سایر منابع:
سایر خبرها
90 دقیقه بی پرده با "سعید علی حسینی مردی که می ماند"
نمی دانید؟ سوال سختی است. ابتدا این را بگویم که مدال بزرگسالان جهان را گرفتم، اما در دید من به زندگی هیچ تفاوتی ایجاد نکرد، وقتی از این دیدگاه نگاه می کنم که درسم را ادامه دادم، ازدواج کردم و خداوند یک پسر به من داد اکنون هم خانواده خوبی دارم، این موارد همه خیر است. شاید اگر در وزنه برداری بودم فرصت نمی کردم درسم را ادامه بدهم. * کسی بود که از محرومیت شما خوشحال شده باشد؟ ...
مسن ترین دستفروش زن در میدان انقلاب/ عکس
جوان شهرداری را ببینم و خواهش کنم که دکه ای در اختیار ما قرار دهند . می پرسم مادر خانه شما کجاست؟ نگاهی عمیق می کند و می گوید: ”همین اطراف زندگی می کنم هر روز که بخواهم کتاب فروشی کنم پسر کوچکترم مرا با موتور اینجا می آورد و بعد از ظهر نیز به دنبالم می آید، البته برای مادر چه فرقی می کند که کجا و در چه خانه ای زندگی می کنی، چون اگر بچه های یک مادر در آرامش و رفاه نباشند در کاخ هم که باشی ...
شهیدی که عباس وار مدافع شد
.... او به قدری برای مادر احترام ویژه قائل بود که یک سال و نیم اجازه رفتن می گرفت، اما حرف مادر همان حرف قبل بود که می گفت: 18 سالت تمام شد هر جا دوست داشتی برای دفاع از اهل بیت برو. اربعین سال 93 به کربلا می رود و در بین الحرمین به امام حسین (ع) می گوید یعنی من آنقدر لیاقت ندارم که از مادرم اجازه بگیرم؟ و انگشتش را به سمت حرم قمر بنی هاشم می گیرد و می گوید به حضرت عباس (ع) قسم می خورم ...
شناخت نامه حضرت عبد العظیم
سوّم ایشان - و امام حسن علیه السلام، شخص دیگری واسطه نیست . بنا بر این، نیاکان حضرت عبد العظیم علیه السلام به ترتیب، عبارت اند از : 1 . عبد اللَّه بن علی پدر حضرت عبد العظیم علیه السلام، عبد اللَّه نام داشت و مادرش، فاطمه دختر عقبة بن قیس بود.[3]عبد اللَّه، در زمان حیات جدّش حسن بن زید متولّد شد و چون قبل از تولّدش ، پدرش علی در زندان در گذشت ، جدّش کفالت او را به عهده گرفت .[4 ...
گزارش ایسنا از اعتیاد در حاشیه شهر مشهد
می گوید: یک پسر دوساله و یک دختر 16 ساله دارم، اما مدتی است که از آن ها هیچ خبری ندارم. پدرم نیز بعد از فوت مادرم ازدواج کرده و مرا به خانه راه نمی دهد. در این سال ها، اشتباهات زیادی داشته ام. همیشه به زور من را به کمپ های ترک اعتیاد می بردند و من هم همیشه فرار می کردم، اما این اولین بار است که خودم می خواهم ترک کنم. چه کسی گچ دارد؟ با هادی که صحبت می کردیم، یک زن حدوداً 40 ...
چهره هایی که زندگی مردم را ویران کردند (1)
این احوال صاحب خانه گرین گفته که او می تواند به آپارتمانش بازگردد. به گزارش TMZ در سال 2016 گرین با پرداخت مبلغی که فاش نشد با سرایدار به توافق رسید. رومن پولانسکی در سال 1977 رومن پولانسکی کارگردانی که برنده جایزه نیز بوده است، در یک مهمانی در خانه جک نیکلسون به دختر 13 ساله ای به نام سامانتا گیلی شامپاین و متاکوالون (نوعی داروی خواب آور) می خوراند و طبق اتهاماتی که بر وی ...
