سایر منابع:
سایر خبرها
می گفتند می دانیم تقلب نشده ولی همچنان مردم را به خیابان می کشاندند
بررسی و به آنها اعلام نتیجه می کردیم. سخنگوی شورای نگهبان اظهار داشت: در پایان روز جمعه و نیمه های شب برخی از اینها اعلام کردند که مشکلی وجود نداشته و رفتند و یک نفر از اینها تا صبح در شورای نگهبان باقی ماند و نماز صبح را در آنجا خواند و بعد رفت ما از وی پرسیدیم که مشکلی نبود گفت نه. عضو حقوقدانان شورای نگهبان در ادامه گفت: نمایندگان هر چهار نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ...
حال و روز بازیگران سریال پس از باران! + عکس
، چون متوجه شد خانم بزرگ نقش خوبی است و به این صورت هر دو بازی در این مجموعه را پذیرفتیم. با این که نقش های منفی را بیشتر دوست دارم، اما ایفای این نقش برایم بسیار سخت بود، چون من تقریبا هم سن خانم کتایون ریاحی هستم و در آن سال ها بسیار جوان بودم در حالی که باید نقش مادر ایشان و مادر زن همسرم را ایفا می کردم! غیر از این یادم می آید که هرچقدر مطالعه و جست وجو می کردم برای شخصیت خانم بزرگ مابه ازایی ...
فتنه 88 به روایت شهدای مدافع حرم
تهران بر عهده داشت. آن موقع، فرمانده کل، سردار همدانی بود و بعد پدر بنده که در شهر خیلی درگیر بودند. یادم هست شبی که رأی ها اعلام شد، شب ولادت حضرت زهرا(س) بود و من به امامزاده علی اکبر(ع) چیذر رفته بودم که پدرم تماس گرفت و گفت: کجایی؟ سریع برو خانه و درگیر تظاهرات نشو همین که تلفن تمام شد، حاج محمود کریمی گفت: آقایان امشب، هیئت تعطیل است و به سمت خانه بروید. بعد که آمدیم بیرون، متوجه شدیم که ...
چگونه نینتندو وارد آمریکا شد و صنعت بازی را تغییر داد [قسمت اول]
کس این سیستم را بخواهد باید به فروشگاه های فائو رجوع کند. او ادامه داد: جز کارمندان کمپانی نینتندو در شهر سیاتل، تو اولین کسی هستی که یکی از این دستگاه ها را در اختیار داری. با خود گفتم: موردی ندارد؛ یک جورهایی جالب هم هست. شاید او می خواست من را با این حرف ها سرخوش کند، اما من می خواستم در فانتزی ساخته شده توسط او زندگی کنم. ...
ناگفته های حدادعادل از فتنه 88/ می گفتند برخلاف اسمت، عادل نیستی
از مردم را به هم ریخت و در این مناظره ها حرف هایی زده شد که از نظر سیاسی و از نظر حقوقی خلاف انتظار بود و بر التهاب ها افزود. بنده قبل از روز رأی گیری احتمال دادم که بعد از رأی گیری ما فضای آرامی نداشته باشیم و این پیش بینی خودم را به بعضی از افراد نزدیک به خودم گفتم. گفتم تجربه سیاسی من به من می گوید که این جمعیتی که این اندازه داغ و ملتهب هستند به نتیجه انتخابات به آسانی تمکین نمی کنند؛ این ...
زن جوان در دادگاه: شوهرم گفته گوش سگ برایم می فرستد
اجازه می دهد سر کار بروم و نه با هیچ کسی تماس داشته باشم. اصلاً هیچ کاری ندارد جز اینکه مراقبم باشد... در این لحظه فرزاد بلند شد و به همسرش گفت: من نمی گذارم سر کار بروی؟ من که روز اول گفته بودم خوشم نمی آید زنم کار کند. اما آنقدر اصرار کردی که اجازه دادم. اما به جای تشکر با آن دزد ناموس قرار گذاشتی... زن جوان حرف شوهرش را قطع کرد و ادامه داد: آقای قاضی، چند ماه بعد از ازدواجمان دیدم ...
