سایر منابع:
سایر خبرها
می خواستم عَلم را ترور کنم امام اجازه نداد/ هاشمی اعدام شیخ نمر را عقب انداخت
دو هفته ای یکبار با ایشان جلسه داریم و از نزدیک ایشان را می بینیم. انصافاً اختلاف دیدگاه هایی بود اما هیچ گاه با آقا مخالفی نداشتند و آقا هم همینطور. من حتی در این مورد با برخی از آقایان هم صحبت می کردم و خواستار میانجی گری می شدم. همه نظر من را تایید می کردند. اما بعد می دیدم که جرأت نمی کنند. تعجب می کردم بعضی از این ها که یال و کوپالی دارند چرا جرأت واسطه گری را نداشتند. ...
مجازات سخت گیرانه درانتظار ناامن کنندگان جامعه
قضائیه با اعلام این مطلب که امروز نیروی انتظامی مورد اعتماد است، گفت: ظلمتی که امروز وجود دارد با رنگ و لعابی به ظاهر روشن سراب را به جای آب القا می کند اگر بخواهیم به نقطه روشن برسیم نباید به شرایط موجود بسنده کنیم و خوشحال باشیم از چیزی که هستیم. وی گفت: باید قوه قضائیه، نیروی انتظامی و دولت در تراز جمهوری اسلامی باشند اگر می خواهند الگو باشند؛، اگر چه مردم و مسئولین راضی هستند اما خودمان ...
غفوری فرد: رأی به میرحسین برایم گران تمام شد/ لزومی ندارد زنان به استادیوم بروند
. ساز و کار این موضوع چه بود که در این یک ماه چنین تناقضی در شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد؟ روز اولی که من رئیس تربیت بدنی شدم به من گفتند که آیا خانم ها به استادیوم بیایند یا خیر. من گفتم که خیر نباید بیایند. هنوز هم می گویم تا ساختارهای لازم آماده نشود، حضور بانوان در استادیوم ها مفید نیست. این کار نیاز به تمهید مقدمات دارد و فکر هم نمی کنم اولویت اول ورزش مملکت حضور بانوان در ...
علی حسینی: امیدوارم با رییس جمهور ملاقات کنیم
... البته علی حسینی خیلی زود تمریناتش را آغاز کرده تا از آمادگی بدنی که به دست آورده بود، دور نشود. به همین بهانه دقایقی با ملی پوش اردبیلی وزنه برداری ایران همکلام شدیم. در ادامه مشروح صحبت های سعید علی حسینی با خبرنگار "ورزش سه" را می خوانید. نزدیک به 2 هفته قبل روی زانویم جراحی داشتم. از چند روز قبل هم تمریناتم را آغاز کردم و فعلا سبک کار می کنم. نمی خواستم پاهایم ضعیف شود و به ...
آیت الله عاملی: سه عامل مهم ملت تقسیم شده، وطن تاریخی و هویت تحریف شده پایه های آذربایجان گرایی است/ در ...
آذربایجان علیه ایران خطبه می خوانند و از اینکه ما را هموطن (بار معنایی حقوقی دارد) خود اعلام کنند ابایی ندارند. این خطیب شهیر متذکر شد: از این رهگذر باید گفت هر چند آوار تبلیغات تزارها و شوروی نتوانست آذربایجانی ها را از هویت واقعی خود جدا کند و این مایه خرسندی است و باید این واقعیت تاریخی تکریم شود اما برای آنکه توطئه های شوم در آینده اتفاق نیفتد ما روز 19 ژانویه را روز آذری های مسلمان ...
روایت رزمندگی یک چریک؛ از سرپل ذهاب تا خرمشهر+عکس
... بله کاملاً به خاطر دارم. آن روز من هم، مثل تمام مردم زندگی عادی خود را می گذراندم که یک مرتبه سر و صدای جنگ آمد که صدام حمله کرده و مشخص شد که جنگی در کار است. غیرت ملی ما را آرام نمی گذاشت * تسنیم: وقتی متوجه شدید که جنگ شروع شده، چه کردید؟ چون ما از بچه های انقلاب بودیم، غیرت ملی، ما را آرام نمی گذاشت. بعد از شروع جنگ، بلافاصله با تعدادی از بچه ها به پادگان ...
روایتی خواندنی از ماجرای آشنایی آیت الله هاشمی با رهبری /چرا هاشمی رییس قوه قضاییه نشد؟
صحبت کنم. گفتند خیر ضرورت ندارد ما خود هر دو هفته ای یکبار با ایشان جلسه داریم و از نزدیک ایشان را می بینیم. انصافاً اختلاف دیدگاه هایی بود اما هیچ گاه با آقا مخالفی نداشتند و آقا هم همینطور. من حتی در این مورد با برخی از آقایان هم صحبت می کردم و خواستار میانجی گری می شدم. همه نظر من را تایید می کردند. اما بعد می دیدم که جرأت نمی کنند. تعجب می کردم بعضی از این ها که یال و کوپالی دارند ...
