سایر خبرها
زودتر اعدامم کنید تا از سرطان نمرده ام
.... به هم وابستگی عاطفی داشتیم . پدرم سالی که من عقد کردم سرطان گرفت و فوت شد. مرگ او ضربه سختی به من زد. مدتی افسرده بودم. طول کشید تا حالم بهتر شود. چند سال بعد حامی دیگرم که مادرم بود، فوت شد. مرگ او نیز بیماری سرطان بود. همین موضوع شوک شدیدی به من وارد کرد. عذاب وجدان داشتم . گمان می کردم شاید اگر من با توجه به مخالفت آنها ازدواج نمی کردم آنها اکنون زنده بودند. خودم را در مرگ آنها مقصر می ...
شهربانو وقتی خواب بود بالای سرش رفتم و ... / بعد از شام بدنم داغ شد و او خوابید به سراغش رفتم+عکس
مرد معتاد که دو سال قبل در توهم ناشی از مصرف شیشه خواهرش را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.چهاردهم آذرماه سال 93، مأموران کلانتری 118 ستارخان از قتل زن میانسالی در خانه اش باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زن 55 ساله ای به نام شهربانو بود که با ضربات چاقو کشته شده بود. دختر مقتول که با مأموران تماس گرفته بود، گفت: بعد از طلاق پدر و مادرم همراه مادرم زندگی می کردم. روز گذشته دایی ام ...
10 صبح وقتی به خانه آمدم در اتاق مادرم با صحنه زشتی روبرو شدم و
به مأموران کلانتری 118ستارخان خبر رسید زنی 55ساله در خانه اش به قتل رسیده است. دختر مقتول ساعت 10صبح وقتی به خانه رفته بود با جنازه مادرش در رختخواب روبه رو شده و حادثه Incident را به پلیس گزارش کرده بود. در چنین شرایطی مرد مظنون به قتلگاه زن میانسال منتقل و معلوم شد مقتول خواهر او است. به این ترتیب به دستور مدیرروستا، بازپرس کشیک ویژه قتل، متهم به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد و تحت ...
پاکسازی نژادی در فلسطین و نقش سوال برانگیز انگلیس
را نیز با گلوله هدف گرفتند. آنها سپس برادر من محمود را صدا زدند و در مقابل ما به او شکلیک کردند و زمانی که مادرم فریاد زد و بر روی او افتاد در حالیکه خواهرم که گریه می کرد را در آغوش داشت او را نیز به قتل رساندند. زیدان نیز زمانی که به هرمراه کودکانی که توسط سربازان یهودی به صف شده بودند کنار دیوار ایستاده بود و سربازان تنها برای تفریح و پیش از اینکه آنجا را ترک کنند به آنها شلیک می ...
کار از نصیحت گذشته است!
هیمنه و عظمت بانک ملی ولی امروز می بینیم نظام بانکی چنان حقیر شده که وام های کلان چند هزار میلیارد تومانی به متنفذان می دهد ولی در مقابل صدها هزار جوان ایرانی را برای دریافت وام ازدواج ماه ها سر می دواند و در نهایت بی معرفتی هزینه انتقال پول را هم از پانصد تومان به هفتصد تومان و طی روزهای اخیر به 900 تومان افزایش داده است. حتی کار به آنجا کشیده که در ناحیه دورافتاده ای هم مدیر بانک دست به اختلاس ...
دختر دانشجو: پدرم بعد از کتک مفصلی که به مادرم زد، او را از بالکن به حیاط پرت کرد
ولی مادرم می گفت به خاطر شماها طلاق نمی گیرم. بیش از 20 سال مادرمان سختی کشید و حرفی نزد. روز حادثه از صبح پدرم دعوا راه انداخته بود و بعدهم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد که برگشت به مادرم گفت چرا خودت را گرفتی.باهمین حرف ها جنجال به پاکرد و مادرم را به باد کتک گرفت. طوری او را کتک زد که احساس کردم صدای خرد شدن دنده هایش را شنیدم. با دیدن این صحنه در دومین روزعید عصبی شدم و از اتاق ...
