سایر منابع:
سایر خبرها
شهید مدافع حرمی که 30 سال در انتظار شهادت بود /بعد از 11 ماه دوندگی در راه حرم بی بی به درجه رفیع شهادت ...
: بابا هر وقت زنگ زدی دوباره می آیم به دنبالت. پدرش گفته بود: نه این بار دیگر می روم. چند روز بعد زنگ زد خانه و گفت من حلبم. با من صحبت کرد و گفت: اینجا جلوی 30 نفر از بچه ها با تو صحبت می کنم و می خواهم پیش همه این ها بگویم دوستت دارم. این زنگ آخرش بود و دیگر با او تماسی نداشتیم. من به هیچ کس نگفته بودم که همسرم رفته سوریه. حتی به مادرم. گفتم بچه ها را یک سفر می برم سبزوار و می آورم و ...
مدافعان حرم؛ منادیان فرهنگ ایثار و شهادت
شهادت علی دو عید داشت را منتشر کرد و نوشت: سال1387 شهید علی یزدانی با یکی از سادات ذریه حضرت زهرا(س) ازدواج کرد. علاقه اش به ائمه اطهار مخصوصاً مادر سادات حضرت زهرا (س) به قدری زیاد بود که به جرأت می توان گفت یکی از دلایل اصلی ازدواجش با یک سیده نزدیک تر شدن به حضرت زهرا(س) بود. به گفته خودش روز ولادت حضرت زهرا (س) در کربلا از امام حسین (ع) می خواهد که داماد حضرت زهرا(س) بشود. حالا دو سالی می شود ...
از تانکر آبی که جنازه یک اسیر داخلش بود، آب می خوردیم!
تانکر آب بیرون بیاید. تا سه، چهار روز جنازه اش داخل تانکر بود. ما از تانکر آبی که جنازه ی او داخلش بود، آب می خوردیم. آب بوی مردار گرفته بود. همه فکر می کردند از چاه آب است. بعد از یک هفته که داخل تانکر آب را وارسی کردند، جنازه متلاشی شده ی او را بیرون کشیدند. بچه ها روزه بودند. اسیر ایرانی بد موقعی را برای فرار انتخاب کرده بود. نمی دانم بعضی ها چطور حاضر می شدند با فرارشان زندگی را بر ...
ماجرای شهادت رفیق موحد دانش با گردن بند طلا
درباره ناصر می گفت: این بچّه ذاتش پاکه! علی هر وقت به تهران می آمد، از وضعیت جنگ و شرایط منطقه برای دوستان و آشنایان تعریف های زیادی می کرد. به این ترتیب بسیاری از جوان ها از جمله ناصر صیغان ، مشتاق حضور در جبهه ها و دفاع از کشور شده بودند. ناصر همراه گردان علی به جنوب رفت. وقتی بعد ازچهل روز به همراه بچّه ها از جنوب برگشت، خیلی تغییر کرده بود. این بار پسری با لباس نظامی، سر به زیر و محجوب و با یقه ای بسته همراهشان برگشته بود. ناصر علاقه مند شده بود که وارد سپاه شود، امّا چندی بعد در یکی از خیابان های تهران توسط ضد انقلاب به شهادت رسید. *یاشهید ...
تب و تاب فعالیت های فرهنگی زنجان در رکود اقتصادی / از برنامه های جا مانده و اجرا شده تا مدیر نمونه شدن ...
شیرکوند از صنعت شایسته تقدیر شناخته شده، داود محمدی، یوسف ناصر از پیام زنجان دوم و امیر حسین ولی بیگلو از ندای شهروند به مقام نخست دست یافته و با اهدای لوح تقدیر جشنواره و تندیس از وی تقدیر شد. در بخش تیتر نیز اسدالله قربانزاده از روزنامه همشهری و داود محمدی شایسته تقدیر شناخته شده، حمید محمدی از روزنامه همشهری سوم رحیم مقدمی سرپرست خبرگزاری مهر زنجان دوم و علیرضا سلطانی از صدای زنجان ...
گفت طوری می جنگم که تشییع پیکرم هم بی زحمت باشد!
