سایر منابع:
سایر خبرها
پزشکی قانونی: قاتلی که در منزل پدرزنش حمام خون راه انداخت، جنون نداشت
کرد و گفت که همسر و مادرزنش را به قتل رسانده است. اسماعیل در در اعترافات اولیه، مدعی شد به خاطر دخالت اعضای خانواده همسرش مرتکب این جنایت شده و در اظهاراتش به بازپرس گفت: شب قبل از قتل، همسرم به همراه اعضای خانواده اش به عروسی یکی از بستگان خود رفت اما من به عروسی نرفتم؛ پس از پایان عروسی منتظر بازگشت همسرم به خانه بودم اما او نیامد و گفت که شب در منزل پدری اش می ماند؛ آن شب تنها در ...
توشه ای که بنیانگذار ایدرو به جای گذاشت
برخی مواد اولیه – سود بازرگانی آن کاهش می یافت و یا حذف می شد. بدین ترتیب ، در پانزده روز آخر هرسال، حقوق گمرکی و سود بازرگانی هر کالا برای سال َآینده تعیین و در آخرین روزسال (شب عید نوروز) در هیأت دولت مطرح و تصویب می شد و بلافاصله برای اطلاع عموم انتشار می یافت و از روی این جدول، تجار بازار و سرمایه گذاران برنامه کار خود را برای سال بعد طرح ریزی می کردند. در تمام دوران وزارت اقتصاد ، هرگز طی سال ...
ماجرای فیش یادداشت تبلیغی که غذای بُز شد
یکی از اهالی به محل تبلیغ خود رفتم و بعدازظهر به آنجا رسیدم. خانه های آنجا از کپر ساخته شده بودند. کپر، خانه ای صحرایی است که از تنه و شاخ و برگ نخل ساخته می شود. خلاصه، از آنجایی که تقریبا یک روز در راه بودم تا از قم خود را به آنجا برسانم، بسیار خسته بودم. وارد کپر شدم و پس از جابجایی وسائل، فیش های "یادداشت" تبلیغی خود را باز کردم تا نگاهی به آن بیاندازم و خود را برای سخنرانی آن شب ...
درسی که از فرمانده نصراللهی آموختم
و صحبت کنیم شاید مسئله حل شد. با اکراه قبول کردم خلاصه بگویم وقتی از اتاق حاج قاسم بیرون آمدم صورتم خیس اشک بود و انگیزه ام چندین برابر، از همان لحظه تصمیم گرفتم ویژگی مردم داری را در خودم پرورش دهم و همه این درس ها را از حاج قاسم یاد گرفتم. پس از اتمام جنگ وقتی به کردستان می روم می بینم که مردم آن منطقه همه آنهایی که ما را می شناسند با عشق و علاقه برخورد می کنند. خدا را شکر ...
از بین بردن طبیعت ایران برای حیات کارخانجات غمگینم می کند
شد – موضوع این است که آن روز در آن آتلیه متوجه شدم متریال هایی را می توانم در دست بگیرم و به شکل دیگری درآورم و دیدم بدون آنکه دوره ای دیده باشم، می توانم با مواد مختلف این کار را بکنم و شکل هایی که ایجاد می شد مرا مجذوب خودش کرد. همه چیز با مجذوب شدن شروع شد. در همان سن 19 سالگی، در آنجا نوعی نبوغ را در مجسمه سازی در خودم حس کردم و مجسمه سازی برای من از آن روز داستانش آغاز شد. آن روزها ...
روزگار قرتی آقای کاریکاتوریست!
رویا بهش فکر می کردم، چون در محرومیت بودم. دیدم این جا هی تشویق می شوم، تازه به من پول هم می دهند! آخر رسم توفیق این طور بود که هنرآموزانی که می رفتند آن جا، یکی دوسال کارآموزی می کردند، ولی من از همان روز نخست حقوق بگیر شدم و این خودش باعث حسادت دیگران شده بود که بعدها خود حسن آقا برایم تعریف کرد. حسن آقا خیلی حمایتم کرد و من خیلی سریع رفتم پشت جلد. به قدری مرا تشویق می کرد که وقتی هشت شب تعطیل ...