این دختر 70 سانتیمتری، یک کارآفرین نمونه است
نشان بدهد: تنها رفت و آمد من به ایام نوروز محدود می شد و با وساطت خواهرانم فقط به خانه آنها می رفتم. 26 سال از روزهای تنهایی من سپری شد و مادرم که همه زندگی ام بود سکته کرد و 45 روز در بیمارستانی در تهران بستری شد. هر روز بی تابی ام بیشتر می شد و با وجود آنکه در خانه خواهرم بودم اما دلم پیش مادرم بود. با اصرار بالاخره به ملاقات مادر رفتم. نمی توانست راه برود و وضعیت خوبی نداشت. وقتی مرا دید اشک ...
عکس/یک روز با سیل زدگان روستای چنار/زندگی هایی که بر آب رفت
.... از یک خانواده 8 نفره فقط من زنده ام/ هنوز آب بردن خانه مان را به چشم می بینم جعفر جوان 22 ساله یکی از روستاییانی است که رخت سال نو را با رخت عزا عوض کرده، او در حادثه سیلی که 6 روز از آمدنش می گذرد؛ پدر، مادر، دو برادر، دو برادرزاده و برادر زن خود را از دست داده است و تنها بازمانده خانواده 8 نفره است. او در توصیف روز حادثه می گوید: عصر جمعه بود که از خانه ...
شهید دکتر بهشتی به قلم خودش
آباد نام داشت، می رفت. آمد و شد افرادی که از آن روستای دور به خانه ما می آمدند برایم بسیار خاطره انگیز است. پدرم وقتی به آن روستا می رفت، در منزل یک پنبه زن بسیار فقیر سکونت می کرد. آن پیرمرد اتاقی داشت که پدرم در آن زندگی می کرد. نام پیرمرد جمشید بود و دارای محاسن سفید، بلند و باریک، چهره روستایی و نورانی بود. پدرم می گفت: ما با جمشید نان و دوغی می خوریم و صفا می کنیم و من سفره ساده نان و دوغ این ...
مقایسه قدرت آمریکا و کره شمالی؛ نبرد هسته ای غرب و شرق
کره شمالی از هر 25 نفر، یک نفر سرباز است. حتی یکی از کارشناسان مسائل سیاسی معتقد است که در کره شمالی، همه سرباز هستند و در صورت بروز جنگ، همه ی آن ها آماده ی رزم خواهند بود. از زمانی که حکومت کمونیستی در کره شمالی برپا شد، این کشور همواره با کشورهای آمریکا، ژاپن و کره جنوبی در جنگ و مشاجره قرار داشت و این تقابل در بعضی از سال ها به تنش های شدیدی تبدیل شده است. امروز نیز ارتش کره شمالی ...
مرد احمقی که برای انتقام از زن اولش بلای وحشتناکی سر دخترانش آورد! + عکس
کشور رخ داد+عکس و فیلم دختر جوان دور از چشم نامزدش به خانه همکلاسی پسرش رفت / اعتراف شوم به زنده به گور کردن رقیب عشقی در گورستان فیلم و تصاویر وحشتناک از هر آنچه در تصادف زنجیره ای مشهد رخ داد+ جزئیات و اسامی حادثه دیدگان آخرین سلفی پدر و فرزندان / دام مرگ شبانه برای یک خانواده + عکس نجات 5 مسافر گرفتار از آتش پژو پارس در آبادان+عکس اعتراف تلخ سمیرا که به خانه مرد خارجی رفته بود! پدرم وقتی فهمید ...
