا این که قطع مصرف شدم. بعد هم آمدم به تهران. بارها و بارها ترک کردم و باز رفتم سراغ مواد. این ترک کردن ها و دوباره شروع کردن ها خسته ام کرده بود. خانواده ام اذیت می شدند و همه زجر کشیدن هایشان را به چشم می د یدم. این را یادم رفت بگویم که چهار بار به خاطر خریدو فروش مواد دستگیر شدم و به رفتم و روی هم رفته پنج سال حبس کشیدم. از هر روشی برای ...
فریبا نادری و ساناز سماواتی با چادر های خاص و جالب! +تصاویر
. چه سوالی دوست داشتید از شما بپرسم که نپرسیدم؟ این که مهم ترین اتفاق زندگی ام چه بوده که می گویم تولد پسرم و این که سال 92 را چگونه آغاز کردم. راستش شروع این سال مصادف شد با از دست دادن دوستی شانزده ساله که درست یک روز قبل از جشن تولد من به دیار ابدی رفت و من امیدوارم باقی روزهای سال با خاطرات خوشی ادامه یابد. آقای حسین نژاد شما چطور، از پدربودن چه حسی دارید؟ ...
متهم برای فرار همسرش را گروگان گرفت!
با طرح شکایت یکی از کسبه درباره سرقت از مغازه اش در دستور کار مأموران آگاهی استان قم قرار گرفت. مأموران برای بازدید از محل سرقت به مکان مورد نظر اعزام شدند و سرکرده باند را که از مجرمان حرفه ای و سابقه دار بود شناسایی کردند. این مقام انتظامی ادامه داد: مأموران در تحقیقات پی بردند که این سارق در ساعات خاصی به منزلش رفت و آمد دارد و به همین خاطر خانه او را تحت نظر قرار دادند اما سارق ...
با دکتر غلامحسین شاهچراغی بعد از 40 سال تدریس و عمل به وصیت والدین
. ورزش کردن را خیلی دوست داشتم. به نظرم بچه آرامی بودید؟ خواهرها و برادرهایم که می گویند خیلی شیطان و بازیگوش بودم. چند خواهر و برادر دارید؟ سه برادر و سه خواهر. پدرتان چه شغلی داشتند؟ ایشان کارمند بانک مرکزی بودند و جزو افراد برجسته بانک بودند. یادم می آید که در کودکی اول من را به مدرسه می گذاشتند و بعد سر کار می رفتند. منزل ما نزدیک شاهچراغ بود و علت اینکه نام ...