داریوش فرهنگ: تلویزیون با سلطان و شبان 2 همکاری نکرد/ امیر علی دانایی: کلاه پهلوی توقیف شده است
به گزارش برنا، در بخش اول این برنامه امیر علی دانایی مقابل آرش ظلی پور نشست و در مورد نحوه ی ورودش به عالم سینما گفت :من در کافی شاپ نشسته بودم که امیر شجاعی خواهرزاده محمدرضا شریفی نیا سمتم آمد . در آن ملاقات امیر شماره تلفن خانم تینا پاکروان را به من داد من به ایشان زنگ زدم و ایشان همان شب ترتیب ملاقات من و اقای شریفی نیا را در دفتر کلاه پهلوی داد در صورتیکه برای آن نقش قرار دادی از قبل بسته ...
گفت وگوی تکان دهنده با قاتل ستایش؛ فقط عرق خالی خوردم، نمی دانم چرا این اتفاق افتاد!
سروسامان گرفتند و بچه دارند، اما من گوشه زندان افتادم. راستی یک چیزی بگویم؟خیلی دوست داشتم یک بار با خانواده ستایش حرف بزنم، اما رویم نمی شود. چه دوست داری بگویی؟ بگو من به آنها می گویم. بگو من بچه بودم، امیرحسین را می شناختید. بگو برایتان پتویتان را که می شستید آویزان می کرد، در محل همه قبولش داشتند. یک بار شیطان گولش زد و این جرم را انجام داد. بگو امیرحسین همان ...
بهنام محمودی : من از خدا می خواهم که دوستان به قول هایی که دادند عمل کنند
بهنام محمودی در خصوص دلایل انصرافش ازنامزدی ریاست فدراسیون والیبال اظهار داشت: شب قبل از انتخابات بود که قصد داشتم به هتل محل اقامت روسای هیئت ها بروم اما اجازه چنین کاری را ندادند. پس از این اتفاق به خانه رفتم و دیدم که مادرم به شدت بیمار شده و او را به بیمارستان رساندم و تا ساعت 5 صبح هم بالای سر مادرم بودم. بهنام محمودی ادامه داد: همین الان هم مادرم در ...
سوت بلبلی هایم به بچه های خط روحیه می داد
حسین خرازی بود. در روند اجرای عملیات والفجر 8 این هنرم به کمک بچه ها آمد. در این عملیات قرار بود لشکر 5 نصر خط را بشکند و لشکر امام حسین(ع) عملیات را ادامه بدهد و خودش را به جاده فاو- البحار برساند. اما شهید حاج حسین خرازی این طرح را نپذیرفت و گفت باید غواصان لشکر امام حسین(ع) به عنوان راهنما همراه غواصان لشکر 5 نصر حضور داشته باشند. من هم جزو یکی از آن غواص ها بودم. وقتی که همراه بچه های خط ...
باجناق هایی که شهید مدافع حرم شدند
سوریه برای همیشه از میان ما پر کشید. همسر شهید درباره نحوه شهادت ایشان می گوید: 24 ماه رمضان ساعت 11 شب آقامهدی با همرزمانشان در حال استراحت بودند. ساعت 12 آنها در حالی که غافلگیر شده بودند با صدای تیر اندازی از مقر خارج شدند. آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچه ها یا زینب(س) می گوید و به جلو می رود تا بچه ها هم قوت قلب بگیرند. ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا ...
جوینده کار سایت دیوار در دام مرد هوسران
مطلقه بودم با سفارش دهنده آگهی تماس گرفتم. او گفت که همسرش توانانی کار ندارد و در قبال سه روز کار در هفته حاضر است که یک میلیون و 200هزار تومان پرداخت کند. بعد از توافق بر سر قیمت نشانی خانه اش را گرفتم و به آدرسی که داده بود، رفتم. وقتی وارد خانه مهرداد شدم او تنها بود. در حال حرف زدن بودیم که ناگهان درخواست رابطه کرد. ترسیدم و خواستم که خانه را ترک کنم، اما او بدون توجه مرا آزار داد. ...