ازسقوط چراغ اتاق عمل تا مرگ هولناک بیمار
ماجرای عجیب سقوط در اتاق عمل به گزار شفاآنلاین ،این حادثه عجیب اول دی سال گذشته زمانی رخ داد که مرد بیمار برای جراحی آب مروارید چشم به یکی از کلینیک های چشم پزشکی در شهرزاهدان رفت. او پس ازآماده شدن ،روی تخت اتاق عمل منتظربود تا پزشکان جراحی کوتاه و کم خطر چشمش را آغاز کنند که ناگهان چراغ سقف اتاق عمل روی بدن اش سقوط کرد.واین حادثه سرآغاز درد و رنجی شد که درنهایت مرگ ...
خواهرم را کشتم چون فکر می کردم در غذایم مواد ریخته است
اتاق خبر 24 : پس از حضور بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان جنایی در آپارتمان طبقه سوم و کشف جسد خونین زنی به نام مریم کارآگاهان به تحقیق از دختر مقتول پرداختند که خبر قتل را اعلام کرده بود."چند سال قبل و به دنبال جدایی پدر و مادرم، من به همراه دو خواهر دیگرم در این خانه زندگی می کردیم. تا اینکه دو خواهرم ازدواج کردند و رفتند. دیروز دایی حسن که در شهرستان زندگی می کند تماس گرفت و گفت که به ...
به قالیباف نامه نوشتم تا تنش در فضای مدیریت شهری کاهش یابد
به گزارش اتاق خبر، به نقل از برنا: متن مصاحبه محسن هاشمی رفسنجانی معاون عمران و توسعه دانشگاه آزاد به شرح زیر است: مادرم بیشترین رنج را از دوری آیت الله هاشمی می برند روزهای بدون آیت الله وضعیت خانواده چگونه است؟ شرایط دشواری است. از دست دادن پدر برای هر خانواده ای سنگین و طاقت فرساست اما برای ما موضوع دومی هم وجود دارد. از نظر بسیاری از ایرانیان و مردم، آیت الله ...
آخرین ایستگاه زندگی؛ گذری به سرای سالمندان کهگیلویه و بویراحمد اینجا دلی چشم انتظار است
را به خانه سالمندان شیراز و او را به اینجا انتقال دادند. چند دختر دارد که ازدواج کرده اند. از او می پرسم دلت می خواست الان کنار فرزندان و نوه هایت بودی؟ می گوید: هر کی باشه دوس داره کنار خانوادش باشه. به اتاق دیگر ساختمان زنان زمین گیر می رویم با حدود 9 یا 10 تخت که پیکرهای لاغر و کوچکی را در خود جای داده اند. پیرزنی که سرحال تر از بقیه به نظر می رسد و بر روی تختش نشسته به من می گوید ...
ناگفته هایی از پرونده قتل ستایش قریشی
؛ قطعاً ستایش هر روز به خانه قاتل ستایش می رفته و آنجا بازی می کرده و پدر و مادر وی باید می دانستند و احتمال می دادند که در صورت رفت وآمد به منزل همسایه، ممکن است حتی یک درصد دخترشان مورد سوء استفاده و تعرض قرار گیرد؛ در مورد این موضوع از لحاظ جامعه شناسی می گوییم خود خانواده ستایش یک نوع بزه دیدگی بالقوه را فراهم کردند. قاتل ستایش جوان 16، 17 ساله ای است، دوست دختری داشته و او را از دست داده ...
شیفتگی دانشجویان پایگاه نیروی هوایی لاکلند با نوار عبدالباسط/ نیم قرن فعالیت قرآنی مدرس گمنام خلبان
قرائت خوبی دارد و سه خواهر دارم که آنها نیز کم و بیش با قرآن آشنا هستند به گونه ای که خواهر بزرگم از معلمان قرآن احکام است. دیگر خواهرم که همسر شهید است از حاضران فعال جلسات قرآن است. درباره مشوق اصلیتان برای ورود به عرصه قرآن بفرمائید؟ مادرم علاقه زیادی به حضور در در جلسات قرآنی داشت و وی مشوق اصلیم برای حضور در این جلسات و بهره گیری از قرآن بود و از دیگر سو، خودم نیز علاقه مند به شرکت ...
