سایر خبرها
مستندی از مردی که وعده های عجیب و غریب به مردم می دهد
از درد و نیازهای مردم صحبت می کند، مردم از حضور او خوشحال هستند و او را قبول دارند. طاهری موسوی اظهار کرد: الشیخ ابا حاتم همیشه از نیازها و وضعیت مردم صحبت می کند و همواره این وعده ها را می دهد که دست فقرا را می گیرد، با راه اندازی چند شرکت جوانان بیکار را به کار می گیرد و بستر ازدواج آن ها را فراهم می کند، رودخانه جراحی را که این سال ها از بی آبی رنج می برد، پرآب می کند و ... مردم هم ...
اشک های عامل جنایت گلابدره پای چوبه دار
وی و پسر 8 ساله اش اعتراف کرد وگفت: پس از قتل آنها، با بریدن شیلنگ گاز آبگرمکن و برای گمراه کردن پلیس، خانه را به آتش کشیدم و...سرانجام پس ازتکمیل تحقیقات و صدورکیفرخواست، این جنایتکار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار محاکمه شد. در دادگاه چه گذشت متهم دردادگاه گفت: من و مهدی بچه یک محل بودیم. اما پس از ازدواج من و ...
به خاطر دخترم می مانم!
که فارغ شدم و حتی بعد از آن کسی متوجه نمی شد. واقعیت این است که مردان نگران شرایط فیزیولوژیکی خانم ها هستند و ما اول باید این نگرانی را برای آقایان برطرف کنیم و آن ها در عمل ببینند که ما محدودیتی نداریم و این شرایط مانع حضورشان نیست. بچه های من که به دنیا می آمدند و یک یا دوماهه بودند، می فهمیدند که باردار بوده ام. تا چهار بعد از ظهر سر بازدید بودم هشت شب رفتم بیمارستان. 10 ...
نسخه فراموش شده پدران و پسران
زمان و حوادث را در داستان ها اداره می کند. اما مرگ کلید خمودی و به انتها رسیدن نیست. مرگ امکان گفت و گویی با گذشته است . محلی برای طرح پرسش است. وسیله ای برای آگاه شدن و نشان دادن توجه بیشتر به زندگی ست. مرگ صحنه گردان است اما شخصیت های زنده داستان ها در مواجه با آن، منفعل نیستند. عکس سلفی با مرده در پیوند با تا دوشنبه دیگر و نمایش قدرت مرگ در مجموعه داستان اول نویسنده، در تمام ...
سمانه دور از چشم شوهرش 8 سال با عباس بود تا اینکه ..! + عکس
بازخبر / با یکدیگر وارد اتاق شدند. یکی همراه یک مامور مرد آمد و دیگری همراه یک مامور زن. حتی به صورت یکدیگر هم نگاه نمی کردند، انگار نه انگار که هفت سال از عمر خود را با یکدیگر سپری کردند. پس از لحظاتی سمانه را به اتاق دیگر بردند و ما نیز برای گفتگو با او همراه شدیم. نام و سن؟ سمانه، 34 ساله. عباس هستم، 40 سالمه. سمانه خانم این طور که در پرونده شما آمده ...
رمز عمر طولانی این زن چیست؟
.... پدربزرگ و مادربزرگ و خواهر کوچکترش توسط نیروهای نازی قتل عام شدند. بعد از سفر طولانی و طاقت فرسای 800 کیلومتری آنها به پناهگاهی در قزاقستان رسیدند. آنها سال های زیادی را با کمبود غذا و مایحتاج زندگی سپری کردند. او یادش می آید که آن سال ها پابرهنه روی برف ها راه می رفت. پدرش که قبل از جنگ خیاط بود، با گونی های آرد برای اعضای خانواده اش لباس می دوخت تا در هوای سرد یخ نزنند و برهنه نمانند. ...
