سایر منابع:
سایر خبرها
پسر شیشه ای، شیشه عمر مادر را شکست
این که او را ساکت کنم تا دوباره همسایه ها متوجه ماجرا نشوند و به کمکش نیایند، با دستانم محکم گلو و دهانش را فشار دادم. همین که دستانم را رها کردم روی زمین افتاد. نفس نمی کشید، خیلی ترسیده بودم. هر کار انجام دادم به هوش نیامد. فریاد کشیدم و با آمدن به راه پله ها همسایه ها را صدا زدم. مدعی شدم که برای خرید بیرون رفته ام و حالا که بازگشتم مادرم را بیهوش یافته ام. همان جا متوجه مرگ او شدی ...
حضور مسئولان در راهپیمایی روز قدس استان ها/ چهره ها چه گفتند؟
و سخنرانی های برخی از این مسئولان در زیر می آید. آیت الله جنتی: قدرت حضور ملت در راهپیمایی روز قدس از موشک ها بیشتر است آیت الله احمد جنتی در حاشیه راهپیمایی روز جهانی قدس در قم در گفتگو با خبرنگاران از حضور باشکوه مردم در این حماسه ملی قدردانی کرد و گفت: باید قدردان این مردم همیشه حاضر در صحنه بود. وی تأکید کرد: ملت ایران با حضور حماسی در راهپیمایی نشان داد که از ...
توطئه شوم مرد مطلقه برای دختر جوان
ایران آنلاین /به بهانه درس خواندن به خانه همکلاسی ام می رفتم. مهناز دختر خوش سروزبانی بود. برای من که پدر و مادرم تمام وقت درگیر کار و ادامه تحصیل شان بودند، مهناز یک تکیه گاه عاطفی شد.او با جلب اعتماد خانواده ام، سرنوشتم را تباه کرد. توسط مهناز به سیگار آلوده شدم و بعد هم در فضای مجازی با چند پسر جوان ارتباط برقرار کردم. مادرم که بعد از سه ماه متوجه شد سیگار می کشم حرص و جوش می خورد و می گفت اگر ...
اعترافات مردی که دخترش را خفه کرد
پیادهشدن از یک خودروی سواری، به سمت دخترش که در صندلی جلوی خودرو نشسته بود رفت و او را با شالش خفه کرد.این مرد پس از قتل جسد را به کلانتری برد و خود را تسلیم کرد. با توجه به حساسیت پرونده موضوع به درخشان بازپرس دادسرای جنایی شیراز گزارش و وی نیز در محل حاضر شد.از این رو به دستور بازپرس پرونده جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. چند ساعت بعد ساعت ها از این جنایت گذشت تا اینکه پرونده ...
درگیری و قتل به خاطر متلک به یک دختر
توانستم فرار کنم. تقریبا 600 متر از آنجا فاصله گرفته بودم و دیگر آنها را پشت سرم ندیدم. برای اینکه بدانم چقدر خسارت به ماشین وارد شده، کنار زدم و از ماشین پیاده شدم. کمی خم شدم تا جلوی ماشین را ببینم که ناگهان آنها را دیدم که به ما نزدیک شدند. قمه در دست داشتند؛ خیلی ترسیده بودم، فقط می خواستم هرچه سریع تر آنجا را ترک کنم. به سرعت پشت فرمان نشستم و پایم را روی گاز گذاشتم. ناگهان ...
پایان خونین عشق پسر 23 ساله به زن شوهردار
نیز بشدت مجروح کرد که پس از انتقال به بیمارستان مداوا شد. امیر به غرب کشور گریخت، اما یک ماه بعد به دام پلیس افتاد. او در گفت وگویی، جزئیات بیشتری از حادثه را بازگو کرده است. آخر عشق تو به کجا رسید؟ دارم اعدام می شوم. چند سال داری؟ از کی به تهران آمدی؟ 23 ساله هستم. هفت سال پیش به تهران آمدم و در یک رستوران مشغول کار شدم. پسر عمویم رحیم مرا به ...
