سایر منابع:
سایر خبرها
تجربیات افراد قبول شده در آزمون استخدامی وزارت نیرو 96
...: 1. قبل مصاحبه خیلی غرق مسائل ریز شدم در صورتی که میتونستم مفاهیم کلی رو با عمق بیشتری یاد بگیرم. 2. خودم احساس میکنم پر حرف بودم البته شاید هم نبودم و حس کذایی هست ولی بعضی موقع مثلا زمانی که گفتن دوست دختر داری یا شوخی های مثل این، میتونستم خودم رو بیشتر بگیرم (مثلا تو یه مورد گفتم نه مهندس واسه این کارا کسی ما رو تحویل نمیگیره البته جو کاملا شوخی بود) امیدوارم مفید باشه. ...
خالق کارت های معروف صدآفرین کیست؟
. کتاب های درسی اولین کتاب هایی بود که با آن ها روبرو شدم که تصویر داشتند، همیشه اول از همه می خواستم بدانم چه کسی آن ها را نقاشی کرده و دنبال اسمش می رفتم، بعد از سال ها نام خودم در همان صفحه نشست! یک شوخی عجیب و در حالی بازنشسته شدم که نامم همچنان در شناسنامه ها بود. متولد اردیبهشت سال 1325 در همدان است و با اینکه بازنشسته شده، دوباره از او دعوت به کار کردند و حالا در دهه هفتم زندگی اش ...
ناگفته های پدر مأموری که از قصاص قاتل گذشت
کرده بود؟ مدتی بود که برای او با خانواده یک دختر صحبت کرده بودیم و قرار بود نامزد کند. روزی که این اتفاق افتاد پنجشنبه بود و سه روز بعد آن یعنی شنبه قرار بود نامزد کند. البته چند ماهی بود که درگیر مراسم خواستگاری بودیم و حتی خانواده دختر هم گفتند باید از محل کارش تحقیق کنند. او هم درخواست مرخصی و وام و مسکن کرده بود که اتفاقا چند روز قبل از شهادتش با درخواستش موافقت شده بود. دوستانش بعد ...
آیا مهاجرت معکوس در تهران امکان پذیر است؟
تهامی نژاد که سال 61 به سفارش وزارت مسکن و شهرسازی ساخته شد. فیلمی درباره مهاجران و حاشیه نشینی در تهران که آن سال ها دیده نشد. بعد از 30 سال برای اولین بار سال 92 و اواسط مهرماه امسال در موسسه رخداد تازه برای بار سوم نمایش داده شد. فیلمی که می خواهد روزمره مردم مهاجر و ذهنیت شان را نشان دهد. فیلمساز می گوید: نمی خواستم از فقرشان استفاده تجاری کنم. پوریا جهانشاد نویسنده و منتقد این ...
روایت هایی از زندگی و مرگ سهراب سپهری
او سرک بکشیم. هر چند که هنوز بسیاری از پرسش ها باقی است و ما همچنان تشنه دانستن بیشتر هستیم. طفل پاورچین پاورچین... گفت وگوی ما در خانه همایون دخت، خواهر بزرگ تر سهراب و با سخنان او آغاز می شود: سهراب بچه سوم بود. اول برادر بزرگ ترمان بود، بعد من و بعد سهراب. وقتی به دنیا آمد، دو سالم بود و خودم هم کوچک بودم و خیلی چیزها را به یاد نمی آورم اما یادم می آید سهراب شیطان بود و ...
جزئیات 2 سؤالی که وزیرنفت نمایندگان را قانع نکرد/ پاسخ درصحن
وزیر می شود در مورد وظایفش سؤال پرسید. بنده وظیفه ای در مورد پالایشگاه اصفهان ندارم جز این که به پالایشگاه نفت خام می دهیم و برای ما فراورده تبدیل می کند. در مورد سؤال که شما فرمودید، اصلاً ربطی به من ندارد، یک شرکت خصوصی است و در حدود وظایف ما نیست آن ها دارند یک سری کارها انجام می دهند که شما به آن معترض هستید. شما بفرمایید که به موجب چه قانونی من باید به این سؤال جواب دهم. ...
