سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 16 ساله ام بدتر از مادرش، آبرویم را برد! / یک جوان شب ها به خانه ما می آمد!
همین دلیل به حاشیه شهر نقل مکان کردم تا به همراه دخترانم زندگی آرامی را تجربه کنم غافل از این که دختر 16 ساله ام از رفتارهای زشت مادرش الگو گرفته بود و با یکی از پسرهای محل ارتباط داشت و من از این موضوع بی خبر بودم. فکر می کردم دخترم که تحصیل می کند سرش با درس و مدرسه گرم است و به این گونه موضوعات توجهی ندارد تا این که شب گذشته حادثه تلخی رخ داد که داغ دل مرا تازه کرد. آن شب من به دلیل ...
قاتل پدر از طناب دار رهایی یافت
ایران آنلاین /صبح 15 مهر پسر 19 ساله ای با مراجعه به پلیس آگاهی تهران اعلام کرد پدرش روز گذشته برای خرید کله پاچه از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. تحقیقات برای یافتن این مرد 60 ساله از سوی مأموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد اما با گذشت دو روز و در حالی که هیچ ردپایی از مرد گمشده به دست نیامده بود، پسر جوان مرد گمشده پیش پلیس رفت و پرده از راز قتل پدرش برداشت. او در ...
35 سال شکنجه در خانه شوهر
به گزارش ایران خبر ، وقتی منشی شعبه 264 دادگاه خانواده تهران، طرفین پرونده را صدا زد، زنی سالخورده، همراه دختری جوان وارد شدند. چهره شان بسیار به هم شباهت داشت و به نظر می رسید مادر و دختر باشند. به محض ورود قاضی غلامحسین گل آور رو به زن مسن گفت: معمولاً خانم ها وقتی مهریه شان را مطالبه می کنند که مشکل بزرگی در زندگی مشترکشان پیش آمده باشد. حالا چه شده که بعد از این همه سال چنین درخواستی را مطرح ...
برنامه 90 دوشنبه 15 آبان؛ خبرهایی تکان دهنده از جادوگری در فوتبال + تصاویر
ایمون زاید روی گلزن و شوت زن خوبی است. پس از آن بازی شاید 500 هزار نفر در خیابان ها خوشحالی می کردند و 2 تا 3 ساعت طول کشید به خانه برسیم. دنیزلی درباره مشاوره گرفتن فاتح تریم از او برای حضور در استقلال گفت: با او صحبت کردم اما به فاتح تریم گفتم با هم به تهران می رویم چراکه من با مردم ایران آشنا هستم. خدا می داند به تریم برای حضور در استقلال چه گفتم. او درمورد ارزیابی اش از ...
گل زیبای یک خانم و خاطره عادل از جبار سینگ +عکس و فیلم
ورزش و جوانان استان تهران روی خط آمد و اعلام کرد جهانیان دیگر مالک باشگاه نفت نیست. وی گفت: ما سعی کردیم به وظیفه قانونی مان عمل کنیم و یک ماه به مالک باشگاه آقای جهانیان مجوز دادیم و یک سری تعهد نامه دادند و مهلت داده شد این کار انجام شود اما علی رغم همکاری زیادی که کردیم ایشان به تعهدات عمل نکرد. خیلی تحت فشار بودم تا مجوز ایشان را ادامه بدهم اما به خاطر ارزش های فوتبال قبول نکردم و کمیسیون رای ...
بخشش قاتل پدر از سوی خواهر
به گزارش جام جم ، رضا 19 ساله، 14 مهر امسال پدرش را در خواب در خانه شان در خیابان طوس تهران با ضربه های چوب و چاقو به قتل رساند و برای فاش نشدن ماجرا، جسد او را در کمد دیواری دفن کرد. بعد هم با شکایت دروغین گم شدن او را به پلیس گزارش داد، اما بعد از چند روز دچار عذاب وجدان شد و خود را تسلیم پلیس کرد و جسد مقتول در خانه کشف شد. متهم در جریان تحقیقات قضایی پلیسی گفت: چهار ماه پیش مادرم ...