حال و روز بازنشستگان نیروهای مسلح از نمای نزدیک
کبری بوده و سال ها در جنگ تحمیلی نیز حضور داشته و سال 86 که بازنشسته می شود به شهر خود چالوس برمی گردد. حالا سال هاست که بعد از بازنشستگی در یک مغازه کار می کند تا بتواند از پس مخارج سه پسر و یک دخترش بربیاید. او درباره وضعیت زندگی اش می گوید: من در حال حاضر در چالوس یک مغازه دارم و با آن زندگی ام را می چرخانم. آخر با این حقوق که نمی شود زندگی کرد... سه پسر دارم و یک دختر. یک پسرم هنوز ازدواج نکرده ...
مرا به خانه ای برد و ..!
.... حتی همراه خانواده ام به خواستگاری اش رفتیم اما پدر او حاضر به این ازدواج نبود و مدام می گفت دخترش باید با پسر یکی از اقوامشان ازدواج کند. مرد جوان ادامه داد: چند روز پیش دختر مورد علاقه ام با من تماس گرفت و اعلام کرد پدرش برای آخرین بار قصد دارد با من حرف بزند و با دادن نشانی مغازه ای از من خواست برای دیدن او به آنجا بروم. روز بعد به نشانی ای که دختر مورد علاقه ام به من داده بود، رفتم ...
جنگ بانوی روشندل با تاریکی
بررسی شرایط در سال 2000 با هم ازدواج کردیم. مشکلات از همان شب عروسی شروع شد. شوهرش او را آزار داد و کتک زد؛ بهانه اش دیر آمدن پدر و مادر او به مراسم عروسی بود. باید بلافاصله از او طلاق می گرفتم، اما چنین چیزی در جامعه سنتی بنگلادش امری مذموم است. پس تصمیم گرفتم بمانم و بجنگم تا شرایط را بهبود ببخشم. در داکا تحمل کتک های شوهر راحت تر از مطلقه بودن است. پس از فارغ التحصیلی در مؤسسه ای حقوقی ...
اجراهای خیابانی، شور و شوق مردم را در هوای آلوده برانگیختند/ نمایشی با 25 بازیگر کودک و نوجوان
روز پدر و مادر، بچه ها را تشویق می کنند تا برای خودشان خانه ای بسازند و... وی ادامه داد: نمایش دوم؛ قورباغه خوشگل است که برای رده سنی 10-8 سال مناسب است و موضوع آن حول این قصه حرکت می کند: روزی شاهزاده خانمی کوچولو با یک قورباغه آشنا می شود. قورباغه به او کمک می کند تا توپش را از استخر بردارد و در مقابل می خواهد با او دوست باشد، شاهزاده خانم قبول می کند ولی... البته باید گفت ...
وقتی نامه زن باردار داماد به دست نوعروس رسید
مشخصات مربوط به همسرم بود و ... دختر 19 ساله درحالی که رای طلاق را تنها راه نجات خود از ماجرای فریب در ازدواج می دانست هنگام خروج از محضر ثبت ازدواج و طلاق به تشریح ماجرای ازدواجش پرداخت و گفت: حدود یک سال قبل پسرخاله پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. آن ها در یکی از شهرهای دور خراسان رضوی زندگی می کردند و ما رفت و آمدی با یکدیگر نداشتیم. پدرم با آن که از پنج سال قبل پسر ...
پرسیدم در جبهه چه می کنی؟ گفت جارو می زنم
یک روز عمه به خانه ما آمد و به پدرم گفت "می خواهم علی من جای خالی فرزند شهیدتان، علی را پر کند، اگر شما موافق باشید این دو را به عقد هم درآوریم." قبل از ازدواج گفته بود ممکن است مجروح، اسیر و یا شهید شود سردار هدفی والا دارد و به هیچ وجه حاضر نیست از آن دست بکشد در نتیجه قبل از ازدواج حجت را تمام می کند حاج علی به عمه گفته بود به ما بگوید او در مسیر جبهه باقی می ماند و در این راه ...
