سایر منابع:
سایر خبرها
3 بار قصاص مجازات دانشجویی که 3 عضو خانواده اش را کشت
...> با این توضیحات مأموران به محل حادثه رفتند و با جسد اکرم، مادر خانواده و اکبر، پدر بزرگ و جسد پدر خانواده در صندوق عقب ماشین روبه رو شدند که با ضربات متعدد چاقو به شکل دلخراشی کشته شده بودند. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی، متهم 25 ساله در بازجویی ها گفت: دانشجوی مهندسی نفت بودم و یک ماه قبل با پسری در باشگاه بدنسازی آشنا شدم. مدتی با او رفت وآمد داشتم تا اینکه مرا به شیشه معتاد کرد. شب حادثه ...
پسر نوجوان به حبس ودیه محکوم شد
کردن در مغازه مرغ فروشی پدرم، ناگهان مبین از پشت یخچال مغازه بیرون آمد. وقتی او را در تاریکی مغازه دیدم، ترسیدم. فکر کردم قصد تجاوز دارد به همین دلیل با هم درگیر شدیم و حین فرار با چاقو به او ضربه زدم. سپس جسد را با ماشین پدرم به بیابان های اطراف ورامین بردم و رها کردم. پرونده با کامل شدن تحقیقات به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم هفته گذشته در اولین جلسه رسیدگی ...
مهران مرا وقتی به خانه بد دوستانش آنجا بودند و ....
مرا تحویل پدر و مادرم بدهند و دوباره کتک بخورم. ساعتی بعد در حالی که هوا رو به تاریکی می رفت به ناچار با پسری که خودش را مهران معرفی کرد، دوست شدم و ماجرای زندگی ام را برایش بازگو کردم او مرا به منزلی در منطقه آزادشهر برد و گفت، پدر و مادرم در شهرستان هستند و می توانی چند روزی این جا باشی. اما آن پسر جوان یک شیاد بود و قصد داشت از من سوء استفاده کند او حتی آن شب دوستانش را به منزلش دعوت کرد. من ...
دختر نوجوان راز جنایت 7 ساله را می دانست
دستگیر شد و به زندان افتاد، با خودم گفتم اگر مرا لو ندهد به خاطر اینکه نوجوان است قصاص نمی شود و برای همین چیزی به پلیس نگفتم تا اینکه دستگیر شدم و تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. با اعترافات قاتل که حالا جوانی 25ساله است، او روز گذشته به همراه مأموران راهی محل جنایت شد و صحنه قتل را بازسازی کرد. او نشان داد که چطور مقتول را به آنجا کشانده و پس از درگیری وی را به قتل رسانده است.سردار علیرضا مظاهری، رئیس پلیس خراسان شمالی با بیان این خبر گفت: متهم با قرار قانونی راهی زندان شده و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد. ...
واکاوی نقش آیت الله سیدمصطفی خمینی در سا مان دهی نهضت اسلامی با نگاهی به اسناد ساواک/ نقش سید مصطفی در ...
امر سنگ بنای مدیریت موفقِ ابعادی ژرف از نهضت اسلامی در زیر سایه امام خمینی، توسط او در نجف شد. وقتی پدر از آخرین پله هواپیما در بغداد غریب پایین آمد، تنها یار همراهش یک نفر بود؛ سید مصطفی خمینی. این همراهی نه از سر حادثه که نمادی از وحدت وجود پدر و پسر مبارز بود. محمدرضا پهلوی به زعم خود امام را به نجف فرستاد تا از این طریق فعالیت های امام خمینی را محدود کند ولی این استراتژی شاه موثر ...
دستگیری سارق 13 ساله با 13 فقره سرقت در تایباد
سرهنگ پاسدار حسن ناگهانی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ماموران پلیس هنگام گشت زنی گروهی در سطح شهر به این پسر که مقداری سیم و کابل را با خود حمل می کرد مشکوک شده و پس از دریافت پاسخ های ضد و نقیض، وی را دستگیر کردند. وی اظهار کرد: سارق نوجوان در بازجویی های به عمل آمده به 11 فقره سرقت از ساختمان های در حال ساخت و 2 فقره سرقت از مغازه های سطح شهر تایباد اعتراف کرد. وی ...