آدم کشی جوان دهه هفتادی به خاطر یک دختر + عکس
داشتند به سمت من می آمدند که، برای دفاع از خودم، یک تیر به سمت آن ها شلیک کردم و حسین هم یک تیر سمت من انداخت. بعد، آن ها هم به سمت من تیراندازی کردند و با شمشیر و تبر هم به دنبالم آمدند که من سریع دویدم و خودم را درون خانۀ همسایه ها انداختم. بعد، با پریدن از روی دیوار، به سمت تپۀ قلعه حسن خان فرار کردم. فهمیدی که تیر به کی خورده است؟ بله، هم دیدم و هم شنیدم که می گفتند: حسین ...
عشق تلگرامی زوج جوان را به دادگاه کشاند
. زن جوان کمی مکث کرد و ادامه داد: مدتی بود او شب ها دیرتر به خانه می آمد. زمانی هم که باز می گشت، حال و حوصله حرف زدن با من را نداشت. حتی به دختر کوچولویمان هم توجهی نمی کرد. من به این رفتارش مشکوک شده بودم و زمانی که به وی اعتراض می کردم، مدعی بود که با همکارانش در مورد مسائل کاری، تلگرامی در حال گفت وگو است. اوایل به این رفتارش شک نکردم، اما یک روز که به طور اتفاقی به ماموریت کاری رفته ...
دخترانی از جنس باران
خانواده هایمان می گویند ان شاءالله که خدا شفا بدهد معصومه: من وقتی کسی ازم می پرسید چرا چشمات این طوریه اوایل از این سؤال ها ناراحت می شدم ولی کم کم به خودم گفتم که من نباید ناراحت بشم به همین خاطر وقتی بهم گفتند تو چه طور می نویسی لوح و قلمم رو که مخصوص نوشتن نابیناهاست بیرون میارم و توضیح می دهم که من هم می توانم مثل شما بنویسم. یکی پرسید چه طوری میایی دانشگاه؟ من عصا را در آوردم و ...
اخلاق نیکویش او را به شهادت نزدیک کرده بود
) پناه برده و آنجا پیدایش کرده اند. دقیقاً همین خواب به نوعی برایم تعبیر شد. چون هنگام شهادت من شش روز از ایشان خبر نداشتم و دایی هایم به من خبر دادند که شهید شده است. بعد طوری رفتار می کرد که مطمئن بودم شهید می شود. حتی زمانی که داشت وسایلش را جمع می کرد و گفت می خواهم به سوریه بروم، من گریه می کردم و می گفتم تو اگر بروی شهید می شوی. واکنش خودشان نسبت به حرف های شما چه بود؟ خودش می ...
همون بهتر آدم نباشد ا نفهمد کوجا چه خبره س
بشیر اسماعیلی حجی گوگرد چی در این ایام در مرخصی به سر می برد. وقتی دوباره بعد از چند هفته رفتم سراغش دیدم حسابی چاق و سر حال شده. گفتم حجی انگار خیلی خوش می گذشته بهت. گفت آره د. از هفت دنیا راحت بودم. نه دیگه تیلیویزیون می دیدم. نه روزناما را می خوندم. نه لبی رودخونه می رفتم که بیبینم آب نداردا دلم از حلقم بیاد بالا. شومام که نبودی هی بوگوی کوجا چیطور شده سا اعصابما کیک مال کونی. آقا ...
آلزایمر وعده ها
از همون دوران شیرین کودکی با استعداد و زرنگ بودم نه که خودم بگما ننه م می گفت: توفیق تو یه چیزی میشی پسر. از بس که با زرنگی و چرب زبونی سهم آبگوشت خواهر برادر هامو ازشون کش می رفتم برای همین از همون وقتا واسه خودمون خرسی بودیم که الان چهار شونه ایم دیگه.یه بارم نشد بابام با نان از دربیاد تو ،خودم می رفتم نونوایی. تو اون صف طولانی،سینه مو می دادم جلو و با چنان جربزه و هیبتی می رفتم اول صف که کسی ...