به من گفت محمد مهدی مجروح شده، من گفتم واقعیت را بگو که بالاخره گفت برادرش شهید شده است. من آن لحظه به اتاق آمدم و مادر شهیدم هم در اتاق حضور داشت. با وجود سنگینی خبر من طوری بودم که ایشان متوجه اتفاق نشد و روز بعد به ایشان خبر شهادت را دادند. مادرش هم وقتی متوجه شد آمادگی شنیدن خبر را داشت و این آمادگی را هم خدا می دهد. مادرش از همان کودکی محمد مهدی به شوخی می گفت پسرم آنقدر خوب است که شهید می شود ...
سیزده به در یا قهر با طبیعت؟
خواستیم عازم خانه شویم، دیدیم خیلی ها آتش شان را خاموش نکرده و آنجا را ترک کرده اند. من و برادرم به همراه دختر عموهایم مامور شدیم تا آتش را خاموش کنیم. فقط البته این نبود؛ بعضی ها تا توانسته بودند زباله و کیسه های نایلونی شان را هم آنجا رها کرده بودند و بی خیال از همه جا به خانه هایشان برگشته بودند. همین هم شد که پسر عموهایم هم تصمیم گرفتند بمانند و آنجا را پاک سازی کنند تا طبیعت هم بتوانند شب را با خیال آسوده طی کند! /گروه فرهنگ شهروندی ...
روایت هایی زنانه از جهنمی مردانه
، گفتند حق برگزاری هیچ مراسمی را نداری وگرنه همه شما را خواهیم گرفت. در نهایت در خانه خودمان بی سر و صدا و فقط در حضور پدر و مادرم و والدین شوهرم به عقد وی درآمدم. از همه عجیب تر، حرف های پایانی ایمان عراقی است که مطلب را با وصف وی شروع کردیم. او می گوید: ظاهرا تمام سختگیری داعشی ها برای دیگران است زیرا فقط دو ماه بعد از بستن سالن آرایش من، یکی از نفرات شان را نزد من فرستادند و گفتند ...
در بیان مطالب، نباید عجله کرد
را با علی ع نجوا کند؛ پس به او دستور داد که بعد از وی قرآن را گرد آورد و مسئولیت غسل و کفن و حنوط وی را بتنهایی و بدون هیچکس دیگری برعهده گیرد و به اصحابش فرمود: بر همه اصحاب و خانواده ام حرام است که بر بدن برهنه من نگاه کنند غیر از برادرم علی ع، که او از من است و من از اویم؛ آنکه لهِ اوست، لهِ من است؛ و آنکه علیه اوست، علیه من است؛ و اوست که دَین مرا ادا می کند و وعده هایم را اجرا می نماید. سپس به ...
سه آرمان و انگیزه سردار شهید علیرضا توسلی ابوحامد بدو تاسیس فاطمیون
درک می کردیم و همیشه می گفتم شما فقط برای من و بچه ها نیستید، شما متعلق به یک ملتید که بعد از خدا امیدشان به شماست. ما راضی نبودیم به فکر ما باشد و در کارش خلأ ایجاد شود. زمانی هم که منزل می آمد از تلفن ها و تماس ها متوجه مشکلاتش می شدم. باید زخمی ها و شهدا را تأیید می کرد. همیشه ما را هم به خواندن سوره والعصر سفارش می کرد. وقتی از مسئولیتش در سوریه سؤال می کردم می گفت خدمتگزار دوستان مدافع حرم ...
عشق”محمدحسین” به حضرت زینب(س) بیشتر از عشق به فرزندانش بود/درخواست شهادت از فرزندان
این در حالی بود که من اصلا محمد حسین را نمی دیدم چون بیشتر اوقات در مسجد و پایگاه های بسیج بود. ما که به تهران برگشتیم مادرشان زنگ زدند و من گوشی را برداشتم و یک سری اطلاعات درخصوص درس هایم گرفت و بعد گفت مادر کجاست و آن روز مادرم نبودند و قرار شد به مادرم بگویم که با آنها تماس بگیرد اما فراموش کرده بودم که روز بعد دوباره مادر شهید به خانه مان زنگ زد و با مادرم صحبت کرد و بعد که تلفن را ...
