خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
ناگفته های جنتی درباره احمدی نژاد و ازدواج مجدد پدر
سراسر کشور در ستاد ایشان بودند یا ادعا می کردند در ستاد ایشان بوده اند، در پست هایی منصوب می کرد. درنهایت آقای پورمحمدی تسلیم شد یا شما استعفا دادید؟ من استعفا دادم. چون تا هفت، هشت ماه از بحث های ایشان با آقای احمدی نژاد خبر نداشتم. بعدا بعضی از رسانه ها نوشتند که پورمحمدی به خاطر فلانی تحت فشار است. من به ایشان گفتم که من آمده ام به شما کمک کنم، الان کمک من این است که استعفا ...
توضیحات بابک زنجانی درباره بانک اف آی آی بی و تماس با وزیر نفت دولت احمدی نژاد/ زنجانی از دادگاه اخراج شد
شرکت فال را با همفکری شما انتخاب کرده است. زنجانی گفت: شمس با فال یک جلسه داشت و آ نها را ارزیابی کرد من هم در آن جلسه حضور پیدا کردم که ظاهر کار مناسب بود وقتی با آقای جشن ساز صحبت کردیم آقای جشن ساز گفت که شرکت فال ورشکسته است. در ادامه جلسه مهدی شمس بابک زنجانی را مخاطب قرار داد و گفت: شما به من نامه زدید و شرکت فال را معرفی کردید و آن نامه را خدمت دادگاه ارائه دادم که ...
اخراج بابک زنجانی از دادگاه+فیلم
بازداشت کرد با تهران تماس گرفتم و با آقای رستم قاسمی وزیر نفت وقت صحبت کردم ایشان هم با آقای مصلحی تماس گرفت تا هماهنگ کنند. در ادامه بنده با بانک اف آی آی بی تماس گرفتم که گفتند به علت تحریم سوئیفت آمده که ظرف مدت 15 روز سیستم قطع می شود و اگر مجدداً وصل نشود تمام پول های بانک بلوکه می شود. زنجانی ادامه داد: این موضوع را با رستم قاسمی در میان گذاشتم و گفتم 4 میلیارد تومان پول به حساب بانک ...
سقوط مرگبار مرد جوان پس از بزم مستانه
کرده است و تا اجاره کردن یک خانه نزد من می ماند. وی ادامه داد: کامران به خانه من آمد و آنجا بود اما من قبل از این حادثه به شهرستان رفتم، شب حادثه کامران با یکی از دوستانش به نام شاهین در خانه من بودند که شاهین با من تماس گرفت و گفت کامران خودش را از پنجره به پایین انداخته و فوت کرده است، شاهین گفت از ترسش از آنجا کرده است. در مراحل بعد شاهین به اداره آگاهی احضار و از وی ...
گفت وگو با اولین شهردار زن خوزستان
مختلف اقتصاد شهری و گردشگری، شهرسازی، خدمات شهری و مدیریت شهری هستم که تمامی این دوره ها را در خارج از ایران گذرانده ام. بجز این به مدت 4 سال عضو کانون بازنشستگان و 4 سال هم عضو شورای حل اختلاف هیأت مالیاتی شهر اندیمشک بودم. میری می افزاید: من در 4 سالی که در شورا بودم به قوانین شورا و بسیاری از فعالیت های شهرداری معترض بودم، مرتباً شاهد تخلفات بودم و بعد می دیدم قانون در برخورد با این ...
راز طول عمر آیت الله جنتی از زبان پسرش
شناختند؟ چه کار می کردید؟ نمی توانم بگویم (خنده). به هر قیمتی بود هر چند ماه یک بار، سر می زدم. بعضی وقت ها با تعدادی از دوستان در قالب یک جمع می رفتم که آنها نمی دانستند این جماعت چه کسانی هستند. به هر حال به صور متفاوت سعی می کردم دیدار داشته باشم. چرا دیگر برادرهای شما، حسن و محمد وارد فعالیت سیاسی نشدند؟ افراد متفاوت هستند! برادر ناتنی من، حسن آقا درحال حاضر در ...