عروس، پشت پرده اسیدپاشی به مادرشوهر
انتقام بگیرم، چون او را اذیت می کند.این مرد ادامه داد: ابتدا مخالف بودم؛ اما ماهرخ آن قدر خواسته اش را تکرار کرد تا راضی به اسیدپاشی شدم. آدرس خانه مادرشوهر ماهرخ را می دانستم؛ یک بار او و پسرش را به آنجا رسانده بودم. ماهرخ می دانست که مادرشوهرش شب حادثه وقت دکتر دارد و زمان تقریبی رفت و برگشت او را به من داد. من مقداری ماده پاک کننده تهیه کردم و سوار موتورسیکلت در نزدیکی آدرس مدنظر منتظر ...
اهالی موسیقی در غم فقدان فرهودی
فرهودی را دیدم و آن روز قطعه ای را اجرا کرم که مسیر زندگی ام را تغییر داد. سال ها از این تاریخ می گذرد و این مدت هم در کنار این مرد بزرگ بودم. هنوز هم با اینکه چند ماه از فوت ایشان گذشته، اما من جرات اینکه از در استودیو پاپ رد شوم را نداشتم و خاطرات زیادی با ایشان داشتم و برای من مانند پدری بودند که نداشتم و همیشه از راهنمایی هایی که می کردند استفاده کرده ام. خودشان نیستند اما نام شان در موسیقی ایران ...
ایدز/ نگاه های سردی که رهایمان نمی کنند
موجب می شود بسیاری از افراد اچ ای وی مثبت از حقوق فردی و اجتماعی خود محروم شوند. وی خاطر نشان کرد:آگاهی ناکافی جامعه از این بیماری سبب می شود تا افراد مبتلا برای درمان خود اقدام نکنند. وی افزود: بسیاری از افراد از مبتلایان به اچ ای وی فرار می کنند در حالی که زندگی با فرد مبتلا به اچ آی وی مثبت هرگز سبب نمی شود که آنها نیز مبتلا شوند زیرا این ویروس تنها از راههای یاد شده قابل انتقال است ...
فرهنگ جبهه
. گفتند باز هم کوچکی! واقعا باور کرده بودم که هر چه بیشتر بخورم زودتر بزرگ می شوم! بالاخره قبولم کردند؛ اما به این دلیل که برادر بزرگم منطقه بود، پدر و مادرم مخالفت کردند. روز اعزام سپاه بودم که پدرم آمد و به منزل برگرداندم و همه کارهایم را کرده بودم و باید هر طور شده می رفتم. نشسته بودیم دور هم و من به بهانه دستشویی آمدم بیرون و در خانه را از پشت قفل کردم و رفتم و خودم را به بچه ها رساندم. ...
باز گشت از آخر دنیا
نبود - خشکبارفروشی داشت- اما هر شب بعد از کار تا صبح توی کافه ها می گشت. مادرم هم از پسش برنمی اومد. چند سالی این طوری گذشت. درس می خوندم؛ مدرسه شبانه می رفتم. انقدر درسم خوب بود که اگه یه روز مدرسه نمی رفتم فراش و ناظم می اومدن در خونه و سراغم و می گرفتن. تیپ اون موقع من و هیچ کس نداشت. همیشه چند تا کتاب زیر بغلم می زدم و توی خیابون طوری راه می رفتم که همه فکر کنن آدم مهمی هستم؛ اما نمی ذاشتم کسی ...
آقای خودم، خانم خودم؛ درباره پدیده وصلت با خود
گرمی بود که بتوانم صورتم را در آن غرق کنم و گرمای دست هایی که مرا محکم در بر بگیرد، آغوش و دست های کس دیگری، مثل همسرم، مادرم یا دوستم اِلی. همین حس چند روز بعد نیز بر من غالب شد، زمانی که شروع کردم به خلاص شدن از دست پیوندهایی که دیگر به کارم نمی آمد ، برنامه ای که برای هفتۀ سوم در نظر گرفته شده بود. برای این کار از دوستم، آنا سمنوا-گانز، کمک خواستم، هنرمندی که مراسمی به نام آرشیوکردن ...
