سایر منابع:
سایر خبرها
برخی با سایه جنگ هم تجارت می کنند/ کنسرت را مطرح می کنند تا از کرسنت نام برده نشود/هیچ کار اجرایی دست ...
و دلچسب ترینش همین بود. برای اینکه کار کنم شب و روز هم نداشتم. متوسط استراحتم چهار ساعت در شبانه روز بود که بعضی ها می گفتند از امام رضا(ع) چه می خواهی؟ می گفتم از حضرت می خواهم یک مقدار عنایت کند خوابم کمتر شود تا هر چه وقت دارم صرف این کار کنم. احساس می کردم توفیق زیادی نصیبم شده است، ولی در مأموریتی که در حکم حضرت آقا در باره فقرا بود، با زندگی فقرا بیشتر تماس داشتم. ارتباطاتی با من ...
مدیریت 4 درصدی آقای شهردار
می کنند؟ از این کارها زیاد است؛ به شعارها دل نبندید، رفتارهای خاص آقایان زیاد است. سایر اعضای شورای شهر نیز بر این گفته های حافظی صحه می گذارند؛ به طوری که محمد حقانی در این باره به خبرنگار آفتاب یزد گفت: پروژه هایی مثل پارک آب و آتش و پل طبیعت در منطقه 3 تهران را در نظر بگیرید. نفس ساخت آن ها بسیار خوب است اما آیا در جنوب شهر تهران هم چنین پروژه های عظیمی وجود دارد؟ آیا با وجود مشکلات موجود ...
سوگند می خورم از ابوبکر بغدادی تبعیت می کنم!
همان جایی کارش را ادامه دهد که در سال 2014 به پایان رساند. درب اتاق یامی باز شده تا زندانی بعدی وارد شود. مردی 30 ساله با موهای تراشیده؛ یامی همان سوالات را می پرسد: آیا با داعش بیعت کرده ای؟ آیا از اسلحه استفاده کرده ای؟ آیا جرمی را مرتکب شده ای؟ آن مرد از ترس به خود می لرزید. یامی پرسید: اسم تو احمد ام. است؟ مرد پاسخ داد: امممم. یامی دوباره گفت: جواب بده. احترام سرت می شود؟ ...
انتقاد اتاق بازرگانی از ضعف عملکرد در حوزه گردشگری
. فرش ها در شرایط بد و در نور نامناسب آویخته شده اند و ساختمان موزه نیز رو به فرسودگی است. درآمد گردشگری سلامت امسال نصف می شود محمد جهانگیری نایب رئیس انجمن خدمات گردشگری سلامت نیز در این صبحانه کاری همراه با چاشنی تند انتقاد به رئیس سازمان میراث فرهنگی هشدار داد که تسهیلات توسعه صادرات تاکنون به گردشگری سلامت تعلق نگرفته و این حوزه در سال 94 حدود یک میلیارد دلار درآمد داشته ...
گردش چرخ تولید کشور
قیمت تولیدی'. دختر جوانی که به نظر می آمد سرپرست تولیدی است،گفت: وجود این کارگاه در این منطقه به نفع زنان جوان روستا است؛ دختران جوانی که از تحصیلات اندکی برخوردارند و نمی توانند برای کار به شهر مراجعه کنند، با آموزش کوتاه مدت می توانند چرخ زندگی خود و چرخ تولید کشور را بچرخانند. او در مورد حقوق و شرایط کار خود می گوید، ماهانه حدود 600 هزار تومان حقوق می گیرم که هر هفته ضمن کار به ...
تاثیر منفی سیاست در نمایشگاه کتاب/ کاهش محسوس فروش
ایران اکونومیست - امسال برای دومین سال متوالی است که برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران باید شال و کلاه کرد و تا رسیدن به شهر آفتاب مسافتی طولانی را پیمود اما بنظر می رسد مجموعه ای از عوامل باعث شده است تا نارضایتی ناشران و مراجعه کنندگان به این رویداد مهم فرهنگی بیشتر از همیشه به چشم بیاید. نمایشگاه کتاب، فرزندی سرراهی و مظلوم رضا حاجی آبادی، نویسنده، پژوهشگر و مدیرمسئول ...
اینترنت عامل بهبود کیفیت زندگی روستاییان
توریسم و گردشگری در منطقه قرن آباد حضور فعال داشته اند. سلجوقی گفت: پیشرفت های این روستا در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات آن را به نماد موفقیت فناوری اطلاعات در کشور تبدیل کرده و به راه اندازی بیش از 10 هزار دفتر ITC در روستاهای ایران منجر شده است. امروزه بسیاری از روستاهای کشور دارای پایگاه های خبری و مراکز ارائه خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند و هر روز پیوند بیشتری میان مردم و اینترنت ...
بی اطلاعی سیف از نماگرهای بانک مرکزی
ها را مورد توجه قرار دهند . رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به اینکه آقای قالیباف می گویند فقط چهار درصد از منابع بانکی استفاده می کنند، گفت: در حال حاضر شهرداری تهران یکی از بزرگترین بدهکاران بانکی است و بدهی حدود پنج تا شش هزار میلیارد تومان به بانک ها دارد . سیف با اشاره به پروژه های انجام شده در شهر تهران توسط شهرداری، گفت: پروژه هایی که شهردار تهران از آن سخن گفته و می گوید ...
سایه طلاق و اعتیاد والدین بر سر دختران فراری
به گزارش ایسکانیوز به نقل از ایرنا،دختر که از خانه فرار می کند، فرق ندارد که زمانش چقدر باشد یک ساعت ، یک روز یا یک سال؛ انگ دختر فراری متوجه او می شود و از همه بدتر آسیب های بسیار جدی تر از نابسامانی مشکلات خانوادگی او را تهدید می کند. از این رو ، فرار دختران از خانه همواره مورد توجه آسیب شناسان، جامعه شناسان، روانشناسان ، مددکاران اجتماعی و مسئولان ذیربط قرار گرفته است. از همه ...