مصائب و مشکلات مدیران زن در معادن
مقاومت می کردند. در تمام آن مدت این من بودم که با خود می گفتم من این کار را در زندگی نیاز دارم، زمین شناسی خوانده ام و به آن علاقه دارم و هیچ راه برگشتی نیست. بنابراین در رده های مختلف پیش رفتم تا به آنچه امروز هستم، برسم. وی می افزاید: در واقع سفر دشواری بود. در هر قسمت از کار، در چند ماه اول نخست دیگران سعی می کنند وانمود کنند بیشتر از تو می دانند. چندین ماه زمان می برد تا عادت کنند و در ...
وقتی مرحوم هاشمی قول جان کری را باور کرد
به گزارش جهان نیوز ؛ ناصر نوبری سفیر سابق ایران در اتحاد شوروی است. زمانی که او سفیر ایران بود، وقایع قرار داد سفید بین ایران و شوروی و نامه حضرت امام خمینی(ره) به میخائیل گورباچف رخ داد. او مسئولیت هایی نظیر رئیس مرکز راهبردی وزارت امور خارجه، مشاور امور استراتژیک وزیر امور خارجه، سفیر ایران در اتحاد جماهیر شوروی 1365 تا 1370، مؤسس و اولین رئیس دفتر امور سخنگویی وزارت امور خارجه ...
گردش مالی 50 میلیون دلاری بازی کلش آف کلنز در ایران
به هم ریخته است؛ زمانی از ما پرسیدند چرا بازی دفاع مقدس نمی سازید؟ گفتم من نباید جواب بدهم داستان شهید فهمیده را از کتاب درسی حذف می کنند و سروصدا می شود و بعد، آن را خلاصه کرده و در بخش دیگری قرار می دهند؛ یعنی دفاع مقدس برای دولت و کسی که پول دارد، معنا ندارد. بنده اگر با پول شخصی نیز بازی بسازم، برای پخش آن کمکی نمی کنند. وی ابراز داشت: اعلام می کنند باید فرهنگ نسل بعدی عوض شود؛ این ...
وضعیت شعر آیینی در قم مطلوب است
سال 1369 و دارای مدرک فوق لیسانس در رشته علوم قرآن و حدیث است، گفتگویی انجام داده ایم که مشروح آن در ادامه می آید؛ در آغاز بفرمایید که اساساً چطور شد که به شعر و شاعری علاقه مند شدید؟ علاقه بنده به شعر و شاعری از دوران کودکی شکل گرفته است، به طوری که در همان دوران شعر هم می گفتم. چون پدرم خود شاعر هستند و از همان دوران با شعر مانوس بودم. درواقع به جرات می توانم بگویم که بخشی ...
ضربان قلبش با مدالی که از جنگ بر سینه دارد تنظیم می شود
سلام من در جبهه به امام حسین(ع) بود و آن مدال ترکشی است که هدیه گرفتم و با آن خواب شفا یافتم. وی گفت: از آن شب به بعد؛ روز به روز حال من بهتر می شد و تمامی دستگاه ها را از من جدا کردند؛ چرا که من بهبودی کامل خود را به دست آورده بودم. همه کادر پزشکی از این بابت خیلی متعجب بودند و من با بهبودی کامل از بیمارستان مرخص شدم. این قهرمان مسابقات شنا بیان کرد: بعد از چند ماه دوباره به جبهه اعزام ...
علی جنتی از ازدواج اخیر پدرش خبر داد
، هشت ماه از بحث های ایشان با آقای احمدی نژاد خبر نداشتم. بعدا بعضی از رسانه ها نوشتند که پورمحمدی به خاطر فلانی تحت فشار است. من به ایشان گفتم که من آمده ام به شما کمک کنم، الان کمک من این است که استعفا بدهم و شما را از زیر فشار خارج کنم. ایشان نهایتا استعفای من را پذیرفت ولی به آقای احمدی نژاد گفت من در صورتی موافقت می کنم که ایشان بتواند پست دیگری بگیرد. آقای احمدی نژاد نهایتا پذیرفت که من برای ...
تا فرد جامع الشرایط برای رهبری داریم، شورایی بودن معنی ندارد/ جابجایی هایی در مناصب صورت می گیرد که علتش ...
