سایر منابع:
سایر خبرها
از تامین هزینه اعتیاد پدر تا قطع انگشتان
...: شوهرم پیر و سالخورده است و 3 فرزند دارم. 2 پسر و یک دختر که یکی از دخترانم را 16 روز در مرکز افسریه و یک پسرم را 12 روز در مرکز پسرانه یاسر نگه داشتند. بعد از این اتفاق دیگر اجازه ندادم بچه هایم برای کار به خیابان بروند. حالا همسرم سیب زمینی و پیاز در خیابان می فروشد و تا حدی مخارجمان تامین می شود. هرچند ماهی 400 هزار تومان اجاره خانه داریم اما حاضرم در سخت ترین شرایط زندگی کنم اما فرزندانم را ...
نظر رهبری در خصوص متون نظامی ارتش
هیچ آشنایی با منطقه نداشتیم. تا قبل از آن هم نه به عنوان تفریح و نه به کار آنجا نرفته بودیم. یک روز گفتند جمع شوید محمد بروجردی می خواهد صحبت کند. من آوازه شهید بروجردی را در کردستان شنیده بودم اما ایشان را زیارت نکرده بودم. دیدیم یک جوان با ریش های بور و بدن لاغر خودش را معرفی کرد و گفت که ما باید راهی جبهه سرپل ذهاب شویم. پرسیدیم با کدام امکانات ما یک ژسه داریم با دو سه خشاب. گفتند ما ...
اقدام مسلحانه شعبان بی مخ به خاطر تصاحب یک زن + عکس
حدود دو ماه قبل ماجرای ارتباط پسری به نام شعبان با زن جوانی در گرگان موضوعی بود که به اختلاف شدید خانواده این زن و پسر 21 ساله منجر شد. اختلافات و درگیری آن ها به دستگاه قضایی کشید چرا که خانواده زن یاد شده معتقد بودند پسر مذکور زن جوان را اغفال کرده است. در حالی که شعبان با سپردن وثیقه به دادسرا تا زمان رسیدگی قانونی به پرونده آزاد شده بود، خانواده زن جوان نیز بنا به ادعای شعبان او را تهدید به ...
این نانوایی سبز نان رایگان می دهد
.... چرا کم درس خواندید؟ چون در یک خانواده پرجمیعت زندگی می کردم ؛ پدرم کارگر آزاد بود و من هم بچه اول بودم. آن موقع خودم تصمیم گرفتم که بروم سراغ کار. به پدرم گفتم من می روم کار می کنم ، بقیه درس بخوانند. از کی بحث استفاده نکردن از نایلون های پلاستیکی را در نانوانی تان مطرح کردید؟ تقریبا دوسالی می شود. چطور این فکر به ذهن شما رسید؟ ...
اعلام گذشت از قاتل مأمور پلیس بدون قیدوشرط
دادسرای امور جنایی آمدند و اعلام کردند سارقی که هشت سال قبل پسرشان را هنگام مأموریت به قتل رسانده است، بخشیدند. شامگاه بیست و ششم تیرماه سال 88 بود که مأموران پلیس رباط کریم در عوارضی بزرگراه ساوه به دو سرنشین خودروی پژو نقره ای رنگی مشکوک شدند و دستور ایست دادند. راننده پس از دستور ایست پلیس خودرواش را کنار بزرگراه متوقف کرد. مأموران در بازرسی از صندوق عقب خودرو اسلحه کلاشنیکفی را که ...
پناهگاهی پوشالی در سکونتگاه غیر رسمی/ اینجا 8 در گرو 9 است
حسین از زندگی چیست؟ خیرین به داد گرسنگی ما می رسند سرظهری مهمان خانه شان هستم. نه بوی غذایی می شنوم نه فضای معطری به مواد اولیه غذایی که قرار است پخته شود. سوره مادر زهرا می گوید همسرم بعد از کمردرد و روماتیسم نمی تواند کار کند. من هم کار نمی کنم. چند ماهی است بچه ها تحت پوشش کمیته امداد هستند و ماهانه دریافتی دارند و به غیر از آن خیرین به داد ما می رسند. در تمام مدت ...