اعمال محدودیت ترافیکی در جاده های منتهی به جمکران
جایگزین محورهای فیروزکوه و کندوان انجام می شود. در آزاد راه قم - تهران، واقع در استان قم ، از مورخ 2 اردیبهشت تا 20 شهریور 96، روزهای شنبه، یکشنبه، دو شنبه و چهارشنبه از ساعت 8 الی 17 و روز سه شنبه از ساعت 8 الی 12 هر هفته، به غیر از ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به دلیل اجرای عملیات زیرسازی و نصب نیوجرسی مفصلی در رفوژ وسط آزادراه از کیلومتر 0 (عوارضی ) تا ...
نقشه شوم مادر و دختر برای عروس کرمانی شان / راز 21 ساله لو رفت!
بیاورم در صورتی که در کرمان و یزد که خیلی نزدیک به شهر ما بود بیمارستان های مجهزی دارد، اما آنها تصمیم خودشان را گرفته بودند و مرا سوار خودرویی کردند و حدود هزار کیلومتر در جاده کویر رانندگی کردند تا برای یک زایمان ساده مرا به تهران آوردند. من خبری از نقشه شوم آنها نداشتم و فکر کردم قصد خیر خواهی دارند. روز 21 مردادماه سال 1375 در یکی از بیمارستان های شمالی تهران بستری شدم و دخترم را به دنیا آوردم ...
پرونده عجیب گم شدن یک نوزاد دریکی از بیمارستان های معروف/ معمای 21 ساله یک نوزاد
دخترتان خبر ندارید؟ نوزدهم مرداد سال 75 بود که من دریکی ازبیمارستان های تهران سزارین شدم. روز اولی که دربیمارستان بستری بودم، دخترم را آوردند چند ساعت پیش من بود و هیچ مشکلی نداشت. روز دوم وقتی که سراغ دخترم را گرفتم، به من گفتند که بچه مشکل قلبی دارد و دربخش نوزادان بستری است. روزسوم من از بیمارستان مرخص شدم و به من گفتند که دخترم به دلیل نارسایی قلبی فوت کرده است. شما خودتان بچه را ...
بسته خبری سه شنبه 19 اردیبهشت ماه 1396
...> ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [07.05.17 11:53] yon.ir/Hut1z سخنرانی رئیسی در دانشگاه تهران لغو شد ستاد انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد: برنامه روز سه شنبه (امروز) دانشگاه تهران به دلیل تراکم و تداخل برنامه های حجت الاسلام رئیسی، فشردگی زمان ضبط برنامه های رادیویی و تلویزیونی و نیز سفرهای استانی ایشان به زمان دیگری موکول شد ...
اسحاق جهانگیری: پرونده ام را شخم زده اند
گفتند و قرار شد من مجددا با آقای خاتمی صحبت کنم که منجر به تماس تلفنی نیم ساعته با ایشان شد. نیم ساعت به پایان زمان ثبت نام - به دلایل متعددی که ممکن است بخشی از آنها را نگویم - به این جمع بندی رسیدم که اگر ثبت نام نکنم و مشکلی پیش بیاید، همه کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست. اتفاقی که در این چند روز افتاد نشان داد که این تصمیم، تصمیم درستی بوده. بله. بعد از ثبت نام به دوستان در دولت ...
20 توصیه برای زنده ماندن در تهران
بیننده حرفه ای تلویزیون هستند، در مقایسه با آنهایی که اهل تماشای برنامه های تلویزیونی نیستند، 54 درصد بیشتر با خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ روبه رو می شوند. آنها توصیه می کنند برای کم کردن خطر ابتلا به سرطان، در هر ساعت چند بار از سر جای تان بلند شوید و حتی اگر کاری برای انجام دادن ندارید، چند قدمی راه بروید. 11. اتاق خواب تان را تاریک کنید شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که وقت ...
برنامه های سفر پروفسور خیراندیش به اردبیل + جزئیات
بودند هیچ وقت نمی تواند مانند آدم های عادی زندگی کند، بی شک شبیه معجزه است. او (استاد خیراندیش) فقط به پوست و رنگ و روی سالی نگاه کرد و بیماری را تشخیص داد. بدون اینکه او را به آزمایشگاه بفرستد. استاد حسین خیراندیش که به اتهام دخالت در کار پزشکان تحت تعقیب وزارت بهداشت قرار گرفته و فعلاً با وثیقه آزاد شده است، توانسته بود با راه حلی ساده سالی کودک نیوزلندی را به حالت عادی برگرداند. این روزها ...
از حادثه در پایان کنسرت سالار عقیلی تا قتا در عروسی
.... اشکپور افزود: مصدوم که خانمی 29 ساله و دچار آسیب های اندامی و شکستگی پاها شده بود بعد از اقدامات اولیه بوسیله ماموران اورژانس به بیمارستان ثامن گلوگاه منتقل شد. حادثه در پایان کنسرت سالار عقیلی در آمل دومین شب اجرای کنسرت موسیقی سالار عقیلی به مناسبت پاسداشت مقام معلم در شهرستان آمل با حادثه همراه شد . کنسرت موسیقی سنتی سالار عقیلی با استقبال بیش ...
خواب "کیهان" برای روحانی!
کرد و به شیوه ای خاص به کپی برداری از جنبش 99 درصدی وال استریت پرداخت؛ به گونه ای که 4 درصد از مردم ایران را ثروتمند و زالو صف نامید و خود را رئیس جمهور 96 درصد دیگر که در شمار محرومین و فقرا قرار می گیرند، دانست این روزنامه ادامه داد: بنا به باور بسیاری از فعالان حوزه شهری، اگر شهردار پایتخت نشینان تنها یک روز از میز ریاستش دوری می گزید و به سطح شهر تهران گام می نهاد، هیچ گاه مدعی نمی ...
