سایر منابع:
سایر خبرها
اقدام شوم در شب خواستگاری دختر 16 ساله + عکس
طایفه ای به خواستگاری خواهرم آمد و ما هم قبول کردیم. ولی وقتی من به خواستگاری دختر 16 ساله آنها رفتم هر دفعه با یک بهانه جواب رد می دادند. روز هم وقتی در مراسم خواستگاری شرایط خانواده دختر را پذیرفتم پدرش میزان شیربها را آنقدر بالا برد تا من از خواستگاری صرفنظر کنم به همین خاطر عصبانی شدم و داد و فریاد راه انداختم اما این مرد مرا به بیرون از خانه کشاند تادر این باره صحبت کنیم که متأسفانه کشته شد ...
رفیق صمیمی شوهرم در رفت و آمدهایش به خانه ما کاری کرد که شوهرم مرا طلاق داد
کرد که من احساس حقارت و سرخوردگی نکنم. این زندگی شیرین و عاشقانه تا 9سال قبل ادامه داشت تا این که بهراد به خانه ما آمد. همسرم چند ساعت قبل با او در خیابان آشنا شده و او را به منزل دعوت کرده بود. از آن روز به بعد در حالی رفت و آمدهای بهراد به منزل ما ادامه داشت که او جوانی 30ساله و مجرد بود و ادعای رفاقت صمیمانه با عنایت می کرد. خیلی زود با نگاه های معنی دار او متوجه شدم که بهراد همچون ...
دام مرد هزارچهره برای زنان
با این ترفندها، زنان را فریب می داد و از آنها کلاهبرداری می کرد. برنامه رادیویی یک پرونده یک روایت رادیو جوان در برنامه سه شنبه خود به گفت وگو با این متهم که معروف به مرد هزارچهره است، پرداخته که در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانید. در دوران کودکی دوست داشتی چه شغلی داشته باشی ؟ خیلی شغل ها را دوست داشتم، اما دوران کودکی ام بد گذشت. مادر و پدرم با هم دعوا می کردند. آنها با هم درگیری داشتند. فضای خانه پر از بی مهری بود . تنش و ناراحتی درخانه ما موج می زد. زندگی ام پر از فراز و نشیب بود ...
بلایی که بیژن بر سر دختر 22 ساله یکی از ثروتمندان تهرانی آورد!
مادرم به بهانه های مختلف از آنها پول بگیرم و خوش بگذرانیم. اما به تدریج دیدم نمی توانم این وضع را ادامه دهم. 6 ماه است که بیژن سرکار نمی رود و از صبح تا شب در خانه می خوابد و با دوستانش خوش می گذراند. زن جوان آهی کشید و ادامه داد: مدتی پیش درباره بیکاری شوهرم به خانواده اش شکایت کردم. امیدوار بودم آنها متقاعدش کنند که دنبال کسب وکار برود. اما آنها نه تنها پسرشان را نصیحت نکردند که در کمال شگفتی مرا ...
شلاق، تبعید و کار اجباری، مجازات رابطه نامشروع
ترک کرد و رفت. در مدتی که با همسرم درگیری داشتیم، متوجه شدم او با شخصی تلفنی صحبت می کند اما زمانی که موضوع را مطرح کردم، همسرم من را به شکاک بودن و بدبینی متهم کرد بااین حال مدرکی برای اثبات حرفم نداشتم. وقتی زنم من را ترک کرد، موضوع را پیگیری کردم و متوجه شدم در تهران زندگی می کند و او را تحت نظر گرفتم و متوجه شدم با مردی متأهل رابطه برقرار کرده و با هم خانه ای در تهران اجاره کرده و با هم زندگی می ...
فرار دختر جوان برای استخدام با آگهی تلگرامی
بعد از آن از او خبری ندارم. با شکایت مرد میان سال تحقیقات آغاز و در بررسی های کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران مشخص شد دختر جوان پس از آمدن به تهران به یک شرکت واردات و صادرات رفته است. به این ترتیب رئیس شرکت به دادسرا احضار شد. مرد جوان به بازپرس جنایی گفت: مدتی قبل در گروه تلگرامی آگهی نظافتچی داده بودم. افراد زیادی در این باره تماس گرفتند و در میان آنها دختری به نام سمیرا بود ...