سابقه انقلابی گری و مبارزاتی بودند. بعد که وارد مجموعه خبرگان شدید، آنجا هم همین بحث ها مطرح شد و منتقدین شما در لیست جامعتین، چنین نگاهی به شما دارند؟ ممکن است این حرف ها و صحبت ها هنوز هم در اذهان آنان باشد ولی دیگر اسم برده نمی شود و به زبانشان نمی آید. زمانی که برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور ثبت نام کردم، خطاب به آنها که لیست ما را انگلیسی خواندند، گفتم: آیا من با این ...
گناه گلپا اسطوره شدنش بود
گفت که بیا برای من کار کن! گفتم: شما را نمی شناسم. گفت: من پیرنیا، سازنده برنامه گل ها هستم. - به استودیوی برنامه گل ها رفتم. آقای پیرنیا گفتند: یک آواز در باب ضربت خوردن حضرت علی(ع) بخوان. من گفتم باید از استادم اجازه بگیرم اما ایشان با اصرار خود قانعم کرد که بدون پخش موسیقی و بدون ذکر نام خواننده بخش کوتاهی از یک آواز را اجرا کنم. آن شعر این بود: در خرابات مغان نور خدا می بینم/ این ...
آغاز نخستین دوره جلسات کارتون تهران
کامپیوتر خوانده بودم و اصلا نمی دانستم ما در دانشگاه های ایران رشته انیمیشن داریم و به خاطر علاقه ای که به انیمیشن داشتم می خواستم در خارج از کشور در این زمینه تحصیل کنم تا این که در سال 91 بسیار اتفاقی با وبلاگ آقای گلپایگانی آشنا شدم و متوجه شدم در ایران هم انیمیشن تدریس می شود. تقریبا از دو ماه بعد آماده حضور در کنکور این رشته شدم. کاردگر ادامه داد: قبل از ساخت انیمیشن، کارهای هنری ...
بزرگ بیندیش تا برنده شوی
کنند همین موضوع راهکاری برای انتقال تجربه است که ما بلد نیستیم. همه کسب و کارها بر اساس مستندسازی شکل می گیرد اما در ایران مستندسازی به شکل درستی انجام نمی شود. اگر علت موفقیت های برندهای دنیا را بخوانیم بخش عظیمی از آن مدیون مدیریت دانش است که ما در آن ضعف داریم. دکتر تصدیقی، استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران تعریف می کرد هیأتی ژاپنی برای مذاکره به ایران آمده بودند. بعد از چند سال به ژاپن سفر ...
طنز؛ امید، انسان را زنده نگه می دارد
به این فکر می کردم که چقدر آدم ها گشنه شده اند و به زودی همدیگر را خواهند خورد و بعد افسوس می خوردم برای نوع بشر و به هبوط فکر می کردم و می گفتم حوا، این چه کاری بود کردی! و بعد چشمم به سیب گاز زده ای می افتاد و می گفتم حوا، خدا پدرتو بیامرزه. هرچند از لحاظ منطقی می شود به جمله ام ایراداتی وارد کرد. تمام این افکار بعد از تزریق به ذهنم هجوم می آوردند. یک شب گشنه بودم و خسته. گربه ای ...
نقد تئاتر مثل خود این هنر حال خوشی ندارد/ تکرار انتقادات سال 83 به فرهاد مهندس پور/ ماجرای رایزنی با ...
.... سال 86 من مدیر وقت تئاتر شهر بودم و آقای سمندریان نمایش ملاقات با بانوی سالخورده را اجرا می کردند. من هر شب می رفتم و خدمت ایشان عرض ادب می کردم. یک شب به ایشان گفتم من می خواهم کنداکتور سال 87 را ببندم و همه مسئولان تمایل دارند و اصرار دارند که حمایت لازم را انجام بدهند. شما بفرمایید کی و چگونه می خواهید چه اجرایی داشته باشید. وی افزود: ایشان گفت من اجرا نمی روم. مگر من چند بار در ...