حلقه مفقوده ایمنی در صنعت هوانوردی
اما هیچ گاه نمی توانید بگویید من یک فرودگاه ایمن دارم. تعریفی در کتاب وجود دارد که من قبل از اینکه وارد این تعریف شوم می خواهم از شما یا یکی از حضار بپرسم. ما ایمن بودن یک فرودگاه را چگونه تعریف می کنیم؟ شما به چه فرودگاهی فرودگاه ایمن می گویید؟ در مثالی که من از خودرو آوردم، گفتم که اگر همه چیز سر جای خودش باشد هنوز هم باید منتظر سانحه باشیم. گاهی اوقات خود دستورالعمل ها شأن سازمانی ...
موسوی لارگانی: هیات رئیسه به دلیل انتقاد از رئیس جمهور میکروفونم را قطع کرد/ مطهری: هیچ گونه عنادی وجود ...
را تمام کنید، توجه نکردید بنابراین ما ابتدا به طور موقت قطع می کنیم تا شاید اثر بگذارد. این در حالی است که در مورد صحبت دیگران هم گاهی 30 تا 40 ثانیه اضافه صحبت می کنند اما اینکه به جای 5 دقیقه 10 دقیقه صحبت شود پیش نیامده و لااقل بنده به خاطر ندارم اگر شما به یاد دارید بگویید که بررسی شود. مطهری در پایان تصریح کرد: قطعا هیچ گونه عنادی وجود ندارد و اینکه می گویید چون از رئیس جمهور انتقاد می کردید صحبت تان قطع شده درست نیست. ما صرفا به زمان توجه می کنیم و اگر بیش از یک دقیقه اضافه صحبت شود، شرعا و قانونا اجازه نداریم که موافقت کنیم. ...
لام : امیدوارم طرفداران بتوانند مرا به عنوان یک بازیکن خوب به یادبیاورند
.... برایم این موضوع اهمیت داشت که همیشه در بالاترین سطح بازی و تمرین باشم. برایم محرز شد که نمی توانم این را برای یک فصل دیگر هم ادامه دهم. اگر ادامه می دادم، همه این را از نمایش هایم می فهمیدند. وقتی این روزها عملکرد بایرن مونیخ را می بینم، از درستی تصمیمی که گرفتم، مطمئن می شوم. بازنشستگی ام باعث شد تیم به فکر بازسازی بیفتد و آینده بهتری ترسیم کند. غیر از دو سالی که قرضی ...
اخبار و حواشی لحظه به لحظه از نقل و انتقالات زمستانی لیگ برتر ایران
به زودی با استقلال خوزستان قرارداد می بندد. جمعه 22 دی: * (غیر رسمی) دانیال ماهینی و مهدی مومنی، دو بازیکن سابق استقلال خوزستان قصد دارند به این تیم برگردند و زیر نظر عبدالله ویسی فعالیت کنند. * (شایعه) شهاب کرمی، بازیکن سابق پرسپولیس که از سپیدرود رشت جدا شده بود، مورد توجه استقلال خوزستان قرار دارد. * (غیر رسمی) ایمان صادقی، گلر سپیدرود احتمالا به زودی ...
از ازدواج با سگ و اسب تا فاحشه خانه های حیوانی + عکس
جهان و به ویژه کشورهای غربی مسئله ازدواج با حیوانات در حال رایج شدن است. صحبت از ازدواج با حیوانات [1] به تبع، رابطه جنسی انسان با حیوان [2] را مطرح می سازد که این امر در نزد ادیان الهی و پیروان آنان بسیار تقبیح شده است. فارغ از بررسی پیوندحیوانی در ادیان الهی، در ادبیات مدرن به این پدیده شوم زوفیلیا [3] ( Zoophilia ) یا حیوان بازی و حیوان خواهی می گویند. زوفیلیا محدود به دوران کنونی نشده ...
انتقاد نویسنده معروف از تلویزیون/صدا و سیما را باید کوبید و از اول ساخت
تنها بخشی که در تلویزیون به خوبی به آن عمل می شود برنامه های پخش فوتبال است و از آنجایی که باقی برنامه ها یا سریال ها را نمی بینم خیلی نمی توانم در این باره نظر دهم. البته پیش از این هم خیلی اهل تماشای تلویزیون نبودم و حتی بعضی از سریال های خودم را هم ندیدم و دوست نداشتم ببینم. البته مفهومش این نیست که این سریال ها بد بوده اند بلکه شاید من با آثار دیگری سرگرم می شده ام. قاسم خانی ادامه ...
