سایر منابع:
سایر خبرها
متن گفتگوی هفته نامه صدا با عماد خاتمی
، طبیعتا در خانه می آمدند. چرا انقدر هشت سال دوره اصلاحات برایتان تلخ است؟ من پدرم را تقریبا نمی دیدم. گاهی می شد یک هفته تا جمعه بعد او را نبینم. برای همین در آن مدت، اتفاقا رابطه عاطفی خیلی عمیقی هم نتوانسته بودم با پدرم برقرار کنم، برای اینکه هم را نمی دیدیم و ارتباطی نمی توانستیم داشته باشیم. من 9 سالم بود که ریاست جمهوری بابا شروع شد و 17 سالم بود که تمام شد. درست در دوره ...
نامزدم به مادرم فحش داد، خفه اش کردم
بودیم و می خواستیم با هم ازدواج کنیم. صبح روز حادثه پس از خوردن صبحانه، داخل ماشین در حال صحبت با او بودم که ناگهان به اعضای خانواده ام فحاشی کرد. من هم یک لحظه کنترلم را از دست دادم و وقتی به خودم آمدم فهمیدم آنقدر گلویش را فشار داده ام که دیگر نفس نمی کشد. پس از اعتراف های تکان دهنده متهم، تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، فرهاد روز گذشته برای محاکمه از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری ...
اعتراف قاتل زنان گیلان به هشتمین جنایت +عکس
کرده و در حاشیه شهر رشت، داخل جنگل یا رودخانه رها کرده یا اینکه در جایی دفن می کردم. وی گفت: تا سال 88، 3 زن را به قتل رساندم، اما پس از آشنایی با همسر دومم قتل ها را متوقف کردم، چون زن خوبی بود و به همین دلیل توبه کردم و مدتی بعد صاحب یک دختر شدیم. اما در سال 95 به دلیل مشکلات مالی و این بار به خاطر سرقت طلا قتل ها را از سرگرفتم. متهم در تحقیقات اولیه به قتل 7 زن اقرار کرد ...
محاکمه عامل جنجالی ترین جنایت پایتخت
مادرم توهین کرد و به همین خاطر کنترلم را از دست دادم. آزاده را ابتدا خفه کردم و از ترس برای فرار از این جنایت جنازه را مثله کرده و داخل سطل زباله انداختم. تحقیقات برای پیداکردن دیگر اعضای جسد مثله شده آزاده ادامه داشت اما هیچ ردی از آنها به دست نیامد و پس از دو سال تحقیقات محمد برای صدور حکم به دادگاه کیفری منتقل شد. صبح روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان ...
دختر فراری، طعمه اخاذی مردان هوسران +عکس
زن شدند. سارقان مرا کتک زده و بعد از بیهوش شدنم، کیفی را که در آن گواهینامه، مدارک هویتی، کارت ملی، دو کارت بانکی، یک فقره چک سفید امضا، کارت اهدای اعضا، سوئیچ یدک خودرویم و مقداری پول در آن بود، سرقت کردند. وقتی به هوش آمدم در بیمارستان بودم و سه روز از آن ماجرا گذشته بود. با تشکیل پرونده قضایی در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران با دستور بازپرس رسولی، تحقیقات ماموران برای ...
گم شدن دو مهندس راه در جاده زندگی
.... کارت معافیت خدمت داشتم و دنبال کار بودم. خواهر و مادرم چند دختر را پیشنهاد کردند که در میان آنها هستی را پسندیدم. او هم رشته ام بود و تصور کردم شرایط کاری ام را درک می کند. دختر با حیا و متینی به نظر می آمد و از همه مهم تر مشکلی با ادامه تحصیلم نداشت. البته ما فقط در حضور خانواده ها همدیگر را می دیدیم وتا اینکه همه شرایطم را به او گفتم و با مهریه 333 سکه ای عقد کردیم. با نظر خانواده ها قرار ...