پسر جوان وقتی فهمید زن مورد علاقه اش به او دروغ گفته، دست به جنایت زد!
...> چرا از تو پول می خواست؟ ادعای دروغی را مطرح کرده بود. نمی دانم چرا تصور می کرد من به خاطر این ادعا 50 میلیون تومان به او می دهم. وقتی متوجه شدم ، خیلی عصبانی شدم و بیشتر به انتقام فکر کردم. واکنشت چه بود؟ مدتی که گذشت، رحیم گفت سلاح دارد و می توانیم سمیه را بکشیم. روز حادثه سلاح را برداشتم و مقابل خانه سمیه و شوهرش رفتم. آنجا هر دویشان را به گلوله بستم و فرار کردم. سمیه کشته شد، اما شوهرش زنده ماند. چطور دستگیر شدی؟ به غرب کشور فرار کرده بودم که پلیس دستگیرم کرد. جام جم 110 ...
اقدام شنیع و زشت تازه داماد قبل از مراسم عروسی با برادر زنش!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، پسر جوانی که برادر نامزدش را با چاقو کشته بود، در شعبه دهم دادگاه کیفری تهران محاکمه شد. فرید 20 ساله در شرح ماجرا به قضات دادگاه گفت: روز حادثه برای دیدن نامزدم پریسا که در بیمارستان مراقب مادرش بود رفتم. اما وقتی مطمئن شدم او دو روز به تنهایی در بیمارستان مانده است عصبانی شدم و به او گفتم که دیگر حق ندارد در بیمارستان بماند. ساعتی بعد پدر ...
زخم رودبار و منجیل 27سال بعد از زلزله 7.3ریشتری
استان می گوید اول فکر کردند رشت زلزله آمده: خانه من در رشت بود، زلزله که آمد پابرهنه دویدم سوار خودرو شدم و تخته گاز به سمت استانداری رفتم. برق همه شهر قطع بود و همه جا صدای شیون می آمد. افتان و خیزان رسیدم، دیدم استاندار دارد با معاون رئیس جمهوری تلفنی حرف می زند، گوشی را به من داد گفتم شهرمان ویران شده. هنوز نمی دانستیم رودبار و منجیل چه خبر است. گفتم هلی کوپتر بفرستید که برویم خبر بگیریم. ...
تجاوز به دختر 17 ساله در خانه مادربزرگ | تجاوز گروهی به دختر در برابر نامزدش
...> کارآگاهان در گام نخست با اقدامات فنی و پلیسی پی بردند که یکی از شیاطین مهدی 21 ساله از شرورها و متهمان سابقه دار آبادان است. همین کافی بود تا تجسس ها برای دستگیری این متهم کلید زده شود تا اینکه روز 27 خرداد ماه مهدی که قصد داشت در (خیابان اروسیه) بلوار ولایت آبادان دست به کیف قاپی بزند از سوی مأموران دستگیر شد. مهدی ابتدا خود را بیگناه می دانست اما وقتی در برابر دختر جوان و نامزدش قرار گرفت ...
حبس و دیه، مجازات قاتل جوان
و چاقو به او برخورد کرد. من هم خیلی ترسیده بودم. به همین خاطر نتوانستم کاری بکنم؛ به جز اینکه فرار کنم. می دانستم اگر به خانه خودمان بروم، حتما پلیس سراغم می آید؛ به همین خاطر به خانه عمه ام رفتم و آنجا مخفی شدم. چند ساعت بعد مأموران آمدند و گفتند به اتهام قتل بازداشت هستم. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. حامد پای میز محاکمه رفت و گفته ...
درخواست 2 قاتل برای پایان بلاتکلیفی
بلاتکلیف است. این درگیری خانوادگی روز چهارم اسفند ماه87 اتفاق افتاد. آن روز پدر و مادر این جوان با یکدیگر درگیر شده بودند و وی که آن زمان به مواد مخدر اعتیاد داشت، در حمایت از مادر، به روی پدرش چاقو کشید و وی را به قتل رساند. این جوان همان موقع دستگیر شد و مدتی بعد با رأی قضات دادگاه به قصاص محکوم شد. هرچند این رأی قطعی شده بود اما مدتی بعد خواهر و برادرانش او را بخشیدند اما ...
