سایر منابع:
سایر خبرها
راز طول عمر آیت الله جنتی از زبان پسرش/ اصلا نمی دانم مزار برادرم کجا هست/مادرم خیلی متأثر بود. تا آخر ...
استفاده می کنند. اصلا؟ خیلی کم. یک بار که عمل جراحی انجام دادند، در دوره نقاهت مدت کوتاهی دارو مصرف می کردند. به هر حال علی رغم کبر سن، ایشان معمولا صبح و عصر پیاده روی می کنند. هفته ای یک بار، اگر شنا هم نکنند در استخر راه می روند. ما هم به همین دلیل عادت کرده ایم که بعضی از مسائل را رعایت کنیم. نکته دیگر سحرخیزی ایشان است. در طول 60 سال گذشته هر شب یکی دو ساعت قبل از اذان صبح ...
خانواده مشهدی حامی موسیقی به شیراز رسیدند سفر 60 روزه در سرزمین مادری برای حمایت از کنسرت ها
در ادامه سخنان همسرش بر این نکته تأکید دارد که آن ها اصلاً به دنبال جنجال به پا کردن و نشان دادن خودشان نبوده اند. او با اذعان بر این که ما می خواهیم حرفِ بخش بزرگی از جامعه را در قالب یک حرکت مدنی به گوش دیگران برسانیم، گفت: به دلیل ثبت نام دخترم در مدرسه باید سفر خود را تا پایان شهریور تمام کنیم اما تلاش میکنیم حرکت خود را ادامه دهیم. در این راه میخواهیم هرکداممان یک ساز اصیل ایرانی را یاد بگیریم تا سفر بعدی را با سازهایمان همراه باشیم. وی در پایان ابراز امیدواری کرد که در سفرهای بعدی مجبور به استفاده از شعار حق داریم آوازهای سرزمین مادری را در شهرمان بشنویم نباشند. 46 ...
راز طول عمر آیت الله جنتی از زبان پسرش
سیاسی داشتید، شرایط خانه برای مادر سخت نبود؟ گلایه یا شکایتی نداشتند؟ البته سخت بود، خیلی هم سخت بود. سال 45 پدرم را به زندان قزل قلعه آورده بودند. ما مجبور بودیم با اتوبوس از قم به تهران حرکت کنیم. گاراژ اتوبوس ها در خیابان ناصرخسرو بود. با مادر می آمدید؟ گاهی با مادر می آمدم، گاهی تنها می آمدم. وقت زیادی می گرفت از اتوبوس پیاده می شدیم. باید چند خط اتوبوس واحد ...
دچار آلزایمر فرهنگی شدیم
. بسیار ناراحت شدم زیرا جلال برایم حکم برادر داشت. یک نامه به جلال نوشتم و گفتم "اگر تهران سرد است خرمشهر مردم گرمی دارد، بیایید اینجا." جلال برایم جواب داد" از وقتی از مدارسه مرا بیرون راندند خیال سفر دارم اما کی و کجا نمی دانم ". یک روز دیدم زنگ در خانه را زدند. آقای هوشنگ پورکریم بود. گفتند "مرا آقای آل احمد فرستادند، ایشان در هتل آناهیتا هستند" .من راهی شدم. دیدم جلال 2 کتاب در دست دارد، او را بغل ...
دیگر بحث سیاسی نمی کنیم تا احترام ها حفظ شود
سؤالات اصلی را که پرسیده بودم، باز هم با همان حوصله می گوید، خب چه سؤالات دیگری باقی مانده؟ و من اجازه پیدا کردم بیشتر از روابط خصوصی و خانوادگی جنتی ها از علی جنتی سؤال کنم. در این بخش از گفت وگو، ادامه سؤالاتم از آستان قدس را پی گرفتم و اینکه جنتی به نقل از مردم مشهد می گفت آنها معتقدند اگر امام رضا بود، با این مردم محروم و مستضعف چه کار می کرد؟ جنتی از نزدیکی دیدگاهش به علی لاریجانی و عطاالله ...