داستان کوتاه / رویای نیمه شب (4)
...> به حمام رسیده بودم اگرپدربزرگ هم راضی می شدابوراجح هرگزاجاره نمی داد اوودخترش شیعه بودندومن وپدربزرگم سنی ونمی دانستم چه چیزی بین ماکه مسلمان بودیم فاصله انداخته بوداین فاصله بیشترارهمیشه ناراحتم می کردکاش آنهابه مذهب مادرمی آمدندآن وقت دیگر هیچ مانعی درمیان نبود به دوراهی رسیدم یک طرف بازارباوسعت وهیاهووشلوغی اش ادامه پیدامی کردطرف دیگرکوچه ی تنگ ومارپیچی بودحمام ابوراجح میان این دوراهی جاخوش کرده بودمعلوم نمی شدجزیی ازبازاراست یاقسمتی ازکوچه واردحمام شدم ابوراجح بالای سکونشسته بودوباچندمشتری که لباس پوشیده بودن حرف می زد مظفرسالاری ...
طلب فرزند فقط از خدا
موقت کرد. چند روزی گذشت؛ آن روز برای اولین بار محمّد جعفر به خانه ی همسر دومش رفته بود. آن زن برای راحتی شوهرِ جدیدش، می خواست دختر یتیمش را از خانه به بیرون بفرستد، ولی دخترک یتیم قبول نمی کرد. از قضا هوا هم سرد بود و دخترک می لرزید و می گفت: مادر! من در این هوای سرد به کجا بروم؟ . مادر هم سعی می کرد او را به عناوینی راضی کند که بیرون برود. محمّد جعفر این صحنه را می بیند و ...
داستان عشق دختر آلمانی که در خلافت داعشی به تباهی کشیده شد!
در 25 اوت 2017 در یک روز داغ تابستانی در عراق، الیف ک. 29 ساله و از طرفداران آلمانی داعش، آخرین پیام واتس اپ خود را از "خلافت" به خانواده اش در آلمان ارسال کرد. ساختمان های اطراف او در آتش شعله ور بودند، و غرش صدای حمله بالگرد ها باعث قطع شدن صدای او می شد. هر انفجاری شیون فرزندان او را به همراه داشت. الیف در حال تماشای دنیایی بود که در چهار سال گذشته به ویرانی آن پرداخته بود. او با خود فکر می کرد که "زندگی ما رو به پایان است. " ...
شاخصه های سبک زندگی خانواده اسلامی
آن چیست؟ مادر گفت: پسرم مرا ببخش. آن تاریکی از من است. زمانی که باردار بودم، پدرت یکی دو ماهی به مسافرت رفته بود. روزی، برای پهن کردن لباس به پشت بام خانه رفته بودم. همین همسایه کناری، مقداری زردآلو در آفتاب پهن کرده بود تا خشک شود. من هم به زردآلو خیلی علاقه داشتم و توان این که بروم و از میوه فروشی زردآلو بخرم هم نداشتم. این بود که از روی پارچه خانه همسایه زردآلویی برداشتم و خوردم. بعد هم یادم ...
روایت هایی خواندنی از زندگی و مرگ سهراب سپهری
شده بود. مکانیک خوبی در امیرآباد بود که او را به سفارت آمریکا برد و از او پرسید با این تکه ها می شود ماشین درست کرد و او هم گفته بود می توانم تمام قطعات جیپ را سوار کنم. سهراب نزدیک 10 سال آن جیپ را داشت. بعد هم لندروری خرید که فرمانش سمت راست بود. و پروانه ادامه می دهد: سهراب با ماشینش بیشتر به کاشان می رفت. و با حسرت اضافه می کند: من به اتریش رفته بودم برای درس خواندن و ...
ما کُردها برای وحدت ایران جان می دهیم
بچه های ما باعث لو رفتن عملیاتمان شد. روز 22 مهرماه سال 1361 بود که کامیار به شهادت رسید. خودم هم به شدت مجروح شدم. به طوری که نمی توانستند جلوی خونریزی را بگیرند و از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم یکی از بچه های سپاه بالای سرم نشسته و نگران حال من است. تیر به پشت زانویم اصابت کرده بود. بعد از آن به ارومیه و کمی بعد به تهران منتقل شدم و بعد از بهبودی مجدد در منطقه حاضر شدم. دو سال بعد سه تن ...