پدری که می خواهد خانواده اش را غافل گیر کند
کند با اندکی مکث پاسخ می دهد. ترس از معتاد شدن خودش را محمدرضا معرفی می کند. او که 51 سال دارد ادامه می دهد: هیچ گاه فکر نمی کردم روزی من هم در دام مواد مخدر گرفتار شوم و عاقبت نامبارکی داشته باشم. به مدرسه می رفتم و آن روزها نمی دانستم قرار است در بزرگسالی به سمت مواد مخدر بروم. اگر چه همان سال هایی که دانش آموز بودم، برخی از دوستانم معتاد بودند اما افتخار می کردم که هیچ میانه ای با ...
تنها جایی که شیطان هرچه سفارش کند حلال است اتاق زن و شوهر است/ چه کسانی می توانند ازدواج موقت کنند؟
(@mandegari_mahdi) و هم سایت berangeshohada.ir و هم اینستاگرام داریم. زیرا که در تلوزیون و سایت ها و منابر عمومی اجازه نداریم مسائل ریز زناشویی و مسائل شخصی دختر و پسر را مطرح کنیم. چراکه گاهی اوقات برخی سوالات مسئله یک نفر هست، ولی وقتی در رسانه عمومی مطرح می شود مسئله هزاران نفر می شود. همانطور که الان پزشک خانواده به مردم توصیه می شود، بنده توصیه می کنم هر خانواده باید یک ...
آخرین بازمانده از یک تیم 75 نفره
بگیرند به نفع خودشان است. من با این کهولت سن هر روز سعی می کنم لباسم را بپوشم تا شاگردانم پشت در نمانند. از ساعت 9 صبح تا 6 عصر کار می کنم. گاهی اوقات بچه ها تا ساعت 9 شب می مانند و هر چه به آن ها می گویم شب شده است بروید به خانه هایتان برسید، بیرون نمی روند و می گویند استاد کجا برویم؟ داریم کار می کنیم؟ من قصد گدایی ندارم اما چرا هیچ نهادی وجود ندارد که من را با این کهولت سن حداقل برای ...
رئیس جمهور گفت از محیط زیست برو
چهارمین اجلاس جهانی زن، دوباره مرحوم خانم شهلا حبیبی با من تماس گرفت و من اول مخالفت کردم، اصرار کرد و گفت من می خواهم شما حتما مسئولیت سازمان های غیردولتی را برعهده بگیرید. این در اواخر 73 و اول 74 بود که من بالاخره با مشورت هایی دوباره در آن جریانی افتادم که تصمیم گرفته بودم اصلا واردش نشوم و آنجا هم دوباره همین اتفاق افتاد؛ ولی با برنامه ریزی قبلی. یعنی آنجا یک سال وقت داشتیم. مرکز هماهنگی سازمان ...
سکوت سلبریتی ها به احترام اندوه اهورا
خبرمیرسدکه تصویب لایحه حمایت ازکودک به سال97 موکول شد!به عمرچند کودک دیگر قدنمیدهد این لایحه؟!؟ آن زن طلاق گرفت! به خاطر هزینه بچه سر کار میرود! ناپدری به بچه تجاوز میکند. بچه مُرد... مادر خیلی وقت پیش مُرده است... کودکان تان را از این پس به کودکان بسپارید! به بزرگترها دیگر اعتمادی نیست!! به بچه دو ساله تجاوز کرد. حالا بیا بگو من مخالف اعدامم اون تفکر و فرهنگی که در غرب اصالت لذت رو مطرح میکنه یعنی اصل لذت بردنه منه و نه هیچ چیز دیگه ، تهش میشه همین، یا حتی از این بدتر! /گروه اطلاع رسانی ...
روزنامه نگار جوان بوشهری که قبل از مرگ، زندگی نامه نوشت
اومده بودن. روزی که بی آبی و قطع برق و ... مردم را به فرمانداری کشاند. همون سخنرانی م جلو فرمانداری و دفاع از خواسته های به حق یه مشت مردم مظلوم شد اقدام علیه امنیت ملی!! و یه 6 ماهی واسم زندان بریدن... روزایی که کبودی و تیرگی شون رو با اشک دیده های مردم پاپتی و تنگدستم پاک کردم و رنج درونم را با آنها از خاطر می زدودم. تو نیمه های شب اوایل خرداد سال 82، وقتی با شکستن شیشه های اتاق و لهیب ...