انتخاب حاشیه ساز
کرده استفساریه از مجلس گرفته اما من آن را ندیده ام.هاشمی در پاسخ به این سوال که آیا صالحی امیری فرصت زمانی برای اداره معاونت اجتماعی و کمیته ملی المپیک را دارد یا نه، گفت: این بستگی به نجفی دارد که بخواهد مدیرش دو شغله باشد یا نه؛ در حال حاضر قصد ورود جدی به این موضوع را نداریم اما اگر مساله حضورش جدی تر شود، شورا این مساله را بررسی می کند. اجازه انتشار اوراق مشارکت اما جدا از ...
مومنی: می خواهم به ترکیب اصلی پیکان برگردم
... وی در مورد اینکه آیا در پیوستن به پیکان فقط به مسائل مالی فکر کرده است گفت: دو سه سال خوب بازی کردم، ولی هنوز هم طلب دارم. خیلی کم پول گرفتم و شاید به خاطر فشار مالی چنین تصمیمی گرفتم. باشگاه هایی که پول بازیکن را نمی دهند باعث چنین انتخاب هایی می شوند اما باشگاه پیکان خیلی خوش قول است و امکانات خوبی دارد. مربی خوبی هم داریم ولی من، چون کم بازی کردم تصمیم داشتم جدا شوم. مومنی ادامه ...
مصادره طنز تلخ و متفاوتی شده است/ گام رو به جلو با هایلایت
طنز تلخ در آن مستتر است. این فیلمبردار در پایان اظهار کرد: سال گذشته با فیلم سینمایی گشت ساخته سعید سهیلی نامزد دریافت سیمرغ بهترین فیلمبرداری شدم ولی انصراف دادم پس دیگر توقعی ندارم که امسال هم نامزد شوم. امسال فیلم های خوبی از سوی فیلمبرداران خوبی مثل حمید خضوعی، علیرضا زرین دست، پیمان شادمان فر و ... وجود دارد ضمن اینکه امسال شاهد آثار جنگی خوبی در جشنواره هستیم که فکر می کنم بیشتر دیده می شوند اما همه چیز به نوع نگاه داوران بستگی دارد. مطالب مرتبط وبگردی ...
دوران اسارت یک کارخانه انسان سازی بود
شیطنت هایی می کرد. بعد از هجوم عراقی ها آنها تا پنج کیلومتری اهواز آمدند و هر روز شاهد شلیک خمپاره و توپ به شهر بودیم. خرمشهر خالی از سکنه بود و تنها یکسری از نیروهای مردمی از شهر دفاع می کردند. اسارتتان در عملیات بدر چگونه اتفاق افتاد؟ در شرق دجله هلی کوپترهای دشمن نیروهای پیاده را مورد هدف قرار می دادند و ما برای مقابله با هجوم هلی کوپترها به منطقه رفتیم. نیمه شب رسیدیم و ...
جلالی: طرح جادوگری برای جذب مخاطب است
باشگاه شوم وقتی در کار حساب و کتاب وجود نداشته باشد آدم های سودجو هم زیاد می شوند. من یادم است در تیمی حضور داشتم. در ابتدای فصل مدیرعامل با دو بازیکن برای حضور در تیم ما صحبت کرد. بازیکنان مبلغی را در خواست کردند که مورد موافقت مدیرعامل قرار نگرفت. در ادامه یکی از معاونانش آمد و به مدیرعامل گفت شما چه کار دارید که چه مبلغی می خواهند. قراردادشان را امضا کنید. بدهی این باشگاه در زمان حضور شما 8 ...
هوشنگ بازوند چرا استانداری کرمانشاه را انتخاب کرد؟!
هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید [...] هنوز چند نفری مقابل دفتر ایستاده اند و صدای چند نفری هم از داخل اتاق به گوش می رسد، مدیر دفتر مدام از مقابلمان رد می شود و هربار که داخل اتاق می رود وقت جلسه را متذکر می شود. تردد افراد به اتاق تمامی ندارد و بالاخره مدیردفتر بعد از تردد چند باره افراد مختلف می گوید که می توانیم داخل اتاق شویم... میز بزرگ انتهای اتاق رانگاه می کنم، اما آنجا نیست. خیلی راحت یک گوشه اتاق پشت میزی که چند صندلی دورش چیده شده نشسته و تلی از برگه ها جلوی دستش است و گوشی به دست برگه ها را مدام بالا و پایین می کند. چند لحظه ای منتظر می مانم تا کارش با برگه ها و این گوشی که لحظه ای از دستش جدا نمی شود تمام شود. گوشی را که قطع می کند، با کشیدن نفسی عمیق سریع می گوید: “خب، من در خدمتم” هنوز صحبت را شروع نکرده مدیر دفتر وارد می شود و وقت جلسه بعد را متذکر می شود که 15 دقیقه بیشتر فرصت نیست و جلسه بعدی شروع می شود. این کوتاهی وقت مجابم می کند بی مقدمه سر اصل مطلب بروم، حالا 100 روزی می شود که به کرمانشاه آمده و برای همین بی مقدمه می پرسم، چرا کرمانشاه آمدید؟ نگاهش که سنگین می شود، می گویم: وزیر کشور گفت که سه استان را به شما پیشنهاد داده اند، چرا از این میان، کرمانشاه را انتخاب کردید؟ با خودش سوال مرا بلند بلند تکرار می کند:” چرا کرمانشاه را انتخاب کردید؟” و با چشمانش دوردست اتاق را نگاه می کند و می گوید: “دیپلم که گرفتم رفتم دانش سرا، مدتی آنجا ماندم که بعدها معلم شوم، اما دیدم با روحیه من نمی خواند. 17 اسفند ماه سال 61 بود که همراه دوستانم راهی کردستان شدم، آن زمان کوموله و دموکرات در کردستان بود و شرایط سخت بود. دوستانم برگشتند اما من ماندم و علی رغم همه سختی ها 48 ماهی را در کردستان سپری کردم. مبارزه با شرایط سخت را همیشه دوست داشتم بعدها این روحیه را در سمت های اجرایی مختلف هم داشتم. زمان شروع دولت یازدهم سه استان مرکزی، همدان و لرستان را به من پیشنهاد دادند که من لرستان را انتخاب کردم. آن زمان لرستان بیشترین نرخ بیکاری را داشت و برای همین فکر می کردم می توانم آنجا قدری از مشکلات را حل کنم و خداروشکر اتفاقات خوبی هم افتاد. شروع دولت دوازدهم هم سه استان مازندران، گلستان و مرکزی پیشنهاد شد و برای من واقعا فرقی نداشت که کدام استان بروم، اما مدتی بعد کرمانشاه هم پیشنهاد شد و وزیر کشور گفت: کرمانشاه می روی. من هم گفتم می روم و با توجه به شناخت حدودی که از مشکلات اینجا به ویژه بیکاری داشتم گفتم که حتما کرمانشاه می روم.” وقتی از اصرارش برای آمدن به کرمانشاه می گوید، برای پرسیدن سوال بعدی دچار تردید می شوم! آرام می پرسم تا شاید تلخی سوالم آزاردهنده نباشد، یادش می آورم مدیری غیرکرمانشاهی است و به اصطلاح خودمان غیربومی و از این می پرسم که با وجود همه مقاومت هایی که برای آمدنش به کرمانشاه وجود داشت، چرا باز کرمانشاه را انتخاب کرد؟ چندثانیه سکوت می کند و بعد هم با لحنی قاطع می گوید: “خداوکیلی دنبال این بودم که قدری از مشکلات بیکاری کرمانشاه را حل کنم. در لرستان تجربه خوبی داشتم و فکر کردم می توانم در کرمانشاه از این تجربه استفاده کنم، البته نمی دانم موفق می شوم یا نه، اما همین الان هم خیلی خیلی امیدوارم که این کار را انجام دهم” صداقت کلامش جسارت پرسیدن سوال بعدی را به من می دهد و از مهمان های لرستانی در روز “معارفه اش” می پرسم که چه کسی از آنها برای حضور در این مراسم دعوت کرده بود؟ “خداوکیلی خودشان آمده بودند و من احدالناسی را دعوت نکردم. در روز معارفه از استانهای همدان و مرکزی هم آمده بودند چون من آنجا هم خدمت کرده بودم و این میهمانان برای بدرقه آمده بودند” از وقتی به کرمانشاه آمده پُرکاریش حسابی زبان زد شده، اینکه اصلا خواب ندارد و شب و نصفه شب جلسه می گذارد و همه مدیران باید حاضر باشند، برگزاری جلسات در ساعت های غیرمتعارف 12 شب و 6 صبح. می پرسم روال همیشگی کارش است یا نه فکر می کند کرمانشاه به کار بیشتری نیاز دارد؟ خیلی سریع و بدون لحظه ای درنگ می گوید:” نه، عادت همیشگی من است، از قبل هم بوده، در لرستان هم اینطور بود و هرجا رفتم همین طور بوده و همین طور خواهد بود” می گویم خیلی ها فکر کردند که اول کارتان برای اینکه نشان دهید پرکار هستید اینگونه کار می کنید و بعدا همه چیز به روال عادی بر می گردد که با قاطعیت می گوید:” سه ماه گذشته و حجم کاری من و مدیران روز به روز بیشتر شده و در روزهای پس از زلزله شدت هم گرفت و اگر عمری باشد و دعا کنید که بیمار نشوم با همین شدت ادامه خواهد داشت” انگار یاد خاطره ای افتاده باشد کمی مکث می کند و بعد لبخندی می زند و می گوید:” اولین جلسه صبح زود بود که دیدم همه مدیران کرمانشاه حاضر شدند، برای خودم تعجب برانگیز بود و مطمئن شدم اینها از مدیران لرستان همه چیز را درباره من پرسیده اند و می دانند روال کار من چگونه است و همه صبح زود در جلسه حاضر شده اند” پرسیدن این سوال تکراری برایم ملال آور است که بالاخره این قطار چه شد؟ به بازدیدش از پروژه راه آهن در 25 مهرماه و در روزهای اول کاری اش اشاره می کنم، اینکه تاکید کرده بود تا رسیدن قطار به کرمانشاه کارهای زیادی مانده و قولی برای افتتاح نمی دهد و با این حرفش آب سردی روی تن ما کرمانشاهیان ریخت... خودش هم انگار مثل ما تلخی این انتظار سخت را چشیده باشد، با کشیدن نفس عمیقی می گوید:” سه پروژه روی ما فشار عجیبی آورده و افکار عمومی به شدت پیگیر آن هستند. یکی پالایشگاه آناهیتا، یکی پتروشیمی اسلام آبادغرب و یکی هم این پروژه قطار کرمانشاه. برخی پروژه های اقتصادی در برخی استان ها هستند که از حالت یک پروژه عادی تبدیل به یک مطالبه اجتماعی می شوند و این سه پروژه چنین وضعیتی دارند” مدتی مکث می کند و خیلی محکم و با همان تکیه کلام همیشگی اش می گوید: “خداوکیلی مشکل راه آهن کرمانشاه ضعف مدیریتی است که اینقدر طولانی شده. مشکلاتی سر راه افتتاح این پروژه وجود دارد که هفته گذشته با وزیر راه جلسه داشتیم و دو معاون وزارت قول دارند که مشکلات را حل و فصل کنند و پیگیری که کردم قول 22 بهمن را برای افتتاح به من دادند” با ناباوری می گویم یعنی واقعا 22 بهمن افتتاح می شود؟ زیر لب آرام و متفکرانه و کمی هم با تردید می گوید:” به نظرم بشود. گیرهایی دارد که اگر رفع کنند می شود 22 بهمن پروژه را افتتاح کرد، اما از طرف من هیچ قولی ندهید” این صحبت را که می کند انگار بخواهد دوباره مطمئن شود وسط مصاحبه شماره یکی از مسئولین وزارت راه را می گیرد و روی بلندگو می گذارد گوشی را که برمی دارد می گوید:” کی این پروژه را آماده می کنید؟” و آن طرف خط قول افتتاح برای 22 بهمن را می دهد، انگار باور نکرده، دوباره می پرسد: “خداوکیلی کی این پروژه آماده می شود” و باز هم همان تاریخ 22 بهمن از آن طرف خط تکرار می شود... گوشی را که قطع می کند، نگاهش را سمت من می گیرد و می گوید: ” این است، می گویند 22 بهمن، اما من قولی نمی دهم” از قطار و آرزوی محال رسیدنش می گذرم و روزهای پرهیجان و پُرکار اربعین را برایش یادآوری می کنم، از این که از راه نرسیده راهی قصرشیرین شد تا “خسروی” را پذیرای هزاران زائر اربعین کند... لحنش مصمم می شود و با جدیت خاصی می گوید “به هر شکل ممکن دنبال این هستم که مرز خسروی را برای عبور و مرور زائران باز کنیم. نیاز به یک سری کارهای دیپلماسی دارد که در جلسه با وزیر امور خارجه قطعا پیگیر آن خواهم بود. من اعتقاد دارم که محور اصلی توسعه کرمانشاه “توریسم گردشگری” است و باید تا می توانیم در این حوزه سرمایه گذاری کنیم و اگر بخواهیم این محور توسعه شکل بگیرد، هنر ما این است که از مرزهای استان استفاده کنیم. الحمدالله در حال حاضر مرز پرویزخان باز شده و مرز سومار هم احتمالا تا یک ماه آینده تبدیل به مرز رسمی شود و باید از این مرزها به عنوان یک فرصت خوب برای توسعه استان استفاده کنیم. ” از قاطعیت روزهای اولش در اعلام خبر بازگشایی مرز “خسروی” برای عبور زائران می پرسم