آیت الله معصومی دار فانی را وداع گفت
تهران تحصّن کردند که علما و جمعیّت فراوانی در آن تحصّن شرکت کردند و سرانجام این حرکت، رژیم را وادار به ورود حضرت امام(ره) به کشور کرد. مسئولیّتهای پس ازانقلاب درطول انقلاب مسئولیّتهای گوناگونی داشتم که ذیلا به صورت فهرست وار عرض میکنم: عضویّت در ستاد استقبال حضرت امام(ره) درسال 1357 شمسی؛ مسئولیّت کمیته علی آباد گرگان وزرندکرمان؛ مسئولیّت بنیاد ...
ماجرای مصادره گروه صنعتی بهشهر /بنیانگذار گروه صنعتی بهشهر کیست؟
راهپیمایی ها کارهای سیاسی و اقتصادی را فلج کرده بود. لاجوردیان که نوشته فردی مذهبی است معتقد بود: وقتی شعارها و پیام های رهبران انقلاب زیر عنوان اسلام بالا گرفت، ما چندان نگرانی از اوضاع نداشتیم. من با خود می گفتم این یک انقلاب اسلامی است. انقلاب چپی نیست که ما را بترساند و با معلوماتی که از اسلام داشتم، می دانستم که اسلام به مال مردم احترام می گذارد. خیلی نگران انقلاب نبودم و چون در تمام کارهایی که در ...
دستور عزل یک بازجو توسط رهبری!/توصیه جالب اژه ای به خاوری/پاسخ علی اکبر جوانفکر به حداد عادل
گفتند راه ظهور امام زمان افزایش فساد است آیت الله سیدمحمد علوی گرگانی در دیدار رئیس مؤسسه آینده روشن با بیان اینکه مسئله غیبت امام عصر(عج) از مسائل مهم در دین است، اظهار کرد: غیبت آن حضرت فلسفه زیادی دارد و همین بیان نشدن همه فلسفه و حکمت غیبت موجب مشکلاتی در جامعه شد و شاید یکی از دلایل عدم پاسخگویی این است که همه کس نمی توانند دلایل غیبت را درک و هضم کند . وی با بیان اینکه غیبت حضرت ...
روایت غلامرضا امامی از دیدار آل احمد و شریعتی
.... آل احمد زبان گفتاری و شفاهی را به کتبی نزدیک کرد و این کار را در کتاب مدیر مدرسه نیز به خوبی انجام می دهد. شنیدم جلال آل احمد را از دانشسرای عالی اخراج کردند؛ ناراحت شدم. من نامه ای نوشتم که:" آقای جلال آل احمد اگر تهران سرد است خرمشهر مردم گرمی دارد، به اینجا بیاید. " آل احمد در جوابم نوشت:" از وقتی از مدرسه مرا بیرون راندند خیال سفر دارم اما کی و کجا نمی دانم". یک روز دیدم زنگ در خانه را زدند ...
در انتظار روز فریادم
گوشت بده، اکثر خانواده هایی که ثروتمند بودند، بیش از نیم کیلو گوشت نمی گرفتند. برنج همین طور، خیلی از مردم توانایی خرید برنج نداشتند. در شهر میانه این وضع حاکم بود؟ در میانه بود، مسافرت های زیادی هم به این طرف و آن طرف داشتم. اوایل را بگوییم، از دوران کودکی و دوران رفتن به مدرسه روایت کنید. دوران مدرسه که هم شیرین بود و هم سخت. از این نظر که ما شاگرد درسخوانی بودیم، به ...
آسیب شناسی قتل های کودکان/سونامی خیانت در زندگی زناشویی/سکوت مراجع آموزشی در برابر تربیت جنسی
استفاده جنسی قرار می گرفتند و یکی از آنان تعریف می کرد که هنگامی که موضوع را به برادرم گفتم ، آنچنان من را تنبیه بدنی کرد که دیگر جرات نکردم هیچگاه در مورد این مساله با کسی صحبت کنم. وی ادامه می دهد: این فرد اکنون به فردی تبدیل شده بود که از دیگران سوء استفاده جنسی می کرد و از این مساله ناراحت بود و به شکل یک رفتار اجباری یا مثل کسی که دچار اعتیاد جنسی شده بود و خودش در عذاب بود اما نمی ...