افتخار زمین به ریخته شدن خون هر شهید
نفسم مسلط شوم اما یاد تو و نگریستن به چهره امام که همواره در آرزویش بودم موجب استقرار در عقیده ام و ادامه راه امام امت شد، خدای را شکر و افتخار است که در این لباس مقدس سپاه به عنوان یک پاسدار و اگر مورد حق تعالی قرار گیرد به عنوان یک سرباز کوچک امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی در جبهه حق علیه باطل حضور یافته و با دشمنان دین اسلام و شرف و ناموس مملکت خود جنگیده و دفاع کنم تا باشد که از این راه ...
اسحاق جهانگیری: پرونده ام را شخم زده اند
من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. به گزارش هفت روز خبر به نقل از انتخاب ... من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. به گزارش هفت روز خبر به نقل از انتخاب به نقل از شرق، اسحاق جهانگیری که در دو جمعه گذشته، دو مناظره پرشور با رقبای خود پشت سر گذاشته است، سه روز قبل از مناظره سوم میزبان ما در دفتر کارش بود. وارد اتاق که می شود حال و احوالی می کند و به شوخی می گوید این روزها بازار شما روزنامه نگاران خوب داغ است. روبه روی ما که می نشیند و این بار جدی می گوید خودم هم این روزها باید در دو جا کار کنم؛ هم کارهای اجرائی دولت هست و هم باید برای انتخابات تلاش کنم. خستگی اما در چهره اش دیده نمی شود و در تمام مدت مصاحبه لبخندش را حفظ می کند. جهانگیری در این مصاحبه از آخرین روز ثبت نام ریاست جمهوری و دلایل آمدنش به میدان رقابت می گوید و خاطرات دوران مدیریتش. از تاکتیکش در مناظره سوم و همچنین امید به حل مسائل اصلاح طلبان. به سؤالات که پاسخ می دهد، به اصرار قبول می کند که روی پله های نهاد ریاست جمهوری عکس بیندازد، با شوخی و خنده به عکاس می گوید چون می خواهم رئیس جمهور شوم وقتی از پله ها بالا می آیم عکس بینداز. در ادامه این گفت وگو را می خوانید. اگر موافق هستید از روزی آغاز کنیم که ناگهانی، به وزارت کشور رفتید. فرایند ثبت نام شما برای خیلی ها غافلگیرکننده بود. گفته شده در روز آخر، برخی شخصیت های طراز اول اصلاح طلب، اصرار زیادی بر نامزدی شما کردند و در نهایت پذیرفتید که ثبت نام کنید. این قضیه مختص به روز آخر نیست. قبل از عید نوروز گفت وگوهایی می شد که شما هم کاندیدا شوید و گروه اصلاح طلب در کنار آقای روحانی یک نامزد دیگر داشته باشند. به دلایل متعددی این استدلال وجود داشت که فرد دیگری هم باشد. من به طور طبیعی رد می کردم و می گفتم به دلیل اینکه کنار آقای دکتر روحانی هستم، مصلحت نیست کاندیدا شوم؛ اما این فشار از طرف دوستان اصلاح طلب و شخصیت های درجه یک اصلاح طلب وجود داشت تا اینکه بعد از عید خیلی جدی تر شد. بنده گفتم اگر دکتر روحانی هم با این ایده موافق باشند، در این مورد فکر خواهم کرد. بالاخره آقای دکتر روحانی هم با من صحبت کردند و گفتند دوستان با من صحبت کرده اند. دوستان دیگری هم از شورای اصلاح طلبان با ایشان صحبت کرده بودند. به آقای روحانی گفتم از نظر خودم، نامزدی من خیلی موضوعیت ندارد، ایشان گفتند فکر کن بعد با هم صحبت می کنیم. تا رسید به روز آخر ثبت نام که نمایندگان شورای عالی اصلاح طلبان با آقای روحانی صحبت کردند و ایشان هم با من صحبت کردند. من با دکتر روحانی قراری یک ساعته گذاشتیم. معلوم بود ایشان از صحبت های دوستان متقاعد شده بودند که آمدن من ضرورت دارد؛ ولی آنها ظاهرا یک فهرست پنج نفره مطرح کرده بودند که اگر جهانگیری قبول نکرد، یکی از اینها باشد. آقای روحانی هم گفته بود اگر قرار است کسی باشد، من با آقای جهانگیری موافقم. با ایشان که صحبت کردم، استدلال هایشان را گفتند و قرار شد من مجددا با آقای خاتمی صحبت کنم که منجر به تماس تلفنی نیم ساعته با ایشان شد. نیم ساعت به پایان زمان ثبت نام – به دلایل متعددی که ممکن است بخشی از آنها را نگویم – به این جمع بندی رسیدم که اگر ثبت نام نکنم و مشکلی پیش بیاید، همه کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست. اتفاقی که در این چند روز افتاد نشان داد که این تصمیم، تصمیم درستی بوده. بله. بعد از ثبت نام به دوستان در دولت و غیردولت شوکی وارد شد. عده ای موافق و برخی مخالف بودند. بدون اینکه کسی با من صحبت کند از دید افراد می دیدم عده ای از این تصمیم راضی نبودند و عده ای خوشحال بودند؛ ولی بعد از اعلام صلاحیت ها و ورود من به صحنه انتخابات تقریبا کسی را ندیدم که از این اتفاق به عنوان ابتکار خیلی مهم و مدبرانه یاد نکرده باشد. بخشی از سیاسیون و اهالی رسانه از قبل با دیدگا ه های شما آشنا بودند؛ اما روز مناظره با توجه به بازخوردها، عامه مردم با پدیده ای تازه روبه رو شدند. همه ناگهان گفتند ما چنین شخصیتی در اصلاح طلبان داشتیم و تا به حال او را نشناخته بودیم؟ همان طور که می دانید سابقه سیاسی بنده زیاد است. دو دوره نماینده مجلس بودم. دور دوم و سوم مجلس، دوران اول خط کشی های سیاسی چپ و راست بود. با اینکه در دوران جوانی جزء افراد پرشور آن زمان در مجلس بودم و نطق های آتشین و موضع گیری های روشن سیاسی داشتم، در دور سوم با اینکه اکثریت مجلس چپ بود و ما در آن جریان بودیم و جلسات اصلی و خصوصی در حد سران برگزار می شد؛ ولی گرایش ما به آقای هاشمی رفسنجانی زیاد بود. آن زمان دوستان چپ با آقای هاشمی و دولتش زاویه داشتند؛ یعنی بیشتر انتقادهای تندوتیز داشتند؛ ولی ما با اینکه همان زمان چپ بودیم، نسبت به مسائل کشور واقع بینانه تر فکر می کردیم مخصوصا در بحث های اقتصادی، تصویب برنامه اول، استفاده از منابع خارجی، با تصمیم های مهم کلیدی آن زمان چپ بیشتر مخالفت می کرد؛ اما ما از موضعی که بودیم معمولا با راست اقلیت که در مجلس آقای ناطق بودند گاهی همراهی می کردیم که بتوانیم سیاست های واقع بینانه تری در اقتصاد کشور تدوین کنیم، برنامه اول چنین چیزی بود. یک دوره هم استاندار اصفهان بودم که به جهت سیاسی جای مهمی است. شاید برجسته ترین ویژگی ام – به جهت اینکه این ذهنیت از من بیرون منعکس نشده بود – این بود که من وقتی وارد حوزه کاری می شدم سعی می کردم در آن حوزه مسئولیتم سیاست جریانی سیاسی ام را پررنگ نکنم و رنگ وزارتخانه ام پررنگ باشد؛ یعنی وقتی در دولت اصلاحات در وزارت صنعت و معدن بودم، کمتر حرف سیاسی می زدم و بیشتر سعی می کردم حرف های فنی و اجرائی و صنعتی بزنم یا در معاونت اول احساس می کردم در جایی هستم که باید کارهای اجرایی کنم؛ اما وقتی انسان وارد رقابت های انتخاباتی می شود باید ابعاد شخصیتی ای را که دارد، بروز دهد. به استانداری اصفهان اشاره کردید. پیش تر از برخی ناگفته ها – از جمله سفر آقای منتظری و نحوه مدیریت خود – گفتید و این را مدلی دانستید که می تواند برای حل بقیه مشکلات کشور اتخاذ شود. به نظرم پختگی مدیریتی من در اصفهان شکل گرفت. برداشتم از آن دوران این است که آنجا به دلیل اینکه مسائلش خیلی پیچیده بود، حضور در اصفهان به مدت شش سال – برای کسی که هیچ وقت در اصفهان نبوده و یکباره در رأس کار سیاسی اصفهان قرار می گیرد – مرحله خطیری بود. آن زمان، دوره ای بود که جناح چپ اصفهان و آیت الله طاهری انتخابات مجلس چهارم را باخته و جناح راست انتخابات را کاملا برده بود و تقریبا از 17 نماینده اصفهان 13، 14 نفر در جریان راست رأی آورده بودند. من در چنین شرایطی استاندار اصفهان شدم. در چنین شرایطی باید تدبیر می کردم که جریان چپ حفظ شود و بالا بیاید و در عین حال امور کشور هم اداره شود و حساسیت جناح راست برانگیخته نشود. روزی که می خواستم استاندار اصفهان شوم 13، 14 نامه به آقای رفسنجانی و نمایندگان مجلس نوشتند و مخالفت کردند. گفتند ایشان چپ و تند است. برخی از نطق های مجلس من را مطرح کرده بودند که ایشان چنین نطق هایی داشته است. به هر حال من به اصفهان رفتم، دوره ای با آقای بشارتی، وزیر کشور وقت، بر سر برخی عزل و نصب های استان اختلاف نظر داشتم. در جلسه ای خصوصی، آقای بشارتی و آقای تابش – که از دوستان بسیار خوب من در بنیاد مسکن بودند – گفتند فلانی باید شهردار اصفهان شود، فلانی باید معاون سیاسی شود و این فرد باید برود. آنجا جمله معروفی به این دو بزرگوار گفتم که من مسئول استان اصفهان هستم و من درمورد اصفهان تصمیم می گیرم؛ ولی شما می توانید درمورد من تصمیم بگیرید . گفتم من می توانم در همین جلسه، خصوصی به شما یادداشت بنویسم و استعفا دهم و بگویم خودم رفتم؛ ولی درباره اصفهان من تصمیم می گیرم چه کسی، چه کاره باشد و به کسی اجازه دخالت نمی دهم. گفتند بنویس! من نوشتم و بیرون آمدم. آن زمان آقای مرعشی، رئیس دفتر آقای رفسنجانی بود، زنگ زدم گفتم من استعفا داده ام. با خانواده ام در اصفهان هم تماس گرفتم و گفتم وسایل را جمع کنید. این موضوع را فردای آن روز روزنامه جمهوری به عنوان شنیده ها منتشر کرد. همان مجلس و همان نماینده ها این بار امضا جمع کردند که جهانگیری باید بماند. در همان دوره کوتاه دوسال و نیم که آقای بشارتی وزیر کشور شد و الان هم با هم رابطه شخصی خوبی داریم، ایشان به اصفهان آمد و جلسه گذاشت و به من لوح داد، من هم تغییرات را هر وقت مصلحت می دانستم انجام می دادم. در اصفهان هم اتفاقات زیادی در دوره ما افتاد، هم به جهت سیاسی هم توسعه ای. بد نیست خاطره ای از آن دوران را در اینجا بازگو کنم. مرحوم آیت الله طاهری اصفهانی همیشه نماز عید فطر را می خواند. یک روز جمعه که چند روز به عید فطر مانده بود طبق روال، روز عید را اعلام کردند و گفتند از فلان نقطه حرکت کرده و در فلان محل نماز عید می خوانیم؛ من هم در نماز جمعه بودم، از نماز جمعه که بیرون آمدم