ناگفته های معتمدآریا از سینما و تلویزیون
خیلی به من مربوط نمی شود! آن عکس گریم هم فقط یک تست بود و ربطی به گریم در فیلم نداشت. من کارم را انجام داده ام و تمام شده و فقط دلم می خواهد در معرض دید قرار بگیرد و با مخاطب خودش ارتباط برقرار کند، اما بیشترین چیزی که عذابم می دهد، این است که چرا فیلمی را که هفت سال قبل کار کرده ام، کسی در زمان خودش ندیده! البته من نمی گویم چیزی را منع نکنند، ولی نمی دانم و دقیقا نفهمیدم علت جلوگیری از نمایش ...
زیباترین اشعار عارفانه پارسی
مرا ده ای آنکه سر رندی و قلاشی داری پس مرد منی دست دگر بار مرا ده ای زاهد ابدال چو کردار برد می سردی مکن آن بادهٔ کردار مرا ده *** ساقیا برخیز و می در جام کن در خرابات خراب آرام کن آتش ناپاکی اندر چرخ زن خاک تیره بر سر ایام کن صحبت زنار بندان پیشه گیر خدمت جمشید آذرفام کن ...
توکلی: برای احمدی نژاد کیفرخواست صادر شده/ موسویان مرا به روز قیامت حواله داد/ از من گذشته که به ریاست ...
حدودا سی ساله بود که سخنگوی دولت رجایی شد و پس از انفجار هشتم تیر و روی کار آمدن میرحسین موسوی راهی وزارتخانه کار شد تا ردای خدمت به تن کند. به گزارش انتخاب ، احمد توکلی که از سال 83 وارد خانه ملت شد، اولین فردی بود که موضوع مدرک جعلی وزیر کشور احمدی نژاد را مطرح کرد تا اثبات کند در برابر تخلف سکوت نمی کند؛ او یک سالی است که با کرسی نمایندگی مجلس نیز خداحافظی کرده و با تاسیس سازمان ...
سردار مقیمی: در یک قدمی اسیدپاش بودیم
به گزارش بولتن نیوز، حالا از آن ایام سه سال گذشته از میان چهار زنی که قربانی فرد یا افرادی شدند که هنوز دستگیر نشده اند، یکی از آنها ازدواج کرد و دیگری مراحل درمانش را در خارج از کشور سپری می کند و پرونده اسیدپاشی همچنان روی میز رییس پلیس آگاهی ناجاست و به عبارتی مفتوح است. سردار محمدرضا مقیمی در گفت وگو با ایسنا برای نخستین بار جزئیات و ناگفته هایی از رسیدگی به این پرونده را بیان کرده ...
دولت موقت نمی خواست سپاه تشکیل شود / سوریه در دفاع مقدس کمک های بسیاری به ما کرد
می شود در جلسه ای کلت خود را بیرون آوردید و گفتید شما و خودم را می کشم، چیست؟ رفیق دوست: نه آن قضیه مربوط به آن جلسه چهار نفره ای است که گفتم. در آن جلسه شهید منتظری قبول نمی کرد و ابوشریف هم حرف هایی داشت. من در آن جلسه گفتم که اگر قبول نکنید، با این کلت ابتدا شما را می کشم و بعد خودم را. در سال های گذشته بحث احمد متوسلیان دوباره داغ شد و مورد توجه رسانه ها و کاربران شبکه های ...
کازوئو ایشی گورو، برنده ی نوبل ادبیات چگونه نویسنده شد؟
دیالوگ بیشتری آورده بودم. دلسرد شدم. اگر قرار است رمانم کم وبیش همان تجربه ای را منتقل کند که مخاطب با روشن کردن تلویزیون به دست می آورد، پس چرا خودم را به زحمت بیندازم؟ اگر رمان به عنوان یک قالب نمی تواند تجربه ای خاص، تجربه ای که باقی قالب ها نمی توانند به درستی آن را انجام دهند عرضه کند، بنابراین چطور رمان می تواند امید آن داشته باشد که در برابر توانایی سینما و تلویزیون بقا داشته باشد؟ ...