از اجرا در برنامه خط خطی تا ماجرای تهدید به مرگ توسط یکی از مسئولان
... اگر بر اساس وظیفه کارکنیم هر چیزی که خدا به ما داده باید در خدمت خود خدا باشد، یعنی همه چیز ما از شهرت محبوبیت و استعداد ما گرفته تا مال و اموالمان باید در خدمت خدا و انقلاب باشد اگر در خدمت خدا نباشد در آن دنیا بازخواست خواهیم شد آن زمان خدا از ما می پرسد بااین همه نعمتی که به تو دادیم چه کردی؟ آیا باید جواب بدهیم زمانی که همه دنبال عافیت طلبی بودند من هم دنبال عافیت بودم! اصلاً به نظر شما ...
شعر گفتن ذاتی است؛ نیازمند کشف و فرصت است/ جوانان تفنّنی شعر می گویند
معرفی کنید؟ ستایش جعفری هستم، در روز برفی هفدهمین روز از بهمن ماه سال 79 پا به عرصه هستی گذاشتم و الان دانش آموز پایه سوم تجربی در دبیرستان نوزده دی شاهرود هستم، پدرم کارمند، مادرم فرهنگی است و خواهری ده ساله دارم. نسل شاهوار- علاقۀ شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ اولین شعر را در شش سالگی سرودم که با توجه به سنم کودکانه بود. از همانجا وارد کانون پرورش فکری ...
بخشی از سهام بانک اف.آی.آی.بی مالزی به بانک ملت فروخته شد/ وزیر نفت گفت 2 میلیارد از پول را به ما بدهید ...
ترکیه بودم شخصی به نام آقای حلمی به من مراجعه کرد و ادعا کرد در کار خرید و فروش نفت است. من هم به آقای شمس زنگ زدم گفتم که راجع به این آقا تحقیق کند. وی ادامه داد: به آقای شمس نامه زدم که با حلمی جلسه ای بگذارید و این موضوع را پیگیری کنید. گویا شرکت فال را همین آقای حلمی معرفی کرده است. مقیسه پرسید: آقای شمس ادعا می کند که شرکت فال را با همفکری شما انتخاب کرده است. ...
بابک زنجانی: اینجا همه بگویند تقصیر من است، من قبول دارم؛ آخرش برای من اعدام است/ توضیحات وی درباره تماس ...
زنجانی آقای شمس ادعا می کند که شرکت فال را با همفکری شما انتخاب کرده است. زنجانی گفت: شمس با فال یک جلسه داشت و آ نها را ارزیابی کرد من هم در آن جلسه حضور پیدا کردم که ظاهر کار مناسب بود وقتی با آقای جشن ساز صحبت کردیم آقای جشن ساز گفت که شرکت فال ورشکسته است. در ادامه جلسه مهدی شمس بابک زنجانی را مخاطب قرار داد و گفت: شما به من نامه زدید و شرکت فال را معرفی کردید و آن نامه را ...
ادامه دادگاه متهمان نفتی در غیاب متهم ردیف سوم/ اخراج بابک زنجانی از دادگاه
: زمانی که در ترکیه بودم فردی به نام هلمی به من مراجعه کرد و گفت که در کار نفت است من این فرد را نمی شناختم به شمس گفتم درباره اش تحقیق کند که طول کشید و اینکه بارهای ما شش ماه در مالزی مانده بود و نمی دانستیم چه کار کنیم که هلمی از طریق شمس فال را معرفی می کند. زنجانی ادامه داد: هلمی شرکت فال را معرفی کرد و بعد نفت ها را به این شرکت فروختیم، شمس اطمینان داده بود که یک حسابدار برای ...
دچار آلزایمر فرهنگی شدیم/ نسل آرزوهای بلند و دیوارهای کوتاه بودیم
آقای شریعتی به من گفت "قطار مشهد کی می آید؟" گفتم" می پرسم" . پرسیدم و گفتم" ساعت 10 " ایشان گفت" علی می خواهد بیاید و تهران را بلد نیست /می خواهم به دنبالش بروم". گفتم "شما نیایید من به راه آهن می روم". رفتم وقتی آقای علی شریعتی از قطار پیاده شد ،سلام و احوالپرسی کردیم و او را به خانه پدر رساندم. یک دفتر قرمز داشتم که می دادم بزرگان برایم یادداشت بنویسند. فردای آن روز دفترم را به دکتر علی شریعتی ...