اعتراض خواننده رپ به گزارش پزشکی قانونی
پسر و یک دختر مقتول که خارج از کشور زندگی می کردند در دادسرا حاضر شدند و برای قاتل او درخواست قصاص کردند. حمید خواننده رپ متهم به قتل به گزارش پزشکی قانونی نسبت به علت مرگ شوهر مادرش اعتراض کرد و گفت: من در آن درگیری فقط می خواستم او را بترسانم و ضربه ای با کف دست به او زدم و ضربه ام کشنده نبود. با اعتراض این خواننده متهم به قتل، درباره علت مرگ مرد سالخورده، پرونده دیروز به هیات سه نفره پزشکی قانونی ارسال شد تا درباره مرگ مقتول دوباره اعلام نظر کنند. منبع : جام جم ...
زندان برای زنی که شوهرش را مثله کرد
، کارآگاهان برای شناسایی هویت قاتل یا قاتلان وارد عمل شدند. آنها شکی نداشتند مجید قربانی انتقام گیری شده و فردی که دست به قتل زده، کینه عمیقی به او داشته است. همچنین این احتمال بسیار قوی بود که عامل یا عاملان جنایت، روابط نزدیکی با مقتول داشته و با استفاده از همین موقعیت، او را به تله مرگ کشانده باشند. در این میان، هنگامی که فاش شد مجید و همسرش با هم به شدت اختلاف داشتند، زن جوان به عنوان مظنون اصلی ...
جنایت عجیب و هولناک دو خواهر که فرانسه را تکان داد! +عکس
اضافه شد و خانم لنسلن را گرفت کریستین به او دستور داد که چشمه ای خانم را از حدقه درآورد. سپس کریستین به آشپزخانه رفت و چاقو و چکش آورد. به محل حادثه رفت و دو خواهر، مادر و دختر را له ولورده کرده و سپس قطعه قطعه کردند. خواهران وحشی از یک پارچ آهنی که روی میز بود برای له کردن سران دو زن نگون بخت استفاده کردند. کارشناسان تخمین زدند که پروسه ی این جنایت حدود سی دقیقه به طول انجامیده است. اما در ...
ماهیت بیعت و نقش آن در مشروعیت حاکم اسلامی
- عزّوجل - آن را در قبال تو، بر ما واجب گردانیده است. (ابن اعثم کوفی، 1411ق، ج2، ص435) در بیان بعضی آیات قرآن، به موضوع بیعت اشاره کرده اند؛ از جمله اینکه اصبغ بن نباته می گوید: نزد امیرالمؤمنین(ع) نشسته بودم که ابن کواء وارد شد و گفت ای امیرمؤمنان، مراد از خانه ها در این سخن خداوند - عزوجل - چیست؟ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ ...
رفتار پدر با دخترش، عشق خودش باهاش میاد
مستقیم می گذارد. برای سال ها دختر سوم مان التماس می کرد که وقتی بزرگ شد با او ازدواج کنم و من مجبور بودم توضیح بدهم که قبلا با مادر مهربانش ازدواج کرده ام. اگر شما پدر خوبی باشید، او در آینده به ازدواج با شخصی شبیه شما تمایل خواهد داشت. 3. سلایق دخترتان اولویت بیشتری در مقایسه با شما دارد وقتی دخترهایم در ماشینم هستند به آهنگ های مورد علاقه ی آنها گوش می دهیم، نه به چیزهایی ...
نا گفته های نادر گلچین : در هیچ کلاس آوازی شرکت نکردم
هر حال در این سال اتفاقاتی برایم افتاد که باعث شد بار دیگر به رشت بازگردم. می توانید توضیح دهید که دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ ببینید اصلا من در آن سال مشمول اداره نظام وظیفه بودم و برای تعیین تکلیف برای دوران سربازی ام به تهران و پادگان سلطنت آباد (پاسداران فعلی) وارد شدم. در آن روزی که به پادگان مراجعه کردم، حدود 5 هزار نفر در آنجا حضورداشتند که از جمله هزار نفرشان مانند من در ...