راهی که علامه عسکری از سازمان امنیت تا بیروت پیمود/ پدرم خود را وقف اهل بیت کرده بود
عسکری مجبور به ترک عراق و مسافرت به لبنان شد و چون در آنجا در معرض ترور توسط بعثی ها قرار گرفت، به ایران آمد و به همان کوشش های فرهنگی پرداخت و دانشکده اصول الدین را در تهران، قم و اهواز تأسیس و د ه ها کتاب منتشر کرد، در نهایت این عالم و مجاهد شیعه در روز 25 شهریور 1386 پس از یک دوره بیماری در بیمارستان میلاد تهران درگذشت و پیکر مطهرش در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) آرام گرفت. به مناسبت سالروز ...
تیپ فرزاد حسنی در جشن تولد 40 سالگی + عکس
...> خصوصیات اخلاقی و شخصی فرزاد حسنی دوران کودکی اصلا بچه شیطان ی نبود و همیشه شاگرد اول بود . از فوتبال متنفر است . جسارت و حاضر جوابی خاصی دارد . زیاد اهل حساب و کتاب نیست و ولخرجی اش را همه می دانند .او احترام به دیگران و حتی کوچکتر از خود را هیچ گاه از یاد نمی برد . از خدا حسابی می ترسد . زیاد از رانندگی خوشش نمی اید . زیاد مطالعه می کند . خیلی ادم عاطفی است و اصولا قاضی خوبی هم ? هست ...
همه این توفیقات را صدقه سر حضرت علی اصغر به من دادند/ دختری که دوبار تا مرز خودکشی رفت
می گذارد پای آن سرو روان/ مردم چشمم برد از رشک حسرت بر زمین غزلیات بسیار دیگری به راهنمایی ایشان سروده شد. هر شب یک انجمن ادبی طی طول هفته در تهران فعال بود. انجمن ادبی حافظ را ذبیح الله ملک پور در منزلش برگزار می کرد. انجمن ادبی اشراف گرایی بود. نمایندگان مجلس و سناتورها در آن حضور داشتند. انجمن ادبی صائب نیز بود که با مدیریت مرحوم فرات یزدی و دبیری خلیل سامانی که موج تخلص می کرد برگزار می ...
پیامک های دریافتی 1396/02/26
و استاد ندارند و شرایط بدتری دارند. 3076...0911:هفته گذشته جهت مسافرت به مشهد مقدس رفتیم،متاسفانه در باغ وحش مشهد با دیدن حال و روز حیوانات بسیار ناراحت و دلخور شدیم.خواهشمند است فعالان حقوق حیوانات، پیگیری جدی بفرمایند. 6156...0915:بخش پیشین شهرستان سرباز، مردم بخش با مشکلات ارتباطاتی روبه رو هستند از نظر آنتن دهی و اینترنت مشکلاتی دارند اینترنت درست حسابی ندارند، به مسئولین ...
روایتی از شهیدی که هیچ گاه لباس نو نپوشید +عکس
شهدا همیشه قرآن خواندن ها و نمازهای شب شان را نقل می کنند: خانه ما محل رفت و آمد بسیاری از شهدا بود. شهید افراسیابی و شهید جنگرودی زیاد می آمدند. یکبار خواستند نماز را در خانه جماعت بخوانند. ابراهیم مجبور کرد جواد افراسیابی پای مصنوعی ش را درآورد و یکپا بایستد. می گفت می خواهم بدانم استواری ت در راه خدا چقدر است. آن موقع ها کسی با پای مصنوعی آشنایی نداشت. ابراهیم گاهی مجبور می کرد پای مصنوعی شان را ...