عکس یک دختر مشهدی جنجالی راه انداخت که پدرش دست به قتل زد
به محل رسیدم، موتورسیکلت را در همان نزدیکی پارک کردم و با پا در حیاط منزل فردی که با همسر و فرزندم درگیر شده بود را هل دادم که در حیاط آنان باز شد. وقتی به داخل حیاط رسیدم مشاجره ما بالا گرفت، در این هنگام بود که مرد 50 ساله (مقتول) به قصد خلع سلاح ، بخشی از اسلحه ای که در دستم بود را گرفت و به سمت خود می کشید من هم اسلحه را به طرف خودم می کشیدم که در این کش و قوس گلوله ای شلیک شد ولی من متوجه ...
زندگی تازه مسلمانان آمریکایی در دوران پسا ترامپ
... قضیه برخوردها نسبت به حجاب در جامعه یکی دیگر از مشکلات اوست. آنیکا می گوید: مردم فکر می کنند حجاب به معنی انقیاد و ظلم به زنان است و زن در اسلام ارزش کمتری نسبت به مرد دارد، و به همین دلیل بعضاً برخورد مناسبی با زنان محجبه ندارند. کریس سنت لوئیس اولین بار بعد از حوادث 11 سپتامبر تصمیم گرفت درباره اسلام اطلاعاتی کسب کند. وی می گوید: من با یک بحران هویتی مواجه ...
پرونده مرموز دخترانی که پس از خوشگذرانی شبانه با پسران، خودکشی کردند
. بررسی های پلیسی نشان از آن داشت که دختر گمشده همان قربانی سقوط مرموز ساختمان 5 طبقه است که در این مرحله تجسس های فنی آغاز شد. ماموران با تحقیقات اطلاعاتی پی بردند که دختر نوجوان آخرین بار با آمدن به تهران با پسر جوانی به نام حسین قرار ملاقات داشته و همین کافی بود تا دستور بازداشت این جوان 18ساله صادر شود. متهم این پرونده در اظهاراتش ادعا کرد: چندی قبل در یکی از شبکه های تلگرامی با مهناز آشنا شدم ...
مرد55ساله در دادگاه: همسرم خانه را ترک کرده؛درخواست اجازه ازدواج برای چهارمین بار را دارم
اقامت در امریکا با او ازدواج کرده است. درچنین شرایطی، کامران سرخورده و تنها به ایران بازگشت و با سرمایه اش چند هکتار باغ در حوالی تهران خرید. صاحب باغ مردی بود که دخترش امور حسابداری اش را انجام می داد و قرار شد که این دختر اسناد مالکیت باغ را سال آینده به کامران تحویل دهد. چند ماه بعد مرد دل شکسته با دختر جوانی در یک میهمانی آشنا شد که تحصیلکرده رشته کشاورزی بود. کامران از او در امور ...
بی باک: بگویند برو، دشمن فدراسیون نمی شوم
یونان یک بازی را برد و به دلیل شکستگی دستش دیگر نتوانست مبارزه کند اما اسبقی حذف شد. بی باک در ادامه صحبت های خود عنوان کرد: امیرحسین ساسان هم بازی اول را واگذار کرد و در آینده قطعاً می تواند خوب باشد. ما در دو وزن 6 و 7 قرار شد انتخابی برگزار کنیم سعید رجبی، پوریا عرفانیان جوان را داشتیم. خدابخش ابتدا برای بازی در این وزن انصراف داد فدراسیون از من خواست دوباره انتخابی برگزار کنم خدابخشی ...
قاچاق شیشه برای اجاره خانه
قرار بود بسته را به فردی دریکی ازمحله های شهرتحویل دهم اما به هیچ عنوان نمی دانستم داخل بسته چیست. با این اظهارات متهم، پرونده برای محاکمه به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبدالهی و با حضور قاضی کیخوا- مستشاردادگاه -انتقال یافت. متهم نوجوان که در کانون اصلاح و تربیت به سرمی برد در حالی که اشک می ریخت و تقاضای بخشش داشت در جایگاه ایستاد و به سؤالات قاضی پاسخ ...
