سایر خبرها
پدربزرگ لو داد؛ سناریوی سرنوشت جنایی دختر 5 ماهه
دیده بودند برای ردیابی عامل جنایت خاموش به اقدامات اطلاعاتی گسترده ای دست زدند. پدر و مادر تبهکار همه شاخه ها به بن بست خورده بود تا اینکه مرد 70 ساله ای به اداره 10 پلیس آگاهی تهران رفت و پرده از راز هولناک پسر افیونی اش برداشت. این مرد ادعا داشت پدربزرگ نوزاد دختری است که به قتل رسیده و به تیم پلیسی گفت: چندی پیش پسرم به خاطر اعتیاد و سرقت به زندان محکوم شد و او در ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (128)
...> خوشحالیم پس از تاخیر چند روزه که به دلیل برخی موضوعات نه چندان مهم رخ داده بود بار دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم. امیدواریم طاعات و عبادات همه مورد قبول درگاه حق قرار بگیرد، انشاالله. این شماره را با سلفی پدر و پسری احسان و ارشان خواجه امیری شروع میکنیم. سوشا مکانی در حال قدر دانی و تبلیغ مرکز مانیکور و پدیکورِ تینا و دوستان . حدیث میرامینی در نمایی از فیلم عادت نمی کنم ...
محاکمه ضارب مامور نیروی انتظامی در شب چهارشنبه سوری
ضارب ستوان سوم هادی دلاور مامور پلیس پایتخت که به علت برخورد نارنجک جان خود را از دست داد، در دادگاه کیفری محاکمه شد. به گزارش باشگاه خبرنگاران، ساعت 6:36 صبح روز چهارشنبه سوری سال 92 ستوان سوم هادی جوان دلاور و جمعی از گروه ضربت سرکلانتری هشتم پلیس پایتخت در چهارشنبه آخر سال در حال گشت زنی با موتور حوالی خیابان رودکی بودند که در پی تماس شهروندان با 110 مبنی بر ایجاد مزاحمت چند فرد ...
تقوا و حفظ داشته ها؛ توکل به خدا راه برون رفت ازمشکلات
آورده و به حسب ظاهر ادعای محبت می کند در واقع اژدها است و کمر بر قتل تو بسته است، این همان یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ، است و نتیجه این است که همین آدمی که می خواهد جذب شود پا به فرار می گذارد. در داستان یوسف یک معنای یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ، این است که خداوند درها را به رویش باز می کند و بعد از این که درها را به رویش باز کرد راه های نجات از اتهام را نیز برای او فراهم می کند؛ اما معنای ...
پای درس اخلاق آیت الله مظاهری
الْعَمَل توجه به این داشته باش که یک دفعه شب قبر است و به غیر از آمال و آرزو چیزی نیست. ما اگر عالم و متعلم نباشیم، باید بدانیم. الحمدلله شما راجع به دختر و پسرتان اهمیت می دهید و مدرسه غیرانتفاعی و دانشگاه می برید و چقدر این طرف و آن طرف می زنید و همۀ اینها اگر افراط گری نباشد، خوبست و اگر به فکر دیگران هم باشید، کار خوبست. اما آیا هیچ گاه به فکر افتادید که این پسر ده سیزده ساله یا ...
ناگفته های 40 ماه حصر در سفارت
پرورش رئیس دبیرستان از دادن پرونده خودداری کرد و تلفنی از پدرم پرسید آیا در این باره با شما مشورت کرده است؟ پدرم گفت مشورتی نشده ولی پرونده اش را بدهید تا در هر رشته ای که دوست دارد نام نویسی کند. برای ثبت نام به دبیرستان ایرانشهر رفتم ولی با مشکلی بزرگ روبه رو شدم. گفتند تعداد داوطلبان ثبت نام در رشته ادبی بسیار کم است و بنابراین در سال تحصیلی جاری این رشته دایر نخواهد بود. چند نفر دیگر نیز وضعی ...