دختران جویای کار در دام پزشک قلابی اورژانس
امسال به دستور قاضی تحت تعقیب کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. آن روز نماینده حقوقی اورژانس وارد دادسرای ناحیه پنج شد و به اتهام جعل عنوان و کلاهبرداری علیه متهم اعلام جرم کرد. شاکیان پرونده که چند مرد و دختر جوان بودند، گفتند که مردی به نام روزبه . ک خودش را پزشک اورژانس معرفی کرده و با وعده استخدامشان در مرکز فوریت های پزشکی 115 میلیون ها تومان از آنها کلاهبرداری کرده است ...
جنجال امنیت اسنپ
. زدودن تفکر سنتی از ذهن مردم، یعنی امنیت نداشتن تاکسی های موبایلی می تواند نخستین و مهمترین رسالت این اپلیکیشن ها به شمار رود. انتشار خبر تجاوز یک راننده 22ساله اسنپ به زن 27ساله، واکنش دادستانی تهران را هم به دنبال داشت. دادستان تهران گفت: قرار بر این بود که به مردم خدمت ارایه شود نه این که راننده اسنپ زنی را به تپه ها ببرد و به او تجاوز کند و آن گاه با تبلیغات فریبنده و غیرواقعی اسنپ را بزرگ جلوه ...
گروگانگیری صوری برای سنجش عشق همسر!
عصر بانک ؛ ایران نوشت: چندی پیش مرد میانسالی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن همسرش توسط افرادی ناشناس خبر داد. او به مأموران گفت: امروز مثل همیشه برای رفتن به محل کارم خانه را ترک کردم. در طول روز هم همسرم با من تماس نگرفت که این موضوع را به حساب دعوای شب قبل گذاشتم و با خودم گفتم به احتمال زیاد با من قهر کرده است اما وقتی به خانه آمدم از همسرم خبری نبود. چند باری با تلفن همراهش تماس ...
تازه عروس وقتی با کیارش تنها بود، چاقو را در شکمش فرو کرد / مینا چاره ای نداشت!
- روانی ندارد و سر هر اختلاف کوچکی، کتک کاری می کرد. او حتی چندین بار دست به خودکشی زده بود که خودم مانع شدم. به همین خاطر به فکر طلاق بودم، اما خانواده شوهرم مخالفت کردند و خواستند به زندگی ادامه دهم. او در ادامه گفت: در آخرین درگیری، کیارش دوباره خودزنی کرد که دیگر طاقت نیاوردم و گفتم تحملم تمام شده و هر طور شده باید طلاقم را بدهد. او با شنیدن این حرف، چاقو را به دستم داد و خواست او را بکشم ...
دو ابزار بن سلمان برای کنترل مخالفان داخلی
گروه بین الملل بی باک- محمد بن سلمان از زمانی که به عنوان ولیعهد عربستان انتخاب شد با مخالفت های مختلفی مواجه شد. چرا که بر اساس تمام اصول حاکم بر پادشاهی عربستان وی نباید و نمی توانست به این مقام برسد. اما او با کودتایی علیه محمد بن نایف ولیعهد وقت تمام این اصول نقض شد و پادشاهی در خانواده سلمان بن عبدالعزیز باقی ماند. اما بن سلمان برای رسیدن به تخت پادشاهی هنوز با مخالفت های زیادی ...
نمک چگونه روی بدن تاثیرمی گذارد؟
...: وقتی در خانه مشغول آشپزی هستم گاهی با نمک یا سس سویا به غذای خود چاشنی اضافه می کنم و چند سال پیش متوجه چیزی شدم. هر بار که من از این غذاهای نمکی می خوردم شب ها خوابم بسیار آشفته میشد. احساس نفخ می کردم، دچار سردرد می شدم و روز بعدش نیز نمی توانستم خوب تمرکز کنم. فکر نمی کردم که مقدار نمک مصرفی ام بیش از حد باشد اما اما بعد از خوردن غذاهای نمکی احساس سستی می کردم – حتی اگر غذایی که می ...