قتل مردی که از عروس کردن دخترش پشیمان شد
...> سجاد ادامه داد: روز حادثه به خانه نامزدم رفتم. درباره جشن عروسی با آنها صحبت کردم اما در کمال ناباوری پدرزنم گفت با این ازدواج مخالف است و دخترش را به من نمی دهد. هرچه دلیل این کار را از او پرسیدم، دلیل قانع کننده ای نیاورد و از من خواست بیرون از خانه با یکدیگر حرف بزنیم. هنگامی که از خانه بیرون رفتیم، از من خواست سوار موتورش شوم اما گفتم نیازی به این کار نیست و می توانیم همین جا با یکدیگر حرف هایمان ...
اگر بمانم، نوید روزهای خوبی را به مردم خواهم داد
گذشته رقابت های قهرمانی جهان بوده که حالا در این دوره، بعد از گذشت سال ها دوباره به رتبه سوم تنزل پیدا کرده است. مهدی بی باک، سرمربی جدید تیم ملی تکواندو که سه ماه است هدایت هوگوپوشان را در دست گرفته، روز گذشته نشستی خبری ترتیب داد تا عملکرد تیمش را در رقابت های کره جنوبی تشریح کند. گفت وگوی او با شرق در ادامه آمده است. فکر می کردید در اولین تجربه سرمربیگری تان این قدر زود مورد هجمه ...
از توصیه براتی پور به قرآن خوانی تا پرهیز از منفعت طلبی های شخصی اهالی قلم
جایزه قلم زرین را برگزار کند. برگزاری جشنواره در ایران، در اوایل سال کار دشواری است؛ چرا که تاریخ اغلب کتاب هایی که در اواخر سال گذشته چاپ می شوند، چندان در دسترس نیستند و منابع کتاب ها نیز ناقص است و هر ساله آماری که می گیریم اطلاعات خانه کتاب ناقص است و کتاب ها تاریخ 95 در آنها درج شده در حالی که مربوط به 94 هستند که این امر فشردگی کار را سبب شده و کار داوران را سخت کرده بود. پرویز ادامه داد ...
قطع دست برای دزدی که به خانه قاضی پرونده اش در تهران دستبرد زد + عکس
تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. وی گفت: من و دوستم در یک پیک موتوری کار می کردیم. وقتی فهمیدم هر دو سابقه دار هستیم تصمیم گرفتیم با هم به خانه ها دستبرد بزنیم. پس از مدتی دستگیر شدم اما قاضی رسیدگی کننده به پرونده ام در مجازاتم تخفیف قائل شد و مرا به زندان محکوم کرد. از زندان مرخصی گرفته بودم که سرقت ها را شروع کردم.اما واقعا نمی دانستم به آخرین ...
ارتباط صمیمی مسعود با زن بابا او را پای چوبه دار برد + عکس
مسعود پنجم مرداد 92 وقتی که 17 سال داشت پدر 40 ساله اش به نام محمد را در خانه شان در سه راهی آدران کشت و جنازه را در خودرو پدرش جاساز کرد تا آن را در خیابانی خلوت رها کند. این پسر که از نیمه شب تا 11 ظهر در خیابان های شهر سرگردان بود ماشین حامل جنازه را که خراب شده بود برای تعمیر به نمایندگی خودرو برد و همان جا پشت فرمانش خوابش برد. همین خواب کوتاه کافی بود تا کارگران نمایندگی خودرو به ماجرا ...
مرگ اسرار آمیز دختر16ساله!