زندگی جالب زنی که تقاضای طلاق کرده است
...> فریده فهمید که آن زن مادر عماد نیست و در حقیقت همسر اوست. زنی که 16 سال بزرگتر از او است. وقتی که فریده با گله مندی ماجرا را به عماد گفت او معذرت خواهی کرد و دلیل دروغ گفتن خود را عشق و علاقه زیاد به فریده عنوان کرد. آن روز عماد اعتراف کرد که هیچ رابطه و علاقه ای بین او و همسرش نیست. عماد گفت: بعد از طلاق همسر اولم در 40 سالگی، تنها مانده بودم تا اینکه با این زن پولدار آشنا شدم که 16 سال از من ...
3 مردکه به 2 زن در خودروشان تجاوز کردند
ادامه داشت زن جوان دیگری نزد مأموران رفت و با بازگو کردن ماجرای مشابهی گفت که شماره تلفن یکی از متهمان را در اختیار دارد. او گفت: من هم به عنوان مسافر سوار خودرویی شدم اما سرنشینان آن که دو نفر بودند شروع به تهدید کردند و با سرقت اموالم من را مورد آزار و اذیت قرار دادند اما وقتی می خواستند رهایم کنند با یکی از آنها طرح دوستی ریختم و شماره تلفن او را گرفتم. در چنین شرایطی با هماهنگی ...
اعتماد به نفس در برابر اعتماد عمومی!/ او قهرمان ما است قدرش را بدانیم
که تمامی آحاد جامعه با آن دست به گریبانند می شود این گونه نادیده گرفت چرا نگران انعقاد فلان پیمان خارجی که مدتی بعد اثر خود را نشان خواهد داد باشند!؟ وقتی در حالی که از تابستان پارسال تا کنون، ارزش پول ملی قریب 800 تومان کاسته شده، می شود با اعتماد به نفس، از شکوفایی اقتصادی و رشد دو رقمی اقتصاد(!) و پیشی گرفتن صادرات بر واردات سخن گفت، چرانباید نگران برخی از موارد مشابه دیگر باشیم؟! اعتماد ...
گفت و گو با بهناز جعفری در مورد کار و زندگانی شخصی اش
...> بخصوص در این شغل دوست ندارم با فردی آن مقدار صمیمی باشم چون از همین ارتباط ها زیاد خدشه نگاه کردم و ترجیح می دهم با انسان هایی در مشاغلی دیگر رفاقت کنم به طور مثال با دکتر مغز و اعصابم راحت ترم تا دوستان بازیگر. منظورتان از گرایش های دینی چیست و مرتبط به چه مرحله ای می شود؟ من یک مرحله دو ساله قصد داشتم بروم رشته دیگری را مقارن با گرافیک بخوانم. علاوه بر این دوست داشتم به انسان هایی که ناتوانی جسمی دارند خدمت کنم و پرستارشان شوم. با این حال ظاهرتان هم متمایز با هم حالا بود؟ ...
تلخی لب شکری
خرافاتی است که مردم باور دارند و ما را آزار می دهد. 17 سالم بود که با دیدن سریال چشمان آبی زهرا متوجه شدم شکاف کام و لب دارم. تا پیش از آن فکر می کردم در کودکی از جایی افتاده ام و به همین دلیل لبم شکاف دارد؛ این را خانواده ام گفته بودند و من همیشه برای دوستانم در مدرسه همین داستان را تعریف می کردم تا اینکه در سریال چشمان آبی زهرا متوجه شدم حقیقت چیز دیگری است و فردای آن روز با اینکه امتحان میان ترم ...
اعدام 2 مرد که 6 نفر را به قتل رساندند
، جدی شد و کار به درگیری کشید که با هم دست به یقه شدیم و از روی عصبانیت او را هل دادم که سرش به دیوار خورد. وقتی دیدم نفس نمی کشد ترسیدم و فرار کردم. وی ادامه داد: 2یا 3 روز بعد برای رفتن به خانه یکی از آشنایانم به رشت رفتم. می خواستم از آنها پول قرض بگیرم اما زن جوان که از آشنایانم بود به من گفت پولی ندارد. من هم عصبانی شدم و با ضربات چاقو او و پسر چهارساله اش را به قتل رساندم. پرونده ...