قرار نیست یک روز بخصوص میلیونی بفروشد!
ای این ریزش را به همراه داشته است؛ نظر خودتان دراین مورد چیست؟ بهتر است مسأله ای را درباره فیلم خودم بگویم. زمانی که یک روز بخصوص را فیلمبرداری می کردیم، می دانستم که قرار نیست با یک فروش نجومی و میلیادری مانند فیلم های سال گذشته آن هم برای چنین فیلم جدی ای روبه رو شویم. این ادعا مربوط به همان زمان است نه الان که فیلم روی پرده است. ما اگر بتوانیم مخاطب خودمان را پیدا کنیم و فروش معقولی ...
بسته خبر سه شنبه 29 فروردین ماه 1396
برای حل مشکلاتمان به فرمانداری مراجعه کردیم، گفتند فعلا بیمه تان را رد می کنیم، تا 20 اردیبهشت ماه خبری از پول نیست! از زن و بچه مان شرمنده ایم، مسئولان هیچ کاری برای ما نمی کنند! ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [16.04.17 12:04] [ Photo ] مردم استانبول برای دومین روز متوالی در اعتراض به نتایج همه پرسی ترکیه به خیابان ها آمدند yon.ir/gujlZ ...
فرامرز ناخواسته پدرش را زنده زنده سوزاند
پسر جوانی که متهم است به خاطر رسیدن به دختر مورد علاقه اش پدرش را در آتش سوزی مرگباری به قتل رسانده است، به زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می شود. به گزارش رکنا ، روز جمعه اول مردادماه سال گذشته بود که قاضی منافی آذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 151 یافت آباد از مرگ مشکوک مرد 46 ساله ای به نام محمود با خبر و همراه کارآگاهان اداره دهم ...
قتل پدرزن بر سر زمان عروسی!
...> دقایقی بعد وقتی مأموران خود را به محل وقوع جنایت رساندند با پیکر بی جان مردی 55 ساله مواجه شدند. هرچند عامل قتل از آنجا گریخته بود، اما شواهد نشان می داد متهم پسر جوانی است که قرار بود با دختر مقتول ازدواج کند. پسر مقتول در این باره به پلیس گفت: پسر جوان از 2 سال قبل نامزد خواهرم بود. او در این مدت بار ها به خانه مان آمده بود، اما با پدرم اختلاف داشت. پدرم از ابتدا با ازدواج او با خواهرم ...
قاتل بر قتل تسلط داشته است
وجو ادامه دهند تا مطمئن شوند که کودک آنها در خانه دیگر خویشاوندان نباشد. پس از ناموفق بودن جست وجوی مجدد و مراجعه دوباره به کلانتری، از آنها خواسته می شود که به آگاهی رفته و موضوع را در آنجا گزارش کنند اما در آگاهی به آنها گفته می شود که وقت کاری به پایان رسیده و فردا صبح باید مراجعه کنند. صبح روز بعد، پدر مقتول به آگاهی رفته و جست وجوها همچنان ادامه پیدا می کند. درنهایت پلیس به پدر مقتول خبر می ...
توهم بسیار عجیب مرد شیشه ای به عملی کثیف منجر شد! + عکس
: داخل خانه بودم که ناگهان زنگ آیفون به صدا درآمد. حدودا 30دقیقه بامداد بود. مادرم گفت عمویت است در را باز نکن. چون عمویم از 7 ماه پیش که پسرش را از دست داده بود مشکل روحی پیدا کرده و دچار توهمات عجیبی شده بود. آن شب پدرم مقابل در رفت که دقایقی بعد صدای درگیری شنیدم. وقتی پایین رفتم پدرم را دیدم که خون آلود روی زمین افتاده بود. همزمان عمویم سوار بر خودروی بنز خود شده و فرار کرد. ...