بهمن فرمان آرا: بازیگر شدنم توصیه کیارستمی بود
دوره ای مهاجرت شما را به وطن باز می گرداند؟ سال پنجاه ونه که از ایران رفتم، درست زمانی بود که سایه های بلند باد که زمان پهلوی توقیف شده بود، بعد از انقلاب پروانه نمایش گرفت؛ اما در این دوره هم بعد از سه روز توقیف شد. بعد از این اتفاق، حس کردم اختلاف نظری بین گروه تازه بر سر کار آمده وجود دارد که حل شدنش زمان بر است. ضمنا سه تا بچه داشتم که باید فکر آینده شان بودم، لاریسا دخترم 11 ساله بود ...
دست نوشته "جانسوز" یک شهید دفاع مقدس+عکس
شهدای ایران :وقتی بمباران شیمیایی شد ماسکش را به یکی از رزمنده ها داد! در بیمارستان از شدت تشنگی روی کاغذ نوشت: جگرم سوخت آب نیست؟! و بعد به شهادت رسید!.... شهید نعمت الله ملیحی به گزارش فارس، شهید نعمت الله ملیحی از شهدای گردان حمزه سیدالشهدا (ع) لشکر ویژه 25 کربلا است که در روز هشتم عملیات والفجر 8 بر اثر حمله ناجوانمردانه شیمیایی دشمن بعثی به شدت مصدوم شد به طوری که هشت روز بعد در ...
شوخ طبعی در روزهای سخت جنگ
... شوخی های بین راه آنچه همه سختی راه و کمی جا و سرد و گرمی هوا و کاستی آذوقه را قابل تحمل می کرد، بعد از درک بچه ها از جنگ و باور و عشقی که آنها را به آن وادی کشانده بود، بذله گویی های بین راه بود. وقتی تویوتای انباشته از آدم، که به نظر می رسید چتری بر سرش کشیده شده، با شتاب به سمت خط در حرکت بود بعضی دنبال آن می دویدند و می گفتند: کجا می روید؟ بچه ها جواب می دادند: کربلا؛ بعد می گفتند ...
پرواز با کتابت قرآن
علاقه مندی شان به هنر شروع می شود. استاد رضا ولی زاده می گوید: در دوران مدرسه به این هنر علاقه مند شدیم. آقای دهقان که معلم اجتماعی مان بود سر کلاس یا وقت امتحان، زمانی که ما مشغول نوشتن برگه هایمان بودیم خط می نوشت. گاهی با گچ روی تخته مشق می کرد و ما همیشه شیفته این خط خوش بودیم. مدتی خودمان با هم تمرین خط می کردیم، خط های آن موقع را هنوز هم دارم. بعد اما به این نتیجه رسیدیم که نمی شود بدون استاد خط ...
معلم طبیعت
شیرین تر بود. گاهی اوقات برای رفتن به مناطقی که پوشش گیاهی در آنجا وجود نداشت 50کیلومتر از خانه دور می شدیم تا بتوانیم در آنجا بذر بلوط یا نهال بکاریم. سرما و گرما برای من فرقی نمی کند و هنوز هم با همه وجود این کار را انجام می دهم. یک بار که همراه 2 پسرم برای کاشت بذر به منطقه کوهستانی نرماب رفته بودیم در میان برف و کولاک لاستیک ماشین پنچر شد. از تلفن همراه نیز نمی توانستیم استفاده کنیم. محمدکریم و ...
گنجی که به پاس رنجش گرفت
.... مثلا در گوشه ای از گنجینه، لباس سبز منقش به آرم سپاه را می بینی که به گفته همسر شهید خیزاب، آخرین لباسی است که آقا مسلم در لشکر 14 امام حسین(ع) پوشیده و بعد از شهادت از طریق همکاران شان به دست آنها رسیده است؛ یا شناسنامه ای که توسط بچه های دانشگاه شهرداری اصفهان بعد از شهادت برای ایشان تهیه شده و معروف به شناسنامه شهادت است و حالا در کنار دیگر وسایل ایشان جای گرفته است.سنگ های ریز و رنگارنگ ...
کدام شهید طرح ترور خسرو داد را کشیده بود؟
قرار می گیرد. او طی فعالیت های خود، مبارزات خود را گسترش می دهد. اکبر حمزه ای ، یکی از همرزمان پیچک می گفت: یک روز در کتابخانه شخصی غلامعلی دنبال کتابی می گشتم، دیدم لای یک کتاب، یک کلت جاسازی شده است. تازه فهمیدم که در مبارزات مسلحانه نیز دست داشته است. پس از شهادت پیچک متوجه شدیم که او در سن پانزده سالگی طرح ترور خسرو داد را کشیده بعد مساله را با نماینده حضرت امام در میان می گذارد، که ...
