سایر منابع:
سایر خبرها
غده سرطانی قمار در فضای مجازی
تلگرامی و صفحات اینستاگرام انجام می شود (آموزش پوکر، بازی پوکر با پول واقعی، پولدار شدن در کمتر از یک روز، آنلاین میلیونر شوید و...) و دسترسی آسان جوانان به این کانال ها و صفحات، هر روز تعداد بیشتری از جوانان به سبب کنجکاوی وارد فضاهایی می شوند که دیگر قادر به رها شدن از آن نیستند. و از طرفی دیگر نیز، کم کاری مسئولان و شورای عالی فضای مجازی، در ساماندهی و مدیریت این فضا و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات ...
ناگفته های بهاره رهنما درباره طلاق ازقاسم خانی وازدواج مجدد!
جدایی برایم خیلی سخت بود، به خصوص که همزمان با رفتن پریا از ایران شد. با وجود اینکه من همیشه سعی کردم زن قوی باشم و این را ازمادرم یاد گرفتم که باید یک زن قوی باشد، بسازد. امید داشته باشد و ... ولی با این وجود رفتن پریا خیلی بهم احساس تنهایی عمیقی داد. من اصولا ادمی هستم که از تنهایی می ترسم و احساس عدم امنیت دارم. با توجه به همه این ها یک سال بعد از جدایی ام به این نتیجه رسیدم من آدم زندگی مشترک ...
دغدغه سینماگران ما دغدغه های مردم نیست
روایت آن قصه نیست. شما اجازه دارید درباره اعتیاد فیلم بسازی، راجع به طلاق می توانی فیلم بسازی راجع مشکلات و معضلاتی که در جامعه است فیلم بسازی، ولی مخاطبت را تا دقیقه 100 بنشان روی صندلی و بگذاراز دیدن فیلم لذت ببرد. تحت تاثیر بچه های آسمان نبودید موقع ساخت بیست و یک روز بعد ؟ من خودم یاد حس و حال فیلم مجید مجیدی افتادم. اگر این اتفاق برایتان افتاده است خوشحالم، ولی زمانی که داشتم می ...
این نمایش نا مه یک درام تلخ و چرک و هولناک است/ کسانی که می خواهند جشنواره تئاتر استان را با حواشی و ...
نمایش هایی باشد که از تهران به گیلان می آیند،نه فقط بخاطر فلان صحنه خاص نمایشی حذف شود،و نه به خاطر حضور بازیگر چهره ای که در گیلان بیشتر شبیه یک نابازیگر منفعل است مجوز اجرا صادر شود!مهم ترین اتفاق تئاتر گیلان در یک سال اخیر تشکیل انجمن هنرهای نمایشی بوده و هست. همه اهالی تئاتر باید در کنار این عزیزان و با همیاری هم تئاتر گیلان را به سطح واقعی و والای خود برسانند(باخبر شدم،و البته بسیار ...
متهم به قتل بنیتا: سه ماشین دارم!
بزند من او را از این کار منع می کنم. صبح روز حادثه برای رفتن به آرایشگاه از آنها خداحافظی کردم بعد از اتمام کار مهدی با من تماس گرفت و گفت کجا هستم؟ سه هزار تومان پول نیاز داشت تا به پیک موتوری بدهد از بقالی کنار آرایشگاه سه هزار تومان پول گرفتم و او پول را به پیک داد و از من درخواست کرد او را به خانه برسانم. ا. د در ادامه گفت: در طول مسیر متوجه شدم که مهدی تلفنی با محمد حرف می زند و بحث ...
چهارمین متهم به عنوان مطلع دردادگاه حاضر شد
تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای 3 هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری دادم. تا او را به خانه برساند. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده است گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم. قاضی خطاب به متهم: حرف های شما با مهدی متناقض است. متهم: من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم. ...
پایان محاکمه متهمان پرونده بنیتا
کیخا و عباسی برگزار شد. این بار احمد، چهارمین متهم پرونده که تا همین چند روز قبل متواری بود نیز به دادگاه منتقل شد. بعد از اعلام رسمیت دادگاه او در جایگاه ایستاد و گفت: من نه ماشین را دیدم و نه بچه را. چون معتاد بودم چند روز بعد از اینکه محمد(متهم ردیف اول) پراید را دزدید به کمپ رفتم و حدود 40روز آنجا بودم تا اینکه چند روز قبل برگشتم و از ماجرا با خبر شدم و خودم به پلیس آگاهی رفتم. ...
روز وصل: امسال در حج 96 چه گذشت؟
باز امشب در صحبت با راننده دریافتیم که اوضاع اقتصادی بسیار سخت است. هزینه برق در اینجا فوق العاده گران است. او گفت یک خانه در ماه رمضان به علاوه ده روز، مبلغ دو هزار و سیصد ریال پول برق پرداخت کرده است. بحث ارزش افزوده جدی از رمضان به بعد اجرایی شده است. برای خارجی ها هم هر نفری، در هر ماه صد ریال در نظر گرفته شده است. آن هم به صورت سرانه که از زن و بچه او هم گرفته می شود. قبلا سال شنیده ...