حرف زدن درباره ایرانی ها صدام را پریشان می کرد
زندانی وفق دهد. مثل کسی عمل می کرد که هر شنبه شب به آنجا می آید و این بخش منظمی از زندگی روزانه اش است. لحظه ای متوجه شدم که پشت دست راستش یک تتوی قبیله ای دارد؛ بین انگشت های سبابه و میانی و تتوی دیگری زیر مچ دست راستش بود. دهانش همان گونه که در عکس ها و فیلم ها دیده بودم، کج بود. صد در صد مطمئن شدم که خود صدام حسین است. صدام با صداقت به بسیاری از پرسش ها پاسخ داد. دست کم آنهایی را که ...
امیرعلی دانایی: استایل من خوب تر از بهرام رادان هست
بهرام رادان خوب تر هست به گزارش راهنمای سفر من به نقل از ایسنا، در بخش اول این برنامه هم امیر علی دانایی در مورد نحوه ورود به سینما عنوان کرد: در کافی شاپ نشسته بودم که امیر شجاعی، خواهرزاده محمدرضا شریفی نیا سمتم آمد. هنگامی به وی زنگ زدم، همان شب ترتیب ملاقات با آقای شریفی نیا را در دفتر سریال کلاه پهلوی دادند. آقای شریفی نیا من را دید و یک هفته بعد رضا درمشیان، دستیار آقای مهرجویی ...
هیچ گاه درباره نقش برجسته خود در حفظ آبادان با ما سخن نگفت
روز ندیده بودم. خانواده پدربزرگم در شیراز و خودشان در آبادان بودند. یک شب پیش ایشان بودم که به من گفتند: بلند شو و برو پیش بچه ها بخواب! پرسیدم: چرا باید این کار را بکنم؟ ایشان جواب دادند: چون شب ها زیاد از خواب بیدار می شوم و تو از خواب می پری و خوابت به هم می ریزد! وقتی پدربزرگ این حرف را زدند، کنجکاوی ام گل کرد و همان نزدیکی ها خوابیدم. نیمه شب بود که دیدم بیدار شدند و نماز، قرآن و دعا خواندند ...
علت خود ارضایی در زنان، مردان مقصرند؟
دلایل خود ارضایی در زنان خود ارضائی عبارت از تحریک دستگاه تناسلی برای بدست آوردن لذت جنسی است. در اکثر موارد هر موقع حرف از خود ارضائی به میان می آید، همه نگاهها معطوف به مردان می شود، ولی خودارضایی در میان خانمها نیز به وفور یافت می شود، منتهی خانمها حتی با دوستان نزدیک خود نیز کمتر در مورد این عمل صحبت می کنند. اکثر خانمها مثل مردان، حداقل یک بار خودارضایی (Masturbation) را در ...
آخرین حرف های صدام در روزهای قبل از اعدام
...: از کجا می دانید الان با یکی از آنها حرف نمی زنید؟ شاید من بدل او باشم و خود صدام جایی قایم شده است. سپس سرش را عقب برد و از ته دل خندید: نه! فقط یک صدام حسین وجود دارد! شروع کرد به نشان دادن جای چند زخم و جراحت. بعد دشداشه اش را بالا زد تا آسیبی را که به پای چپش وارد آمده بود، نشان دهد. زخم کهنه اش را دیدم و ناخودآگاه پرسیدم که این همان زخمی است که در اثر تیر خوردن در جریان تلاش ...
بیدار شو آرزو منجر به زلزله تهران شد!
لحظه به لحظه بود. روز اول پر شدیم با آوار و خاک. آقای عیاری پتویی را از آوار بیرون کشید و گفتند بدو و چرا کفش پا داری؟ به تدریج همرنگ جماعت شدم. قبل از بیدار شو آرزو با آقای عیاری کار نکرده بودم. انتخاب شدنم توسط عیاری موهبتی برای من بود جعفری در خصوص اینکه چطور کیانوش عیاری شما را انتخاب کرد که قبلا با او کار نکرده بودید، گفت: قطعا انتخاب ایشان برای من موهبتی بود و تعریف همه ...
مردم از تهران می روند!