خاطرات جالب بازیگر نقش شمر از پیامدهای بازی در مختارنامه
صبح نو: فیلی اخیراً با حضور در یک برنامه تلویزیونی بخشی از خاطرات جالب خود از پیامدهای بازی در این سریال را بیان کرده است. از کتک خوردن به خاطر ایفای نقش شمر تا بایکوت شدن توسط فرزندانش. هنوز هم بعد از گذشت چند سال از اتمام پخش سریال مختارنامه اما با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزای سیدالشهدا (ع)، شبکه های سیما سراغ این سریال تاریخی می روند و قسمت های مختلف آن را روانه آنتن می کنند. در ...
گفت وگو با راننده تاکسی اینترنتی که به یک زن تجاوز کرد
ریخته است. از او درباره روز حادثه می پرسم و اینکه چرا دست به چنین کاری زده است؟ دست خودم نبود، اون روز حشیش کشیده بودم و توی حال خودم نبودم. بعد فهمیدم چه غلطی کردم. خیلی پشیمونم. دقیق تر توضیح میدی؟ فکر کنم ساعت 6 عصر بود، می خواستم گوشی رو خاموش کنم و برم سمت خونه که برام توی برنامه اسنپ درخواست اومد. پیش خودم گفتم این سرویس هم برم و از اون طرف برم ...
ماجرای مثله شدن دختر جوان در یوسف آباد
شدم و رابطه ما خیلی نزدیک بود. صبح روز قتل با وی قرار ملاقات گذاشتم و پس از خوردن صبحانه قرار شد برای خرید به بیرون برویم، زمانی که سوار ماشین شدیم، با سهیلا درباره مسائل مختلفی در حال صحبت بودم، در یک لحظه نمی دانم چه اتفاقی افتاد که سهیلا به مادرم فحاشی کرد، من نیز خودرو را کنار خیابان پارک کردم و چون بسیار عصبانی بودم، یک دستم را روی بینی و دهان سهیلا گذاشتم و با دست دیگر گلویش را ...
آخرین زنی که در خرمشهر ماند
می کردیم. در این یک سال ماجرای ما ادامه داشت. کل شهر می دانستند که همدیگر را می خواهیم. همسرم پانزده بار رسمی آمدند خواستگاری، اما پدر مخالف بود. آخرین بار پدرم پرسید این را می خواهی؟ دوستش داری؟ مرد اول و آخر زندگی ات است؟ اگر با این از این خانه رفتی بیرون دیگر نمی توانی برگردی ها، اگر بدبخت شدی به ما ربطی ندارد و.... گفتم باشد. پدر عصبانی شد که دختر نباید این طور حرف بزند و من گفتم این حرف از ...
50 سال با اسماعیل میرفخرایی
بیولوژی شدم. و چطور شد که دو سال بعد به تلویزیونی رفتید که هنوز راه نیفتاده بود؟ خانه دایی بزرگ من در دربند بود. در همان سال های اول دانشگاه که پایین می آمدم، تنها ساختمان آن منطقه هتل هیلتون بود و البته دیدم که در حال ساخت آنتنی در آن حوالی هستند. پس از پرس و جو متوجه شدم که آنتن تلویزیون است. به همراه دوستم فریدون فرح اندوز نامه ای نوشتیم که می خواهیم بیاییم. خانم مولود عاطفی و ...
شعبان نژاد: برای بستنِ قراردادِ نقش جدی، سرم منت می گذارند
: پروژه خندوانه آن قدر عظیم است که به کار دیگری نمی رسم. نکته دیگر این که حتی اگر می توانستم زمانم را مدیریت کنم پیشنهاد جذابی در حوزه تئاتر نداشتم. من اگرچه در پردیس هنرهای زیبا کارگردانی تئاتر خوانده ام اما با محسن نوری، ابراهیم عزیزی، محمد زیکساری، مجتبی رفیعی، آیدا صادقی و... دانشجویان دانشکده هنر و معماری بُر بودم و ترجیحم این بود که با آن ها کار کنم ولی نشد. هر چند می خواهیم در آینده ای نزدیک ...