نمونه یک برخورد با شادی جوانان
...، مداد لای انگشت و یا زدن دستبند به دست است! خودم را قانع کردم که تذکر که نه، ولی خواهش کنم که مراعات کنند. از خودم پرسیدم که چگونه بگویم و چه بگویم؟ این خیلی مهم است. سناریوهای مختلفی از ذهنم عبور کرد. چون در سن حسّاسی بودند نمی خواستم که از واکنش من ناراحت شوند. هر بار تصمیم می گرفتم بلند شوم و خواسته ام را بیان کنم صدایی در درونم شروع به حرف زدن می کرد: "خودمانیم. اگر این دو دختر ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما : کرک داگلاس
.... اگر مرا نمی شناسید، اسمم را در گوگل جستجو کنید. من یک ستاره سینمایی بودم. پدر مایکل داگلاس و پدرشوهر کاترین زتا-جونز هستم. امروز سالروز تولد نود سالگی ام است و پیامی برای جوانان آمریکا دارم. روز تولد نود سالگی روز ویژه ای است. در مورد من، این روز ویژه نیست، بلکه معجزه آسا است، زیرا من از جنگ جهانی دوم، یک حادثه سقوط هلیکوپتر، یک سکته و جراحی دو کاسه زانوهایم، زنده بیرون آمده ام. رسم بر این است ...
چنگیز جلیلوند: هیولای دوبلاژ مرا بلعید
را انجام می دهم گفت: غافل از اینکه به مدت 30-40 جلسه باید هر روز در این ترافیک به محل تمرین بروم و بدون اینکه بتوانم متن را حفظ کنم تمرین ها را انجام دهم. حتی در لحظه های آخر همه متن را حفظ نکرده بودم و دوستان به من می گفتند روز آخر همه چیز معلوم می شود و ناگهان متوجه می شوی که همه را حفظ هستی اما نگران بودم. بازیگر نمایش پدر با بیان اینکه به خاطر این رل دچار آشفتگی و پیچیدگی شده بودم ...
با استقلال و پرسپولیس به صورت هم زمان قرارداد داشتم
اردوی تیم ملی نرسیدم. ترافیک بازیکن تو پست شما هم زیاد بود. آقای مهدوی کیا و رضا شاهرودی بودن. من همون سال ازدواج کردم و دانشجو هم بودم. یک سال هم به خاطر مصدومیت از فضای فوتبال حرفه ای فاصله گرفتم. همینجا جا داره تشکر ویژه کنم از آقای بهمن فروتن. وقتی رفتم شموشک نوشهر ایشون من رو احیا کردن و یادی کنم از آقای مهندس درویش که خدمات زیادی به فوتبال مازندران کرد. چرا ...
دستانی که نور می بخشند
بودم و این روند ادامه داشت تا اینکه یک روز طی تماس تلفنی از شهرستان مشگین شهر مرا دعوت کردند تا طرح ویزیت رایگان را آنجا اجرا کنیم. من با لوازم شخصی و تجهیزات چشم پزشکی خودم روانه شهرستان مشگین شهر شدم و در آنجا نیز این طرح ویزیت رایگان اجرا شد. طی یک روز 60 تا 70 عمل چشم پزشکی انجام دادم که صبح تا شب طول کشید. با تمهیدات فراهم شده بیماران مشگین شهری که نیاز به عمل جراحی داشتند ...
حالا دیگر چه اخراجی ها باشد و نباشد سینما مخاطب دارد
تدوین و ساختار کارگردانی نقد داشتند. یکبار در پاسخ به این نقد ها در مصاحبه ای گفتم اگر جای نقد منفی برای این فیلم وجود دارد چطور کارگردان، از طرف انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما به عنوان نامزد استعداد درخشان انتخاب شده. با همه این نقد ها معتقدم، تدوین انزوا که برگرفته از آموخته هایم توسط عباس میرزایی و ذهنیتش بود، ساختار درونی اوست، بدون تقلید و با سبک نو که اتفاق افتاده. امیرعلی ...