فهرست کامل اسم دختر که با حرف ن (نون) ختم می شود
معنی: مرکب از پری + جان (اژه محبت آمیز در خطاب به اشخاص، به معنی عزیز) ریشه: فارسی پریان معنی: منسوب به پری؛ فرشتگان؛ زیبا ریشه: فارسی پریسان معنی: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری ریشه: فارسی پرین معنی: نرم و لطیف چون پر، نام بانوی دانشمند ایرانی، دختر گبادشاه که یک نسخه از اوستا را به زبان پهلوی ...
از ماجرای بستن عمامه تا پیامکی که به دادم رسید
اند ! تا آنجا ده دقیقه بیشتر راه نیست ! صبح میب رمت همانجا و با هم درستش می کنید"! ماه کم کم خودش را نشان می داد و حیاط را مهتابی کرده بود . صبح با پیکان پدر مسلم به شهر کناری رفتیم . پرسان پرسان خانه عالم را پیدا کردیم . در که زدم طلبه ای با لهجه ی اصفهانی و خوش رو به استقبال آمد . آنها هم چند روزی بود که ساکن شده بودند . دو خانواده جوان و چند تا بچه ، در یک خانه ...
میتو مک کانهی؛ جذاب و محبوب 48 ساله هالیوود
هفته نامه دیده بان - پانیذ فرامرزی: بازیگر جذاب و محبوب، متیو مک کانهی در این ماه 48 ساله شد و به این خاطر که روز شکرگزاری در این ماه و نزدیک به روز تولد اوست به ایالت کنتاکی رفت و به پخش بوقلمون بین مردم مشغول شد و این تجربه را به صورت زنده از فیس بوک خود با علاقه مندانش به اشتراک گذاشت. تعداد 250 داوطلب در این کار به متیو کمک کردند. آنها هر کدام به در منزل هر خانواده می رفتند و یک بوقلمون را به ...
طاهر احمدزاده؛ استانداری که سوار دوچرخه می شد
...، تاسیس کانون نشر حقایق اسلامی، آشنایی اش با استاد شریعتی و حضورش در استانداری خراسان پس از انقلاب اسلامی به دست می دهد. آقای احمدزاده شما در سال 1300 در مشهد به دنیا آمده اید، کمی از خانواده و کودکی تان بگویید. - پدر من تاجر بود، تاجری با اصلیت افغانی و متولد افغانستان. بعدها پدر ما به مشهد آمد و در اینجا ازدواج کرد. ما سه برادر بودیم و دو خواهر و من فرزند ارشد خانواده بودم ...
همسرم را تقدیم حضرت زینب کردم/ اگر چند پسر دیگر هم داشتم هدیه به اهل بیت می کردم
خانواده ای که تازه پاره تنش را نثار کرده نداشتم. خانواده دوست داشتنی و مهربان که با وجود شهادت جگر گوشه شان ما را به گرمی استقبال کردند؛ مادر، پدر، همسر، دو خواهر و برادر شهید مصداق زیبایی از صبر و شکیبایی بودند، انسان های که باعث رشد و پرورش روایت عشق برای شهید مهدی قره محمدی شدند. با دیدن بچه های کوچک اش، این جمله شهید آوینی در ذهنم نقش بست که می گفت: زندگی زیباست، اما شهادت از ...
جایزه نوبل ایرانی به نام پرفسور یلدا
خانواده ای بزرگ شدم که مذهبی و به شدت پایبند به اخلاق بودند. یادم هست روزی که تصمیم گرفتم رشته پزشکی را انتخاب کنم ، پدرم از من پرسید: واقعاً می توانی در این جامعه طبابت کنی و اصول اخلاقی را فراموش نکنی؟ این تأکید و نصیحت پدرم را هیچ وقت فراموش نکرده ام. پدرم شرایط جامعه را می دانست ،مردم را می شناخت ومی دانست طبابت صحیح در این جامعه چقدر سخت است. مادرم همیشه مشوق ما بود ، اما هیچ وقت به ...
قصه دلتنگی و عشق یک مادر شهید+ عکس
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، یک سال و دو ماه و 27 روز بعد از شهادت سجاد زبرجدی سهراب، مهمان خانه اش می شویم؛ مهمان مادر و خواهرش که حالا در نبود او روز های دوری را یکی یکی به شب می رسانند. صفیه کمانی مادر 60 ساله سجاد، خیلی سال پیش وقتی هنوز بچه بوده، افتاده داخل تنور. زبانه های آتش، زبانش را بند آورده و او حالا سالهاست که نمی تواند صحبت کند. قصه دلتنگی و عشق به فرزند، اما ...