ابراز قدردانی رضا توکل از خانواده مقتول و مردم خیر کشورمان
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، رضا توکل، زندانی متهم به قتل عمد که به همت خیرین کشورمان از اعدام نجات یافته بود به گفتگو با ایکنا نشست. آمنه توکل، خواهر رضا توکل در گفت وگو با ایکنا گفت: حدود هشت سال پیش ساعت 22:30 در منزل نشسته بودم که برادرم به خانه وارد شد و مدتی کوتاهی را در خانه استراحت کرد که بعد از آن افرادی به دنبالش آمدند و او را بردند، من به برادرم گفتم ...
ریشه در خاک/ حجاب و اصالت دو رگه ایرانی- آمریکایی
اینکه در یک کشور غیراسلامی زندگی می کنم و سال هاست که حجاب را انتخاب کرده ام، هیچ مشکلی سبب نشده است که از این هدفم دست بردارم. نمی خواهم بگویم حجاب محدودیت نیست. درست است که تاکنون اینجا کسی به خاطر من مسلمان نشده است ولی دوست دارم فکر کنم که تعداد زیادی از آمریکایی ها نگاه منفی که نسبت به اسلام داشتند، پس از دیدن و آشنایی با من عوض شده اند. من همیشه با ظاهر مرتب از خانه بیرون ...
توهین نمادین فیلم پریناز به مسیح(ع) و حضرت مریم (س) +عکس
فیلم پریناز (1390) که دومین ساخته بهرام بهرامیان محسوب می شود بعد از شش سال توقیف، از چهارشنبه اول شهریور در گروه هنر و تجربه اکران شده است. بنا بر شنیده ها، آنچه باعث توقیف این فیلم گشت تصویر اغرق آمیز فاطمه معتمدآریا از یک زن مسلمان بود. اما چیزی را که هیچکس ندانست، وجهه تمثیلی و تمسخرآمیز فیلم است که داستانی از انبیاء را به صورت تحریف شده در دنیای مدرن امروز حکایت می کند. ...
هیولانگاری از انقلاب اسلامی در سینمای ایران از کجا آغاز شد؟ +عکس
، دوستت اینجا نیاد، خونه رو جارو کن، پیراهن برادرت را اتو کن، نخند، مانتو کوتاه نپوش...." و این دیو-سازی از خانواده در امتداد همان مسیری است که از اولین فیلم میلانی، بچه های طلاق در سال 69 آغاز می شود، و خانواده یک قفس ، زندان و شکنجه گاه است که زن ها(از هر سنخی از خانه دار تا دانشجو و معلم) در آن زجر می کشند. شاید واقعا نیاز باشد که خانم میلانی یک بار درون ناخودآگاه خود را به ...
برکت و نور در خانواده/ از سن دو و نیم سالگی متوجه حافظه قوی او شدم
گفت وگو با کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گفت: ضحی متولد سال 89 است که از سن دو و نیم سالگی متوجه حافظه قوی او شدم؛ پسرم مشغول حفظ آیت الکرسی بود، ضحی موقع خواب آن را کامل خواند از فردای آن شب یک آیه کوتاه از قرآن را برایش می خواندم، شب بعد موقع خواب آیه را کامل تحویل می داد که در مدت بسیار کوتاهی 70 آیه را آموخت. وی ادامه داد: با اینکه سن ضحی بسیار کم بود، او را برای ثبت نام در کلاس های ...
قرار مجرمیت برای کلاهبردار 130 میلیارد تومانی مازندران
نتیجه و سرنوشت این ماجرا اطلاعاتی منتشر نشده بود به سراغ شاکی پرونده که موسس و سرمایه گذار شرکت مارینا پارک خزر است رفتیم. محمد موسوی در این باره به خبرنگار ما گفت: سال 83 بود که کارخانه ای را به یک مرد جوان فروختم.اما چون آدم بد حسابی بود تصمیم گرفتم دیگر با او کاری نداشته باشم. بهار سال 92 بود که داشتم از تهران به قزوین می آمدم او بعد از اینکه بارها تماس تلفنی گرفت و من جواب ندام با ...