ارتش سری پوتین
، چند روز مانده به سال نوی مسیحی، علائدینف، بخشنامه ای به هزاران مرد تحت فرمانش صادر کرد: صبح روز بعد، 28 دسامبر، در استادیوم فوتبال در مرکز گروزنی حاضر شوید. در این دستور آمده بود که افراد باید با خود جیرۀ غذایی، لباس رزمی، لباس گرم و هر سلاحی که می توانند حمل کنند، را بیاورند. فرمانده می گوید: "کاری کردیم که باورشان شود قرار است همان روز اعزامشان کنیم." آن شب، بخش های خبری تلویزیون روسیه ...
تعریف مرحله به مرحله از زندگی توسط پناهیان +صوت
قتل مرتکب شده بود و نامش را خفاش شب گذاشته بودند. در مصاحبۀ قبل از اعدام به او گفتند: تو وقتی این جنایت ها را انجام می دادی، خودت ناراحت نمی شدی؟ گفت: چرا؛ شب های اول ناراحت می شدم و نمی توانستم راحت بخوابم، ولی بعد خوب شدم! یعنی او هم روی علاقه های خودش و روی وجدان خودش کار کرد و زحمت کشید تا وجدان خودش را خفه کرد. و این کار ساده ای هم نبود؛ سه چهارتا آدم کشت تا این طوری شد! یعنی آن بدبخت هم یک ...
وظیفه روحانیت تبلیغ چهره به چهره است
ناچار هستم که این موضوع را بگویم و آن این است: بنده وقتی وارد حوزه شدم ثروتمندترین طلبه بودم، پسر تاجر بودم. مستقیم نزد آقای بروجردی می رفتم، وجوهات می دادم و مانعی وجود نداشت و با این که بنده قریب به 20 سال است که مرجع شده ام، ولی هنوز که هنوز است صبح ها برای شرکت در درس یک ساعت پیاده روی می کنم، از خانه خودم به سمت شاه احمد قاسم حرکت می کنم، از آن جا به چهار مردان می روم و از آنجا نیز به سمت ...
شعر/ بر شانه شهر ما بهار آمده است...
کویر از خلیج فارس کمی از ستاره های کویر می ریزد به شب های تهران و خاک تفته خوزستان چنگ می زند به آب در حال مرگ دریاچه ارومیه در ادامه حامد عسگری 2 ترانه را خواند. روزی که قنداقت را دادن بهش فکر نمی کرد پسرش شهید بشه فکر نمی کرد که خبر رو بشنوه یک شبه موهای سرش سفید بشه عسگری دومین ترانه خود را به شهدای غواص تقدیم کرد. نه ش ...
شغلی که تا یک میلیارد تومان درآمد دارد
. حالا باید چند از کار وزندگی بیافتم از تهران برم اتحادیه کرج ملوم نیست نتیجه ای دارد یا نه ؟ یکی از عوامل رکود مسکن و تبعات فاجعه بار بعدی اون همین آقایون نامحترم دلال ها هستند. به امید روزی که قانونی و ناظری برای حمایت از مردم باشه . اقا ما هم مشاور املاکیم دیگه اخه کو خرید و فروش پورسانت یک ملیاردی تو این بازار!!! باید تعرفه کمیسیون برای خانه های مختلف یکی ...
مقدمه چینی های منافقین برای ترور شهید مظلوم / روایتی از شب 7 تیر در خانه تیمی عباس آباد+ تصاویر
...، محمدرضا شادبختی از نویسندگان عضو تحریریه نشریه مجاهد بود، علی رضا معدنچی، محمدعلی توحیدی هم که مسئول دفتر مسعود رجوی بود؛ آن شب آنجا بودند. در شب حادثه تمامی ما به علاوه چند نفر دیگر در آن خانه تیمی خبر داشتیم که یک اتفاقی می خواهد بیفتد. ما آنجا، دستگاه هایی داشتیم که به کمک آن ها، روی فرکانس های کمیته ها، سپاه پاسداران و بعضی نهادها، شنود می کردیم. علی زرکش به من گفت که برنامه، یک عملیات بزرگ ...