روایتی از زندگی تحصیلی دانشجویان خارجی در ایران
فردوسی خوب و مثل دانشگاه های آمریکاست. خود دانشکده همه تجهیزات را دارد به طور مثال کتابخانه، سالن مطالعه،وای فای و... در دسترس است. بنیامین با اشاره به اینکه من قبل از آمدن به ایران به خوردن غذای ایرانی عادت داشتم، می گوید: من در آمریکا در بین ایرانی ها زیاد بودم و غذای آن ها را می خوردم. در کالیفرنیا مرکز اسلامی داشتیم که برای دعای کمیل و نماز جماعت آنجا می رفتیم و شب های جمعه شام می ...
عصا زنان به دنبال سوژه
و حرف های مسئولان نشسته، حالا خودش سوژه گزارش است. می گوید خواستم به بهانه روز جهانی معلولان حرف بزنم؛ مجالی برای حر ف های آنها که دردهای شان میان هیاهوی روزهای دیگر سال که روز جهانی شان نیست، گم می شود. حالا تنها خبرنگار معلول استان مازنداران از روزهایش می گوید و غصه هایش؛ دردی مشترک که باید فریاد کرد. می گویند تا دوسالگی سالم بودم حتی راه افتاده بودم. یکهو تب شدیدی کردم. در بیمارستان ...
مدافعان جوانِ امروز مرا یاد دیروز خودم می اندازند
عزیزان جانباز نشوند. شهادت عاقبت شان باشد. خیلی سخت است کنار جانباز بنشینی و دردهایش را حس کنی و کاری از دستت برنیاید. من دردهای همسرم را با همه وجود احساس می کنم. مدت هاست که همسرم نمی تواند از خانه بیرون بیاید چون دائم باید اکسیژن بگیرد. یعنی فاصله اتاق تا سرویس بهداشتی را هم بدون استنشاق اکسیژن نمی تواند طی کند. وقتی مهمان می آید و ایشان می خواهد با کسی صحبت کند دائم باید مراقب تنگی نفس و سرفه هایش ...
حس نفیس یک پدر در اهدای نفس فرزند
ماه سال گذشته مرا به اتاق عمل منتقل کردند. پزشکان می گفتند احتمال موفقیت عمل 50 درصد است اما من گفتم اگر 10 درصد هم شانس داشته باشم می خواهم این پیوند انجام شود. به خانواده ام وصیت کردم اگر اتفاقی برای من افتاد همه اعضای بدنم را به بیماران نیازمند اهدا کنند. بعد از عمل پیوند وقتی به اتاق ICU منتقل شدم در کما بودم. بخوبی به خاطر دارم که در همان حال چهره محمد جواد را دیدم. او درحالی که لباس مشکی به تن ...
جامعه هنوز توانائی های کوتاه قامتان را باورنکرده/ آدم بزرگ های کوچک
گاهی برای ایاب و ذهاب از مترو استفاده می کرد. آنروز به همراه مادرش از کنارم گذشت و از آنجایی که همه آدم ها مجذوب شباهت هایشان با دیگران می شوند من هم به شراره نگاهی گذرا داشتم و ازهمان روز،روزگاربساط خوشنویسی اش رادرمحل کارمن پهن کرد. حمید: قسمت را ببین مدتی گذشت و شخصی که او هم یکی از مسافران بود به من پیشنهاد داد که دختری را می شناسد با شرایط ویژه خودم که اگر مایل باشم با ...
خاطرات احمد زیدآبادی: تسلیم سرگذشت نشدم
. من تمام سخنرانی های شیخ را درک می کردم و متوجه نکته های تلویحی سخنانش می شدم. سخنان او گرچه تاثیر تکان دهنده ای بر من نگذاشت، اما برای همیشه مرا از باورهای قشری و متحجرانه رایج آن زمان دور کرد. درک بعضی از حرف های شیخ علی تهرانی برای او که نوجوانی 13 ساله بود سخت بود: یک روز در پی وقوع درگیری قم، او [شیخ علی تهرانی] بیانیه ای علیه حکومت صادر و در آن از عمال حکومت انتقاد کرد. هنگام نماز ...