انتقاد هیلاری کلینتون از نظام انتخاباتی الکترال کالج/ آنهایی را که می گویند از رای ندادن پشیمانند، نمی ...
...، همان روزی بود که او در انتخابات شکست خورد. وی در این باره گفت : این یک روز تعیین کننده بود چون مرا از تحرک انداخت. من رای دهندگان را برای اینکه نمی دانستند ماجرا از چه قرار است سرزنش نمی کنم. کلینتون افزود کومی با ازسرگیری تحقیقاتش درباره ایمیل ها که آن را درست چند روز قبل از انتخابات متوقف کرد، برای همیشه تاریخ را تغییر داد. وی درباره مداخله کومی و روسیه در ...
رمزگشایی از معمای قتل بنیتا +عکس
.... او را تا آنجا رساندم و خودم به خانه ام برگشتم و اصلا ماشین و بچه را ندیدم. نمی دانم مهدی چگونه برگشت. دو روز بعد هم به کمپ ترک اعتیاد در کهریزک رفتم. تا این که دیروز (سه شنبه) از کمپ به خانه زنگ زدم. خواهرم گفت مامورها آمده اند. وقتی از ماجرا باخبر شدم، سریع لباس هایم را پوشیدم و خودم را به آگاهی وحدت اسلامی معرفی کردم. گواه دوم: مهدی روز اول درباره بنیتا چیزی نگفت دومین ...
بازیگران مشهوری که آنقدرها هم پولدار نیستند
می شد، ولی متأسفانه ما خیلی درگیر ثروت باد آورده شده بودیم. چی خریدیم؟ فقط لباس، بعد پول زیادی خرج مو، آرایش، مدیر برنامه ها، مدیران تبلیغاتی، وکیل و ... کردیم و در پایان روز می بینی که کل پول به سرعت برق و باد تمام شد. جَنیس دیکینسون این خانم که ادعا می کند اولین سوپرمدل دنیاست، به عنوان دست راست سابق تایرا بنکس، انتظار می رفت که مانده حساب های بانکی اش خیلی بالا باشد. اما ...
پلیس راهور خودرو حامل بنیتا را دید و گزارش داد
خارج شوم، مهدی با من تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای سه هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری داد. تا مسیری او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده، گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم. قاضی خطاب به متهم: حرف های شما با مهدی متناقض است. متهم: من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم ...
آخرین دفاعیه شیشه ای ها از قتل دختر بی گناه
ریاست دادگاه از اوخواست تا در جایگاه حاضر شود و بعد از معرفی خود هر آنچه را که در رابطه با روز حادثه می داند شرح دهد. در این مدت در کمپ بودم مطلع در جایگاه حاضر شد و گفت: احمد. د هستم و شغلم رانندگی است. به اتهام نگهداری مصرف 5 گرم شیشه به پنج سال حبس در محکوم شدم. مدتی قبل به مواد اعتیاد داشتم، اما به خاطر قولی که به خانواد ه ام داده بودم، در کمپ بستری شدم تا اینکه دیروز به ...
شب بله برون من و وحید خیلی کوتاه بود! / وقتی شوهرم به زندان رفت
رضایت شاکی را گرفتم اما دیگر همسرم آن وحید سابق نبود چرا که بعد از آزادی Freedom از زندان به انواع خلافکاری ها مانند مصرف مواد و مشروبات الکلی روی آورد و بیشتر اوقاتش را با دوستانی می گذراند که در زندان با آن ها آشنا شده بود. دیگر از کتک کاری ها و خلافکاری های همسرم خسته شدم و اکنون به قانون Law پناه آورده ام. ...
آخرین جلسه رسیدگی به پرونده بنیتا
چیزی نگفت. من تازه در آگاهی بود که متوجه شدم بچه ای هم داخل خودرو بوده است. ما آن روز با هم به خانه ما رفتیم و من از کارت هدیه مبلغ 98 هزار و 800 تومان پول دریافت کردم و یک گرم شیشه به محمد دادم. اصلا نپرسیدم کارت را از کجا آورده است. بعد از آن با هم مواد مصرف کردیم و محمد تا غروب پیش من بود، ولی شب در آن جا نماند. بعد از آن از سوی زن صیغه ای محمد متوجه شدم که او دستگیر شده است. در این مدت با او ...