درآمدهای میلیونی کنار عوارضی
. تازه! بعضی وقت ها شهرداری و ماموران هم به ما گیر می دهند و نمی گذارند که کار کنیم و یک روز بدون آن که دخیلی کرده باشیم مجبوریم برویم خانه. نباید جلو زن و بچه ام شرمنده بشوم. به همین خاطر است که پولی که در ایام تعطیل به خصوص در عید در می آورم را در سال تقسیم و خرج می کنم. این مردان درآمدشان را طوری مدیریت می کنند که جلو خانواده شان سربلند باشند. آنها مسئولیت را می شناسند و زیر سنگ زیرین آسیاب مسئولیت خانواده کمر خم می کنند تا در خانه سر به زیر نباشند. آفتاب یزد 110 ...
آمبولانس مادرم روی پل خرمشهر خمپاره خورد / مادرم را غریبانه در تهران به خاک سپردند
. در همین حد. دایی مطمئن می شود که مادرم همان جا خاک شده، چون خالکوبی های روی دستش را هم به عنوان علامت های جنازه ثبت کرده بودند. کلیدهای خانه، گواهینامه و کارت پرسنلی شهرداری اش را هم که توی جیبش بوده به دایی می دهند. دایی باز از بچه های خرمشهر پرس و جو کرد. بالاخره این طور متوجه شدیم که روزهای قبل بیست و چهارم مهر که به خاطر شدت کشتار خرمشهر خونین شهر نام گرفت، شرایط خیلی بحرانی بوده. آقای سامعی ...
اسرار واقعه سیاهکل به روایت پرویز ثابتی
دستگیر نمایند و به علاوه مهاجمین در پناهگاه به سر می برده اند، نتیجتا محاصره دو روز به طول می انجامد و چون در تیراندازی مهاجمین چهار نفر دیگر از مامورین ژاندارمری مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به شهادت می رسند دستور داده می شود با حمله به پناهگاه آن ها را دستگیر نمایند و در اثر برخوردی که روی می دهد دو نفر از مهاجمین کشته و یک نفر دستگیر و یک نفر موفق به فرار می شود که مشارالیه نیز به وسیله مامورین و ...
خون رضا تقدیم حریم انقلاب اسلامی شد
مشخص شد . پیکرها متعلق به شهید حمزه کاظمی از بچه های کرمانشاه و شهید ایزدیار از بچه های کرج بود . از نحوه به شهادت رسیدن برادرتان برایتان روایت کرده اند؟ از همرزمان رضا به نام قنبر لو نقل شده است دو روز قبل از عملیات در 25 بهمن 94 ( قبل از شهادت برادرم ) ، هنگام شب هوا بسیار سوز سردی داشت و بچه ها در منطقه تموره در شمال حلب اسکان داشتند که رضا به دوستانش اصرار می کند به زیارت ...
نبرد 27ساعته با مرگ/ روستا یک مخروبه در هم فرو رفته شد
شهروند نوشت: یکی از بازماندگان زلزله کرمان: 4 سالی که در زندان بودم همسر و بچه شیرخواره ام در چادر زندگی می کردند بازمانده ای که بعد از 27ساعت از زیر آوار بیرون آمد: پایم سنگین است و درد امانم را بریده است. یک لحظه لرزش، صدای سنگین آوار و بعد دیگر سقف بود که امان نداد. همه آنها خانه خراب شدند. خیلی ها حبس شده در زیر آوار جان دادند و بعضی ها هم زنده بعد ازساعت های طولانی از زیر ...
دو همسایه، تنها ساکنان کوتان
تا چند سال شناسنامه نداشتند. می گوید فقیر بودیم، نتوانستیم بچه ها را مدرسه بفرستیم. هنوز خانه اش سینک ظرفشویی ندارد، به فریده می گوید؛ خیلی سخت است. گفته دست دوم برایش بیاورند. اینجا خیلی گرم است. خلوت است، کسی را ندارد و کار زیاد است. نزدیک آب اما تشنه خانواده قادر بیمار که بشوند، باید بروند ربط، با اتومبیل های خودشان که پارک کرده اند؛ پراید و نیسان. پارکینگ به ...