بود با دستور قاضی جنایی بازداشت شود. وی که متولد 78است دیروز وقتی پیش روی قاضی جنایی قرار گرفت، چنین گفت: 7 ماه پیش بود که دخترخاله ام مرا عضو گروهی در تلگرام کرد که در آنجا با قربانی که دوست دخترخاله ام بود آشنا شدم. ارتباط من و قربانی ادامه داشت، گاهی با هم چت می کردیم و گاهی یکدیگر را می دیدیم. هردو ساکن کرج بودیم و گاهی برای تفریح به تهران می آمدیم. آخرین باری که با هم ...
سرنوشت احمد متوسلیان از زبان یک شاهد عینی
البنانیه بودیم و شکنجه می شدیم. وی ادامه داد: روزی که من به این سلول رفتم به دلیل شکنجه زخمی و بی هوش بودم. از طرفی لباسی به تن نداشتم و برهنه بودم. آن روز حاج احمد یک زیرشلواری داد اما من نمی توانستم صحبت یا تشکر کنم. در 10 روزی که در زندان بودم کم کم با یکدیگر آشنا شدیم و عکس هایی که از او دیدم نیز می توانم بگویم که صددرصد همین چهار دیپلمات بوده اند. الیعقوبی درباره آخرین لحظاتی ...
قصاص فرجام قتل پدر با همدستی نامادری
پیدا نکردم و تمام شب مشغول رانندگی بودم برای همین وقتی ماشین را برای تعمیر آوردم، اینجا خوابم برد. سعید، نامادری اش را طراح نقشه قتل معرفی کرد تا زن 36 ساله نیز دستگیر شود. راحله در بازجویی ها خود را بی گناه دانست، اما شواهد ماجرا از نقش او در قتل حکایت داشت به همین دلیل کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی قرار ...
روستایی زاده ای که جراح چشم شد
. سال دوم یا سوم پزشکی بودم که پدرم فوت شد. بعد از گرفتن مدرک پزشکی عمومی ام توانستم کفالت مادرم را به عهده بگیرم و از رفتن به خدمت سربازی معاف شوم. در آن زمان علاقه مند به دایر کردن مطب و کار خصوصی نبودم و برای همین در مس سرچشمه در مقام پزشک مشغول به کار شدم. همان وقت، یعنی در 1355 با یکی از همدانشگاهی هایم که همشهری، ولی ساکن تهران بودند، ازدواج کردم. ایشان هم بعد از ازدواج به مس سرچشمه ...
آیت الله بروجردی منادی وحدت و تقریب
شد و مورد بازجویی قرار گرفت که منجر به اقامت صد روزه ایشان در تهران گردید. وی بعد از رفع محدودیت، به قصد زیارت حرم امام رضا علیه السلام عازم مشهد شد و پس از سیزده ماه اقامت در جوار امام هشتم، به قم آمد. مدتی هم در کنار بارگاه حضرت معصومه علیهاالسلام میهمان بود و در نهایت به وطن خود بازگشت و با استقبال پرشور مردم بروجرد وارد این شهر شد و تا سال 1363 ه .ق. در آن جا حضوری نافذ پیدا کرد.(2) او در این ...
ذره بین
. با اعترافات متهم، پرونده بعد از تحقیقات و بررسی های لازم به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم در مقابل هیأت قضائی ایستاد و صحبت های قبلی خود را تکرار کرد. در این جلسه خانواده اولیای دم درخواست قصاص کردند که متهم به همراه مادرش، با التماس از آنها خواست او را ببخشند. خانواده مقتول نیز با این درخواست مخالفت کردند اما درنهایت پذیرفتند که با یکدیگر مشورت کنند و اگر ...
پرونده مبهم کشتی آرزو
ایلخانی باز هم همان صحبت های قبلی را تکرار کرد: من هیچ دخالتی در سقوط و مرگ ملوان ایرانی نداشتم و وقتی متوجه سقوط او شدم، همه اقدامات لازم را برای نجات او انجام دادم. همان روز اول هم همین را گفتم اما باز هم این سوالات تکراری را باید پاسخ دهم. او البته درگیری با ملوان ایرانی را تأیید کرد و در این باره به بازپرس پرونده گفت: ما با هم درگیر شدیم؛ اما من خودم را کنترل کردم و ماجرا تمام شد، چند ثانیه بعد ...