و اینکه چرا دست آخر این اتفاق که کلی مردم کرمانشاه و مرزنشینان برایش ذوق کرده بودند نیفتاد که می گوید:” یک سری کارها و اقدامات دیپلماسی نیاز است که دست ما نیست و از روز اول قرار بود این مرز باز شود و ما قطعا پیگیر بازگشایی آن خواهیم بود” سراغ زخم عمیق و قدیمی کرمانشاه می روم و از بیکاری کرمانشاه می پرسم و برای استانداری که خودش بهتر می داند بیکاری کرمانشاه در چه رتبه و جایگاهی است و چه تعداد بیکار داریم وضعیت حاد و بحرانی “بیکاری” استان را شرح می دهم... یادش می آورم که در شورای اشتغال استان به مدیران تاکید کرده بود عددی برای ایجاد اشتغال در سال جاری بدهند و از آنها تعهد گرفته که عدد اعلام شده را محقق کنند. با لحنی ناباورانه می پرسم این وعده عملی می شود؟ “با مدیران استان میثاق نامه ای امضا کردیم که باید تعداد شغلی که برای امسال پیش بینی شده محقق شود و قطعا در صورت کم کاری هر مدیر باید پاسخگوی ما و مردم باشد. کار سختی نیست تحقق این تعداد شغل و ظرفیت ما واقعا بیشتر از اینهاست و همه مدیران می دانند تحقق 17 هزار شغلی که برای امسال پیش بینی شده کار چندان سختی نیست” نفس عمیقی می کشد و ادامه می دهد: “می دانی، مشکل ما این است که دپوی بیکاری داریم و همین حالا حدود 145 هزار نفر در استان بیکارند و مثل یک سیل سالی 7500 نفر به آنها اضافه می شود. مدیران ما هم باید جلوی سیل را بگیرند و برای آنها اشتغال ایجاد کنند و هم باید فکری به حال این دپوی بیکاری کرده و برای آنها اشتغال ایجاد کنند.” بعد جوری که خودش هم ابراز شگفتی می کند با تاکید می گوید: ” 145 هزار نفر بیکار، شوخی نیست، این یعنی 10 لشگر آدم بیکار” در فکر فرو می رود، برای تغییر موضوع سراغ “بودجه” را می گیرم و از گله مندی اش از بودجه امسال استان و کم کاری مدیران برای گرفتن بودجه بیشتر می پرسم و تاکید می کنم که واقعا کم کاری مدیران کاهش بودجه استان را رقم زده؟ فکرش بیشتر می شود و بعد از مدتی می گوید:” نه، البته یک مقداری کم کاری بوده ولی یک مقدار دیگر هم برمی گردد به درگیری مدیران در بحث زلزله و از طرف دیگر یک مقداری بودجه کشور هم در مجموع کاهش پیدا کرده” اسم مدیران که وسط می آید، سراغ برنامه کلی اش برای تغییر مدیران و فرمانداران استان را می گیرم و اینکه تاحالا فقط یک معاونت استانداری تغییر کرده.... با لبخندی از من و افکار عمومی فرصت می خواهد و می گوید:” شما و افکار عمومی باید به ما فرصت بدهید چون حداقل شش ماه لازم است تا یک مدیر سایر مدیران را شناخته و بخواهد تغییراتی اعمال کند. یکی از تغییرات مهم تغییر معاون سیاسی بود که انجام شد و مشغول ارزیابی های لازم در این مسیر هستیم. از فشار احزاب سیاسی و اعمال دیدگاه سیاسی در انتخاب مدیران جدید می پرسم که با بالابردن سر نفی می کند و می گوید:” ملاک اصلی من برای انتخاب مدیران قدرت ریسک پذیری است و ضمن بهره گیری از نظرها و مشورت های دلسوزانه واقعا برایم فشار چه از ناحیه احزاب سیاسی و چه از نواحی دیگر مطرح نیست. مدیری که ریسک پذیر نباشد با شرایط کرمانشاه نمی تواند کار کند. ما نرخ بالای بیکاری بویژه در میان جوانان داریم و عملا در شرایط بحران هستیم و شرایط بحرانی و خروج از آن، مدیر ریسک پذیر می طلبد که تاوان هزینه ها را بدهد” از اولویت بومی و غیربومی بودن در انتخاب مدیران می پرسم با تردید می گوید:” اولویت با مدیران بومی است، اما اگر این را مدنظر قرار ندهیم ممکن است مدیران قوی تری انتخاب کنیم” از ضرورت تغییر مدیران می پرسم با نگاه عمیق و لحن تامل برانگیزی می گوید:” همین را بدانید در این زلزله تعداد مدیرانی که خوب کار کردند واقعا کم بودند” و به همین حد بسنده می کند. سرش را پایین می اندازد و برگه ها را بالا و پایین می کند...خیلی بی مقدمه می پرسم چطور نقدتان کنیم؟ با لبخند سرش را بالا می آورد. می گویم خودتان روی نقد و نقادی تاکید دارید حالا خودتان بگویید چطور نقدتان کنیم؟ با همان لبخند سریع می گوید:” هرجور دوست دارید نقد منصفانه کنید، واقعا از نقد منصفانه لذت می برم. بعد لبخندش بیشتر می شود و می گوید: ” اما اگر هم از نقد فراتر رفت و به تخریب هم رسید باز هم ایراد ندارد قضاوت را به مردم می سپاریم چون مردم آگاه و هوشیارند. من اصلا نگران نقد نیستم” از دیدش به کرمانشاه در این 100 روز می پرسم، اینکه کرمانشاه را طی این مدت چطور دیده؟ نگاهش را روی برگه ها متمرکز می کند و می گوید: “دارم یک کتاب راجع به خاطرات زلزله می نویسم، فکر کنم کتاب خوبی شود” سکوت می کند و بعد سریع و محکم می گوید: “یک ذره ای هوایش غبارآلود است و شفافیت های بسیاری پشت پرده این غبار وجود دارد، حیف نمی توانیم این غبار را کنار بزنیم و شفافیت ها بیرون بیایند، باید برویم جلو تا این شفافیت ها بیرون بیاید. زمان می خواهد. اگر از من بپرسند کرمانشاه چه سرزمینی است می گویم سرزمینی است که فرصت های بسیاری را سوزانده، کرمانشاه به استانها و منطقه غرب خدمات می دهد و ظرفیت های خوبی دارد که باید از آنها استفاده شود، اما در مجموع می توانم بگویم کرمانشاه آینده خوبی دارد” مدیردفتر حالا بعد از چندباری آمدن و رفتن و پنهانی وقت جلسه را متذکر شدن، این بار روی برگه کاغذ باز زمان جلسه بعدی را یادآوری می کند و جلوی ما بلند می گوید: “دیر می شود.” سوالاتم تقریبا به پایان رسیده، نیم خیز می شود که برود. می پرسم پشیمان نیستید؟ خیلی محکم سمتم نگاه می کند و با لحن جدی می گوید:”اصلا، به هیچ وجه پشیمان نیستم. نه تنها پشیمان نیستم بلکه انگیزه ام در این 100 روز 100 برابر شده” باید برویم و بگذاریم “هوشنگ بازوند” استاندار کرمانشاه به جلسه برسد. برگه ها را برمی دارد و سمت میز می رود و آماده رفتن به جلسه بعدی. ساعت از 7 شب گذشته.... منبع: گفتگو از محبوبه علی آقایی خبرنگار ایسنا درج شده توسط : امین آزادبخت (مدیر سایت ) ...
نه به تحریم جشنواره
محترم است و حمایت از آن ارکستر در هر دولتی و در زمان مدیریت هر مدیر و هر رهبری واقعا وظیفه عمومی برای همه هنرمندان است. من هم از این جریان جدا نیستم. در همه ادوار ارکستر ملی هر جا حضور من نیاز بوده، سعی کردم باشم. زمانی که از من دعوت شده یا نشده خودم را حامی ارکستر ملی می دانم و اعتقاد دارم ارکستر ملی همیشه باید پررونق به کارش ادامه بدهد. این دوره هم که برای جشنواره دعوت شدم شرایط و نگرانی ...
179 هزار تومان برای بیمه سلامت قلابی
....همچنین بسیاری از زنان سرپرست خانوار به اظهارات دروغین این شرکت ها اعتماد کرده و سریعا وجود مورد نظر را پرداخت می کنند . اغوا کننده های تلفنی ! یکی از زنان سرپرست خانوار می گوید: دیروز با من تماس گرفتند و گفتند با پرداخت 179 هزار تومان بیمه می شوم و می توانم از همه خدمات بیمه ای از جمله پزشکی، رفاهی و گردشگری استفاده کنیم و حتی برای دریافت خدمات چشم پزشکی، دندانپزشکی ...
در ماجرای قتل های زنجیره ای وزیر اطلاعات را هم دور زدند
مشارکت جدی داشته باشند که همینگونه هم بود و افراد طبق یک مشارکت نانوشته با یکدیگر همسو و همراه بودند. * اصلاح طلبان در سم پاشی علیه آقای هاشمی هیچ دریغی نکردند در صحبت های خود اشاره داشتید که مرحوم هاشمی از روحیه تعامل خوبی با گروه های مختلف برخوردار بودند، یکی از دوره هایی که ایشان مورد هجمه های سنگینی واقع شد دوره دوم خرداد است و انتقادات زیادی از سوی اصلاح طلبان به آقای ...
هاشمی گفت کارگزارانی ها در دولت اصلاحات به من نارو زدند/ برخی امروز جانماز آب نکشند و دهه 70 را بار دیگر ...
رفسنجانی سؤال کردم که حضرت عالی می خواهید در این دوره برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید یا خیر؟ که ایشان پاسخ دادند: خیر. به دو دلیل نمی خواهم کاندیدا شوم؛ نخست اینکه که سنی از من گذشته است و من دیگر آن فردی نیستم که کشور را با یک نشاط فوق العاده ای اداره کند . البتهبنده نیز به خاطر دارم که مرحوم هاشمی چه تحرکی در آن زمان از خود نشان می داد مدام به پروژه ها سرکشی می کرد و در زمان بازدید از پروژه ها نیز نظر ...