پیش فرض های مربوط به تاریخ اسلام در آسیای جنوب شرقی
داشتند و این ساختار بر بسیاری از جوامع این منطقه حاکم بود. از این رو، بخش عمده دادوستدهای تجاری توسط حاکمان و کارگزارن و اشراف صورت می گرفت و به همین سبب، حاکمان عمدتاً در پذیرش اسلام پیش قدم بودند و به دنبال آن، سایر طبقات اجتماعی به اسلام روی می آوردند. 3٫ نقش تصوف در معرفی اسلام به منطقه عامل تصوف و عرفان در فرایند اسلامی سازی در آسیای جنوب شرقی نقش حایز اهمیتی داشت و شواهد و ...
واپسین گاری نمکی های طهران
فوت کرد، از همان موقع عاشق اسب ها بودم، صبح تا شب می رفتم جلوی طویله ها و اسب ها را نگاه می کردم، آخر سر با یکی از آنها آشنا شدم و رفتم و کار را یاد گرفتم. الان خیلی کارم را دوست دارم. هر چند که مردم دیگر مثل قبل ما را تحویل نمی گیرند، دیگر حتی برایشان مثل گذشته جذاب نیست، خیابان ها شلوغ شده. فقط قدیمی ها مانده اند که می گویند ایول، دستت درد نکند، خاطره ما را زنده کردی. جوان ها ولی استقبالی نمی ...
حکیمی: دوست دارم استاد را از نزدیک ببینم
. آرزو به شرق می گوید: قبل از این مسابقات تصمیم گرفته بودم، هر مدالی گرفتم، تقدیم استاد شجریان کنم. همه ما می دانیم آقای شجریان از مفاخر بزرگ موسیقی سنتی ایران هستند و دنیا هم از ایشان به عنوان یکی بزرگان این عرصه اسم می برد. از بچگی ام به صدای استاد علاقه داشتم و همیشه صدایشان در خانه ما بود؛ به ویژه وقتی بزرگ تر شدم مایه آرامش و نشاط من در تمرینات و مسابقات شد. در همین رقابت های چین به قدری ...
سه ساعت گفت وگو با نصرالله مدقالچی در خانه اش
به این آدرسی که می گویم بیا، یک یادداشت برای من نوشت. خیابان پدرثانی، استودیو عصر طلایی، من از ذوق و شوق به پرواز درآمده بودم و تا صبح خوابم نبرد. صبح ساعت هفت بیرون رفتم. یک ریال به اتوبوس دادم. رفتم و استودیو را پیدا کردم. سراغ ایشان را گرفتم. ایشان را پیدا کردم. خیلی با خوشرویی من را پذیرفت. وارد اتاق شدم. دیدم خانوم ها و آقایان نشستند و یک فیلم هندی دوبله می کنند. من هم خودم را به دیوار ...
روایت های ناگفته ای از یک شهید جنگ تحمیلی
بدنش بر اثر برخورد ترکش خمپاره پاره پاره شده بود. او را در شهر آبا و اجدادی مان خلخال دفن کردند. آن زمان فقط 16 سالش بود. یک نوجوان 16 ساله اما نورانی و باصفا که برای حفظ و آرامش کشورش از جان گذشت و به شهادت رسید. من شاید دو، سه سالی از بهمن بزرگ تر بودم ولی درس ها از او یاد گرفتم که فراموش ناشدنی است. یعنی نسل آنها نسل خاصی بود که مردانگی را از کودکی و نوجوانی آغاز می کرد. آنها خیلی زود ...
چشمانی که گواه دیدن نیست
در آپارتمان طبقه دوم نبود، دلیلش صدای دعوایی بود که از داخلش می آمد. احساس کردم صدا صدای دعوایی فراتر از یک بگو مگوی معمولی است. نگران شدم. در زده و در نزده به داخل سرک کشیدم. درست حدس زده بودم. دو پسر حدوداً نوزده، بیست ساله بودند که مثل بچه ها داشتند با هم دعوا می کردند. موضوع دعوا را نمی دانستم اما آنقدر مهم بود که پسر دوم بعد از خوردن چک محکم پسر اول، چاقوی ضامن دارش را از جیبش در ...