یادداشتی به من دادند که از طرف دفتر آیت الله مظاهری – که شخصیت بسیار عزیزی است و در اصفهان حضور دارند و من به ایشان خیلی علاقه مندم – اعلام شده که ایشان هم در نظر دارند نماز عید فطر امسال را بخوانند. برای اولین بار نام دو شخصیت برای نماز عید فطر اعلام شده بود. من این یادداشت را گرفتم و نمی دانستم چه کنم. شنبه دفتر آقای طاهری اصفهانی اعلام کرد ایشان نماز عید را نمی خوانند، دفتر آقای مظاهری هم همین خبر را اعلام کرد! به شوخی می گفتم که من سه روز بین منازل آقایان طاهری اصفهانی و مظاهری سعی صفا و مروه می کردم و متوجه نمی شدم کی افطار است و کی سحر. بعد از مقطعی همه متحد شدند، آیت الله مظاهری و دیگران اصرار کردند آیت الله طاهری اصفهانی قبل از انقلاب نماز عید را می خوانده، پس این رویه ادامه داشته باشد. حتی برخی از علما که به جهت سیاسی با ایشان اختلاف نظر داشتند می گفتند آیت الله طاهری باید نماز عید را بخواند و ایشان هم پایش را در یک کفش کرده بود که نمی خوانم. در آن زمان آقای علی لاریجانی، رئیس صداوسیما بود. شبی که فردایش عید بود و همه جا ساعت نماز عید را اعلام می کرد، از دفتر رهبری به من گفته بودند باید آقای طاهری اصفهانی را برای خواندن نماز راضی کنید، من هم به منزل ایشان رفته بودم و آقای علی لاریجانی با سرود، برنامه های تلویزیون را کش می داد که من ایشان را راضی کنم و در تلویزیون اعلام شود. ساعت 11، 12 بود که بالاخره آیت الله طاهری اصفهانی قبول کردند نماز عید فطر را بخوانند. با آقای لاریجانی تماس گرفتم که این خبر را اعلام کنند. برای خودم مهم بود که چه شد ایشان این کار را قبول کرد. فردای آن روز، بعد از نماز عید از ایشان پرسیدم چه شد راضی شدید؟ گفت یک لحظه احساس کردم شما در حال سکته کردن هستید. بنده در آن جلسات خیلی با حرارت با ایشان صحبت می کردم که اگر شما نماز نخوانید چنین و چنان می شود. ایشان خیلی به من محبت داشتند و قبول کرده بودند. بعد از نماز به اتفاق آیت الله طاهری اصفهانی به منزل آیت الله مظاهری رفتیم. از این اتفاقات سیاسی در اصفهان داشتیم. مهم ترین مسئله ای که می خواستم از آنجا بگویم روش مدیریت مسائل است؛ می شود یک مسئله را حل نکرد و به بحرانی تبدیل کرد که اگر همه کشور هم بسیج شوند نتوانند آن را به راحتی حل کنند؛ برای مثال اگر آن روز ما این پیشنهاد را پذیرفته بودیم که جلوی جاده را ببندیم و اجازه ندهیم آیت الله منتظری بیاید، مطمئنا نجف آباد به هم می ریخت، چون ایشان در آنجا خیلی علاقه مند داشتند. مطمئن هستم آثارش به اصفهان هم می رسید و با مشکل روبه رو می شدیم. به هر حال حتما باید نظم را در استان برقرار می کردیم و مجبور به برخوردهایی بودیم. آثار منفی اش می توانست به قم و جاهای دیگر هم سرایت کند. به نظر من می توان مسائل را ساده حل کرد. ما همان ابتدا گفتیم می خواهیم آیت الله منتظری بیاید و آثار منفی نداشته باشد، برویم مذاکره کنیم و اگر آثار منفی احتمالی وجود دارد حل کنیم. خصوصا مطمئن بودیم شخصیتی مانند آیت الله منتظری همراهی می کنند، چون ایشان آمده بود واقعا بازدیدی کند و فاتحه ای بخواند و به بستگانش سر بزند. در مناظره اول و دوم، دولت آقای روحانی را متهم کردند که ستاد ایشان از بابک زنجانی پول دریافت کرده و ایشان هم تکذیب کردند. بعدا هم این قضیه کشیده شد به اینکه دیپلماسی دولت برای استرداد پول ها کم کاری کرده است. خاطرم هست قبل از عید که با شما درباره بابک زنجانی صحبت کردیم نکات جالبی گفتید از جمله اینکه در زندان با وکیل شرکت نفت از موضع بالا برخورد می کند و دسترسی به ایشان ندارید. اینکه به ستاد آقای روحانی اتهام زدند منظورشان سال 92 بود که تکذیب کردند. در مقطعی مشخص شد بابک زنجانی حجمی از پول کشور را گرفته و در جایی گذاشته، برای من قابل قبول نیست که این پول خرج شده است؛ اصلا این حجم پول خرج شدنی نیست، اما اینکه کجاست نمی دانیم. اینکه چه کسی تصمیم گرفته در مقطعی پول و نفت را در اختیار ایشان قرار دهد، مسئله مهمی است؛ صورت جلسه ای هست که چهار نفر از مقامات ارشد دولت سابق امضا کرده و برخی در ستادهای کاندیداها فعال هستند. ایشان در کشوری در شرق آسیا بانکی داشته و این چهار نفر امضا کرده اند که می شود این پول به آن بانک برود. اگر گزارش کوتاهی از آن بانک گرفته و خوانده بودند، به نظرم چنین چیزی را امضا نمی کردند. وقتی به ما می گویند حتی با یک کشور بزرگ قدرتمندی مثل روسیه فلان تجارت را داشته باشیم و پول به بانک کوچکی برود، بانک مرکزی سابقه و سرمایه و امکانات بانک را بررسی می کند و جواب می دهد حاضر نیستیم که این حجم پول را در این بانک بگذاریم و باید بانکی بزرگ تر و معتبرتر معرفی شود، ولی اینها به هر دلیلی این کار را نکردند و آن پول رفته