دیدگاهم به لاریجانی و مهاجرانی نزدیک بود/فعالیت اقتصادی ندارم
...: روز گذشته روزنامه شرق اولین بخش از گفت و گوی مفصل و مشروح خود با علی جنتی وزیر ارشاد دولت روحانی را انتشار داد و این بار و امروز بخش دوم این مصاحبه را انتشار داده که در ادامه متن کامل آن را می خوانید. سؤالات اصلی را که پرسیده بودم، باز هم با همان حوصله می گوید، خب چه سؤالات دیگری باقی مانده؟ و من اجازه پیدا کردم بیشتر از روابط خصوصی و خانوادگی جنتی ها از علی جنتی سؤال کنم. در ...
مراسم ازدواجمان را در مسجد برگزار کردیم
.... وقتی امام پیام ارتش 20 میلیونی داد، دانش آموز سال سوم هنرستان در رشته ساختمان بودم که با فرمان امام خمینی برای ثبت نام به بسیج رفتم. حسن آقا آن موقع فرمانده بسیج بود و من اولین گروه آموزشی بسیج در بابل بودم که از بین 300نفر انتخاب شدم. منزل ما نزدیک سپاه پاسداران بود. هر روز مسیر منزل تا مدرسه را می رفتم و سیدحسن قبل از اینکه عضو بسیج بشوم من را همراه دوستانم دیده بود و بعدها می گفت از حجابت ...
حکایت پر قصه و رنگارنگ - اکبر گلپایگانی -
آقای خواجه نوری میهمان بودیم در مقابل سفیر ایتالیا یک قطعه ترکی خواندم. پس از میهمانی آقایی آمد و گفت که بیا برای من کار کن. گفتم شما را نمی شناسم، گفت من پیرنیا، سازنده برنامه گل ها هستم. آن زمان برنامه گل ها دو بخش 10دقیقه ای بود. چندخواننده، از جمله ادیب خوانساری، بنان و فاخته ای، خواننده های اصلی آن برنامه بودند. به استودیوی برنامه گل ها رفتم. آقای پیرنیا گفتند یک آواز در باب ضربت خوردن حضرت علی ...
مخالف حضور پزشکان در حوزه اجتماعی هستیم / سیاستگذاران فهم درستی از ماهیت آسیب های اجتماعی ندارند
ایجاد می کردند را فراموش نکردند. به همه مخالفینم هم خدا قوت می گویم و جلوی همه شان سر تعظیم فرود می آورم و می گویم که دوست شان دارم.خاطرات تلخ و شیرین خیلی زیاد است که بصورت کتابی آماده چاپ شده است.یادم هست سال 30 بهمن 87 برای شرکت در همایش مشترک بهزیستی و نیروی استان مازندران و ارایه سخنرانی به ساری رفته بودم .برف شدید می آمد ولی شب ساعت 12 رفتم و فردا عصر داشتم بر می گشتم.نزدیک فیروز کوه ...
چگونه از تیربار دشمن خلاص شدم
می شدیم دشمن با تیربار می زد. در اینجا بودیم که خبر عملیات فتح المبین جدی شد. عملیاتی که در تاریح دوم فروردین ماه 61 شروع شد گردان ما یک روز قبل از موعد حمله از شوش حرکت کنیم، زیرا قرار بود از آن نقطه سر از کنار سایت ها در بیاوریم. شب اول حدود ساعت 2 بعد از نیمه شب به یک روستایی رسیدیم. روستا خالی از سکنه بود. به شدت خسته بودیم و هر کس دنبال جایی برای خواب می گشت. همه جا ...
گفت و گو با همسر مردی که به 40 نفر تجاوز کرد
.... هر دو همسن بودیم که با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. کی و چطور با هم آشنا شدید؟ 13سال پیش برای خرید به یکی از پاساژهای جنوب شرق پایتخت رفته بودم. آن زمان 17سال بیشتر نداشتم که با او آشنا شدم. شماره تلفنش را که روی کاغذ نوشته بود به من داد. چند روز بعد به او زنگ زدم و همین شروع آشنایی ما بود. همان سال ازدواج کردید؟ چند وقت بعد همراه خانواده اش به ...