بعد از 15 سال برگشتم شهرم ساری. من از آلودگی، ترافیک و ماشینی شدن زندگیم تو تهران دیوانه شدم. همسرم هم موافقت کرد و چندماهی هست اومدیم. شهر آروم تر، آب و هوای خوش و زندگی به معنای خیلی واقعی تر از تهران. در هر حال شهر کوچیک کمبودهای خودشو داره ولی ما این جا از تهران خوش تریم. او در پاسخ به پرسش های کاربران درباره این مهاجرت هم توضیح داده: من در تهران کارمند یک شرکت بازرگانی بودم. اینجا دارم می رم ...
وقتی فهمیدم فاطمه شوهر دارد دیگر نتوانستم تحمل کنم
...> بهنام گفت: یک سال و نیم قبل از این ماجرا شماره تلفن فاطمه را از گوشی یکی از دوستانم برداشتم و با او تماس گرفتم. بعد از 10 ماه ارتباط تلفنی به دیدن فاطمه رفتم و با آنکه هشت سال از او کوچکتر بودم به او علاقمند شدم. من مدام با او تماس می گرفتم و به دیدنش می رفتم تا اینکه یک روز گفت به من دروغ گفته و متاهل است. من از شنیدن این حرف شوکه شدم اما فاطمه گفت شوهرش مرد بد اخلاقی است و مدام او را کتک می ...
بعد از ازدواج شوهرم مررا بین دوستانش برد و....
نیز وضعیت اقتصادی خانواده ام به هیچ وجه مناسب نبود و پدرم نمی توانست مخارج ادامه تحصیل مرا پرداخت کند با وجود این هیچ گاه مرا به ترک تحصیل تشویق نکرد و دوست داشت من به درسم ادامه بدهم خلاصه چند ماه بعد از ترک تحصیل، کارگری در مزارع کشاورزی را شروع کردم تا بتوانم جهیزیه ای برای خودم فراهم کنم. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که حدود دو سال قبل با داریوش آشنا شدم و تصمیم به ازدواج با او ...
شهیدی که قاسم سلیمانی دستش را بوسید
رفتن داشت و آرزویش همیشه شهید شدن بود. همیشه می اظهار کرد: بابا من دوست دارم شهید شوم. زیادتر از همه بچه هایم شهید ستار به سپاه علاقه داشت و من هم وی را به سپاه نبی اکرم(ص) که آن زمان لشکر بعثت بود ارائه کردم. پس از ان به عراق رفت و 9 ماه در عراق بود. جسارت شهید وصف نشدنی بود پدر شهید ادامه میدهد: سال گذشته 9 ماه به شهرهای متفاوت عراق رفت و هر سه ماه یکبار می آمد. سردارهایی که آنجا بودند ...
کامیابی نیا: به پرسپولیس وفادار هستیم
جای خوشحالی دارد که باشگاه به فکر تمدید قرارداد با برانکو است. مطمئنا با برانکو می توان به نتایج بهتری نیز دست پیدا کرد و باید حمایت لازم از او شود. باشگاه باید در ادامه با بازیکنان نیز صحبت کند و شرایط تمدید قرارداد بازیکنانی که در پایان فصل به پایان همکاری خود از حیث قرارداد با این باشگاه می رسند را در نظر بگیرد. همانطور که گفتم فوتبال حرفه ای است و بازیکنان تیم مطمئنا از حیث هواداری و تلاش برای موفقیت تیم تمام توان خود را به کار می گیرند و باید شرایط آنها را هم در نظر گرفت تا مشکلی نداشته باشند. ...
حدادعادل: میرحسین از من ناراحت بود
نهایت سرعت در حال حرکت بود . حداد عادل با تاکید بر اینکه مناظره ها انفجاری در تبلیغات ایجاد کرد، گفت: ذهن خیلی از مردم را به هم ریخت و در این مناظره ها حرف هایی زده شد که از نظر سیاسی و از نظر حقوقی خلاف انتظار بود و بر التهاب ها افزود. بنده قبل از روز رأی گیری احتمال دادم که بعد از رأی گیری ما فضای آرامی نداشته باشیم و این پیش بینی خودم را به بعضی از افراد نزدیک به خودم گفتم. گفتم ...