برگرفته از یادداشت های روزانه چارلز بوکفسکی
، باید بخندیم. قبلا بیشتر می خندیدم، هر کاری را بیشتر انجام می دادم الا نوشتن. حالا می نویسم و می نویسم و می نویسم، هر چه پیرتر می شوم بیشتر می نویسم، با مرگ می رقصم. نمایش خوبی است. فکر می کنم همه چیز رو به راه است. یک روز همه می گویند “بوکفسکی مرد”، بعد پیدایم می کنند و از یک تیر چراغ برق آویزانم می کنند. خب که چه؟ ابدیت اختراع مسخره ی زندگی است. هر چه که من می گویم خوب است، چون وقت نوشتن قمار می ...
مصاحبه با علی اکبریان؛ ستاره تیم استقلال که همچنان در زندان است
؟ با قلعه نویی در تماسم. همین دیروز (یک شنبه) با امیرخان حرف زدم. بنده خدا سرش شلوغ است. در اصفهان مربیگری می کند و خودش کلی دردسر دارد. توقعی از او ندارم. * رفیق قدیمی ات رضا شاهرودی سراغی از شما نمی گیرد؟ رضا بامعرفت است. این را بگویم که در سال های زندان، رضا شاهرودی، افشین پیروانی و میرشاد ماجدی کمک حالم بوده و چند بار به من به طرق مختلف کمک کرده اند. خدا عوض شان ...
گفت و گوی صمیمانه با هوشنگ مرادی کرمانی
در میان این مدارس با هزاران دانش آموز همکلاس شدم اما از بین تمام آن ها من این طور در آمدم و بقیه زندگی خود را دارند مثلاً برخی پزشک شدند، برخی مقامات مهم و... ولی نویسنده نشدند و در واقع قرعه فال به نام من دیوانه زدند و من هنوز این را نتوانستم بفهمم که چرا من؛ بنابراین بیشتر چیزهایی که نوشته ام موضوع زندگی خودم بوده است. در واقع شما معتقد هستید که هر کسی درون خودش می تواند یک نویسنده ...
قاتل تبهکاری که به خاطر ترس از زنش دروغ ناموسی گفت
روز نو : ... من یک روز همسرم را به خانه پدرش فرستادم و بعد از آن به سراغ یک زن خیابانی رفتم و او را به منزلم آوردم. می خواستم جلوی او قیافه بگیرم و با چاقو کارهای آکروباتیک انجام دهم که چاقو دستم را پاره کرد... نیمه های تابستان سال 65 بود که تلفن محل کارم دراداره آگاهی به صدا درآمد. یکی ازهمکارانم بود که خبر از قتلی در پارک جنگلی جهان کودک داد. با دریافت این خبر بسرعت آماده شدم و ...
گفت و گو با بهنام بانی ، ستاره ی این روزهای موسیقی پاپ
گفتم نمی خواهید به ما تخفیف بدهید؟! گفت برای چه؟ گفتم موزیک ما را دارید گوش می دهید. بعد گفت چقدر خوب است و ما خیلی این کار را دوست داریم و هر روز در مغازه گوش می دهیم و ... این انرژی را به من داد. خیلی انرژی خوبی است وقتی تو می دانی کاری که انجام دادی به ثمر نشسته است. یک فیلم، یک نمایشنامه، یک تئاتر و ... کلا هر کاری که فرد انجام می دهد اگر مورد استقبال واقع شود برای صاحب آن اثر فوق ...
کسب و کار متفاوت با لاک های رنگی؛ با لاک ناخن نقش مذهبی می کشم!
اضافه کردم. قرار نبود اینستاگرامی کار کنم صفحه اینستاگرام زهرا پر است از هنرنمایی هایش که می گوید اصلا قرار نبود اینطوری باشد ولی همه چیز طوری پیش رفت که اینستاگرامش بازنشر کارهای هنری اش باشد و خیلی اتفاقی بتواند از این راه کسب درآمد کند. زهرا در این باره می گوید: با اینکه زبان خواندم اما همیشه دوست داشتم با هنر کسب درآمد کنم. بعد آینده خودم را اینطور تصور می کردم که یا ...