برادر کینه جو به قتل اعتراف کرد
رفتار برادرم سبب شد تا پسرم به مصرف مواد اعتیاد پیدا و سرانجام فوت کند به خاطر همین کینه اش را به دل گرفتم و او را به قتل رساندم. این اقرار مرد میانسالی است که به اتهام قتل برادرش بازداشت شده است. به گزارش خبرنگار ما، ساعت یک بامداد روز جمعه، 18 فروردین ماه بود که یکی از مأموران کلانتری 118 ستارخان به قاضی مدیرروستا، بازپرس ویژه قتل تهران خبر داد که مردی میانسال مقابل خانه اش در خیابان ...
متهم: عصبانی بودم
درگیر شده که در جریان آن هر دو زخمی و به بیمارستان منتقل شده اند. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، روز سی ام اسفندماه کارکنان بیمارستان به مأموران پلیس خبر دادند، تعمیرکار آسانسور بر اثر شدت جراحات در بیمارستان فوت کرده است. با اعلام خبر فوت مرد 36 ساله پرونده، وارد مرحله تازه ای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی مدیرروستا، بازپرس ویژه قتل ...
عشق پوچ
را برگزار کنیم. داخل خانه غلغله بود و هر کس در مورد لباس عروسی که بابک آن را از گرانقیمت ترین مزون های عروس تهران تهیه کرده بود، حرفی می زد و اظهار نظری می کرد. مادرم اما لباس عروس را در کاور گذاشته و به دیوار نصب کرده بود تا خط و خشی بر آن نیفتد. افسانه زن داداشم با مهربانی گفت: چقدر خوشگل بشی توی این لباس ژینوس! خندیدم و خواستم تشکر کنم که خواهرم ژیلا با گوشی تلفن آمد و گفت ...
دختر جوان تنها
کارش ادامه دهد. پدر شده بود همه کس من، هم پدر بود و هم مادرم، هم خواهرم بود و هم برادرم. پدر به تنهایی همه فامیل من بود، اما یک روز پدر هم دیده از دنیا فرو بست. پدر که پر کشید و رفت دیگر هیچ پشتیبانی برایم باقی نماند. دیگر کسی نبود که بتوانم مهربانی هایش را وام بگیرم. دیگر کسی نبود که از دلتنگی هایم برایش بگویم. یک دختر جوان تنهای تنها. نمی دانم اگر عمه ام نبود که زیر بال و ...
دردسر وحشتناک تازه داماد در کوچه بن بست
بعد با صدای پدرم به داخل کوچه رفتم، دیدم او خونین روی زمین افتاده است و نامزد خواهرم در حالی که چاقو در دستش بود، فرار کرد. با توضیحات پسر مقتول داماد خانواده خالد 25 ساله تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و همان شب شناسایی و دستگیر شد. او در بازجویی ها با شرح ماجرا توضیح داد: دو سال قبل به خواستگاری کریمه دختر مقتول رفتم. پدر کریمه از همان ابتدا مخالف ازدواج ما بود، اما از آنجایی که ما دو نفر ...
دختر راز قتل مادر را فاش کرد!
ها بود که مادرم از پدرم فاصله گرفت و با برداشتن ظرف پسته نزد برادرم رفت. برادرم به محل کارش رفت و من و پدر و مادرم در خانه ماندیم. دوباره دعوای میان آن دو بالا گرفت. خواستم به این دعوا پایان دهم که پدرم مرا سمت مبل هل داد. تهدید کرد اگر دخالت کنم کتاب هایم را می سوزاند و اجازه نمی دهد دانشگاه بروم. دختر مقتول گفت: مادرم از دست کارهای پدرم عصبانی شد و به اتاق دیگری رفت. در را قفل کرد اما ...
نگاهی گذرا به زندگینامه ی حضرت آیت الله سید علی حسینی خامنه ای
منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود. خانه ی ما در خیابان خسروی نو بود. خانه ای که خانواده ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله های فقیرنشین مشهد بود: منزل پدری من که در آن متولد شده ام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانه ی 60 70 متری در محله ی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفه ای! هنگامی که برای پدرم ...