بی باک: مگر تیم قهرمان تحویلم دادید؟!
.... سوالم از منتقدان این است که چرا اتفاقات خوب را نمی بینند؟ جوانان ما در این مسابقات به فینال رسیدند اما کسی توجه نکرد. من سه ماه است که این تیم را تحویل گرفته ام و از روز دوم تخریب شدم. دشمن فدراسیون نمی شوم بی باک درباره شایعات دلیل انتخابش به عنوان مربی تیم ملی گفته است: من به هیچ عنوان با کسی لابی نکردم. در خانه ام نشسته بودم که گفتند؛ سرمربی تیم ملی شده ای. من هیچ وابستگی ...
کوچه مرگ در دل پایتخت
: می دانی به چی معروف بودم؟ مهتاب خوشگله! دختر خوشگل پدرم بودم تا اینکه عاشق پسر دایی ام شدم. پدرم با ازدواج ما مخالف بود. همین دلیل باعث شد که از خانه فرار کردیم. چند ماه بعد فهمیدم معتاد است و دلیل مخالفت پدرم همین بود. من دیگر راه برگشت نداشتم. همین شد که معتاد شدم. هردو مصرف می کنیم و آواره خیابان ها شده ایم. کاش زمان به عقب بازگردد و من اشتباهم را جبران کنم. مهتاب خوشگله می گوید: از وقتی ...
روایتی از آچارفرانسه تیپ فاطمیون
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: سعید صفری یک مرداد 1345 چشم به جهان گشود. 12 ساله بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. از آنجایی که سن و سال کم، مانع ادای دینش به انقلاب بود، پس از آغاز جنگ تحمیلی در مهر ماه 1361 عازم جبهه شد و تا به امروز در حفظ انقلاب اسلامی و آرمان های شهدا در صف اول مقابله با دشمن ایستاده است. سعید صفری در تشریح علل اعزامش به جبهه می گوید: دوم دبیرستان بودم که برای ...
آثار برگزیده جشنواره ها باید نقد شوند
نداشتم آن را بخرم به همین دلیل یک دفتر کاهی و دو قلم خوش نویسی تهیه کردم و شروع نوشتن کردم تا نسخه برای خود داشته باشم. بعدها که به شعر و ادبیات علاقه مند شدم به عضویت کتابخانه مجلس درآمدم و از ساعت چهار عصر تا هر زمانی که کتابخانه باز بود در آن مشغول بودم. وی در پایان اظهار کرد: به خاطر دارم نخستین کتابی که خریدم یک حافظ کوچک بود که تا به امروز آن را نگه داشته ام. عاشق کتاب بودم و هر ...
با شعبان، طعم زندگی عاشقانه را چشیدم+تصاویر
60 ازدواج کردیم. هنوز اوایل جنگ بود. 18 ساله بودم و شعبان 23 ساله. عقدمان 12 فروردین و نیمه شعبان عروسیمان بود. شعبان دوست برادرم بود و رفت وآمد خانوادگی با هم داشتیم. مادرش من را در مسجد دیده و به شعبان گفته بود. از زمانی که امام خمینی(ره) گفته بود ای کاش من یک پاسدار بودم، همه آرزوی دختران همسن و سال من ازدواج با یک پاسدار بود. خواستگاری که آمد، من هم جواب مثبت دادم. روزی که بله را ...
من حاج احمد را کُشتم!/چه کسانی نخواستند حاج احمد برگردد
حالش بهتر شده، گفتم: آقا رضا، نمی خوای یه فکری بکنی و با کسی مطرح کنی که یه جوری بریم ببینیم این یارو کجاست و چیکار می کنه و چه خبرهایی از حاج احمد و بقیه داره. فقط خندید. چند روز بعد، ناامید و خسته، شکسته و عصبانی، از لبنان برگشتیم ایران. بعدها شنیدم روبرت مارون حاتم معروف به کبرا عامل اصلی ربایش چهار گروگان ایرانی در تیر ماه 1361 در حاجز برباره، چون از طرف دستگاه ...