خداحافظی از زندگی باکلاس مرد بازنشسته تهرانی + عکس
می کنم که دیگر جایی برای انصراف از تصمیمم باقی نمانده است. احمد همچنان ساکت است و به گوشه ای چشم دوخته. اما همان چند جمله کافیست تا سر درددل نیره در دادگاه باز شود. ازدواجمان سر گرفت با خواهر احمد دوست بودم. با همدیگر همکلاس بودیم و سال ها بود که همدیگر را می شناختیم. وقتی درسم تمام شد یک روز خواهر احمد به همراه مادرش به خانه ی ما آمدند. یک جعبه شیرینی و چند شاخه گل هم ...
ستاره زنده زنده در حمام خانه پدری جان داد! / پزشکی قانونی رازی را بر ملا کرد
ناگهان حالش بد می شود و پدر و مادرش او را به بیمارستان منتقل می کنند. همزمان با انتقال جسد زن جوان به پزشکی قانونی، مأموران تحقیقات درباره این حادثه را ادامه دادند. مادر ستاره درباره حادثه گفت: ستاره پس از جدایی با ما زندگی می کرد. من و پدرش با او مشکلی نداشتیم و با روی باز او را پذیرفتیم. روز حادثه ستاره به حمام رفت و دقایقی بعد مرا صدا زد و گفت حالش بد شده است و از من خواست به او آب بدهم ...
ذره بین
. با ادعای این پسر تیمی از ماموران پلیس ماموریت یافتند تا راز این پرونده مرموز را کشف کنند. 2روز از این ماجرا گذشته بود که پسر جوان به جنایتی تلخ در خانه شان اعتراف کرد. رضا این بار در اعترافاتش گفت: 4ماه قبل مادرم به دلیل بدرفتاری های پدرم به کام مرگ فرو رفت و از همان زمان به دلیل کینه ای که از پدرم داشتم، تصمیم به قتل او گرفتم و مدت ها بود که به دنبال فرصت می گشتم تا نقشه ام را اجرا کنم. روز ...
شاغل بودن مادران، کودک آسیب میبیند؟
کرد و می رفت تا به حال همچین رفتاری از پسرم ندیده بودم. آیا این رفتارش به خاطر تنها بودنو از من جدا بودنش هست یا به خاطر سنش؟ من در این مواقع چطور رفتار کنم بهتر هست؟ احساس می کنم این مهد رفتنش در حرف زدنش تاثیر مثبتی گذاشته و صبح مهد رفتنی با شوق خاصی می رود بدون گریه. پاسخ: بهتر هست ساعت کاری خودتان را کم کنید. برای یک کودک سه ساله این همه فاصله از والدین خوب نیست. بعد اینکه از پدر ...
خلاصه برنامه 90 دوشنبه 15 آبان
ایمون زاید روی گلزن و شوت زن خوبی است. پس از آن بازی شاید 500 هزار نفر در خیابان ها خوشحالی می کردند و 2 تا 3 ساعت طول کشید به خانه برسیم. دنیزلی درباره مشاوره گرفتن فاتح تریم از او برای حضور در استقلال گفت: با او صحبت کردم اما به فاتح تریم گفتم با هم به تهران می رویم چراکه من با مردم ایران آشنا هستم. خدا می داند به تریم برای حضور در استقلال چه گفتم. او درمورد ارزیابی اش از ...
کیخسرو پورناظری: پدرم گفت مردم قدر هنر را نمی دانند و به تو به چشم مطرب نگاه می کنند
برای توجه به شعر و تصنیف جز مادرم؛ او وقتی آهنگی را از رادیو می خواند ، شعرش را روی کاغذ می نوشت و آهنگ را هم با یک بار شنیدن حفظ می شد و فردایش در مدرسه اجرا می کرد. بعدها که آهنگ ها را یاد می گرفتم؛ این کارش برایم بسیار عجیب شد؛ اینکه چطور با یک بار شنیدن شعر و آهنگ را حفظ می شد؟ شعرِ شد از غمت خانه ی سودا دلم را که ساختم و خیلی هم دوستش دارم ؛ اولین بار وقتی سیزده ساله بودم از خواهرم شنیدم ...