صدام چگونه سخن گفت؟
تازه استفاده می کرد. هر روز شعر می نوشت اما اختیار قلم و کاغذ دست مستر جرج بود. اختیار روز و شب سلول هم. به نگهبان ها گفته بودیم ساعت هایشان را درآورند. تنها کسی که ساعت مچی داشت من بودم. این هم خیلی برایش مشهود بود چون بزرگ ترین ساعتی را که می شود تصور کرد به مچم می بستم؛ متوجه می شدم که صدام حواسش به ساعت مچی من است. ناراحت بود از این که من تنها کسی هستم که ساعت دارم. راستش چند باری دراین باره ...
چه کسانی بعد از مرحله سوم رمضان اعتراض کردند؟
واقعیت را قبول دارم، ولی با این حال به این ها گفت: احتمال دارد خود تیپ، یک سری کمبودهایی داشته باشد که به خاطر آن، در حال حاضر ما مجبوریم در خط بمانیم و تحمل کنیم تا این کمبودها برطرف بشوند. بله، من هم قبول دارم که اصولاً بعد از هر حمله، نیروهای عمل کننده باید تعویض بشوند و بروند استراحت کند، اما در حال حاضر که نیروی جایگزین در منطقه، در دسترس تیپ نیست، ما باید یک چند روزی تحمل کنیم و در خط بمانیم ...
حاشیه:از پلکان حرام که نمی شود به بام سعادت حلال رسید...
.... بهشتی تا آخر هم با حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش زندگی می کرد. *** از بهشتی پرسید؛ روحانی هم می تونه تو شورای شهر بره؟ گفت: روحانی همه جا می تونه بره به شرط اینکه علم اون رو داشته باشد نه اینکه تکیه اش به علوم حوزوی باشه. گفت: صرف روحانی بودن به فرد صلاحیت ورود به هر کاری رو نمی ده. *** بنی صدر که فرار کرد زنش رو گرفتند. زنگ زد که زن بنی ...
روضه حر نجاتم داد/ به آخر خط رسیده بودم
همون شد راه برگشتم. اون گفت: هنوز راه برگشت داری... شب تا صبح فکر کردم و گریه. به آخر خط رسیده بودم. این بار آخرین بارم بود. انگار خدا یک نیروی مضاعفی بهم داده بود. لطف خدا و صبر همسرم و کمک های دوستانم نتیجه داد. من پاک شدم. هنرنا: اما حالا؟ من الان پنج سالم است. یعنی پنج سال است ترک کرده ام. شاکر خدای مهربان هستم. و حس غرور و پاکی دارم. و از پاکی خود لذت می برم. زندگی ...
روایت همسر وزیر دولت پهلوی از رفتار آیت الله محمدی گیلانی
بیرون آورد و پرسید: با کی کار دارید؟ خودم را معرفی کردم و گفتم که از طرف آیت الله گیلانی احضار شدم. زن از جلوی در کنار رفت تا وارد بشوم. به تبعیت از وی کفشم را درآوردم و به اتاق نشیمن ساده ای داخل شدم. یک دفعه با منظره غیر منتظره ای روبه رو گشتم. چند زن سیاه پوش یک نفر را که روی قالی از حال رفته بود، محاصره کرده بودند و باد می زدند. نمی دانستم چه بکنم. زن جوان ...
سخنان منتشر نشده رهبر انقلاب پیرامون حادثه هفتم تیر
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ندای اصفهان، در روز 7 تیر 1360 آیت الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از 70 نفر از مقامات و چهره های برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، 27 نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند. این حادثه شش روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع ...