در پارک به نیلوفر ..... شد
بازداشت شد. پسر جوان با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به افسرتحقیق گفت: خانواده ام در شهرستان زندگی می کنند. از شش ماه پیش در یک مغازه فروش کفش کار می کردم و شب ها نیز چون جا و مکانی نداشتم در آنجا می خوابیدم. دو ماه پیش که به بوستانی رفته بودم با نیلوفر آشنا شدم. بعد از آن ارتباطمان شکل گرفت و حتی یک بار در غیاب مادرش به خانه آنها رفتم. وی افزود: به خاطر شرایط کاری ام نمی ...
ماجرای ازدواج دو امیرکبیری با توسل به شهید خلیلی
...، این را از همان لبخند مادر می گردید فهمید. دست خط های خطاطی شده و نقاشی با آبرنگ همه برای دوران راهنمایی شهید بود. همان تصویری که عنوان کرد: پشت گردان تخریب هنگامی رسول داخل یکی از قبر ها در حال گریه بود گرفته هست. من با رسول به کربلا رفتیم آن موقع رسول کلاس دوم دیدگاهی بود. بابا عجب کفن مشتی هست فردای آن روز با رسول رفتیم و کفن را از خادم آنجا گرفتیم؛ همان جا رسول ...
بازی های رایانه ای یکی از ابزار های قدرتمند غرب
... میلاد می گوید من داخل منزلم کامپیوتر دارم وهروقت درسهایم تموم می شود سیستم را روشن میکنم و مشغول بازی های که از قبل در سیستم ریخته بودم می شوم. میلاد روزی چند ساعت برای بازی رایانه ای وقت میگذاری؟ این دانش آموز 14 ساله گفت: من معمولا وقتی درسهایم تمام می شود به سراغ کامپیوترم می روم تقریبا روزی 2 الی 3 ساعت بازی می کنم. کدام از بازی های رو بیشتر دوست داری ...
این بیماران را فراموش نکنید
. به همین دلیل تجربیاتش را طی چند روز آرام آرام برایم می نویسد و به سوالاتم پاسخ می دهد. از او می پرسم از کی متوجه بیماری ای ال اس در وجودت شدی؟، می گوید: درسال 92 انگشت اشاره ام شروع به پریدن کرد. به دکتر مراجعه کردم که گفتند تیک عصبی است. اما این موضوع به طور مداوم ادامه داشت و بعد از مدتی انگشتان دست راستم یا جمع نمی شدند و یا در زمان نوشتن دستم خسته می شد. خلاصه به چند پزشک مراجعه ...
ردپای مواد مخدر در 60 درصد قتل ها
و آموزش و پرورش نقش پررنگی در آگاهی بخشی دارند، اما بواقع چقدر زمان برای آموزش نه گفتن به کودکان گذاشته است؟! وظیفه ی پلیس کشف جرم است بر این اساس نباید همه ی مسوولیت ها را تنها به گردن پلیس بیندازیم، زیرا کار پلیس، کشف جرم است. سه سال پیش برای سرقت یک گوشی همراه به ما مراجعه کردند، گوشی برای پسربچه ای بود به قیمت سه میلیون تومان، از پدر بچه، سوال کردم آیا شما سه ...
راهنمایی غلط و محرومیت چندساله از نعمت حفظ قرآن/ زنان نمی توانند حافظ شوند
بزرگترهایم مشورت کردم، به من گفتند که اگر خانومی روزی آیه ای را 40 بار حفظ کند و آن آیه را تا 40 روز تکرار کند، باز هم نمی تواند حفظ کند و فراموش می کند. به خاطر این جمله ای که به من گفتن که بی پایه و اساس نیز بود من از ورود به این عرصه مأیوس شدم. وی با اشاره به اینکه 16 سالگی میهمان خانواده دایی ام در قم شدم، می گوید: بر سرمزار مادر بزرگم رفته بودم که خانمی بر سر مزار او آمد و سوره یاسین و چند سوره ...