سرنخ تازه در ماجرای قتل نگهبان خیریه +عکس
ام بود، سراغش می رفتم و اگر کاری داشت، انجام می دادم. وی افزود: قرار بود بعد از جدایی از همسرانمان با هم ازدواج کنیم. او از ماجرای مزاحمت و متلک های مقتول به من گفته بود. روزی که مرد نگهبان خیریه به قتل رسید، من شیما و زنی را که همکارش بود، به یکی از اداره های بهزیستی برده بودم. با قرار قانونی برای این دو متهم،آن دو برای ادامه تحقیقات و رازگشایی از این جنایت، به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند. جام جم 110 ...
انتقال رسمی: پژمان با استقلال بست!
نقل انتقالات خوش اومدی خخخخ بعد از ضایع شدنتون توسط رفیعی و اثر ندادن اون همه التماس حق دارید ناله کنید خبر رسیده پندار توفیقی نشسته کف باشگاه. جفت پا میزنه رو زمین و چنگ میزنه به اون 4 تا تارموی سرش که چرا افتخاری بدون او عکس گرفته. صدای ناله هاش از دوتا کوچه اونور تر از باشگاه شنیده میشه. مرتب میگه افتخاری منا دور زده. ظاهرا افتخاری بش گفته بوده چند شب تو باشگا اطراق کنه و هر ...
قتل در باشگاه بیلیارد میدان رازی تهران+ عکس
در بیرون از باشگاه دعوا می کردند بیرون دویدم. برای اینکه آنها را از هم جدا کنم وارد معرکه شدم اما یکی از دوستانم با میله ای فلزی قصد حمله به من را داشت که عصبانی شدم و با چاقویی که در جیبم بود ضربه ای به او زدم تا مانع حمله اش شوم و بعد هم از آنجا فرار Escape کردم. چند روزی در خانه عمه ام بودم که شنیدم او مرده است. بدین ترتیب عامل قتل پسر جوان در شعبه 71 دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد ...
راز ارتباط زن شوهردار با شایان در حاشیه قتل نگبهان یک موسسه خیریه لو رفت + عکس
جمع شده بودند. همان موقع نگهبان ساختمان را دیدم که خونین روی برانکارد افتاده بود.در حالی که خیلی ترسیده بودم، با شایان تماس گرفتم و گفتم: بدبخت شدیم، کشتنش. شایان نیز در بازجویی، اظهارات زن میانسال را تأیید کرد.بدین ترتیب بازپرس جنایی ضمن صدور حکم بازداشت آنها، دستور تحقیقات تخصصی را صادر کرد تا مشخص شود آیا این زن و مرد در قتل نقشی داشته اند یا نه. ...
جسدی در پارک
...، گفت: حدود چهار ساعت از قتل می گذرد و دو ضربه که از پشت سر و به صورت عمیق به بدن مقتول وارد شده باعث مرگ او شده است. خونریزی، علت اصلی مرگ به نظر می رسد. آثار درگیری روی بدن او دیده نمی شود و این نشان می دهد که غافلگیر شده است. کارآگاه بعد از نوشتن گزارش خود در صحنه جرم، راهی خانه مقتول شد تا شاید آنجا بتواند سرنخی از جنایت پیدا کند. مقتول در خانه ای ویلایی زندگی می کرد. زنگ در را زد ...
شوهرم را دوست نداشتم / از روزی که ساسان را دیدم همه چیز تغییر کرد
...> بارها و بارها تماس گرفتم اما پاسخی نشنیدم. آنقدر زنگ زدم تا شارژ تلفن همراهم تمام شد. نمی خواستم باور کنم اما باید باورمی کردم کلاه بزرگی سرم رفته بود. با دست خودم تیشه به ریشه زندگی ام زده بودم. با یک ندانم کاری؛ آبرویم، زندگی ام و... را باخته بودم. دیگر روی برگشتن به خانه را هم نداشتم. به همین دلیل آواره پارک ها شدم. چند روزی کارتن خوابی کردم تا اینکه توسط مأموران دستگیر شدم.حالا هم شوهرم مرا نمی ...
زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما!
. به دستور بازپرس سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی 2 متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار دارند و تجسس های فنی نیز برای دستگیری راننده پراید که شروع این ماجرا از سوی وی صورت گرفته است در دستور کار ماموران قرار دارد. وسوسه برای رابطه شوم سیامک 34ساله که 2 سابقه کیفری در پرونده اش دارد، ادعا می کند ابتدا نیت کمک به زن جوان را داشتم اما وسوسه شدم ...
زنم را کشتم و بعد از آن سراغ گروگانگیری های مسلحانه رفتم!
...، دقایقی بعد به تشریح زوایای پنهان اقدامات مجرمانه و اعمال خطرناک خود پرداخت و گفت: 8 سال قبل به دلیل برخی مسائل خاص و اختلافات خانوادگی که بین من و همسرم به وجود آمد او را به منطقه خلوتی در تربت جام کشاندم و با 2 ضربه چاقو به قتل رساندم. متهم این پرونده سیاه ادامه داد: بعد از آن هم به راحتی جسد همسرم را داخل چاله ای انداختم و با ریختن خاک آن را دفن کردم. پس از آن هم به خاطر ترسی که ...
مادر و فرزندانش پس از 17 سال همدیگر را پیدا کردند
و چند بچه دیگر بودیم که هیچ وقت هیچ ملاقاتی نداشتیم. به خودمان می گفتیم که یه روزی کسی هم دنبال ما می آید. مادر: وقتی خشایار دو ساله بود کف پایش مادرزادی صاف بود. بردمش آبدرمانی و خیلی برایش زحمت کشیدم. وقتی پیشم بودند هر جور میشد شکمشان را سیر میکردم. پوریا به من خیلی وابسطه بود. وقتی می رفتم خانه مردم کارا کنم پوریا طاقت دوری از من را نداشت. علیخانی: آرزوی پوریا برآورده شد ...
اگر قلب انسان بمیرد تمام درها به رویش بسته می شود
کار خیر کمک کردیم خبری هم بود که معذور هستیم دادگاهی نمی شویم. اما آنی که قلبش کاملا زنده است، در تمام عبادات شوق دارد، رغبت دارد و زور نمی زند خودش را معذور نشان بدهد، یعنی در سر خودش نمی زند راحت کارش را انجام می دهد طاعتش را انجام می دهد، عبادتش را انجام می دهد، شوقش خیلی شدید می شود، امام باقر می فرماید: من جوان بودم اوائل جوانی ام بود یک بار وارد اتاق پدرم شدم به احتمال قوی شب هم بود ...
پسر ناخدای ایرانی: 4ساعت با جنازه پدر بودم
هایم کشتند و رفتند. نمی دانستم باید بروم خانه و به مادر و برادرم چه بگویم. با گوشی خودم با برادرم تماس گرفتم و گفتم بابا تیر خورده. بعد گوشی ام توی آب افتاد. من آن لحظه ها را یادم نمی آید. برادرم می گوید که زنگ زدم و خبر دادم. بهش گفتم من کی زنگ زدم برات؟ جلوی قاضی هم همین را گفتم. می گویند توی حال خودت نبودی اما زنگ زدی. روزی سخت روی آب های دریا گرما و رطوبت کلافه کننده روزهای ...
انحراف دگرآزاری خود آزاری
قاتل از نسل چنین دودمان خبیثی بود. اصغر قاتل در بازپرسی گفت: از پدرم هیچ نمی دانم و هرگز او را ندیدم. خیلی کوچک بودم که با مادرم و برادرانم به بغداد رفتیم. برادر بزرگم در آنجا قهوه خانه ای دایر کرد و من در قهوه خانه پادو شدم، تا آنجا که یادم هست، همیشه از زن ها بدم می آمد ولی در عوض عشق و علاقه عجیبی به پسر بچه ها داشتم . مادرم چند بار خواست که برایم زن بگیرد، اما با دشنام من مواجه شد. ...