دام شیطانی برای مسافر زن
چیست؟ من قبلا به عنوان راننده در اسنپ کار می کردم. چند ماه آنجا کار می کردی؟ سه ماه. بعد مرا اخراج کردند. بعد هم به طور غیرقانونی به کارم در آنجا ادامه دادم. چرا اخراج شدی؟ من طرح یک گوزن را روی دستم تاتو کرده بودم. مسئولان آن شرکت متوجه این تاتو شدند و بابت همین موضوع عذر مرا خواستند و بیکار شدم. بعد چه کردی؟ مدتی در ...
ایشی گورو به روایت دوستی قدیمی
ساعت دیگر، رسانه های جهان در راه خانه او در گلدرز گرین در شمال لندن هستند. او در حالی که رخدادهای یک روز عجیب و غریب را مرور می کند، با سردرگمی می پرسد: آخر چطور همه این ها می دانند من کجا زندگی می کنم؟ همان طور که خودش گفته، تا زمانی که بی بی سی خبر را تأیید نکرد، افتخار نوبلیست شدن از سوی سوئدی ها را به خود نگرفت. پنج شنبه هفته گذشته کازوئو ایشی گورو - نویسنده ای که من 40 سال است از ...
ضرب المثل تو نخندی من بخندم؟!
می کنم وقتی به قدر کفایت شد پشم ها را می شویم بعد به همسرم می دهم تا از آن ها نخ بریسد. نخ ها را به رنگرز می دهم رنگ کند و سپس به خانه می برم تا زنم با آنها قالی ببافد. کار قالی که تمام شد قالی ها را در بازار می فروشم. سپس دختر و پسرم را که دم بخت هستند سر و سامان می دهم، بعد هم اگر خدا بخواهد دست و زن و بچه ام را می گیرم و می روم زیارت. بعد از زیارت هم دوستان و اقوام را باید دعوت کنم ...
خرچنگ، چشم راست پری را خورده است
درس خواندی؟ کم خواندم. تا سوم بیشتر نخواندم. چرا؟ چون عشایر بودیم کوچ می کردیم. مدرسه نبود، درس خواندن سخت می شد. اینجا در منطقه ما دخترها کمتر درس می خوانند. چطور درگیر سرطان شدی؟ یک خال مادرزادی گوشه پلک چشم راستم داشتم. وقتی بزرگتر شدم این خال هم بزرگتر شد. بعد من سردردهای شدید می گرفتم. دکتر که رفتم گفت به خاطر این خال زیر چشمت است. بعد ...
گذشت اولیای دم از قصاص نوعروس قاتل
...: نوعروسی که چند ماه پس از ازدواج، همسرش را به قتل رساند و به قصاص محکوم شد با کمک یک خیریه توانست رضایت اولیای دم را بگیرد؛ او روز گذشته برای سومین بار پای میز محاکمه ایستاد و از جنبه عمومی محاکمه شد. به گزارش خبرنگار ما، 20 بهمن ماه سال 89 مأموران 131 شهر ری از مرگ مرد 24ساله ای به نام مجید در خانه اش با خبر شدند. آنها پس از رفتن به خانه مجید و تحقیقات اولیه متوجه شدند او را همسر ...
دستگیری پزشک قلابی اورژانس تهران
...: پسر جوانی که با پوشیدن لباس نیروهای اورژانس از افراد جویای کار با عنوان جعلی پزشک کلاهبرداری می کرد، شناسایی و دستگیر شد. روز 18 مردادماه امسال نماینده حقوقی مرکز فوریت های پزشکی با مراجعه به دادسرای ناحیه پنج تهران و طرح شکایتی عنوان کرد که شخصی اقدام به جعل عنوان این مرکز و معرفی خود به عنوان پزشک اورژانس کرده است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع جعل عنوان و کلاهبرداری و به ...