این زن ارواح را دیده و با آنها صحبت می کند! + عکس
...> چند سال بعد در دوران نوجوان ی ام باز هم این اتفاق تکرار شد ، مردی بلند قد هرشب اطراف خانه ی ما وسایل حیاط را جابه جا می کرد ، ابتدا هیچ کس به این جابه جایی دقت نمی کرد تا اینکه یک شب او را بازهم دیدم و روز بعد برای مادرم تعریف کردم ؛ او برای آنکه مرا متقاعد به اشتباهم بکند تا از این افکار دور شوم گفت امشب همه چیز را کنترل می کنیم تا مطمئن شویم. نیمه های شب باز هم مرد قد بلند را دیدم و ...
پسر ناخلف بخشیده شد
بستگان و دوستانش رفته است، اما وقتی به همه جا سر زدم، نگرانش شدم و برای کمک به اداره پلیس آمدم. تیم جنایی در تحقیقات فنی به پسر مرد گمشده مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند. وی در بازجویی به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: پدرم مرد سخت گیر و خصیصی بود و به من پول توجیبی نمی داد. چهار ماه قبل مادرم به خاطر بدرفتاری های او فوت کرد و از آن روز به بعد از پدرم کینه به دل گرفتم. مدتی قبل از حادثه ...
مادرها و پدرهایی که بوی نا می دهند!
به گزارش آی سبک ، تصویر نامادری بی رحم، ناپدری ظالم و کودکی که مدام اذیت می شود و آزار می بیند آن قدر آشناست که می توان آن را جزئی از خاطره جمعی مردم این سرزمین دانست. از کارتون ها بچه گانه تا قصه های هزار و یک شب و زمزمه های مردم، همه و همه زندگی کودک در خانواده ناتنی را انگ می دانند و با نوعی دلسوزی منتظر فاجعه ای هستند که قاعدتاً دیر یا زود اتفاق می افتد. این نگاه با جامعه ا ...
روایت ام البنین دفاع مقدس از شهادت عباس: سه فرزند شهیدم استاد من بودند
.... پدرم صبح زود به ترمینال رفته بود تا بلیط بگیرد. هفت بچه بودیم؛ پنج خواهر و دو برادر. خواهر بزرگم که با بچه اش پیش ما مانده بود. مادرم داشت خانه تکانی نزدیک عید می کرد. خواهرم داشت بچه اش را می خواباند. آن یکی خواهرم که 13 ساله بود، رفت یکی دیگر از بچه ها را بخواباند. بقیه برادر و خواهرها هم به کوچه رفته بودند تا بازی کنند. من داشتم جارو می زدم که دیدم ناگهان یک نور قرمز به حیاط ...
پیکری که آوردند پسرم نبود!/خدایا تا جوانم و خوش قیافه شهیدم کن
حادثه عاشورا بر امام حسین(ع) وارد نمی شد. اما حالا همه چیز برای این نوجوانان اهل دل و ذوق فراهم گشته تا به آرزوی دیرین شان جامع عمل بپوشانند. دیروز در معرکه کربلا انسانهایی برگزیده شدند و امروز در دمشق، دمشقی که این روزها پر شده از عاشقان امام حسین(ع)و حضرت زینب(س)، عاشقانی که سر از پا نمی شناسند و به عشق خواهر مظلوم کربلا از خانه و کاشانه، مادر و پدر، زن و فرزند، از نزدیک و دور، فرسنگ ها راه را طی ...
تعریف بازیگری برای من در هدیه تهرانی خلاصه می شد
. در ابتدای برنامه سارا بهرامی وارد استودیو شد و جیرانی سوالات خود را از او آغاز کرد. برگردیم به اصفهان! تا چند سالگی اصفهان بودی؟ خاطراتت از سینماهای اصفهان چیست؟ خانواده با رفتن سینما مشکلی نداشت؟ بهرامی: تا 20 سالگی اصفهان بودم. برای دانشگاه به تهران آمدم. بهترین مشوقم در بازیگری پدرم بود. پدرم به دلیل اینکه عاشق سینما بود همیشه مرا به سینما می برد و از همان دوران به سینما ...