حسین الله کرم، بنر نماز جمعه و باقی قضایا
مدرن ورزشگاهی و... بودیم و در کنار این تشکیلات زن و مرد ، دختر و پسر ، محرم ونامحرم در کنار هم و با فرهنگی مثال زدنی مثل یک هوادار تمام عیار و متمدن و مثل برادر و خواهر مردم در کنار هم مینشستند و تیم محبوبشان را تشویق میکردند مهمی که سالها بعد در کشورهای خلیج پارس رایج شد و با اینکه خواستگاه اسلام در آن کشورهاست با این مسئله جهانی کنار آمدند. آری همان ملتهای که ما از روی عقده ای که این چند ساله ...
قتل پدر به دست پسر ناخلف
پسر ناخلف که پدرش را به قتل رسانده است به دلیل اینکه چند نفر از اولیای دم هنوز تصمیم خود را درباره او اعلام نکرده اند و سال ها از این قتل گذشته است، از دادگاه درخواست کمک کرد. اسفندماه سال 87 اهالی خانه ای در جنوب تهران به مأموران خبر دادند درگیری بین پدروپسری منجر به مرگ پدر خانواده شده است. با تشکیل پرونده و حضور مأموران در محل مشخص شد این پدر و پسر از مدت ها قبل با هم ...
اخبار حوادث
قتل پدر و مادر پس از مصرف مواد مخدر رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران از دستگیری قاتل فراری در شهرستان شهریار که پدر مادر خود را به قتل رسانده بود، خبر داد. به گزارش میزان، سرهنگ کرمی زند گفت: در پی اعلام خبری مبنی بر وقوع دو فقره قتل عمدی از سوی کلانتری 11 مرکزی شهرستان شهریار، بررسی موضوع در دستور کار ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت. وی افزود: ماموران پلیس آگاهی پس از انجام ...
شمع و پروانه در زندگی چمران
. در همان جلسه با برادر بزرگتر مصطفی یعنی دکتر عباس چمران که آن موقع دانشجوی سال اول دانشکده فنی بود، آشنا شدم. بعد از آن مرتب در جلسات انجمن اسلامی دانشجویان شرکت می کردیم. مهدی بازرگان تقریباً ماهی یکبار در این نشست ها سخنرانی می کرد. اما مصطفی این برایش کافی نبود و از همان دوران به جلسات تفسیر قرآن آیت الله طالقانی می رفت که شب های جمعه در مسجد هدایت تهران برگزار می شد. ارتباط مصطفی چمران با ...
آرزو داریم اسم شهید را روی سنگ پسرهای مان بنویسیم
او گرفت. مادر و پدر، و خاله و شوهرخاله امین انصاری میزبان ما و خانواده منصور صفری و مهدی (ماهان) کریمی هستند. روزه ها با اذان مغرب باز شده، لحظه پس از افطار است. از پله های ورودی خانه پدری امین بالا می رویم، می نشینیم در اتاقی که عکس پسر بر دیوارش است، در جمعی صمیمی. پدرها ساکت نشسته، تنها به حلقه اشکِ نشسته در گودخانه ی چشم و نگاهِ خیره بسنده می کنند و مادران، مادران انگار تازه داغ فرزند را ...
قتل ناموسی در بلوار ابوذر تهران
به گزارش گروه انتظامی و حوادث خبرگزاری برنا ، افسر کشیک -غلامرضا سلطانی- پشت خط بود که خبر قتل یک جوان را می داد. نشانی محل قتل، خیابان پیروزی – بلوار ابوذر بود. بلافاصله آماده شدم و خودم را سریع به محل وقوع جنایت رساندم. صحنه قتل نشان می داد که جوانی بیست و چندساله با ضربات چاقو به قتل رسیده است. نیمی از بدن مقتول داخل جوی آب بود و نیم دیگرش روی آسفالت خیابان. شدت خونریزی در محل وقوع قتل، نشان ...