ادعای تخلف انتخاباتی رئیسی کذب بود/ به برگزاری تمام الکترونیک انتخابات مجلس آتی اصرار داریم
حوزه حقوق رای دهندگان صحبت کردیم نه در حوزه مسائل اجرائی مثل تعداد تعرفه ها که باید در برگزاری انتخابات دیده شود. درباره اینکه اساسا فرد بتواند در یک حوزه انتخابیه دیگر شرکت کند یا نکند، در انتخابات ریاست جمهوری هیچ مسئله ای نداریم، یعنی شهروند تهرانی می تواند در روز انتخابات سفر کند یا در سفر باشد و به فرض رأی خود را در بندرعباس به صندوق بیاندازد . برای اصلاح قانون احزاب جلساتی با ...
بچه های جبهه و جنگ بخوانند
بندی اطلاعات عمق دشمن نیز به اطلاع حاضرین می رسید. وی افزود: در یکی از این جلسات به شهید باقری عنوان کردم که در محور جبهه شوش که مسئولیت آن را برعهده دارم، تعدادی عرب زبان هستند که گاهی با صدای بلند با عراقی هایی که مقابل ما قرار دارند صحبت می کنند؛ این موضوع باعث شد شهید باقری با حضور در محور مورد اشاره از نزدیک شاهد این گفت و گو باشد. این فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد ...
در خانه هایشان آرام خواندند که کسی صدایشان را نشنود
ادامه تحصیل دارم یا ندارم به سمت موسیقی کشیده شدم، چرا که موسیقی گوش می دادم و از گوش دادن به آن لذت می بردم. از دبستان من با خواننده ها می خواندم و سوم دبستان این قدر به اعتماد به نفس رسیده بودم و صدای خودم را دوست داشتم که صدا را ضبط می کردم و گوش می دادم. امروز که می شنوم گاهی به خودم می گویم چه طور یک دختربچه کلاس سوم دبستانی می توانسته تحریر بدهد. پدر علاقه شدیدی به موسیقی گلها داشتند. استاد ...
اسلام حقیقی مخالف تروریسم است
سرزمین قدس شرقی صحبت و این موضوع محکوم شد. بخشایش با اشاره به اهداف دشمنان برای خدشه دار کردن چهره اسلام گفت: همبستگی ا سلامی ضروری است اسلام دین گذشت است بنابراین برای افزایش همبستگی اجلاس هایی را در چارچوب همکاری اسلامی در آذربایجان برگزار کردیم اتحادیه پارلمانی نیز نشأت گرفته از این سازمان همواره مورد حمایت آذربایجان بوده است. نماینده مجلس آذربایجان همچنین در پایان به وضع منطقه قره باغ ...
بالاترین مقام امنیتی؛ بدون بادیگارد!
. این صحبت های آقای علی شمخانی روز چهار دی ماه در حالی مطرح شد که خیلی از مقامات برای عبور و مرور بین ساختمان ها و دفاتر یک نهاد رسمی و دولتی از تیم های حفاظتی استفاده و خود را به دست آنها می سپارند تا تهدیدی متوجه آنها نشود؛ اما این چه تهدیدی است که در این کشور مقامات را مورد هدف قرار خواهد داد و تنها مسوولان از آن اطلاع دارند و مردم در این بین که نقش مهمی در انتخاب آنها دارند، بی خبرند ...
تو را عمو لک لک برای ما آورد
مرحله بود. گفتم ما با دروغ شروع نمی کنیم. من هیچ وقت فکر نکردم کار ثواب و خیری انجام داده ام یا در حق دخترم لطف کرده ام. بلکه همیشه خوشحال بودم از این که صاحب دخترم هستم. کم کم متوجه شدم که نباید زیاد درباره توضیح دادن همه چیز به دخترم اضطراب داشته باشم و هر زمان که او سوال کند می توانم جواب دهم. حتی وقتی وارد مدرسه شد و از او پرسیدم که آیا می خواهی من این موضوع را با مسئولان ...
آتنا کُشی!
کرد . قمی درباره دلیل مرگ این بازیکن بیان کرد: گفته شده پزشک معالج قرصی را برای او تجویز کرده بود و شب آخر به دلیل بالا بودن دوز قرص حال وی وخیم و قبل از رسیدن به بیمارستان دچار ایست قلبی شد. او همیشه از من می خواست یک تیم را پیدا کنم تا بتواند به فوتبال ادامه دهد و آرزویش این بود که یک روز گلر تیم ملی شود . اما نکته جالب اظهارنظر رییس سازمان لیگ بانوان درباره این ورزشکار بود. گلاره ...