سرقت طلایی دزد آزارگر
این دزد جوان مدعی است که در زمان سرقت مست بوده به گزارش شهروند ؛پسر جوان که برای سرقت وارد خانه ای در خیابان آفریقا شده بود وقتی در برابر زن تنها قرار گرفت با تهدید چاقو اقدام به آزار و اذیت زن 60 ساله کرد و سوار بر خودروی پرشیا پا به فرار گذاشت. سارق جوان و همدستش زمانی که سرگرم سرقت لوازم داخل خودرو در غرب تهران بودند، در عملیات پلیسی دستگیر شدند. روز 27 شهریور ...
افخمی با فیلم جدید به صحنه باز می گردد
ساله هم برایم آمده بود، اما رفتنم را حدود دو ماه عقب انداختم برای اینکه بتوانم حداقل تدوین اولیه فیلم سن پطرزبورگ را به تهیه کننده تحویل بدهم. از همان اول قصد داشتید بلک نویز را بسازید؟ البته اول قرار بود فیلم دیگری بسازیم. قبل از هر چیز آنجا یک کلاس فیلمسازی برای بچه های ایرانی مقیم کانادا برگزار کردم و بنا بود گروه فیلمبرداری را از بین این بچه ها پیدا کنم چون نمی خواستم از ایران ...
جانبازی که دوبار طعم جانبازی را چشید!
هم کمی زیاده روی کرده بودم. دیدم توالت فرنگی ام را هم برده اند. هرجا تماس گرفتیم تعطیل بود. با مسوول تبلیغات لشگر، شهید اکبرپور تماس گرفتیم، با امام جمعه ی اندیمشک تماس گرفتیم و ایشان هم با ادارات مختلف تماس گرفت که همه تعطیل بودند. در راه اندیمشک به دزفول مغازه ای دیدیم و خریداری کردیم. جالب است بدانید با شهید اکبرپور در تویوتا نشسته بودیم و جا تنگ بود، نمی توانست دست در جیبش کند. به من ...
خانم معلمی که تا مرز المپیک رفت
پرورش مقام نخست را به دست آوردم . چه زمانی برای نخستین بار به تیم ملی بدمینتون بانوان دعوت شدید؟ نخستین بار در 15 سالگی به تیم ملی راه پیدا کردم. آن زمان کوچک ترین عضو تیم ملی بودم. بدمینتون رده جوانان و نوجوانان نداشت. آن زمان بازیکنان 25، 26 ساله را شکست دادم و به تیم ملی بانوان رسیدم . نخستین مقام بین المللی شما چه زمانی بود؟ نخستین بار در رقابت های دهه ...
ابتکار:رئیس جمهور به من گفت از محیط زیست برو/فعالان زن اصلاح طلب گفتند مسئولیت معاونت امور زنان را نپذیرم
بین المللی در حوزه زنان آشنا شدم. بعد از بازگشت تصمیم گرفتم سراغ درسم بروم؛ چون این سفر برایم سخت بود و خیلی اذیت شدیم. تصمیم گرفتم دیگر وارد حوزه زنان نشوم و اصلا دیگر در این حوزه فعالیت نکنم و بروم سراغ درس و دانشگاه و زندگی؛ ولی در آستانه اجلاس بین المللی پکن، باز چهارمین اجلاس جهانی زن، دوباره مرحوم خانم شهلا حبیبی با من تماس گرفت و من اول مخالفت کردم، اصرار کرد و گفت من می خواهم شما حتما ...
قربانی کردن عشق به پای قدرت در بازیِ مردان پاکدل: مقطع مشروطه همواره جذاب بوده و درام نویسان تا ...