جشنواره خورشید 20 تا 23 شهریورماه در بندرعباس برگزار شد
مستقل خورشید به نمایش در آمدند به مناسبت روز ملی سینما؛ نسخه جدید فیلم جام حسنلو به مدت 28 دقیقه به کارگردانی محمدرضا اصلانی با عنوان گفتم این جام جهان بین و با حضور این کارگردان سرشناس سینمای ایران و همچنین فیلم های کوتاه بیگانه و بومی به مدت 11 دقیقه و باد سرخ به مدت 11 دقیقه به کارگردانی علی محمد قاسمی به صورت ویژه در ششمین دوره جشنواره فیلم مستقل خورشید در تالار شهید آوینی شهر بندرعباس به ...
تفکرم به شمس تبریزی نزدیک است/ هیچ وقت بی تفاوت نخواهم بود
خاطر شخصیت و منش و مرام زیستنش است تا کلامش. خیلی از ادیبان ما در همین روزگار درگیر این شخصیت هستند. جامعه مجازی امروز شده شلوغی و هروله هایی که در روز عاشورا بلند بود و در نهایت امام حسین(ع) مجبور شد حضرت علی اصغر(ع) را بالای سر ببرد تا صدایش را به گوش مردم و نسل بعد برساند. فضای مجازی هیاهو است و نه هیچ چیز دیگری. من دو زار هم دیگر برایش اهمیت قائل نیستمدر همین زمانه ما مرحوم سید حسن ...
ذوب آهن تلافی نو و کهنه را درآورد
...، پهلوان و شریفات در یک سوم میانی، پرس بازیکنان صاحب توپ استقلال در نیمه زمین آنها، استفاده از عرض در حملات به خصوص سمت راست خط دفاعی استقلال با چرخش توپ توسط شریفات، ستاری، مهدی پور و پهلوان و استفاده از ضربات ایستگاهی اهدافی بودند که توسط ذوبی ها دنبال می شدند.وی تصریح می کند: استقلال خوزستان در شروع حمله از خط دفاعی در مقابل پرس ذوب آهن مجبور به ارسال پاس های هوایی بلند و بی هدف می شد و پس ...
جزئیات اعتراف کبوترباز شیطان صفت به قتل ابوالفضل 11 ساله/عکس
. او در نزدیکی خانه ما زندگی می کند. وقتی رسید و متوجه شد که پسربچه را کشته ام خیلی ناراحت شد اما مجبور شد کمکم کند چون برادرم بود. آن روز جسد را داخل نایلون گذاشتم و دورش ملحفه ای پیچیدم. برادرم به ترمینال جنوب رفت و خودروی پرایدی را کرایه کرد. 50 هزار تومان به راننده داد و به دروغ به او گفت که قصد انتقال چمدانی را داریم. بعد با کمک برادرم جسد را داخل چمدانی گذاشتیم و به سمت جاده قم رفتیم. در ...
یوسف یزدی: محافظ پدرم بودم
...، همراه او حاضر می شدم. یک یوزی داشتیم و یک کلت 45. * پدر هر وقت که فرصت می شد، ما را سوار ماشین استیشن می کرد و به مسافرت می برد؛ مثلا سه روز در راه بودیم، هر شب جایی چادر می زدیم و صبح مادر صبحانه درست می کرد. پدر به ما شنا یاد می داد. قایق سواری می رفتیم. واقعا دوره خوشی بود. هر وقت که فرصت داشت، برای خانواده وقت می گذاشت، طوری نبود که هیچ وقت حضور نداشته باشد. اگرچه در برخی مقاطع ...
“باطل السحر” و “گامی در دوزخ، گامی در بهشت” برگزیدگان تئاتر قم
نوزدهمین جشنواره تئاتر استان قم با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. به گزارش فجر24 ، شب گذشته نوزدهمین جشنواره استانی تئاتر قم با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. بر اساس رای هیئت داوران در بخش اصلی نوزدهمین جشنواره استانی تئاتر قم نتایج به شرح زیر اعلام شد: طراحی بروشور: در این بخش هادی معزی برای نمایش های “باطل السحر و “گامی در دوزخ و گامی در بهشت ...