با مردان کوتاه قد ازدواج کنید!
علت این موضوع را در طول هزاران سال تکامل انسان ها جست وجو کرد. در گذشته انسان ها برای انتخاب همسر به قدرت باروری زن ها توجه زیادی داشتند و معتقد بودند زنان قدبلند از توانایی کمتری در این زمینه برخوردار هستند. شاید به دلیل آنکه زنان قدبلند دیرتر به سن بلوغ می رسیدند، این عقیده در بین مردان آن زمان به وجود آمده است. البته جالب است بدانید بر اساس مطالعات ژنتیک قد مادر و پسر و قد دختر و پدر به هم ...
تلخی ها و شیرینیهای ازدواج فامیلی
و حتی سبک تربیتی که دختر و پسر با آن بزرگ شده اند، در بیشتر موارد یکسان است چرا که طرفین از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی پرورش یافته اند و به همین دلیل به احتمال زیاد مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهند داشت. همچنین از نظر آسیب های اجتماعی نظیر مصرف سیگار، داشتن ارتباط های نامناسب و ... امکان رسیدن به اطمینان بیشتر است و این موارد از مهم ترین مزیت های این نوع ازدواج ...
مقدماتی برای دو تا شدن
ازدواج صورت گیرد *شناخت دقیق از خود بهترین شرایط در ازدواج وقتی فراهم می آید که هر یک از زوجین خود را خیلی خوب قبل از زندگی مشترک بشناسد. بهتر است قبل از ورود به زندگی مشترک بدانید چه نقاط قوت یا ضعفی دارید و با کار کردن روی آنها در صدد اصلاح یا تقویت آنها برآیید. به قول معروف پیش گیری بهتر از درمان است. در حقیقت وقتی بدانید فرد وابسته ای به مادر یا پدر یا حتی خواهر و برادر خود ...
یک خانواده اسیر در چنگ اختاپوسی به نام سرطان / غفلت نهادهای حمایتی از خانواده ای با سه فرزند سرطانی
کرده و یک بار هم سکته کرده است، صحبت خود را این طور آغاز می کند 44 سال دارم و از پنج اولادم سه تای شان مریض هستند که البته دختر هشت ساله ام هنوز از بیماری خبر ندارد و دو بچه دیگرم هنوز آزمایش نداده اند . دامادم به محض مطلع شدن دخترم را طلاق داد و الان دخترم با بچه خود کنار ماست و هشت نفر در یک خانه 48 متری زندگی می کنیم . پزشک ها برای آزمایش دادن من و همسرم اصرار دارند ولی نه ...
پنهانی صیغه جمشید شدم تا به خواستگاری ام بیاید ولی !
بعد هم گفت بیماری همسرش بهبود یافته است. نمی توانستم خودم را آرام کنم. از شهرمان به مشهد آمدم و به خانه خاله ام رفتم. می ترسیدم خانواده ام را در جریان بگذارم. خاله ام پیشنهاد داد به مرکز مشاوره بیایم و اگر پدر و مادرم دنبالم آمدند مشکلی به وجود نیاید. هر دو شکست من به خاطر ندانم کاری بوده است. اگر درباره پیشنهاد ازدواج مخفیانه مرد دروغگو خانواده ام را در جریان می گذاشتم این طوری نمی شد. ...
احمد چند سالی از من بزرگتر بود با او به پارتی شبانه می رفتم تا اینکه یک شب خودم را در اختیار او گذاشتم و!
. در خانه آرامش نبود و از بودن در کنار خانواده احساس خوبی نداشتم. وقتی وارد خانه می شدم، به هم می ریختم و حس خفگی به من دست می داد. وقتی وارد دوران نوجوانی شدم پدرم فوت کرد و مادرم هم مدام دم از ناامیدی و خستگی از شرایط موجود می زد. تمایلی به درس و مدرسه نداشتم. بعد از ظهرها کارم این بود که از راه مدرسه به بازار Store بروم. کم کم از نظر جثه نیز بزرگتر شدم و نیاز به هم صحبتی و کسی که ...