روایت رامین پرچمی از روزگارش در زندان و ممنوع الکاری پس از آن
در سینما و تئاتر مشکلی ندارم. بعد از آن کارهای دیگر همین طور پیش آمد. پرچمی با بیان اینکه آیا باید پیگیر باشید تا جوابی به شما بدهند که ممنوع الکار هستید یا نه گفت: برای من جالب بود که یکی از مسئولان ارشاد به من گفت ما از شما گله داریم که نیامدی برای حل مشکل ات! گفتم مگر کسی به من اعلام کرده بود که ممنوع الکاری؟ یا کسی حکمی داده بود و چیزی گفته بود؟ از کجا باید بدانم مشکلم چیست و ...
هویت و فرهنگمان در معرض نابودی است/جوان های امروز حوصله کار کردن ندارند
دلیل خودش به نگهبان تلفن زد و از کار پرسیده بود و نگهبان هم با لهجه کاشانی به او می گوید که مگه نیومدی! حمام تموم شد ، اوس علی جواب می دهد که چطور تموم شد!؟ و نگهبان هم به می گوید اون کچله که پیش تو میومد شاگردی می کرد اوستا بود، حاجی سرت کلاه گذاشته . فردای همان روز اوس علی به خانه عامریها آمد و چاقو برداشته بود و می خواست من را بکشد. می گفت در طول عمرم کسی نتونسته بود از من کار یاد بگیره، چرا ...
صفحات پربازدید اینستاگرام را از فیلتر درآوردم!
کاربر را با خود همراه کند و به سوالات آنها پاسخ دهد و همین موضوع وقت زیادی از خانم وکیل را اشغال کرده است اما این مشاوره ها و پرسش و پاسخ ها را دوست دارد: همیشه دوست داشتم در زندگی علاوه بر اینکه کسب درآمد می کنم. مفید هم باشم وگرنه می توانستم یک بازاریاب پیدا کنم و فیلم های مشاوره رایگان بگذارم. بعد خودم هم مشاوره ندهم. چند دانشجوی حقوق را بیاورم که آنها مشاوره رایگان بدهند. بعد هم از آنها بخواهم ...
فضیلت همصدایی
...، ظاهرا کارمند امریکایی سفارت به مناسبتی، اسم امام خمینی را به زشتی می برد. این رفیق ضدانقلاب ما اما بلند می شود و با پشت دست محکم می کوبد توی دهان کارمند سفارت آمریکا. آلارم به صدا درمی آید و شلوغ می شود و حراستی ها سر می رسند و کت رفیق ما را می بندند. بعد اسم ایشان را در لیستی می نویسند که تا آخر عمر نتواند پا به خاک ایالات متحده بگذارد. رفیق ما هم جواب می دهد من یک موی گندیده خمینی را با ...
افق طرح شیطان، محدود است
مطرح می کنیم: نکته اول این است که آنچه که از بیان قرآن و معارف اهل بیت استفاده می شود این است که مقابل این طرح یک طرح دیگری هم وجود دارد؛ یعنی این طور نیست که ما در خلأ باشیم که یا باید همراه وجود مقدس نبی اکرم باشیم یا این که خودمان سیر کنیم؛ بلکه مقابل طرح نبی اکرم یک طرح بزرگ دیگری هم هست که ما ناچار هستیم که بین این دو انتخاب بکنیم؛ و اگر در این طرح حرکت نکردیم در آن برنامه و طرح قرار ...
تأکیدامام حسین به حجاب درآخرین لحظۀعمر
هم به مردان- جهت داده شده است؛ البته ما می گوییم خوشگل است، بدگِل است، اما پروردگار هیچ کس را با معیارهای ما نمی سنجد و مخلوق خودش را که نگاه می کند، می گوید: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ، هیچ چیز را نازیبا خلق نکردم، پس معلوم می شود ما در ارزیابی اشتباه کار هستیم. این دختر خیلی زیباست، این دختر خیلی بی ریخت است، این نژاد زرد است، این چشم هایش کوچک است، این نژادِ سیاه است! خدا این حرف ...