کیهان و خوانندگان
سن به 60 سالگی و بازنشستگی، متوجه شدم که کارفرما تنها 15 سال سابقه بیمه را پرداخت کرده است! و ما هم بعد از بازنشستگی 15 روز حقوق می گیریم یعنی 530 هزارتومان! با این حقوق و 2 جوان بیکار در منزل و خودم که از کار افتاده ام چگونه می توانم بر مشکلات معیشتی فائق آیم؟! لطفا سخنگوی دولت مرا راهنمایی کند! 3697---0915 * در کشور ما رسم بدی شده که تا فاجعه ای اتفاق نیفتد مسئولان دست به کار نمی شوند ...
خوشحالم که به راه درست رفت
. پیکرش را در امامزاده عبدالله سه راه ورامین به خاک سپردیم. یک هفته بعد از شهادت همسرم خیلی ناراحت بودم و سر مزارش رفتم. شب خوابش را دیدم که کلاه در دست داشت. برادرم را در آغوش گرفت و بعد من را در آغوش گرفت و گفت چرا اینقدر بیقراری؟ چرا اینقدر ناراحتی می کنی؟ تا محرم این همه وقت مانده، تو این همه بیقراری می کنی. قطعاً شما هم از حرف و حدیث های تکراری درباره خانواده شهدا بی نصیب نمانده اید ...
توضیحات متهم سوم قتل بنیتا درباره آن چه بر نوزاد 8 ماهه گذشت
خرید مواد برویم که در مسیر محمد بهانه آورد که جنس نیست و من به مهدی گفتم می خواهم به خانه بروم. وی ادامه داد: آن روز ماشین من اصلا خراب نبود. من احتیاجی به ماشین دزدی ندارم و مال حرام نمی خورم، حتی مال سرقتی هم نمی خرم، ساعت 8 صبح مهدی و محمد را پیاده کردم و به آرایشگاه رفتم. ساعت 10 صبح مهدی به پیش من آمد و از من 3 هزار تومان پول قرض گرفت، من هم پول را به وی دادم و در مسیر مهدی به ...
متهم به قتل بنیتا: سه ماشین دارم!
بزند من او را از این کار منع می کنم. صبح روز حادثه برای رفتن به آرایشگاه از آنها خداحافظی کردم بعد از اتمام کار مهدی با من تماس گرفت و گفت کجا هستم؟ سه هزار تومان پول نیاز داشت تا به پیک موتوری بدهد از بقالی کنار آرایشگاه سه هزار تومان پول گرفتم و او پول را به پیک داد و از من درخواست کرد او را به خانه برسانم. ا. د در ادامه گفت: در طول مسیر متوجه شدم که مهدی تلفنی با محمد حرف می زند و بحث ...
موسیقی های مان صد برابر بدتر از موسیقی لس آنجلسی است
...> صادق محمدی در مورد مدت زمان ساخت این اثر، سختی های کار و ... گفت: قاعدتا چنین کاری باید با بودجه خوبی شروع بشود اما من به جز بودجه شخصی خودم پول دیگری نداشتم. شروع کار به ممانعت های زیادی از سوی ارگان ها و مسئولین همراه شد. البته نه به واسطه اسم مجید انتظامی بلکه به واسطه این که کار در حوزه موسیقی بود، مخالفت داشتند و به گونه ای احساس نیاز نکردند و اولویت کاریشان این نبود. در حقیقت باید بگویم که ...
رونمایی از چهارمین متهم پرونده قتل بنیتا در دومین روز دادگاه /جزییات دفاعیات+ عکس
آرایشگاهی رفتم. هنگامی که از آرایشگاه خواستم خارج شوم مهدی با من تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای 3 هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری داد. تا مسیری او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده است گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم. قاضی خطاب به متهم: حرف های شما با مهدی متناقض است. ...
مشتری گل؛ از ورزشکار معروف تا هنرمند خفن
مشتری های دست به نقد: شریکم واقعاً تنبل بود. آنقدر اذیت می کرد و سر قرار با مشتری نمی رفت که ازش جدا شدم. فقط می کشید و می خورد. بعد از اون دیگه خودم رفتم سمت خرید. یکی رو پیدا کردم که بار عمده می فروخت. 5 میلیون می خواست. بالاخره دار و ندارم که 5 میلیون بود رو گذاشتم رفتم خونه اش. گل خریدم گرمی 20 هزار تومن ولی چه گلی! هنوز رو دستش ندیدم. همین طور که سیگاری علف را گوشه لبش گرفته، مثل فیلم ها ...
ناگفته های یک هنرمند نامدار: من از درون ناچار شدم
، آشپزی لذیذ و شاگرد اولی در کلاس های هنرهای دستی، محصول جدایی دست های من از خودم بود. تا اینکه سی سال پیش مستندی در تلویزیون دیدم که روحم را تسخیر کرد و امانم را برید و من در عالم مادی بی امان شدم. مردی در برهوت کویر روی برگ های خرما نشسته بود و سفالگری می کرد و من با چرخ سفالش چرخیدم. انگار روح من در دست هایش بود.احساس غریبی داشتم. در دست هایم نیازی را احساس می کردم.این هم گذشت. و من همچنان زن خانه ...