حرفه: دبیر طرح و کارتون
البته کسب دستمزد و بلوغ زودرس من را به آنجا کشانده بود اما اجازه دهید کمی عقب تر بروم؛ در اولین قدم به دفتر روزنامه جامعه رفتم. خوش شانس بودم که با احمدرضا دالوند آشنا شدم. مدیر و هنرمندی شایسته و نوآور و خلاق که از راهنمایی هایش بهره بردم و با توجه به سن کمی که داشتم، با تواضع و میل بسیار گوش به رهنمودهایش می دادم و هرچه بیشتر می توانستم می آموختم. من تنها نبودم! حرفه ای ها و بزرگ ترهای قوم فرصت ...
کلاهبرداری با سوءاستفاده از لباس اورژانس 115
...> او با همین بهانه در آخرین ملاقاتمان این پول را از من گرفت؛ اما پس از آن دیگر پاسخ تماس های من را نداد و ارتباطمان به کلی قطع شد. پس از چند روز به دفتر مرکزی اورژانس تهران مراجعه کردم تا شاید از این طریق روزبه را پیدا کنم؛ اما در کمال تعجب متوجه شدم که چنین شخصی در آن جا مشغول به کار نیست و در همه این مدت من فریب خورده بودم. شناسایی دستگیری متهم جوان اظهارات دیگر شکات هم ...
مادر افسر پلیس قاتل پسرش را بخشید
206 را تحت نظر داشتند و این درحالی بود که راننده جوان سعی داشت با حرکات مارپیچ با سرعت زیاد پا به فرار بگذارد تا این که تیم پلیسی پس از یک تعقیب و گریز موفق شدند خودروی پژو 206 را متوقف کنند. در این صحنه ماموران برای این که راننده خودرو مسیر فراری پیدا نکند، به سرعت وارد عمل شده و توانستند این مرد جوان را دستگیر کنند اما جوان دیگری که روی صندلی کناری راننده پژو 206 نشسته بود، قبل از ...
توانمندسازی معلولان در پیچ و خم مقررات مزاحم
از برخورد مردم ناراحت است. خب این بچه ها صدای بوق ماشین های دیگر را نمی شنوند و سایرین نیز با آرم مشخص کننده ناشنوایی راننده که روی خودرو نصب است آشنایی ندارند، این آرم برای مردم شناخته شده نیست و بهتر است آرمی واضح تر به این امر اختصاص یابد. علی خواجه حسینی دیگر کارشناس دفتر توانمندسازی سازمان بهزیستی پاسخ می دهد: اداره کل راهنمایی و رانندگی ناجا تغییراتی در دستورالعمل رانندگی به وجود ...
جست وجو در ویرانه های موصل
مجتبی پارسا| داوود سالم محمد استخوانی را از میان آوارها برداشت و آن را به سوی گروهی گرفت و فریاد زد: این دست دیگرش است. او عبایای مشکی (لباس بلند زنانه) پوشیده بود؟ قطعه ای از پارچه، هنوز به مچ دست آن زن چسبیده بود. داوود گفت: این یکی عبایای مشکی است. داوود به همراه گروه کوچکی از مردان، در میان بقایای شهر تخریب شده موصل، در میان دیوارهای فروریخته خانه ها و اموال شخصی با دقت کاوش می کند. این ...
کارگران تکرار
آن قدر درد می کند که گاهی دردش را فراموش می کنم. مویرگ های پایم متورم شده و دچار بیماری واریس شده ام. وقتی از سرکار به خانه می روم باید نیم ساعت پاهایم را بالا بگیرم، شاید کمی دردش آرام شود و بتوانم به ادامه زندگی برسم. معمولا روزی چند جعبه را چسب می زنید؟ درحال حاضر روزی 10 هزارتا. البته الان را نبینید که پیر شده ام. وقتی جوان بودم 20 تا 30 هزار جعبه را هم در روز چسب می زدم. 35 ...