و بعد هم پول را پس نداده و دستگیر شده است. درباره بابک زنجانی از اول سه نکته داشتیم؛ گفتیم اولویت اول ما این است که این پول برگردد، دوم اینکه مشخص شود چه کسانی این پول را در اختیار زنجانی گذاشته اند و پشت پرده این قضیه چیست و اینکه هر مجازاتی که برای ایشان و همدستانش تعیین شود، برعهده قوه قضائیه است. گفته شده شما به زنجانی دسترسی ندارید در مقطعی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و آنجا مطرح کردم؛ چون سخنرانی کرده و گفته بودم این بزرگ ترین فساد قرن است و عده ای فکر می کردند این کار سیاه نمایی جمهوری اسلامی است. استدلال و تعبیر من این بود که اگر کسی را در دنیا پیدا کردید که یک دلار بیشتر دزدی کرده، نشان دهید. آنجا اصرار داشتم برای اینکه به این پرونده خوب رسیدگی شود علاوه بر قوه قضائیه تیمی متشکل از وزارت اطلاعات مسئول رسیدگی شوند و اگر قرار است دستگاهی دیگری هم باشد، باشد و دولت نهایتا بتواند از این کار دفاع کند و بگوید پیگیری ها دقیق بود و به نتیجه ای نرسیدیم و بالاخره به مردم توضیح دهد. در ستاد مبارزه با مفاسد همیشه دادستان تهران، مقامات قضائی جزء مواردی بود که تحت عنوان خبر سؤال می کردم راجع به پرونده ایشان می گفتم، ولی این موضوع را چون خصوصی دنبال می کردم و حتی با آیت الله آملی لاریجانی هم خصوصی صحبت کردم و پیشنهادم این بود که این کار انجام شود که بالاخره نشد. ولی اینکه دوستان می گویند دستگاه دیپلماسی همکاری لازم را نکرد، خب واقعا کم لطفی می کنند. برای این پرونده که قوه قضائیه خواست به هر کشوری برود و با هر کسی مذاکره کنند، بنده، وزارت خارجه، دکتر ظریف، بانک مرکزی، هر کاری که نیاز به همکاری است گفتیم که باید انجام شود. گفتند می خواهیم به مالزی برویم، همه امکانات را فراهم کردیم و به سفیر گفتیم که ملاقات ها را تنظیم کنند، به کشور دیگر هم همین طور. خبر می دادند که بابک زنجانی می گوید در فلان کشور در فلان بانک حساب دارم، فورا می فرستادیم، ولی چون پرونده دست ما نبود که در کدام کشور چه کار دیگری باید انجام دهیم، صرفا براساس درخواست قوه قضائیه این کارها را انجام می دادیم. یک مورد بگویند خواستیم در جایی شما کمک کنید و شما کمک نکردید. اتفاقا بعضی وقت ها گزارش می دادند که مثلا فلان افراد در فلان جا هستند و می توانند نقش داشته باشند. برخی ها را هم وزارت اطلاعات با شگردهایی به داخل کشور آورد و دستگیر شدند. تصورمان این بود که بعد از دستگیری این افراد سرنخ های جدیدی به دست بیاید که تا این لحظه حداقل مورد جدیدی به ما اعلام نشده است. خیلی ها مایل هستند بدانند آقای جهانگیری در مناظره سوم چطور ظاهر خواهد شد. گفته بودید اگر رقبا وارد خط قرمز شوند من پاسخ می دهم اما در مناظره دوم بسیار آرام بودید. در مناظره باید تاکتیک خاصی اعمال شود. اگر با همان شیب که در مناظره اول بودم جلو می رفتم در مناظره سوم هم باید همان رویه را ادامه می دادم. تدبیر من این بود که در مناظره دوم آرام تر عمل کنم. ولی آنها تهاجمی جلو آمدند. تکرار حرف های قبلی شان بود و حرف نویی نداشتند الا اینکه دولت فلان کارها را نکرده و ما انجام می دهیم. این نامش تهاجم نیست، اگر واقعا حرف جدی دارند باید روشن شود. به جهت مسئولیت اجرائی اقتصادی، کارم بیشتر در این بخش نمود داشته است. به نظرم آقایان به جهت امور اجرائی و اقتصادی هم در سابقه کاری شان اشکالات بسیار زیادی وجود دارد هم متناسب با مسئولیتی که خودشان را برای آن نامزد کرده اند که قاعدتا این بحث ها در مناظره بعدی مطرح خواهد شد. اینکه چه تناسبی است بین سابقه گذشته و کاری که می خواهند بپذیرند، چقدر به شرایطی که می خواهند در آن وارد شوند اشراف دارند. بالاخره تعریف ریاست جمهوری روشن است. اینکه آقایان چقدر به سیاست خارجی ورود دارند؟ چقدر به اوضاع منطقه اشراف دارند و تیمشان با این شرایط چقدر پختگی دارد. ممکن است یک نفر بگوید 10 میلیون شغل ایجاد خواهم کرد، شما با استدلال می گویید نه، نمی شود. اما بازهم می گوید من انجام می دهم. باید نشان دهد در گذشته صد هزار شغل ایجاد کرده که الان این ادعا را دارد؟ یا اینکه مشخص کند اشرافی بر مسائل اقتصادی دارد یا تیمی دارد که برجستگی هایی دارد؟ یا می خواهند بگویند این پول ها را پرداخت می کنیم. اشکالی ندارد، نمی توان به مردم دروغ گفت. همه دنیا پذیرفته که بدترین اشکال یک سیاست مدار، دروغ گفتن است. رئیس جمهور آمریکا گاهی تخلفات اخلاقی می کند و خلاف هم هست اما می گویند این یک مسئله است، اما اینکه به مردم و دستگاه قضائی دروغ گفته اید، باید به خاطر دروغتان مجازات شوید. الان ترامپ اعلام کرده رئیس جمهور اسبق آمریکا که به عراق حمله کرد، شش هزار میلیارد به آمریکا خسارت زده است. آغاز این ماجرا، آن دروغی بود که گفت در عراق سلاح کشتار جمعی هست و با این دروغ نزدیک دو دهه است که عراق قد راست نکرده و گرفتار است. دروغ سیاستمداران خیلی بد است؛ تبعات جبران ناپذیر دارد. به همین دلیل نباید حرفی که می داند نمی شود را بگوید. می گویند ما فلان میزان پول به مردم پرداخت می کنیم. اقتصاد برخلاف سیاست و فرهنگ، عدد و رقم است و دو طرف هم دارد؛ یک طرف منابع و طرف دیگر مصارف. وقتی مصارف را ردیف می کنید می توانید هزاران شعار بدهید. بگویید حقوق فرهنگیان و دانشگاهیان را فلان میزان بالا می بریم، به کارمندان دولت فلان پول ها را خواهیم داد. جمع اینها مصارف کشور است. در مقابل باید منابع کشور را هم جمع بزنیم و بگوییم از اینجاها تأمین خواهد شد. اینجاها فشارش به مردم است و جرئت نمی کنند بگویند. حداقل رئیس جمهور سابق این قدر صداقت داشت که روزی که می گفت من 45هزار تومان می دهم، اعلام می کرد که بنزین را گران می کنم. معنی یارانه این بود که قیمت بنزین و گازوئیل قیمت دیگری است و ما این را که ارزان می دهیم، گران خواهیم کرد و پولی که می گیریم را به مردم می دهیم. در واقع یارانه غیرمستقیم را به یارانه مستقیم تبدیل می کنیم. باید اعلام کنند برای تأمین این پول هایی که می خواهند به مردم بدهند قیمت بنزین و گازوئیل و برق چقدر خواهد شد؟ دو، سه ماه ممکن است مردم خوششان بیاید. مثل کاری که یارانه قبلا کرد؛ مردم چند ماه خوشحال بودند و بعد دیدیم سفره مردم کوچک شد، زندگی شان به هم ریخت، تورم 40 درصد شد. همه حتی در روستاها می گفتند یارانه را نمی خواهیم و برق و آب را که گران کرده اید به حالت قبل برگردانید. چون اقتصاد عدد و رقم است آقایان باید خیلی صریح و شفاف بگویند از کجا می آورند و کجا پرداخت می کنند. به نظرتان جهانگیری مناظره سوم، شبیه جهانگیری مناظره اول است یا دوم؟ ممکن است با هر دو متفاوت باشد، بستگی به شیوه دوستان هم دارد. بنده در اقتصاد و امور اجرایی جدی هستم، همه می دانند که مدیریت من این گونه است و اطلاعاتم از همه بیشتر است. بدون اطلاعات، در جمع وارد نمی شوم. اگر بخواهند اتهامی وارد کنند چه خواهید کرد؟ من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. هشت سال کنار بودم. یکی از نعمت هایی که معتقدم برای مدیران پیش می آید و گاهی اوقات انسان قدر نمی داند، همین است که یک دوره کنار باشد و مخالفانش سر کار بیایند و همه پرونده ها را بررسی کنند که ببیند چه چیزی به دست می آورند. خانمی بود که در دوره وزارت صنایع من، مدیر و مسئول وام های ارزی بود. در آن دوره حساب ذخیره ارزی ایجاد و وام های زیادی پرداخت شد. دو، سه سال از دوره ای که کنار بودم گذشته بود که در دفتر کوچکی که داشتم می نشستم و روزنامه می خواندم، این خانم نزد من آمد و حرفی زد که اشکم درآمد. گفت من را ده ها بار بازجویی کردند. گاهی با همسرم ساعت 9 و 10 شب می رفتیم ایشان در ماشین می نشست و من بالا می رفتم و چند نفر تا ساعت دو، سه نیمه شب بازجویی می کردند که تو وام های ارزی ای که دادی در قبال آن چه گرفته ای؟! هر چه می گفتم من چیزی نگرفتم، من وقتی وزارت صنایع کارمند شدم، وضع مالی ام بد نبود و فقط به نیت خدمت به کشورم آمده بودم. کتابی برده بودم و گفتم یکی از کسانی که وام ارزی گرفت این کتاب را هدیه داد و من هم نمی خواستم قبول کنم که ایشان گذاشتند و رفتند. ایشان می گفت آنها عصبانی می شدند و می گفتند شما ما را دست انداخته اید! بالاخره بعد از چندین ماه که از هر روش استفاده کردند، حتی اینکه خواستند ببینند من با بخش خصوصی به سفر خارجی رفته ام، چیزی به دست نیاوردند. ایشان می گفت به این نتیجه رسیده ام که با این اوضاع سخت است کسی بماند و کار کند. می شود مدیران خانم و آقا در دستگاه باشند و سالم کار کرده باشند. حالا اگر مطلبی باشد که بخواهند درباره من بگویند استقبال می کنم. برخی از زخم های 88 همچنان هست و مردم امید دارند در دولت دوم مسائل حل شود. همه اینها را قبول دارم. من ملاقاتی با رهبری درباره جریان اصلاحات داشتم و مذاکراتی کردم، از نظر خودم فضایی که عده ای در بیرون علیه اصلاح طلب ها ایجاد می کنند، واقعی نیست. اینها گروه تندی هستند که می خواهند این طور نشان دهند که فضا علیه جریان اصلاح طلبی است. بعضی هم در نهادهایی ممکن است تصمیم گیر باشند و کاری که می خواهند، موضع همان افراد است. در بخش سیاسی هم خیلی از گرفتاری هایی که وجود دارد باید حل شود و تردیدی ندارم که این مسائل حتی در زمان کوتاهی قابل حل است. چون رهبری هم مایل هستند فضا بهتر شود و همه فرزندانشان که می خواهند زیر چتر نظام کار کنند – چه اصلاح طلب و چه اصولگرا- دغدغه هایشان برطرف شود؛ این شرایط وجود دارد و ان شاءالله با اطمینان به سمت حل مسائل خواهیم رفت. ...