زوج معتادی که زنان مسافر را می ربودند
دستگیری با انتقال به پلیس آگاهی گفت: من 16 سال پیش با مردی که 30 سال از خودم بزرگ تر بود و همسری بیمار داشت، ازدواج کردم. او مدام مرا اذیت می کرد حتی با به دنیا آمدن دخترمان اخلاق و رفتارش تغییر نکرد. شش سال پیش هوویم که تحت درمان بود حالش خوب شد و شوهرم مرا طلاق داد. بعد از این ماجرا گرفتار اعتیاد و مصرف شیشه شدم. پنج سال پیش، یک روزکه برای مصرف شیشه به خانه دوستم رفته بودم با مردی معتاد که سارق بود ...
فرار عروس 14 ساله از دست داماد 50 ساله
. سنم کم بود و پدرم کوچکترین توجهی به مخالفتم نکرد. از سر نداری و بدبختی مجبور شدم زن مرد 50ساله بشم که جای پدرم بود، پس از جشن عروسی ساده ای که برگزار شد وقتی من و او با هم تنها شدیم از ترس از اتاق عروس فرار کردم چون از قیافه اش متنفر بودم و ازش می ترسیدم. اما ساعتی بعد پدرم مرا به همان خانه بازگرداند و ... زمانی که پا به منزل این مرد گذاشتم تازه آغاز تیره روزی و بیچارگی ام بود. او از ...
آتوسا گفت که بیوه است و به خانه اش رفتم که سر کله آن مرد در پیدا شدو.../ببینید
کرده است در گفت وگو با خبرنگار ما گفت که عاشق پول است و قصد داشته یک شبه ره صد ساله را طی کند. خودت را معرفی کن ؟ پرستو هستم 25 ساله. چه شد که به فکر اخاذی از افراد پولدار افتادی ؟ من چند سال قبل ازدواج ناموفقی داشتم. در حالی که پسرم تازه به دنیا آمده بود با همسرم اختلاف پیدا کردم تا اینکه پس از سه سال از او طلاق گرفتم. از آنجایی که زیبا رو بودم مادرم این نقشه را ...
بازگشت از مدرسه با نمره 20 و یک مثقال تریاک
. 10فرزند دارد. خانه اش نه دری دارد نه پیکری؛ دو شبهه اتاق تو در تو. یک انباری در مرکز کپرها می بینم. بر خلاف خانه ها که بدون در و پیکرند، این اتاق کوچک قفل دارد. روی زمین سرنگ، وافور و انواع ابزار استفاده از مواد مخدر ریخته است. شیره کش خانه است. می گویند شب ها مردان و کودکان همین جا مواد مصرف می کنند. منیره 26 ساله داستان پردردی دارد. مرتب لباس پوشیده و صورتش آرایش ملایمی دارد ...
قتل نامزد با ضربه های قیچی
داشته و از مرگ او ناراحت است. ماموران که متوجه گفتار متناقض مرد جوان شده بودند به بازجویی ها ادامه دادند تا این که لب به اعتراف گشود و راز قتل نامزدش را فاش کرد. مرد 37 ساله عنوان کرد: چندی پیش به خاطر اختلافاتی که با همسر اولم داشتم از او جدا شدم که حاصل این ازدواج دختری 10 ساله است. مدتی قبل با دختر جوان آشنا شدم. او بعد از فوت پدر و مادرش به تنهایی زندگی می کرد. 20 روز قبل ...
از رجزخوانی در بند امنیتی ها تا گرفتن رضایت برای عامل شهادت سه سرباز (بخش نخست)
و کنار باندهای جاده هم تا سوء چشم یاری می کرد بیابون و بیابون.... آخر آدم دلش که از آهن نیست نلرزه یه خوف و ترسی ما رو گرفت مخصوصا بعد اینکه از همون جایی که عبدالمالک ریگی عملیات تروریستی شو انجام داده بود، رد شدیم. خلاصه توی دلمون گفتیم خدایا ما رو به بهانه زن دوم کشوندی اینجا، نکنه میخوای شربت شهادت بخورونی به ما ...!! بگذریم آخر شب رسیدیم زاهدان، از این شهر هیچ تصور ذهنی ...
تعبیر عجیب زیباکلام از اقدام اخیرش/پیشنهاد ابطحی برای جدایی جهانگیری از دولت/پیشنهاد بررسی رفتارهای ...