روزی که رضاشاه استعفا داد
حرکت کردند. رضاشاه به ناچار در همان روز به نفع ولیعهدش محمدرضا از سلطنت استعفا داد. رضا شاه در تبعید محمدرضا پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ می نویسد: متفقین به دولت ایران اطلاع دادند که قوای مسلح آنها در 26 شهریور 1320 تهران را اشغال خواهند کرد. به محض دریافت این خبر، پدرم گفت: آیا تو فکر می کنی که من حاضرم از یک سرگرد انگلیسی دستور بگیرم؟ سپس در روز 25 شهریور 1320 پدرم استعفا داد. ...
پدرم ابراهیم
.... بااین حال، پدر هروقت که فرصت می شد، ما را سوار ماشین استیشن می کرد و به مسافرت می برد. مثلا سه روز در راه بودیم، هر شب جایی چادر می زدیم و صبح مادر صبحانه درست می کرد. پدر به ما شنا یاد می داد. قایق سواری می رفتیم. واقعا دوره خوشی بود. هر وقت که فرصت داشت، برای خانواده وقت می گذاشت، طوری نبود که هیچ وقت حضور نداشته باشد. اگرچه در برخی مقاطع اصلا حضور نداشت، مثل زمانی که به عراق رفت ...
زندگی مصیبت بار چهار خانواده در یک مدرسه
.... با این پول کجا رو اجاره کنم؟ اینجا حداقل به محل کارم نزدیکه. با این پول کم، ماهی 200 هزار تومان هم برای رفت و آمدم کرایه می دم. باورت می شه؟ این اطراف زندانه اصلاً امن نیست. خیلی از زندانی ها توی زمین های کشاورزی کار می کنند به جای حبس شون، اما بالاخره زندانی اند، خلافکار بودن. همه می ترسن. چند وقت پیش یکی از زندانی ها فرار کرد و شب اومد اینجا تو آراد. برای همین سرویس گرفتم. دخترم هم دو روز ...
در دولت احمدی نژاد فرمان داده بودند تا می توانید از دیگران شکایت کنید
مجلس اعلام کند که فلان حرف نماینده مجلس خارج از رفتار نمایندگی بود. تمام شکایت هایی که انجام دادیم در بازپرسی ماند و این هیات اعلام نکرد که ماجرا، خارج از رفتار نمایندگی بود. در صورتی که بعضی از آنها واقعا توهین و افتراء بود . تعداد زیادی قانون در کشور داریم و بعد هم به مردم می گوییم مشکل خودتان است که قانون را نمی دانید؛ چون مطابق قانون عمل نکردید، باید مجازات شوید. به همین دلیل الان 15 ...
اکبر گلپایگانی: مدعیان موسیقی اصیل دلسوز جوانان نیستند/اینکه می گویند گلپا درباری بود، سخن درستی نیست
گلپایگانی را از رادیو می شنیدم و آواز او باعث شد تا به موسیقی علاقه مند شوم . یا آنکه مرحوم لطفی در خاطرات خود می گوید: وقتی صدای گلپایگانی از رادیو پخش می شد، مردم دکان های خود را می بستند تا صدای او را در منزل و از رادیو بشنوند . پس گلپا نه فقط یک خواننده،که ایجادکننده جریانی مهم در موسیقی ایران است. هرچند بی تردید او نیز به حقش نرسید و سال های متمادی از فعالیت محروم بود.او با درد بسیار از روزهای بی ...
تکرار ماجرای آتنا اصلانی با ابوالفضل 11 ساله
یافتند و با دستور دکتر شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران، تحقیقات از آنها آغاز شد. متهم به قتل جزئیات جنایت تکان دهنده ای را که رقم زده بود شرح داد و برادرش مدعی شد که وقتی متوجه شده وی دست به جنایت زده در انتقال جسد به او کمک کرده است. گفت وگوی تیم تحقیق با قاتل را می خوانید. چند سال داری؟ 22سال. چه شد که چنین نقشه هولناکی کشیدی؟ چون نمی خواستم ابوالفضل ...