داداش می ری عقب محبت کن جنازه ما را هم ببر
آمد که مثل قبل هیأتی جنگیدن باصفاتر است. می روم با یک گردان عملیات می کنم و شب بعد با گردان دیگر. مجبور نیستم در عقبه منتظر دستور باشم. هر وقت پا داد می زنم تو ستون و می روم توی خط و تازه تجارب بیشتری به دست می اورم. فردای آن روز ساعت 10 صبح موتور یکی از بچه ها را گرفتم به عقبه پنج ضلعی رفتم. یک مقدار با زمین آشنا بودم در آنجا هر کسی را می دیدی قصه مثلثی ها ورد زبانش بود. ...
رسیدگی به پرونده به جلسه بعدی موکول شد/انکار متهم به قتل شهید دلاور در دادگاه
صفحه 185 پرونده متهم بخواند: آن شب داشتیم با بچه ها در خیابان سیگارت می انداختیم که مامورها آمدند. ما ترسیدیم و فرار کردیم. وقتی چند قدم دور شدیم من دستم را به جیبم زدم و دیدم گوشی ام نیست. بچه ها گفتند گوشی را یکی از مامورها گرفته. من از آنها جدا شدم و رفتم تا گوشی را پس بگیرم. وقتی به محل حادثه رسیدم دیدم مامورها با موتور می آیند. برای اینکه دق و دلی ام را سرشان خالی کنم نارنجکی را که دستم بود ...
هنوز هم پیاده به جلسه درس می روم/جوانان را رها کرده اند/وظیفه روحانیت تبلیغ چهره به چهره است
کتاب آمده که فرد بقالی به سید بن طاووس می گوید آقا به شما سلام رساندند و گفتند: تو ظهور من را خواهی دید ، سید بن طاووس نیز به شخص مدعی می گوید آقا من را اراده کرده اند ، مدعی جواب می دهد بله. سید نیز می نویسد پسرم من ظهور آقا را خواهم دید، اگر احتمالا ندیدم به آقا سلام برسان . ما نمی خواهیم با طرح این موضوعات سید بن طاووس را زیر سؤال ببریم، بلکه می خواهیم به سند این موضوع اشکال بگیریم. سید نیز در این ...
فال امروزتان را اینجا بخوانید
پیش می رویم. حتما عاقبت شیرینی را تجربه خواهیم کرد. خانمی می گفت: یک روز صبح از خواب بیدار شدم یاد مشکلاتم افتادم دلم گرفت و با خودم گفتم امروز را چطور شب کنم؟ یک دفعه تلفن زنگ زد. گوشی را برداشتم کسی با خوشحالی گفت مبارک باشه مبارک باشه خدا رو شکر. بچه صحیح و سالم به دنیا اومد. بعد سریع تلفن را قطع کرد. خودم فهمیدم که طرف اشتباه گرفته بود. اما از انرژی و ذوقی که تو صداش بود، نیرو گرفتم ...
تاجگردون: هر چی سنگه مال پای لنگه
قرابتی با ایشان نداشتم و کسی حاضر نبود در این فضای سنگین در مقابل این جو سنگینی که ساخته بودند صحبت کند. می خواستند هر طوری شده برای انتخابات آتی فانی رو ذبح کنند. حتی دولت هم ناامید بود. احساس می کردند مخالفین جوی ساخته اند که حتماً وزیر میوفته. همه و حتی استیضاح کنندگان هم می دانستند با افتادن فانی وضع آموزش وپرورش بدتر میشه. ولی انتخابات و رأی مردم بالاخص فرهنگیان چیزی نیست که بشه ازش گذشت. من ...