حضور مطلع پرونده قتل بنیتا مقابل میز قاضی کشکولی/حکم عاملان قتل بنیتا هفته آینده صادر می شود
شدم که بچه داخل خودرو بوده است. ما آن روز باهم به منزلمان رفتیم و من کارت را از مغازه دار به مبلغ 98800 تومان خالی کردم و یک گرم شیشه به محمد دادم و با هم مواد مصرف کردیم. قاضی: محمد شب را در منزل شما بود؟ متهم: خیر تا غروب آنجا بود. قاضی: چه زمانی متوجه دستگیری محمد شدید؟ متهم: از سوی زن صیغه ای ایشان متوجه شدم که گیر کرده است در این مدت با او تماس ...
متهم ردیف چهارم پرونده قتل بنیتا بعنوان مطلع در دادگاه حضور یافت
قرار گذاشت و ساعت 4 صبح با رفیقش 'محمد' آنجا بود؛ او گفته بود رفیقم چیزی دارد از او بگیریم که او در راه بهانه آورد که جنس نیست. من هم به (م.ش) گفتم: می خواهم به خانه بروم چون نه نیازی به دزدی دارم و نه احتیاجی به مال حرام . آنها را پیاده کردم و به آرایشگاه رفتم. (م.ش) بعد از نیم ساعت به من زنگ زد و گفت: کجایی و منم گفتم در آرایشگاه هستم و او با پیک موتوری سمت من آمد و از من 3 هزار تومان پول خواست ...
جزئیات دومین دادگاه متهمان پرونده بنیتا
ساعت 9 صبح روز حادثه به آرایشگاهی رفتم. هنگامی که از آرایشگاه خواستم خارج شوم مهدی با من تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای 3 هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری داد. تا مسیری او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده است گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و 38 روز در کمپ بودم. قاضی خطاب به متهم: حرف های شما ...
درخواست اشد مجازات برای متهمان/ یکشنبه هفته آینده رای صادر خواهد شد
این را همه می دانند، کسی حرف از سرقت بزند من او را از این کار منع می کنم. صبح روز حادثه برای رفتن به آرایشگاه از آنها خداحافظی کردم بعد از اتمام کار مهدی با من تماس گرفت و گفت کجا هستم؟ سه هزار تومان پول نیاز داشت تا به پیک موتوری بدهد از بقالی کنار آرایشگاه سه هزار تومان پول گرفتم و او پول را به پیک داد و از من درخواست کرد او را به خانه برسانم. ا. د در ادامه گفت: در طول مسیر متوجه شدم که ...
مادر زنان معتاد بهبودیافته هستم/نمی توانم، بی خیال دختران بدسرپرست کرمان شوم/برای نجات زنان معتاد شریک ...
انجام می شود. فارس: چه شد که وارد بحث زنان معتاد بهبودیافته شدید؟ واعظی: خلاصه مطلب اینکه مدت ها کارمان این بود که سلامت خانم ها را بسنجیم، اما بعد رسیدیم به زنان حاشیه شهر، زنان کارتن خواب و زنان معتاد ترک کرده و یک خیر پیدا شد که مرکز ماده 16 (کمپ ترک اعتیاد اجباری) را تاسیس کرد، خانم های ساکن خانه بین راهی کرمان هم از آنجا آمده اند. فارس: خانه بین راهی را با چه ...
عوارض طلاق در خانواده، مردان شکننده ترند؟
در نهایت جدا شدیم. من دلیل طلاق را به همه اختلاف فکری عنوان کردم. احساس می کردم اگر به بقیه بگویم که به خاطر خیانت همسرم از او جدا شده ام، خودم انگشت نما می شوم. همین کافی بود تا برخی از اطرافیانم قضاوت هایشان را شروع کنند در نهایت اوضاع با شکست در ازدواج دومم به شدت وخیم شد. این آقا به فاصله دو سال بعد ازدواج دیگری کرد که به قول خوش اشتباه بود. می دانم چرا اما همه خانواده به من می ...
شهادت ، شرط اول ازدواج/ امام کاظم(ع) واسطه رضایت برای اعزام به سوریه شدند
کد خبر : 331593 || تاریخ: 20 شهریور 1396 به گزارش صبح توس ؛ ساعت 5 عصر گوشه ای از شهر مرا فرا می خواند، باید راهی شوم، راهی خانه ای که حدود 800 روز سایه همسر و پدر را بر سر خود ندیده است. خانواده شهید جواد جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارند، باید زودتر از موعد آنجا باشم، نباید وقت کم بیاید، باید دو گوش شوم و یک دهان، باید کمتر بگویم تا زمان بخرم برای شنیدن درد و دل های فراغ. ...