شهیدی که قاسم سلیمانی دستش را بوسید
که پسرمان در این راه رفت. از مکان و زمان شهادتش خبر داشت خانم مینا عباسی همسر شهید والامقام بعد از تبریک و تسلیت شهادت همسرش می گوید: ستار همیشه آرزوی شهادت داشت و در این مدت چهار سال زندگی مشترکمان بارها از شهادت حرف می زد و می گفت: زندگی حقیقی من در آن دنیاست، او حتی از مکان و زمان شهادتش خبر داشت. شهید عباسی به عشق شهادت به مأموریت می رفت. شهید قبل از اعزام به سوریه از امنیت ...
چه کسانی برای پس گرفتن شکایت از موسوی وساطت کردند؟
پدرم گفت: امکان ندارد. مادر شهید هم در تکمیل حرف های دخترش به جزئیات این دیدار اشاره کرد و گفت: در آن زمانی که پسرم شهید شد عده ای اصرار کردند که از جانباختگان این حادثه می خواهیم تجلیل کنیم و بعد از آن آمدند منزل ما و بیشتر خانم ابتکار صحبت کرد و پرسید: از شما چقدر پول گرفتند تا پیکر را تحویل دادند؟ آیا اجازه دادند که برایش مجلس ختم بگیرید؟ در صورتیکه ما پولی پرداخت نکردیم. ضمنا در مناطق ...
از تخت به تخته کشانده شد و هیچ تکان نخورد
حرف ها را زدند و چه در غیر مناظرات، هرکجا به هاشمی تاختند، به ناحق تاختند و او صبور بود. همه فضایل هاشمی یک طرف و این صبر برای حفظ نظام یک طرف که نمی خواست کاری کند که به رهبری و اصل نظام آسیبی برسد. مردم قدرشناس بودند و قدر هاشمی را می دانستند. مرتضی جوادی آملی: گفت نگرانی من برای انقلاب است حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی، یکی دیگر از سخنرانان همایش ابعاد اخلاقی شخصیت ...
20 دقیقه گفت وگو با قاتل ستایش قریشی
... قبل از این اتفاق وضعیت چطور بود؟ دوستان صمیمی داشتی؟ بچه بودم بازی می کردم. بعد از ظهرها توپ پلاستیکی می آوردم بازی می کردم. بعضی وقت ها می رفتیم قهوه خانه، با گوشی موبایل بازی می کردم، به خدا اصلا توی محل سرم را بالا نمی کردم. به خدا این طوری که می گویند نبود. دوست صمیمی داشتی؟ اسمشان یادت می آید؟ یکی محمد بود و آن یکی امین که فامیلی اش یادم رفته. هم کلاسی ...
کناره گیری مسئولانی که شعار رفع حصر دادند
سبک بود. با آنکه می توانست از پس کتک زدن به همه شان بربیاید اما تلنگری هم نزد تا آتش کینه آنان شعله ور نشود. ذوالعلی ادامه داد: پسرم پای اعتقاداتش تا شهادت ایستاد. روز عاشورا وقتی جریانات فتنه اتفاق افتاد، بعد از مراسم هیأت رفت. شب وقتی آمد حالش خیلی خراب بود. کنار در ایستاد و بغضش ترکید و بلند بلند گریه می کرد و می گفت دیگر به امام حسین(ع) هم توهین می کنند. من به او می گفتم پسرم این ...
معترضان به انتخابات 88 پیروز هم می شدند به نحو دیگری فتنه راه می انداختند!
آنها به چه چیزی و چه شخصی اعتراض داشتند . کسانی که خیمه امام حسین(ع) را در روز عاشورا آتش می زدند و برخی نیز آنها را خداجو نامیدند، آیا به انتخابات اعتراض داشتند؟ ! آنها به قبل از انتخابات اعتراض داشتند، اما بعد حرف از تقلب زدند که این یک بهانه بزرگ است؛ از طرفی اگر کاندیداها به انتخابات اعتراض داشتند، چرا موضوع قدس را در جریان اعتراض خود مطرح کردند؛ آنها حرف از جمهوری ایرانی ...