دانشکده حقوق- که برای زلزلهزدگان پول جمع میکردند- قرار گرفتم و فراخوانی در توییتر منتشر کردم؛ با انتشار فراخوان در همان ساعت اول مبالغ واریزی به بالای 10 میلیون تومان رسید و تا زمانی که من بیدار بودم واریزی ها به 50 میلیون تومان رسید و ظهر چهارشنبه این بالای 500 میلیون رفت و من متوجه شدم اتفاقی در حال وقوع هست و لذا تصمیم گرفتم به سمت منطقه زلزله زده بروم. من وقتی به منطقه رسیدم و از نزدیک فهرست ...
خاطرات جالب ملی پوش سابق از حماسه ملبورن تا گل به خودی و شوخی با عابدزاده
اعتقاد آن ها، استقلال برای جوان 20 ساله ای خوب بود که می خواست در این تیم اسم در کند، اما برای من که دیر فوتبال را شروع کرده بودم و چند سال دیگر هم بیشتر نمی توانستم بازی کنم، پیشنهاد ذوب آهن بهتر بود. در آن مقطع که در ذوب آهن بازی می کردید، اصفهانی ها چه واکنشی نسبت به حضورتان در تیم ملی به ویژه صعود به جام جهانی فرانسه داشتند؟ واقعا واکنش ها مثبت بود. خاطرم هست بعد از بازی ...
ترک تدریجی اعتیاد با درمان حمایتگر
کردم تا کسی مرا نبیند.آرزو داشتم سایه ای را به دنبالم حس نکنم. تا اینکه یکی از همان شب ها توسط گشت پلیس، روانه بازداشتگاه شدم. بعد از آزادی پدرم مرا به زور کتک به یک مرکز اقامتی ترک اعتیاد برد. یک ماه آنجا بودم. اما چه شد؟ اولش شدم : سمیرا هستم 21ساله - یک مسافر ؛ بعد چی؟ دوباره شروع کردم. کمپ ها به هیچ دردی نمی خورند. بیشترشان به فکر جیب خودشان هستند. تا حالا 4بار بستری شده ام . بالاخره ...
اشعار ویژه سالروز ازدواج پیامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س)
عرب این بود دختر داشتم آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم هر چه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن است من زنی هستم که در خانه پیمبر داشتم روزهایم شب نمی شد چشم او تا باز بود سایه ی خورشید را همواره بر سر داشتم عاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشت چشم هایش را از اول نیز باور داشتم راه های آسمان را از زبان همسرم ...
قدردانی استاندار کرمانشاه از سپاه/واکنش سعید مرتضوی به حکم دادگاه/ نشانی حزب الله لبنان از هیتلر جدید ...
نسبت به عربستان سعودی سنگین تر باشد. دیروز حمایت از داعش امروز در به در باج دادن به کدخدا! یک روزنامه اجاره ای نوشت چک جنگ سوریه را باید با مذاکره و نزد کدخدا(آمریکا) نقد کرد! روزنامه جامعه فردا- که سعی می کند خود را شبیه روزنامه توقیف شده جامعه نشان بدهد- مدعی شد: باید برای موشک ها مذاکره کرد؛ چون پیروزی بر داعش و امنیت عراق و سوریه، دست ایران را پر کرده است. این ...
نزدیک بود زیر ماشین رضا شاه بروم
تابستان ها این کار را می کردید؟ از 15سالگی تا 18سالگی! با پول هایتان چه می کردید؟ همه اش را جمع می کردم. حقوق روزانه من 2زار (قران) بود. از 8صبح تا 10شب کار می کردم. بعد از مدتی با پول هایی که جمع کرده بودم یک ویولن خریدم و در صندوقخانه قایم کردم. یک روز وقتی پدرم نبود و مادرم هم برای خرید بیرون رفته بود ویولن را درآوردم و شروع کردم به ساز زدن. روی نت نمی زدم ولی این شعر ...