های کلیدی خاص دارم؛ صحنه اول خارج شدن از قدرت، سروکله زدن با صدراعظمِ دیگر؛ عین الدوله و در نهایت خروج از دربار، صحنه دوم خود را در برابر پسرِ برادرش؛ عزیزالله پرقدرت و باابهت نشان دادن و دست رد زدن به سینه او که به خواستگاری دخترش پری آمده است و صحنه سوم شکستنش در برابر قسمِ دروغی که قیزبس می خورد و شهادت بر بودن حرف و حدیث پشت سر پری می دهد و رضایت اجباری امین الله به ازدواج پری با عزیزالله. ...
هدفم فرار بود نه قتل
. پلیس در تحقیقات متوجه شد مرد جوان با وارد آمدن ضربه چاقو بر بدنش جانش را از دست داده است. این در حالی بود که پسر نوجوانی به نام رامین که همکار مقتول بود از زمان گم شدن مقتول، ناپدید شده بود. مأموران رامین را با توجه به مدارک به دست آمده شناسایی و بازداشت کردند. پسر جوان در ابتدا مدعی شد از ماجرا خبر ندارد و برای انجام کاری چند روزی خانه اش را ترک کرده است. او در پاسخ به این سؤال مأموران که ...
این زن پس از سال ها اعتیاد، کارآفرین موفق شد
اقتصادی ام برنیامده بود، به همین خاطر مدیریت داخلی یک موسسه ورزشی را بر عهده گرفتم و پس از مدتی توانستم خانه کوچکی اجاره کنم. بعدها با فعالیت در زمینه خرید و فروش خودروهای تصادفی و خانه های کلنگی دارایی ام بیشتر شد و خانه سه طبقه ای خریداری کردم و پس از اجاره دادن آن، به همراه بچه ها برای اقامت در کشور کانادا راهی یکی از کشورهای آسیایی شدم که پس از حدود سه سال به دلیل اشک و ناله های پدر و مادرم به ...
متهم: مقتول قصد تعرض داشت
دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم روز گذشته مقابل هیئت قضایی به ریاست قاضی کیخواه قرار گرفت و بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای دم در شرح ماجرا گفت: آن شب مبین خودش را پشت یخچال مغازه مخفی کرده بود که هنگام تعطیلی مغازه او را دیدم. مغازه تاریک بود به همین دلیل با دیدنش ترسیدم و با هم درگیر شدیم. حین درگیری او چاقو کشید و من هم از ترس در حال فرار بودم که با چاقو به او ضربه زدم. متوجه نشدم ...
قتل برای پنهان ماندن رابطه پنهانی با زن متأهل!
.... کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پی بردند که سلیمان 30ساله در یک حمله غافلگیرانه با ضربات چاقو به گردن و سینه اش به قتل رسیده است. ماموران رد نخستین گام از تحقیقات به سراغ یکی از اهالی محل که شاهد این صحنه بود، رفتند. مرد جوان در اظهاراتش به ماموران گفت: داخل خانه نشسته بودم که ناگهان صدای درگیری به گوشم رسید که به سرعت خودم را پشت پنجره رساندم و دیدم مردی سوار بر موتور پا ...
تلاش برای نجات همسر از اعتیاد با عشق
سال پسر داییم نامزد بودیم و بعد ازدواج کردیم. شب زلزله منجیل عروسی ما بود. من عزم داشتم از فردای عروسی منصور را ترک دهم. ما چند ماهی در یکی از اتاق های خانه پدر منصور زندگی کردم. اما منصور سه برادر دیکر داشت که دائما با هم دعوا داشتند و یک فرد خیر به منصور اطمینان کرد و در اسلامشهر برای منصور مغازه زد و ما اجبارا به اسلامشهر رفتیم. 13 سال درگیر ترک دادن منصور بودم و با خانواده هم قطع رابطه کرده ...
ترکش های خشونت قتل ستایش و آتنا
واقعه خیرآباد شبیه یک محله است، یک محله که تا چشم کار می کند روبه رویش زمین های خاکی بی منظره است. احتمالا امیرحسین در همین زمین خاکی ها می دویده و بازی می کرده، از جلوی اولین خواروبارفروشی که می گذریم همه می گویند شاید ستایش آخرین بستنی زندگی اش را از همین مغازه خریده بود... بچه های اینجا خیابانشان بی منظره است، تا چشم کار می کند آدم است و بیابان. محلی ها بیشتر افغانستانی هستند. زن ها با ...