قطره ای از علوم رضوی
فرد عادل کیست؟ نام ببرید. یوحنّای دیلمی. به به! محبوب ترین فرد نزد مسیح را بیان کردی! آیا انجیل این سخن را بیان نمی کند که یوحنّا گفت: حضرت مسیح مرا از دین محمّد عربی با خبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از او چنین پی امبری خواهد آمد، من نیز به حواریون بشارت دادم و آنها به او ایمان آوردند؟ آری! یوحنّا این سخن را از مسیح نقل کرده و به نبوّت مردی و اهل بیت ...
شکایت زن از دست شوهر؛ مهسا دختر 12 سال را مقابل چشمانم به اتاق می برد و!!
جوان و دخترش حضور داشتند. زن جوان گفت: چندین بار قصد داشتم از همسرم شکایت کنم اما چون خودم وقتی کودک بودم پدر را از دست دادم از این شکایت منصرف شدم. می خواستم پدر بالای سر فرزندانم باشد اما دیگر تحملم تمام شد. حالا هم می خواهم از همسرم جدا شوم. همسرم حتی اجازه نمی دهد با پسرم که 5 سال دارد تلفنی صحبت کنم یا او را ببینم. مرد افغان اما منکر اتهام کودک آزاری و شکنجه سیاه دخترش شد و گفت: باور ...
کوچه اول
پای خانمم نرود، گوشه قفسه این قدر خاک می خورد تا بپوسد و جر واجر شود. پس اول وقت رفتم دم مغازه پدرخانمم. قیافه اش را که دیدم، جا خوردم. انگار خود خانمم بود. فقط سیبیل گذاشته و کشف حجاب کرده بود. هل شدم و گفتم: یه دوتا کارتن از اون صابونا می خواستم. حاج آقا برایم آورد. گفت: دیگه چی می خوای پسرجون؟ گفتم: دخترت. دخترت رو می خوام حاجی. خودم از حرفی که زدم ترسیدم و عقب عقب تا جلوی درِ مغازه آمدم ...
عقل و عشق دو بال اشراق
...، به این دلیل که کار مربوط به موضوعی فردی است که پرچم فلسفه اشراق را در دست دارد و باید به قاعده، کاری سنگین باشد. به همین دلیل بود که هنگام دیدن این نمایش، تمام سوالات ذهن، این بود که چرا شهاب الدین یحیی سهروردی؟ دلیلش هم این است که این شخصیت فیلسوف است و به طور قطع اگر قرار باشد فلسفیدن او را به نمایش بگذاریم، کار سختی است. چرا وارد این موضوع سخت و سنگین شدید؟ من قبل از این، می خواستم ...
گفت وگو با گزارشگری که حالا یک مربی است/ از دست آرسن ونگر حرص می خورم!
تمام شود؟ مطمئن بودم کار پرسپولیس خیلی سخت است و احساس می کردم ممکن است تیم برانکو ببازد ولی نه با 4 گل! چطور؟ از آن جایی که قرار بود این بازی را گزارش کنم تحقیقات زیادی روی الهلال عربستان داشتم و متوجه شدم چه بازیکنان خارجی باکیفیتی دارد. همین کارلوس ادواردو گرچه به پرسپولیس گل نزد ولی خیلی تأثیرگذار نشان داد و خط دفاع ما را اذیت کرد. متأسفانه تفاوت بازیکنان خارجی در فوتبال ...
طنز؛ جدّ و آبا
گفت و همان جا نامه ای نوشت به روحی که هرگز گچ برنداشت. سرپرست شهرداری رشت که پیدا نبود آنجا چه کار می کرد به فالاچی گفت: منم به خودم یه نامه محرمانه نوشتم. بدم بخونیش؟ شاراپوآ با دلشکستگی گفت: تو که به منم گفتی محرمانه اس؟ این دیگه چه محرمانه ایه؟ برو دیگه بهت جزوه نمیدم . سرپرست شهرداری رشت خودش را در آغوش کشید و به خودش گفت: این قدر دوستت دارم که، نگران خودمم! عرقی سرد بر روح دهخدا ...