پیچش مو
...، ما به درد هم نمی خوریم. از حرفش شوکه شدم. می دانم زندگی سخت شده، گاهی بهش حق می دهم اما این رفتار حق من نیست. صبح داشتم به آن روزها که بابا می گفت این انتخاب اشتباه است، فکر می کردم. می گفت تو مو می بینی و من پیچش مو. لبخند تلخی زد: دارم دقیقا پیچش مو را می بینم. از شوخی اش حس کردم حالش بهتر شده است؛ دیگر نه از لرزش دست ها خبری بود، نه تکان نیمکت. گفت: آدمِ جازدن نیستم، راه حلی پیدا می کنم، غلطیه که کردم، باید پای اش بمانم. از روی نیمکت بلند شد. گفتم: یه چیزی بگم؟ نگاهم کرد که یعنی بگو. گفتم: ما زن ها موجودات عجیبی هستیم، به نظر ضعیف و شکننده می آییم، اما از پس هر کاری بر می آییم. ...
پیاده برو...
اصلاً تا به حال به این ها فکر کرده ای؟ پارسا، 15ساله است. او در اطراف خانه شان مردها و زن هایی را می بیند که برای حفظ سلامتی پیاده روی می کنند. اما او احساس می کند هنوز خیلی جوان است و نباید پیاده روی کند. غزاله ، 14ساله، فکر می کند همین بازی های روزانه برای سن او کافی است و حالاحالاها نیاز به پیاده روی ندارد. فاطمه، 16ساله، وقتی برای پیاده روی ندارد. او ترجیح می ...
سرقت در 5 ثانیه از 800 مهمان عروسی / عملیات پلیس تهران برای دستگیری 116 مجرم در 24 ساعت
... اوایل فقط به خاطر هیجانش سرقت می کردم. چون با دختری آشنا شده بودم و هر روز یک مدل ماشین سرقت می کردم و می رفتم سر قرار. به او گفته بودم در کار خرید و فروش خودرو هستم و نمایشگاه اتومبیل دارم اما بعد دستم رو شد و فهمید که سارقم. با وجود این عاشق هم بودیم و به خاطر او توبه کردم. حتی به تازگی با هم عقد کردیم اما به خاطر آن سرقت ها دستگیر شدم. تحصیلاتت چقدر است؟ فوق لیسانس برق ...
Sergio Tapiro ؛ بهترین عکاس سال 2017 در بخش طبیعت
به سرعت و با اتفاق نظر همه ی داوران به عنوان برترین در بخش عکاسی طبیعت قرار گرفت. سرجیو برای 15 سال روی عکاسی از آتش فشان ها تمرکز کرده و تمرکز استادانه اش کاملا در عکسی که از فوران آتش فشان گرفته، قابل مشاهده است. تاپیرو عکاسی از آتش فشان ها را از سال 2002 آغاز کرد؛ کاری که نیازمند صبر و شوخ طبعی بسیاری است. او می گوید: من همیشه این احساس را داشتم که با یکی از بستگانم مانند ...
شگفتی های قرآن تا قیامت قابل شمارش نیست/ امیر المؤمنین(ع) چگونه ابوتراب شد؟
برزخ شدم، ابی عبدالله را در اینجا شناختم و آن شب فهمیدم که من در دنیا یک ذره هم حسین را نشناخته بودم. کیستی ای آن که همه عالمی/ گر تو نبودی، همه عالم نبود شناسنامه ای که امیرالمؤمنین(ع) برای ما ملت ایران ارائه داده است حضرت رسول(ص) فرمودند: مرا در شب معراج تا عرش سِیر دادند، من عرش را نمی دانم یعنی چه! پنجاه روایت هم راجع به عرش در باب السماء و العالم بحارالأنوار ...
با نگاه های شیطانی راننده پراید و حرف های شرم آوری که گفت فهمیدم که در دام افتاده ام و!!!
خودرو پیاده شدم پس از آن که خریدهایم به پایان رسید با آن راننده ناشناس تماس گرفتم و در اطراف یکی از مراکز تجاری میدان بیت المقدس قرار گذاشتم. اما دقایقی بعد وقتی به سمت پراید رفتم دیدم جوان دیگری نیز داخل خودرو نشسته است ابتدا از سوار شدن به خودرو امتناع کردم اما راننده گفت: او هم مسافر است ولی اول شما را به مقصد می رسانم. هوا تاریک بود که به سمت بولوار پیروزی حرکت کردیم اما در مسیر ...