در زمینه فناوری های نوین اقدامات خوبی انجام شده است / آسیب های اجتماعی از نگرانی های عمده مردم است
خوب بود. آنچه از مسئولین می خواستند یک درخواست کاملاً به حقی بود و آن روز بیشترین مسأله، آب آشامیدن و چادر مطرح بود که به سرعت این نیازمندی های اولیه به مردم رسید. دکتر روحانی افزود: هنگامی که به بیمارستان کرمانشاه رفتم،همه پزشکان و پرستاران عملا بعد از وقوع زلزله نخوابیده بودند و به طور مداوم کار می کردند 300 عمل جراحی در آن بیمارستان انجام گرفته بود و در چند ساعت اول 1550 عمل جراحی ...
فروشنده نایلون جات !
تا سلام کردم و گفتم که می خواهم با شما در مورد کار و زندگی تان حرف بزنم، نفر وسطی از جایش بلند شد که برود. هنوز داشتم در مورد کارم توضیح می دادم و منتظر جوابش بودم که نفر سومی با اشاره به صندلی ای که خالی شده بود گفت: بیاین اینجا بشینین . وسایل کارم را درآوردم و مشغول شدم. چی می فروشین؟ نایلون فروشم؛ نایلون جات. دیگه چه چیزایی دارین؟ نایلون جات دیگه ...
اکثر عکاس ها دید هنری ندارند
عروسی هم ادامه داشت. زندگی کارمندی علایق من از جمله عکاسی و موسیقی را تحت تاثیر گذاشته بود. سال 94 از نظر اقتصادی اصفهان شرایط سختی را داشت و بیشتر شرکت ها نیروهایشان را تعدیل می کردند، من جزء تعدیل شدگان نبودم؛ اما بعد از مدتی که حقوق ها عقب افتاد و چند ماه بود حقوق نگرفته بودم از شرکت استعفا دادم و وارد مرحله جدیدی از زندگی شدم. یعنی از شرکت بیرون آمدید و بدون هیچ پشتوانه تجربی و پولی ...
بیماران پی کی یو: تنها با رژیم غذایی زنده ایم
خودم منع کردند و از همان روزهای اول طفولیت فرزندم، رژیم غذایی اش رعایت شد. وی اظهار کرد: خوشبختانه فرزند دومم؛ نجات پیدا کرده است و اکنون موفق شده مدرک لیسانس خود را در دانشگاه بگیرد و فردی کاملا سالم است. *ازدواج فامیلی عامل ابتلای فرزندم به پی کی یو بود منصور محمدی یکی دیگر از والدین بچه های مبتلا به پی کی یو گفت: من و همسرم دختر عمو و پسر عمو هستیم و ما عامل اصلی ...
آموزش مسائل جنسی در زمان بلوغ باید توسط والد همجنس انجام شود/ در تحقیقات ما پسری صاحب یک کلوپ بازی به ...
... بعد از اینکه از حمایت همه جا پشیمان شدم، این تصمیم را گرفتم که روزهای دوشنبه در آپارات به صورت رایگان با مردم اشتراک گذاری کنم. تا به حال چهار قسمت آن بالا آمده و بقیه آن را نیز در هفته های آینده نمایش می دهیم. آگاهی بخشی برای آموزش های جنسی را در جامعه چگونه دیدید؟ بسیار محدود.به عنوان مثال من در مطب هایی دیده بودم که یک سری دانشجوی روان شناس علاقه مند در مطب هایی به ...
آن دیوانه ما را به فرانسه برد/ گل های ارزشمندتر از ملبورن هم زده بودم/ شادی جام جهانی 98 تکرار نشدنی است
به گزارش هفت روز خبر به نقل از گروه ورزشی خبرگزاری برنا، خداداد عزیزی به نماد 8 آذر تبدیل شده است،8 آذر برای ما ایرانیان یک روز پرشکوه با خاطرات شیرین تکرار نشدنی است.آن روز برای همه ما ایرانیان بهترین روز فوتبال مان است و به سرنوشت مان گره خورده است. با خداداد بعد از 20 سال درباره ملبورن حرف زدیم و او برایمان از حماسه اش گفت، حماسه ای که 70 میلیون ایرانی را به پرشکوه ترین جشن خیابانی کشاند . ...