دفاع قاطع ظریف از دیپلماسی دولت
کاغذی در فضای انتخابات!- را وارد کشور کردیم و حالا دوستان تبلیغات راه می اندازند که هواپیما مرجوعی است! خب، 37 سال بود که ما در بهترین شرایط هواپیمای 5 تا 10 سال کارکرده می خریدیم حالا هواپیمای نویی که 10 ساعت هم پرواز آزمایشی انجام نداده، هواپیمای مرجوعی است؟ چرا عزت و سربلندی این مردم را که همه چیزمان را به آنها مدیونیم همانطور که رهبری و حضرت امام فرمودند که این مردم ولی نعمت ما هستند ...
بررسی بازار زیرزمینی و داغ رحم و تخمدان / اجاره رحم ؛ 30 میلیون پیش ، ماهی 500!
...> می گویم: نه اهدای تخمک کارم را راه نمی اندازد . رحم اجاره ای دارید؟ صدایش را نازک می کند و می پرسد: رحم اجاره ای می خواستی؟ برای خودت یا آشناهایت؟ می گویم: نه برای خودم. می گوید : بازار خراب است گفته باشم؛ از این ور عید قیمت ها بالاتر رفته...قیمت دستت هست دیگر؟! می گویم: بله اما هرچقدر کمتر باشد برایم بهتراست. می گوید: با شماره همراه ات به من تک زنگ بزن ؛کیس هارا برایت پیامک ...
بروکراسی جدایی/نوبت دهی برای طلاق؛ توافقی یا یک طرفه؟
برای طلاق یک طرفه آمده. خانمی دیگر کنار همسرش نشسته و دایم با هم چیزی پچ پچ می کنند و می خندند. نه انگار که کجا آمده اند و برای چه! هر دو سی و چند ساله به نظر می آیند. به گفته خانم برای طلاق توافقی آمده اند. این ها هم پس از 10 سال به این نتیجه رسیده اند بدون هم راحت ترند! خانم می گوید، شوهرش بد دهن و عصبی است و تا حالا هم دو تا بچه زنجیر شده بین آن ها تا این اتصال پاره نشود، اما امروز وقت پاره کردن ...
خیرات با رنگ تشریفات در بیرجند
...> حضور در آرامستان همراه با آوردن انواع و اقسام خوراکی ها شامل انواع میوه، کیک و بیسکویت شکلات، شربت و شیرینی و انواع نان های خانگی مانند کماچ است. مردم به محض ورود به محل قبر ابتدا سنگ قبر را با آب می شویند یا تمییز می کنند. سپس خوراکی ها را بر روی آن می چینند. **رقم خوردن سرنوشت در شب برات تصورات مردمان گذشته پیرزنی 75 ساله عنوان می کند: سالهاست که نذر دارم که هر سال در روزهای ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (394)
... وقتی مامانت میگه این چیه تو اتاقت 17. تو کتاب راهنمای استفاده منوپادا نوشته اگه هفته ایی یبار نری پل طبیعت و عکس نگیری از وسط میشکنه میره تو ... آستینت. 18. میخوام برم تو مجلل ترین فروشگاه شهر. کلی خرید کنم، موقع حساب کردن خم شم و از زیر کش جورابم پول دربیارم، انگشتم رو تف بزنم پول ها رو بشمرم. 19. تو خیابون راه میرفتم یه دسته پول پیدا کردم گذاشتم جیبم یکی ...
بعد از 4 سال به جای آنکه گزارش کار بدهند، مردم را می ترسانند/ 12 سال خدمت در شهرداری را با افتخار گزارش ...
از این خدمت می کردم؛ آنها باید به بزرگواری خودشان ببخشند اما خدا خودش می داند که ذره ای کوتاهی نکردم. در این مدت نشد در تهران صدای اذان صبح بلند شود و من در خانه ام باشد و تا پاسی از شب برای خدمت به مردم دوندگی نکنم. وی گفت: البته ما این سوال را از آنها داریم؛ شمایی که قرار بود تحول اقتصادی در کشور ایجاد کنید، بعد از 4 سال شما هم فرافکنی نکنید بلکه گزارش دهید چه شده است؟ امروز وضعیت بیکاری ...
تشریح جزئیات توسعه تهران از سال 84 تا کنون
...، دستور واگذاری آن را دادند و این منطقه به شهرداری تهران واگذار شد تا به منظور استفاده عموم مردم از طبیعت زیبای آن آماده شود. پارک جنگلی یاس در تاریخ 13 فروردین ماه سال 94 هم زمان با روز طبیعت، بعد از احداث زیر ساخت های اولیه لازم رسماً افتتاح شد و در اختیار عموم مردم شهر تهران قرار گرفت. بوستان 25 هکتاری باغ راه فدک، فاز 2 بوستان پرواز و جاده کوهستانی چین کلاغ از دیگر پروژه هایی ...
ضرب و شتم یک شهروند توسط فوتبالیست معروف در تهران
... در این مدت کوتاه فوتبالیست هم سریعا با رفقایش تماس می گیرند تا بیایند. یکی از رفقای او از راه می رسد و شوکر را به آن طرف اتوبان یادگار امام(ره) پرتاب می کند تا مبادا دست پلیس به آن برسد. رفقای جوانی که غش کرده، به پلیس می گویند با چشم شان دیده اند این بازیکن شوکر در آورده و به رفیق شان زده ولی او این مسئله را تکذیب می کرد و می گفت نمی داند از چه چیز حرف می زنند. بعد از حدود نیم ساعت، پلیس ...
معرفی کوتاه موزه های استان گلستان
تاریخ و تمدن مردم دشت گرگان از هزاران سال پیش تا کنون در معرض بازدید علاقه مندان قرار گرفته است . ساعات بازدید: شش ماهه اول سال از ساعت 16:30- 8 و شش ماهه دوم سال از ساعت 18 - 8 نشانی: گرگان، خیابان شهداء، جنب امامزاده عبدالله کاخ موزه گرگان : این موزه در بنایی تاریخی مربوط به دوره پهلوی اول در محیطی سرسبز واقع در مرکز شهر گرگان قرار دارد. دو بخش اصلی موزه ...