خاطرات خواندنی از حر انقلاب به همراه وصیت نامه
زنده بود، در باره همه چیز اطلاعات کامل داشتم و حرف می زدم. پدر اینها چند تا زن داشت، ولی فقط پدر و عموی من تنی و از یک مادر بودند. نامشان طیب و طاهر بود. حسین رمضان یخی در اوایل انقلاب یک گوشه مرد. اینها یکی یکی در انزوا و بی خبری و تنگدستی کارشان تمام شد، چون دوره شان تمام شده بود. دوره ای شده بود که وقتی یکی از اینها حرف می زد، به او می گفتند: گنده شما که طیب بود، آن بلا سرش آمد، شما حرف ...
سریالی با نویسندگی جی. کی. رولینگ
مرد سی و چند ساله کورنوالی، که پسر یک ستاره راک انگلیسی است و تمام سال های کودکی و نوجوانی اش را در خانه های اشتراکی با مادر معتادش گذرانده است. اولین داستان از مجموعه داستان های این کارآگاه، درست از زمانی شروع می شود که کورمورن از نامزد ثروتمند و زیبارویش جدا می شود و در دفتری محقر در حالی که برای پرداخت اجاره اش پولی در بساط ندارد، روی یک تخت سفری می خوابد. نقطه مقابل فلاکت ...
در آرزوی کتابخانه ای زنده
رسالت اجتماعی و مدنی کتابدار بودم، اما این درس را در دانشگاه یاد نگرفتم. درس های مان بیشتر فنی بود، فهرست نویسی، رده بندی، تاریخ کتابخانه ، تاریخ فلسفه و علم و تاریخ خط. نوش آفرین انصاری خودش را نوشین معرفی می کند، در اتاق پذیرایی خانه اش با طاقچه هایی پر از کتاب و مبلمان ساده قدیمی نشسته است، رو به پنجره ها و دری که به حیاط باز می شود. رو به درخت آرزوها که عروسک ها را به آن آویخته است ...
سوسن رشیدی؛ دختر عشایری، قهرمان کیک بوکسینگ ایران
دخترهای عشایر بهم می گفتند سحر خوش به سعادتت، چطور توانستی از این عشایری خلاص شوی و ورزشکار شدی؟ این درست است که می گویند اقتصاد عشایر روی زنان می چرخد؟ بله، من از وقتی که سه سالم بود با پدر و مادرم کار عشایری می کردم. کارهایی که من کردم 100 تا دختر شهری نمی توانند بکنند. همه کار کرده ام، دستم را در گل گذاشته ام، شیر دوشیده ام، گوسفند به چرا برده ام، خانه عشایری درست کرده ام ...
روایت ام البنین دفاع مقدس از شهادت عباس
.... آن یکی خواهرم که 13 ساله بود، رفت یکی دیگر از بچه ها را بخواباند. بقیه برادر و خواهرها هم به کوچه رفته بودند تا بازی کنند. من داشتم جارو می زدم که دیدم ناگهان یک نور قرمز به حیاط پاشیده شد. سرم را که برگرداندم ببینم آن نور چیست که صدای ضعیفی مثل برخورد توپ تنیس بر روی زمین شنیدم و آوار روی من ریخت. صدای شلوغی و همهمه را می شنیدم و مادرم را صدا می زدم. آوار تا روی گردنم آمده بود ...
مجنون آنم که هنوز نشناختمش
.... اما من می دانستم که رضا ... وی ادامه داد: من می دانم که رضا هیچ وقت آن را با مسئولین در ارتباط نگذاشته بود؛ اما به دلیل شخصیت اخلاقی وتربیتی اش در همان لحظه نخواست نه بگوید، به همین خاطر از این ترفند استفاده کرده بود تا در نهایت ادب واحترام پاسخ دهد. پدر شهید سنجرانی با بیان اینکه او همه جا نهایت رعایت ادب واحترام را داشت و زمان و مکان برایش مهم نبود، تصریح ...