به منتقدان حق می دهم/ وعده شخصی به نمایندگان نداده ام
فرهادی در فرمانداری تهران خوب عمل کرد در حالیکه حمله به سفارت عربستان در همین ایام انجام شد. اتفاقی که برای دولت و کشور هزینه های زیادی در بر داشت. حمله به سفارت عربستان ربطی به فرهادی نداشت. مساله سفارت خیلی تاسف آور بود و همه از رهبری و رییس جمهور گرفته تا مردم همه ناراحت شدند. زیرا کار ناعاقلانه و بدی بود. به خاطر مساله منا و اعدام شیخ نمر فضا خیلی احساسی و هیجانی شده بود و صبح همان ...
گلپایگانی:اینکه می گویند گلپا درباری بود، سخن درستی نیست بهتر است بگویند گلپا سیاسی نبود/ مسئولان هیچ ...
به عنوان سوال ابتدایی بفرمایید موسیقی برای گلپا چگونه آغاز شد و حکایت پر قصه شما و رنگارنگ چگونه بود؟ موسیقی برای من از کلاس دوم دبستان آغاز شد. پدر و پدربزرگم خواننده های خوبی بودند، به همین سبب هنرمندان زیادی در منزل ما رفت وآمد داشتند. در واقع من میان هنرمندان عصر خود بزرگ شدم. روزی که مادرم به علت کزاز در بستر بیماری بود، عمویم به من گفت که برای بهبود مادرت بر پشت بام خانه اذان بخوان. هنگامی که اذان به پایان رسید دیدم که همه متاثر و متحیر شده اند. پرسیدم: چه اتفاقی افتاده است که شیخ ممد شِمر، تعزیه خوان معروف، به من گفت که چطور توانستی این گونه اذان را بخوانی؟ گفتم کار خاصی نکردم جز اینکه در سراسر لحظه های اذان، مادرم پیشِ روی چشمانم بود. وقتی این اتفاق پدید آمد، متوجه شدم که در خوانندگی استعداد دارم. پس از آنکه به استعداد خود علم پیدا کردم، به مدرسه نظام رفتم. در مدرسه نظام با نورعلی خان برومند، استاد موسیقی و ردیفدان، آشنا شدم. منزل او در امیریه بود و خانواده متمولی داشت. این سخن من به این معنا بود که به شغل افسری علاقه ندارم. از آن دانشگاه بیرون آمدم و در دانشکده نقشه برداری پذیرفته شدم، اما از آن فعالیت هم مدتی نگذشته بود که به عنوان کارشناس رهنی بانک مشغول به کار شدم و خانه ها را قیمت گذاری می کردم که رای من کار دلچسبی نبود. پس از مدتی، احساس کردم این کار به دردم نمی خورد. گذشت و گذشت تا روزی که در باغ آقای خواجه نوری میهمان بودیم در مقابل سفیر ایتالیا یک قطعه ترکی خواندم. پس از میهمانی آقایی آمد و گفت که بیا برای من کار کن. گفتم شما را نمی شناسم، گفت من پیرنیا، سازنده برنامه گل ها هستم. آن زمان برنامه گل ها دو بخش 10دقیقه ای بود. چندخواننده، از جمله ادیب خوانساری، بنان و فاخته ای، خواننده های اصلی آن برنامه بودند. به استودیوی برنامه گل ها رفتم. آقای پیرنیا گفتند یک آواز در باب ضربت خوردن حضرت علی(ع) بخوان. من گفتم باید از استادم اجازه بگیرم، اما ایشان با اصرار خود قانعم کرد که بدون پخش موسیقی و بدون ذکر نام خواننده بخش کوتاهی از یک آواز را اجرا کنم. آن شعر این بود: در خرابات مغان نور خدا می بینم/ این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم وقتی این بیت از حافظ را خواندم، دیدم که پیرنیا گریه می کند. چند روز بعد دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که بیا و برای برنامه ای با آهنگ مرتضی محجوبی آواز بخوان. من هم به دلیلی آنکه همیشه به آواز و نه ترانه علاقه داشتم علاقه داشتم، این پیشنهاد را پذیرفتم. اکنون که بحث به اینجا رسید بد نیست یادی از ملک الشعرای بهار کنیم؛ درباره رویارویی بهار با عارف قزوینی ماج ...