چه کسانی آیت الله خامنه ای را ترور کردند؟
مسلمان چه می کنند، دست به چنین تفسیرهای ماتریالیستی زده و می زنند. ما نظر به این که در این نوشته ها آثار و علائم خامی و بیسوادی را فراوان می بینیم و به چند نمونه اشاره خواهیم کرد ترجیح می دهیم که فعلاً ماتریالیستی را که به صورت تفسیر آیات قرآن در این یکی دو سال اخیر تبلیغ می شود، ماتریالیسمی اغفال شده بنامیم و اگر پس از این تذکرات، باز هم راه انحرافی خود را تعقیب کردند ناچاریم آن ماتریالیسم را ...
متفاوت ترین نمایشگاه رمضانی در مصلی
میان راهرو راه می روم. محصولات حجاب چند قلم بیشتر نیستند، البته با مدل های متنوع: آستین چه، هدبند، چادر و... تک و توک غرفه هایی هم هستند که مخاطبین را با عکس خانمی چادری و چهره آرایش کرده به عفاف و حجاب دعوت می کنند، در بهترین حالت می توان گفت: فروشنده نا آگاه! دختربچه ها هم حجاب را دوست دارند عکس های دختر بچه های کم سن و سال محجبه ای که شاید توانایی چندانی برای چادر ...
انکار قتل شهید دلاور
به گزارش خبرنگار ما، شب حادثه ستوان سوم هادی دلاور همراه سرگرد مجتبی شمس، در حال گشت زنی با موتور حوالی خیابان رودکی بود که ناگهان پسر جوانی نارنجک دست ساز را از ساختمانی چند طبقه به طرف مأموران پلیس پرتاب کرد. نارنجک پس از برخورد با کلاه کاسکت هادی منفجر شد و هر دو مأمور پلیس مجروح و لحظاتی بعد مجروحان حادثه به بیمارستان لقمان منتقل شدند. بررسی های اولیه نشان داد که بر اثر شدت انفجار، کلاه کاسکت ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (134)
بزنی بگی اس ام اس ات رو بخون 16- تا چند سال دیگه تعداد خواننده ها از تعداد شنونده ها بیشتر می شه بعد تو سایت های موزیک اسم شنونده های جدید رو می نویسن 17- همیشه وقتی با بهترین دوستت دعوا می کنی می فهمی بقیه چه چیزهایی ازت می دونن! 18- به بعضی ها هم باس بگی حاجی اون سیبیل به اون ابروها نمیاد 19- یه آدامس رو داشتم سه ساعت می جویدم، یهو دیدم یه صدایی داره از ...
گذری بر زندگی و خاطرات شهدای هفتم تیر خطه خراسان
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، حادثه هفتم تیرماه 1360 در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران، شش روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت الله خامنه ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که روز هفتم ...
برای کسیکه زندگی را نمیفهمد،بندگی را تعریف نکنید
. اینجاست که او در چالش جدی زندگی اش که همان مدیریت علاقه ها یا تغییر علاقه ها است قرار گرفته است. یک کسی بود که خیلی جنایت و قتل مرتکب شده بود و نامش را خفاش شب گذاشته بودند. در مصاحبۀ قبل از اعدام به او گفتند: تو وقتی این جنایت ها را انجام می دادی، خودت ناراحت نمی شدی؟ گفت: چرا؛ شب های اول ناراحت می شدم و نمی توانستم راحت بخوابم، ولی بعد خوب شدم! یعنی او هم روی علاقه های خودش و روی وجدان خودش ...
اسلام با صداقت رشد می کند نه دروغ/ اسلام یک چیز است، رفتار ما چیز دیگر
.... بعد هم چند بار تماس گرفت و تا مطمئن نشد که همه آزاد شده اند دست برنداشت. برگرفته از کتاب داستان هایی درباره شهید دکتر بهشتی ، صفحه 128 توجه ویژه به حقوق افراد قرار جلسه داشتیم. منتظر بودم. سر ساعت آمد. بلند شدم و دست دادم. گفت: من این وقت را برای تو کنار گذاشته بودم، اما الان یک کار فوری مملکتی پیش آمده. اجازه هست به آن کار برسم؟ شانه ام را انداختم بالا و گفتم ...