حاج قاسم! سخن بگو
دشمن است. اگر پیرامون دشمن، شما داری می جنگی با دشمن، اگر در خط مقدم شما دو صدا بلند شد، یکی فریاد زد این دشمن نیست دوست است، یکی گفت این دشمن است، این همان می شود که در جنگ صفین اتفاق افتاد طومار سپاه امیرالمومنین(ع) را به هم ریخت و تولد پیدا کرد از داخل آن خوارج. خوارج تولد چنین توطئه ای بود. قرآن سر نیزه. معاویه یک مرتبه تطهیر شد. شک کردند خیلی ها در این موضوع. حالا که دشمن این طوری نیست. دشمن ...
باران کوثری : فعالیت های من اجتماعی است نه سیاسی
بپرسیم که بازیگر مورد علاقه شان چه کسی هست حتما به معتمد آریا اشاره خواهند کرد. مردم موضع گیریهای هنرمندان در مواقع خاص را هیچ وقت فراموش نمی کنند. مردم علی کریمی و ناصر حجازی را هیچ وقت فراموش نمی کنند. کمی درباره فیلمهای جشنواره و آن فیلمهایی که بیرون ماندند صحبت کنیم. همان طور که همه می دانیم فیلم آقای عیاری بیرون ماند. قطعا تجربه توقیف فیلم را به عنوان بازیگر و به این لحاظ که ارتباط ...
تشریح برنامه های مراسم اعتکاف در ملارد/ اعلام اسامی مساجد
به گزارش راوی نیوز، حجت الاسلام ناصر حیدری اظهار داشت: انسان دارای نیازهای مادی و معنوی است و عبادات واجب و یا مستحب برای تامین نیازهای معنوی انسان تعیین شده است. وی افزود: اعتکاف در واقع یک عبادت نیست، مجموعه ای از عبادات در مراسم اعتکاف گرد هم آمده اند و در واقع اعتکاف مقدمه ای برای ورود به جهاد اکبر و مبارزه با نفس است. حیدری ادامه داد: اعتکاف، فصلی برای تطهیر روح و جان ...
حوزه هنری در سالی که گذشت/3
* فیلم های جشنواره 100 در بوستون در ایام برگزاری جشنواره فیلم 100 بوستون آمریکا که از 7 تا 11 مهرماه (28 سپتامبر تا 12 اکتبر) سال جاری برگزار شد، تعداد 50 اثر 100 ثانیه ای دوره دهم جشنواره فیلم 100 به نمایش درآمد. در این جشنواره که به دبیری جیسون دانیل در شهر بوستن برگزار می شد، علاوه بر پخش این فیلم ها، جلسه ای هم به نقد و بررسی آن ها اختصاص داده شد. جشنواره فیلم 100 ثانیه ای بوستون پس از ...
خدا هرگز گم نمی شود
...! 75 برادر شهید! 75 برادر شهید، به علاوه شهیدان امیر و جعفر خوش لفظ که برادر خونی راوی بودند! گفت: آه، جبهه؛ کو برادرهای من؟! طرفه حکایت اینجاست که مهم ترین قید این عقد اخوت ، شفاعت بود؛ هر که از این جمع، به شهادت رسید، متعهد است دیگر برادران خود را شفاعت کند! هان ای رزمنده همدانی! خوشا به حالت با این همه برادر شهید، با این همه شفیع! ما، هم حسرت آنگونه رفتن برادرانت را می خوریم، هم حسرت اینگونه ...
سال جدید چه برنامه ای برای زندگی بهتر دارید؟
الشعاع خود قرار داده است به نحوی که چند سالی است برادر بزرگم را ندیده ام!. بعد ادامه می دهد: اولین قدم را هم خودم بر می دارم و برای 13 رجب به دست بوس برادر بزرگم می روم. "منصوره غلامی"، بانوی جوانی که مسئولیت یکی از بخش های تخصصی درمانگاه را برعهده دارد، وی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس با بیان اینکه دربخش ما تعداد زیادی از کادر درمانی مشغول به کار هستند و در طول ساعات روز پاسخگوی ...