پسر17 ساله ؛ سلاخ مردان
.... چرا ادامه تحصیل ندادی؟ با آن که در ایران به دنیا آمدم ولی چون پدر و مادرم افغان بودند، نتوانستند برایم شناسنامه بگیرند. به همین دلیل بدون شناسنامه نمی توانستم براحتی درس بخوانم. به خاطر این مشکل بعد از اول راهنمایی ترک تحصیل کردم. پس بدون شناسنامه چطور توانستی تا اول راهنمایی درس بخوانی؟ تا اول راهنمایی وضع مالی پدرم بهتر بود. به همین دلیل به مدرسه ...
هندوانه شب یلدا
است؟ سرش را پایین انداخت و گفت: پدرم به رحمت خدا رفته و من و مادرم جز فال فروشی راه درآمد دیگه ای نداریم . من و مامان و دوتا برادر و دوتا خواهر تو خونه اجاره ای در محله پایین شهر زندگی می کنیم. بعضی شب ها فقط با نان خشک و خالی شب رو تا صبح میگذرونیم. بعد اشاره کرد به هندوانه ای که دست من بود وگفت: تابسون اومد ما حتی رنگ یک میوه تابستونی رو هم ندیدیم. حرف دختر که تمام شد، خیلی دلم سوخت. موقع ...
بازخوانی پروژه ناکام نفوذ در بیت امام+عکس
شیرازی و فرزندان آقای خویی مورد استقبال قرار گرفت." حجت الاسلام "سیدموسی موسوی" معروف به "موسی آیت الله زاده اصفهانی"، "سیدموسی موسوی اصفهانی" و "دکتر موسی موسوی" (نوه مرحوم آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی) سال 1309 در شهر نجف اشرف در عراق به دنیا آمد. وی درباره پدر و خانواده خود می گوید: "پدرم مرحومم سیدحسن که پسر بزرگ ایشان (سیدابوالحسن موسوی اصفهانی) بود، در سال 1930م (1309 ...
صدای دانشجویان افغانستانی را بشنوید!
وارد رشته ی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی قم شوم . تصور کنید پزشکی قبول شوید، اما نتوانید بروید او افزود: وقتی برای ثبت نام به دانشگاه مراجعه کردم، گفتند باید سالیانه 17 میلیون تومان برای شهریه بدهی، بعد از شنیدن این حرف ها به خانه برگشتم. در مدت 10 روزه ای که برای ثبت نام فرصت داشتم، فضای بدی در خانه حاکم بود، به پدر و ماردم گفتم که نمی خواهم بروم، اما برایشان خیلی سخت بود که ...
گفتگوی سلامت آنلاین با پزشک 87 ساله ایرانی به مناسبت روز پزشک پزشک خوش اخلاق که باشی، پولدار هم می شوی
به گزارش سلامت آنلاین ، پدر طب عفونی ایران بیش از 20 جایزه علمی به پاس خدمات برجسته در بخش آموزش و پژوهش دریافت کرده و نخستین پزشک ایرانی است که نشان علمی چهره ماندگار به او اعطا شده و از سال 88 هر ساله در زمینه بیماری های عفونی جایزه ای بین المللی به نام او به بهترین پزشکان حوزه های مختلف پزشکی اعطا می شود. دکتر یلدا دستی هم بر قلم دارد و شش جلد کتاب در خصوص بیماری های عفونی تالیف کرده وده ها مقاله داخلی و خارجی در حوزه تخصص اش به رشته تحریر درآورده است. آنچه در پی می آید ، حاصل گفتگو با اوست. آقای دکتر یلدا با 87 سال سن، هنوز هم طبابت می کنید؟ نه دیگر طبابت را کنار گذاشته ام، اما گاهی بعضی اساتید برخی بیماران که تشخیص و درمان بیماری شان کمی مشکل است را نزد من می فرستند. چرا پزشکی را انتخاب کردید، پدر و مادرتان دوست داشتند پزشک شوید؟ نه. آنها اصلا کاری نداشتند. در مقطع دبیرستان در ...